🔴 *آژیر قرمز در اردوگاه فرهنگ انقلاب*
✅افول_جبههی_فرهنگی_انقلاب مسألهای نیست که هر یک از ما به آن توجه نکرده باشیم. تغییر سبک زندگی مردم، غیبت گفتمان انقلاب و سطحی شدن تولیدات و فعالیتها، کدامیک قابل انکارند؟
🔹به عنوان سربازی در جبههی فرهنگی که سالها در این عرصه کار کرده، بر خود واجب دانستم، برای خودم و دیگر دوستانی که در حوزههای #اندیشه، #هنر، #رسانه و #فرهنگ_عمومی مشغول خدمت هستند، نظرات ناپخته و نگاهم را به اشتراک بگذارم.
🔹اگرچه داشتهها نسبت به دو دههی گذشته، بسیار بیشتر شده، اما تجربه ثابت کرده است که همیشه بزرگ شدن، تعدد نیروها و افزایش امکانات نمیتواند نشاندهندهی اوضاعی مناسب باشد.
حرف زیاد است و فرصت کم. فهرستی از مشکلات امروز #جبههی_فرهنگی_انقلاب که امروز گریبان جامعهی فرهنگی کشور را گرفته است:
۱. جریان نیستیم. جریان فرهنگی.
۲. مدیران، فهم فرهنگی ندارند.
۳. گفتمان نداریم؛ اندیشهی در میدان هم.
۴. هویت کار فرهنگی میان امور سیاسی و فعالیتهای اجتماعی گم شده است.
۵. رسانهزده شدهایم اما ارگان و رسانه نداریم. #ادبیات_ژورنالیستی هم.
۶. تخصص نداریم؛ لذا جریان نقد در جبههی فرهنگی وجود ندارد.
۷. نخبگان در سطح کارشناسی و در بهترین حالت بهعنوان پیمانکار خدمت میکنند و هر که بیشتر فریاد میزند، بیشتر هست.
۸. بزرگان در کنج خانهها نشسته و گمنامند.
۹. عقبهی تاریخی خود را از دست دادهایم.
۱۰. نگاه جهانی نداریم.
۱۱. با بدنهی #بینالمللی ارتباط نداریم.
۱۲. تولیدات و اقدامات، گزارشکاری شده است.
۱۳. در ملاکهای انتخاب مدیران، تخصص، جای خود را به لابی داده است.
۱۴. چرخش نوچگان به جای چرخش نخبگان نشسته؛ باند بازی رسمی شده است.
۱۵. اثرگذاری محدود به رسانه و شبکههای اجتماعی شده است.
۱۶. آرمان مرده است.
۱۷. نمادها، مهمترین سرمایهی ما بیمعنی شدهاند.
۱۸. سازمان زیاد داریم اما تشکیلات تخصصی نداریم.
۱۹. تربیت نیرو جای تربیت نسل را گرفته است.
۲۰. تعهد و اخلاص، کمیاب است.
۲۱. ردیفهای بودجه و مدیران تعیین مأموریت میکنند.
۲۲. آثار، #عناصر_و_مراکز_فرهنگی پراکندهاند؛ انسجام ندارند؛ خودزنی میکنند و پاسخگو نیستند.
۲۳. پارادایم، روششناسی و علم نداریم.
۲۴. در ایجاد ارتباط با مظاهر دیگر #انقلاب_اسلامی مثل #علم، #پیشرفت، #اقتصاد، #سیاست و #مردم ناتوانیم.
۲۵. انسان در اندیشهی ما جایی ندارد.
🔻انحراف، توجیه، نبود اعتماد به نفس، از خود بیگانگی و... هم وجود دارد.
اگرچه سرداندیشانه، کلی و بیمنطق این نکات را بیان کردهام اما شاید فتح بابی باشد برای مباحثی عمیق، جزئینگر و رو به آینده.
هدایت شده از mesaghمیثاق
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️عوامل و ابزار تقویت فرهنگ عمومی (بخش اول)
🔸افزایش یا کاهش آمار طلاق، میزان پایبندی به قانون، نظم و انظباط اجتماعی، مشارکت های مردمی، نامگذاری های مناسب یا نامناسب، سرانۀ مطالعه، نوع و میزان مصرف محصولات هنریِ دیداری و شنیداری و... جزو مسائلی است که #فرهنگ_عمومی یک جامعه را می سازد. هر یک از این شاخص ها می تواند تحولات فکری، بینشی و رفتاری جامعه را نشان دهد و همچنین میزان فعالیت ها و امکانات فرهنگی موجود یا مورد نیاز برای توسعه فرهنگی کشور را بازگو کند. در نظر گرفتن این شاخص ها برای بالابردن فرهنگ عمومی حائز اهمیت است، اما آنچه ارتقای فرهنگ عمومی را ممکن می سازد، شناخت عوامل کلیدی شکل گیری فرهنگ عمومی است.
