eitaa logo
روان شناسی میگنا 📶
2.3هزار دنبال‌کننده
552 عکس
111 ویدیو
12 فایل
اخبار و‌ مطالب روز روان شناسی در ایتا کپی مطالب ممنوع سایت: WWW.MIGNA.ir کانال میگنا در تلگرام https://t.me/mignaChannel
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 تحلیل وضعیت سلامت روان ایرانیان/ نیاز جامعه به ۵۱۲ هزار روانشناس میگنا- دكتر به مسائلی همچون وضعیت جامعه ایران، کمبود نیروهای متخصص حوزه نسبت به استاندارد جهانی، عوامل موثر در بروز پدیده «روانشناسان زرد»، تاثیر مسائل روانی در بروز اعتیاد و نبود پیمایش دقیق برای بررسی وضعیت سلامت روان مردم و دیگر چالش‌های حوزه سلامت روان اشاره کرد. معاون پژوهشی سازمان نظام روان‏شناسی و مشاوره کشور در ابتدای این گفت‌وگو ضمن تحلیل وضعیت روان جامعه ایرانی، «اضطراب» را مهمترین چالش امروز سلامت روان مردم این کشور دانست و بیان کرد: برای فهم علت اضطراب در جامعه، نیاز به کار مطالعاتی عمیق و علمی نیست؛ وضعیت اقتصادی و تورم و گرانی و تغییر قیمت کالاها و خدمات مورد نیاز مردم همگی علت این موضوع هستند. اگر با رویکرد علمی نیز گریزی به این مسئله داشته باشیم می‌بینیم که درگیری مردم در فضای رسانه‌های نوین ارتباطی عامل فزاینده است،‌ زیرا رسانه‌های نوین ارتباطی که اطلاعات کذب زیادی درون خود پرورش می‌دهند به معضل روانی جامعه دامن می‌زنند. درتاج یکی از ضعف‌های کاری وزارت بهداشت را بی‌توجهی نسبت به پیمایش دقیق برای بررسی وضعیت سلامت روان مردم عنوان کرد و گفت: سازمان نظام و مشاوره کشور آمادگی خود را برای تحقق این مهم به وزارت اعلام می‌کند تا در صورت پیش‌بینی بودجه لازم، این خلاء آماری و مطالعاتی را برطرف کند. بنابر اظهارات این ، سلامت روان ابعاد گسترده‌ای دارد و رفع برخی از مصادیق آن همچون خشونت متبلور در جامعه، به هم ریختگی‌های روحی و روانی متظاهر، ، افسردگی و اضطراب نیاز به همت و همیاری همه دستگاه‌های مسئول و مردم دارد. در این صورت است که می‌توان گفت در زمینه ، کلام را به عمل تبدیل کرده‌ایم. درتاج در ادامه نسبت به کمبود نیروهای متخصص حوزه روان نسبت به استاندارد جهانی ابراز نگرانی کرد و افزود: بر اساس استانداردهای جهانی، به ازای هر ۵۰ خانوار باید یک روانشناس در کشور ارائه کند. طبق تخمین مرکز آمار ایران در حاضر جمعیت ایران از مرز ۸۳ میلیون نفر با حدود ۲۵.۶۰۰ خانوار گذشته است و این یعنی به ۵۱۲ هزار روانشناس و مشاور نیاز داریم، این درحالیست که هم‌ اکنون ۶۰۰۰ روانشناس و مشاور در کشور پروانه فعالیت دارند و این فاصله بسیار زیاد است. هر چند حدود ۳۰ هزار نفر نیز در نوبت دریافت پروانه فعالیت هستند. 🔶 کمبود ۲۲۰ هزار روانشناس و مشاور در مدارس بنابر اظهارات این عضو شورای مرکزی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور، بر اساس استانداردهای جهانی نیز باید هر مدرسه از وجود یک مشاور و یک روان شناس بهره‌مند باشد. طبق آمارهای موجود ۱۲۰ هزار در کشور وجود دارد و این یعنی ۲۴۰ هزار نفر روان‌شناس باید در حیطه و فعالیت کنند، این درحالیست که در حال حاضر حدود ۲۰ هزار نفر در این زمینه به فعالیت مشغول‌اند که صلاحیت‌های علمی و تخصصی برخی از آنها نیز محل تشکیک و نیازمند بررسی است. درتاج با اشاره به اینکه نیروی انسانی، به ویژه جمعیت جوان به عنوان یکی از جلوه‌های قدرت و توانمندی در هر کشور محسوب می‌شوند،‌ تاکید کرد: جوانان در راهبرد رشد و توسعه و در چشم‌انداز هر جامعه عاملی تعیین‌کننده و جزو سرمایه‌های ملی محسوب می شوند که باید در حفظ سلامتی و نحوه تعلیم و تربیت آنها تلاش‌های لازم صورت گیرد...... مشروح گفت و گو در لينك زير http://www.migna.ir/news/48627/preview/👇👇👇
