eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
185.9هزار عکس
168هزار ویدیو
2هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از mesaghمیثاق
🕌🌸بسم الله النّور علی نور🌸🕌 أَفَمَنْ یَعْلَمُ أَنَّما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ الْحَقُّ کَمَنْ هُوَ أَعْمى‏ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ: آیا کسى که مى‏‌داند آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده حق است، همانند کسى است که نابیناست؟! تنها صاحبان مغز(عقول متعالی و مطهر) متذکّر مى‌‏شوند[۱]  عارفی بود که به شاگردانش توحید می آموخت، لااله الاالله یادشان میداد، آنرا برایشان شرح میداد و بر اساس آن تربیتشان میکرد، روزی یکی از شاگردانش، طوطی برای او هدیه آورد، زیرا ایشان، پرورش طوطی را بسیار دوست میداشت و شاگردان بدنبال حکمت علاقه ی استاد به طوطی بودند، استاد عارف، همواره طوطی را محبت میکرد و او را در درسهایش حاضر میکرد تا آنکه طوطی توانست بگوید لااله الا الله. طوطی شب و روز لااله الا الله میگفت و در ابتدای جلسه و انتهای جلسه این ذکر را در حضور شاگردان میگفت و اما یک روز شاگردان دیدند که استاد به شدت گریه و نوحه میکند، وقتی از او علت را پرسیدند گفت: طوطی به دست گربه کشته شد، گفتند برای این گریه میکنی؟ اگر بخواهی یکی بهتر از آن را برایتان، تهیه می کنیم. استاد پاسخ داد: من برای این گریه نمیکنم، ناراحتی من از اینست که وقتی گربه به طوطی حمله کرد طوطی آنقدر فریاد زد تا مرد. با آن همه لااله الاالله که میگفت وقتی گربه به او حمله کرد آنرا فراموش کرد و تنها فریاد می زد، زیرا او فقط با زبانش میگفت، نه با جانش! هرچند، هرجی بر این طوطی نیست، زیرا او صاحب لُب( قلب یا بُنیّه محمّدی) نیست تا قلبش هم، همراه زبانش، ذکر بگوید! سپس استاد در ادامه گفت: اما میترسم من که هم زبان دارم و هم بنیّه محمّدی و ریشه ام از طینت خلیفه الله مطلق، اما سرانجام حاصل یک عمر عبادتم، مثل این طوطی بشه! تمام عمر با زبانم لااله الاالله بگویم و تمام عمرم، عبادت ظاهری و لسانی مشغول بوده ولیکن قلب و روحم ذاکر نباشند! آثار معرفتی و معنوی ذکر در جان و قلبم نمود نداشته باشه! وقتی که مرگم فرا میرسه، مثل آن طوطی لااله الاالله را فراموش کنم، میترسم که شناخت و معرفتم به اسلام و توحید احدی و نبوّت محمّدی و ولایت علوی، شناسنامه ای(ظاهری) باشه، آگاهی ام محدود به جسم مقیّد امام علیه السلام باشه! سپس اشاره به این آیه قرآن داشت. قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا وَلَٰكِن قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ ﺑﺎﺩﻳﻪ ﻧﺸﻴﻨﺎﻥ ﮔﻔﺘﻨﺪ:ﻣﺎ(با ﻗﻠﺐ) ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻳﻢ، ﺑﮕﻮ : ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻧﻴﺎﻭﺭﺩﻩ ﺍﻳﺪ، ﺑﻠﻜﻪ ﺑﮕﻮﻳﻴﺪ: ﺍﺳﻠﺎم ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻳﻢ، ﺯﻳﺮﺍ ﻫﻨﻮﺯ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺩﺭ قلب ﻫﺎﻳﺘﺎﻥ ﻭﺍﺭﺩ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﺳﺖ[۲] استاد در ادامه گفت: دیده اید وقتی دانه گردوئی در دل خاک کاشته