هدایت شده از mesaghمیثاق
۱. حکمرانی در اقتصاد اسلامی #قاعده_محور است، نه لزوما پیامدگراست و نه لزوما وظیفهگرا. این نوع حکمرانی، بر خلاف دیدگاههای سکولار، فرمال و صوری نیست بلکه محتوا بر قالب غلبه دارد.
۲. برخی از قواعد بر نتیجه تاکید دارد مثل #قاعده_حفظ_نظام یا #رفع_فقر، یعنی اگر تمام وظایف شرعی و اصول اخلاقی اسلامی رعایت شود ولی نظام اسلامی تضعیف شود یا حفظ و تقویت نشود، یا فقر از جامعه ریشهکن نشود، مقصود شارع محقق نشده و تکلیف شرعی انجام نشده است. اما برخی از قواعد، کاری به نتیجه ندارد بلکه یک وظیفه مشخصی را تعیین کرده است که در هر حال و با هر نتیجهای باید به آن پایبند بود، مثل #حرمت_ربا یا #منع_تداول_ثروت در دست اغنیا، یعنی رباخواری و تداول ثروت در دست اغنیا حتی اگر باعث رشد تولید و مهار تورم هم بشود باز حرام است.
۳. هر قاعده نظر به موضوع خاصی است و قلمرو مشخصی دارد یعنی اینطور نیست که یک قاعده به تنهایی بتواند همیشه و در همه حال و در هر شرایطی به کار گرفته شود. حدود و ثغور هر قاعده در جریان کشف آن از کتاب و سنت و در تطبیق آن با عینیت مشخص میشود. این یک سطح از دانش حکمرانی اسلامی است.
۴. به دلیل پیچیدگیهای زندگی اجتماعی و تحولات و تطورات آن در طول زمان، بسیار رخ میدهد که این قواعد حکمرانی هنگام اجرا با هم #تعارض پیدا کنند. رفع این تعارضات و اولویتبندی آنها و تعیین تقدم و تأخر آن، سطح دیگری از دانش سیاستگذاری و حکمرانی اسلامی در نظام ولایت فقیه است.
۵. در موضوع شعار سال، بین دو قاعده حرمت خلق پول و وجوب حفظ نظام تعارض رخ داده است. در حرمت خلق پول، دو استدلال متفاوت وجود دارد: یکی با تمسک به #نظریه_مقداری_پول، از آن جهت خلق پول را حرام میداند که باعث تورم و کاهش ارزش پول ملی میشود، دوم از آن جهت که خلق پول فینفسه و ذاتا #ناعادلانه و دزدی است، حرام است. دلیل اول پیامدگرایانه است و با زیر سوال رفتن نظریه مقداری پول، قابل دفاع نخواهد بود اما دلیل دوم، وظیفهگرایانه است و کاری به نتیجه ندارد. این دلیل و اثبات ظالمانه بودن آن جای تامل دارد و به راحتی نمیتوان آن را نادیده گرفت. البته در این زمینه، این ملاحظه وجود دارد که خلق پول توسط چه کسی و برای چه کسی و به چه منظوری حرام است. آیا بین خلق پول دولتی و خصوصی تفاوتی نیست؟ آیا بین اینکه پول خلق شده به دست فقرا و مستضعفان برسد یا به دست اغنیا و سرمایهداران، تفاوتی وجود ندارد؟ آیا بین اینکه پول خلق شده در جهت تقویت نظام قرار بگیرد یا تضعیف آن، تفاوتی نیست؟! و قس علی هذا.
۶. شرایطی را در نظر بگیرید که حفظ و تقویت نظام مستلزم خلق پول از هیچ باشد و با فرض اینکه بپذیریم خلق پول حرام است، در این صورت چه باید کرد؟!
«باید عرض کنم حکومت، که شعبه ای از ولایت مطلقه رسول اللَّه- صلی اللَّه علیه و آله و سلم- است، یکی از احکام اولیه اسلام است؛ و مقدم بر تمام احکام فرعیه، حتی نماز و روزه و حج است. حاکم می تواند مسجد یا منزلی را که در مسیر خیابان است خراب کند و پول منزل را به صاحبش رد کند. حاکم می تواند مساجد را در موقع لزوم تعطیل کند؛ و مسجدی که ضِرار باشد، در صورتی که رفع بدون تخریب نشود، خراب کند. حکومت می تواند قراردادهای شرعی را که خود با مردم بسته است، در موقعی که آن قرارداد مخالف مصالح کشور و اسلام باشد، یکجانبه لغو کند. و می تواند هر امری را، چه عبادی و یا غیر عبادی است که جریان آن مخالف مصالح اسلام است، از آن مادامی که چنین است جلوگیری کند. حکومت میتواند از #حج، که از #فرایض مهم الهی است، در مواقعی که #مخالف_صلاح_کشور_اسلامی دانست موقتاً جلوگیری کند.» (۲۱ دی ماه ۶۶ | روح اللَّه الموسوی الخمینی)
و من اضافه میکنم، حداقل به عنوان یک فرض، حکومت میتواند از خلق پول، حتی اگر حرمت شرعی آن اثبات شود، #در_موقع_لزوم برای حفظ و تقویت نظام یا به تعبیر مقام معظم رهبری، برای #استحکام_ساخت_درونی_نظام استفاده کند!
