بسم رب الشهدا🌹
بخش #چهارم از خاطرات #مادر
شهید #مصطفی_صدرزاده
مصطفی حدود #هفت سالش بود ،
نزدیک محرم ،مسجد داشت
آماده می شد، که دسته ی عزاداری آماده شود.
مصطفي رفت از عزاداران مسجد خواهش کرد که #سنج یازنجیر بزند.🌹
ازمسجد بیرونش کردن، گفتن : شما بچه هستید، نظم دسته ی عزاداری را ،بهم می ریزید .😔
#مصطفي خیلی ناراحت شد، وقتی برای من تعریف کرد ،گفت: مامان من سال دیگه خودم دسته راه می ندازم .🙏
واقعا همین شد وسال بعد باکمک برادر وپسر عموها وباقی دوستانش یک #دسته راه انداخت.🌹
از همان کودکی خوب #مدیریت می کرد،
بسیار باهوش وزیرک بود .🌹
در #یادگیری بازیها سریع بود ، افکار طرف مقابل را متوجه می شد.💐
#شهید_مصطفی_صدرزاده 🌹
#فرزندی_مثل_مصطفی
@meslemostafaa
https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1
بسم رب الشهدا 🌹
بخش #هفتم از خاطرات #مادر شهید
مصطفی صدرزاده (سید ابراهیم)
خیلی از #پدر و مادرها سن #نوجوانی فرزندانشان برایشان دوران سختی است،
ولی برای من این طور نبود. 💕🌹
مخصوصا آقا #مصطفي بسیار #مطیع و باادب بود و خیلی بیشتر از سن خودش متوجه می شد.❤️
یکی از #ویژگی_های مصطفي این بود که، همین طوری حرف کسی را
قبول نمی کرد؛
مگر اینکه در موردش تحقیق و بحث
می کرد. 🙏
خیلی باحوصله چه با #بزرگترها و یا #کوچیکترها رفتار می کرد. 👏
رعایت ادب را هیچ وقت فراموش
نمی کرد.
حواسش بود که خدایی نکره
#دل کسی را نشکند . 👏🌹
اگراحساس می کرد کسی از او رنجیده خاطر شده، تا ازدلش در نمی آورد آرام نمیشد و قرار نمی گرفت.🙏
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#فرزندی_مثل_مصطفی
@meslemostafaa
https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1
🌹
همراه با صحبتهای #مادر
شهید #مصطفی صدرزاده
مصطفی خیلی مبادی آداب بود .👏 نسبت به بزرگترها مخصوصا #پدربزرگ و #مادربزرگ ها.... اگر در روز ده بار می رفت خدمت پدر بزرگ یا مادر بزرگ ،مقید بود دستشون ببوسه و قربون و صدقشون.بشه و همیشه می گفت خداوند سایه این بزرگان از ما نگیره که مایه ی خیر و #برکت هستند .🌹👏🌹 #مصطفی از کودکی با پدربزرگش #صمیمی بود ،
هروقت کوچکترین فرصتی پیش میومد، خدمت#بی_بی و بابا می رسید 🌹
و #فاطمه را ، از کودکی یاد داده بود مثل خودش احترام بذاره به بزرگترها....
🌹 ✨🍃🌹✨🌹✨
#فرزندی_مثل_مصطفی
@meslemostafaa
https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1
بسم رب الشهدا🌹
بخش #دهم از خاطرات #مادر شهید💖
#مصطفی_صدرزاده 🌹
یکی از کارهای #فرهنگی مصطفي بردن نوجونهاش به اردو بود. 👏
همیشه از این کارش من #استرس داشتم، بهش می گفتم کار سختی است قبول مسؤلیت بچه های پراز انرژی که هر کدام به تنهای کنترلش دشوار است🙏
ولی خیلی آروم می گفت: نگران نباش توکل به #خدا هیچ اتفاقی نمی افتد.🌹
الگوی خیلی خوبی برای #نوجواهاش بود ، واقعا #دوستش داشتن وحرفش را گوش می دادن .👏
یک دفعه که بچه ها را برده بود اردو، زمانی که که به منزل برگشت ،
کلید در ورودی همراهش نبود،😔
تا اذان صبح روی پله ها نشسته بود😔 #وقتی ازش پرسیدم چرا زنگ نزدی مصطفی؟، گفت :مامان #دلم نیومد بیدارتون کنم ،🌹😔
ایستادم اذان را بگن که برای نماز بیدارمیشد بعد زنگ بزنم.👏🌹
#شهید_مصطفی_صدرزاده 🇮🇷
#فرزندی_مثل_مصطفی
@meslemostafaa
https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1
بسم رب الشهدا🌹
بخش #نهم از خاطرات #مادر 💕
#شهید_مصطفی_صدرزاده
مصطفی و نذرش🙏
زمانی که #هیئت را بنا کرد اصلا از نذرش اطلاعی نداشت.
