مشکات الزهرا(س)
🦋رمان بی تو هرگز از زبان همسر و فرزند شهید سید علی حسینی🦋 طبيعتا اگر اخلاقي نباشه و خودخواهي غلبه ک
🦋رمان بی تو هرگز از زبان همسر و فرزند شهید سید علی حسینی🦋
چند لحظه بهش نگاه کردم با دیدن نگاه خسته من ساکت شد،
از جا بلند شدم و
بدون اینکه چیزی بگم از سالن رفتم بیرون...
خسته تر از اون بودم که حتي بخوام چيزي بگم
سرماي سختي خورده بودم با بیمارستان تماس گرفتم و خواستم برنامه ام
رو عوض کنن.
تب بالا، سردرد و سرگیجه...
حالم خيلي خراب بود.
توي تخت دراز کشیده بودم که گوشیم زنگ زد...
چشمهام مي سوخت و به سختي باز شد.
پرده اشک جلوي چشمم نگذاشت اسم رو درست ببینم.
فکر کردم شاید از بیمارستانه؛
اما دایسون بود...
تا گوشي رو برداشتم بدون مقدمه شروع کرد به حرف زدن...
- چه اتفاقي افتاده؟
گفتن حالتون اصلا خوب نیست...
گریه ام گرفت .
حس کردم دیگه واقعا الان میمیرم
با اون حال ، حالا باید
حالم خراب تر از این بود که قدرتي براي کنترل خودم داشته باشم.
حتی اگر در حال مرگ هم باشم؛
اصلا به شما مربوط نیست.
و تلفن رو قطع کردم به زحمت صدام در می اومد...
صورتم گر گرفته بود و چشمم از شدت سوزش خیس از اشک شده بود،
پشت سر هم زنگ می زد...
توان جواب دادن نداشتم اونقدر حالم بد بود
که اصلا مغزم کار نمی کرد که میتونستم خيلي راحت صداي گوشي رو ببندم یا خاموشش کنم.
توی حال خودم نبودم،
دایسون هم پشت سر هم زنگ مي زد.
چرا دست از سرم برنمي داري؟
برو پي کارت....
- در رو باز کن زینب من پشت در خونه ات هستم.
تو تنهایی و یک نفر باید توي اين شرایط ازت مراقبت کنه...
- دارو خوردم اگر به مراقبت نیاز پیدا کنم میرم بیمارستان...
یهو گریه ام گرفت لحظاتي بود که با تمام وجود به مادرم احتیاج داشتم؛ حتی بدون اینکه کاری بکنه وجودش برام آرامش بخش بود
تب تنهايي، غربت.
ديگه نمي تونستم بغضم رو کنترل کنم.
دست از سرم بردار چرا دست از سرم برنمي داري؟
اصلا کي بهت اجازه داده،
من رو با اسم کوچیک صدا کنی؟
اشک می ریختم و سرش داد مي زدم....
- واقعا داري گريه مي کني؟
من واقعا بهت علاقه دارم...
توي اين شرايط هم دست از
سرسختي برنميداري؟
پریدم توی حرفش...
باشه واقعا بهم علاقه داری؟
با پدرم حرف بزن این رسم ماست رضایت پدرم رو
بگیری قبولت می کنم...
چند لحظه ساکت شد...
حسابي جا خورده بود.
- توی این شرایط هم باید از پدرت اجازه بگیرم؟
آخرین ذره های انرژیم رو هم از دست داده بودم دیگه توان حرف زدن نداشتم.....
- باشه....
شماره پدرت رو بده ،پدرت میتونه انگلیسی صحبت کنه؟
من فارسي بلد
نیستم.
- پدرم شهید شده تو هم که به خدا و این چیزها اعتقاد نداري به زحمت دوباره تمام قدرتم رو جمع کردم از اینجا برو...
برو...
و دیگه نفهمیدم چي شد.
از حال رفتم...
نزدیک نیمه شب بود که به حال اومدم...
سرگیجه ام قطع شده بود
تبم هم خیلی پایین اومده بود؛
اما هنوز به شدت بي حس و جون بودم.
از جا بلند شدم تا برم طبقه پایین و براي خودم یه سوپ ساده درست کنم.
بلند که شدم....
دیدم تلفنم روی زمین افتاده...
باورم نمیشد...
46 تماس بي پاسخ از
دکتر دایسون!
با همون بي حس و حالي رفتم سمت پریز و چراغ رو روشن کردم تا چراغ رو روشن کردم صدای زنگ در بلند شد.
پتوي سبکي رو که روی شونه هام بود.
مثل چادر کشیدم روی سرم و از پله ها رفتم پایین....
از حال گذشتم و تا به در ورودي رسیدم انگار نصف جونم پریده بود در رو باز کردم...
باورم نمي شد!
يان دايسون پشت در بود.
در حالي که ناراحتي توي صورتش موج میزد با حالت خاصي بهم نگاه کرد.
اومد جلو و یه پلاستیک بزرگ رو گذاشت جلوی پام.....
با پدرت حرف زدم گفت از صبح چيزي نخوردي مطمئن شو تا آخرش رو ميخوري....
این رو گفت و بي معطلي رفت.
خم شدم از روي زمين برش داشتم و برگشتم داخل...
توش رو که نگاه کردم چند تا ظرف غذا بود با یه کاغذ، روش نوشته بود.
- از یه رستوران اسلامي گرفتم ،
کلی گشتم تا پیداش کردم دیگه هیچ بهانه اي براي نخوردنش نداري.
نشستم روي مبل ، ناخودآگاه خنده ام گرفت
برگشتم بیمارستان باهام سرسنگین بود.
غیر از صحبت در مورد عمل و بیمار، حرف ديگه اي نمي زد.
هر کدوم از بچه ها که بهم می رسید اولین چیزی که می پرسید این بود.
با هم دعواتون شده؟
با هم قهر کردید؟
#رمان_بدون_تو_هرگز
#قسمت_سی_و_هشتم
آیدی کانال مشکات الزهرا (س)
╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮
🆔@meshkatozahraaa
╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
8.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷🗳من رای میدهم چون...
#مصاحبه
✅با حضور خانم دکتر خانی زاده مدیرعامل محترم شهرک صنعتی امیرکبیرکاشان
با همکاری پایگاه قمربنی هاشم_
بسیج کارگری کاشان
#انتخابات
#انتخاب_مردم
#وطنم_ایران
╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮
🆔@meshkatozahraaa
╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
سلام به همگی
عیدتون مبارک آن شالله حاجت روا باشید
زیارت عاشورا و
۴۰تا اللهم العجل لولیک الفرج
امشب فراموش نشه
از امروز تا ۴۰ شب ان شاء الله خوانده می شود....
#چله_عظیم_قرن
#روز_دوم
AUD-20220806-WA0119.mp3
8.5M
🚩 زیارت عاشورا
🔹️با نوای استاد علی فانی
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع)
آیدی کانال مشکات الزهرا (س)
╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮
🆔@meshkatozahraaa
╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
🔴 غیرحضوری شدن مدارس شهرستان کاشان
🔹️فرماندار ویژه کاشان گفت: کلیه مدارس شهرستان کاشان در تمامی مقاطع تحصیلی در روز دوشنبه ۷ اسفند ۱۴۰۲ به صورت غیرحضوری خواهد بود
🔸️به گزارش روابط عمومی و اطلاع رسانی فرمانداری ویژه کاشان؛ محمدشریف زارعی بیان داشت: با توجه به بارش رحمت الهی بر منطقه کاشان و همچنین سردی و برودت هوا در مناطق کوهستانی، مدارس شهرستان غیرحضوری فعالیت خواهند داشت.
🔸️فرماندار ویژه شهرستان کاشان در ادامه تصریح کرد: از شهروندان درخواست میشود با توجه به سردی هوا و جلوگیری از کمبود انرژی تا حد امکان در مصرف گاز صرفهجویی نمایند.
زارعی در ادامه تصریح کرد: رانندگان در هنگام تردد در مناطق کوهستانی و برف گیر حتما وسایل ایمنی به ویژه زنجیر چرخ به همراه داشته باشند.
اين برف كه مانند نگين ميريزد
بـر پـاي امـام آخـــريـن مـيريـزد
نقلي است كه از يُمن وجود مهدي
بـر روي سر اهــل زمـيـن مـيـريـزد
به امید لحظه ی ظهورش
و شادی دل شیعیان عالَم
❤️أللَّھُمَ عجل لولیک الفرج❤️
آیدی کانال مشکات الزهرا (س)
╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮
🆔@meshkatozahraaa
╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
سرود فرمانده مهدی - ابوذر روحی.mp3
5.84M
.
اهلـا و سهلـا یا بقیة اللـه ❤️
.
سلام فرمانده مهدی
ســـلام آقـــای خــوبــم
سلام از خطهٔ سردار سلیمانی ✌️🏼
.
#نیمه_شعبان
#امام_زمان
آیدی کانال مشکات الزهرا (س)
╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮
🆔@meshkatozahraaa
╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
مشکات الزهرا(س)
. اهلـا و سهلـا یا بقیة اللـه ❤️ . سلام فرمانده مهدی ســـلام آقـــای خــوبــم سلام از خطهٔ سردار سلی
سلام به همه مشکاتی های عزیز
جوونا و نوجوونای عزیز
این شعر رو حتما حفظ کنید😍😍
مامانای عزیز شما هم شعرو ذخیره کنید برا بچه های کوچیک تا حفظ بشن.❤️