eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
260 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
Mesbahyazdi.mp3
28.4M
🔊 🔰 صوت کامل نکوداشت علمی حکیم مجاهد علامه آیت‌الله ؛ 🎙 با سخنرانی حجج اسلام والمسلمین آقایان: ، ، ، 🔹چهارشنبه ۲۴ دیماه ۹۹/ پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰نزول جبرئیل بر حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها @rozaneebefarda
🌐همایش شکایت جمهور 🔻طرح ملی شکایت از آقای رئیس جمهور، اقدام قانونی مردم در گام دوم انقلاب ▪️سخنرانان همایش : حجه الاسلام والمسلمین پژمانفر رئیس کمیسیون اصل نود دکتر قاضی زاده نائب رئیس مجلس دکتر سید نظام الدین موسوی نماینده مردم تهران ▪️باحضور کارشناسان برجسته کشوری ⏱ زمان: یکشنبه ۲۸دی ماه/ساعت ۱۷:۳۰ مکان: شهر مقدس قم، هنرستان (بسیج) خیابان شهید نجف زاده، مسجد حضرت سلمان 🔺حضور برای عموم مردم با رعایت اصول بهداشتی آزاد است. 🔻لینک شکایت ملت بزرگ ایران از حسن روحانی:👇 https://asle90.24on.ir/n/3 @rozaneebefarda
چادر مادر.mp3
1.98M
🎧 || چادر مادر علامه مصباح: معلوم نیست من دیگر زنده بمانم بگذارید این را به شما بگویم... 🔻چادر وصله دار حضرت زهرا سلام الله علیها از همه کهکشان ها بالاتر است... 🔻برای بلاها و فتنه‌های آخرالزمان به توسل به خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها نیازمندیم.... @rozaneebefarda
هدایت شده از سلمان رئوفی
🏴شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها تسلیت ای دُر دُرجِ حیا و آیت عظمی بضعه خیر الوری و مریم کبری فاطمه ام الائمه دخت محمد (ص)   بهر تو ایجاد گشته سبعه آباء ام کتاب ام فضل ام علومی ام ابیهات خوانده خواجه اِسرا                         راضیه مرضیه و تقیه نقیه               همسر حیدر علی عالی اعلا نام تو صدّیقه و بتول و زکیه طاهره منصوره و محدّثه عَذرا عالم امکان ز نور روی تو روشن       خوانده شدی زین سبب به زهره زهرا بهر محِبّت نعیم گشته فراهم           بهر عدویت جحیم گشته مهیا با مژه روبند حور، خاک رهت را        بهر تبرّک برند جانب بالا مادر گیتی نزاده همچو تو دختر       خادمه درگه تو ساره و حوّا                        نور خدایی و عصمت اللّه مطلق       مادر دو مریمی و مام دو عیسی                         احمد ثانی تویی و اخت نبوّت         معدن عفّت تویی و کوثر مُعطی                         من ز کجا و صفات و مدح تو گفتن    ذرّه کجا پی برد به ساحتِ بیضا                         لیک همین نکته در جلالت و قدرت     بس بود از بهر شخص عاقل و دانا                    گرچه نبوّت ز حق به حضرت خاتم     ختم شد از حکمت خدای تعالی                       لیک تو داری کتاب وحی الهی          گشته در آن درج علم جمله اشیاء چون سخن اینجا رسید جفّ قلم شد بگذرم و گویم ای حبیبه طه لیلة قدری و لیک قدر تو مجهول      قدر تو نشناختند مردم دنیا آه که در مدّت قلیل