یک روز آمد خانه و با خوشحالی گفت: #مامان یک هئیت به اسم
حضرت #عباس ( ع) زدم. 🙏
خیلی خوشحال شدم و #اشک در چشم هایم جمع شد. وقتی دید دارم گریه
می کنم با تعجب علتش را پرسید؟😔
اشک هایم را پاک کردم و گفتم: آخه تو رو نذر عمویم عباس کردم ،🙏🌹
حالا خوشحالم که این کاروکردی .
ازآنجا متوجه شدم که حسابی هوای مصطفي را دارند.🙏
برای مصطفي خیلی اتفاقهای #خطرناکی می افتاد و همیشه ختم بخیر می شد.🌹
همیشه برایم عجیب بود که چقدر #مصطفي درمعرض خطر بوده و همیشه به خیر گذشته.
کنجکاو حکمت خدا می شدم.....
حالا خوب دلیلش را می فهمم. #عمویم مصطفی را برای خاندان
آل علی علیه السلام انتخاب کرده بود.🙏🌹
#شهید_مصطفی_صدرزاده 🌹
#فرزندی_مثل_مصطفی
@meslemostafaa
https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1
بسم رب الشهدا🌹
بخش #نهم از خاطرات #مادر 💕
#شهید_مصطفی_صدرزاده
مصطفی و نذرش🙏
زمانی که #هیئت را بنا کرد اصلا از نذرش اطلاعی نداشت.
یک روز آمد خانه و با خوشحالی گفت: #مامان یک هئیت به اسم
حضرت #عباس ( ع) زدم. 🙏
خیلی خوشحال شدم و #اشک در چشم هایم جمع شد. وقتی دید دارم گریه
می کنم با تعجب علتش را پرسید؟😔
اشک هایم را پاک کردم و گفتم: آخه تو رو نذر عمویم عباس کردم ،🙏🌹
حالا خوشحالم که این کاروکردی .
ازآنجا متوجه شدم که حسابی هوای مصطفي را دارند.🙏
برای مصطفي خیلی اتفاقهای #خطرناکی می افتاد و همیشه ختم بخیر می شد.🌹
همیشه برایم عجیب بود که چقدر #مصطفي درمعرض خطر بوده و همیشه به خیر گذشته.
کنجکاو حکمت خدا می شدم.....
حالا خوب دلیلش را می فهمم. #عمویم مصطفی را برای خاندان
آل علی علیه السلام انتخاب کرده بود.🙏🌹
#شهید_مصطفی_صدرزاده 🌹
#فرزندی_مثل_مصطفی
@meslemostafaa
https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1
بسم رب الشهدا🌹
خاطره ایی از #مادر شهید #صدرزاده💕
اسفند 93بود، یک روز #مصطفی تماس گرفت ، بعداز احوال پرسی گفت:
مامان میشه یه خواهش کنم؟
امسال برای بچه های #سوری لباس وآذوقه تهیه کنی؟ 🌹
گفتم: عزیزم آخه چطوری؟
امکانش نیست....
با #بغض و #ناراحتی ادامه داد که در این جا بچه ها از گرسنگی و مریضی جلوی چشم پدر مادر دارن ازبین میرن. 😔🌹
#فقر و #ناامنی داره اینجا بیداد میکنه لعنت به جنگ،
بچه ها ازکوچکترین حقوق انسانی برخوردار نیستن 😔
وبا بغض ادامه داد که ،هر کاری میتونی برای این بچه ها انجام بده 😔
من با ناراحتی گفتم :که امکانش نیست تنها کاری که میشه کرد پول بفرستم شما تهیه کنی.
دیگه ادامه نداد ودیگر دراین مورد چیزی نگفت ومن هم پیگیر نشدم .
بعداز #شهادت_مصطفی یکی از دوستان تعریف می کرد که مصطفی با
#هزینه_خودش برای فقرای سوری #غذای_گرم و پوشاک تهیه می کرد👏🌹👏
بعد که متوجه شدم ،بهش می گفتم که چرا پولتون اینجا خرج میکنی ؟😕
گفت زن بچه من اونجا از #گرسنگی
نمی میرن ولی ،اینا اینجا دارن ازبین میرن ....👏🌹👏
مصطفی بسیار #رشید و #نترس درمیدان جنگ با دشمنان بود و بسیار #دل_مهربون و کوچکی برای بچه هاو محرومین داشت👏😔👏
و این ویژگی بارز مصطفی بود .....
