eitaa logo
مشکات اهل بیت (ع)
1.1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
859 ویدیو
44 فایل
✅ کانال رسمی ▫️نظرات قرآنی ▫️نظرات فقهی ▫️نظرات تاریخی ▫ ️دیدگاهها ◾️سیدحسین موسوی زنجانی 👈 برای عضویت کلیک کنید 🔻🔻 کانال مشکات در ایتا..👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit ارتباط با ادمین @S_A_M15511348
مشاهده در ایتا
دانلود
مشکات اهل بیت (ع)
سوال فقهی باغم را پنجاه میلیون تومان فروخته بودم منتها قرار شد پول آن را پس از شش ماه پرداخت کند.
اما دسته دیگری از روایات که در ابواب مختلف مکاسب مدام مورد استدلال است که امام می فرماید: اگر در معامله دوم طرف مختار باشد که اگر خواست همان کالا را بخرد ، خوب بخرد واگر نخواست نخرد اشکال ندارد و اگر در معامله اول مثلا فروشنده بگوید من به این شرط این کالا را به شما میفروشم که شما هم به من بفروشی ، چون در این معامله طرف مقابل مجبور به معامله دیگری شده , این معامله اول اشکال دارد و دومی هم بتبع دارای اشکال خواهد بود. این دسته از روایات باز ربطی به معامله عینه ندارد که فقها وارد فرموده اند. پس ربا خواران برای رباخواری خود دو راه پیدا کردند یکی اینکه کالای مردم را نقدا بخرند مثلا یک میلیون تومان ،با مهر حلیت شرعی ظاهری ، و درجا یک میلیون را بپردارند سپس به فروشنده مستضعف بگویند چون شما به این کالای خودتان نیاز داشته اید من همین الآن عین همین کالا را میفروشیم به شما تا شش ماه دیگر به یک میلیون و سیصد هزار تومان! اما عملا مشتری یک میلیون نقدا داده تا پس از شش ماه یک میلیون و سیصد هزارتومان بگیرد.که همان ربا است. و گاهی یک کالا را در حد یک تن میدهد تا پس از شش ماه یک تن و دویست کیلو بگیرد. این مصداق معامله عینه ای از نوع دوم است که فقهای عظام خیال فرموده اند ربای جنسی است و شامل مبادله نقدی با تفاضل هم هست!! درحالی که شامل مبادله نقدی با تفاضل نیست. و مقوله بنام تحریم ربای جنسی به شکل مبادله نقدی از یک جنس با تفاضل نیست . و لذا اگر کسی صد کیلو برنج درجه یک بدهد تا نقدا صد و پنجاه کیلو برنج نا مرغوب بگیرد مانعی ندارد. پس اساسا ربای جنسی نداریم. و بحث مکاسب در مسئله مذکور در بالا از اساس ناصحیح طرح شده است. همانطوری که در نهایه و تذکره و مبسوط و غیره ناصحیح مطرح شده است. نتیجه بحث این شد فقهای عظام چهار دسته روایت را که هر کدامشان ناظر به یک شکل خاص از معاملات بوده بخاطر عدم اشراف تاریخی مخلوط فرموده و نتیجتا ربای جنسی استنباط کرده اند که عرض کردیم چنین ربائی در اسلام نیست و باز نتوانسته اند اَشکال و انواع معاملات عینه را هم شناسائی فرمایند. که امروز در بازار ها و بانکها چهره عوض کرده گرفتاری ایجاد کرده است. و چون کتب فقهی ما در باب معاملات ناظر به معاملات خُرد است دیگر باید این کتب در عصر ما با حذف خود میدان باز کرده کتب جدید ناظر به اقتصاد زمان تدریس شود. ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