چه آمد            بر سرت از مردمان بی سر و بی پا                         اهرمنان آمدند گرد سلیمان            تا بربایند خاتم از ید والا بر در جنّت زدند آتش سوزان شد ستم از دوزخی به بانوی حورا آتش حقدی که در صدور نهان بود    گشت عیان از جفای عابد عزّی آتش سوزان کجا و مَهبط جبریل      حبس غلامان کجا و گردن مولا آن همه ظلم و ستم که شد به تو از خصم من نتوانم که جمله را کنم احصا لیک همی دانم آنکه مردم ناکس    هتک نمودند احترام تو یکجا حقّ علی غصب گشت ارث تو ممنوع ضلع تو مکسور از تعدّی اعدا محسنت از ظلم چون شهید شده گشت ثلث ز سادات کم ز صفحه غبرا بهر تو دنیا چو تنگ شد ز مصائب     مردن خود کردی از خدای تمنّا مسألتت شد قبول و فصل جوانی    روی نهادی به سوی عالم عقبی با تن آزرده با کبودی بازو                با دل پر غصه با دو دیده عبرا                         هست امید «شفیق» سوی تو امروز آنکه نجاتش دهی ز سختی فردا                         شیخ علی اکبر مروّج الإسلام متخلص به شفیق 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
ازدحام جمعیت در سواحل بندرعباس و فاکتورهای دوگانه برجامیان در مواجهه با کرونا 🔹اخیرا بار دیگر یکی از اعضای ارشد ستاد کرونا سخنان جهتدار و تنش برانگیزی علیه قم بر زبان آورد که اکنون سوژه رسانه‌های معاند شده است. اگر واقعا بنای برخی دولتی ها بر حاشیه سازی علیه قم نیست، چرا از این اجتماعات بی مورد آنهم در ایام حزن آل الله جلوگیری نمی کنند؟ @rozaneebefarda
47.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴گزارش شبکه نور از سوگواره کوچه های مادری در مسجد جامع پردیسان @rozaneebefarda
از اعتقاد به مردم سالاری دینی تا انتقاد به دمکراسی غربی گذری بر دیدگاه های آیت‌الله مصباح در باب حکومت و جایگاه مردم 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه ۱ از ۶] 📖برگرفته از کتاب "حکیمانه ترین حکومت" اثر مرحوم آیت الله مصباح به همراه پاره ای توضیحات ▪️ساعتی پس از رحلت فقیه و حکیم مجاهد، مرحوم آیت‌الله مصباح یزدی، قلم به دستان معاند و در مواردی دوستان نادان کینه های چندین و چند ساله‌ی خود را دوباره رو کردند و از آنجایی که توانایی رویارویی علمی با نظریات ایشان نداشتند و ندارند، شروع به تخریب و مهم تر از آن، "تحریف" شخصیت ایشان نمودند. ▪️نخ تسبیح این نوشته‌جات این بود که آیت‌الله مصباح شخصیتی ضد مردم بود و برای مردم هیچ ارزشی قائل نبود. ▪️در این نوشته سعی‌مان را می کنیم تا خلاصه‌ای از مبنای ایشان و پشتوانه‌ی علمیِ اتخاذ این مبنا کمی صحبت کنیم. بعون الله... ▪️آیت‌الله مصباح تشکیل را ضروری میدانستند. اما سوالی که اینجا ایجاد می شود این است که منشاء حکومت چیست؟ ▪️طبیعی و مبرهن است که اگر مردم این حکومت را بخواهند، حکومت خواهد داشت. اما آیا منشاءِ مشروعیت، مقبولیت است؟ ▪️پس در ابتدا باید ببینیم معنای مشروعیت چیست؟ ایشان مشروعیت در حوزه فلسفه سیاسی را اینگونه معنا می‌کند که بدانیم چه کسی حق دارد بر مسند حکومت بنشیند و اداره‌ی امور جامعه را در دست بگیرد. بعبارت دیگر ملاک اینکه فرد یا گروهی در امور اجتماعی حق امر و نهی کردن داشته باشند و مردم ملزم به اطاعت باشند، چیست؟ ▪️در واقع منظور ایشان از مشروعیت، است. به این معنا که آیا حق این مَسند نشینی را دارند؟ ▪️حال برگردیم به پرسش اصلی بحث: منشاء این مشروعیت چیست؟ یکی از نظریات مهم در این باب به این صورت است که رضایت و خواست را منشاء مشروعیت حکومت می‌داند. ▪️نقش مردم در حکومت را میتوان به دو صورتِ حکومتِ مستقیم تمام مردم(دموکراسی کهن) و حکومت نمایندگان اکثریت بر مردم(دموکراسی جدید) تصور کرد. به دموکراسی کهن چندان اقبالی نشد و لذا متفکران سیاسی بر آن شدند تا آن را به گونه‌ای اصلاح و تعدیل کنند. ▪️منشاء مشروعیت حکومت در دموکراسی جدید، همچون دموکراسی قدیم، مردم اند. اما در اینجا افراد بخشی از حقوق خود را به حکومت واگذار می کنند؛ یعنی انسان که بر سرنوشت خود حاکم است و میتواند برای رفتار خود مقررات و قوانینی جعل کند، این حق را به حکومت واگذار میکند. این واگذاریِ حقِ حکومت و حاکمیت، به دستگاه حکومت را امروزه در دنیا با نام جدید می‌شناسند. ▪️بر اساس این دیدگاه، مقبولیت و مشروعیت توامان هستند؛ یعنی دلیل و معیارِ مشروع و قانونی بودن حکومت و داشتن حق حاکمیت، فقط به این است که اکثریت مردم به آن رای بدهند. به عبارت دیگر مشروعیت در سایه‌ی مقبولیت به دست می‌آید و وقتی مردم کسی را پذیرفتند، حکومت او مشروع و قانونی خواهد بود. @rozaneebefarda ادامه👇
از اعتقاد به مردم سالاری دینی تا انتقاد به دمکراسی غربی گذری بر دیدگاه های آیت‌الله مصباح در باب حکومت و جایگاه مردم [صفحه ۲ از ۶] ▪️طبق بیان آیت‌الله مصباح، بر این نظریه ۳ دسته اشکال وارد است: ▫️الف/ یک دسته از اشکالات را همه‌ی مکاتب حقوقی و سیاسی به این دیدگاه وارد کرده اند: ▫️متصدیان امور حکومتی که مردم آنان را برمی‌گزینند منتخب همه‌ی افراد جامعه نیستند بلکه منتخب رای دهندگان‌اند. ضمنا اگر در نظر داشته باشیم که رای دهندگان معمولا بخشی از افراد جامعه‌اند نه همه آنان، روشن خواهد شد که متصدیان امور حکومتی گاهی فقط نمایندگان جزء کوچکی از کل جامعه‌اند. ▫️خب در اینجا پرسشی رخ می‌نمایاند که چرا همه‌ی افراد جامعه ملزم‌اند که این متصدی را بپذیرند و از وی اطاعت کنند؟ ▫️مگر در دموکراسی بنا نبود که چون همه ی مردم نمیتوانند مستقیم و بی‌واسطه در حکومت دخالت کنند، کسانی را به نمایندگی خود برگزینند؟ بر این اساس وکیل فقط حق دارد در امور مُوکِلان خود دخالت کند و نمی‌تواند حاکم بر همه‌ی افراد جامعه باشد. نماینده‌ی اکثریت افراد جامعه حق ندارد بر آن اقلیتی حکومت کند که او را بر نگزیده اند. کسی که رای می دهد، با رایش نماینده خود را معین می کند، نه نماینده‌ی همه مردم را. ▫️آیت‌الله مصباح در کتاب "حکیمانه ترین حکومت" می‌گوید: برخی آمده‌اند و به این اشکال پاسخ‌هایی داده اند به این صورت