eitaa logo
- مبتلا -
189 دنبال‌کننده
61 عکس
15 ویدیو
0 فایل
. وَ قَسم به ؛ - نوایِ قلبِ رَئوفَش. - بُغضِ خُفته در گَلویَش. - آرامشِ چَشم هایِ نمناکَش. - مظلومیتِ نہُفته در وُجودَش. من؟ من همان گمشده‌ام ؛ راه‌بلدها! من را ، به درِ خانه‌یِ جانان برسانید فقط .. :) .
مشاهده در ایتا
دانلود
- به اِذنِ حضرتِ باقی - اَلو؟ آسیدروح‌الله آقا ؟ خودتان هستید؟ سلام علیکم . عذرخواهم که پاسخگویۍمان به تاخیر افتاد . هنگامۍ که زنگِ تلفن به صدا درآمد و شماره‌ۍ بھشت بر رویِ صفحه نمایان شد ؛ بچه‌ها دست و پایشان را گم کردند و تلفن را بین هم رد و بدل مۍکردند که سرانجام من تلفن را از دستانِ لرزانشان گرفتم و پاسخ دادم . . شرمنده آقاۍ بزرگوار ! من لیاقتِ هم‌صحبتۍ با شما را ندارم ، خود می‌دانم . راستۍ شما خوبید؟ حالتان خوب است؟ حال و هواۍ بھشت چطور است؟ در آغوشِ خدا ، به شما خوش می‌گذرد؟! شکرِخدا که خوبید . . ما هم خوبیم به برکتِ علی و غرقِ در نعمتِ ولایتیم بحمدالله . جانم ؟! صدایتان کمۍ ناواضح است راه دور است دیگر ، شما در آسمان و ما در زمین . . فرسنگ‌ها فاصله است! آهان ! از احوالِ انقلاب برایتان بگویم ؟ به رویِ جفت چشمانم . . جانم برایتان بگوید که ؛ حالِ انقلاب خوب است وَ روز به روز بھتر از پیش مۍشود و به عنایتِ یزدانِ‌بۍهمتا و لطفِ آسدعلۍآقایمان ، ما هم لحظه‌اۍ مایوس و متاسف نشده‌ایم که در این طریقِ‌ مقدّس گام نھاده‌ایم ! ادامه دارد ..
آره داره نگام میکنه . . . نباید از چشماش بیوفتم !
6.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
- آقارسولِ‌خوش‌معرفت .
1_673198680(1).mp3
4.36M
اۍکاش‌عشق ، سربه‌سرِمانمی‌گذاشت! . .
- جمعه‌هاۍانتظار - دم‌دماۍ صبحِ جمعه شده و باز خانه‌ۍ دلش آشوب ! انگار در دلش رخت می‌شویند . . مضطرب است و حتۍ دمۍ آرام نمی‌گیرید . خانه در سکوت غرق شده و فقط تیک تیکِ ساعتِ قدیمۍ خانه است که هر ثانیه جولان می‌دهد! عقربه‌ها زود به زود می‌جنبند . انگار کسۍ دنبالشان کرده که اینگونه دوان دوان مسیر را می‌پیمایند ‌. پیرزن اما ، گذرِ برق‌آساۍ زمان را دوست ندارد حداقل براۍ این روزِ عزیز ، نه ! آخر تا غروب نشده او باید باز گردد . . . با چشم‌هاۍ منتظر ، پشت پنجره‌ۍ رنگۍ خانه تمام قد به تماشا می‌ایستد . اما اینطور فایده‌اۍ ندارد و از دلواپسی‌اش کم نمی‌شود . نرم‌نرمک از پله‌هاۍ ایوان پایین می‌آید این پله‌ها ، براۍ پیرزن نفس‌گیر شده . . زانو‌هایش به گِزگِز می‌افتند و دیگر رمقۍ ندارند آهسته بر روۍ پله‌ۍ آخر می‌نشیند و نفسۍ چاک می‌کند و به درِ خانه چشم می‌دوزد . با وسواس دانه‌هاۍ تسبیحِ متبرک شده به ضریحِ آقا امام رضا جانش را به نیتِ بازگشتِ نورِچَشمش روۍ هم می‌چیند . برایِ شاید چھارمین‌دفعه ، از صبح تا به الآن که غروب رخ نشان داده ، دست به کمرِ خمیده‌اش می‌گیرد و جلوۍ درِ چوبۍ خانه را ، آب‌ و جارو می‌کند و پریشان‌حال به انتھاۍ کوچه نِگَھۍ می‌اندازد . اما نه ! انگار ، آن یارِ سفر کرده خیالِ برگشت ندارد و باید چشمانش به بازگشتِ آن عزیزکرده خشک شود . به راستۍ که این چشم انتظارۍ خسته‌ کننده ، بد دردیست ! . .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درآغوشِ‌خود‌بارِ‌دیگربگیر ، من‌این‌موجِ‌از‌هَرطرف‌رانده‌را . . عزیزم‌حسین|علیه‌السلام|
1401061513(1).mp3
7.84M
مارو‌به‌خودت‌برگردون‌! . .
- مبتلا -
- به اِذنِ حضرتِ باقی - اَلو؟ آسیدروح‌الله آقا ؟ خودتان هستید؟ سلام علیکم . عذرخواهم که پاسخگو
راستش گاه‌گدارۍ دشمنان بۍجگر و بزدلمان ، مزاحمت‌هایۍ ایجاد می‌کنند ولی جوانانِ یَل و شیردلِ پرورش یافته‌ۍ مکتبِ جان‌فدایمان ، از جان مایه مۍگذارند و مانعِ رسوخِ مزاحمت‌هاۍ این مگسانِ چرب‌زبان می‌شوند و نمی‌گذارند حتی ذره‌اۍ قلبِ پیر و امیدوارِ انقلابمان ، خدشه‌دار گردد و همواره پاسدارش هستند . خیالتان تختِ تخت ؛ این جوانانِ محارب نمی‌گذارند سروِ بلند قامتِ انقلاب ، لحظه‌اۍ خمیده گردد و احساسِ سنگینے کند . آنھا عاشقانه در اینِ طریق مبارک و مقدّس جھاد می‌کنند و قسم خورده‌اند که ادامه‌ بدهند راه‌ِ پدرانِ سلحشورشان را ! آنان تمامِ نیروۍ پاک جوانی‌شان را به کار می‌گیرند در طاعتِ خدا و خدمت به خلقِ خدا . . اینجا ، جوانانِ دلباخته‌مان سر و گردن می‌شکنند برایِ هر نفسِ آسدعلۍآقایمان! می‌دانید حاج‌آقا . . آسیدعلۍآقایمان مظلوم واقع شده است . سیدِ عزیزِ ما ، کمۍ رُخساره‌ۍمُنَوَرَش از پیش شکسته‌تر شده به‌سببِ بارِ سنگین و رسالتِ معظم و محتشمۍ که بر دوش‌هاۍ مستحکمش نھاده شده ، لیکن همواره امیدوار است و بانگِ امید و انگیزه سر می‌دهد . ادامه دارد ..