سوال فقهی در اواخر مکاسب تحت عنوان {القول فی القبض} بحث مفصلی آورده تا تعریف کند تحویل گرفتن کالای خریده شده با چه عملی محقق می شود تا اگر تلف شد دیگر فروشنده ضامن نشود .و بر عهده خود مشتری بشود . آیا آن تعریفهای نقل شده را چگونه ارزیابی می کنید؟ ✅ پاسخ : در عصر ما تقریبا فایده اش یا درحد صفر است و یا نزدیک به صفر است . بلی یک عبارت هست ولو ناقص اما همان درست است که : القبض هو اخذ کل شئ بحسبه. یعنی تحقق قبض و تحویل گرفتن هر کالائی توسط مشتری شرایط خاص خودش را دارد و نمی شود یک معیار عام و کلی از کتاب و سنت کشف و یا تاسیس کرد. پس در معامله ی هر کالائی نوع خاصی از انتقال کالا از مالکیت فروشنده به حوزه مالکیت مشتری وجود دارد. پس در زمان ما با ورود معاملات در شبکه های مجازی تمام تعریفات منقول در مکاسب فرو ریخت . و عرف جدید برای خود در انتقال مالکیت شرعی هر کالائی قبض خاصی تعریف کرده است . و باعث شده این بخش از مکاسب بطور کلی از حوزه انتفاع خارج شود. مگر همان عبارت کلی. ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
⭕️سوال فقهی: بحث مربوط به قبض رسا نیست ، لطفا توضیح بیشتر بدهید. ✅ پاسخ :قبض و تحویل گرفتن یک نفت کش غول پیکر خودش اصول دارد که در فقه موجود نیامده ولی در قانون معاملات ویژه نفتکش ها مضبوط است . قبض و تحویل گرفتن هواپیمای خریده شده اصول ویژه دارد . قبض و تحویل گرفتن یک کارخانه اصول ویژه دارد. قبض و تحویل نفت با نفتکشها مکان ، زمان، و شرایط ویژه دارد. تحویل گرفتن و قبض کردن ماشین سواری از شرکت اصولی دارد. و کذا پرداخت ثمن و قیمت کالاها با شیوه کارت به کارت کردن دارای تعریفی است که در کتب فقهی موجود نیست .و کذا خرید کردن کالا از طریق شبکات مجازی در تعریف کتب فقهی نمی گنجد. پس هر نوع تحویل دادن و تحویل گرفتن کالا پس از عقد معاملات مجازی توسط عرف تعریف مجدد می شود و کتب فقهی فاقد این قواعد قبض جدید اند. و این معاملات جدید توسط خود عرف تعریف می شوند و صحیح است تا جاییکه ناقض یکی از قواعد فقهی بشود. ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
سوال اجتماعی مذهبی: از دو پاسخ قبلی شما پیدا است که شما فکر میکنید با برخورد فیزیکی و برخورد گشت ارشادی مشکل بی حجابی و یابد حجابی حل نخواهد شد . بسیار خوب راه حل چیست؟ ✅پاسخ: مانع واقعی بدحجابی پیاده شدن اسلام واقعی است . شما اسلام واقعی را یک روز پیاده کنید ، بماند بدحجابی بدانید روز بعد زنان بد حجاب ، حجاب را بتدریج رعایت خواهند کرد. شما پول بانکها را و بیت المال را تبدیل کردید به میدان برای جولان بی مانع رانتخواران پیرامون قدرتمندان . {پول و سرمایه ای که امام صادق(ع) فرمود: خوشبختی و بدبختی یک ملت در گرو شکل گردش سرمایه در یک جامعه است} هنگامی که مردم با دیدن این غارت بی سابقه بانکها توسط رانتخواران عقده ای شدند ، آن وقت شلاق برداشتید اسلام را در سر زنان پیاده میکنید!!. آقاجان میدان عدالت در گردش سرمایه خلاصه شده و نه در سرِ زنان فقط . و چون در اولویت بندی در انتخاب نقطه آغاز اجرای عدالت بجای مدیریت سرمایه ، مدیریت موی سر زنان را انتخاب کرده اید لذا نه موی سر اصلاح خواهد شد و نه پول و سرمایه . و چون راه اجرای عدالت را عوضی رفته اید لذا چاره ندارید برای حفظ عفت باید شلاق و باتوم بردارید. ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
