#مشق_زندگی ۳
شبی با یکی از نیرو ها با بیل و کلنگ به خط مقدم رفته بود. جلوتر رفتند، رفیقش اینگونه می گوید که: اسفندیار شروع به کندن کانال کرد و من هم کمکش کردم.
این کانال برای عبور نیروهای گردان در شب عملیات بود. آن شب بسیار خونسرد و با علاقه کار میکرد و با اینکه چند ساعت کار کرده بود اما خستگی را در چهره اش ندیدم.
از او پرسیدم:
شما فرمانده هستید چرا از نیروها استفاده نمی کنید و خودتان بیل و کلنگ بدست میگیرید؟؟
گفت:
اینجا همه یکی هستند و درجه معنایی ندارد.
سردار #شهید اسفندیار صابری
#شهداء_رفسنجان