eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
185.6هزار عکس
167.7هزار ویدیو
1.9هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️تلخی حرف حق به روایت تصویر؛ سوالات جنجالی خبرنگار از وزیر کانادایی که باعث اخراج او از جلسه شد!! 🔹"چه اقدامی برای زیر سوال بردن جنایتکاران جنگی آمریکایی انجام داده‌اید؟ دولت شما میلیاردها دلار تسلیحات به عربستانی که یک نسل کشی در یمن مرتکب شده ارسال کرد!"
هدایت شده از mesaghمیثاق
درخواست افزایش قیمت شرکتی خودرو 🔹بهای تمام شده محصولات با تایید حسابرس و آنالیز تغییرات نهاده های تولید جهت صدور مجوز افزایش قیمت خودرو به شورای رقابت ارسال شده است.
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔻واکنش کانال تلگرامی موسوم به "دانشگاه فرهنگیان کل کشور" به اخراج معلم خاطی قائمشهری 🔸صورتی ها حتی پخش آهنگ سخیف در کلاس درس را هم توجیه می کنند و بدون اینکه خنده شان بگیرد چنین آهنگی را عامل اتحاد میان اقوام کشور می دانند! بخشی از آهنگ: اگر یار من نباشی خل میشم، من ارازل میشم، گنگستر شهر آمل میشم. عرق سگی میخورم، مست الکل میشم. برای تو یاغی میشم، پرونده‌دار اخلاقی میشم! امربمعروف نکنی، امر به منکرت می‌کنند! اسم‌شان را هم گذاشته اند فرهنگیان کشور!! * رخنه صورتی ها را جدی بگیرید!
هدایت شده از mesaghمیثاق
حساب توئیتری امنیتی اینتلی تایمز : 🔸سرتیپ فریدون محمدی سقائی هماهنگ کننده نیروی هوافضای سپاه پاسداران در دو هفته گذشته به دمشق سفر کرده است که طبق گزارش های مختلف، این بازدیدها معمولاً با پروازهای مسافربری غیرنظامی انجام شده است، هر چند به وسیله حمل و نقل نظامی هم بوده. در ماه ژانویه سال جاری گزارش داده بودیم که سقائی همزمان با حمله هوایی به فرودگاه بین المللی، در دمشق حضور داشته است.
هدایت شده از mesaghمیثاق
رئیس سازمان خصوصی‌سازی: ادعای فروش اردوگاه شهید باهنر تهران را به امیر قطر صحت ندارد هنوز تصمیمی برای مولدسازی اردوگاه نگرفته‌ایم 🔹بنابراین گزارش امروز چند کانال خبری مدعی شدند که اردوگاه شهید باهنر تهران در فهرست املاک و اموالی که در قالب طرح مولدسازی از سوی دولت برای فروش گذاشته شده‌اند، قرار گرفته و قرار است امیر قطر در قالب مولدسازی، این اردوگاه‌ را خریداری کند‌. 👤 آنتی صهیون: از جمله تکذیب‌هایی که خود استعداد تکذیب شدن بعدی را دارد!
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پارکینگ طبقاتی در آدیامان ترکیه که با خاک یکسان شده
هدایت شده از mesaghمیثاق
براستی از نگاه این جماعت اهل تطبیع، ابتذال یعنی چه!؟ اصلاحطلب و صورتی و... در حال تحریف واژگان هم هستند! همه چیز را نرمالیزه میکنند! در حال عادی کردن هر خلاف و گناه و بی‌اخلاقی ای هستند! این ابتدای مسیری است که اگر جلویشان گرفته نشود بزودی به ناکجاآبادها ختم خواهد شد!
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️ تصویر جنجالی فرمانده اوکراینی با نشان داعش 🔹 خبرگزاری آسوشیتد پرس مجموعه تصاویر و یک ویدئو که ظاهرا چند جنگجوی کی‌یف در خط مقدم در منطقه دونتسک را نشان می‌دهد، منتشر کرد. در یکی از این تصاویر، یک نظامی که این خبرگزاری آمریکایی او را فرمانده یک واحد اوکراینی به نام کورت معرفی کرده، با نشان داعش روی بازوی چپش دیده می‌شود.