که: ▫️اولا زمانی که کسی به یک نظام سیاسی و قانون اساسیِ آن، رای مثبت داد و پذیرفت که رای اکثریت مُطاع و متبع باشد، در واقع مقتضای قانون اساسی و نتیجه ی انتخابات را هر چه باشد پذیرفته است. ▫️ثانیا؛ هر حاکمی در آغاز فقط بر کسانی حاکمیت دارد که او را پذیرفته‌اند ولی مخالفانش یا به حاکمیت وی رضایت می دهند یا نه. در صورت دوم به صلاحدید خودش یا در همان سرزمین می‌ماند و یا به سرزمین دیگری می رود. ▫️آیت‌الله مصباح میفرماید: این پاسخ بی اشکال نیست. ▫️اولا؛ قانون اساسی نیز به پشتوانه‌ی آرای مردم ارزش و اعتبار می‌یابد. بنابراین چه بسا کسانی باشند که به آن نیز رای مثبت نداده‌اند. به چنین کسانی نمی‌توان گفت که چون قانون اساسی را پذیرفته‌اند، باید به لوازم آن نیز تن در دهند. ▫️ثانیا کسانی که مدتی دراز در سرزمینی خاص و میان مردمی زیسته و خو گرفته اند، چگونه می توانند به آسانی ترک وطن نمایند؟! ▫️چنین کسی وقتی مخیر می شود که یا به قوانین نامطلوب و متصدیان نا محجوب تسلیم شود یا راه سفر در پیش گیرد، البته راه نخست را برمی‌گزیند، اما این بدان معنا نیست که از این قوانین و متصدیان راضی و خوش دل اند. بلکه دفع افسد به فاسد کرده‌اند و به شر کمتر رضایت داده اند‌. ▫️ب/ اشکال دیگری ذیل اشکال کلی اول: در بسیاری موارد عملا چند صد تن بر چند صد میلیون تن حکومت می‌کنند. فرض کنیم که تعداد نفوس کشوری ۲۰۰ میلیون و تعداد اعضای مجلس قانونگذاری آن کشور هزار تن باشد. نیز فرض کنیم که بیش از پانصد تن از اعضای مجلس به قانونی رای مثبت دهند که قاطبه‌ی مردم آن کشور با آن مخالفند. در این حال چون اکثریت مجلسیان این قانون را تصویب کرده اند، به مرحله ی عمل در می آید و مخالفت همه ی مردم نیز چیزی از قانونیت آن نمی کاهد‌. آیا نمیتوان گفت در این گونه موارد گروهی که شمار آنها اندکی فراتر از پانصد است، بر ۲۰۰ میلیون تن حاکم‌اند. اعضای مجلس قانونگذاری را مردم بر می‌گزینند ولی در بسیاری مسائل نمایندگان مردم رایی بر خلاف رای خود مردم دارند. ▫️اساسا در تعارض رای نماینده با رای خود مردم، جانب کدام یک را باید گرفت؟ نماینده‌ی مردم استدلال می کند که مردم او را برگزیده اند و بنابراین باید رایش را بپذیرند. استدلال مردم نیز این است که آنان وی را برگزیده اند تا نماینده ی آنان باشد نه نماینده‌ی مخالفان آنان. در این گونه موارد چه باید کرد؟ ▫️بر اساس مبانی نظری دموکراسی، باید حق را به مردم داد ولی در عمل حق را به نمایندگان مردم می دهند. @rozaneebefarda ادامه👇
از اعتقاد به مردم سالاری دینی تا انتقاد به دمکراسی غربی گذری بر دیدگاه های آیت‌الله مصباح در باب حکومت و جایگاه مردم 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه ۳ از ۶] ▫️ج/ اشکال سوم ذیل اشکال کلی اول: در دموکراسی جدید از "رای آزاد مردم" بسیار سخن به میان می آید ولی در عمل رای آزاد به ندرت یافت می شود. تقریبا در همه ی کشورها، اقلیت شیطان صفتی هستند که می‌کوشند با فریب دادن مردم