🔶 تهران، در صدر بیماری‌های روانپزشکی میگنا- یوسف فکور عضو هیات موسس انجمن سلامت روان کشور گفت: در بین بیماری های مختلف روانپزشکی طبق بررسیهای پیمایشی افسردگی و اضطراب بیشترین بیماری شناخته شده هستند. وی اظهار داشت: طبق آمار های وزارت بهداشت رتبه بیماری های حتی از سرطان و تصادفات هم بیشتر است و رتبه اول را پیدا کرده است و جز چند بیماری خط اول است و در بین بیماری های مختلف روانپزشکی طبق بررسی های پیمایشی و بیشترین شناخته شده هستند. مشاور روانپزشکی بیمارستان رازی، ادامه داد: در حال حاضر رشته تنی در کشورهای مختلف ایجاد شده و در کشور ما حدود یک دهه است که در جامعه ایجاد شده است بیماری های این رشته متاثر از روان و جسم است و اثرات متقابل روان بر جسم فرد و بر جامعه است. به طور مثال موارد بسیاری داشتیم که دستگاه گوارش، تناسلی، تیروئید، مفاصل بر اساس فشار روانی و استرس کارکرد خودش رو از دست می دهد......👇👇👇 http://www.migna.ir/news/48632/preview/
🔶 کشف ارتباط خارش پوست با اختلالات روانی! میگنا- در این آزمایش بیش از یک هزار و 300 نفر که هیچ بیماری پوستی نداشتند، به عنوان گروه کنترل به کار گرفته شدند و اطلاعات خود را در این موارد گزارش دادند. تیم تحقیقاتی پس از تحلیل داده های به دست آمده، به وجود ارتباطات میان مشکلات پوستی، خارش، اختلالات و کیفیت پایین زندگی پی برد. میزان شیوع افسردگی در بیمارانی که خارش پوستی را گزارش کرده بودند، 14.1 درصد بود در حالی که این میزان در بیمارانی که خارش پوستی را تجربه نمی کردند، به تنها 5.7 درصد می رسید. شیوع افسردگی در میان آن دسته از اعضای گروه کنترل که تجربه عارضه خارش را گزارش کرده بودند، 6 درصد و در میان آن ها که خارش نداشتند، تنها 3.2 درصد بود. اضطراب نیز الگوی مشابهی داشت. 21.4 درصد از بیماران مبتلا به مشکلات پوستی که خارش را تجربه می کردند، از اختلال اضطراب رنج می بردند. این درحالی است که میزان شیوع این اختلال روانی در بیمارانی که خارش را تجربه نمیکردند، تنها 12.3 درصد بود. افکار خودکشی نیز در بیماران پوستی مبتلا به خارش بالاتر از بیمارانی بود که خارش نداشتند و به طور مشابه در گروه کنترل نیز افرادی که خارش را تجربه می کردند در مقایسه با سایرین فکر به خودکشی بیشتر دیده می شد. بیماران پوستی مبتلا به خارش همچنین در مقایسه با بیمارانی که خارش نداشتند، تجربه رویدادهای منفی تری را در زندگی خود گزارش دادند و علاوه بر این بروز مشکلات اقتصادی در میان بیماران دسته اول محتمل تر بود. این تیم تحقیقاتی ضمن اعتراف به این که یافته های این مطالعه ثابت نمی کند که عامل ایجاد خارش در بیماران هستند، می گوید به احتمال زیاد، بیماری های پوستی عامل این خارش هستند که بر روی تاثیر منفی می گذارد. در مقاله مولفان این پژوهش آمده است: دلایل فرضی این ارتباط دوسویه این است که با التهاب ارتباط دارد و التهاب پوستی نیز شبکه سروتونین در مغز را تحریک می کند که به ایجاد افسردگی و منجر می شود. به گزارش این تیم تحقیقاتی، یافته های این پژوهش نشان می دهد که خارش در بیماران پوستی به طور قابل ملاحظه ای با افسردگی بالینی، فکر و ارتباط دارد. این مطالعه همچنین ضمن نشان دادن نقش قابل توجه خارش در بار روانی موجود بر روی بیماران پوستی، رنج چندبُعدی بیماران مبتلا به این عارضه را تایید می کند.....👇👇👇 http://www.migna.ir/news/48754/preview/
🔶 عوامل زمینه‌ساز فرسودگی روابط زناشویی ميگنا- محققان می‌گویند:« امروزه شیوع فرسودگی بیشـتر از گذشـته شـده اسـت، به طوری که50 درصد از زوجین در ازدواج خود با فرسودگی مواجه میشـوند و زناشـویی، شـیوع فراوانـی در زناشـویی دارد کـه بـه طـلاق منتهی می‌شوند. آن‌ها می‌افزایند: «فرسودگی با رشد آگاهی و توجه به چیزهایی که به اندازه گذشته خوشایند نیستند، شروع می‌شـود و اگـر در ایـن مرحلـه، کـاری بـرای جلوگیری از پیشرفت این روند صورت نگیرد، همه چیز از مرحله بد به بـدتر مـی‌رسـد وممکن است به فروپاشی رابطه منتهی شـود .