🔵 در برابر كسانى كه انديشه جدايى دين از سياست را مطرح مى كنند، چه پاسخى مى توان داد؟
✅ يك. گستره قوانين اسلام
با توجه به حجم عظيمى از احكام اجتماعى و اهداف سياسى- دينى اسلام، مى توان هدفگيرى اصلى اين دين مقدّس را شناخت. با مرورى كوتاه بر قوانين اسلامى و آيات قرآن، روشن مى گردد كه اسلام دينى جامع و همه سونگر است كه تمام ابعاد زندگى انسان (فردى، اجتماعى، دنيايى، اخروى، مادى و معنوى) را در نظر گرفته است و همان گونه كه مردم را به عبادت و يكتا پرستى، دعوت نموده و داراى دستورات اخلاقى و خودسازى فردى است؛ احكام و دستوراتى در مورد مسائل حكومتى، سياسى، اقتصادى، اجتماعى، قضايى، امور مربوط به اداره صحيح جامعه، روابط بين الملل و ... دارا مى باشد. بديهى است اجراى چنين احكام و دستوراتى، بدون قدرت اجرايى، امكانپذير نيست.
✅ دو. سيره پيشوايان دين
سيره و روش رسول اكرم صلى الله عليه و آله نشان دهنده اين است كه دين از سياست جدا نيست. آن حضرت ضمن تشكيل حكومت، مسؤوليت اجرايى و قضايى آن را نيز بر عهده داشت. اميرمؤمنان على عليه السلام نيز حكومتى بر اساس عدل و اجراى دستورات الهى بنا نهاد. حكومت كوتاه مدت امام حسن عليه السلام، قيام خونين امام حسين عليه السلام و مشروع ندانستن حكومتهاى وقت از سوى ديگر امامان عليهم السلام، همه بيانگر اين واقعيت است كه آموزه هاى سياسى و «تشكيل حكومت صالح» از ضروريات دين اسلام است.
✅ سه. اهداف سياسى و اجتماعى بعثت انبيا
در نگاه قرآن، پرداختن به مسائل سياسى و اجتماعى، اصلاح امور جامعه و برقرارى مناسبات عادلانه، از اهداف نبوت و از تعاليم اساسى دين است.
✅ چهار. مبانى قرآنى رابطه دين و سياست
1. اختصاص حاكميت، ولايت و سرپرستى همه جانبه مادى، معنوى، دنيوى و اخروى براى خدا، رسول و اولياى خاص او؛
2. اثبات امامت و رهبرى سياسى- اجتماعى براى پيامبر صلى الله عليه و آله، امام عليه السلام و منصوبان از ناحيه آنان؛
3. اثبات حكومت و خلافت در زمين براى برخى از پيامبران گذشته؛ مانند حضرت داود عليه السلام و سليمان عليه السلام؛
4. قرآن، داورى و فصل خصومت در ميان مردم را از وظايف پيامبران الهى معرفى مى كند: «وَ داوُدَ وَ سُلَيْمانَ إِذْ يَحْكُمانِ فِى الْحَرْثِ ...» ؛ «و داود و سليمان هنگامى كه درباره كشتزارى داورى مى كردند ...».
5. دعوت به كار شورايى و جمعى كردن: «وَ شاوِرْهُمْ فِى الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ» ؛ «در كارها با آنان مشورت كن؛ اما هنگامى كه تصميم گرفتى، [قاطع باش و] بر خدا توكل كن».
6. مبارزه با فساد و تباهى، ظلم زدايى و عدل گسترى از وظايف اصلى اهل ايمان است: «وَ لا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ» ؛ «بر ظالمان تكيه نكنيد كه موجب مى شود آتش شما را فرا گيرد».
7. احترام به حقوق انسانها و كرامت بخشى به انسان از اصول سياست اديان الهى است: «وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنِى آدَمَ ...» ؛ «ما آدمى زادگان را گرامى داشتيم ...».
8. امر به جهاد و مبارزه با طاغوتها، مستكبران و ستمگران و لزوم تهيه امكانات دفاعى: «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنافِقِينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ»؛ «اى پيامبر! با كفار و منافقان پيكار كن و بر آنان سخت بگير». «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ»؛ «هر آنچه از نيروى سلاح و اسبان آماده مى توانيد براى تهديد دشمنان خداوند و دشمنان خودتان فراهم سازيد».
9. عزت و آقايى را مخصوص خدا و اهل ايمان دانستن و نفى هرگونه سلطه و ذلتپذيرى: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا الَّذِينَ كَفَرُوا يَرُدُّوكُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ فَتَنْقَلِبُواخاسِرِينَ» ؛ «اى كسانى كه ايمان آورده ايد! اگر از كسانى كه كافر شده اند اطاعت كنيد، شما را به گذشته هايتان باز مى گردانند و سرانجام زيانكار خواهيد شد».
10. اثبات سلطنت و حكومت براى برخى از حاكمان صالح و عادل؛ مانند طالوت و ذوالقرنين: «وَ قالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طالُوتَ مَلِكاً» ؛«و پيامبرشان به آنان گفت: خداوند طالوت را براى زمامدارى شما مبعوث كرده است».
نتیجه اینکه بخش عظيمى از معارف و آموزههاى اسلامى شامل مسائل سياسى- اجتماعى است. و نه تنها تعيين خط مشىهاى مهمى در اين باره از سوى خداوند انجام شده است؛ بلكه مأموريت رهبرى و اجراى سياستهاى تعيينى، از سوى خداوند بر عهده پيامبران و ديگر اولياى الهى و مؤمنان برجسته، نهاده شده است.
منبع: پرسشها و پاسخهای دانشجویی، ج 15، ص 21-26.
#دین_سیاست
#سوال
#شبهه
#سکولاریسم
#حکومت
🌸 کانال "مطالعات فلسفه سیاسی و انقلاب اسلامی"👇👇
🆔 پیام رسان ایتا: eitaa.com/mirkhalili