eitaa logo
گروه کلام و فلسفه دین موسسه امام خمینی ره
3.1هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
787 ویدیو
285 فایل
اطلاع رسانی گروه کلام و فلسفه دین ارتباط با ادمین جهت تبادل اطلاعات . . @sahbayeandisheh. @Hasanusofian @javadgoli @Slmmv30
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻نقش مصباح و سلیمانی در پروژه تمدن سازی🔺 قسمت 2️⃣ 🔸 اما رحلت ، اتفاق مهمی‌ در حوزه معرفت است و گرچه مردان معرفت، «بی زمان» و بیشتر، مسئله آینده مایند تا گذشته، اما برماست تا داغ او تازه است، به آورده‌های ذهن خلاق آن نظریه‌پرداز بزرگ، ادای احترام کنیم. ملایی اهل معنا و فرهنگ ساز در معرکه‌های فلسفی و علوم انسانی، در مواضع علمی‌بدون چرتکه اندازی‌های رایج، ، و در آسان کردن سخت‌ترین معقولات و جراح غده‌های بدخیم و پیچیده در تحریف دین که شاید اگر و پایمردی او نبود، موج یک انحراف خطیر در فکر دینی و حاکمیت سیاسی به‌ویژه در دهه هفتاد با پوشش تقلبی «نواندیشی دینی» و با القای سکولاریزم در لباس «عرفان»، و تزریق «لیبرال دموکراسی» در پرده «جامعه مدنی»، درکار تخریب مبانی انقلاب خمینی، حتی به‌دست معممین درس نخوانده‌ای که به تدریج از گرداب فروپاشیده چپ، به مرداب عفن راست لیبرال درغلتیدند، به ثمر می‌نشست. 🔹آن مقاومت‌ها بود که کینه‌ها برانگیخت اما هنر«» و «» را به جامعه علمی‌و سیاسی کشور آموخت و بساط شعبده با دین را برهم زد، دین¬سازان را رسوا ساخت تا پس از سال‌ها عوام فریبی با افاضات پوششی و عناوین انحرافی درباب «نسبیت معرفت دینی» و «دین منهای معرفت و شریعت و عدالت»، آنان را بی‌لباس و بدون‌گریم و چهره‌پردازی، انگشت‌نما کرد، پس معلوم باشد چرا بی‌بی‌سی و صدای آمریکا بر پیکر او، جشن گرفته و نقل و نبات می‌‌پاشند! بپاشند اما کار از کارگذشت و با عینکی از جنس منطق که مصباح بر چشم نخبگان نهاد، کار ایشان بشد. 🔸آن افشای معرفتی اگر نبود، دین‌ستیزان مخفی شده در پس نقاب «نواندیشی دینی»، تن به خودافشایی نمی‌ دادند که پس از سال‌ها رنگ و نیرنگ، خود به صراحت، به همانچه مصباح می‌گفت اعتراف کرده، و انکار کلمه‌الله، و تحریف وحی و نفی عصمت و رد خطاناپذیری رسول(ص) و طرد ولایت خدا و اولیایش، و باقی فاضلاب فروخورده دهه هفتاد را عاقبت در دهه نود، بالا آوردند و قرآن کریم را نیز ساخته محمد(ص) و دیوان شعر او خواندند.پس از دو دهه نبرد مظلومانه دوباره باید به هزاران برگ تفکر نوبرانه این مرد، نگاهی خیره‌تر داشت... ➖استاد حسن رحیم‌ پور‌ازغدی➖ ┈┈••••✾•🏴🌹🏴•✾•••┈┈• 🆔 @farhangimoasese @farhangimoaseseAdmin
🔻 سروش مغالطات در مواجهه با آیت الله مصباح یزدی رضوان الله علیه ✍️ دکتر امیر خواص 🔷 آقای دکتر سروش درباره استاد علامه مصباح یزدی رضوان الله تعالی علیه بعد از رحلت ایشان مطالبی بیان کرده است که به چند مغالطه ای که در سخنان وی رخ داده و از آن مغالطات در تبیین دیدگاههای نا صواب خود بهره برده است اشاره می کنم: ۱. ایشان مدعی است که آقای مصباح چنانچه یارانش نقل می کنند هیچگاه اهل سیاست نبود و به زندان نرفت. این دقیقا مغالطه نقل قول ناقص است. اگر آقای سروش به همه نقل قول ها در باره استاد علامه مراجعه می کرد و به گفتار کسانی که مبارزات استاد را تایید کرده اند و اسنادی که در این رابطه وجود دارد توجه می کرد هرگز نمی توانست چنین داوری غیر منصفانه ای بکند ثانیا مگر انقلابی بودن تنها نشانه اش به زندان رفتن است؟ اگر چنین باشد باید بسیاری از عالمان انقلابی را چون سابقه زندان نداشته اند اهل سیاست و مبارزه و ... ندانیم. ۲. ایشان مبارزه استاد مصباح با دکتر شریعتی را یک سرگرمی برای ایشان می دانست. این دقیقا مغالطه تفسیر نادرست است. آیا نقد اندیشه های نادرست شریعتی سرگرمی بوده است؟ پس خود شما نیز در این سخنرانی که به نقد شخصیت استاد مصباح پرداخته اید مشغول سرگرمی هستید و وقت مخاطبان را که برای تفسیر کتاب کیمیای سعادت غزالی جمع شده اند تلف کرده و در برابر آنها مسئول هستید. جالب است که در ادامه سخنش گویا نکته قبلی را فراموش کرده و از قول پوپر نقل می کند که باید اندیشه ها با هم به نبرد و جدال بپردازند، خوب آیا نقد استاد مصباح به اندیشه های دکتر شریعتی مگر چیزی جز نبرد اندیشه ها بوده است پس چرا به ناحق این جدال فکری را به سرگرمی متهم می کنید که این خود مغالطه دیگری به نام توهین و استهزاء است. ۳. ایشان از یک سو مدعی دوستی ۴۰ ساله آقای دکتر احمدی با استاد مصباح می شود و از سوی دیگر می گوید آقای دکتر احمدی که در بحث دفتر همکاری حوزه و دانشگاه رابط تهران با قم بود بعد از یک جلسه صحبت با آقای مصباح انصراف داد و گفت من دیگر نمی توانم رابط باشم چون بعد از یک ساعت صحبت با ایشان در ساعت دوم باید دعوا کنیم. اولا این جا هم یک مغالطه دروغ رخ داده است زیرا صدر و ذیل این دو نقل قول با هم سازگار نیست زیرا چگونه دو نفر با هم می توانند چهل سال دوست باشند اما دو ساعت نتوانند با هم گفتگو کنند؟ دو انسان عادی به چنین دوستی ادامه نمی دهند چه رسد با دو عالم. ثانیا دکتر احمدی تا اواخر عمرشان با موسسه امام خمینی و با شخص استاد مصباح، مراوده و ارتباط داشت . ۴. ایشان می گوید آقای مصباح و چند نفر دیگر، مدرسه در راه حق را پیش از انقلاب برای مبارزه با مسبحیت راه انداخته بود. و در ادامه می گوید آقای مصباح تا آقای (امام )خمینی زنده بود جایگاهی نداشت. اولا مدرسه درست نیست و موسسه در راه حق درست است. ثانیا آقای مصباح بنیان گذار آن موسسه نبوده است. ثالثا فعالیت موسسه در راه حق منحصر در مبارزه با تبشیر مسیحی نبوده است. رابعا بر طبق اسناد غیر قابل انکار خود حضرت امام رضوان الله علیه هزینه بخش آموزش موسسه در راه حق را نه تنها تا آخر عمر پذیرفت بلکه خواستار دو برابر شدن فعالیت آن شد. همه این سخنان ناشی از جهل آقای سروش و به تبع آن مبتلا شدن به مغالطه تحریف و دروغ گویی است. 👇👇👇
۵. ایشان مدعی می شود که بضاعت علمی استاد تنها فلسفه اسلامی بوده و مقداری هم تفسیر. این سخن نیز دقیقا مغالطه توسل به جهل است. توضیح آنکه اگر کسی عدم علم خود را دلیل بر اثبات یا نفی مدعایی قرار دهد دچار چنین مغالطه ای شده است که هم جنبه اثباتی دارد و هم جنبه سلبی مانند اینکه مدعی شود وجود جن خرافه است و جن وجود ندارد(جنبه سلبی) و در اثبات این مدعا بگوید چون من تا کنون کتابی در زمینه وجود جن ندیده ام اینجا جهل خود را دلیل نفی وجود جن قرار داده است. جناب سروش دقیقا عدم علم خود و جهل خود به فقاهت و دانش حدیث و دیگر جنبه های علمی ... استاد علامه مصباح را دلیل بر عدم فقاهت و عدم حدیث شناسی ایشان دانسته در حالی که اولا حضرت استاد در ۲۵ سالگی به درجه اجتهاد رسیده است پس چگونه می توان ایشان را فقیه ندانست ثانیا چگونه مرجع بزرگ و حدیث شناسی مانند آیت الله بروجردی استاد مصباح را در سن ۲۳ سالگی مامور به تصحیح و تعلیقه نوشتن بر ده جلد بحارالانوار می کند که نشان آشنایی عمیق استاد مصباح با دانش حدیث است. 6. سخن پایانی اینکه آقای دکتر سروش در سراسر این سخنرانی یک ساعته، دچار مغالطه انگیزه به جای انگیخته شده است یعنی برای بیرون کردن حریف از میدان و رماندن دیگران از استاد مصباح به جای در افتادن و جدال با اندیشه های استاد علامه، به نقد شخصیت ایشان،آن هم با توسل به چندین مغالطه پرداخته است و استاد را متهم می نماید که به جدال با اندیشه ها نپرداخته است . گویا دروغگو کم حافظه است زیرا خود ایشان در همین سخنرانی به جای نقد اندیشه، به نقد انگیزه و شخصیت آن هم به صورت ناروا پرداخته است؛ جای دارد که در پایان به ایشان آیه کریمه را یاد آور شویم که لم تقولون ما لا تفعلون. شما که خود مدعی لزوم جدال اندیشه ها هستی چرا اندیشه های استاد مصباح را در کتابهایش مطالعه نمی کنید و با آنها به جدال بر نمی خیزی بلکه تنها هنرت در مواجهه با مخالفان فکری ات نثار کردن تهمت های درشت و نادرست است. 🌐 @meshkatnoor
