eitaa logo
مرکز فقهی امام محمدباقر علیه‌السلام
606 دنبال‌کننده
458 عکس
55 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰یادداشت محقق ✅ وثاقت ابراهیم بن اسحاق احمری نهاوندی 🔸`«ابراهیم بن اسحاق احمری نهاوندی» یکی از راویانی است که نام وی در سند روایات متعدد به خصوص در کتاب کافی شریف قرار گرفته است. از این رو اثبات وثاقت وی دارای اهمیت است. 🔹 وی در فهرست نجاشی، فهرست و رجال شیخ طوسی و رجال منسوب به ابن‌غضائری تضعیف شده است؛ ولی از تعابیری مثل «في مذهبه ارتفاع» استفاده می‌شود که این تضعیفات، به گونه‌ای از غلو اشاره دارد و از این‌رو، چندان اعتبار ندارد. افزون بر این، می‌توان گفت ایشان ثقه است و تضعیف وی در برخی کتب، به جهت عدم وثاقت نیست؛ زیرا: 🔸 اشخاصی کتاب او را نقل کرده‌اند که از اجلّاء بسیار والامقام هستند. 🔹 همچنین با وجود اینکه «محمد بن احمد بن یحیی» از ابراهیم بن قاسم مکرّر حدیث نقل کرده است، شیخ صدوق و استاد ایشان ابن‌ولید، وی را در مستثنیات کتاب نوادر الحکمه ذکر نکرده‌اند. 🔸 ابن‌غضائری هم گرچه نسبت غلو و تخلیط به او داده، اما تعبیرِ «یروي الصحیح و السقیم» را نیز دربارۀ او به کار برده که از آن استفاده می‌شود که سایر روایات وی که دارای مضامین غلوآمیز نیست، مورد پذیرش او است. 📌 متن کامل این نوشتار را اینجا بخوانید: https://B2n.ir/y35023 --- 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام 🌐https://m-feqhi.ir/ 🆔@mfeqhi
🔰یادداشت محقق ✅ کیفیت جمع بین موضوعیت خوف و عدم ترتب احکام بر آن 🔸در آیه شریفه «وَ اللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ»، احکام موعظه، کناره‌گیری از هم‌بستری و کتک زدن بر «وَ اللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ» قرار داده شده است؛ یعنی موضوع این احکام، خوف است و با تحقق خوف باید بار شوند، در حالی‌که بالاتفاق مادامی که نشوز محقق نشده باشد این احکام بار نمی شود. مفسران و فقیهان برای حل این مشکل، تصرفاتی در آیه کرده‌اند که خلاف ظاهر به نظر می رسد. در این نوشتار درصدد نقد این تصرفات و ارائه راهی برای حل مشکل مذکور هستیم. 📌 متن کامل این نوشتار را اینجا بخوانید: https://B2n.ir/h38843 ____ 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام 🌐https://m-feqhi.ir/ 🆔@mfeqhi
🔰یادداشت محقق ✅ استقرار حج در صورت تعدد کاروان و تأخیر در همراهی کاروان اول 🔸 اگر چند کاروان راهی سفر حج باشند و مستطیع با اینکه وثوق به تمکن از همراهی کاروان اول و ادراک حج را داشته باشد، منتظر کاروان دوم شود و به هر دلیلی موفق به درک حج نشود، آیا حج بر او مستقر می شود یا خیر؟ مرحوم سید فرموده مستقر می شود مگر اینکه معلوم شود که کاروان اول هم حج را درک نکرده است. مرحوم آقای گلپایگانی به کلام سید حاشیه زده که مستقر نمی شود؛ مگر اینکه معلوم شود که در صورت همراهی با کاروان اول حج را درک می کرد. در این نوشتار درصدد بررسی صحت و سقم حاشیه مرحوم آقای گلپایگانی هستیم. 