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️پوشش زنده | سید حسن نصرالله: دشمنان می خواستند نشان بدهند ایران در مسیر سقوط است ولی حضور میلیونی مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن همه محاسبات آنها را بهم ریخت دبیرکل حزب الله لبنان  در بزرگداشت رهبران شهید مقاومت اسلامی: 🔹۲۲ بهمن را به مردم ایران و رهبر انقلاب اسلامی تبریک می گوییم 🔹انقلاب اسلامی یک پیروزی تاریخی و سرنوشت ساز بود 🔹میلیون ها نفر در تهران و شهرهای مختلف ایران به خیابان ها آمدند و التزام خود را بر آرمان های انقلاب اسلامی و رهبر انقلاب نشان دادند 🔹رسانه های غربی در برابر راهپیمایی میلیونی مردم ایران در ۲۲ بهمن سکوت کردند 🔹رسانه های غربی در برابر راهپیمایی میلیونی مردم خود را به نادانی می زنند 🔹محاسبه های دشمنان درباره ایران غلط از آب درآمد 🔹ایران در قلب محور مقاومت در منطقه است 🔹اگر دشمنان بخواهند کاری در ایران بکنند اثرات آن در عراق و سوریه و لبنان و فلسطین هم پدیدار خواهد شد
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 یک مدرسه در کوهدشت بدون زلزله فرو ریخت! دانش آموزان در مدرسه نبودند چهارشنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۱ مدرسه امام خمینی (ره) روستای چنارعلیا آزادبخت در فاصله یک کیلومتری شهر کوهدشت فرو ریخت 🔸 با توجه به‌ مراسم خاکسپاری یکی از اهالی روستا که رحمت خداوند بر او باد دانش آموزان این مدرسه سری بعدظهر در کلاس درس حاضر نشدند و خدا رو شکر یک فاجعه رقم نخورد. صدای روی ویدیو مربوط به دهیار روستای چنارعلیا است./ صدای کوهدشت
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سید حسن نصرالله: به رهبری و مردم سوریه و ترکیه بخاطر قربانیان زلزله تسلیت می‌گوییم. ما شاهد تبعیض و دوگانگی در سطوح مختلف بین تعامل جهانی با ترکیه و تعامل جهانی با سوریه در مورد مقابله با پیامدهای زلزله بودیم آمریکا در آزمون انسانیت در سوریه شکست خورد و چهره جنایتکار وحشی خود را آشکار کرد
هدایت شده از mesaghمیثاق
🚨در آوردن جیوه از چرخ خیاطی قدیمی !! 💥جیوه قرمز یا حضور و غیاب مجازی! ♻️ طی روزهای اخیر آگهی‌های متفاوتی در خصوص فروش چرخ های خیاطی در نرم‌افزار دیوار با قیمت‌های نجومی و میلیاردی واکنش‌های زیادی در فضای مجازی داشته و مجددا شایعاتی که در خصوص قطعات گران‌بهای بکار رفته در این چرخ‌های خیاطی (جیوه قرمز) مطرح شده بود را به سر زبان‌ها انداخت. 🔻بررسی‌های صورت گرفته نشان می‌دهد پشت پرده درج این آگهی‌ها در نرم افزار دیوار، گروهک تروریستی منافقین قرار دارند و از این برنامه به عنوان ابزاری برای ارتباط گیری استفاده کردند. 🔻گروه تروریستی منافقین در دو شب منتهی به ۲۲ بهمن‌ماه اقدام به فراخوان حضورو غیاب اعضاء خود در داخل کشور با استفاده از اپلیکیشن دیوار و انتشار آگهی های خرید و فروش چرخ خیاطی نموده بودند که پس از برگزاری راهپیمایی روز ۲۲ بهمن اغلب آگهی ها حذف شده است. 🔻شنود جریان نفاق نشان می‌دهد که در پس ماجرای ترند شدن عکس چرخ خیاطی های قدیمی با نشان شیر خورشید در نرم افزار دیوار و فعال شدن چت در این اپلیکیشن، هماهنگی به قصد خرابکاری در ۲۲ بهمن بوده است. 👌البته پس از این تاریخ هنوز برخی هم وطنان دنبال خرید و فروش چرخ خیاطی در فضای مجازی هستند!