در واقع درمی‌یابند که رفتار آن چیزی نیست کـه انتظـارش را داشـته‌انـد و پس از به وجود آمدن این احسـاس سـرخوردگی، همسرشـان را در قبـل و بعـد از مقایسه می‌کنند. مقایسه‌هایی از این دست به همچون بیان نکردن نیازها، خواسته‌ها و علایق، عدم ابراز عشـق، توقـف رابطـه صـمیمانه، منازعات فراوان، انتقادهای مکرر، پناه بردن به سکوت، عدم همراهی عاطفی و لاینحل ماندن مشکلات دامـن مـی‌زنـد و سبب می‌شود که احساسات منفی در طـولانی مـدت حالـت غالـب بـه خـود گرفتـه و بـه از دست دادن شور و شوق اولیه، عاطفی، تعهد و نهایتا بروز فرسودگی منجر شود.» اسماعیلی‌فر و گروهش در این پژوهش آورده‌اند: «همچنین هـر فـردی با مجموعه‌ای از انتظارات وارد زندگی زناشویی می‌شود و اینکه همسران از هـم انتظـاراتی داشته باشند، طبیعی و امـری مسـلم اسـت. درواقـع حتـی مـی‌تـوان گفـت همـه زوج‌هـا ممکن است انتظـاراتی داشـته باشـند کـه غیرواقـع‌بینانـه باشـد. ولـی چیـزی کـه تفـاوت ایجاد می‌کند، این است که زوج‌های فرسوده به طور محسوسی، میزان بیشتری از انتظـارات غیرواقع‌بینانه را دارند.» در این پژوهش آمده است:« فرسودگی زناشویی، نه ملال‌ها و دلخوری‌های کوچـک بلکـه انباشته شدن نارضایتی‌ها، ناسازگاری‌ها، فشـارهای روانـی تضعیف‌کننده عشـق، افـزایش تدریجی خستگی، یکنواختی، جمع شدن رنجش‌های کوچک، سرخوردگی‌ها و تـنش‌هـای فرساینده زندگی روزمره و نیز فقدان تدریجی دلبستگی عاطفی، کاهش توجه به همسـر، عاطفی و افزایش احساس دلسردی و بی‌تفاوتی نسبت به همسر اسـت کـه شـامل سه مرحله سرخوردگی و ناامیدی، مابین ناامیدی و فرسودگی، دل‌سردی و بی‌تفاوتی می‌شود.» این پژوهش مولفه‌های فرسودگی زناشویی را درسه بعد خستگی جسمانی، ازپاافتادگی روانی و ازپاافتادگی عـاطفی مشـخص کـرده اسـت. بر اساس یافته‌های این محققان یکی دیگر از عوامل فرسودگی زناشویی عوامل فشـارزای بیرونـی (مشـکلات شغلی، فشارهای فرهنگی اجتماعی و مسائل اقتصادی) و تجارب استرس‌زا اسـت. در نتیجه‌گیری این پژوهش آمده است:« زوج‌های فرسوده مجموعه‌ای از باورهای ارتباطی ناکارآمد و انتظارات غیرواقع بینانه دارند. این امر می‌تواند میزان منفی موجـود در رابطـه را افزایش دهد و خشم، تنفر، احساس بـی‌ارزشـی، افسـردگی و کنـد و بدین ترتیب زمینه را برای فرسودگی آماده‌تر کند. ....👇👇👇 http://www.migna.ir/news/48820/preview/
🔶 کمبود عزت نفس، بزرگترین مشکل نوجوانان امروز میگنا- بسیاری از والدین گمان می‌کنند، عشق بدون قید و شرط، فقط به‌ دوره‌ کودکی محدود است و وقتی فرزند آنان به سن نوجوانی رسید، باید برای دوست‌ داشته شدن، کارهای خاصی انجام دهد و انتظارات خانواده را برآورده کند. با افزایش سن بچه ها، بطور طبیعی مسئولیت های بیشتری از سوی والدین به آنان واگذار می شود و در عین حال انتظارات از این فرزندان به ویژه در زمینه خصوصیات اخلاقی و رفتاری نیز افزایش می یابد که یک امری طبیعی و به‌جاست اما رفتار و خانواده نباید طوری باشد که نشان دهد بچه ها را فقط در قبال انجام خواسته‌ها دوست خواهند داشت. والدین توجه کنند جملاتی مثل "دوستت دارم اگر..." یا "به تو افتخار می‌کنم اگر..." و امثال این‌ها، نفس فرزند و حتی سلامت روان آنان را نشانه خواهد رفت. نوجوانی که عشق مشروط از والدین‌ دریافت کرده، هرگز خود را دوست نخواهد داشت، برای هر اتفاقی خود را مقصر می‌داند حتی اگر هیچ دخالتی در آن نداشته باشد. این دسته از فرزندان مدام دچار هستند، نظر دیگران برای آنان بسیار مهم می‌شود و مدام خود را با نظرات آنها تطبیق می‌دهند. اگر کمبود عزت نفس‌ در این دسته از فرزندان درمان نشود، نه توان شناخت خود و مسیر زندگی‌ را پیدا می‌کنند و نه در روابط، ازدواج و شغل‌ موفق خواهند بود. دوست داشتن بدون قید و شرط فرزند یا فرزندان یک خانواده با هر شکل و ویژگی ظاهری، اخلاقی و رفتاری، از وجود پدر و مادر است و دوست‌ داشتن بی‌قید و شرط والدین را می‌خواهد تا احساس ارزشمند بودن داشته باشد و زندگی با عزت و سربلندی را برای خود و نسل آینده‌ رقم زند. در این که فرزندان گاهی اشتباه می‌کنند و باید به آنها تذکر داد و حتی برخی مواقع آنان را تنبیه‌ کرد، شکی نیست، اما مهم آن است که به بچه ها گفته شود این اعمال چیزی از عشق پدر و مادر به آنان کم نخواهد کرد و چون دوستشان دارید، می‌خواهید او را متوجه اشتباهش کنید. ⚪ مشکل دوست‌یابی نوجوانان امروزه با توجه به گستردگی مجازی،‌ والدین باید در امر دوست‌یابی نوجوانان که به عنوان مهم‌ترین نیاز اساسی آنان به شمار می رود، حساسیت‌ ویژه‌ای از خود نشان دهند و در این مسیر با استفاده تجارب و ارایه راهکارهای سازنده را به خوبی راهنمایی کنند. بهترین زمان برای