1️⃣ مرحوم سید در مسئله دوم مقدمات سفر حج فرموده: پس از استطاعت، اگر درک حج متوقف بر مقدماتی باشد، مبادرت به تهیه آنها واجب است تا در همان سال استطاعت، حج را درک کند؛ لذا اگر برای رفتن به حج، کاروان های متعددی بود و مستطیع قادر بود با هرکدام از آنها راهی شود، باید کاروانی را انتخاب کند که از جهت رسیدن به مکه و سالم رسیدن اوثق از بقیه باشد. بنابراین اگر حج را به تأخیر انداخت و با کاروان اول نرفت و موفق به درک حج نشد، حج بر او و اجب می شود؛ ولو بخاطر تأخیرش گنهکار نیست؛ مگر اینکه کشف شود که اگر با کاروان اول هم می رفت حج را درک نمی کرد. 2️⃣ مرحوم آقای گلپایگانی به فراز اخیر حاشیه‌ای زده است که به نظر وارد نیست، ایشان فرموده: «بل لا يحكم بالاستقرار إلّا إذا تبيّن إدراكه لو سار معهم»[3]، یعنی حج استقرار پیدا نمی کند مگر اینکه کشف شود که اگر با کاروان اول می رفت حج را درک می کرد. 3️⃣ فرمایش مرحوم آقای گلپایگانی از این جهت قابل مناقشه است که خود شما در جایی که فقط یک کاروان است قائلید که باید با آن حرکت کند و لازم نیست علم داشته باشد که حج را درک می کند یا خیر؟ حال یا به دلیل اصالة السلامة یا روایاتی که می‌گوید اگر کسی حج را به جا نیاورد حج مستقر می شود و دین است؛ چه‌اینکه از این روایات فهمیده می شود اطمینان به سالم رسیدن لازم نیست؛ زیرا هیچ اطمینانی در مورد این روایات وجود ندارد که اگر مستطیع با کاروان حرکت می کرد حتما حج را درک می کرد. 4️⃣ علاوه بر اینکه در اینگونه موارد، چگونه کشف می کنید مستطیع اگر با کاروان اول حرکت می کرد به سلامت می رسید تا حکم به استقرار حج شود؟ لذا یا باید قائل به عدم استقرار در اینگونه موارد شوید یا به همان اصالة السلامه و روایات اکتفا کنید و بگویید با وجود آن، حجت تمام است و حج مستقر است. 📌 متن کامل این نوشتار را اینجا بخوانید: https://B2n.ir/w65636 ____ 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام 🌐https://m-feqhi.ir/ 🆔@mfeqhi
📖 چرا در آیۀ 22 سوره نساء قید «من النساء» آمده است؟ آیه «وَلاَ تَنْكِحُوا مَا نَكَحَ آبَاؤُكُمْ مِنَ النِّسَاءِ» (نساء: 22) به ما می‌گوید: ازدواج با زنانی که پدرانتان با آنها ازدواج کرده‌اند، حرام است. اما چرا قید «من النساء» در این آیه ذکر شده؟ 🔍 نکات کلیدی: 1️⃣ این قید جنبه احترازی ندارد، بلکه برای تعمیم حکم است. 2️⃣ تحریم شامل همه زنان می‌شود، چه نزدیک باشند و چه دور، حتی اگر پدر با دختری خردسال ازدواج کرده باشد. 3️⃣ ازدواج با کنیزانی که پدر با آنها ازدواج کرده است نیز حرام است، حتی اگر این ازدواج نادر باشد. 4️⃣ این قید شبهات را برطرف می‌کند و نشان می‌دهد که تحریم فقط محدود به مادران یا زنان بسیار نزدیک نیست. 💡 نکته مهم: تعبیر «نکح من» به عقد نکاح اشاره دارد، نه به رابطۀ جنسی بدون عقد. بنابراین، حرمت ازدواج با کنیزانی که پدر بدون عقد با آنها رابطه داشته است، از این آیه ثابت نمی‌شود. 