👈آدرس کانال برخی روان‌شناسان محترم مركز مشاوره مأوا وابسته به مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) در ایتا خدمتتان تقدیم می گردد: ✅ کانال تخصصی همراهان نوجوان؛ حجت الاسلام آقاي ؛ روان شناس و مدیر مرکز مشاوره مأوا: @eakhavi ✅ کانال حجت الاسلام آقاي دکتر ؛ روان درمانگر و عضو هیئت علمی موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره): @mahkam_reza ✅ کانال جناب حجت الاسلام آقاي ؛ مشاور خانواده و مدیر مرکز مشاوره جامعة الزهرا(سلام الله علیها): @hamsardarl ✅ کانال جناب حجت الاسلام آقاي دکتر ، مشاور استعدادسنجی و جوان و مدیر مرکز مشاوره امام کاظم(علیه السلام): @abbasiaghavi ✅ کانال جناب حجت الاسلام آقاي دکتر هنر؛ روان درمانگر و عضو هیئت علمی علوم و فرهنگ اسلامی: @mohyii ✅ کانال تخصصی کودک جناب حجت الاسلام آقاي دکتر ؛ روان‌شناس کودک و نوجوان؛ مدیر مرکز مشاوره روشنان: https://eitaa.com/joinchat/4178903060Ca43bd84efe 🔰 @iki_ac_ir 🔰 https://iki.ac.ir
🔻🔻🔻پیام تسلیت پرفسور ویتور مدیر مرکز مطالعات اسلامی آرژانتین به مناسبت ارتحال ملکوتی علامه مصباح یزدی ✅ بوئنوس آیرس، جمهوری آرژانتین، 11 ژانویه 2021 آیت الله دکتر محمود رجبی قائم مقام موسسۀ تحقیقات و آموزشی امام خمینی استاد عزیز و گرانقدر سلام علیکم توفیق دارم به جنابعالی و نیز از طریق شما به مسئولان حوزه علمیه قم و رهبر عالی انقلاب اسلامی ایران آیت الله سید علی حسینی خامنه ای که خداوند او را در صحت و عزت حفظ فرماید، مراتب تسلیت خود را به مناسبت درگذشت فیلسوف، مجتهد، مفسر قرآن، استاد حوزۀ علمیه قم و شخصیت شناخته شدۀ جهانی آیت الله محمدتقی مصباح یزدی اعلام کنم. یکی از شاگردان آیت الله مصباح یزدی، حامل انتقال این خبر ناراحت کننده به ما بود. ایشان از اعضای فعال وشایسته مرکز مطالعات اسلامی، عربی و فارسی هستند؛ محیطی آکادمیک و بین المللی با حدودا صد استاد و محقق دانشگاهی عمدتاً از آمریکای لاتین و نیز از ایران، اندونزی و مالزی که برخی از آنها فارغ التحصیل از قم بوده و افتخار آشنایی با این شخصیت برجستۀ ایرانی را دارند که یادش را گرامی میداریم. در جایگاه خود به عنوان هماهنگ کننده و مدیر دپارتمان تحقیقاتی – مرکز مطالعات اسلامی عربی و فارسی- از طرف تمامی اعضای تیم تحقیقات ما و نیز از جانب شخص خود، مراتب تعزیت خود را به جنابعالی به مناسبت درگذشت این حکیم برجستۀ مسلمان اعلام میدارم. در در طول سفر وی به آمریکای لاتین در آغاز این قرن ، برخی دانشگاههای مهم آمریکای لاتین افتخار دیدار ایشان را داشتند چنانکه دانشگاه جان اف کندی آرژانتین نیز ایشان را در سالن سخنرانی خود پذیرا شد و بنده به عنوان نماینده گروه فلسفۀ و تحصیلات تکمیلی، افتخار دعوت از ایشان را داشتم. در آن زمان من وظیفۀ آکادمیک خود را در آن مرکز مطالعاتی انجام میدادم؛ هم به عنوان دبیر مرکز تحقیقات فلسفه و تاریخ ادیان و هم بهعنوان هماهنگ کننده علمی تمام بخشهای آن در تحصیلات تکمیلی. در آن مناسبت، آیت الله محمدتقی مصباح یزدی رحمه الله علیه با حضور گسترده مخاطبان شامل مقامات، اساتید و دانشجویان دانشگاه، جلسه ای به یادماندنی در موضوع فلسفه اسلامی برگزار کرد. بدون تردید فقدان حکیمی مدقق و موشکاف مانند آیت الله مصباح یزدی خسارتی بزرگ نه فقط برای خانواده و اصحاب و شاگردان، بلکه برای جامعۀ بین الملل دانشگاهی است. کاملاً در خدمت شما هستم و امیدوارم خدای متعال شما و خانواده را هنگام مطالعۀ این مسودۀ، در پناه خود حفظ نماید. ✍️پروفسور لوئیس آلبرتو ویتور مدیر مرکز مطالعات اسلامی ، عربی و فارسی/ بوئنوس آیرس/آرژانتین 🌐 @meshkatnoor
Mesbahyazdi.mp3
28.4M
💯🔊 🔰 صوت کامل نکوداشت علمی حکیم مجاهد علامه آیت‌الله ؛ 🎙 با سخنرانی: آیت ‌الله آیت الله حجت الاسلام والمسلمین حجت‌ الاسلام و المسلمین 📅 چهارشنبه ۲۴ دیماه ۹۹ 📌 پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی 🆔 @iictchannel 🌐 @meshkatnoor
هدایت شده از سيد كاظمي
⬛️السلام علیکِ ایتها الصدیقة الشهیدة⬛️ ✅ بر همه داعيه‌داران اصلاحات فرهنگي اعم از روحانيان، مبلغان، معلمان، استادان و مسؤولان فرهنگي كشور لازم است كه با اسوه‌پذيري از سيره فاطمه زهرا -عليها السلام- به عرصه كارزار فرهنگي وارد شوند و زهراگونه در مقابل غارتگران ايمان و فرهنگ مردم، سينه سپر سازند. امروز نه‌تنها سكوت در مقابل هجوم فرهنگي پذيرفتني نيست، بلكه مجاهدت در عرصه كارزار علمي و فرهنگي، واجب‌ترين وظيفه و تكليف ماست. 🔰علامه مصباح یزدی _رحمة الله علیه_، جامی از زلال کوثر، ص 127.