⛔طرح آمریکا از سالها قبل برای کدگذاری هواپیماهایی که به کشورهای دیگر می فروشد! ❌بخشی از کتاب شمارش معکوس اثر آیت سیدحسین موسوی زنجانی. ۱۳۸۷ _ ص۹۷ ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
کتاب شمارش معکوس اثر استاد موسوی زنجانی ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
سوال فقهی در حدود سالهای 72 و یا 73بود که مقاله های اقتصادی شما تحت عنوان اقتصاد از نگاهی دیگر با اسم مستعار م موسوی در روزنامه جهان اسلام به مدت دو سال و بیش از 250 شماره منتشر شد ،آن زمان یک تعریف از مثلی و قیمی داشتید که چیز جدیدی بود . می شود خلاصه آن را تکرار کنید؟ ✅پاسخ : هر کالایی که ارزش تک تک واحدهای آن هم ارزش مستقله داشته باشد و هم ارزش منضمّه و مرکبه می شود مثلی . مانند تمام کالاهائی که هر واحدش مفید است حتی اگر از باقی اجزاء جدا شود مثل برنج ، گندم و سایر حبوبات ، چون اگر کسی باعث شود یک پنجم گندم خاص یک تنی شخصی از بین برود میتواند مثل همان گندم را به مقدار یک پنجم جبران کند .چون هر کیلو از گندم چه جدا باشد چه در ضمن ده تن گندم باشد ارزشش ثابت است . اما کالاهایی که ارزشش در ارتباط با باقی اجزاء در حدی نوسان پیدا می کند که گاهی به محض جدا شدن یک واحد از باقی اجزاء هم ارزش جزء صفر می شود و هم ارزش کل و باقی. مثل حیوانات که با قطع دست یک اسب نه دست تنها ارزش دارد و نه اسب بی دست و یا مثل کتاب خطی که با مفقود شدن صفحه اول ارزش کل کتاب صفر میشود . و کذا فرش که بمحض حصول عیب سقوط قیمت دارد ولی قیمتش صفر نمی شود .و چون این خصوصیت در تعریف مثلی و قیمی در کتب فقهی و حقوقی چندان ملحوظ نشده بوده معمولا طلاب درتطبیق کالا ها با آن دو عنوان دچار تردید می شوند و لذا دیوار آثار باستانی قیمی است اما دیوار متعارف مثلی است . و کذا تمام آثار . و اشیاء . و تعریف های رایج معمولا درست نیست چون به گردن عرف انداخته اند. ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
هشدار مهم ❗️ از آنجایی که بنده حقیر از سال 52 تاکنون کار اساسی ام پژوهش و تحقیق و مناظره های بسیار طولانی عقیدتی ، سیاسی، قرآنی، تاریخی، حدیثی ، فقهی ، اصولی ، کلامی و..... با سران حزب توده ، منافقین ، اتحادیه کمونیستها , فدائیان خلق ، تروتیستکیستها , لنینیستها ، وهابیها ، بهائیها، پوپریستها و صهیونیستها و غیره بوده و بخش زیادی از آن مناظرات منتشر شده و چند هزار ساعت آن در یوتیوب اکنون موجود است . لذا یک مجموعه ای از تجربه های مهم در شناخت نحله ها، مکتبها، گروهها و مجموعه های مستقیم و منحرف بدست آورده ام .