eitaa logo
فرزندی مثل مصطفی
1.1هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
4.9هزار ویدیو
103 فایل
بسم رب الشهدا والصدیقین این کانال جهت باز نشر خاطرات شهید مصطفی صدرزاده راه اندازی شده است مستقیم زیر نظر خانواده محترم شهید صدرزاده اداره میشه #شهید_مصطفی_صدرزاده
مشاهده در ایتا
دانلود
21.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 ضعف امروز سوریه، نتیجه غفلت ازفرصت‌سازی حاج قاسم 🔷رهبر انقلاب در دیدار اخیر: شهید سلیمانی در سوریه چند هزار نفر از جوانهای خود آنها را آموزش داد و ایستادند. 🔻بعدها متأسّفانه خود مسئولان نظامی سوریه ازآن صرف‌نظر کردند. 🔻مصیبت‌هایی که امروز بر سر سوریه دارد می‌آید بر اثر همان ضعفهایی است که آنجا نشان داده شد. @meslemostafaa https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1
🌹✨🌹🍃✨🍃🌹✨🌹 ✨🍃 🌹 دوسال پیش مرخصی اومده بود. داشتیم درمورد باهم حرف می زدیم من ازنگرانی ها و دلواپسی هام براش می گفتم. بعداز مکثی گفت مامان تا چیزی مقدر خدا نباشد اتفاق نمی افتد؛ این رو من اونجا با تمام وجودم حس کردم. مامان فقط یک خواهش دارم این که اول برای دعا کن چون دست من امانت هستن. منم دعایی که مادر بزرگش توصیه کرده بود بهش دادم گفتم این دعا رو از خودت دور نکنی، دعای حفظ امام جواد، وقتی می خواست ازاین جا بره قبلش رفته بود از روی دعا کپی کرد برای تمام نیروهاش یک روز که باهاش تماس گرفتم احوالشو‌ پرسیدم. گفت: به خواست خدا و دعای که شما دادی تمام نیروها به سلامت برگشتند. 🌹 ✨🍃 🌹✨🌹✨🍃✨🍃🌹✨🌹 خاطرات مادر شهید مصطفی صدرزاده به مناسبت روز 🌸 🌹 @meslemostafaa https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1
بسم رب الشهدا🌹 خاطره ایی از مادر شهید مصطفی صدرزاده:🌹💕🌹 سال گذشته اول ماه ، مصطفی ایران بود ، داشتم تدارک ماه رمضان رامی دیدم ، زنگ در به صدا دراومد بود.☺️ گفت: چقدر دلم برای سحرهای زمان بچگی هامون تنگ شده.😔 گفتم : از موقعی که شماها رفتید من و بابا برای بیدار نمی شیم😔 احساس کردم کمی ناراحت شد، گفت: گذشته :از بلندشدن سحر, مامان نگران سلامتی شما بابا هستم.😔🌹 من از فرصت استفاده کردم گفتم باشه شما سحرها بیایید ،باهم بخوریم. ولی افسوس که همان روزهای اول ماه رمضان رفت نیامد،🌹😭 تا بعداز عید که برای، آخرین بار به پایش خورد و برگشت.😭 هزاران که دیگر فرصتی پیش نیامد تا سحری را باهم باشیم.😔🌹😔 🌹 @meslemostafaa https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1
خاطـــره📚 پرسیدند چرا به میروی؟ جواب داد : برای چه 1400 سال است که داریم روضه میگیریم! برای اینکه به ائمه و شیعیان توهین نشود! برای اینکه اصالت اسلام باید حفظ شود.... کاری که در کربلا کرد زنده نگه داشتن دین پیامبر بود و با اسلامی که معاویه علم کرده بود جنگید..✋🏻 "من که هیچ زن و بچه و همه هفت جد و آبادم فدای یه کاشی حرم بی بی زینـبۜ‌♥️" ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @meslemostafaa https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1
یکۍ از فرماندهان نقل می‌کرد : هر چند حامد جوانی ۲۵ ساله بود ، اما بسیار شجاع‌و نترس و تنها نیرویی بود كِ میتوانست مثلِ آچارفرانسه عمل کند یعنی‌هم میتوانست درتوپخانه فعالیت کند و هم به صورت زمینی. کامین را پر از مهمات می‌کرد و راه می‌افتاد ، وقتی هم می‌گفتیم داعش در یڪ کیلومترۍ ماست می‌گفت داعش چھ‌کار می‌تواند بکند ! فرماندهان رده بالا گفته‌اند حامد نیرویی بود كِ داعش از دستش در امان نبود . همرزمانش اینطور می‌گفتند کھ اگر شنیدید هزارنفر داعش در لاذقیه به درک واصل شده‌اند ، بدانید کھ پانصد نفر آنها را حامد کشته است !✌️🏻 برای همین هم حامد را با موشک‌تاو [ موشک ضدتانک ] مورد اصابت قرار دادند ..💔! 🌱 @meslemostafaa https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1
