فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
➖حضرت خدیجه سلام الله علیها ازدواج نکرده بودند
🛑و روی احمد البلاذری و ابوالقاسم الکوفی فی کتابیهما و المرتضی فی الشافی و ابوجعفر فی التخلیص: ان النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) 👈🏻تزوج بها و کانت عذرا 👉🏻و یؤید ذالک ما ذکر فی کتابی الأنوار و البدع ان رقیه و زینب کانتا انبتی هاله اخت خدیجه"
🔰 احمد بلاذری و ابوالقاسم کوفی در کتابهای خود و مرتضی در کتاب شافی و ابوجعفر در کتاب تلخیص گفتهاند که: 👈🏻پیامبر صلوات الله علیه و آله با او ازدواج کرد در حالی که حضرت خدیجه باکره و عذرا بود 👉🏻و این گفته را تأئید میکند آنچه که در دو کتاب الانوار و البدع آمده است به اینکه جناب زینب و رقیه دختران حضرت خدیجه نبودهاند بلکه دختران خواهر او “هاله” بودهاند و در منزل جناب خدیجه زندگی میکردهاند.
📚: مناقب ج 1 ص 159
#وفات_حضرت_خدیجه
#ماه_رمضان
#امام_زمان
♻️کانال: علم الحدیث
@mirasehadisi
➖اولین مسلمان ها
امام علی(ع) در خطبه ی قاصعه می فرماید :
🛑《وَلَمْ یَجْمَعْ بَیْتٌ وَاحِدٌ یَوْمَئِذٍ فِی الْاِسْلاَمِ غَیْرَ رَسُولِ اللّه(ص) وَخَدِیجَةَ(س) وَاَنَا ثَالِثُهُمَا!
اَرَی نُورَ الْوَحْیِ وَالرِّسَالَةِ وَ اَشُمُّ رِیحَ النَّبُوَّةِ》
🔰در آن روز در هیچ خانه ای، اسلام راه نیافت، جز خانه رسول خدا(ص) و خدیجه(س)!
و من سوّمین آنان بودم، من نور وحی و رسالت را می دیدم و بوی نبّوت را استشمام می کردم
📚:نهج البلاغة ص: 301
#وفات_حضرت_خدیجه
#ماه_رمضان
#امام_زمان
♻️کانال: علم الحدیث
@mirasehadisi
➖داستان اولین نماز در اسلام و اولین مرد و زن مسلمان! 👇
✅عفیف بن قیس کندی می گوید :
📋《كُنْتُ اِمْرَأً تَاجِراً وَ كَانَ عَبَّاسُ بْنُ عَبْدِ اَلْمُطَّلِبِ لِي صَدِيقاً وَ كَانَ يَخْتَلِفُ إِلَى اَلْيَمَنِ يَشْتَرِي اَلْعِطْرَ أَيَّامَ اَلْمَوْسِمِ فَقَدِمْتُ أَيَّامَ اَلْحَجِّ فِي اَلْجَاهِلِيَّةِ إِلَى مَكَّةَ فَنَزَلْتُ عَلَى اَلْعَبَّاسِ بْنِ عَبْدِ اَلْمُطَّلِبِ》
♦️من مرد بازرگانى بودم و عباس بن عبد المطلب از دوستان من بود و او براى خريد عطر به يمن مىآمد كه عطر لازم براى ايام موسم حج را فراهم كند.
من در دورۀ جاهلى و به هنگام مراسم حج به مكه آمدم و ميهمان عباس بن عبد المطلب بودم.
سپس می گوید :
📋《فَلَمَّا طَلَعَتِ اَلشَّمْسُ وَ حَلَقَتْ إِلَى اَلسَّمَاءِ وَ أَنَا أَنْظُرُ إِلَى اَلْكَعْبَةِ أَقْبَلَ شَابٌّ فَرَمَى بِبَصَرِهِ إِلَى اَلسَّمَاءِ ثُمَّ اِسْتَقْبَلَ فَقَامَ مُسْتَقْبِلُهَا فَلَمْ يَلْبَثْ أَنْ جَاءَ غُلاَمٌ فَقَامَ عَنْ يَمِينِهِ فَلَمْ يَلْبَثْ أَنْ جَاءَتِ اِمْرَأَةٌ فَقَامَتْ خَلْفَهُمَا فَرَكَعَ اَلشَّابُّ وَ رَكَعَ اَلْغُلاَمُ وَ اَلْمَرْأَةُ فَخَرَّ اَلشَّابُّ سَاجِداً فَسَجَدَا مَعَهُ فَرَفَعَ اَلشَّابُّ فَرَفَعَ اَلْغُلاَمُ وَ اَلْمَرْأَةُ》
♦️همين كه خورشيد بر آمد، همچنان كه من به كعبه مى نگريستم، جوانى آمد و نخست چشم به آسمان دوخت و سپس روى به قبله ايستاد و چيزى نگذشت كه نوجوانى آمد و در سمت راست او ايستاد.
اندكى بعد زنى آمد و پشت سر آن دو ايستاد.
آن جوان ركوع كرد، آن دو هم ركوع كردند و آن جوان سجده كرد، آن دو هم سجده كردند و چون آن جوان سر از سجده برداشت، آن دو هم سر برداشتند.
من به عباس گفتم :
📋《يَا عَبَّاسُ! أَمْرٌ عَظِيمٌ!》
♦️اى عباس! این عمل بزرگ كارى است. عباس گفت : آرى! چه بزرگ كارى!
سپس گفت :
📋《أَ تَدْرِي مَنْ هَؤُلاَءِ؟》
♦️آیا اینان را می شناسی؟
گفتم : نه نمی شناسم!
عباس گفت :
📋《هَذَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ عَبْدِ اَلْمُطَّلِبِ اِبْنُ أَخِي يَزْعُمُ أَنَّ رَبَّهُ أَرْسَلَهُ وَ أَمَرَ بِهَذَا وَ أَنَّ كُنُوزَ كِسْرَى وَ قَيْصَرَ سَتُفْتَحُ عَلَيْهِ وَ هَذَا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبِ بْنِ عَبْدِ اَلْمُطَّلِبِ اِبْنُ أَخِي وَ هَذِهِ خَدِيجَةُ بِنْتُ خُوَيْلِدٍ زَوْجَةُ اِبْنِ أَخِي وَ اَيْمُ اَللَّهِ مَا أَعْلَمُ عَلَى ظَهْرِ اَلْأَرْضِ كُلِّهَا أَحَداً عَلَى هَذَا اَلدِّينِ غَيْرَ هَؤُلاَءِ》
♦️اين محمد بن عبد الله بن عبد المطلب و برادرزادۀ من است و مى پندارد كه خدايش به پيامبرى فرستاده است و مأمور به اين كار است و به زودى گنجهاى خسرو و قيصر براى او گشوده و فتح خواهد شد.
و او على بن ابى طالب، برادر زادۀ ديگر من است.
و آن زن نیز خديجه، دختر خويلد و همسر برادرزادهام محمد است و به خدا سوگند مىخورم كه بر روى تمام زمين كسى جز اين سه نفر را نمىشناسم كه بر اين دين و آيين باشند.
عفيف پس از اينكه مسلمان و اسلام او راسخ شد، مى گفت :
📋《يَا لَيْتَنِي كُنْتُ رَابِعاً》
♦️اى كاش من چهارمى ايشان بودم.
📚منبع :
۱)روضة الواعظین ابن فتال نیشابوری، ص۸۵
#وفات_حضرت_خدیجه
#ماه_رمضان
#امام_زمان
♻️کانال: علم الحدیث
@mirasehadisi