خشم اروپا قابل درک است
✍محمدجواد اخوان
#سرمقاله #روزنامه_جوان
در خبرها آمده که سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان پرتاب ماهواره ایرانی ثریا با ماهوارهبر قائم را محکوم کردهاند. این سه کشور در توضیح مدعی شدهاند که دلیل این محکومیت مشابهات فناوری موشک ماهوارهبر با موشکهای دوربرد است. این توجیه که ماهیت موشک ماهوارهبر با موشکهای بالستیک دوربرد یکی است، البته جزو بهانههای تکراری غرب برای مخالفت با برنامه فضایی جمهوری اسلامی ایران بوده و است. از سالها قبل و زمانی که موشکهای دفاعی ایران از جمله در کلاس شهاب به دنیا معرفی شد، غربیها متوجه ظهور قدرت جدید موشکی در سطح منطقه و فرامنطقه شدند.
موشک اعم از کوتاهبرد، میانبرد و دوربرد در شمار سلاحهای متعارف بهحساب میآید و مخالفت با آن هیچگونه مبنای حقوقی معتبری ندارد. حتی اگر قطعنامههای ظالمانه پیشین شورای امنیت را هم در نظر بگیریم، اولاً اینها در مورد انتقال و فروش تسلیحات بوده که با توجه به بومی بودن برنامه موشکی ایران بلاموضوع است و ثانیاً همانها هم در مهرماه امسال منقضی شد و فاقد اعتبار است.
برنامههای توسعه موشکی، پهپاد و... همه اجزایی از رهنامه (دکترین) دفاعی امنیتی ایران هستند که بر اساس بازدارندگی حداکثری مورد انتظار و متناسب با اهداف امنیت ملی ایران تدوینشدهاند. همه اینها در خدمت یک هدف بزرگ هستند و آن عبارت است از دور شدن تهدیدات از این آبوخاک. مبنای هدفگذاری در کیفیت و کمیت موشکها و پهپادهای ایرانی صرفاً نیازمندیهای جمهوری اسلامی ایران بر اساس نوع تهدیدات پیش رو و آینده است و هیچ عامل دیگری اعم از فشارهای سیاسی و دیپلماتیک نمیتواند بر آن مؤثر باشد. اینکه برد موشکهای ایرانی تا چند هزار کیلومتر باشد، صرفاً در تهران مشخص میشود و هیچ قدرتی در بیرون مرزها نمیتواند بر آن مؤثر باشد.
غربیها به یاد دارند که یک دهه پیش و در اوج مذاکرات پیشابرجامی، تلاش پیگیری برای تحدید برنامه موشکی ایران در قالب توافق نهایی داشتند و حتی برخی غربگرایان در داخل نیز برای خوشرقصی در برابر آنها در برنامه فضایی ایران (که غیرنظامی است و در دولت دنبال میشود) اخلال ایجاد کردند. البته نه غربیها و نه غربگرایان داخلی راه بهجایی نبردند و نهایتاً هم برنامههای توسعه دفاعی و هم برنامه فضایی صلحآمیز ایران پیش رفت، بهگونهای که همین عصبانیت امروز اروپاییها نشان میدهد تا چه حد دستاوردهای قابلتوجهی داشته است. اگر اختلالی هم که دولت سابق در برنامه فضایی کشور انجام داد نبود، چهبسا به نقطهای بسیار جلوتر از آنچه امروز دست مییافتیم که معالأسف چنین نشد.
بههرروی، دلیل ناراحتی امریکا و اروپای غربی از پیشرفتهای شگرف برنامه فضایی ایران را میتوان درک کرد. سادهترین لایه آن دستیابی ایران به سطحی از توانمندی بازدارندگی دفاعی است که دیگر کسی نمیتواند منکر آن شود. در سطحی بالاتر تبدیل شدن ایران به قدرتی فضایی که میتواند دستاوردهای بیشمار فناوری فضایی را در زندگی روزمره مردم از جمله در اقتصاد، ارتباطات، کشاورزی، هواشناسی، نقشهبرداری و اکتشاف معادن و البته در گسترش اشراف اطلاعاتی به تهدیدات بیرونی متبلور سازد. حتماً برای دشمنان ملت ایران ناراحتکننده خواهد بود اینکه دیگر چیزی از چشمان تیزبین ماهوارههای جمهوری اسلامی ایران دور نخواهد بود و دشمنان ایران در ماههای اخیر هم خود برکات این توانمندی را دریافتند و این دستاورد کمی نیست.