🔵 حیرت در حیرت 🔻 قسمت دوم ✍️ محمد جعفری 💠رحمت و رضوان خداوند بر آن عالم بصیر و آن پیر فرزانه حضرت علامه آیت الله مصباح که در سخنرانی های روشنگرانه اش در اواخر دهه هفتاد، بارها بر این نکته پافشاری می نمود که زیانبارترین و خطرناکترین نظریه ای که از صدر اسلام تا کنون برآمده و کیان دیانت و ایمان را به سخره می گیرد، نظریه قرائتهای مختلف از دین است. آری بر اساس این تئوری و مبتنی بر سیالیت فهم و اندیشه، دیگرجایی برای فهم اصیل و ناب از دین باقی نمی ماند و سَره و ناسَره و خالص و بدلی در دین به یکسان انگاشته می شود. مجتهد شبستری در آن ایام نوشته بود: « تمامى متون بدون استثناء، تفسيرهاى متعدد را برمى‏تابد و تنها تفسير ممكن و درست، اصلاً معنا ندارد». ( محمد مجتهدشبسترى، «قرائت رسمى از دين»، راه نو، ش 19، شهریور 1377، ص 20) و نیز وی حقیقت تدین را ، تعلق خاطر به حقيقت متعالى تعبیر می کرد كه با هرگونه حيات اجتماعى و سياسى مى‏تواند خود را وفق دهد ( محمد مجتهد شبستری، نقدی بر قرائت رسمی از دین ، صص 105- 106). 💠 آن چه امروزه در بیان برخی نویسندگان حوزوی همچون جناب مهدی نصیری وآقای رسول جعفریان مشاهده می کنیم، ناخواسته و ناآگاهانه به نحوی بازگشت به همان نظریه قرائتها است. هر دو نویسنده محترم، تفکر و اندیشه استاد مصباح را مبتنی بر تفکر فلسفی دانسته اند که صرفاً یک قرائت از اسلام است و ناقدان بسیار دارد. مهدی نصیری می نویسد: « آیت الله مصباح در زمره فیلسوفان مسلمان بودند، در حالی که طیفی از عالمان شیعه یعنی متکلمان با فلسفه اسلامی و صدرایی مرزبندی داشته و آن را بر خلاف مبانی قران وسنت و عقل می دانند. حال اگر قرار باشد نوع برخورد آن مرحوم با مخالفان فکری خود صحیح باشد، باید به متکلمان شیعه حق داد که او را در زمره منحرفان و بددینان و مخالفان اسلام قلمداد کنند». و بعد در ادامه در راستای نظریه حیرت خویش نتیجه می گیرد: « التفات و توجه به شرایط عصر غیبت و به رسمیت شناختن اجتهادات و قرائت های روشمند گوناگون و پرهیز از ادعا و نمایندگی اسلام ناب از سوی هر عالم دینی (چه آن که نابیت فکری و اعتقادی در اختیار معصوم است و بس) می تواند پایان بخش بسیاری از نزاعهای زیانبارعقیدتی و سیاسی و فراهم کننده فضای آزاد برای تضارب آراء و اندیشه ها باشد» 💠 باید در نقد این سطحی نگری ها گفت بله اولا تفاسيري از دين که تحميل فلسفه بر دين باشد البته که انحراف است و آيت‌الله مصباح، به اذعان موافقان و مخالفانِ منصف، در مقام تفسير آيات و روايات، به شدت از تحميل ذهنيات بر متون ديني پرهيز مي‌کردند و ثانیا مهمترین ابتکار علمی استاد مصباح این بود که دین را منظومه ای می فهمید و این منظومه را در قالب مبانی اندیشه ای طراحی کرده بود. بدیهی است که اساس این مبانی برگرفته از مسلمات عقلی و معرفتی بود که بی آن که بخواهد خود را به مباحث اختلافی فلسفی درگیر کند، از معارف برهانی در تبیین و تثیبت ساختمان معارف دینی بهره می برد. این کجا و آمیخته کردن دین با فلسفه و صرفا قرائتی فلسفی از دین دادن، کجا؟ آیا اساسا بدون داشتن مبانی فکری صحیح و مبتنی بر عقلانیت و وحیانیت، جایی برای درک سلیم معارف تعالی بخش دین باقی می ماند؟ آیا با این توصیف ، دیگر در دوره غیبت و حیرت، راه هدایتی باقی می ماند؟! آری وقتی دوره غیبت، عصر حیرت تلقی شد، طبعا دیگر مجالی برای بنیان سازی دینی و بنای ساختمانی محکم باقی نمی ماند. نقدها را بود آیا که عیاری گیرند؟ 🌐 @meshkatnoor
✅خدمت فاطمه (عليها السلام) به عالم هستى، قابل هيچ وصفى نيست. او هم به پدرش، به عنوان رسول خدا و هم به همسرش به عنوان ولىّ خدا و هم به امت اسلام به عنوان پيروان رسول خدا، خدمت كرد؛ خدمتى كه از عهده هيچ كسى، حتى يگانه همتايش اميرمؤمنان نيز بر نمي‌آمد. اگر زهرا(عليها السلام) و آن خطبه‌هاى هدايت‌گرانه‌اش نمي‌بود، امروز ما نيز باور نمي‌کرديم كه حق با على بوده است؛ چرا كه نفاق‌ها، کينه‌هاه‌ه، دنياگرايى‌ها، ساده‌انگارى‌ها، سياست‌بازى‌ها، تطميع‌ها، تبليغ‌ها، تحريف‌ها دست به دست هم داده و امامت را چنان به انزوا كشانده بود كه حتى اجازه نمي‌داد فرياد حقجويى على(عليه‌السلام) به گوش احدى از آيندگان برسد. رسالت و امامت، تحقق‌بخش هدف خلقت بود و اين فاطمه بود كه امامت را حياتى ديگر بخشيد، رسالت را مايه ثمر گرديد و خلقت را به هدف نزديك گردانيد: نخل نبوت ز تو شد بارور *** باغ امامت ز تو شد پر شجر 🔰 علامه مصباح یزدی _رحمة الله علیه_، جامی از زلال کوثر، ص۱۴۷. 🌐 @meshkatnoor
هدایت شده از روزنه
چادر مادر.mp3
1.98M
🎧 || چادر مادر علامه مصباح: معلوم نیست من دیگر زنده بمانم بگذارید این را به شما بگویم... 🔻چادر وصله دار حضرت زهرا سلام الله علیها از همه کهکشان ها بالاتر است... 🔻برای بلاها و فتنه‌های آخرالزمان به توسل به خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها نیازمندیم.... @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺 به دنبال اظهارات اخیر دکتر سروش در موضوع رحمانیت و خشونت در اسلام و تعارضات فراوان آن با آموزه‌های مسلم دین 🔸 حجت الاسلام و المسلمین عضو شورای علمی در گفتگویی عنوان کرد: 🔰 پایان دکتر سروش؛ ⚜️ بیشتر بخوانید: 🌐 iict.ac.ir/soroush-4 🆔 @iictchannel 🌐 @meshkatnoor