معرفی معیارهای دوست خوب، آموزش دوست یابی در دوران دبستان است. والدین در این زمینه از هر موقعیتی برای معرفی معیارهای دوست خوب به نوجوان و جوان خود استفاده کنند و به آنان بیاموزند چه افرادی برای دوستی مناسب هستند. توجه داشته باشند در نوجوانان باید به دنبال افرادی با علایق و اعتقادات مشترک، ساختارهای یکسان، سلامت روان، باانگیزه و کوشا باشند. از فرزند بخواهید گاهی دوستان خود را به خانه دعوت کند تا با آنها بیشتر آشنا شده و صلاحیت آنها را بسنجید. گاهی اوقات فرزند را همراه دوستانش به سفر یک‌ روزه‌ خارج شهر ببرید تا بهتر با و خوی‌ آنان آشنا شوید. چنانچه در خود مشاهده کردید و منشا آن را در خانه نیافتید، بین دوستان آن دنبال علت این رفتار باشید. اگر قابل اصلاح بود، کمک کنید تا خود را اصلاح کند و اگر نبود، او را کنید تا دوستان خود را تغییر دهد. بهتر است به فرزند گفته شود که شخصیت دوستانی که دارد، در نگاه دیگران تاثیرات خوبی ندارد و بهتر است با افراد مناسبی کند. به هیچ‌وجه نوجوان را مجبور نکنید با دوست‌هایش قطع رابطه کند. او باید دلیل این خواسته را درک کند تا برای قطع رابطه اقدام کند......ادامه👇👇👇 http://www.migna.ir/news/48849/preview/ 👤 ریحانه عابدنیا - روان درمانگر
🔶 پنج تکنیک ذهن‌آگاهی برای رهایی از استرس و کنترل دایمی ذهن ۱- شناسایی حساسیت‌ها و محرک‌های خود اولین قدم برای رهاسازی کنترل این است که بفهمید چه چیزهایی شما را تحریک کرده تا همه‌چیز را کنترل کنید؟ واکنش آزاردهنده همکاران شما در گذشته باعث شده این‌قدر روی کارتان حساس باشید؟ موفقیت دوست شما در زندگی شخصی باعث شده زندگی شما زیر سوال برود و شما تلاش کنید در آینده زودتر به جایگاه او برسید؟ آیا برخی حساسیت‌های همسر یا خانواده به یا صحبت‌تان باعث شده این‌قدر نکته‌سنج باشید و به خودتان فشار بیاورید؟ وقتی محرک‌ها و حساسیت‌های خود را شناسایی کردید؛ حالا می‌توانید روش‌هایی طراحی کنید تا ذهن شما آن‌ها را دور زده یا فراموش کند. در هنگامی که تحت تاثیر این قرار گرفتید؛ یک نفس عمیق بکشید و به خود یادآوری کنید نیازی به این همه ، استرس و کنترل امور نیست! ۲- احساسات منفی را «دورریزی ذهنی» کنید برخی اوقات نیاز به کنترل امور نشات گرفته از احساسات ناخوش‌آیند است. تنظیم احساسات دشوار است؛ پس رو به کنترل دایمی می‌آورید تا دوباره گرفتار احساسات منفی و بد نشوید. اما احساسات پردازش نشده و سرکوب شده هیچ‌گاه به شما اجازه نمی‌دهند آرامش داشته باشید. در حقیقت، این احساسات منفی شما را بیشتر به سوی ، ، طغیان غیرمنطقی و فشار روحی زیاد سوق می‌دهند. یکی از روش‌های پردازش احساسات این است که همه آن‌ها را روی یک کاغذ نوشته و فهرست کنید تا بعد از طریق روش «دورریزی ذهنی» (mental dump) از دست‌شان خلاص شوید. وقتی احساسات منفی خود را نوشته و درباره‌شان تفکر می‌کنید؛ بهتر می‌توانید تکلیف برخی از آن‌ها را مشخص کرده و پرونده‌شان را برای همیشه در ذهن خود ببندید. mental dump روشی است که بسیاری از پزشکان روان‌شناسی و همین‌طور پزشکان ورزشی یا پرورش‌دهنده‌های روح و ذهن به بیماران خود آموزش می‌دهند تا و احساسات بد را از خود دور کنند. ۳- فاصله ایجاد کنید اگر خوب به برخی محرک‌های خود دقت کنیم؛ متوجه خواهیم شد از سوی دیگران هستند. یعنی افکار، رفتار، تفکر و شاید هیجانات دیگران باعث شده ما حساس شویم و در پی کنترل کامل و افراطی یک مسئله باشیم. مثلا، شوخی‌های نابجای دوستی باعث آزار ما می‌شود یا اختلاف‌نظرهای خانوادگی و کاری باعث شدند نسبت به هر چیزی باشیم و بخواهیم همه امور در تسلط و کنترل ما باشد. یک راه‌حل این است که در صورت امکان، از طرف مقابل بخواهیم رفتار و حرکات خود را اصلاح یا متوقف کند ولی همیشه این روش شدنی نیست. روان‌شناسان ذهن‌آگاهی روش جایگزین را دوری جستن و فاصله ایجاد کردن می‌دانند. با دوست خانوادگی که باعث تحریک ذهنی شما شده کمی فاصله بگیرید و برای چند هفته دیداری نداشته باشید. گاهی اوقات نیازی به فاصله جسمانی و فیزیکی نیست و شما باید فاصله روانی بگیرید. روی زندگی، رفتار، گفتار و شخصیت افراد دیگر کمتر تمرکز