و چون در پنج , شش سال اخیر نرم افزارهای مجازی مانند تلگرام و واتساپ و زمینه ورود افراد منحرف به فضای جامعه شیعه را فراهم کرده و بنده بخشی از آنها را زیر نظر داشته ام و اخیرا متوجه شدم قضیه دارد تبدیل به یک فاجعه می شود ، یعنی عده ای از افراد کاملا بی سواد عقاید کاملا انحرافی ای را منتشر می کنند که غلات صدر اسلام آنقدر عقاید انحرافی نداشته اند و لذا بر خود فرض دیدم درباره تسلط این قبیل از مجموعه ها هشدار بدهم. و این هشدار فایده نخواهد داشت مگر اینکه صراط مستقیم را معرفی کنیم : اگرپس از غیبت کبرای تا کنون در عالم تشیع پنج هزار نفر عالم درجه اول داشته باشیم مجبوریم فقهای تراز اول هر قرن را بطور طولی و قرن به قرن معرفی کنیم و بگوییم شیعه های اهلبیت فقط و فقط این علما را عمود جاده اسلام بدانند و هر مطلبی که بنام دین عرضه شود که این علما نفرموده باشند از مذهب تشیع نیست ، و باقی علمای بزرگ هم ، چون در مسیر این عالمان بوده و هستند لازم نیست اسمی از آنها ببریم : پرچمداران درجه اول عقاید شیعه در قرن پنجم : شیخ مفید متوفای 413 و سید مرتضی متوفای 436 و ابوالصلاح حلبی متوفای 447 و شیخ طوسی متوفای 460 و سلار دیلمی متوفای 463 یا 448 و ابن براج. اینها هم حامل عقاید شیعه هستند و هم حامل فقه شیعه . اما عمودهای عقاید شیعه در قرن ششم : ابوالفتوح رازی م 552 تا 556 (اختلافی هست). ابن حمزه م 560 قطب راوندی م 573 ابن زهره م585 و ابن ادریس م 598 اما عمودهای اصلی شیعه در قرن هفتم: قطب الدین کیدری م610 و مهذب الدین نیلی م644 صاحب اصلی نزهه الناظر محقق حلی م 672 .و یحیی ابن سعید پسر عموی محقق حلی م 689 و یا690 و نزهه الناظر مال او نیست. اما عمودهای شیعه در قرن هشتم .علامه حلی م 726 و فخرالمحققین پسر علامه م771 و شهیداول مستشهد 786 و اما عمودها و پرچمداران فقه و عقاید شیعه در قرن نهم : فاضل مقداد شاگرد شهید اول م 826 و ابن فهد حلی م 841 و شیخ مفلح صیمری متوفای نیمه دوم این قرن . اما عمدهای شیعه در قرن دهم محقق کرکی م 940 و شهید ثانی مستشهد 965 و اما عمودهای اصلی هادی شیعه در قرن یازدهم . فیض کاشانی م 1090 .اما عمودهای قرن دوازدهم : کاشف اللثام فاضل هندی م 1130 تا 1135.و صاحب حدایق م 1186.و اما عمودهای قرن سیزدهم: صاحب ریاض م 1231 و شیخ حسن کاشف الغطاء م 1262و صاحب جواهر م 1268و شیخ انصاری م 1281 و میرزای شیرازی بزرگ م1312.و پس آنها آخوند خراسانی ، نائینی .و سید ابوالحسن اصفهانی و حائری یزدی و آقای بروجردی تا برسد به مراجع معاصر . این ها عمودها ، پرچم ها و هادیان شیعه به سوی عقاید و فقه شیعه بوده اند و هستند. اینک توجه جدی می دهم به این جریان خطرناک (همان طوری که در ابتدای کلام اشاره کردم) که پس از ظهور پدیده کانالهای مجازی , افراد کاملا بی سواد منتسب به حوزه و روحانیت از فرصت بدست آمده از طریق شبکه های مذکور به صورت خطرناک شروع کرده اند به نشر این باور که چون در عقاید تقلید جایز نیست ادامه دارد 👇👇 ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
