eitaa logo
قرارگاه میقات
291 دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
105 فایل
#میقات، پاتوق آخرالزمانیها... @rahgozaar https://eitaa.com/joinchat/2115633213C8ae13116fb
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹طبق قرآن و روایات مهم‌ترین فلسفه‌ی قیام حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه تحقق عدل در مقیاس و گستره‌ی جهانی است. 🌟کسیکه ادعای انتظار امام زمان را دارد باید به این نکته توجه کند: ✨کسی می‌تواند منتظر عدل جهانی باشد و اندیشه‌ی عدل جهانی را در سر بپروراند که خودش در زندگی فردی و اجتماعی با عدل خو گرفته باشد و حقیقتا اهل عدالت باشد هر چند در مقیاس کوچک. حقیقتا در طول شبانه روز و زندگی روزمره در ارتباط با اطرافیانمان ماها چقدر "عدالت" را رعایت می کنیم؟! 🍃معنای عدالت همیشه در تقسیم کردن چیزی خلاصه نمی شود... 🍃 بلکه دامنه‌ی معنایی وسیعی دارد. ✅ رفتار انسان، از وظایفی که نسبت به خداوند دارد، تا جزئی‌ترین فعلی که از او در ارتباط با خود یا دیگران سر می‌زند، می‌تواند مصداق عمل عادلانه و یا ظالمانه باشد. 💫 انتظارمان را بازبینی کنیم و ببینیم آیا می توانیم خود را منتظر بنامیم؟ 🌟منتظرانِ مصلح، خود باید صالح باشند. @gonbadekabood https://eitaa.com/joinchat/2115633213C8ae13116fb
♦️در محضر قرآن کریم ☀️❄️☀️❄️☀️❄️☀️❄️☀️❄️☀️❄️ ✨قالَ أَنْظِرْنِي إِلى‌ يَوْمِ يُبْعَثُونَ ✨ (ابليس، به جاى توبه و عذرخواهى) گفت: تا روزى كه مردم برانگيخته مى‌شوند، مرا مهلت بده! 🔵 نکته های آیه شریفه ✅ خواسته‌ى ابليس، مهلت تا روز قيامت بود و اين آيه مشخّص نمى‌كند كه تا چه زمانى به او مهلت داده شد؛ امّا از آيه 38 سوره‌ى حجر و آيات 80 و 81 سوره‌ى «ص» استفاده مى‌شود كه تنها براى مدّتى طولانى به او مهلت داده شد، نه تا روز قيامت: «إِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ. إِلى‌ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ» برخى مى‌گويند: شيطان تا وقتى كه خدا صلاح بداند، زنده است. 🔺سؤال: چرا خداوند به ابليس مهلت داد؟ ✅ پاسخ: مهلت دادن به بدكاران، از سنّت‌هاى الهى و در مسير آزمايش و امتحان انسان است، علاوه بر آنكه بايد اسباب خير و شر فراهم باشد و انسان با اختيار، راهى را انتخاب كند. زيرا ابليس انسان را مجبور به انحراف نمى‌كند و تنها وسوسه مى‌كند، چنانكه در آيه‌ى 22 سوره‌ى ابراهيم آمده است. «وَ ما كانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي» گفت أنظرنى الى يوم الجزاء كاشكى گفتى كه تب يا ربّنا ۱۴ @gonbadekabood https://eitaa.com/joinchat/2115633213C8ae13116fb ✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فقط یک کلمه تامل برانگیز؛ هیچ یک از اولی و دومی و سومی و اعوان و انصارشان، در تمامی حوادث و جنگها، حتی یک خراش هم بر نداشتند ... اهل بیت یک به یک فدا شدند، اما چطور اینها ... @gonbadekabood
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌟نبرد مجنون قسمت ۲۹🌟 "از مجنون تا رومادیه" ساعت حدودای ۱۴بود، همهٔ اسرای کمپ۱۳ درون آسایشگاهها بودند و دربها برویمان قفل بود، ناگهان عراقیها درب آسایشگاه را گشودند و تعداد ۸ نفر از اسرای۷ سال اسارت را داخل آسایشگاه کردند و درب را قفل کردند، همه به استقبال شان رفتیم و آنها را در آغوش گرفتیم، بسیار لاغر و استخوانی شده بودند، چشمها فرو رفته و دندان ها از صورتشان برجسته تر شده بود،گرچه سن بالایی نداشتند ولی موهای سر و محاسن شان سفید شده بود، کبودی ناشی از کتک و شکنجه بر چهرهٔ شان مشهود بود، وقتی به چهره پوست به استخوان چسبیده و رنگ زرد لباس فرم اساراتشان که به علت طولانی شدن اسارت به سفیدی گرائیده بود و از بس وصله خورده بود شبیه لباس چهل تکه ای شده بود نگاه میکردیم آیندهٔ خود را چنین مجسم کرده و وحشت از آینده خود داشتیم. یکی از اسرای ۷سال اسارت با یکی از