بسم رب الشهدا🌹 خاطره ایی از مادر شهید مصطفی صدرزاده:🌹💕🌹 سال گذشته اول ماه ، مصطفی ایران بود ، داشتم تدارک ماه رمضان رامی دیدم ، زنگ در به صدا دراومد بود.☺️ گفت: چقدر دلم برای سحرهای زمان بچگی هامون تنگ شده.😔 گفتم : از موقعی که شماها رفتید من و بابا برای بیدار نمی شیم😔 احساس کردم کمی ناراحت شد، گفت: گذشته :از بلندشدن سحر, مامان نگران سلامتی شما بابا هستم.😔🌹 من از فرصت استفاده کردم گفتم باشه شما سحرها بیایید ،باهم بخوریم. ولی افسوس که همان روزهای اول ماه رمضان رفت نیامد،🌹😭 تا بعداز عید که برای، آخرین بار به پایش خورد و برگشت.😭 هزاران که دیگر فرصتی پیش نیامد تا سحری را باهم باشیم.😔🌹😔 @meslemostafaa https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1
بسم رب الشهدا🌹 خاطره ایی از مادر شهید مصطفی صدرزاده:🌹💕🌹 سال گذشته اول ماه ، مصطفی ایران بود ، داشتم تدارک ماه رمضان رامی دیدم ، زنگ در به صدا دراومد بود.☺️ گفت: چقدر دلم برای سحرهای زمان بچگی هامون تنگ شده.😔 گفتم : از موقعی که شماها رفتید من و بابا برای بیدار نمی شیم😔 احساس کردم کمی ناراحت شد، گفت: گذشته :از بلندشدن سحر, مامان نگران سلامتی شما بابا هستم.😔🌹 من از فرصت استفاده کردم گفتم باشه شما سحرها بیایید ،باهم بخوریم. ولی افسوس که همان روزهای اول ماه رمضان رفت نیامد،🌹😭 تا بعداز عید که برای، آخرین بار به پایش خورد و برگشت.😭 هزاران که دیگر فرصتی پیش نیامد تا سحری را باهم باشیم.😔🌹😔 🌹 @meslemostafaa https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1
خاطـــره📚 تعریف میکرد مصطفی درگیر رفتن بود شغلی نداشت بهش میگفتم مصطفی تو زن داری بچه داری خرج و مخارج میخوان زندگیت رو داشته باش گفت خندید و گفت بابا نگران نباش میشم برات عزت میارم میشی پدرشهید..🥲♥️ 🆔 @meslemostafaa
2.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما قدر آقا را نمیدانیم! در کشورهای و؛ بدون به تصویر آقا دست نمیزنند..♥️! 🌸 🆔@meslemostafaa
14.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم رب الشهدا 🌹 پیامبر رحمت(ص): . دعای مادر از موانع اجابت دعا می گذرد.💖🙏 . 🍃مشکات الانوار:۲۷۲ دوسال پیش مرخصی اومده بود. داشتیم درمورد باهم حرف می زدیم من ازنگرانی ها و دلواپسی هام براش می گفتم. بعداز مکثی گفت مامان تا چیزی مقدر خدا نباشد اتفاق نمی افتد؛ این رو من اونجا با تمام وجودم حس کردم. مامان فقط یک خواهش دارم این که اول برای دعا کن چون دست من امانت هستن.... لطفا ادامه را در کلیپ مطالعه کنید ❤️🙏 🆔 @meslemostafaa
23.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اهل‌بيـت‌بودودوستدار بودخيـلي بهشون‌ارادت‌داشت.ازبچگي‌عاشق‌جبهه‌وجنگ‌بود. وقتي‌هم‌كه‌درهيئت به‌اصطلاح رگ‌غيرتش‌بادكردوخونش‌به‌جوش‌آمد،خيلي‌اين‌در وآن‌درزدكه‌به اعـزام‌شودامـاچون‌تك‌پسـر خانواده‌بود(وماغيرازاودودخترداريم..)خيلي‌جاها قبولش‌نمي‌كردند.ماهم‌مخالف‌رفتنش‌بوديم،امااثـر يكـي‌ازانگشتانـش‌راجاي‌من‌وانگشت‌ديـگرش‌راجاي پدرش‌روي‌برگـه‌رضايتنامـه‌زده‌بود.مثل‌بسيجي‌هاي دوران‌جنگ‌كه‌انواع‌دورزدن‌هارابراي‌جبهه‌رفتن‌انجام مي‌دادند،اوهم‌چنين‌كاري‌كرده‌بودبه‌دلیل‌برخی‌اخلاق های‌خاص،لوتی‌مسلك‌بودن،خالكوبی‌روی‌دست‌وتحول درونی‌یكباره‌تارسیدن‌به‌عرش‌اعلاء،به‌نام‌های«داداش مجید»؛«مجیدسوزوكی»و«حـُرمدافعان‌حرم»نیزیـاد می‌كنند..♥! https://eitaa.com/meslemostafaa
خاطـــره📚 تعریف‌میکرد‌مصطفی‌درگیر رفتن بود.شغلی‌نداشت‌بهش‌میگفتم مصطفی‌توزن‌داری‌بچه‌داری‌خرج‌و مخارج‌میخوان‌زنــدگیت؛ روداشته‌باش گفت خندید‌وگفت‌: بابا نگران نباش میشم‌برات‌عزت میارم‌میشی‌پدرشهید..🥲♥️! https://eitaa.com/meslemostafaa