از ضعفهای آنان سوءاستفاده کنند که سرانجام همان رایی را از صندوق‌ها بیرون آورند که خود می‌خواهند. آزادانه بودن رای تنها به این نیست که دست و قلم‌ها را آزاد بگذارند بلکه افزون بر آن باید مغزها و اندیشه ها را نیز آزاد گذاشت. ▪️۲. دسته دیگر اشکالات بر دموکراسی را مکاتب غیر پوزیتویستی مطرح میکنند. آنان به مصالح و مفاسد واقعی فراتر از رای و میل مردم قائلند. ▫️برخی از آن اشکالات عبارتند از: الف/ از آنجا که آدمیان دستگاه قانونگذاری و دستگاه حکومت را برای آن میخواهند که مصالح اجتماعی‌شان را تامین کنند، نباید انتخابات متصدیانِ قانونگذاری و حکومت را برعهده ی مردم گذاشت، زیرا اکثر قریب به اتفاق مردم نه خودشان مصالح خویش را می شناسند و نه کسانی را برمی‌گزینند که مصلحت شناس باشند زیرا انتخاب افراد مصلحت شناس فرع بر شناخت آنهاست و این شناخت برای همه‌ی مردم میسر نیست. ب/ اکثریت مردم در پی دستیابی به منافع مادی و عاجل و آنی شخص و گروه خویش اند. بنابراین کسانی را به نمایندگی بر می گزینند که همان منافع را برایشان تامین کنند و کسانی را که در اندیشه‌ی مصالح دنیوی و اخرویِ همه ی اعضای جامعه بلکه همه‌ی انسانها باشند، چندان خوش نمیدارند. به عبارت دیگر بیشتر انسانها به دنبال لذات زود گذرند نه سعادت پایدار حال آنکه متصدیان امور باید کسانی باشند که مصلحت مردم را بخواهند نه خوشایندشان را. خیلی ها خیال می کنند این حرف قائلین قابل توجهی ندارد اما جالب است بدانید حتی بزرگانی چون شهید بهشتی قریب به این مضمون را بیان نموده اند. ▫️مرحوم شهید بهشتی در کتاب "ولایت، رهبری، روحانیت" صفحه ۱۹۰ می فرماید: عمل رهبر ممکن است با خواست و تمایلات اکثریت متناسب نباشد. عمل رهبر در اینجا با مصلحت اکثریت متناسب است نه با تمایلات اکثریت. ▪️۳. دسته ی سوم اشکالاتی است که تنها "الهیون" مطرح می‌کنند. اشکال الهیون بر دموکراسیِ جدید، اساسی تر و مهم‌تر است. ▫️آیت‌الله مصباح در بیان اشکال الهیون میفرماید: چرا مردم حق دارند کسانی را برای وضع یا اجرای قوانین اجتماعی و حقوقی بر گزینند و به کار گمارند؟ ▫️وضع قانون، اصالتا مختص خداوند است که هستی بخش همه‌ی انسانها است. تنها در صورتی یک انسان حق دارد برای مردم قانون وضع کند که خداوند متعال در آن مورد قانونی وضع نکرده باشد و نیز به وی اذن قانونگذاری داده باشد. به همین ترتیب هیچ انسانی حق حکومت بر دیگران را ندارد مگر به اذن الهی و اگر خداوند کسی را به حاکمیت بر مردم منصوب فرمود، چه آنان بخواهند و چه نخواهند، وی حاکم آنان خواهد بود. ▪️البته ممکن است کسانی ادعا کنند که هر چند بر نظامهای دموکراتیک اشکالاتی وارد است، باید پذیرفت که دموکراسی بهترین نظام سیاسی می باشد که بشر تاکنون بدان راه یافته است. پس بهتر است که در عین پایبندی به مبانی نظری دموکراسی، بکوشیم تا از نواقص و معایب آن بکاهیم و آن را گام به گام به حد مطلوب نزدیک کنیم. ▪️این سخن پذیرفتنی نیست زیرا هم بر اساس مبانی فکری الهیون و هم غیر