میشود به تدریج جوانه ای، بعد نهال گردوئی و سپس تبدیل به درخت میشود و سرانجام بعد از سپری شدن مدت زمانی، آماده برای بارور شدن و ثمر دادن، میشود! اگر گردوهایی که چیده میشود پوک و خراب باشد باغبان! از آنها صرفا برای آتش تنور استفاده میکند یعنی نهایت ثمره درخت گردو، بدرد آتش تنور میخوره! این داستان ما فرزندان آدم است، بذر وجودی آدمی یعنی بُنیّه محمّدی که از باقیمانده گِل و طینت اهل بیت علیهم السلام است وقتی بر گلِ طبیعت دمیده میشود بعد از گذشت پنجاه یا شصت سال و بیشتر تمام تحصیل علوم طبیعی، دینی، شغل، ازدواج، ثروت، خانه، مقام، موقعیت و تحصیل علوم انسانی سبب شکوفائی بذر بنیّه محمّدی و نهال و ثمره الهی نشود! یعنی حاصل یک عمر انتخاب ها، ارتباط ها و رفتارهایمان، مثل همان گردوی پوک و ناسالمی باشد که فقط بدرد آتش تنور جهنّم انفسی ما بخورد و بس! اما این یک حقیقت محض و محکم است اینکه غایتِ انسان، وصول به مقام اولوالالباب(صاحبان مغز) است! یعنی بذر بُنیّه ی محمّدی، تحت قُبّه ی ولایت علوی به تعالی و کمال مطلوب برسد(کمال المطلوب، لقاء المحبوب) کمال مطلوب یعنی وصول به مقام منّا اهل البیت! یعنی معیّت با حقیقت نوری ولایت عظمی و آنچه که از نصِّ صریح آیات و روایات معلوم است اینکه جمع و جامع عباداتی که قرار است انسان را به مغز توحید و ولایت(اولوالالباب ) برساند نزد امام علیه السلام است چرا که امام علیه السلام بر کرسی خلیفه الله مطلق تکیه تکوینی زده است! خلیفه الله مطلق کسی است که صاحب امر است! امری که به سبب آن در نظام آفرینش، کن فیکون میکند! امر که همه هستی کلمات ظاهری و باطنی عالم و خلقت ماسوی الله از آنست، امری که اصلش نزد ذاتِ واجب الوجود(خداوند تبارک و تعالی) است! و این امر در مقام کثرت، از شئونات خلیفه الله مطلق(انسان کامل) میباشد. 🔸️🔸️ پی نوشت: [۱] - رعد - آیه ۱۹ [۲] - حجرات- آیه ١٤ -----------------------------❀○❀-------------------------
هدایت شده از mesaghمیثاق
🕌🌸بسم الله النّور علی نور🌸🕌 إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَن يَقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ ﺷﺄﻥ ﺍﻭ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﻮﻥ ﭘﺪﻳﺪ ﺁﻣﺪﻥ ﭼﻴﺰﻱ ﺭﺍ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﻛﻨﺪ ، ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ:ﺑﺎﺵ، ﭘﺲ ﺑﻲ ﺩﺭﻧﮓ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ[۱] امر آن اصل ازلی و ابدی است، امر از حقیقت محمّدیست که هیچ گاه زایل شدنی نیست، امر که در نظام آفرینش دو نمود و ظهور دارد! از آن جهت که در نشئه طبیعت رسالتی دارد لذا بنا به مقتضیات تکوینی بصورت بدن عنصری امام علیه السلام در میان ما با ما محشور است(وجه الخلقی) اما آنی که به سبب وجود و حضورش، مقام خلیفه اللّه مطلق به امام علیه السلام جعل شده است عبارتست از مقام امر. چرا امام علیه السلام صاحب الزمان است؟! زمان مربوط به عالم مادّه است، زمان مربوط به طلوع و غروب آفتاب و ماه و ستارگان است که همه اینها به نور امام علیه السلام، لباس هستی بر صورت علمی شان، عطاء شده است! به موجب مقام امر امام علیه السلام