فرسته شماره ۷
نکتهی دیگر اینکه در اسناد مهم و تراث کهن امامیه از اصحاب ائمه، شعرا و علما فراوان مثال وجود دارد که عزای سید الشهدا را به اصحاب کسا یا سایر اهلبیت علیهمالسلام تسلیت گفته یا آنان را به جهت مصیبتهای وارده مورد خطاب قرار دادند که جمع آوری آنان خود میتواند موارد نقض دیگری بر ادعای نویسنده باشد.
مثلا جناب ابو ثُمامه صائدی از ياران سید الشهدا عليهالسلام وقتی به ميدان آمد اين اشعار را زمزمه مىكرد:
"تسليت به خاندان مصطفى و دختران او بر حبس بهترينِ مردم، نواده محمّد ! تسليت به زهراى پيامبر و همسرش خزانه دانش خدا، پس از احمد! تسليت به همه اهالى مشرق و مغرب و اندوه بر حبس حسينِ استوار ! چه كسى از سوى من به پيامبر و دخترش مى رساند كه فرزندتان، در سختىِ شديدى است؟"¹
از موارد دیگر میتوان به عباراتی اشاره کرد که جناب علم الهدی سید مرتضی آنها را در زیارت سید الشهدا علیهالسلام قرائت میکرده:
"خبررسان شهادتت ، با چشم اشكبار ، نزد قبر جدّت پيامبر صلى الله عليه و آله ايستاد و گفت : اى پيامبر خدا ! نوه و جوانت را كُشتند و حرمت خاندانت را شكستند و پس از تو ، فرزندانت را به اسارت بردند و آنچه مى ترسيدى ، بر خاندان و خويشانت فرود آمد . پيامبر صلى الله عليه و آله ، ردايش را كَنْد و فرشتگان و پيامبران ، او را به شهادت تو ، تسليت دادند و مادرت زهرا ، داغدار تو گشت. و فرشتگان مقرّب ، دسته دسته مى آمدند و مىرفتند و به پدرت اميرمؤمنان ، تسليت مى گفتند."²
---------------------------------------‐-----------
١. ثُمَّ بَرَزَ أَبُو ثُمَامَةَ الصَّائِدِيُّ وَ قَالَ
عَزاء لِالِ المُصطَفى وبَناتِهِ
عَلى حَبسِ خَيرِ النّاسِ سِبطِ مُحَمَّدِ
عَزاء لِزَهراءِ النَّبِيِّ وزَوجِها
خَزانَةِ عِلمِ اللّه ِ مِن بَعدِ أحمَدِ
عَزاء لِأَهلِ الشَّرقِ وَالغَربِ كُلِّهِمُ
وحُزنا عَلى حَبسِ الحُسَينِ المُسَدَّدِ
فَمَن مُبلِغٌ عَنِّي النَّبِيَّ وبِنتَهُ
بِأَنَّ ابنَكُم في مَجهَدٍ أيَّ مَجهَدِ
(المناقب لابن شهرآشوب، ۳/۲۵۳)
۲. وقامَ ناعيكَ عِندَ قَبرِ جَدِّكَ الرَّسولِ صَلَّى اللّه ُ عَلَيهِ وآلِهِ ، فَنَعاكَ إلَيهِ بِالدَّمعِ الهَطولِ ، قائِلاً : يا رَسولَ الله ، قُتِلَ سِبطُكَ وفَتاكَ ، وَاستُبيحَ أهلُكَ وحِماكَ ، وسُبِيَ بَعدَكَ ذَراريكَ ، ووَقَعَ المَحذورُ بِعِترَتِكَ وبَنيكَ ، فَنَزَعَ الرَّسولُ الرِّداءَ ، وعَزّاهُ بِكَ المَلائِكَةُ وَالأَنبِياءُ ،وفُجِعَت بِكَ اُمُّكَ فاطِمَةُ الزَّهراءُ ، وَاختَلَفَ جُنودُ المَلائِكَةِ المُقَرَّبينَ تُعَزّي أباكَ أميرَ المُؤمِنينَ ، واُقيمَت عَلَيكَ المَآتِمُ
(مصباح الزائر، ص ٢٦٨)
@mir_hamedhoseyn_110
فرسته شماره ۸
همچنین از مهمترین اتفاقات تاریخی در زمینهی مرثیه، واقعهی شعرخوانی مشهور دعبل خزاعی محضر امام رضا علیه السلام است:
اى فاطمه! اگر حسين را مى ديدى كه چه سان ، افتاده و در كنار رود فرات، تشنه كام، كشته شده است...