الهیون، نظامهایی را میتوان طرح و عرضه کرد که به مراتب بیش از دموکراسی جدید مصالح انسانها را تامین کند. ▪️ما بر خلاف پوزیتویست ها معتقدیم که وظیفه حکومت تامین مصالح مردم است نه خواسته‌ها و پسندهای‌ آنان. بر این پایه میتوان نظامی را پیشنهاد داد که مردم از طریق انتخابات کمابیش در تدبیر امور دخالت کنند و هم مصالح اجتماعی شان تامین شود‌. ▪️نکته ی مهمی که در این بیانِ آیت‌الله مصباح باید دقت شود و اتفاقا غرض ورزان برای تخریب و تحریف ایشان سوءاستفاده های بسیاری از این جمله کرده اند این است که این جمله به این معنا نیست که از نظر ایشان خواسته های مردم بی ارزش است بلکه میخواهند بفرمایند که خواسته ها باید بر محور مصالح و منافع خود این مردم باشد چرا که گاهی خواسته های اشتباه خود آنان را نابود میکند کمااینکه این تجربه را در سالهای اخیر به چشم دیدیم. خواست مردم مهم است اما باید بر محور مصالح خودشان باشد آنهم مصالحی که در بردارنده ی دین و دنیای اشخاص باشد. @rozaneebefarda ادامه 👇
از اعتقاد به مردم سالاری دینی تا انتقاد به دمکراسی غربی گذری بر دیدگاه های آیت‌الله مصباح در باب حکومت و جایگاه مردم [صفحه ۴ از ۶] ▪️نظریه آیت‌الله مصباح یزدی: ❓بر میگردیم به پرسش ابتدای بحث. منشاء مشروعیتِ حکومت از دیدگاه اسلام چیست؟ ▪️آیت‌الله مصباح می‌فرماید: از دیدگاه اسلام همان عقلی که انسان را رهنمون می کند به اینکه کسانی چون پدر و مادر بر او حقی دارند و او باید حق آنها را ادا کند، همان عقل حکم می کند که خدایی که خالق تمام هستی است، بر او و همه‌ی مخلوقاتش حقوقی دارد که عظیم تر از حقوق انسانها بر یکدیگر است. ▪️هنگاهی که چنین خدایی کسی را برای اجرای احکام و قوانین خود معرفی می کند، او مشروعیت می یابد و عامل دیگری در مشروعیت بخشیدن دخالت ندارد. اگر خداوند حق حکومت و ولایت بر مردم را به کسی چون پیامبر"ص"، امام معصوم"ع" یا جانشین ایشان واگذارد، چنین افرادی نیز حق دارند که احکام الهی را در جامعه اجرا کنند. ▪️بنابراین چون حاکم اسلامی از سوی خدا نصب شده، حق اجرای قوانین و احکام الهی را دارد و میتواند مجرمان را مجازات کند. ▪️بنابراین از نظر کسانی که به خداوند و پیامبر و دین اسلام معتقدند، معقول ترین راه برای مشروعیت حکومت این است که خداوند هستی آفرین، به منظور رعایت مصالح جامعه، حق حکومت بر مردم را به یکی از بندگان خود واگذارد و او را به حکومت نصب کند. ▪️آیات قرآن کریم دلیل محکمی است بر اینکه در آنجا که خداوند درباره وضع قانون و اجرای آن در جامعه فرمانی داده، نظر دیگران دخیل نیست. بنابراین ما باید چنان عمل کنیم که خداوند یا منصوبان او از ما خواسته اند‌. اعتقاد به خالق بودن، ربوبیت تکوینی و "ربوبیت تشریعیِ" خداوند متعال از ضروریات دین اسلام و کمترین اعتقادی است که برای مسلمان بودن لازم و ضروری است. بر این اساس اگر کسی برای خداوند ربوبیت تشریعی قائل نباشد، فاقد نخستین مرتبه‌ی اسلام است. ▪️اقتضای ربوبیت تشریعی خداوند این است که همه‌ی شئون تدبیر و اداره‌ی جامعه به او انتساب یابد. در غیر این صورت مردمی که مخلوق و مربوب تکوینی خداوندند، چه الزامی دارند از کسانی پیروی کنند که خداوند آنان را شایسته‌ی حکومت و حاکمیت نمی‌داند؟ ▪️حاصل آنکه در حکومت اسلامی همه عرصه ها باید بر محور خواست خداوند شکل گیرد. ◼️شئون حکومت را میتوان به دو بخش کلی یعنی 'وضع قانون' و 'اجرای آن' تقسیم کرد. بی گمان وضع قانون اصالتا خاص خداوند است و احکام و مقررات جزئی و موقت را باید کسانی وضع کنند که از سوی خداوند اذن قانون گذاری یافته اند. بنابراین در حکومت اسلامی هیچ قانونی اعتبار و ارزش ندارد مگر اینکه به نحوی به خداوند انتساب یابد. همچنین قانون را خداوند، خود مستقیم و بی واسطه اجرا نمی‌کند. بنابراین انتساب حکومت یا قضاوت به خداوند، انتسابی غیر مستقیم و با واسطه است و در صورتی درست خواهد بود، که حاکم یا قاضی منصوب خداوند باشند. ▪️البته از دیدگاه اسلام بهترین نظامِ حکومتی آن است که شخصِ در راس هرم قدرت، معصوم باشد ولی در همه زمانها و همه ی جوامع این کمال مطلوب ممکن نیست. @rozaneebefarda
از اعتقاد به مردم سالاری دینی تا انتقاد به دمکراسی غربی گذری بر دیدگاه های آیت‌الله مصباح در باب حکومت و جایگاه مردم [صفحه ۵ از ۶] ▪️مطلب آخر؛ در باب جایگاه مردم در حکومت اسلامی از دیدگاه آیت‌الله مصباح: ▪️همانطور که پیش تر بیان شد، حاکم در حکومت اسلامی مشروعیت خود را از خداوند می‌گیرد اما این مردم هستند که سبب فعلیت بخشیدن به حکومت و تحقق آن میشوند. ❓اساسی ترین پرسش در زمینه نقش و جایگاه مردم در حکومت اسلامی این است: با توجه به اینکه حق حاکمیت از آن خداست، آیا انسان میتواند برای خود نیز حق حاکمیت قائل باشد یا خیر؟ به ویژه آنکه قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز در برخی از اصول، هم از حاکمیت خداوند سخن گفته و هم از حاکمیت انسان بر سرنوشت خویش. 🔹در پاسخ به این سوال میتوان گفت که واژه حاکمیت را در دو بخش از حقوق میتوان طرح کرد: الف) حقوق بین الملل عمومی: هر ملتی حاکم بر سرنوشت خویش است. یعنی دیگران بر هیچ ملتی حق استعمار و قیمومیت ندارند. حاکمیت ملی یعنی هر ملتی در برابر ملت دیگر استقلال دارد. ب) حقوق اساسی: در درون یک جامعه که متشکل از اصناف و گروه هاست، هیچ صنفی بر صنف دیگر و هیچ گروهی بر گروه دیگر از پیش خود حق حاکمیت ندارد. ▪️چنانچه میبینیم بستر این حقوق و اصول، "روابط انسانها" با یکدیگر است نه "رابطه انسان با خدا". کسانی که اینها را مطرح کرده اند در مقام بیان تعیین روابط انسانها بودند. در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز اصل "حاکمیت انسان بر سرنوشت خویش" بر همان روال عرفی ای است که در دنیا حاکم میباشد و بر اساس آن انسانها خود به خود بر دیگری حق حکومت ندارند و حاکم بر سرنوشت دیگران نیستند نه آنکه خدا نیز حق حاکمیت ندارد و نمیتواند به انسان دستور دهد. شاهد آن ده ها اصل دیگری است که در قانون اساسی آمده و در آنها تصریح شده است به اینکه حتما باید قوانین الهی را اجرا کرد. ▪️با این مقدمه طولانی در این بخش به پاسخ اصلی میپردازیم. درباره نقش مردم در زمان غیبت و در نظام مبتنی بر ولایت فقیه، ۳ دیدگاه مطرح است: ۱.