👈دقت در معنای این آیه نشان‌دهندۀ دقت و ظرافت شرع مقدس در بیان احکام است. 📌برای آگاهی بیشتر از این بحث پیشنهاد می‌کنیم بحث زیر را که برگرفته از جلسات عصر آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی است بخوانید: وجه ذکر قید «من النساء» در آیه 22 سورۀ نساء 🔗https://B2n.ir/p97978 ____ 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام 🌐https://m-feqhi.ir/ 🆔@mfeqhi
🔍 ریشه‌های تاریخی یک بحث اصولی 📖 در بحث «اجتماع امر و نهی» در دانش اصول، به این پرسش پرداخته می‌شود که اگر مأموربه و منهی‌عنه در یک مورد جمع شده باشد، وظیفهٔ مکلف چیست؟ 📝به نظر می‌رسد عمار ساباطی، از فقیهان متقدم، به امتناع اجتماع امر و نهی باور داشت. این باور او در روایتی از امام صادق (ع) دیده می‌شود، که در آن دربارهٔ نجس بودن ابزار آهنی و لزوم مسح با آب پیش از نماز سخن به میان آمده است. 🖋 شیخ طوسی این روایت را نقل کرده، اما آن را به عنوان یک نظر شاذ (نادر) دانسته و به جای نجاست و وجوب طهارت، آن را به استحباب تفسیر کرده است. همچنین احتمال داده شده که بخشی از روایت، نظر شخصی عمار باشد، نه سخن مستقیم امام. 📜 در هر حال، این بحث نشان می‌دهد که احتمالاً ریشه‌های امتناع اجتماع امر و نهی به قرن دوم هجری بازمی‌گردد. 📚 بحث بیشتر در این رابطه را در این مقاله بخوانید: سوسوهای امتناع اجتماع امر و نهی در قرن دوم https://B2n.ir/f36840 ____ 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام 🌐https://m-feqhi.ir/ 🆔@mfeqhi
📚 تحلیل اصل کلی در ظهورات امر و تطبیق آن بر مسئلۀ نماز با لباس نجس 🔍 اصل کلی: در فهم ظهورات امر (دستورات شرعی)، یک قاعده وجود دارد: 🔸اگر امر به چیزی خلاف طبع و سخت تعلق بگیرد (مثل برهنه شدن در نماز)، ظهور در تحریص و تشویق دارد، نه وجوب. 🔹اما اگر امر به چیزی مطابق میل و عادت تعلق بگیرد (مثل نماز خواندن با لباس نجس)، ظهور در جواز و ترخیص دارد، نه وجوب. 🔆مثال ساده: فرض کنید کسی از شما بپرسد: «این سیب را بخورم یا نه؟» و شما پاسخ دهید: «بخور!» این جمله گرچه به شکل امر بیان شده، اما ظهور در وجوب ندارد؛ بلکه معنایش این است: «مانعی ندارد، بخور!» اینجا امر در مقام ترخیص است، نه الزام. تطبیق بر مسئلۀ نماز با لباس نجس: ۱. امر به نماز برهنه: برهنه شدن برای نماز خلاف عادت و طبع است. بنابراین، این امر ظهور در تحریص و تشویق دارد، نه وجوب. یعنی نماز برهنه مستحب است، نه واجب. ۲. امر به نماز با لباس نجس: نماز خواندن با لباس نجس مطابق عادت است (چون مردم معمولاً ترجیح می‌دهند با لباس نماز بخوانند). بنابراین، این امر ظهور در جواز و ترخیص دارد، نه وجوب. یعنی نماز با لباس نجس جایز است، نه واجب. نتیجه: این دو امر (نماز برهنه و نماز با لباس نجس) دو مصداق از واجب نیستند. یکی ترخیص (نماز با لباس نجس) و دیگری ترغیب (نماز برهنه) است. بنابراین، مکلف مخیر است: اگر بخواهد، با لباس نجس نماز بخواند (جواز). اگر بخواهد، برهنه نماز بخواند (استحباب). 