فراتر از همه اینها مهمترین دلیل ناراحتی اروپاییها حرکت پرشتاب ایران در مدار اقتدار و پیشرفت علمی است و چیزی که بیشتر خشمگینشان میکند آن است که با انواع و اقسام چماق و هویجها نتوانستهاند جلوی این اقتدار فناورانه را بگیرند. مهمترین دارایی آنها در داخل که غربگرایان تسلیمخواه هستند، اکنون قدرتی ندارند و این تیرشان را بیش از همیشه به سنگ میزند. دیگر خبری از کسانی که همه زندگی مردم را به رضایت کدخدا گره میزدند و دستاوردهای دانشمندان کشور را پیش پای جلب رضایت او قربانی میکردند، نیست. البته تلاشهای آنان نیز نتوانست مسیر پیشرفتهای ملت را متوقف کند، تنها چند روزی از شتاب آن کاست که آن نیز اینک برطرف شده است. تمام ماجرا این است که ملت ایران مضمون این بیت شعر را درک کرده و به دنبال تحقق آن است که «برو قوی شو اگر راحت جهان طلبی/که در نظام طبیعت ضعیف پامال است.»
💠 @mjakhavan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیبیسی میگوید انگلستان طلاهای غارتشده را قرض میدهد!
موزههای «بریتانیا» و «ویکتوریا و آلبرت» اعلام کردند گنجینههای طلا و نقره، که ارتش بریتانیا در جنگهای استعماری از غرب آفریقا غارت کرده بود، در یک قرارداد سهساله به غنا قرض داده میشود.
این مجموعه آثار تاریخی گرانبها که متعلق به دربار سلطنتی آسانته (āšāntī) بود، به عنوان بخشی از «روح ملی» غنا در نظر گرفته میشود و بر اساس این قرارداد، ۱۷ شیء از موزه ویکتوریا و آلبرت و ۱۵ شیء از موزه بریتانیا، اواخر امسال در موزه کاخ شهر کوماسی، در کشور غنا به نمایش گذاشته خواهند شد.
مشی استعمارگران همیشه همین بوده، دارایی ملتها را دوباره به خود آنها میفروختند!
روزی گنجها و آثار تاریخی را غارت میکنند و روز دیگر با هزار منت همانها را قرض میدهند! جالب اینجاست که مدیر موزه انگلیس با بی شرمی میگوید از اینکه این اموال غارت شده و در لندن است شرمنده نیست!
در جای دیگری هم سرمایههای ملتها را بلوکه میکنند و بعد آزادسازی آنها را منوط به پذیرش شروط تحمیلی خودشان میکنند!
💠 @mjakhavan
دسترسی به صفحات روزنامه جوان
🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/3939
سهشنبه | ١٠ بهمن ١۴٠٢ 📆
📥 دریافت تمامی صفحات به صورت یکجا
🌎 @NewsJavan
دسترسی به صفحات روزنامه جوان
🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/3940
چهارشنبه | ١١ بهمن ١۴٠٢ 📆
📥 دریافت تمامی صفحات به صورت یکجا
🌎 @NewsJavan
دسترسی به صفحات روزنامه جوان
🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/3941
پنجشنبه | ١٢ بهمن ١۴٠٢ 📆
🌎 @NewsJavan
دسترسی به صفحات روزنامه جوان
🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/3942
شنبه | ١۴ بهمن ١۴٠٢ 📆
📥 دریافت تمامی صفحات به صورت یکجا
🌎 @NewsJavan
دسترسی به صفحات روزنامه جوان
🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/3943
یکشنبه | ١۵ بهمن ١۴٠٢ 📆
📥 دریافت تمامی صفحات به صورت یکجا
🌎 @NewsJavan
در جستوجوی اقتدار تمدنی ایران
✍️محمدجواد اخوان
#سرمقاله #روزنامه_جوان
یکی از ویژگیهای دو قرن اخیر، خودآگاهی جمعی جامعه ایرانی نسبت به سابقه تمدنی درخشان این سرزمین است که این آگاهی معمولاً همراه با غبطهای در خصوص عقبماندگی ایران از قافله پیشرفتهای بشری همراه بوده است. ایرانیان معمولاً وقتی از گذشته درخشان خود یاد میکنند به دو مؤلفه قدرت سیاسی و بینالمللی (مربوط به دوره پیش از اسلام) و قدرت و مرجعیت علمی فرهنگی (دوره اسلامی) استناد میکنند و طی دو قرن گذشته احیای این دو سطح از اقتدار برای ایرانیان آرزویی بزرگ بوده است.
واقعیت آن است که از ابتدای قرن سیزدهم هجری شمسی آفتاب عظمت تمدنی ایران رو به غروب نهاد و متأسفانه دو سلسله حاکم بر این سرزمین، یعنی قاجار و پهلوی، نهتنها در مقابل تحمیل انحطاط تمدنی مقاومتی نکردند، بلکه خود به نحوی شتابدهنده این افول تمدنی و تاریخی نیز بودند.
در دوره قاجار طی جنگها و معاهدات تحمیلی بخشهای بزرگی از فلات ایران از این کشور جدا شد و عملاً شاهان قاجار قدرت کافی برای حفظ تمامیت سرزمینی را نداشتند. علاوه بر اینها، تمایل برخی پادشاهان قاجار به تفریح و اروپاگردی عملاً موجب استقراض از قدرتهای غربی و پذیرش امتیازات انحصاری آنها میشد.