💠فرهنگ عمومی چیست؟
🔹 #فرهنگ به معنای مجموعه ای از «اندیشهها، باورها، سنت ها، آداب و ذخیره هاى فکرى و ذهنى یک ملت است. [۱] این مجموعه، هنگامی به عنوان #فرهنگ_عمومی شناخته می شود که اکثریت افراد جامعه، آن را بدون اجبار بپذیرند و مناسبات و روابط میان یکدیگر را بر اساس آن رقم بزنند. پس اولاً، آنچه به گروه، قشر یا صنفی خاص اختصاص دارد، از فرهنگ عمومی خارج است؛ ثانیاً فرهنگ عمومی امری «غیر دستوری»، «غیر رسمی» و «دارای ضمانت اجتماعی» است. از این رو، نهادها و دستگاه های حاکمیتی در شکل گیری فرهنگ عمومی، لزوماً دخالت مستقیم ندارند؛ برخلاف «فرهنگ رسمی» که از سوی آنها تعریف و ترویج می شود، بخشنامه ای است و در صورت لزوم با اجبار فیزیکی مورد پذیرش قرار میگیرد و یا مخالفت با آن مجازات حقوقی به دنبال دارد. [۲]
🔹از سویی فرهنگ عمومی بر بستر «ارتباطات انسانی» شکل می گیرد. اکتسابی، آموختنی و متغیر است. از سوی دیگر، به دلیل وجود ابعاد روحی و معنوی در انسان، چهار نحوۀ ارتباط برای او قابل تصور هستیم: ارتباط با خویشتن؛ ارتباط با خدا؛ ارتباط با طبیعت، و ارتباط با هم نوعان. [۳] در حقیقت، این ارتباطات چهارگانه، فرهنگ سازند و وجود آنها در سطح جامعه، جهت کلی #فرهنگ_عمومی را معین می کنند. به عبارت دیگر، #فرهنگ_عمومی را می توان به یک درخت مُثمِر تشبیه کرد. فرهنگ عمومی نیز به سان درخت، دارای ریشه، تنه، شاخه و ثمره است. زیرساخت اولیه و ریشۀ شکل گیری فرهنگ عمومی، #جهان_بینی انسان است؛ یعنی «چگونگی شناخت انسان» از این جهان، از خودش و از شناخت های خودش. پس #فرهنگ_عمومی ریشه در «طرز اندیشه و تفکر انسان دربارۀ این عالم و حقایق آن» دارد. رسوخ این ریشه ها و «مبانی» در دل جامعه، در گذر زمان، سازندۀ تنۀ فرهنگ عمومی است؛ یعنی سایر «ارزش های اخلاقی، باورها و اعتقادات منشعب از مبانی اولیه».
🔹در پی استحکام این تنه، شاخ و برگ فرهنگ عمومی نمایان می شود که همان «آداب، سنت ها، آئیین ها، هنرها، ادبیات و...» نام دارد. در نهایت ثمرۀ وجود این اندیشه ها، باورها، ارزش ها، سنت ها، آئین ها و... در قالب رفتار انسانی به بار می نشیند و نمود پیدا می کند. «بنابر این درست است که مقوله فرهنگ در موارد زیادى شامل رفتارها هم مىشود، لیکن اساس و #ریشه_فرهنگ عبارت است از عقیده و برداشت و تلقى هر انسانى از واقعیات و حقایق عالم، و نیز خلقیات فردى و خلقیات اجتماعى و ملى». [۴] بر اساس آنچه گذشت، سخن گفتن از #ارتقای_فرهنگ_عمومی یعنی ارتقای سطح معرفتی یک ملت، ترویج باورها و ارزش های راستین در جامعه، پیراستن نقاط منفی سنت ها، آداب، هنرها و... و تعیین هنجارهای رفتاری در سطح عمومی؛ و در کشوری همچون ایران اسلامی، ارتقای فرهنگ عمومی، در صورتی معنا پیدا می کند که با اصول، ارزش ها، سنت ها و هنجارهای اسلامی انطباق یابد. #ادامه_دارد...
پی نوشتها؛
[۱] ر.ک بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با علما روحانیون تبریز ۷۲/۰۵/۰۵؛ فردرو، محسن و دیگران، ص ۱۲۴ تا ص ۱۷۰
[۲] طالبی، ۱، استراتژی های عمده در رابطه با فرهنگ عمومی و خرده فرهنگ های عمومی، مجموعه مقالات جامعه و فرهنگ، نشر آرون، ج اول، تهران، ۱۳۸۰
[۳] عبدالله جوادی آملی، انتظار بشر از دین، ص ۶۴
[۴] بیانات رهبر معظم انقلاب ۷۹/۰۹/۱۹
نویسنده: مجید پاک نیت
منبع: وبسایت راسخون
#فرهنگ #فرهنگ_عمومی
هدایت شده از mesaghمیثاق
پاسخ به یک سوال تکراری
🔻جناب صادق زیباکلام و رسانههای اصلاحطلب چندسالی است مکرراً یک سوال را میپرسند و اذهان را درگیر میکنند و البته کمتر دیدهام پاسخی اقناعی یا جدلی به ایشان داده شود.