🕌 این تحلیل نشان می‌دهد چگونه اصول فقهی در فهم روایات و احکام شرعی به کار می‌آیند و به حل تعارضات کمک می‌کنند. برای اطلاعات بیشتر این مقاله را بخوانید: 📝وظیفه مصلی در صورت انحصار لباسش در لباس متنجس 🔗https://B2n.ir/t62311 ——- 🌐 مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام 🌐 https://m-feqhi.ir/ 🆔 @mfeqhi
📌📚 تمایزات فقهی و روانشناختی «کثیرالشک» و «وسواسی» تفاوت‌های بنیادین در منابع فقهی ۱. کثیرالشک (طبق دیدگاه آیت‌الله خویی): در شک‌های مرتبط با اجزای نماز (مانند تعداد رکعات) به شک خود اعتنا نمی‌کند. در شک‌های مربوط به اصل نماز یا شرایط آن، باید به شک توجه کند. ۲. وسواسی: حتی در شک درباره اصل عمل عبادی (مانند اقامه نماز) نیز به شک خود اعتنا نمی‌کند. تحلیل روانشناختی تمایزات ▪️ کثیرالشک: نقص در حافظه عملی (Failure in procedural memory): فرد عمل را فراموش می‌کند، حتی با تکرار آن. مثال: شک در تعداد رکعاتِ نمازِ خوانده‌شده. ▪️ وسواسی (با تأکید بر یافته‌های شناختی): اختلال در پردازش احتمالات (Probability weighting bias): با وجود آگاهی کامل از انجام عمل، احتمال خطای ناچیز را پررنگ می‌بیند. مثال: شستن مکرر دست با وجود اطمینان از طهارت. تشبیه بالینی: مشابه مادرانی که با شنیدن خبر خطر، احتمال آسیب به فرزند را بیش‌ از حد برآورد می‌کنند. نتیجه‌گیری پژوهشی وسواس فقهی: تمرکز بر احتمالات نامحتمل (حتی با وجود شواهد قطعی). کثیرالشک: ضعف در تثبیت حافظه‌ای اعمال. 🔆 متن کامل مقاله را اینجا بخوانید: https://B2n.ir/ee9162 ——- 🌐 مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام 🌐 https://m-feqhi.ir/ 🆔 @mfeqhi
نحوه دخالت قصد اقامت ده روز در قصر و تمام 📌 مسئله: اگر مسافری قصد اقامت ده روز یا بیشتر در مکانی را کند، ولی پس از خواندن یک نماز چهاررکعتی منصرف شود، نمازهای بعدی را باید تمام بخواند. اما اگر پیش از اقامه نماز چهاررکعتی از نیت خود عدول کند، نمازها را شکسته می‌خواند. 🔹 پرسش اساسی: تکلیف واقعی فرد پیش از عدول و خواندن نماز چهاررکعتی چیست؟ اگر شخصی (مثلاً تارک‌الصلاة) قصد اقامت کند و پس از چند روز از نیت خود برگردد، آیا قضای نمازهایش را باید تمام یا قصر بخواند؟ ________________________________________ تحلیل فقهی با سه احتمال: 1️⃣ احتمال نخست (قصد به‌تنهایی موجب وجوب تمام نیست): • وجوب نماز تمام منوط به تحقق واقعی اقامت ده روز است، نه صرف قصد. • اگر فرد قبل از خواندن نماز چهاررکعتی منصرف شود، حکم واقعی او قصر است. • اما اگر یک نماز چهاررکعتی خوانده باشد، شارع آن را پذیرفته و نمازهای بعدی را تمام واجب می‌کند. 