رضاشاه پهلوی نیز هرچند در ابتدا سواد و دانش کافی در خصوص تاریخ و تمدن ایرانی و اسلامی نداشت، اما تحت تأثیر مشاوران منورالفکرش با تمدن باستانی ایران آشنا شد و بهنوعی تمایل برای حرکت بهسوی بازیابی قدرت پیدا کرد، اما وجود دو نقطهضعف در او و فرزندش مانع از آن شد که بتوانند در مسیر بازیابی عظمت تاریخی ایران حرکت جدی انجام دهند.
شکاف هویتی جدی که میان پهلویها و تمدن ایرانی اسلامی بود، مهمترین مانع پیش روی آنها بود. بهتدریج و از اواسط دوره قاجار با نفوذ فرهنگ غربی و بهویژه استعمار و عوامل آن جریانهای هویتزدا و هویتستیز در قالب روشنفکری و امثال آن بروز و ظهور یافت و در دوره پهلوی اول با نوسازی زورمدارانه و سفارشی، تقابل با هویت اسلامی به وجه غالب نظام حکمرانی تبدیل شد. این روند در دوره پهلوی دوم نیز تداوم یافت و با بهکارگیری ابزارهای فرهنگی گستردهتر نیز شد. در واقع هرچند پهلویها با گفتمان باستانگرایی به دنبال خلق پیشینه تمدنی برای خود بودند، اما با مبارزه با مؤلفههای هویتی عمیق جامعه ایرانی، روزبهروز از جامعه و فرهنگ و هویت آن فاصله گرفتند.
هرچند محمدرضا پهلوی خود را جانشین کوروش هخامنشی و بهنوعی احیاگر قدرت او میدانست، اما فراموش کرده بود که او و پدرش هر دو تنها شاهان تاریخ ایران بودند که دستنشانده خارجیها بودند. چه تحقیری برای ملتی که روزگاری طولانی بر بخشهای متمدن کره خاکی نفوذ داشته است، از این بالاتر که مهرههای گماشته سرنوشت او را در اختیار گیرند و مطابق میل و منافع غرب از تمامیت ارضی و منافع مادی این سرزمین چشمپوشی کنند. بدینترتیب هرچند پهلویها در توهم تمدن بزرگ باستانی بودند، اما شکاف هویتی و تحقیر ملی ایرانیان که با هدایت و حمایت استعمارگران و عاملیت گماشتگان پهلوی تا نیمه قرن چهاردهم هجری شمسی توسعه مییافت، ایرانیان را روزبهروز از عظمت تاریخی و تمدنی خود دور ساخته و به ملتی وابسته و خودباخته نزدیک میکرد.
آنچه این روند تلخ و نامطلوب را منقطع ساخت، نهضتی بود که اتفاقاً از ژرفای هویت اسلامی ملی ایرانیان برخاسته بود و عزت و استقلال همهجانبه ملت ایران را مطالبه میکرد. آنچه در کلام و راه امام خمینی (ره) برجسته بود، پاسخی به سرخوردگی و تحقیر یک ملت سرافراز بود که بههیچوجه خودباختگی و ذلت را نمیپذیرفت. ازاینروست که باید انقلاب کبیر اسلامی فراتر از یک دگرگونی سیاسی و جابهجایی در قدرت و در ساحت یک انقلاب تمدنی و نرمافزاری احیاگرانه تحلیل شود.
بر همین اساس است که انقلاباسلامی با بازگشت به مؤلفههای اصیل هویتی ایرانی اسلامی، مسیر احیای هر دو عنصر قدرت سیاسی (در سطح ملی و فراملی) و قدرت علمی و فرهنگی (با حرکت شتابناک در مرزهای دانش) را در پیش گرفت. اکنون میتوان رهاوردهای اینها را در قدرت راهبردی مقاومت در سطح منطقه و نیز پیشرفتهای شگرف علمی و فناورانه ایران مشاهده کرد. اینکه ایران عزیز ما بر اساس ارزیابی مؤسسات بینالمللی در میان ۱۰ کشور برتر دنیا در حوزه علم و فناوری قرار گرفته است و نیز در سطح منطقه غرب آسیا هیچ تصمیم راهبردی بدون موافقت ایران ممکن نیست، نشانههای نخستین احیای این اقتدار تمدنی است. به امید آنکه با تلاش فرزندان انقلاباسلامی اقتدار تمدنی ایران در سایر حوزههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و... نیز رخ نماید و مردم عزیزمان از دستاوردهای آن بهرهمند شوند.
💠 @mjakhavan
دسترسی به صفحات روزنامه جوان
🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/3945
سهشنبه | ١٧ بهمن ١۴٠٢ 📆
📥 دریافت تمامی صفحات به صورت یکجا
🌎 @NewsJavan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی از تلخترین روزهای دوران تبلیغ #پیامبر اکرم (ص) در سفر #طائف رقم خورد که حضرت را مجروح کردند.
هرچند این سفر دستاورد ظاهری چندانی نداشت اما خداوند استقامت حضرت را با اسلام آوردن اهل #یثرب در سال بعد از آن پاسخ داد.
در سیره نبوی عبرتها و درسهای بسیاری برای ما هست.
#عید_مبعث_مبارک