🔻سوال این است:
"آیا مردم راضی هستند عوارضی که به شهرداری برای خدمات شهری میپردازند، صرف تبلیغات ایدئولوژیک نظام شود؟ اگر راضی نباشند، این هزینهها از نظر شرعی چه وجهی پیدا میکنند؟"
🔹آقای زیباکلام؛ این سوال را میتوان در خیلی از مسائل پرسید. اگر وظایف دولت، شهرداری و دستگاهها را به خدماتی چون جادهسازی، پلسازی، جدولسازی و.. محدود کنیم، نه تنها معنویات و مناسک دینی که بساط هر چیزی مرتبط به فرهنگ، علوم انسانی، فکر، روح و روان جامعه را باید جمع کنیم.
🔸بطور مثال، مردم میتوانند بپرسند سودِ علوم انسانی، فلسفه، تاریخ، ادبیات، جامعه شناسی، علوم سیاسی، روانشناسی و ... چیست که باید سالانه هزاران میلیارد تومان از بیتالمال برای دانشکدههای علوم انسانی و حقوق اساتیدی چون زیباکلام و ... هزینه شود؟
🔹یا برای فوتبال؛ مکرراً مردم سوال میکنند چرا بیت المال به پای فوتبال و فوتبالیستهایی ریخته میشود که حتی افتخار آسیایی هم برای ایران کسب نکردند؟
🔸جناب زیباکلام؛ با این استدلال شما، تولید و نشر کتاب، تولید سریال و فیلم سینمایی و ... نیز از بودجه بیت المال خطاست و مردم فقط پل و جاده و جدول و آسفالت و.. میخواهند! چرا باید پول بیتالمال پای #فرهنگ، هدر برود؟
🔹کمی دایره سوالات را اگر کمی افزایش دهید مردم شمال تهران شاید بگویند که بیشتر عوارض شهرداری را ما بالانشینها میدهیم و راضی نیستیم خدمات پایین شهر از جیب ما باشد! یا مردم خوزستان بگویند ما راضی نیستیم پول نفتمان برای شهرداری تهران هزینه شود در حالیکه خودمان آسفالت و آب و ... نداریم! (ارزش افزودهای که دولت از بودجه عمومی به شهرداری تهران پرداخت می کند از محل پول نفت است!)
🔸واضح است که کسی به این سوالات بدیهی پاسخی نمیدهد؛ عقلا میگویند هم باید برای اقتصاد هزینه کرد، هم عمران و آبادی کشور، هم نیازهای اولیه انسانها، هم شادی و نشاط، هم سلامت و بهداشت، هم آموزش و پرورش، هم برای جامعه پذیری سیاسی و ترویج ارزشها و فرهنگ ناب و هنجارها و زدودن زشتیهای اخلاقی از جامعه. مثل مبارزه مواد مخدر، مبارزه با فساد و فحشای جنسی و غیره.
🔹اگر نگران #شرع هستید که نظر شرع چیست؟ نظر فقهای بزرگی چون امام خمینی(ره) و سایر علما را بگیرید. نظرشان همین است که مالیاتی که مردم به دولت میدهند و عوارضی که به شهرداری میدهند باید طبق قانون در حوزه های مختلف برای مصالح کشور هزینه شود. علاوه بر عمران و آبادی، یک عرصه آن حوزه فرهنگی و اجتماعی است!
🔸دولت و شهرداریها طبق قوانین موجود، در عرصه #فرهنگ_عمومی وظایفی دارند. طبق چارت سازمانی، برخی قسمتها وظایفشان در حوزه فرهنگ و ترویج ارزشهاست.
🔹نه در ایران که در اکثر کشورها، خاصه کشورهای اروپایی، شهرداریها وظایفی را در حوزه اجتماعی و فرهنگی برعهده دارند و غالباً حدود ۲۰ درصد از بودجه سالانه خود را برای فعالیتهای اجتماعی و حدود ۵ درصد را برای حوزه فرهنگ تخصیص میدهند.
🔸در تهران و ایران، این عدد بسیار پایینتر است. نگاه به عرصه فرهنگ در شهرداریهای ایران کمرنگ است. ولی در کل، وظایف شهرداریها علاوه بر خدمات شهری، فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی را در بر میگیرد و نمیتوان اصل را انکار کرد. اگرچه وظایف اصلی و بزرگ شهرداریها، خدمات شهری است اما طبق قانون، وظایفی در حوزه فرهنگی اجتماعی هم دارند و باید در راستای ترویج ارزشهای دینی و انسانی بکوشند و فرهنگ عمومی را طبق این ارزشها، بالا بیاورند.
🔹یادم میآید روزهای اول انتخاب محمدعلی نجفی بعنوان شهردار تهران، وی گفته بود که در تهران، مشکل زیرساختی و عمرانی نداریم ما از الان باید به فکر فرهنگ و کار فرهنگی اجتماعی باشیم! آقای حناچی شهردار سابق تهران هم از اصل تخصیص بودجه برای فعالیتهای فرهنگی اجتماعی دفاع کرده و دنبال افزایش بودجه آن بود./داود مدرسیان