📖 شاهد روایی: در روایات، هم قصد اقامه و هم تحقق ده روز معتبر شمرده شده‌اند (مانند مسافت هشت فرسخ در سفر). ________________________________________ 2️⃣ احتمال دوم (تخییر بین تمام و قصر در صورت عدم تحقق ده روز): • اگر ده روز واقعاً محقق نشود، فرد در مرحله ثبوت مخیر است بین خواندن نماز تمام یا قصر. • اما اگر یک نماز چهاررکعتی بخواند، بقیه نمازها تمام خواهد بود. ⚖️ نقد: هرچند به این نظر صراحتاً فتوا داده نشده، ولی نفی هم نشده است. ممکن است حکم واقعی همان قصر باشد. ________________________________________ 3️⃣ احتمال سوم (وجوب تمام با نفس قصد، حتی بدون عمل): • صرف قصد اقامت ده روز موجب وجوب نماز تمام می‌شود، حتی اگر عملاً اقامت نکند. • بنابراین، قضای نمازها نیز باید تمام باشد. ________________________________________ جمع‌بندی: به نظر می‌رسد احتمال اول وجیه‌تر باشد؛ زیرا: • روایات هم قصد و هم تحقق ده روز را شرط دانسته‌اند. • اگر ده روز محقق نشود و فرد نماز چهاررکعتی نخوانده باشد، تکلیف واقعی او قصر است. 📌 متن کامل این مقاله را اینجا بخوانید: https://B2n.ir/ts7052 ——- 🌐 مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام 🌐 https://m-feqhi.ir/ 🆔 @mfeqhi
«معروف» در طلاق: اصلی برای کرامت در خانواده واژه «معروف» در اسلام، مفهومی کلیدی با نقش محوری در تنظیم روابط اجتماعی و خانوادگی است که در قرآن کریم نیز در موضوعات مهمی چون امر به معروف و نهی از منکر و حقوق زناشویی و طلاق به آن اشاره شده است. این مفهوم تضمین‌کننده حفظ حقوق و کرامت افراد در خانواده است. معروف از نگاه لغت و اصطلاح در لغت: «معروف» از ریشه «عرف»، به معنای شناخته شده و آنچه مایه آرامش نفس است. هر کار پسندیده‌ای که عقل یا شرع آن را نیکو بشمارد، معروف است. در اصطلاح فقهی: معمولاً به دو معنا به کار می‌رود: آنچه عقل و شریعت تأیید می‌کنند. آنچه در جامعه به عنوان عرف و رسوم مقبول است. 👈 در آیات طلاق، بیشتر معنای اول (تأیید شرعی و عقلی) مدنظر است، اما در مواردی مانند «متاع معروف»، عرف جامعه نیز ملاک است. نقش «معروف» در پایان عدّه طلاق آیه شریفه «الطَّلاَقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ» (طلاق دو بار است پس از آن به معروف نگاه داشتن است يا به نیکی رها کردن) نقش محوری در این زمینه دارد. این آیه به مرد اختیار می‌دهد که پس از طلاق، یا با «معروف» همسرش را نگه دارد یا با «احسان» او را رها کند. تفسیرهای مختلف از «امساک بمعروف»: 1️⃣- بازگشت در عدّه با نیت بقای زندگی: بسیاری از مفسران و فقها معتقدند این عبارت به معنای رجوع در زمان عدّه است. «معروف» در اینجا یعنی مرد در رجوعش قصد ادامه زندگی زناشویی را داشته باشد و از سوءاستفاده از حق رجوع برای آزار و اذیت زن خودداری کند. 2️⃣- ازدواج مجدد با نیت عدم اضرار: برخی دیگر مانند آیت‌الله خوئی، این آیه را مربوط به ازدواج مجدد پس از دو طلاق می‌دانند. در این صورت، «معروف» به معنای نگاه داشتن زن بدون