📚 شماره 69 از فصلنامه علمی «معرفت فلسفی» منتشر شد ✅ نحوه تحقق مفاهیم فلسفی در حکمت متعالیه / محمد فارسيات (ص7) ✅ معناشناسی جوهر در نظام فلسفی ارسطو و فارابی / مهری چنگی آشتیانی (ص27) ✅ مفهوم «فصل» در فلسفه ابن‌سینا و سهروردی و تکامل آن در فلسفه صدرالمتألهین / رؤیا تیزهوش / مریم سالم (ص43) ✅ بررسی انتقادی نظریه وحدت‌انگاری دوساحتی صدرایی با تکیه بر مفاد آیات و روایات / محمدتقی یوسفی (ص59) ✅ ارزیابی و نقد برهان اجماع عام بر اثبات وجود خدا / فرح رامین/ مریم سیفعلی‌پور (ص73) ✅ جسمانيت سراى جاويدان از منظر قرآن و فيلسوفان مسلمان / جعفر انواري (ص89) ✅ تحلیل فلسفی آزادی در دانش‌های ارزشی / مجتبی مصباح / علی احمدی امین (ص107) ✅ تعریف عام و خاص زیبایی، ناظر بر حقیقت هستی‌شناختی آن مبتنی بر آرای صدرالمتألهين / مهدی امیني / محمد فنایی اشکوري / عبدالله فتحي (ص123) 🌐 مشاهده و خريد الكترونيكي مقالات نشريات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) در 👇👇👇 Eshop.iki.ac.ir 🔰 @iki_ac_ir 🔰 https://iki.ac.ir/
✅ظهور و افول فلسفه در نجف اشرف 👈ظاهراً شیخ انصاری به نقلی در زمان حضور سه‌ساله اش در کاشان هنگام شاگردی مرحوم نراقی مقداری فلسفه خوانده و در نقلی دیگر در راه مشهد دو سال در سبزوار خدمت ملاهادی سبزواری مشغول فلسفه بوده، یا ملاحسینقلی همدانی مقداری در سبزوار همچنین آخوند خراسانی هنگام عزیمت به نجف حدود یک سالی نزد ملاهادی در سبزوار فلسفه خوانده اما هیچ کدام «فیلسوف» نبوده اند و الا سر قلم آخوند نمیشکست! و یا به نقل از آیت الله ثقفی نوه مرحوم کلانتر مقرر شیخ انصاری در تفسیر روان جاوید، وقتی از شیخ انصاری مسئله ای عقلی می‌پرسیدند نمی‌گفت من وزیر امور داخلی اسلامم و آقای سبزواری وزیر امور خارجی است از او بپرسید، بلکه خودش جواب می‌داد. ✅نجف فلسفه را مدیون دو تن از شاگردان فیلسوف بزرگ مرحوم آقا علی مدرس زنوزیست که هر دو در تهران فلسفه خوانده اند و بعد به نجف رفتند. 1️⃣نفر اول مرحوم آیت الله محمدباقر اصطهباناتی است که استاد بزرگانی همچون مرحوم محمدحسین اصفهانی (کمپانی) بوده و میرزای شیرازی سوالات علمی که از او میشد را به او ارجاع میداد. وی با سختی و با تحمل فشارهای مخالفین، فلسفه را در نجف رواج داد و در آخر در ماجرای مشروطه شهید شد. 2️⃣نفر دوم مرحوم آیت الله سیدحسین بادکوبه ای، استاد فلسفه علامه طباطبایی و آیت الله خوئی بود. آیت الله خویی همیشه از ایشان به بزرگی یاد می نمود و معتقد بود که او بهتر از محقق اصفهانی، اسفار و دیگر کتاب های فلسفی را تدریس می کرده است. (یادنامه آیت الله خویی ص۵۹) 🔴حضور این دو نفر باعث پدید آمدن فلاسفه بزرگی در نجف اشرف شد. افرادی همچون علامه طباطبایی محقق اصفهانی مرحوم مظفر و شهید صدر که همه این افراد با واسطه یا بیواسطه شاگرد این دو بزرگمرد بودند. این افراد به خاطر ارتباط با فلسفه همواره در سختی تحصیل و تدریس میکردند. ⚫️اما با وفات یا شهادت این افراد دیگر خبری از فلسفه در نجف شنیده نشد. الان فیلسوف مطرحی در نجف بنده نمی‌شناسم که بخواهم معرفی کنم. قصه پررنجیست که چطور حوزه نجف که زمانی فلاسفه ای به بزرگی علامه طباطبایی تحویل میداد بعد از مدتی دیگر چندان خبری از فلسفه در آن نیست. ✅ شاید اگر فلسفه در نجف به رشد خود ادامه می‌داد شاهد رواج حزبی مارکسیستی به نام حزب بعث نمیبودیم و علما با مبارزه فکری فلسفی بر ضد این حزب آن را در نطفه خفه میکردند، (همانطور که در ایران به برکت مبارزه فلسفی امثال علامه طباطبایی و شهید مطهری و مناظرات علامه مصباح یزدی، احزاب مارکسیستی به اندازه عراق موفق نبودند)و دیگر شاهد امثال صدام که از آن حزب برخواست و جنگ ایران و عراق نبودیم. قصه پر غمیست که اثرات حذف فلسفه را به اسم مبارزه با انحراف! نشان میدهد. ✍️ حجت الاسلام مصطفی ایزدی؛ دانشجوی دکترای فلسفه دین دانشگاه تهران 🌐 @meshkatnoor