تذکّر در رابطه با مطلب سابق تحت عنوان هشدار!: این غلات نو ظهور آن دسته از روایات شیعه مانند روایت شماره 16 و17 و 18 در تفسیر البرهان ذیل آیه 69 سوره هود آمده را قبول ندارند که علی(ع)فرموده صلواتی که به ما می فرستید نباید از صلواتی که بر پدرمان ابراهیم می فرستید جامع تر و پرحجم تر باشد . در آن دسته از روایات آمده که امیرالمومنین فرمود: لاتجاوزوا بنا ما قالت الملائکه لابینا ابراهیم . و حتی فتوای مرحوم صاحب مهذب را که در بحار جلد58 صفحه 294 آمده مبنی بر وجوب این صلوات در تشهد اللهم صل علی محمد وآل محمد کماصلیت علی ابراهیم و آل ابراهیم.که در دو خبر جامع احدیث الشیعه هم آمده مردود می دانند و خیال می کنند این صلوات متواتر باعث نزول شاءن اهلبیت است.! و کذا بیش از حد بالا بردن حضرت ابراهیم است. اخیرا این حقیر تعدادی از این غلات جدید الورودراتهدید کردم که اگر از مراجع شیعه و یا از مفسرین شیعه برای اثبات صحت عقایدشان مدرکی نیاورند اسم آنها را افشاء خواهم کرد،! اما آنها بجای جواب سه دسته شدند یک دسته فرار کردند دسته دوم گفتند از آیت الله وحید خراسانی برای صحت عقایدمان مدرک داریم گفتم بیاورید ایشان هر چه بفرمایند قبول است. رفتند و هنوز که چند ماه از این تهدید گذشته باز نگشته اند. دسته سوم گفتند از آیت الله مرحوم آقای حاج سید محمد حسینی شیرازی قدس سره مدرک داریم و می آوریم ، بنده گفتم ایشان هر چه بفرمایند بنده قبول می کنم ، این دسته سوم هم بازنگشتند .و معلوم شد حرفشان دروغی بیش نبوده است . بنده پس از کنجکاوی زیاد بخشی از ریشه عقاید اینها را در یک نسخه خطی از کتابی بنام مشارق الانوار که با این مشارق الانوار برسی چندان هم خوانی ندارد در نجف شناسایی کردم که مالک آن گویا بدلیل انحراف بارز آن جرئت چاپ آنرا ندارد . جالب این است که اینها روایت متواتر بین الفریقین {انا دعوت ابی ابراهیم} را قبول ندارند!!با وجود اینکه همان آیه 129 سوره بقره است . {ربنا وابعث فیهم رسولا} استدلالشان هم این است که مخالف اول ما خلق الله بودن اهلبیت است . چون اگر رسول خدا شدن پیامبر (ص) نتیجه دعای حضرت ابراهیم باشد پس روایات داله بر تقدم خلقت نور پنج تن بر عالم بی معنا می شود هر چه گفتیم متن قرآن است و باید بصورت منطقی و ماثور بینشان جمع شود گوش نکردند. ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
مشکات اهل بیت (ع)
هشدار مهم ❗️ از آنجایی که بنده حقیر از سال 52 تاکنون کار اساسی ام پژوهش و تحقیق و مناظره های بسیار
لذا ما خودمان هرچه فهمیدیم می شود عقاید شیعه ،بنده به یکی از این عناصر گفتم در اصول دین تقلید نیست این درست اما عقاید توقیفی اند . یعنی باید خدایی را از طریق عقل قبول کنیم که در قرآن آمده ، معادی را با عقل باور کنیم که قرآن و اهلبیت تعریف فرموده اند . و رسالت و امامتی را از طریق عقل باور کنیم که مطابق کتاب و سنت است .