بىترديد، در كنار پيكرش ،چهره مىخراشيدى و بر چهرهات سرشک جارى مىكردى.
اى فاطمه! اى دختر خوبى ها! به گريه و ناله بخوان در مرگ ستارگان آسمان كه در سرزمين خشك، فرو افتادهاند.¹
این تائیهی مشهور به جهت اینکه محضر امام قرائت شده و امام برای آن صله دادهاند، بیش از ۱۲۰۰ سال است در مجالس شیعه قرائت میشود و علما نیز شروحی بر آن نگاشتهاند.
جناب آقای مسائلی بحمد الله هم خود برنده جایزه دعبل هستند
https://t.me/azadpajooh/187
و هم در نوشتهجات خود به حق چنین فرمودهاند:
"آری، مصیبت را نباید پنهان داشت، ولی حرمت حرم رسولالله صلی الله علیه و آله را نیز باید نگاه داشت. مصیبتخوانی را باید از دعبل آموخت که نه با خواندن چنین روضههایی، بلکه با شعرهای هنرمندانه خویش مورد تحسین امام رضا علیهالسلام واقع شد."
https://t.me/azadpajooh/112
البته شاید اگر آقای مسائلی آن روزگار در مجلس شعرخوانی دعبل محضر امام رضا علیهالسلام حضور داشتند، به هنگام سرودن این ابیات مخصوصا این بیت که:
بى ترديد، در كنار پيكرش ،چهره مىخراشيدى و بر چهرهات سرشک جارى مىكردى.
برمیخاستند و میگفتند:
جناب دعبل ! شما که انقدر هنرمندانه شعر میسرایی کاش حضرت زهرا را پس از حدود ۱۳۰ سال از واقعهی عاشورا مورد خطاب قرار نمیدادی! او اکنون در بهشت برین به حکم "فَرِحينَ بِما آتاهُمُ الله مِنْ فَضْلِهِ" خوشحال است! به گونهای شعر نخوان که گویا حزن او استمرار دارد! چرا که _به فرمودهی خود آقای مسائلی_:
"امام حسین(ع) در آن عالم در محضر مادرشان هستند و قاتلان ایشان نیز در عذاب و شکنجه؛ با این وصف، حضرت زهرا برای چه و برای که گریه میکند؟!
اگر ایشان در این دنیا بودند و فرزندشان در آن دنیا، وجهی برای استمرار گریه آن حضرت بود، ولی گریه ایشان در آخرت چه وجهی میتواند داشته باشد؟!"
رهبر انقلاب نیز در مجلسی هنگام قرائت برخی از ابیات تائیه دعبل در ذیل بیت:
أفاطِمُ قومي يَابنَةَ الخَيرِ وَاندُبي
نُجومَ سَماواتٍ بِأَرضِ فَلاةِ
چنین میگویند:
ای دختر نیک پیغمبر! برخیز و اشک بریز، ستارههای آسمان در میان صحرا پراکندهاند. ستارههای آسمان دختران فاطمهاند، فرزندان کوچک فاطمهاند...²
نکتهی دیگر اینکه عالم برجسته شیعه مرحوم علامه سید محسن أمين العاملي _ که اتفاقا جناب مسائلی ارادت ویژهای به ایشان دارد و یکی از آثار ایشان را به فارسی ترجمه کردهاست،_ نیز به تحریک احساسات عوامانه!!! پرداخته و گریههای اصحاب کسا بر مصیبت روز عاشورا را به سلک نظم کشیده:
فدای آن گل پیغمبر شوم که تشنه از دنیا رفت و پیغمبر و دختر و علی و فرزندانش را داغدار کرد و بر او جن و انس و آسمانیان و زمینیان گریستند. شایسته است چشم ها در مصیبت او به جای اشک خون ببارند. چگونه عالم در ماتمی که برای آن پیغمبر و علی گریانند، گریان نباشند.³
و اینها و صدها مثال دیگر همه ناقض ادعاهای آقای مسائلی مبنی بر غالیانه و عوامانه بودن این مضامین...