هدایت شده از mesaghمیثاق
آقا بیا که روضه موسی‌بن‌جعفر است 🖤 🔰 در شام شهادت غریبانه علیه‌السلام، هیئتی مجازی فراهم کردیم برای بهره‌مندی عزیزانی که امکان حضورِ فیزیکی در هیئت را ندارند. 📌
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 این فیلم را صد بار باید دید! 🎵 این صدا را صد بار باید شنید! 🔺 امروز جنگ کد پستی به کد پستی و محله به محله جریان دارد. 🔺 اگر مسجد محور کار نکنیم، اگر محله محور کار نکنیم یعنی کشک! 🔺 من و تو که از شکم ننه‌مان افسر جوان جنگ نرم به دنیا آمدیم! 🔺 آینده متعلق به رهبران اجتماعی است. نه آرم‌ها و عنوان‌ها و علَم و کتل‌ها 🔺اکثر ما مشرک شدیم به کارمند شدن و استخدام! 🔺 ما مسجدهای تربیت محور کادرساز انقلاب اسلامی می‌خواهیم. 🔺 بچه‌ها بجنبید قبل از آنکه بجنبانندتان!! 🔺 دارم ثمره چند سال کار اجتماعی را یک جا تحویل شما می‌دهم. 👈 این سخنان دردمندانه از حاج حسین یکتاست.
هدایت شده از mesaghمیثاق
🌷 یاباب الحوائج، یا موسی ابن جعفر (ع) 👈 چقدر شبیه زندان امام موسی ابن جعفر(ع) است... سالها بعد از هارون الرشید در بغداد، فرزندان بعثی اون ملعون، دوباره در بغداد، شیعیان مولا و آزادگان سرافراز آن امام همام را در همان زندان های مخوف (مطامیر) جا دادند، تا به شهادت رسیدند...یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد👌 🌷به خاطر آنكه قاب عكس صدام را شكسته بودم، مرا به گودالی كه هشتاد و یك پله از زمین فاصله داشت، بردند. آنجا شبیه یك مرغ‌دانی بود... وقتی مرا در سلولم حبس كردند، از بس كوچك بود، می‌بایست به حالت خمیده در آن قرار می‌گرفتم. آن سلول درست به اندازه ابعاد یك میز تحریر بود. در آنجا متوجه یك پیرمرد ناتوان شدم. او در حالی كه سكوت كرده بود، به چشمانم زل زد. بی‌مقدمه پرسید: ایرانی هستی؟... من وزیر نفت ایران, محمد جواد تندگویان. هستم... فقط نگاهش می‌كردم. نگاه به بدنی كه از بس با اتوی داغ به آن كشیده بودند، مثل دیگ سیاه شده بود... گفتم: اگر پیامی داری بهم بگو. گفت: این سیاه چال، طبقه زیرین پادگان هوا نیروز به نام الرشید است...گفت: پیـام من مرزداری از وطن است. صبوری است. نگذارید وطن به دست نااهلان بیفتد. نگذارید دشمن به خاك ما تعرض كند. استقامت، ‌تنها راه نجات ملت ماست. بگذارید كشته شویم، اسیر شویم, ولی سرافرازی ملت به اسارت نیفتد. گفتم: به خدا قسم پیامت رابه ایرانیان می‌رسانم خم شدم دستش را ببوسم كه نگذاشت... کتاب خاطرات دردناک, ناصر کاوه راوی: عیسی عبدی، کتاب ساعت به وقت بغداد، ج1، ص89.
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽‌ | توصیه خاوری، رشوه‌گیر بزرگ، برای مطالعه یک کتاب ‼️ اختلاس گری پشت چفیه! ⭕️ پاسخ مثبت رسول الله به هارون الرشید برای زندانی کردن حضرت موسی بن جعفر!! ⁉️ عوام فریبی به سبک هارون الرشید! ⁉️ حقایقی در مورد عوام فریبی که نمی‌دانید! 💢 عوامی که هم قبل و هم بعد از آشکار شدن چهره واقعی فریب می‌خورند!