نه این که چون تقلید نیست پس هر کس هر چه فهمید پس عقیده شیعه است. و من هرچه گفتم عقاید شیعه توقیفی و تعریف شده از سوی شرع است که باید با استدلال به آن برسیم و چون راه استدلال را مراجع تقلید کامل تر بلدند لذا باید در کسب عقاید شیعه از شعاع فهم منطقی آن اعاظم فاصله نگیریم . اما دیدم این طیف خطرناک صدها طلبه و غیر طلبه را بسوی عقاید فاسد خود جذب و جلب نموده اند و دارند به بدترین شکل عقاید غلات را ترویج می کنند که برای نمونه مواردی از انحرافات آنها را نقل می کنم : (1) خدا با جلب نظر اهلبیت کار می کند و فعال ما یشاء نیست و فعال ما یشاء اهلبیت است . اما ائمه بدون کسب رضایت خدا هر کاری را بخواهند می کنند.!! یعنی یک درجه از غلات هم بالا تر.(2): آیه اتبع مله ابراهیم حجت نیست چون دلالت دارد ائمه باید از او تبعیت کنند . (3) چون صلوات بر آل محمد(ص) پس از صلوات بر خود محمد(ص) است. پس مقام آل پائین تر از مقام خود محمد ص است و اگر در نماز میت بخوانیم اللهم صل علی محمد و آل محمد کما صلیت علی ابراهیم و آل ابراهیم این باعث می شود ابراهیم دو رتبه از اهلبیت بالاتر برود و لذا چنین صلواتی را قبول نداریم. اگرچه متواترباشد. (4)تمام آیات نازل شده به رسول خدا (ص) از علی (ع) به جبرئیل نازل می شود و جبرئیل هم به رسول خدا نازل می کند و سخنی از خدا نیست. (5) آیاتی که دلالت دارد که خدا به رسول خدا فرموده قل لا املک لنفسی نفعا و لاضرا حجت نیست .! (6) خود رسول خدا تحت ولایت علی(ع) بود و علی(ع) بر او هم ولایت داشته است. (7) مطلق بودن قدرت خدا تا زمان خلقت اهلبیت است پس از آن بی دخالت اهلبیت خدا فعال ما یشاء نیست . (8) اگر چه اعتبار زیارت جامعه بخاطر خبر واحد بودن ضعیف است .اما در استناد به عقیده شیعه از قرآن معتبرتر است. (9) حرف هیچ مرجع تقلیدی در شناخت عقاید شیعه حجت نیست . اما حرف ماحجت است.!! ✳️نتیجه اینکه از کلیه کسانی که علاقه به مذهب اهلبیت (ع) دارند خاضعانه استدعا دارم در قبول و ترویج عقاید شیعه از حریم مراجع تقلید و علمای تراز اول یک ذّره فاصله نگیرند و الا به چنگ این راهزنان دین مردم گرفتار خواهند شد. این هشدار بسیار جدی است. باید از گروههای مجازی مجهول و جاهل و منحرف فاصله بگیرید . در آینده ای نه چندان دور این گروههای منحرف معرفی خواهند شد. ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
سلام. سوالی خدمت آیت الله موسوی زنجانی داشتم! در میان کتب کلامی شیعه برای اثبات اینکه مصادیق آیۀ تطهیر تنها ائمۀ دوازده گانۀ شیعه می باشند غالبا دو سوال اساسی مطرح می شود در اینجا هر دو سوال به همراه پاسخ آنها آورده می شود تا میزان صحت این نوع استدلالها بررسی گردد: سوال یک: « اگر آیه تطهیر درباره زنان پیامبر (ص) است، پس چرا بین ضمیرهای مونث در قبل و بعد از این آیه، ضمیر مذکر آورده شده است؟!» پاسخ: جای شگفتی است که در اینجا از قاعده‌ای غفلت گردیده که اگربدان توجه می شد اصولاً چنین اشکالی مطرح نمی شد! قاعده‌ی مورد نظر، همان قاعده‌ی تغلیب است که طبق آن، اگر جمعی از افراد انسانی دریک جا گرد آیند حتی اگر درمیان آنان فقط یک مذکر باشد، درمقام خطاب به آنها وجوباً ضمیر مذکر به کار می‌رود . بنا براین ، اگر