قصد ضرر رساندن به اوست که به پرداخت نفقه (هزینه زندگی) تفسیر شده است. 3️⃣- زندگی متعارف در دوران زوجیت: تفسیر مورد ترجیح در این بحث، آیه را ناظر به آغاز دوران زوجیت پس از طلاق دوم می‌داند. در این دیدگاه، «معروف» یعنی مرد باید با زن زندگی متعارف شرعی و عرفی داشته باشد، شامل تأمین نفقه و تمتعات جنسی. اگر مرد توانایی این زندگی را ندارد، باید با طلاق سوم به این رابطه پایان دهد تا زن در سختی نباشد. در هر حال، «معروف» به عنوان یک اصل اساسی، تضمین‌کننده رعایت انصاف، حقوق و کرامت انسانی در یکی از حساس‌ترین مراحل زندگی زناشویی است. 📌 متن کامل این یادداشت را اینجا بخوانید: https://B2n.ir/je7809 ——- 🌐 مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام 🌐 https://m-feqhi.ir/ 🆔 @mfeqhi
بررسی بطلان عدم اعتبار مسافت در قصر نماز مسافر ⁉️ مسئله: مرحوم سید یزدی (ره) در ابتدای کتاب شریف «العروة الوثقی»، مسافت را یکی از شروط قصر نماز مسافر می‌داند. اما مرحوم کاشف‌الغطاء در حاشیه بر این کتاب، فقط قصد مسافت را شرط دانسته و معتقد است خود مسافت شرط نیست. 🤔 منشأ این اختلاف چیست؟ مرحوم کاشف‌الغطاء نظر خود را بر اساس صحیحه زراره بنا کرده است؛ روایتی که در آن شخصی قصد هشت فرسخ می‌کند و پس از خواندن نماز قصر در بین راه، از ادامه مسیر منصرف می‌شود، اما امام (ع) نماز او را صحیح می‌دانند. از نظر ایشان، اگر مسافت شرط بود، باید به صورت "شرط متأخر" محقق می‌شد تا نماز صحیح باشد. 🔍 پاسخ به استدلال کاشف‌الغطاء: استدلال ایشان از دو جهت محل تأمل است: 1️⃣ قاعده تفضل شارع: در موارد متعددی، شارع مقدس به جهت تفضل، امر انجام شده به صورت جاهلانه را صحیح می‌شمارد (مانند جاهلانه اخفات کردن در موضع جهر). در این مورد نیز، صحت نماز قصر به دلیل تفضل شارع است، نه به دلیل عدم اشتراط مسافت. اگر مسافت شرط نبود، فردی که از قصد خود عدول کرده، باید نماز قضای خود را نیز شکسته می‌خواند، در حالی که چنین نیست. 2️⃣ تعارض روایات: در برابر روایاتی که به قصد مسافت اشاره دارند، روایات دیگری نیز وجود دارند که مسافت را به عنوان شرط معتبر دانسته‌اند؛ مانند روایاتی که «برید» (چهار فرسخ) را موضوع قصر قرار داده و فرموده‌اند: «القصر فی برید»، بدون اینکه به قصد اشاره‌ای کنند. ✅ نتیجه: بنابراین، استدلال مرحوم کاشف‌الغطاء مبنی بر عدم اشتراط مسافت، ناتمام به نظر می‌رسد و هر دو شرط (قصد مسافت و طی مسافت) برای قصر نماز لازم است. ——- 🌐 مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام 🌐 https://m-feqhi.ir/ 🆔 @mfeqhi