کنید و سعی داشته باشید کلا از بیرون‌شان کنید. اصلا به دنبال جزئیات کارهایی که کردند؛ نروید و سعی کنید هر محرکی که شما را متوجه آن‌ها می‌کند را از بین ببرید. ۴- به آینده موکول کنید اگر چیزی شما را نگران می‌کند و همین نگرانی باعث شده کنترل آن را به دست بگیرید؛ شاید بهترین راه مقابله، موکول کردن این نگرانی به آینده باشد. تصمیم بگیرید زمانی در آینده به این نگرانی غیرمنطقی رسیدگی کنید. مثلا، نگران هستید ارزش پول سرمایه‌گذاری شما در بانک کاهش پیدا کند. نیازی نیست هر روز این نگرانی را با خود داشته باشید؛ بلکه برنامه‌ریزی کنید ماه آینده با دوستان خود مشورت کنید یا اینکه به دنبال سرمایه‌گذاری پرسودتر دیگری بروید. اختصاص زمان به باعث می‌شود کمتر استرس داشته و از ارزش نگرانی به تدریج کاسته شود تا دیگر نیازی به تمرکز روی آن نداشته باشید. ذهن انسان عادت دارد سریعا چیزهای دیگری را جایگزین نگرانی موکول شده به آینده کند. ۵- یاد بگیرید عدم قطعیت جزئی از زندگی است همه ما از ناشناخته‌ها، بلاتکلیفی‌ها، عدم قطعیت‌ها و روشن نبودن آینده نگران و هراسان هستیم. برخی از و واکنش‌های ما دقیقا از این نکرانی نشات گرفتند. دایما از خودمان یا دیگران می‌پرسیم: «چه می‌شود؟» یا «چه‌کار کنیم؟». می‌گویند باید عدم قطعیت‌ها در زندگی آینده خود را بررسی کنید و در دو گروه «مفید» و «مضر» قرار دهید. بعد، ذهن خود را بیشتر متمرکز به نگرانی‌های آینده «مفید» کنید و سراغ راه‌حل‌ها، روش‌های استراتژیک و برنامه‌ریزی‌هایی برای آینده بروید. نگرانی‌های مضر درباره آینده یا اتفاقاتی که نیفتاده است را باید جزئی از زندگی بپذیرید و به خود بقبولانید که روشی برای کنترل آن وجود ندارد.....👇👇👇 http://www.migna.ir/news/48862/preview/
🔶 چطور مقابله با اخبار منفی در شبکه‌های اجتماعی ممکن است؟ میگنا- دکتر مسعود زمانی با اشاره به اینکه بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و طبیعی باعث ایجاد اضطراب های متعدد در روان شهروندان و ترس آنها از مرگ می شود، گفت: رسانه های متعددی در جهان به این سمت می روند که با القای اضطراب در مخاطبان آنها را جذب کنند، گفت: حس انتظارهایی که در برخی از موسیقی های شروع برنامه های خبری وجود دارد، در بدن به «اضطراب» ترجمه می شود که باعث مشکلات فراوانی در بدن انسان خواهد شد. از جمله این رسانه ها، بی بی سی است که خبر بد را برای همه جای جهان از جمله ایران، اعلام می کند. این رسانه دولتی با ریتم هایی که در موسیقی برنامه های خبری خود استفاده می کنند، بدن مخاطبان را در حالت تلقین پذیری فرو می برند تا مشتریان شان بیشتر شود. مخاطبان بدون اینکه نیاز به بحران های رسانه هایی از این دست داشته باشند، دچار و افسردگی می شوند. اولویت های ما را این رسانه ها تحت تاثیر خود قرار می دهند. اولویت های ما افسردگی از دانستن اخبار بد اقصی نقاط جهان نیست. ما با دیدن این اخبار متوجه نمی شویم کجا داریم زندگی می کنیم، بلکه دچار اضطراب ها و افسردگی می شویم. عضو هیات علمی دانشگاه شیراز در ادامه سخنانش گفت: این داده های خبری در ذهن تبدیل به فاجعه می شود که در آن «من» به خطر می افتد و وقتی با در معرض اخبار قرار گرفتن، دچار افسردگی و اضطراب می شویم، ناگهان ذهن مان بازیچه این اخبار می شود و احساس بحران می کند. در نهایت، شهروندان اعمالی را انجام می دهند که هیچ کمکی به بحران نمی کند. زمانی در ادامه سخنانش گفت: یکی از مکانیزم های فرار از ترس های روانی این است که ذهنتان را زیادی معطوف به چیزی کنید که فکر می کنید در حال رخ دادن در اجتماع است. برخی نمی توانند اتاق خودشان را مرتب کنند یا صبح در ساعاتی که نیاز است از خواب برخیزند، به کسانی فحش می دهند که در تمام عمرشان یک بار هم آنها را ندیده اند. شاید آنها با این سیاستمدار مشکل داشته باشند، ولی مشکل آنها با اتاق شان یا ساعات بیداری و قلب شان خیلی مهمتر و فوری تر است. ما خود را با شنیدن و دیدن اخبار در معرض اضطرابهایی قرار می دهیم که نباید قرار دهیم و دنیای رسانه آنقدر هوشیار است که برای درگیر کردن شما از اضطراب استفاده می کند. او بیان