گروهی از زنان که فقط یک مرد در میانشان باشد، به ما سلام کنند؛ پاسخ ما به آن‌ها باید با ضمیر جمع مذکر یعنی «علیکم السلام » باید باشد. قرآن کریم به زبان فصیح عربی نازل گردیده است چنانکه فرموده: « وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ بِلِسانِ قَوْمِه‏» [إبراهيم: 4] «ما هیچ فرستاده‌ای را جز با زبان قومش نفرستاده‌ایم». و نیز فرموده: « هذا لِسانٌ عَرَبِيٌّ مُبينٌ» [النحل: 103] «زبان [این قرآن] عربی واضح و روشن است». و فرموده: « قُرْآناً عَرَبِيًّا غَيْرَ ذي عِوَجٍ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُون‏»[الزمر: 28] «قرآنی به زبان عربی که هیچ کژی در آن نیست». در این بزرگ کتاب عالم وجود، همواره این قاعده رعایت شده است از جمله: آنگاه که فرشتگان به خانه‌ حضرت ابراهیم (ع) می‌آیند و به او فرزندی را بشارت می‌دهند و همسر آن حضرت با تعجب می‌خندد، فرشتگان پاسخ می‌دهند: « قالُوا أَ تَعْجَبينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَميدٌ مَجيدٌ» [هود: 73] «آیا از کار خدا شگفتی می‌نمایی (توجه کنید که فعل، مفرد مؤنث مخاطب است) رحمت خدا و برکاتش بر شماست [ای] اهل این خانه، بی‌گمان خدا ستوده و بزرگوار است». چنانکه ملاحظه شد با اینکه مخاطب کلام فرشتگان در ابتدای آیه، یک زن (حضرت ساره) بوده، ولی با توجه به اینکه حضرت ابراهیم (ع) نیز اهل همان خانه‌ی مورد نظر بوده؛ در ذیل آیه، ضمیر جمع مذکر مخاطب به کار رفته است و فرشتگان گفته‌اند: « عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ». پس زن خانه می‌تواند اهل بیت باشد. در سوره‌ی احزاب نیز عیناً همین موضوع دیده می‌شود یعنی در ابتدای آیات، خطاب «یا نساء النبی ؛ای زنان پیامبر» آمده و حتی در صدر آیه‌ی 33 همه‌ی ضمایر، جمع مؤنث است اما هنگام سخن گفتن از «أهل البیت = اهل این خانه» که پیامبر(ص) نیز اهل و صاحب همان خانه بوده- بلکه سایرین به اعتبار وابستگی و پیوند با آن حضرت، اهل خانه‌ی مذکور محسوب می‌شدند- ضمیر جمع مذکر، استعمال شده است. در کتب تفسیر نیز گفته‌اند که خطاب‌های قرآن از قبیل ﴿یا ایها الذین آمنوا﴾ و ﴿کتب علیکم﴾ و نظایر آن‌ها، مختص و منحصر به مردان نیست بلکه زنان نیز مشمول‌آنند ولی بنا به قاعده‌ی تغلیب، ضمایر مذکر به کار رفته است. علاوه بر این در این آیه لفظ «اهل البیت» که مذکرمجازی است به کار رفته و به همین جهت هم ضمیر«عنکم» که مذکر است اشاره به آن دارد. اتفاقا اگر به جای «عنکم»، ضمیر «کنَّ» یعنی «عنکنَّ» به کار می رفت، صددرصد غلط بود، چون لفظ «اهل» در «اهل البیت» مذکر است وباید به خاطر آن «عنکم» باشد نه «عنکنَّ». بنابراین، لازم و ضروری است که حتما ضمیر مذکر آورده شود و آوردن ضمیر مونث «عنکنَّ» درصورتی صحیح است که به جای «اهل البیت» مثلاً «نساءالنبی» می آمد که نیامده است. اما می دانیم که کلمه «اهل البیت» هم شامل مردان بیت نبوت می شود وهم شامل زنان ودختران آن حضرت، بااین بیان روشن است که مردان و زنان بیت نبوت همگی در ذیل عنوان اهل البیت مندرج هستند. سوال دوم: چرا در آیات قبل و بعد، "بیوت" آمده اما در آیه تطهیر "بیت" به صورت مفرد آمده است؟! جواب: گمان ندارم بر شما پوشیده باشد که پیامبر (ص) در مدینه خانه‌های متعدد و جدا از هم نداشت، بلکه یک «بیت» بزرگ در جوار مسجد داشت که درون آن اطاق‌های متعدد بود که هر یک از همسران آن حضرت در بخشی از آن خانه بزرگ، زندگی می‌کردند.