اصل تشریع حکومت و حاکمیت فقیه، به سبب انتساب از طرف خدا و امام زمان عج است و تعیین شخص و مصداق آن نیز باید به نوعی به امام زمان عج انتساب یابد اما تحقق عینی و استقرار حکومتش به پذیرش مردم بستگی دارد. ۲.اصل مشروعیت حکومت و حاکمیت فقیه در زمان غیبت به نصب عام از طرف خدا و امام زمان است اما تعیین شخص آن و همچنین تحقق و استقرار حکومتش به رای و انتخاب مردم بستگی دارد. ۳‌. در زمان غیبت امام زمان، حتی اصل مشروعیت فقیه و حکومتش بسته به پذیرش مردم است. ✅به اعتقاد ما نظر صحیح از میان سه رای مطرح شده، همان "نظر اول" است. ▪️علت: ▫️بر اساس تفکر اسلامی همه‌ی انسانها عبد و مملوک خدایند آنهم ملکیت حقیقی نه اعتباری. در حقیقت هیچ جزء وجود انسان از آن خود وی نیست. ▫️از سوی دیگر عقل هر انسانی درک میکند که تصرف در ملک دیگران بدون اجازه آنان مجاز نیست. بنابراین هیچ انسانی بی اذن و اجازه خداوند نه در خود و نه در دیگران حق تصرف ندارد. ▫️حاکم باید برای تصرفات(اداره مملکت، به زندان انداختن، مالیات گرفتن) از مالک حقیقی انسانها اجازه داشته باشد وگرنه تمام تصرفات او به حکم عقل ناروا و ظالمانه و غاصبانه خواهد بود. ▫️بر اساس ادله خداوند این اجازه و حق را به پیامبر اسلام و امامان معصوم علیهم السلام داده است. همچنین بر مبنای ادله اثبات ولایت فقیه، در زمان غیبت، چنین حقی به فقیه جامع الشرایط داده شده است. 🔸اما دلیلی وجود ندارد که ثابت کند این حق را به دیگران و از جمله به آحاد جامعه و مسلمانان داده اند. ▪️البته این نصب، نصب عام است. یعنی فرد خاصی را معین نکرده اند بلکه صفاتی را بر شمرده اند که در هر فردی یافت شود او حاکم است. ▪️این انتخاب در واقع مانند دیدن هلال ماه است که اول ماه را ثابت می کند. توضیح اینکه: ما در مقام مسلمان مکلفیم که در ماه رمضان روزه بگیریم. اما برای اینکه بدانیم ماه رمضان فرا رسیده یا نه، باید رویت هلال کنیم. اگر هلال ماه رویت شد، "کشف" می کنیم که ماه رمضان فرا رسیده. در اینجا چنین نیست که ما به ماه رمضان مشروعیت بدهیم، یعنی ما ماه رمضان را ماه رمضان نمیکنیم، بلکه در خارج یا هلال شب اول ماه وجود دارد یا وجود ندارد. اگر وجود داشته باشد ماه رمضان است و اگر نباشد ماه رمضان نیست. آنچه در این میان بر عهده ما گذاشته اند، تنها کشف این مسئله است که آیا هلال ماه وجود دارد یا خیر؟ ▪️در مورد ولی فقیه نیز مسئله به همین شکل است. یعنی با نصب عام از ناحیه خداوند و امام زمان عج، فقیه حق حاکمیت و مشروعیت می یابد و کار ما فقط این است که این حق حاکمیت را که واقعا در خارج و پیش از تحقیق ما وجود دارد، و شناسایی کنیم. بنابراین هم اصل مشروعیت و هم تعیین او به نوعی منتسب به امام زمان عج است. @rozaneebefarda