اگر عمری باشد، در آینده درباره دلایل حرمت خلق پول و محدوده آن و همچنین رابطه حفظ نظام با نوع خاصی از خلق پول در اوضاع فعلی، بیشتر خواهم نوشت
هدایت شده از mesaghمیثاق
🎸 و تلک القضیه و تلک القضیه...
❗️چگونه میشود انگارههای #علم_اقتصاد را باور کرد در حالیکه برای ریاضیوارکردن پدیدههای واقعی، فروض بسیار سادهانگارانهای وضع میشود و با استنتاج در این وضع سادهسازی شده، نتایج و توصیههایی برای دنیای واقعی گرفته میشود!
❗️#نظریه_مقداری_پول که ستون فقرات ارتباط تورم با نقدینگی است و به اتکای آن دولتهای ما سالهاست به دنبال کنترل نقدینگی برای مهار تورم هستند در شرایطی میتواند درست باشد که بازار پول در تعادل مکانیکی باشد و امکان وجود پول مازاد در دست مردم نباشد، نظام بانکی وجود نداشته باشد، در دنیا فقط یک کشور وجود داشته باشد، تجارت خارجی و نرخ ارز نباشد، اطلاعات کاملا شفاف و در اختیار همه باشد، بازارها انحصاری نباشد، دولتی در کار نباشد، فناوری بزرگ مقیاس نباشد، استعمار و استثماری در کار نباشد، جامعه و تاریخ ناشی از نظم خودجوش هایکی باشد، ظلم و استکبار در جهان نباشد، آمریکا و انگلیس و اسراییل نباشد و خیلی چیزهای دیگر!
⛔️ اما این یک قضیه است و نقدینگی عامل تورم، قضیه دیگری است!
❗️چگونه میشود به لیبرالیسم اقتصادی باور داشت و مدام از خصوصیسازی گفت و از رقابت و نفی انحصار و رانت و فساد حرف زد و همزمان از لزوم جمعشدن فروشگاههای کوچک و نانواییها و کسبوکارهای محلی و گسترش فروشگاههای زنجیرهای و تولیدیهای بزرگ مقیاس انحصاری دفاع کرد؟
⛔️ اما این یک قضیه است و آن قضیه دیگری است!
❗️چطور میشود زمین و زمان را به هم بافت که دولت باید کوچک شود تا جلوی آزادیها و حقوق فردی را نگیرد و همزمان از انبوهسازی و مرتفعسازی مسکن دفاع کرد و حریم خصوصی افراد را نادیده گرفت؟!
⛔️ البته این یک قضیه است و آن قضیه دیگری است!
❗️چطور میشود که خود را اقتصاددان محض دانست عاری از ارزش و سیاست و در روز روشن پرچم اوکراین را بالا برد و درباره محاسبات هزینه و فایده اسراییل در طوفانالاقصی و حمله تروریستی در ایران اظهارنظر کرد؟!
⛔️ لازم به ذکر است که آن یک قضیه است و این قضیه دیگری است!
❗️چطوری باور کنیم که خلق پول به خاطر کسری بودجه دولت علت تورم است و همزمان، خلق پول بانکهای خصوصی تورمزا نیست؟ یا چطوری بپذیریم که افزایش قیمت ارز و خوراک پتروشیمیها تورمزا نیست اما افزایش حقوق و دستمزد کارگران و کارمندان تورم ایجاد میکند؟
⛔️ عرض شد که آن یک قضیه است و این قضیه دیگری است!
🔆 اصلا علت ناآرامی ما و مشکلاتی که با #لیبرالیسم داریم این است که نمیتوانیم این قضایا را از هم تفکیک کنیم، وگرنه مسأله خیلی روشن است: هر نظریه و عملی که به نفع سرمایهداران و مستکبران عالم باشد علمی و منطقی و کاربردی است و هر جا به ضرر ایشان باشد ایدئولوژیک و کمونیستی و تخیلی و غیرکاربردی است، متوجه شدید؟!
📣 #فریب_بزرگ
✍دکتر سعیدی