کرد: اقتصاد رسانه می گوید باید تعداد مخاطب را بالا برد تا مردم را تحت تاثیر قرار دهیم، در محاسبه اقتصاد رسانه، خیر و خوبی شهروندان و مخاطبان نقشی ندارد هر چند رسانه ادعای مهربانی برای مخاطبان داشته باشد. شهروندان در مقابل اضطرابهایی که رسانه و شبکه های اجتماعی به آنها وارد می کنند، واکنش خود را در سه مرحله بروز می دهند. مرحله اول این است که در مقابل اخبار، متوقف و مبهوت می مانند. مرحله دوم، با واقعیت سعی می کنند بجنگند و دارای خشم می شوند و در نهایت، مرحله سوم، از رویداد عبور می کنند و سعی می کنند سراغ اخبار رویداد بعدی بروند. این استاد دانشگاه در ادامه سخنانش با بیان اینکه ما فکر می کنیم اگر در معرض اخبار بد قرار بگیریم و گریه کنیم، همدردی کرده ایم. این واکنش، همذات پنداری نیست، این نفوذپذیری عاطفی است، گفت: اولین فاکتور سلامت روان در بحران این است که ما از سه واکنش پیشگفته خارج شوم. وقتی هیجانات در غلیان است، افکار هم تحت تاثیر آن قرار می گیرد و طبیعی است وقتی کسی در معرض رسانه های اجتماعی قرار گیرد، باید تنظیم هیجانی شود، چون هیجانات ما به خاطر غلیان، از حالت طبیعی خارج می شود. وقتی زیادی در درون دچار خشم، ترس یا خودتحقیری که گونه ای هیجان و ترس است، هستیم، نشان دهنده این است که ما دچار بی تنظیمی هیجانات خود شده ایم....... ادامه 👇👇👇 http://www.migna.ir/news/49420/preview/
🔶 تفاوت‌های شخصیتی؛ مردان آناناسی، زنان هلویی! ⚪ شباهت رفتار مردان به آناناس! شخصیت شبیه هلو است! ظاهری نرم و لطیف، اما در عوض، هسته‌ای محکم دارند. برعکس آن چه عموم مردم فکر می‌کنند، معمولا خانم‌ها به لحاظ روانی تاب و تحمل بیشتری دارند. به لحاظ شخصیتی کمی تا قسمتی شبیه آناناس هستند! از این نظر که برعکس ظاهر خشن و بی احساس‌شان، باطنی نرم دارند. مرد‌ها انگار همان پسربچه‌هایی هستند که حالا دیگر سبیل درآورده‌اند! ⚪ مرد‌های کلی‌نگر و زنان جزئی‌نگر خانم‌ها، جزئی‌نگرند و به تمام زوایا و جزئیات هر چیز توجه دارند. جزئیات به ظاهرساده‌ای مثل لباس چند سال قبل یکی از اقوام در ذهن آن‌ها می‌ماند. آقایان، کلی نگرند. در هر کاری معمولا به کلیات، اهداف، اصول و منطق کار توجه می‌کنند و به همین دلیل حافظه‌شان در امور جزئی ضعیف است. پس عجیب نیست اگر مناسبت‌ها را فراموش کنند. ⚪ مردان کم‌حرف و زنان پرحرف خانم‌ها، وقتی احساس مشکل می‌کنند، مدام صحبت می‌کنند تا خود را کنند. پس اگر در چنین مواقعی یک‌ریز حرف می‌زند، فقط کمی همدلی نشان دهید. مرد‌ها به هنگام مواجه شدن با مشکلات به غار تنهایی‌شان می‌روند و کم حرف می‌شوند تا مسئله را در خود تحلیل کنند. به همین دلیل است که توصیه می‌شود، خانم‌ها به غار تنهایی همسران‌شان سرک نکشند. ⚪ مردان چشمی و زنان گوشی! خانم‌ها، بیشتر از راه گوش کردن و شنیدن عاشق می‌شوند. اگر می‌خواهید قلب همسرتان را تصاحب کنید، باید کلمات عاشقانه زیادی برای به کار بردن در مکالمات روزمره بلد باشید. آقایان، بیشتر از راه چشم و دیدن تحت تاثیر قرار می‌گیرند. به همین دلیل است که برای به دست آوردن دل ، اهمیت به ظاهر جسمانی یکی از میانبرترین راه‌هاست. ⚪ مرد‌های مدیر و زنان مراقب خانم‌ها دوست دارند از آدم‌های دور و برشان، مراقبت کنند. به همین دلیل هم آن‌ها می‌شوند، مربیان باحوصله‌ای هستند و پرستارانی شایسته. مرد‌ها به طور ناخودآگاه دوست دارند که باشند و معمولا به مدیریت کردن دیگران هم تمایل نشان می‌دهند. آن‌ها در ناخودآگاه‌شان دوست دارند درست مثل اجدادشان، رئیس قبیله باشند!.... ادامه👇👇👇 http://www.migna.ir/news/49530/preview/