است که در صورتهای علمی موجودات در لوح محفوظ، کن فیکون میکند! ماه و خورشید و زمین و مدارات و صور فلکی آن را خلق و نظم و قوام بخشیده و زمان خلق میشود! پس این امام علیه السلام است که خالق و صاحب زمان است ولیکن صاحب الزمان بودن کمترینِ شئوناتِ امام علیه السلام است! اما مهمتر و عالی و عالیتر از صاحب الزمان بودن امام علیه السلام، مقام امر میباشد که مختص و مخصوص امام علیه السلام شده است، امری که مربوط به باطنی ترین مراتب وجودی امام علیه السلام است! درجه وجودی مقام امر که عالیتر و برتر از روح رحمانی است! وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا: ﻭ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺭﻭﺡ ﻣﻰ پرسند ﺑﮕﻮ: ﺭﻭﺡ ﺍﺯ ﺍﻣﺮ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺶ ﻭ ﻋﻠﻢ ﺟﺰ عده قلیلی ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻧﺪﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ[۲] امری که به سبب آن، امام علیه السلام در صورت علمی کلمات وجودی عالم، متصرف میشود و به آن هویت و جوهر می بخشد! امری که حقیقتش، ماورایِ نور و ذوات نوری است! یعنی نور نیز مخلوق و مصنوع امر است! سلطنت، سیادت و سروری امام علیه السلام بر ماسوی الله، به موجب مقام امر است، اگر امام علیه السلام به همه جهان ها ربط عینی و وجودی دارد و در تار و پود و ارکان کلمات وجودی عالم، ساری و جاریست به سبب مقام امر است، حقیقت واحد و احد هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ[۳] در امر متعیّن است و نمود دارد! ربط شیعیان با مقام امر در ملکوت در این میان، شیعیان که از باقیمانده گل و طینت اهل بیت علیهم السلام خلق شده اند لذا ربطش با امام علیه السلام متفاوت از سایر موجودات در عالم خلق میباشد، سعه و ظرفیت وجودی شیعه در اتصال و ربط عینی با امام علیه السلام از همه موجودات، بیشتر نتیجتاً بهره اش از همه نیز بیشتر خواهد بود. یکی از شئونات و ظهورات مقام امر در قوس نزول آفرینش، عقل اوّل است! یکی دیگر از شئوناتش، قلم است، از شئونات دیگرش، لوح و کرسی و عرش است! امرظرف مشیّت الهی است! امر ظرف تقدیری خداوندتبارک و تعالی است! در حقیقت این نور مقام امر است که در تار و پود تمام موجودات ساری و جاریست! تمام موجودات را، این تکثرها را، این اسامی و عناوین را که از این سوی مشاهده می کنیم، همه و همه فقط یک موجی است از آن امر عظیم! امر از حقیقت فاطمی سلام الله علیه امر حقیقتی به هم پیوسته(وحدت وجود) است، اصل و ریشه حضرت خاتم انبیاء است، باطن حقیقت محمّدیه است! باطن ولایت عظمی است، جمع نبوت و ولایت انسان کامل است، آغاز امر به مقام احدیت باز میگردد، همان تجلّی مطلق اوّل در مقام ذات غیب الغیوبی است، امر، آنی است که از حقیقت احدی هوالاول و الاخر و الظاهر و الباطن حکایت میکند، همان حقیقت جمع الجمعی حقیقت فاطمی است! او که سرسلسله قافله انبیاء و اولیاء و اوصیاء و امامان علیهماالسلام است و تعیّن کامل آن در عالم کثرت، حضرت فاطمه الزهرست. پی نوشت: [۱] - یس - آیه ۸۲ [۲] - اسراء - آیه ۸۵ [۳] - حدید - آیه ۳ --------------------------------❀○❀------------------------ 🔸️🔸️