eitaa logo
مشکات [بانوان روضة الزهرا(ع) دزفول]
336 دنبال‌کننده
2هزار عکس
788 ویدیو
26 فایل
مشکات، کانال رسمی واحد خواهران هیأت و موسسه فرهنگی روضة الزهرا علیهاالسلام دزفول آیدی ارتباطی: @meshkat_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ مال خودمی مهدی کلاً آدم شوخی بود، اما در بیرون از خانه آنقدر آدم متین و موقری بود که بعضی از اقوام از من می‌پرسیدند در خانه اصلاً حرف می‌زند؟ تو صدایش را شنیده‌ای؟ با بچه‌ها هم خیلی شوخی می‌کرد به خصوص با احسان و آسیه. مهدی بعد از اینکه برای نماز صبح از خواب بیدار می‌شد دیگر نمی‌خوابید. یک روز صبح سعی کردم دیرتر از خواب بیدار شوم که او هم دیرتر از خانه بیرون برود، آن روز هم نمازش را خواند، کمی بیدار بود، از من پرسید بیدار می‌شوی یا من بروم؟ گفتم الان بلند می‌شوم. داشتم صبحانه‌اش را آماده می‌کردم، چونه مرا گرفت کشید پایین و محکم دندان‌هایم را به هم زد و شروع کرد به خندیدن.😄 می‌گفتم چرا مرا اذیت می‌کنی؟ می‌گفت تو چکار داری، مال خودم است، خودم خریدم. به او گفتم آره جان خودت، نه اینکه خیلی پول دادی، یک صلوات فرستادی و زن به این خوبی قسمتت شد، خودت هم که کوپنی هستی، یک بار در ماه می‌آیی و می‌روی، خیلی خندید.😊 آنقدر با هم بگو بخند می‌کردیم که وقتی مهدی می‌آمد، همسایه پایین‌مان می‌دید من حتی چشم‌هایم هم می‌خندد. آنها دزفولی بودند، به من می‌گفت صفیه، تو را به خدا لای در خانه‌تان را باز بگذار من بیایم گوش دهم ببینم شما به هم چه می‌گویید. 🔹به نقل از همسر شهید @meshkat_rozatoalzahra
🔴سندرم دستان بی‌قرار چند بار خانمم را بدجور زده‌ام، آن چنان که از دماغش خون آمد. پسر بزرگم حالا هفت سالش است. یک بار در اوج عصبانیت او را چنان زدم که صورت و چشمش کبود شد و ورم کرد حالا آن اتفاقات که یادم می‌آید، گریه‌ام می‌گیرد. دخترم را با پارچ آب زدم و پسرم را با لیوان چای داغ. با کوچک‌ترین حرکات بچه‌ها ناخواسته عصبانی می‌شوم؛ حتی برای عوض کردن کانال تلویزیون ترجیح می‌دهم بیشتر بیرون از خانه باشم تا به بچه‌ها آسیب نرسانم. همسرم مشکل قلبی پیدا کرده است. عصبانی که می‌شوم، همسرم از ترس می‌لرزد. بارها گفته است "اول سعی کن عصبانی نشوی. اگر شدی، من و بچه‌ها را نزن. اگر زدی، به پاهای ما بزن"😢 ولی آن وقت کنترل ندارم و اختیار دست خودم نیست. مغزم فرمان می‌دهد بزن و نمی‌گوید کجا بزنم. ...»😭 🔹جانباز اعصاب و روان 📚بریده‌ای از کتاب «از دشت لیلی تا جزیره مجنون»؛ خاطرات رزمندگان افغانستانیِ هشت سال دفاع مقدس ✍نویسنده: محمد سرور رجایی عکس: دیدار محمد سرور رجایی با رهبر انقلاب @meshkat_rozatoalzahra