-------------------------------------------
۱. أفاطِمُ لَو خِلتِ الحُسَينَ مُجَدَّلاً
وقَد ماتَ عَطشانا بِشَطِّ فُراتِ
إذَن لَلَطَمتِ الخَدَّ فاطِمُ عِندَهُ
وأَجرَيتِ دَمعَ العَينِ فِي الوَجَناتِ
أفاطِمُ قومي يَابنَةَ الخَيرِ وَاندُبي
نُجومَ سَماواتٍ بِأَرضِ فَلاةِ
(أخبار شعراء الشيعة للمرزباني، تلخيص: السيد محسن الأمين، ص ٩٩؛ عيون أخبار الرضا، ١/٢٩٤)
۲. حقیقت عظیم، ص ۲۸ ؛ همرزمان حسین، ص ۲۹۴
۳. بأبي ريحانة الهادي قضى
دون عذب الماء ظمآن الحشى
فجع الهادي به وابنته
وعليّ و بنوه النجبا
وبكته الإنس و الجنّ وما
حوت الأرض وسكّان السما
حقّ للأعين أن تبكيه
بدل الدمع بمحمرّ الدما
كيف لا يبكي الورى في مأتم
فيه يبكي المصطفى والمرتضى
(الدرّ النضيد في مراثي السبط الشهيد، السيد محسن الأمين العاملي ، ص ٦)
@mir_hamedhoseyn_110
فرسته شماره ٩
سخن آخر
این روزها به بهانهی نقد کلام ایشان قدری با مطالبشان مأنوس بودم. نکتهی قابل ملاحظه در نوشتهجات ایشان این بود که زمانی که در صدد ردّ حدیث یا گزارهای تاریخی یا هر چیز دیگر باشند، تمام توان خود را به کار گرفته و با تشبّث به هر رطب و یابسی سعی در تضعیف آن دلیل داشته و اگر نتوانند به آن مستند از جهت صدور خدشه کنند با استبعادات متعدد و حمل آن بر معانی مرجوح و تعارضانگاری عوامانه، آن حدیث یا گزارهی مورد نظر را با توجه به پیشفرضهایشان و بدون توجه به نظرات مخالف تفسیر مینمایند.
حال نکتهی جالب اینجاست زمانی که خودشان بخواهند به روایتی استناد کنند، به گونهای آن مطلب را قطعی میپندارند که به نحوه ارسال مسلّمات آن را ذکر میکنند...
نه خبری از اشکال سندی است،نه اشکال محتوایی، نه دیگر سخنی از ارسال و اتصال و انقطاع است و نه اعتبار کتاب و نه تقدم و تأخّر آن...