✅ دو اصل بنیادین علامه مصباح یزدی در تولید علوم انسانی اسلامی 👈علامه مصباح یزدی عالم فرزانه¬ای بودند که در عرصه¬های علمی و مدیریتی دستاوردهای درخشانی داشتند و اسوه¬ای شایسته¬ برای فعالان عرصه علم و فرهنگ هستند. در اینجا می¬خواهم به رویکرد آن استاد عزیز در فرآیند اسلامی¬سازی علوم انسانی اشاره کنم. بی¬تردید یکی از اصلی¬ترین فعالیت¬های استاد فقید ما،علامه مصباح، کوشش برای اسلامی¬سازی علوم انسانی و به عبارت گویاتر، تولید علوم انسانی اسلامی بود. استاد مصباح در این عرصه ، بی¬تردید، پیش¬تاز و فعال اصلی بود و کارشان در این زمینه الگویی شد برای دیگران و با شروع فعالیت¬های ایشان موسسات و مراکز دیگری نیز در مسیر تولید علوم انسانی اسلامی راه اندازی شدند؛ اما هیچ¬کدام نه به گستردگی فعالیت¬های مرکزی بودند که حضرت استاد راه انداخته بودند و نه به اثرگذاری آن. راه¬اندازی دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، بخش آموزش موسسه در راه حق، بنیاد فرهنگی باقرالعلوم (ع) و بالاخره موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) در چارچوب طرح کلی تولید علوم انسانی اسلامی و تربیت و پرورش نیروی انسانی متخصص برای عرصه¬های نظریه¬پردازی و تولید علم اسلامی از یک سو و مدیریت و اداره مناصب و مسئولیت¬های اجرایی از دیگر سو بوده است. 🔸 برنامه ارائه شده بوسیله استاد مصباح در عرصه تولید علوم انسانی اسلامی ، عناصر گوناگونی را شامل می¬شود؛ اما از میان آن¬ها دوعنصر از اهمیت ویژه¬ای برخوردارند و در درس¬ها وسرفصل¬های همه رشته¬های علوم انسانی گنجانده شده¬اند: فلسفه و معارف قرآن. معمولا در مراکز دیگری که در عرصه تولید علوم انسانی اسلامی فعالند به آن¬چه که عموم طلاب در حوزه¬های علمیه از فلسفه و تفسیر قرآن می¬آموزند بسنده می¬شود ولی در برنامه ارائه شده استاد مصباح دانش¬پژوهان همه رشته¬ها باید افزون بر آن¬چه که در حوزه خوانده¬اند یک دوره کامل فلسفه و یک دوره کامل معارف قرآن را بیاموزند تا با بینش عمیق عقلانی و فلسفی و آگاهی کامل از آموزه¬های قرآنی، راه پرفراز و فرود تولید علوم انسانی اسلامی را در پیش گیرند. 🔸هر دانش بی¬تردید بر مبانی فلسفی و عقلی خاصی تکیه زده است و با هر فلسفه¬ای، علمی همنوا با آن ساخته و پرداخته می¬شود، از این¬رو اگر می¬خواهیم علم اسلامی تولید کنیم، قبل از هر چیز لازم است مبانی عقلی و فلسفی¬ای را تدارک ببینیم که ما را به تولید علم اسلامی برسانند، چنین هدفی با فلسفه اسلامی تامین می¬شود؛ به¬همین خاطر آن حکیم ژرف¬اندیش آموزش فلسفه را شرط شروع کوشش برای تولید علوم اسلامی دانسته¬اند و یک دوره فلسفه را در برنامه آموزشی همه رشته¬های علوم انسانی گنجانده¬اند تا بینش و بصیرت عقلانی لازم برای گام برداشتن در این مسیر و اجتناب از دام التقاط و انحراف حاصل گردد. بینش عقلی و فلسفی این امکان را برای انسان فراهم می¬کند که بتواند با افکار مختلف مواجه شود و گفتگو کند، به تحلیل آنها بپردازد و مبانی و لوازم آن¬ها را استخراج کند و احیانا مغالطات نهفته در آن¬ها را آشکار نماید.هدف از آموزش یک دوره کامل فلسفه حصول چنین بینش عقلی¬ای بود. 🔸اما مهم¬تر از بینش عقلی برای تولید علم اسلامی، بینش عمیق، همه جانبه و صائب نسبت به آموزه¬های اسلامی است. بی¬معنا است که کسی بخواهد در راه تولید علم اسلامی گام نهد، اما موضع اسلام را درباره موضوع مورد بحث از سرچشمه اصلی آن، یعنی قرآن، اخذ نکرده باشد. دانشمند نظریه¬پرداز در عرصه علوم اسلامی لازم است معارف اسلام را از منبع دست اول اسلام دریافته باشد و در متن آن علم بگنجاند. اگر علم "تار" و "پود"ی داشته باشد و" تار"ش از عقل و تجربه بشری باشد "پود"ش باید از وحی اخذ شده باشد تا علمی که تولید می¬شود علم اسلامی باشد.هدف از آموزش یک دوره کامل معارف قرآن نیل به چنین بصیرت عمیق اسلامی و دینی بود. 🔸بینش عقلانی و معرفت قرآنی فقط نیاز عرصه تولید علم نیست، نیاز فرهنگ عمومی و سبک زندگی یکایک ما است. چه خوب است که با اقتدا به آن استاد فرزانه در این مسیر گام جدی¬تری برداریم. 🔸درود و رحمت بی¬پایان خدا نثار روح بلند و ملکوتی آن عالم ربانی باد. ✍️ حجت الاسلام و المسلمین دکتر یار علی کرد فیروزجایی، عضو هیات علمی دانشگاه باقر العلوم 🌐 @meshkatnoor
🔰 دروغ‌های عبدالکریم سروش ✍️ محمدرضا کائینی 🔸 فایل صوتی او را که گشودم، گذشته از رایحه نامطبوع کین ورزی و اشتلم گویی نسبت به آن اندیشمند راحل-که دلایل تاریخی آن را می دانم- وی را دچار نوعی نسیان و پیرمغزی نیز دیدم! 🔹 او مدعی است که در پی مناظره طلبی مصباح و شاگردانش، از سوی وزارت اطلاعات احضار شده و هشدار شنیده است که: باید در برابر این دعوت سکوت کند و وی مظلومانه در این فقره، مجبور به سکوت شده است!...در این باره نکاتی چند قابل اشارت است: 1️⃣ آیا حافظه آقای سروش تا این حد پاک شده است که اکنون نمی داند در پاسخ به دعوت استاد به مناظره، نه تنها سکوت نکرد که به بهانه هایی چون: فقدان متن مکتوب برای استناد و احتراز مصباح از مطالعه کتاب و‌ روزنامه، متمسک شد؟ 2️⃣ آیا آقای سروش با جسارت و بی پروایی معهود خود، نمی توانست به راحتی اعلام کند: از مناظره با استاد منع شده است؟ به همین سهولت؟ اعلام صادقانه این نکته، آبرومند تر بود یا پای متن مکتوب و عدم مطالعه کتاب و روزنامه را به میان کشیدن؟ مثلا امروز که صادق زیبا کلام‌ می گوید: از سوی نهادهای امنیتی، از مصاحبه با بی بی سی و ایران اینترنشنال و...الخ منع شده، کسی گریبان او‌ را می گیرد؟ 3️⃣ سروش در پایان گفتار پرعداوت خود در باره مصباح، به جماعتی اشاره می کند که به باورهای القایی و اولیه خود باقی می مانند و حتی علم نیز، آنان را از آنها فارغ نمی کند! به باور من یکی از این سنخ افراد، خود اوست! 🌐 @meshkatnoor