هدایت شده از mesaghمیثاق
4M
شرایط ایران. شرایط جامعه جهانی. کارکنان بیمارستان. استان هرمزگان. کارشناس سیاسی/ محمود قاسمی
هدایت شده از mesaghمیثاق
4_6010583628675812621.mp3
12.7M
🔊 استاد 📑 «انقلاب اسلامی، انقلاب فطرت‌ها» 🗓 ۱۹ بهمن ماه ۱۴۰۱ - قم 🎧 کیفیت 32kbps
هدایت شده از mesaghمیثاق
(1) 💥شهیدی که با صحنه شنا کردن دختران روبرو شد... دکتر محسن نوری دوست و همراز شهید احمد علی نیری می گوید :👇 🔸 یکبار از احمد پرسیدم که احمد من و تو از بچگی همیشه با هم بودیم اما سوالی از تو دارم نمی‌دانم چرا در این چند سال اخیرشما این قدر رشد معنوی کردید اما من…لبخندی زد و می‌خواست بحث را عوض کند اما دوباره سوالم را پرسیدم بعد از کلی اصرار سرش را  بالا آورد و گفت: طاقتش را داری؟! با تعجب گفتم: طاقت چی رو؟! گفت بنشین تا بهت بگم. 🔹نفس عمیقی کشید و گفت یک روز با رفقای محل و بچه‌های مسجد رفته بودیم دماوند. شما توی آن سفر نبودید همه رفقا مشغول بازی و سرگرمی بودند. یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو این کتری رو آب کن و بیار تا چای درست کنیم. بعد جایی رو نشان داد گفت اون جا رودخانه است برو اون جا آب بیار من هم را افتادم. راه زیادی نبود از لا به لای بوته‌ها ودرخت‌ها به رودخانه نزدیک شدم تا چشمم به رودخانه افتاد یک دفعه سرم را پایین انداختم وهمان جا نشستم! 🔸بدنم شروع به لرزیدن کرد نمی‌دانستم چه کار کنم! همان جا پشت بوته‌ها مخفی شدم. من می‌توانستم به راحتی یک گناه بزرگ  انجام دهم. در پشت آن بوته‌ها چندین دختر جوان مشغول شنا کردن بودند. من همان جا خدا را صدا کردم و گفتم :«خدایا کمکم کن الآن شیطان من را وسوسه می‌کند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمی‌شود اما به خاطر تو از این از این گناه می‌گذرم.» بعد کتری خالی را از آن جا برداشتم و از جای دیگر آب آوردم. بچه‌ها مشغول بازی بودند. من هم شروع به آتش درست کردن بودم خیلی دود توی چشمانم رفت. اشک همین طور از چشمانم جاری بود. 🔸یادم افتاد که حاج آقا گفته بود: «هرکس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت.» من همینطور که اشک می‌ریختم گفتم از این به بعد برای خدا گریه می‌کنم... حالم خیلی منقلب بود. از آن امتحان سختی که در کنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم. همین طور که داشتم اشک می‌ریختم و با خدا مناجات می‌کردم خیلی با توجه گفتم: «یاالله یا الله…» 🔹به محض این که این عبارت را تکرار کردم صدایی شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم. از سنگ ریزه‌ها و تمام کوه‌ها و درخت‌ها صدا می‌آمد. همه می‌گفتند: «سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح» (پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح) وقتی این صدا را شنیدم ناباورانه به اطراف خودم نگاه کردم دیدم بچه‌ها متوجه نشدند... من در آن غروب با بدنی که از وحشت می‌لرزید به اطراف می‌رفتم از همه ذرات عالم این صدا را می‌شنیدم! احمد بعد از آن کمی سکوت کرد. بعد با صدایی آرام ادامه داد: 