مثلا آنجایی که بخواهد مخالفانش را به جهل و تندروی متهم کند با یک خودحقپنداری عجیب با اهانت به مخالفان فکریاش و نسبت دادن آنها به جهل و حماقت، خود را در کنار امام زمان علیهالسلام تصور نموده و از احتجاج مرحوم طبرسی نقل میکند و چنین میگوید:
"....اینجاست که امام زمان(ع) در توقیعی خطاب به محمد بن علی بن هلال کَرْخی، با اشاره به اعمال و گفتههای ناشایست بعضی از شیعیان درباره اهل بیت(ع) میفرمایند: «یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ قَدْ آذَانَا جُهَلَاءُ الشِّیعَةِ وَ حُمَقَاؤُهُمْ وَ مَنْ دِینُهُ جَنَاحُ الْبَعُوضَةِ أَرْجَحُ مِنْه؛ اى محمّد بن علىّ، افرادى احمق و جاهل از شیعیان و گروهى که مذهبشان به اندازه بال مگسى ارزش ندارد خاطرم را آزردهاند!» (شیخ طبرسی، الإحتجاج على أهل اللجاج، ج2، ص 474)"
https://t.me/azadpajooh/199
اینجا دیگر نه سخن از اتصال و انقطاع است و نه اعتبار کتاب و نه شخصیت و اعتبار راوی و نه سخن از اینکه آیا این محمد بن علی بن هلال کَرْخی وجود خارجی داشته یا خیر؟ اگر داشته در چه جایگاهی بوده که حضرت حجت برای وی توقیع فرستاده؟ و آیا ما میتوانیم با این اعتماد به نفس مثالزدنی الفاظ توبیخی آن نامه را به مخالفان خودمان نسبت بدهیم؟
لازم به ذکر است مرحوم آقای احمدی میانجی در ذیل این خبر در مورد کرخی میگوید: "نام این فرد در منابع رجالی و روایی غیر از همین مورد ذکر نشده، بنابراین به سند نمیتوان تکیه کرد"¹
بدیهی است ممکن است مبانی یک محقّق، اعتماد به این تراث کهن باشد و بالتبع این شیوههای برخورد با اسناد را پیش نگیرد، در نتیجه او را در اینگونه استنادات ملامتی نیست، اما کسی که به خود جرأت داده و با صرف رجوع به چند منبع محدود و با غفلت یا تغافل از ادلهی اعتبار آنها، احادیثِ حتی کتب اصیل امامیه را به زعم خود اعتبارسنجی و پالایش میکند، باید خود به هنگام استناد به نصوص، آن روحیهی تشدّد را فراموش ننماید.
وقتی جناب آقای مسائلی به تفسیر منسوب به امام عسکری استناد میکند،
https://t.me/azadpajooh/518
انسان به این فکر فرو میرود که ظاهرا آن تشدد و سختگیری تنها آنجایی است که ایشان در صدد ردّ نصوص خاصی باشد، ولی زمانی که خواهانِ اثبات گزارهای باشد، هر مصدری که حتی در اعتبار و انتساب آنها حرف و حدیث فراوان بوده و هم توثیق نسبت آن به امام عسکری علیهالسلام و هم توثیق روایات داخل آن محلّ مناقشهی فراوان است، میتواند محل رکون ایشان باشد.
در پایان از خداوند متعال میخواهم خودم و ایشان را از لغزش قلم و سیاست یک بام و دو هوا مصون بدارد.
والحمد للّه أوّلا و آخرا
-------------------------------------
لم يُذكر في المصادر الرجالية ولا الروائية غير هذه المكاتبة في الاحتجاج ، ولا يعوّل على الخبر من جهة السند ؛ فالرجل مجهول.
(مكاتيب الأئمة، ٧/٢٠٥)
@mir_hamedhoseyn_110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در نگاه آقای مسائلی این ابیاتی که رهبر انقلاب میخوانند برای تحریک احساسات عوامانه!! است و این مطالب از طریق غالیان به کتب شیعه و سپس به منبر شیعه سرایت کرده است!
ولی رهبر انقلاب مایههاى مرثیهاى این شعر را در اوج میداند:
"من فرصت پیدا کردم و بعضى از اشعار شعراى اردبیل- چه اشعار غزلىشان و چه اشعار حسینىشان - را نگاه کردم. حقاً و انصافاً برجسته و بسیار خوب است. با اینکه شعرهاى بعضى از شعراى اردبیل مرثیه و مصیبت است، اما از جنبهى هنرى در اوج است. درست است که ترکیببند محتشم از لحاظ استحکام لفظ و معانى، بسیار خوب است؛ اما وقتى من مسمّط چهار مصراعى مرحوم تاجالشعراى یحیوى را نگاه مىکنم، مىبینم از لحاظ صحنهپردازى و تصویرسازى، کمنظیر است. من چند مصراع آن را در ذهن دارم:«آى باتدى صبح آچیلدى زینب نوایه گلدى
زهرا دیدى حسین واى، عالم صدایه گلدى».