📌 تأملی بر اصل «استخدام» در علوم بلاغی و تفسیر 🔹 اصطلاح «استخدام» به عنوان یکی از محسنات بدیع در ادبیات عربی مطرح شده و در مباحث فقهی و تفسیری نیز برای توجیه برخی آیات و روایات مورد استناد قرار می‌گیرد. با این حال، بررسی دقیق‌تر نشان می‌دهد که این اصل نادرست و خلاف ذوق و طبع عرفی است و مواردی که ادعا شده، بدون این اصل نیز قابل توجیه هستند. 🔹 چالش‌های اصلی استخدام: نادرستی استخدام ناشی از این فرض است که لفظِ مرجع ضمیر، ابتدا به‌طور مطلق استعمال شود، اما ضمیر در بازگشت، فقط بخشی از مصادیق آن اطلاق را دربرگیرد. این شیوه استعمال، کاملاً غیرعرفی و غیرمنطقی است. 🔹 راهکارهای بدیل و دقیق‌تر: به جای تمسک به اصل سست «استخدام»، می‌توان موارد ادعایی را با سه بیان دقیق‌تر تحلیل کرد: ۱. قرینه ذیل: معنای اراده‌شده از ضمیر، خود قرینه‌ای برای تخصیص لفظ مرجع در همان استعمال اول است. ۲. حمل بر معنای متعارف: لفظِ مرجع از ابتدا به معنای متعارف خود به‌کار رفته است، نه معنای مطلق. ۳. طبیعت مهمله: موضوع، یک «طبیعت مهمله» (کلی) است که احکام مختلف بر افراد متفاوت آن بار شده است؛ لذا اختلافی در مستعمَلٌ‌فیه (موضوع استعمال‌شده) وجود ندارد. 🔹 نتیجه‌گیری: اعتبار یافتن «استخدام» در حوزه‌های علمیه، بیشتر ریشه در ترسیخ ذهنی و آموزش‌های ابتدایی دارد تا استناد به برهان محکم ادبی. با نقد موشکافانه، این اصل بی‌پایه تلقی می‌شود و موارد ادعایی آن به راحتی قابل توجیه هستند. 📌 متن کامل این یادداشت را اینجا بخوانید: https://B2n.ir/ws3218 🔗 ——- 🌐 مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام 🌐 https://m-feqhi.ir/ 🆔 @mfeqhi
📚 تحلیل رویکرد محقق کلینی در باب مسافت شرعی سفر مرحوم کلینی در کتاب گرانسنگ «الکافي» در باب نماز مسافر، تنها به نقل روایات «اربعة فراسخ» اکتفا کرده و روایات «ثمانیة فراسخ» را ذکر ننموده است. در تبیین این رویکرد، سه احتمال فقهی قابل طرح است: 1️⃣ احتمال اول: بیان کمترین مقدار مسافت بر اساس این دیدگاه، مقصود کلینی بیان کمترین مسافتی است که مبدأ قصر شمرده می‌شود. جمع بین ادلۀ ذهاب چهار فرسخ و هشت فرسخ به این صورت تبیین می‌شود که با توجه به متعارف بودن بازگشت در سفرها، ذکر هشت فرسخ ناظر به مسافت کل رفت و برگشت است. 2️⃣ احتمال دوم: بیان مسافت متعارف سفر (مختار صاحب جواهر) این دیدگاه که از جواهر الکلام استنباط می‌شود، حاکی از آن است که محقق کلینی در مقام بیان سفرهای متعارف بوده است. از آنجا که سفرهای متعارف شامل بازگشت هستند، اقل مسافت متعارف (چهار فرسخ رفت + چهار فرسخ برگشت) ملاک قرار گرفته است. 3️⃣ احتمال سوم: ترجیح روایات اربعه فراسخ به دلیل تعارض در این احتمال، کلینی روایات اربعة فراسخ را به دلایلی چون مخالفت با عامه یا موافقت با عموم آیۀ «إِذَا ضَرَبْتُمْ فِی الْأَرْضِ» ترجیح داده است. مؤید این نظر، نقل نشدن ذیل روایت چهار فرسخ توسط کلینی است که در علل الشرایع صدوق آمده است. 📖 این تحلیل نشان‌دهنده عمق نگاه فقهی محدثان بزرگی چون کلینی در گزینش و تنظیم روایات است. 📌 متن کامل این یادداشت را اینجا بخوانید: https://www.B2n.ir/jf4324 🔗 ——- 🌐 مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام 🌐 https://m-feqhi.ir/ 🆔 @mfeqhi