👈 از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد! احمد بلند شد و گفت این را برای تعریف از خودم نگفتم. گفتم تا بدانی انسانی که گناه را ترک کند چه مقامی پیش خدا دارد. بعد گفت: تا زنده‌ام برای کسی این ماجرا را تعریف نکن... (2)👇 🍂🍃پرواز به سبک شهدا🍂🍃👇 👈آیت الله حق شناس👳، در مجلسی که بعد از شهادت احمدعلی👼 داشتند بین دونماز، سخنرانیشان 🗣را به این شهید بزرگوار🌹 اختصاص داده و با آهی😞 از حسرت که در فراق احمد بود، بیان داشتند:👌 🌺“این شهید را دیشب🌚 در عالم رویا دیدم .از احمد پرسیدم چه خبر؟ به من فرمود: تمام مطالبی که (از برزخ و…) می گویند حق است💥. از شب اول قبر و سوال و…اما من را بی حساب و کتاب بردند.😰😰 🔥رفقا! آیت الله بروجردی 👳حساب و کتاب داشتند👁 اما من نمی دانم این جوان چه کرده بود؟ چه کرد که به اینجا رسید؟!"😳 سپس در همان شب 🌑ایشان به همراه چند نفر👨‍👨‍👦‍👦 از دوستان به سمت منزل احمدآقا 🏡که در ضلع شمالی مسجد امین الدوله 🕌در چهار راه مولوی بود، رهسپار شدند. در منزل این شهید بزرگوار روبه برادرش🌷 اظهار داشتند: "من یک نیمه شب🌑 زودتر از ساعت نماز راهی مسجد شدم.🕌 به جز بنده وخادم مسجد، این شهید بزرگوار هم کلید مسجد را داشت🗝🔑 به محض اینکه در را باز کردم، دیدم شخصی در مسجد مشغول نماز است. دیدم که یک جوانی🙇 در حال سجده است. اما نه روی زمین ! بلکه بین زمین وآسمان🌏 مشغول تسبیح حضرت حق است. جلوتر که رفتم دیدم احمدآقا است. بعد که نمازش تمام شد پیش من آمد و گفت تا زنده ام به کسی حرفی نزنید...."🌺🌼
هدایت شده از mesaghمیثاق
(3)👇 💥تشرف_به_محضر_امام_زمان 🍃یک بار با احمد آقا و بچّه های مسجد رفتیم زیارت قم و جمکران. در مسجد جمکران پس از اقامهی نماز به سمت اتوبوس برگشتیم. راننده گفت: اگر میخواهید سوهان بخرید یا جایی بروید و…، یک ساعت وقت دارید. ما هم رفتیم سمت مغازه ها، که یک دفعه دیدم احمد آقا رفت سمت بیابان . من و رفیقم دنبالش راه افتادیم. یک دفعه احمد آقا برگشت و گفت: چرا دنبال من می آیید!؟ ☘جا خوردیم. گفتیم: شما پشت سرت رو می بینی؟ چطور متوجّه شدی؟ احمد آقا گفت: کار خوبی نکردید برگرد. گفتم: نمی شه، ما با شما رفیقیم. هر جا بری ما هم مییایم. در ثانی اینجا تاریک و خطرناکه، یک وقت کسی، حیوانی، چیزی به شما حمله می کنه… ☘گفت: خواهش میکنم برگردید. دوباره اصرار کرد و ما هم جواب قبلی… سرش را انداخت پایین و گفت: ؟ می تونید با من بیایید!؟ ما هم که از همه ی احوالات احمد آقا بی خبر بودیم گفتیم: طاقت چی رو، مگه کجا می خوای بری؟! 🌟نفسی کشید و  گفت: دارم میرم باور کنید تا این حرف را زد زانوهای ما شُل شد. ترسیده بودیم. من بدنم لرزید. احمد این را گفت و برگشت و به راهش ادامه داد. همین طور که از ما دور می شد گفت: اگه دوست دارید بیاید بسم الله. 🌿نمیدانید چه حالی بود، آن لحظه وحشت وجود ما را گرفته بود مجبور شدیم با ترس و لرز برگردیم.