پیرامون شخصیت آیت الله مصباح.mp3
6.78M
🔉 سخنرانی 🔶 موضوع |پیرامون شخصیت علمی (ره) 🎙آیت الله استاد 🔹خدا رحمت کند مرحوم آیت الله مصباح را که در ایام ارتحال ایشان هستیم و انصافاً جزء پیشگامان بحث‌‌های فلسفۀ اخلاق در حوزه بودند و شاید کمتر کسی در حوزه به این دقت، منظم در فلسفۀ اخلاق کار کرده باشد. 🔹 ایشان یک فکر واقعاً منظمی در فلسفه داشتند و من ایشان را جزء معدود اساتیدی دیدم که فکرشان در فلسفه خیلی منظم بود. در فلسفۀ اخلاق که واقعاً کارهای جدیدی بود در حوزه. 🔹ما می‌دانیم که در فلسفۀ اخلاق آنچه که شایع بود نزاع اشاعره و معتزله بود. ایشان از این طریق جلو نیامد، بلکه یک نظامی قرار داد. البته نه اینکه ریشه‌‌هایش قبلاً نبوده، اما واقعاً آن شکلی که ایشان تنظیم کرد که هم بحث به زبان امروزی فرا اخلاق را و هم اخلاق ارزشی و اخلاق معیاری یعنی به اصطلاح آنها Normative ethics و meta ethics را هر دو را بحث کرد. ⚜️ @Taammolat74 🌐 @meshkatnoor
✅ دانشکده الهیات پردیس فارابی دانشگاه تهران و انجمن کلام اسلامی حوزه علمیه برگزار می کنند: ✒️ سلسله نشست های همایش ایمان و چالش های عصر جدید ✒️ نشست یازدهم🔻 *تعبد ایمانی و چالش های عقلانی فرارو* ✒️ســخنران: حجت‌الاسلام والمسلمین جناب آقای دکتر محمد جعفری؛ عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) ⏰زمان: سه شنبه 1399/10/30 از ساعت 19 الی 20:30 👆لینک ورود به جلسه👇 https://marref.ir/ikq 🌐 @meshkatnoor
گستره دین 11.mp3
11.78M
🔉 درسگفتار 🔶 موضوع | 🎙آیت الله جلسه یازدهم 🔹چرا خداوند عقل انسانی را به گونه‌ای قرار نداد که ما را از نیازمندی به وحی بی نیاز سازد؟ 🔹حجیت عقل از کجاست؟ 🔹نقد و بررسی شبهات اختلاف قرائت‌ها، اختلاف فقهاء و اختلاف نظر در باب مسائل نظری و ظنی دین ⏰ 11 آذر 1380 🔻 لازم به ذکر است که این بحث،یکی از فوق‌العاده‌ترین درسگفتارهای استاد مصباح هست که هنوز به چاپ نرسیده است. ⚜️ @Taammolat74 🌐 @meshkatnoor
🔹🔹مؤسسه آموزش عالی امام صادق (علیه السلام) قم تحت اشراف مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی سبحانی با همکاری نهاد‌های علمی فرهنگی و برگزار می‌کند: ✅ سلسله نشست‌های یادبود فیلسوف و متفکر برجسته، حضرت آیت الله (ره) و تبیین ابعاد فکری ایشان ☘️ 🔹با حضور استاد عزیز: ▫️حجت‌الاسلام والمسلمین ، از اساتید مؤسسه امام صادق (ع) با موضوع «نقش متکلمان معاصر در احیای تفکر دینی با محوریت آیت الله مصباح یزدی» 📣 چهارشنبه ۱ بهمن ماه ⏰ ساعت ۱۹ تا ۲۰ 🔸 شما فرهیخته گرامی نیز جهت شرکت در این نشست‌ دعوت هستید. ◾️ از طریق لینک زیر همراه ما باشید:👇👇 https://www.skyroom.online/ch/seraj_smc/kermanshah - 💠 @kalamkermanshah 🌐 @meshkatnoor
هدایت شده از MESBAHYAZDI.IR
💠 خدا را شکر کردم 🔸️ یکی از خصوصیات آقای مصباح پرداختن به کارهای بنیادی است. شما بدانید اگر می گفتید برای این کار می‌خواهیم سراغ آقای مصباح برویم، مشکل می‌دانستم ایشان قبول کنند، ولی بعد که شنیدم، واقعا خدا را شکر کردم. کسی بهتر از ایشان را نمی‌توانید پیدا کنید. ایشان هم از لحاظ علمی در سطح بالایی قرار دارند و هم از لحاظ معنوی. 🔺️بیانات مقام معظم رهبری در دیدار شورای سیاست گذاری «طرح ولایت» ۱۳۷۵/۰۶/۲۰ ✅ مجموعه تصویری (۵) 🏴@mesbahyazdi_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴نقد و ارزیابی کلیپ «مغالطات آتئیست» ✴️کلیپ فوق دارای دو بخش اصلی است که هر کدام را به صورت جداگانه و مجزا می‌باید مورد توجه قرار داد. گرچه به نظر می‌آید که بخش دوم، ارتباط تنگاتنگی با قسمت اول دارد. به هر روی، آن دو بخش از این قرار است: الف) بخش اول، سخن از این است که آیا اعتقاد به وجود خدا اساسا منطقی و عقلانی است؟ ب) بخش دوم سخن از معنای زندگی برای فرد ملحد و آتئیست است. یعنی منطقاً برای یک آتئیست، زندگی می‌تواند معنادار باشد یا خیر؟ 🔺اجمالاً راجع به بخش اول می‌توان گفت که به لحاظ عقلی هر موجود از دو حال خارج نیست و حالت سومی هم برایش قابل فرض نیست: ۱. یا وجود برایش ضروری است و به تعبیری وجود از آن موجود جداناپذیر است همچون صفت شیرینی برای شکر؛ ۲. یا صفت وجود برای آن موجود، ضروری نیست، یعنی این صفت می‌تواند با آن موجود باشد یا با آن همراه نباشد. مانند صفت شیرینی برای چای که می‌تواند همراه آن باشد یا با آن نباشد. لذا چای برای شیرین شدن نیاز به علت (شکر) دارد . 🔆خدا یعنی موجودی که وجود برایش ضروری است. اینک، هر موجودی که وجود برایش ضروری نباشد یعنی هم بتواند باشد و هم بتواند نباشد، نیازمند علتی است تا آن را به وجود آورد. مانند اراده که هم می‌تواند باشد و هم می‌تواند نباشد؛ لذا نیاز به علت یعنی انسان دارد تا به وجود آید.