🔶 پیشنهاداتي برای غلبه‌ بر نگرانی از آینده ميگنا- بیشتر پیش‌بینی‌ها در مورد آینده معمولاً نادرست از آب درمی‌آیند حتی زمانی که از گزارش‌های پیچیده و تحقیقات علمی و دقیق کمک گرفته باشیم. درواقع نگرانی‌ها تنها در ذهن ما هستند و هیچ‌گاه به واقعیت تبدیل نمی‌شوند. در این مقاله 12 راهکار برای متوقف کردن نگرانی از آینده به شما پیشنهاد شده است: ⚪ ذهن آگاهی ازآنجاکه نگرانی در مورد آینده، ما را به‌ سوی آینده سوق می‌دهد و هیچ‌چیز مانند کمی تفکر در زمان حال نمی‌تواند به ما کمک کند بنابراین هرگاه نگرانی نسبت به آینده به سراغتان آمد، نگاهی به اطراف بیندازید، چه می‌بینید؟ با دیدن آن‌ها چه احساسی دارید؟ یا اینکه چه می‌شنوید و چه بوی استشمام می‌کنید؟ توجه به محیط اطراف با بهره‌گیری از ، راهی عالی برای سوق دادن خود به زمان حال است. ⚪ نفس عمیق بکشید آیا تابه‌حال هنگامی‌که نگران آینده‌تان هستید به نفس کشیدن خود دقت کرده‌اید اگر پاسختان خیر است بهتر است دفعه بعد که نگران شدید به نوع نفس کشیدنتان دقت کنید خواهید دید که نفس‌هایتان کم‌عمق‌تر خواهد شد. یکی از راه‌های رسیدن به آرامش و کم کردن اضطراب کشیدن نفس عمیق است چون نفس عمیق از شدت کاسته و فرد را از حالت نگرانی خارج می‌کند بنابراین یک‌نفس عمیق بکشید به‌اندازه‌ای که احساس کنید دیگر ریه‌هایتان جای پر شدن ندارد و سپس هوا را به‌ آرامی آزاد کنید تا دچار نشوید و این کار را چند بار تکرار کنید تا احساس راحتی کنید. ⚪ میزان نگرانی‌ را مشخص کنید نگرانی به‌عنوان یک معیار عالی به ما اجازه می‌دهد تا بدانیم چه چیزی مهم است و چه چیزی مهم نیست پس زمانی که نگران چیزی می‌شوید به میزان نگرانی خود دقت کنید. میزان نگرانی را از 1 تا 10 درجه‌بندی کنید، اگر به نگرانی خود امتیاز کمتر از 5 دادید حتماً چیزی که نگرانش هستید آن‌قدرها هم مهم نیست. اگر امتیازتان 5 به بالاست زمان آن است که از نگرانی به‌عنوان یک محرک برای رسیدن به هدف نگاه کنید. ⚪ درباره آن صحبت کرده و یا بنویسید نوشتن در مورد نگرانی از شدت آن کم و آگاهی بیشتری ایجاد می‌کند. همچنین صحبت کردن با دوست، یا یک شخص قابل‌اعتماد هم همین تأثیر را دارد....👇👇👇👇 http://www.migna.ir/news/49542/preview/
🔶 خودبیمارانگارها و توهم ابتلا به ویروس کرونا میگنا- دکتر امیرهوشنگ جلالی، متخصص گوارش و غدد، در پاسخ به این سوال که با وجود منفی از ابتلا به بیماری ویروسی کرونا در جهان، عده‌ای با کوچکترین مشابهی توهم ابتلا به این بیماری را دارند، علت چیست؟ گفت: این افراد عموما دچار اختلال هستند. آن‌ها با وجود داشتن سلامت جسمی خود را بیمار می‌پندارد و اکثراً از دردها و مشکلات فرضی شکایت می‌کند. او ادامه داد: و افسردگی دو دلیل مهم در افرادی است که تصورات اینچنینی دارند. کسانی که در هنگام بحران وجود یک بیماری با تلقین سعی در ابراز و تاکید به ابتلا به آن دارند تنها از طریق روان درمانی و تجویز داروهای ضد اضطراب و ضدافسردگی امکان‌پذیر است. جلالی تصریح کرد: همیشه دچار جبری هستند و در مورد عملکرد بدن خویش شک و تردید دارند و فعالیت‌های طبیعی بدن مانند ضربان قلب و عرق کردن و همچنان مسائل جزئی و غیرطبیعی همچون ریزش، گلودردی ساده و یا تب و غیره را علائم شرایط بد بیماری خود می‌دانند. این پزشک با بیان اینکه علائم جسمی همیشه موجودند، اما ممکن است عادی باشند، بیان کرد: بسیاری از موارد همچون سردرد، درد شکم، سرگیجه، بی اشتهائی و امثال آن عادی هستند و نباید با ویروسی مانند کرونا مقایسه شود....👇👇👇 http://www.migna.ir/news/49745
🔶 مدیریت استرس در مواقع بحران؛ «کرونا» ما را می‌کشد یا اضطراب؟ ميگنا- بحران به لحاظ روان‌شناختی در شرایطی تعریف می‌شود که تهدیدات و خطراتی وضعیت روان‌شناختی افراد یک جامعه را تهدید کند و سلامت روان آنها را به خطر بیاندازد. این روزها شاهدیم که شیوع ویروس کرونا در سطح جوامع مختلف تا ایران بحرانی را در کشورهای مختلف ایجاد کرده به طوریکه سازمان بهداشت جهانی به طور مداوم درباره آن صحبت می‌کند اما کمتر شاهد این هستیم که روان‌شناسان وارد عرصه شوند و برای کم کردن سطح اضطراب عمومی راهکارهایی را ارائه دهند. پر واضح است که پیش از اپیدمیک شدن و شایع شدن یک بیماری یا اتفاق در سطح جامعه این اضطراب ناشی از آن است که مردم را دچار وضعیت نابسامان می‌کند. در واقع این شرایط روانی مساعد اعضای جامعه است که باعث مدیریت این بحران می‌شود واگرنه همه می‌دانیم که در شرایط عادی همه افراد بر اعصاب و روان خود را می‌توانند داشته باشند اما مهم این است که در شرایط بحرانی بتوانیم کنترل عصبی بر روان خود و مدیریت دیگران را داشته باشیم. نکته ابتدایی