( در اینجا مناسب است که یادآور شویم: اگر قرآن در آیه 34 سوره احزاب فرموده «بیوتکن = خانه‌های شما (زنان پیامبر (ص)»، در آیه 53 همین سوره تعبیر «بیوت النبی» را به کار برده که از تأمل در آیات مذکور معلوم می‌شود که بیت همسران پیامبر (ص)، همان بیت پیامبر (ص) بوده است. علت اینکه قرآن در صدر آیه واژه جمع «بیوت» آورده و در میانۀ آیه واژه مفرد «بیت» و بلافاصله در آیۀ بعدی واژه جمع «بیوت» آمده ، این کار به اعتبار کل محل زندگی پیغمبر (ص) و به اعتبار اینکه صاحب کل خانه( البیت =این خانه) شخص پیامبر بوده است، زیرا
همه آنها منتسب به آن حضرت است، و در موارد دیگر به اعتبار اینکه همة زنان پیامبر درون آن بوده اند، تعبیر به «بیوت» شده است. بنابراین، یک بار به اعتبار اینکه زنان پیامبر (ص) به سبب انتسابشان به آن حضرت از اعضای خانواده او و اهل خانه او هستند (أهل البیت = اهل این خانه ) به صورت جمع آمده است. یعنی فی‌المثل حجره «ام سلمه» بیت پیامبر (ص) است، حجرة «جویریه» بیت پیامبر (ص) است و هکذا ... و بار دیگر به اعتبار اینکه هر یک از همسران پیامبر(ص)، با آن حضرت، خانواده‌ای را تشکیل می‌دهند، «بیوت» گفته می‌شود. و این دو تعبیر تخالف و تباینی با هم ندارند. بنابراین، به اعتبار کلی، محل زندگی پیامبر (ص) و همسرانش «البیت» (یعنی بیت پیامبر (ص)) بوده است، چنانکه در قرآن آمده : «كَما أَخْرَجَكَ رَبُّكَ مِنْ بَيْتِكَ بِالْحَق؛چنانکه پروردگارت تو را به حق از خانه‌ات برون آورد»‏(انفال / 5). و در عین حال به اعتبار هر حجره یا اطاق، آن را «بیوت» می‌توان گفت، چنانکه فرموده:«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلاَّ أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ ؛ای کسانی که ایمان آورده‌اید، به خانه‌های پیامبر (ص) درنیایید مگر آنکه به شما رخصت داده شود»(احزاب / 53). به همین سبب است که در آیۀ 34 سورة احزاب به همسران پیامبر(ص) فرموده: «یاد کنید آنچه را که از آیات خدا و حکمت در «بیوتکن = خانه‌های شما (زنان)» تلاوت می‌شود. طبعاً تلاوت آیات الهی در «بیوت» آنها بدان سبب بوده که همسر پیامبر(ص) بوده‌اند و «بیوت» آنها «بیت النبی» بوده است که هر یک از همسرانش در یکی از حجره‌های آن اقامت داشته‌اند و چنین نبوده که هر یک از همسرانش خانه‌ای در جایی دیگر و جدا از سایر همسران داشته باشند، اصولاً کسانی که با سیره پیامبر(ص) آشنایند، می‌دانند که رسول خدا(ص) خانه‌ای نداشته که هیچ یک از همسرانش در آن اقامت نداشته باشند! ممنون خواهم شد اگر ایشان دربارۀ این مطلب پاسخی دارند برای بنده ارسال دارید!