ساعتی بعد دیدیم احمد آقا از دور به سمت اتوبوس میآید. چهرهاش برافروخته بود. با کسی حرف نزد و سر جایش نشست. (4)👇 💥نماز_اول_وقت 🍃گفتند: چند دقیقه ی دیگه امتحان شروع میشه. صدای اومد . احمد آهسته رفت سمت نمازخانه. دنبالش رفتم و گفتم: احمد برگرد. این آقا معلم خیلی به نظم حساسه، اگه دیر بیای، ازت امتحان نمی گیره اما گوش نداد و رفت ... 🍀مرتب از داخل کلاس سرک می کشیدم و داخل حیاط و نمازخانه را نگاه می کردم. خیلی ناراحت احمد بودم. حیف بود پسر به این خوبی از امتحان محروم بشه... 🌿همه رو به صف کرده بودند و آماده امتحان بودیم اما بیست دقیقه همین طور توی کلاس نشسته بودیم. نه از معلم خبری بود نه از ناظم و نه از احمد! همه داشتند توی کلاس پچ پچ می کردند که یک دفعه درب کلاس باز شد. معلم با برگه های امتحانی وارد شد. ☘همه بلند شدند. معلم با عصبانیت گفت: از دست این دستگاه تکثیر! کلی وقت ما رو تلف کرد تا این برگه ها آماده بشه! بعد هم یکی از بچّه ها را صدا زد و گفت: پاشو برگه ها رو پخش کن. هنوز حرف معلم تمام نشده بود که درب کلاس به صدا درآمد. در باز شد و احمد در چارچوب در نمایان شد و مثل بقیه نشست و امتحانش را داد ... (5)👇 💥حال_عجیب_در_قنوت_نماز 🍃یک بار برنامه ها تا ساعت سه بامداد ادامه داشت. بعد احمد آهسته به شبستان مسجد رفت و مشغول نماز شب شد. من از دور او را نگاه میکردم. حالت او تغییر کرده بود. گویی خداوند در مقابلش ایستاده و او مانند یک بنده ضعیف مشغول صحبت با پروردگار است. 🍃قنوت نماز او طولانی شد. آنقدر که برای من سؤال ایجاد کرد. یعنی چه شده؟! بعد از نماز به سراغش رفتم. از او پرسیدم: احمد آقا توی قنوت نماز چیزی شده بود؟ احمد همیشه در جوابهایش فکر میکرد. برای همین کمی فکر کرد و گفت: نه ، چیز خاصی نبود. میخواست طبق معمول موضوع را عوض کند ؛ اما آنقدر اصرار کردم که مجبور شد حرف بزندو گفت: 🍃 «در قنوت نماز بودم که گویی از فضای مسجد خارج شدم. نمیدانی چه خبر بود! آنچه که از زیباییهای بهشت و عذابهای جهنم گفته شده همه را دیدم! انبیا را دیدم که در کنار هم بودند و…» 🍃روز به روز روحیات معنوی احمد آقا تغییر میکرد. هر چه جلو میرفتیم نمازهای احمد آقا معنوی تر میشد. کار به جایی رسید که موقع نماز سعی میکرد از بقیه فاصله بگیرد! در انتهای مسجد امین الدوله یک فرو رفتگی در دیوار وجود داشت که از دید نمازگزاران دور بود. آنجا یک نفر میتوانست نماز بخواند. احمد آقا بیشتر به آنجا میرفت و از همانجا به جماعت متصل میشد... 🍃یک بار وقتی احمد آقا نماز را شروع کرد به آنجا رفتم و در کنارش مشغول نماز شدم. احمد آقا بعد از اینکه نماز را شروع کرد به شدّت منقلب شد. بدنش می لرزید. گویی یک بنده ی حقیر در مقابل یک سلطان با عظمت قرار گرفته. 🍃البتّه احمد آقا بسیار کتوم بود ، یعنی از حالات درونی خود حرفی نمیزد. من یک بار از خود ایشان شنیدم که حدیث: «نماز معراج مؤمن است» را خواند. و بعد خیلی عادی گفت: بچّه ها باید نماز شما معراج داشته باشد تا حقیقت بندگی را حس کنید. من آن شب اصرار کردم که: احمد آقا آیا این معراج برای شما اتفاق افتاده؟ معمولاً در این شرایط به نحوی زیرکانه بحث را عوض میکرد امّا آن شب، سرش را به نشانه ی تأیید تکان داد ... 📚«عارفانه»