در این زمینه این است که ابتدا تفاوت بین اضطراب و استرس را درک کنیم. اگرچه استرس و اضطراب هر دو در دسته‌ افکار منفی قرار می‌گیرند، اما با یکدیگر متفاوت‌اند. استرس به‌ طور کلی، تجربه‌ای موقتی است، درحالی‌ که مسئله‌ای دائمی درباره‌ سلامت روحی و روانی افراد است. اضطراب یکی از مشکلات بسیار رایجی است که سلامت روح و روان را متأثر می‌کند. استرس واکنش بدن در برابر تغییرها و چالش‌هاست و از نظر مدت‌ زمان و شدت، در افراد مختلف متفاوت است. باور کنید این دو مقوله کاملا متفاوت‌اند و تا زمانی‌ که ندانید هر یک دقیقا چیست، نمی‌توانید آنها را از میان بردارید. استرس می‌تواند محرکی برای ایجاد اضطراب باشد و اضطراب می‌تواند نشانه‌ای بیرونی از استرس حاد باشد. علائم مختلفی مانند تنش و ناراحتی در ماهیچه‌ها، افزایش ضربان قلب و بی‌خوابی ممکن است هنگام وقوع هر دوی این حالات نمود پیدا کند. وجود اضطراب در زندگی اجتناب‌ناپذیر است. در زندگی همه‌ افراد، سطحی از این اضطراب دیده می‌شود. گاهی برخی مشکلات کاری و… موجب اضطراب و بی‌خوابی و حتی ترس‌های مرضیِ اجتماعی می‌شوند. استرس و اضطراب در زندگی‌مان حضوری همیشگی خواهند داشت. دیوید اشپیگل استاد و دانشگاه استنفورد می‌گوید: «تفاوت کلیدی میان استرس و اضطراب، در احساس درماندگی است… آستین‌ها را بالا بزنید و با استرس‌ها مقابله کنید. این مبارزه از احساس درماندگی شما می‌کاهد.» موتور محرکه‌ اضطراب قطعا استرس است. اما باید توجه داشته باشید، زمانی که اضطراب به‌ شکلی مزمن و دائمی در می‌آید، باید به‌طور خاص به درمان آن پرداخت و دیگر به‌عنوان نتیجه‌ استرس به آن نگاه نکرد. آدم‌های مضطرب همان‌هایی هستند که زمان گرانی یورش به سمت خرید دلار ، مسکن یا هر چیز دیگری می‌برند که البته باعث گران شدنش نیز خودشان هستند، اینها همین‌هایی می‌شوند که این روزها برای تهیه ماسک یا مواد ضدعفونی کننده دیوانه وار رفتار کرده و باعث می‌شوند که این محصولات در بازار نایاب شوند. درست است که این روزها کل جامعه برای ویروس کرونا شده است اما باید حواسمان باشد که زمانی که با تهیه همین ماسک‌ها، مواد ضدعفونی کننده یا رعایت هر بهداشت دیگری سطح استرسمان پایی نمی‌آید و آرامش روانی پیدا نمی‌کنیم، همین نشانه زیاد و کاذب‌مان است. همه افراد مضطرب برای رفع اضطراب‌های خود دست به رفتارهای ایمن یا اطمینان طلبی در راستای کاهش اضطراب خود می‌زنند این همان حالت اولیه برای ایجاد آرامش است اینکه از همه چیز زیاد تهیه کنیم، یک کارتن ماسک بخریم و در منزل بگذاریم و ...ولی متأسفانه این آرامش مقطعی است و نمی‌تواند با رفتارهای ایمن و اطمینان طلب اضطراب این اشخاص را کم کرد.....👇👇👇 http://www.migna.ir/news/49796/preview/
🔶 اعلام آمادگی سازمان نظام روانشناسی برای کمک به مدیریت استرس کرونا میگنا- متن نامه محمد حاتمی - رئیس سازمان نظام روان شناسی و مشاوره - خطاب به سعید نمکی - وزیر بهداشت - به شرح زیر است: «ضمن سپاس از مجاهدت‌های جنابعالی و مجموعه همکاران در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به استحضار می‌رساند ترس، ، و نگرانی ناشی از ویروس کرونا تمام شهروندان و خانواده‌ها را درگیر کرده است صد البته این شرایط عوارضی خطرناک‌تر از ویروس کرونا را در پی دارد. ✨ سازمان نظام روان‌شناسی و مشاوره با سرمایه اجتماعی بیش از ۳۰ هزار عضو رسمی کارشناسی ارشد و دکتری در سراسر کشور آماده است، به هر گونه ستاد مقابله با بحران صلاح می‌داند اقدامات عملی از جمله تدوین آموزشی مقابله با استرس و اضطراب، شیوه‌های آرام سازی روانی و سایر روانشناختی جهت عادی‌سازی شرایط موجود را انجام دهد. در شرایط کنونی باید با حضور دائمی روان‌شناسان و مشاوران در شبکه‌های تلویزیونی و رادیویی مردم را به سوی مدیریت استرس سوق داد.» در پایان این نامه آمده است: «در صورت صلاحدید، جلسه‌ای با حضور نمایندگان سازمان نظام روان‌شناسی و مشاوره با آن وزارتخانه صورت گیرد تا بتوانیم از تمام ظرفیت‌های موجود در سازمان جهت پیشگیری و کنترل ترس، اضطراب و استرس مردم استفاده شود.» .... ادامه👇 http://www.migna.ir/news/49829