بعد مىگوید مشهور شد که «قُتل الحسین»:
جنّاتیدن ایشتدى پیغمبر گرامى
نعلین سیز عباسیز کرب و بلایه گلدى
بعد به اینجا مىرسد:«یل اسدى گون دوتولدى ظلمت فضایه گلدى».
مایههاى مرثیهاى این شعر در اوج است."
بیانات در دیدار نخبگان اردبیل،۵ مرداد ۷۹
@mir_hamedhoseyn_110
هدایت شده از بر ساحل عبقات
عَجَباً مِن حَـبلِه مَا انفَـصَلا
بِـيَـتــامـى كَــربَـلاءَ اتَّــصَـــلا
در شگفتم که ریسمانی که بر گردن امیر المؤمنین علیه السلام افکندند هیچگاه قطع نشد و تا ایتام کربلا این اتصال باقی ماند(و با همان ریسمان ایتام کربلا را بسته بودند)...
السيد صالح الحلي (١٣٥٩ ق)
@mir_hamedhoseyn_110
بر ساحل عبقات
عبارات بسیار مهم مورّخ و ادیب جلیلالقدر امامیمذهب در قرن ششم و هفتم هجری مرحوم ابن أبي طي (٦٣٠ هـ.ق) در معنای لفظ مولی در حدیث غدیر
مرحوم ابن أبي طي در شرح کلمهی مولی در بیت از لامیهی مشهور الشنفَرَی الأزدي:
فَإنّي لَمَولى الصبر أجتابُ بزّه
عَلی مِثلِ قلبِ السِّمع والحَزمِ أفعَل
به مناسبت بحث از لفظ "مولی" در این بیت به شواهد دیگری از این لفظ در تراث عربی_اسلامی اشاره کرده است. وی هنگام بحث از حدیث "من كنت مولاه فعلي مولاه" چنین میگوید:
فأمّا في الحديث فلا يجوز أن يفسَّر إلّا على الأولى؛ لأنّه لا يجوز أن يكون النبيّ صلّی الله عليه وعلى آله أراد إلّا هو ؛ لأنّ ما عداه من الوجوه ليس بالناس حاجة إلى معرفتها، إذ قيام الرسول في ذلك الوقت الذي ذكر ومقاساة الحر الشديد وجمع اناس لا يصلح إلّا لأمر فيه فائدة، ولا فائدة إلا تولّيه الولاية وهو أولى به؛ أي أولى به فيما يتعلّق بالأمر والنهي والطاعة وغير ذلك.
والذي حدانا على ذكر هذا _هنا_ وإن لم يكن موضعَه: هو أنّني وقفتُ علی كتاب "الاشتقاق" للنحّاس، فرأيتُه قد كذب بهذا الحديث تنقّصاً لعليّ عليهالسلام وطعناً فيه، وما كان ذلك تعلّق بكتاب الاشتقاق، ونحن فألجأَنا لفظة المولى والردّ علی النحّاس ولكنّه هو من أولاد ابن ملجم لعنه الله وقد أفردتُ للردّ عليه كتاباً سمّيتُه بكتاب "الاشتقاق".
📜 تاکنون برای این اثر گرانسنگ: المنتخب في شرح لامية العرب، تنها یک نسخه خطی شناسایی شده که در سال ٦١٨ هـ.ق کتابت شده و در مکتبه اسکوریال _ اسپانیا به شمارهی ۳۱۴ نگهداری میشود.
همچنین این کتاب برای نخستین بار در سال 2016 م و در نوبت دوم سال 2021 م ، توسط دار المنهاج _ عربستان با تحقیق إبراهيم بن محمد البطشان چاپ شده است.
مطلب مذکور در صفحه ۵۰۴ قرار دارد.