#شهید_مصطفی_صدرزاده 🌹
#فرزندی_مثل_مصطفی
@meslemostafaa
https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1
بسم رب الشهدا🌹
خاطرات #مادر شهید #صدرزاده❤️
#سبک_زندگی_مصطفی
مصطفی ازسن پانزده سالگی
ارادت عجیبی به بزرگان دین پیداکرده بود👏
درباره این #بزرگان تحقیق می کرد
و همیشه درموردشون در منزل صحبت بود🌹
آن قدر بهشون #علاقه مند شده بود ،
که روی #کمد_شخصیش عکس هاشون رو زده بود ،☺️
یادمه نزدیک عید بود میخواستم کمدشو مرتب کنم ،
ازم خواهش کرد که مواظب عکس های روی کمد باشم ❣
برام جالب بود در سنی که معمولا
بچه ها،
از فوتبالیستها ویا هنرمندان الگو برداری میکنن،
ولی مصطفی عکس #مراجع_دینی رو
به در کمدش زده بود👏🌹👏
#مذاکره #ایران
🆔@meslemostafaa
فرزندی مثل مصطفی
#دلتنگے_شهدایے 🕊🌿 _ چہجوری کم نمیاری؟! + من هر دفعہ زمین خوردم، شھدا تا کمر خم شدن دست دراز ڪردن
بسم رب الشهدا🌹
خاطرات #مادر شهید #صدرزاده❤️
#سبک_زندگی_مصطفی
مصطفی ازسن پانزده سالگی
ارادت عجیبی به بزرگان دین پیداکرده بود👏
درباره این #بزرگان تحقیق می کرد
و همیشه درموردشون در منزل صحبت بود🌹
آن قدر بهشون #علاقه مند شده بود ،
که روی #کمد_شخصیش عکس هاشون رو زده بود ،☺️
یادمه نزدیک عید بود میخواستم کمدشو مرتب کنم ،
ازم خواهش کرد که مواظب عکس های روی کمد باشم ❣
برام جالب بود در سنی که معمولا
بچه ها،
از فوتبالیستها ویا هنرمندان الگو برداری میکنن،
ولی مصطفی عکس #مراجع_دینی رو
به در کمدش زده بود👏🌹👏
🌹🌹🌹🌹🕊🕊🕊🌹🌹🌹🌹
@meslemostafaa
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌺ساعت دو بامداد روز چهارشنبه
19شهریور 1365 مصادف با 5محرم الحرام
در بیمارستان والفجر شهرستان #شوشتر چشم
به جهان گشود.😊 زمانی که از پرستار سؤال کردم سالمه، گفت: بله بسیارسالم و سرحال.
گفت :می خوای بدونی پسره یا دختر؟
گفتم :هرچی باشه خداروشکر 🌹 همین که سالمه ممنونشم، ان شاء الله عاقبت بخیر بشه.🌹❣ گفت: یه#پسر_پیشانی_بلند، معلومه که عاقبت بخیره. گفتم ان شاء الله....🌹 و پرستار گذاشتش در آغوش من،
وقتی با دقت نگاهش کردم ، روی دستش یه #کبودی بود.😔 با نگرانی پرسیدم ضربه خورده؟! گفت : نه این علامته،
دست #سفید_کوچکش را مرتب بوسه می زدم.
پرستار گفت اسمشو چی میذاری؟
گفتم: اسمی که برازنده اش باشه ، این سرباز امام زمانه (ع). 🌹
پرستار با حالت اعتراض گفت: دعا کن
این جنگ زود تمام بشه، که دیگه نیاز به
سرباز نباشه تا این بچه ها برن جنگ.😔 گفتم: ان شاء الله
به امید روزی که شاهد هیچ گونه ظلم وبی عدالتی و جنگ و خونریزی در دنیا نباشیم؛🌹 و این زمانی محقق می شود که ،
#منجی عالم بشریت حضرت بقیه الله ظهور فرماید، ان شاء الله.
اللهم عجل لولیک الفرج🌹
❤️خاطرات #مادر شهید مصطفی صدرزاده
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#سید_ابراهیم
#امام_جواد
#شهادت_امام_جواد
@meslemostafaa🕊
همراه با صحبتهای #مادر :💕
همیشه از #خدا خواستم بهترینها و #شایسته_ترین ها قسمت #مصطفی بشه👏
ولی ازاین غافل بودم که رسیدن #مصطفی به این درجه و مقام باعث رنج #فراق ست برایمان،😔
تنها چیزی که میتونه باعث آرامش ما بشه،
امید به #دستگیری و #شفاعت مصطفی در اون دنیا ست..😔💕😔
#شهید_مصطفی_صدرزاده 🌹
صحبتهای مادر شهید مصطفی صدرزاده 👆
#فرزندی_مثل_مصطفی
https://eitaa.com/meslemostafaa