⬆️⬆️⬆️⬆️ادامه 🔸اکنون براساس این تحلیل، می‌توان گفت: هر موجودی که در این عالم، وجود برایش ضروری نیست و به تعبیر فلسفی "ممکن‌الوجود" است، نیاز به علتی دارد که آن را به وجود آورد. آن علت نیز چنانچه وجود برایش ضروری نباشد، نیاز به علت دیگری دارد که او را به وجود آورد. به لحاظ عقلی، این وضعیت تا جایی ادامه می‌یابد که به علتی که وجودش از خودش است، منتهی شود؛ زیرا در غیر این صورت، لازم می‌آید که موجودی پدید نیاید. در حالیکه می‌دانیم، موجود یا موجوداتی در این عالم هستند. پس این عالم باید دارای علتی باشد که وجودش از خودش است و در هستی خود نیازی به علت دیگری ندارد و این موجود خداست. از همینجا روشن می‌گردد، موجودی که وجود برایش ضروری و انفکاک‌ناپذیر است (خدا)، در هستی خود به علت دیگری نیاز ندارد و این پرسش که علت این موجود کدام است، منطقا درباره او منتفی است. ✅نکته مهم: در استدلال مزبور فعلا برای ما موضوعیت ندارد که این موجود آیا همان خدایی است که یونانیان، یهودیان، مسیحیان، بوداییان، هندوها، مسلمانان و .... به آن اعتقاد دارند یا خیر؟ بلکه حتی آیا آن موجود، ماده (material) است یا امری غیر از آن است؟ و یا اینکه اساسا آیا این موجود واحد است یا متعدد؟ بلکه باید گفت: تکلیف این مسائل مختلف با سایر استدلال‌های عقلی روشن می‌گردد. پس فعلا هیچیک از اینها در استدلال مزبور موضوعیت ندارد. 🔆بلکه نتیجه استدلال یادشده در اینجا صرفا آن است که باید در این عالم، علتی که وجودش از خودش است و به تعبیری وجود برایش ضروری است و نیاز به علت دیگری در وجود خود ندارد، تحقق داشته باشد. و این موجود خدا و پدیدآورنده سایر موجودات است.
⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️ادامه 🔴بررسی و ارزیابی بخش دوم ❎نویسندگان، معانی متعددی را برای "معنای زندگی" بیان کرده‌اند. در این میان، به اعتقاد ما در معنای زندگی، دو عنصر مهم، نقش اساسی و به‌سزایی را ایفا می‌کنند که عبارتند از: ۱. هدف زندگی؛ ۲. قرار دادن کل حیات و زندگی انسان در راستای آن هدف. ❓❓اکنون پرسش اساسی آن است که هدف معقول و بایسته در زندگی انسان چیست؟؟ اینجاست که پاسخ به این پرسش با "جهان‌بینی" و نوع نگرش و بینش‌های انسان، ارتباط وثیقی پیدا می‌کند. لذا در طلیعه این نوشتار بیان کردیم که پاسخ بخش دوم، وابسته به بخش اول آن است و به تعبیری ارتباط منطقی با آن دارد. 🔺 به اعتقاد ما اجمالا هدف معقول و بایسته انسان با ملاحظه ابعاد گوناگون وجودی وی (ابعاد بینشی، گرایشی و توانشی) و رابطه‌ای که با مبدا هستی خود (خدا) دارد، به دست می‌آید. این هدف که استدلال عقلانی نیز از آن پشتیبانی می‌کند، صرفا "قرب الهی" است (ر.ک: الهی‌راد، انسان‌شناسی، درس پنجم). 🔻 البته می‌توان فرض کرد که یک فرد ملحد و آتئیست نیز در زندگی، برای خود هدف یا اهداف مادی و دنیوی ترسیم کند و طبعا در راستای آن، زندگی و حیات خویش را معنا ببخشد؛ اما در این هنگام باید گفت که آیا هدف او معقول، منطقی و قابل دفاع است؟؟؟ 🔶وانگهی، هر یک از جهان‌بینیِ الهی و الحادی، نتایج اساسی و متمایزی را در پی دارد که نمی‌توان از آنها چشم‌پوشی کرد. پاره‌ای از آنها بدین شرح است: ♦️۱. منطقاً زمینه‌ی نومیدی و یاس و خودکشی در برابر شکستها، آسیب‌ها، مشکلات، بلاها و طوفان‌های سهمگین زندگی برای یک آتئیست و فردی که اعتقاد به خدا و جهان واپسین ندارد، بسیار هموار و مهیاست. چنانکه برخی از اینان همچون آلبرکامو، صادق هدایت و ... دست آخر همین مسیر را در پایان زندگی خویش برگزیده‌اند. ♦️۲. پاره‌ای از موضوعات و احکام اخلاقی همچون ایثار و از خودگذشتگی، گذشتن از لذایذ دنیوی و مادی، جان‌بازی و شهادت و ...، برای یک آتئیست و در واقع کسی که عالم را منحصر در همین ماده و طبیعت می‌داند، منطقاً بی‌معنا و مهمل است. زیرا این رفتارها با اهداف مادی و دنیوی وی اصلا سازگاری ندارند. ♦️۳. ضمانت اجرا در برابر احکام اخلاقی از یک سو و قدرت بازدارندگی انسان در برابر تمایلات، غرایز و هوا و هوس‌های مهلک و سرکش از سوی دیگر، برای انسان خداباور و کسی که به پاداش و عذاب الهی معتقد است، منطقا قوی‌تر و شدیدتر می‌باشد. اما از آن سو، زمینه فساد و سرکشی، برای انسان ملحد و آتئیست به ویژه در مواردی که هیچ چشم بینا و ناظری وی را تحت کنترل و نظارت ندارد، بسیار سهل و آسان است. 📝حجت الاسلام علی قربانی؛ دانش پژوه دکتری فلسفه دین موسسه امام خمینی 🌐 @meshkatnoor