@mir_hamedhoseyn_110
در سال 2020 م کتاب اشتقاق أسماء الله تأليف أبو جعفر النحاس (٣٣٨هـ.ق) به تحقیق دکتر محمد الطبراني در ریاض چاپ شد.
این کتاب غیر کتابی است که نحاس در شرح واژهی مولی در آن، تنقیص امیر المؤمنین صلواتاللهعلیه کرده و مرحوم ابن أبي طي آن را دیده و در المنتخب یاد کرده و به آن ردیه نگاشته است.
عبارات دکتر الطبراني در مقدمهی تحقیق، ص ۱۲۱:
"كتاب الاشتقاق غير كتاب اشتقاق أسماء الله للمغايرة بينهما في مسارد تآليف النحاس عند من ترجم له ولاختلاف النقول بينهما وعدم اتحادها."
لازم به ذکر است محقق در ادامه نام چند نفر از کسانی که کتاب الاشتقاق _ نحاس را دیده و از آن نقل کردهاند را آورده ولی از آنجایی که احتمالا کتاب المنتخب _ ابن أبي طي را ندیده بوده، نامی از آن نمیبرد.
@mir_hamedhoseyn_110
به مناسبت اول صفر سالروز آغاز رسمی جنگ صفین در سال ۳۷ هجری قمری (وقعة صفّين، ص ٢١٤) جملات امام هادی علیهالسلام در زیارت غدیریه را خطاب به مولای عالم عرض کنیم:
لَعنَةُ الله ولَعنَةُ مَلائِكَتِهِ ورُسُلِهِ أجمَعينَ عَلى مَن سَلَّ سَيفَهُ عَلَيكَ وسَلَلتَ عَلَيهِ سَيفَكَ يا أميرَ المُؤمِنينَ مِنَ المُشرِكينَ وَالمُنافِقينَ إلى يَومِ الدّينِ
ای امیر مؤمنان ! لعنت خدا و لعنت همه فرشتگان و فرستادگانش تا روز قيامت بر مشركان و منافقانى كه به روى تو شمشير كشيدند و تو بر آنها شمشير كشيدى...
@mir_hamedhoseyn_110
هدایت شده از بر ساحل عبقات
🔷 ادیب عراقی استاد سید جابر الجابري (متولد ۱۹۵۸ م. نجف اشرف) در بیتی زیبا در مدح امیر المؤمنین صلوات الله علیه سروده است:
"و چه اندازه فرق است بین چشمانی که شبها مراقب ایتام است و چشمانی که در شام با حالت مستی خواب میباشد..."
وَعَينَينِ، عَينٍ تَحرُسُ اليُتمَ لَيلَها
وَأخرى بقَصرِ الشامِ غافِيَةً سَكِرا
📜 موسوعة شعراء الغدير، ج ٦، ص ٢٧
پ.ن: این هم از مظلومیت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه است که برای روشن شدن حقایق برای آزاداندیشان عالم مجبوریم "عین الله" را با فردی همچون معاویه مقایسه کنیم !
أين الثرى من الثريا؟!
@mir_hamedhoseyn_110
هر فردی از هر مذهبی که در مراسم باشکوه اربعین شرکت میکند، اعم از شیعه و سنّی و اهل کتاب و بودایی و حتی گاوپرست و بتپرست، مهمان سیّدالشهدا صلواتاللهعلیه بوده و احترامش بر دیگران واجب است.
اربعین فرصت عظیمی برای تحقّق "تَعالَوْا إِلى كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَبَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَلا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً" است.
متأسفانه برخی اصحاب رسانه به گونهای این فضا را تقریر میکنند که "این = همانی" در افکار عمومی شکل میگیرد.
باید توجّه داشت که شیعیان به زیارت "حجّت خدا و امام مفترض الطاعة" میروند نه به زیارت کسی که صرفاً "ذریهی رسولالله صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم" یا صرفا "مصداق شجاعت و استکبارستیزی" بوده است.
@mir_hamedhoseyn_110