اسرای هم آسایشگاهی ما که بچهٔ اهواز بود پسر عمه و پسر دائی بودند، دیدارشان باهم اشک خودشان و همه ما را در آورد، معلوم بود اسرای۷سال اسارت اسرایی بسیار تودارند و سفره دلشان را بی گدار نمی گشایند، حاضر نبودن از گذشته و تجربه ۷ساله اسارتشان حرفی بزنند، لابد فکر میکردند اسرای کمپ۱۳ اسرای پایبند و وفادار به انقلاب و وطن نیستند که آنها را برای تنبیه به کمپ ۱۳منتقل کرده اند، لذا روزهای اول کمتر از گذشته و تجربیاتشان صحبت میکردند و بیشتر ترجیح میدادن که سکوت کنند. معمولا" توی خود و افکارشان بودند و کمتر با اسرای جزایر مجنون همکلام یا همقدم میشدند. هنگام خواندن نماز و رازو نیازشان با خدا آنقدر غرق عبادت میشدن که بقیهٔ افراد آسایشگاه محو تماشای آنها میشدن، در مدت کوتاهی حالات معنوی آنها بقیهٔ اسرای بند۲ را هم منقلب و دگرگون کرد و پس از مدت کوتاهی از بند۲کمپ۱۳رومادیه اسرائی فوق العاده مؤمن، متدیّن و مذهبی ساختند. عراقیا جمعا"حدود۸۰نفری از اسرای ۷سال اسارت را به بند ۲کمپ۱۳ انتقال داده بودن و بین آسایشگاهها تقسیم شان کرده بودند. یک هفته ای طول کشید تا متوجه شدن که اردوگاه ما اردوگاه خوبیست و فقط هنوز تجربه کافی اسارت و نحوهٔ رفتار با دشمن و چگونه زندگی کردن در اسارت را ندارد، لذا پس از کسب اطمینان از اسرای بند ۲ کمپ۱۳رومادیه، اسرای ۷ساله ضمن همفکری و هماهنگی با بزرگان و شخصیت های محبوب و شاخص اردوگاه همچون حاج حسین اسکندری از بچه های رسمی سپاه خوزستان که ارشد منتخب آسایشگاه ۶ و عرب زبان بود، همچنین حاجی عرفانی ارشد منتخب آسایشگاه ۵ و دیگر چهره های محبوب و فعال اردوگاه که بعدا" متأسفانه توسط عراقیها شناسایی شدن و همراه گروهی از افراد برجسته و فعال به اردوگاه دیگری منتقل شدند فعالیتهای فرهنگی خود از قبیل: برگزاری دعاهای توسل،کمیل، جوشن کبیر و...برنامه اخبار ایران،عراق و جهان که از رادیوی کوچکی که نزد یکی از اسرا بود و ایشان اخبار را روی کاغذ می نوشت و بین ۸ آسایشگاه تقسیم و هفته ای دوشب اخبار شبانگاهی گفته میشد،همچنین گفتن اذان در سه وقت در همه آسایشگاهها وبرگزاری نمازهای یومیّه بصورت جماعت در هر آسایشگاه، اجرای نمایشهای سیاسی،کمدی،طنز و تمسخر سربازان و مسؤلین عراقی بمناسبتهای اعیاد و ولادتها،همچنین برنامه عزاداری و سینه زنی ویژه ایام سوگواری محرم و صفر و شهادتها که همگی در اسارت اکیدا"ممنوع بود و شدیدا"جرم محسوب میشد و اگر لو میرفت تنبیه وشکنجه سنگین عمومی را در پی داشت آغاز کردند و بصورت مخفیانه و دور از چشم سربازان عراقی تا آخرین روزهای اسارتمان ادامه پیدا کرد،هر چند هر از گاهی بعضی از برنامه ها در یکی از آسایشگاهها لو میرفت و عراقیا همه را سخت تنبیه میکردند و برای چند روزی برنامه های فرهنگی راکد میماند.چون نگهبانهای عراقی تسلط و اشراف کامل و مستمر بر آسایشگاهها داشتند و گاهی برای اجرای یک برنامه چندین بار به دلیل حضور سرباز دشمن در پشت پنجره آسایشگاه برنامه قطع میشد و آسایشگاه آنی شرایط عادی بخودش میگرفت و به محض رفتن سرباز دشمن از جلوی پنجره مجددا" بلافاصله ادامه برنامه اجراء میشد.نتیجه این فعالیتهای فرهنگی از بند۲ اردوگاه۱۳رومادیه که اسرای سپاه و بسیج بودن اسرایی ساخته بودکه هر هفته شورش یا اعتصاب و اعتراض داشتیم و جاسوسان را شناسایی کرده و زمانی را مشخص و به اطلاع عموم اسراء رسانده میشد و آنزمان همگی با ندای "الله و اکبر" و "مرگ برجاسوس خائن" بر سر و رویش میریختن و به قصد مرگ کتکش میزدن که معمولا"عراقیا سر میرسیدند یا نجاتش میدادند و یا لاشه شو لای پتو از اردوگاه خارج میکردند اگر هم زنده می ماند دیگر به اردوگاه برنمی گشت و به اردوگاه دیگری انتقالش میدادند... 🍃خاطرات آزاده سرافراز غلامشاه جمیله ای، به قلم خودشان 🔵 ادامه دارد ... @gonbadekabood https://eitaa.com/joinchat/2115633213C8ae13116fb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا