eitaa logo
مجمع کمیت قزوین
156 دنبال‌کننده
803 عکس
162 ویدیو
3 فایل
اولین کانال انتشار آثار شعرای آئینی استان قزوین کانون شعر و ادب دفتر آستان قدس رضوی قزوین
مشاهده در ایتا
دانلود
برگزاری اولین جلسه«محفل شعر امین» انجمن شعر سازمان بسیج هنرمندان استان قزوین. دراین جلسه که باحضور خوب شاعران برادر و خواهر استان قزوین بزرگوار گردید حاضرین در جلسه اشعار خود را ارائه کردند و سپس استاد اسماعیل سکاک مسئول محترم انجمن شعر سازمان بسیج هنرمندان استان قزوین نقطه نظرات خودرادرخصوص اشعار خوانده شده بیان داشتند. درضمن درابتدای این جلسه برادر سیدجوادخسروی مسئول سازمان بسیج هنرمندان استان قزوین ضمن عرض سلام و خداقوت و خیر مقدم خدمت حاضران، بر اهتمام حاضران در جلسه درجهت رشد کمی و کیفی آن و همچنین بر مستمربودن تاکید نمودندواز استاد سکاک که در برگزاری جلسه تلاش نمودند تقدیر وتشکر نمودند.
🔹عهدی که بسته‌ایم🔹 اهل ولا چو روی به سوی خدا کنند اول به جان گمشدۀ خود دعا کنند شد عالمی اسیر جمال تو، رخ نما تا عاشقانه سیر جمال خدا کنند روی تو را ندیده خریدار بوده‌اند «تا آن زمان که پرده برافتد چه‌ها کنند؟».. آهسته چون نسیم گذر کن در این چمن تا غنچه‌ها به شوق تو آغوش وا کنند.. عهدی که بسته‌ایم، فراموش کی کنیم؟ صاحبدلان به عهد امانت وفا کنند از ما جمال خویش مپوشان که گفته‌اند: «اهل نظر معامله با آشنا کنند».. «پروانه» سوخت ز آتش هجران ولی نگفت:‌ «شاهان کم التفات به حال گدا کنند» 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5780@ShereHeyat @mkomeit
بگو برای من ای شعر از زمانهٔ او کدام بیت مرا می‌برد به خانهٔ او شبی دلم به هوای زیارت آمده است مگر قرار بگیرد در آستانهٔ او... از او بپرس به عقلم نمی‌رسد اصلاً که چیست فلسفهٔ عشق بی‌کرانهٔ او خوشا به حال عبایی که در کشاکش باد گذاشته‌ست سرش را فقط به شانهٔ او گذشته‌ها نگذشته‌ست باقی است هنوز زبانه می‌کشد آتش از آشیانهٔ او بگو چگونه از این شهر صبح صادق رفت بگو برای من از رفتن شبانهٔ او نه از غم است که من گریه می‌کنم امشب فقط به خاطر لبخند صادقانهٔ او... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/536@ShereHeyat @mkomeit
قدس تنها نیست زندگی جاری‌ست؛ در سرود رودها شوق طلب زنده‌ست گل فراوان است؛ رنگ در رنگ این بهار پر طرب زنده‌ست خاک، حاصلخیز؛ باغ‌های روشن زیتون بهارانگیز دشت‌ها شاداب؛ در شکوه نخل‌ها ذوق رطب زنده‌ست چون شب معراج؛ قبله‌گاه دور دست ما گل‌افشان است وادی توحید؛ در وفور چشمه‌های فیض رب زنده‌ست آفتاب فتح؛ بر فراز خانهٔ پیغمبران پیداست صبح نزدیک است؛ صبح در تصنیف‌های نیمه‌شب زنده‌ست لحظه‌ها سرشار؛ جلوه‌های عشق در آیینه‌ها زیباست عاشقان هستند؛ شعرهای عاشقانه لب به لب زنده‌ست خیمه در خیمه؛ لالهٔ داغ شهیدان روشن است اما گریه‌ها خندان؛ شادمانی‌ها در این رنج و تعب زنده‌ست مادران خاک؛ جانماز خویش را گسترده تا آفاق دست‌های شوق؛ در قنوت گریه‌های مستحب زنده‌ست شرق بیدار است؛ در جهان از هم صدایی‌ها خبرهایی‌ست نام این صحرا؛ روی رنگ و بوی گل‌های ادب زنده‌ست فصل طوفان است؛ سنگ‌ها در دست‌ها آواز می‌خوانند قدس تنها نیست؛ در سراپای جهان این تاب و تب زنده‌ست باد می‌آید؛ بوی گل‌های حماسی می‌وزد در دشت زندگی زیباست؛ عشق در جان جوانان عرب زنده‌ست ✍🏻 🏷 | @Shere_Enghelab @mkomeit
علیه‌السلام 🔹غروب صبح صادق🔹 باز ما را چشمه‌ای از اشک جاری داده‌اند روز و شب خاصیت ابر بهاری داده‌اند سینه شد کانون آه و دیده شد دریای اشک آب و آتش باز با هم دست یاری داده‌اند در غروب صبح صادق، ماه پنهان کرد روی شب‌نشینان فلک را بی‌قراری داده‌اند بر زمین سیل بلا جاری نشد، یا قدسیان آسمان را در عزایش بردباری داده‌اند؟ کعبه هم، در هجر اسماعیلِ زهرا، ندبه کرد زین سبب او را ردای سوگواری داده‌اند شد شهید آخر، مسیحایی که از انفاس او دانش و دین را قوام و استواری داده‌اند پیروان مذهب این آفتاب عشق را معرفت آموختند و رستگاری داده‌اند.. شد پریشان، خاطرِ صدیقۀ زهرا که دید از نمک مرهم برای زخم کاری داده‌اند دل بدین گلشن چه می‌بندی پس از تاراج گل؟ این چمن را آب از بی‌اعتباری داده‌اند سرمه کن خاک بقیعش را که در آن آستان عرشیان را رتبۀ خدمت‌گزاری داده‌اند شب که تاریک است آنجا، پرتو مهتاب را در گذرگاه نسیم آیینه‌داری داده‌اند گر چراغ لاله‌ای روی مزار او نسوخت لاله‌ها پایان به این چشم‌انتظاری داده‌اند آب شد شمع وجودش پشت دیوار بقیع هر که را پروانۀ شب‌زنده‌داری داده‌اند تا محبان را فراخواند به پابوس امام اشک‌های ما به دل، امیدواری داده‌اند 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5056@ShereHeyat @mkomeit
قم عین مشهد است بانو سلام بر تو و صحن مطهرت از ما درود بر تو و لطف مکررت خاتون! کریمه! فاطمه! معصومه! طاهره! تعظیم کرده است ملک در برابرت ایران ، گُل قدوم تو را در بغل گرفت در کوچه ها وزید ، نسیم معطرت وقتی برای دیدن خورشید آمدی تابید توی آینه ها ماه انورت فرقی نمی کند به دو نیمه شده ست سیب قم عین مشهد است به جان برادرت یاد بقیع زنده شود در کنار تو آخر شنیده ایم ز تو بوی مادرت چون حضرت امام حسن ، با کرامتی چون زینبی ، برادر تو بوده دلبرت مثل پدر برای همه باب حاجتی درماندگان دخیل ببندند بر درت دستی بکش ز مهر، سر آهوان ما محفوظشان بدار! در آغوش اطهرت *** می خواستم ادامه دهم ، گنبدت رسید از لب پرید ، شد کلماتم کبوترت @mkomeit
🇮🇷به مناسبت سوم خرداد سالروز آزادسازی خرمشهر 👈"انجمن شعر امین "سازمان بسیج هنرمندان استان قزوین برگزار میکند: 🔺️عصر شعر خرداد خاطره ها🔻 با حضور شاعران برتر استان قزوین 🔷️زمان: چهارشنبه سوم خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۷ 🔷️مکان:قزوین خیابان غیاث آباد،اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی ،سازمام بسیج هنرمندان استان قزوین
ای خرداد خاطره ها خرمشهر ای خوار نموده خصم را خرمشهر از سرخی تو چگونه من بنویسم؟ ای سبزترین شعر خدا خرمشهر @mkomeit
. 🔻عصر شعر رضوی 🔺️ (( از آستان رضایم خدا جدا نکند)) ویژه برنامه سازمان بسیج مداحان وهیآت مذهبی استان قزوین 👈چهارشنبه ۱۰خردادماه ساعت ۱۷ مکان : نادری خ عبید زاکان سالن جلسات معراج الشهدا ✳️منتظرحضور ارزشمند مدیحه سرایان اهل بیت(ع)وشاعران گرامی هستیم @qazvin-basijmaddahan
می دهد دست تا شوم پابوس جاده ها باز می شود تا طوس سمت قزوین دوباره شمس شموس می فرستد برای من اتوبوس بنگر راهی کجا شده ام زائر مشهد الرضا شده ام گرچه هستم خراب، می طلبد ساغرم را شراب می طلبد تشنه را با شتاب می طلبد ذره را آفتاب می طلبد مثل تیر از کمان رها شده ام زائر مشهد الرضا شده ام حال من جور دیگری شده است وارد شور دیگری شده است غرق در نور دیگری شده است مست انگور دیگری شده است بی خود از خود نگو چرا شده ام زائر مشهد الرضا شده ام شور دارم چه شور و حالی من دارم اینجا دل زلالی من در هوایی چقدر عالی من بال وا کرده ام چه بالی من کفتر گنبد طلا شده ام زائر مشهد الرضا شده ام مادرم سوی پنجره فولاد همسرم سمت صحن گوهرشاد پسرم مثل آهویی آزاد هر کسی می دود به سوی مراد خود من محو در فضا شده ام زائر مشهد الرضا شده ام رکن داری مقام هم داری در حرم استلام هم داری زمزمی در کلام هم داری حاجی ات را سلام هم داری اگر اینگونه با صفا شده ام زائر مشهد الرضا شده ام چشمه ای هست در ولایت تو همه سیراب از عنایت تو راویان غرق در روایت تو شرط توحید شد رضایت تو شکر ِحق با تو آشنا شده ام زائر مشهد الرضا شده ام نقشی از لا اله الا الله می کشی روی سینه ام ناگاه در دل برکه می گذاری ماه السلام علی امین الله در حریم تو با خدا شده ام زائر مشهد الرضا شده ام ناگهان سرخ می شود پرچم یاد یابن الشبیب می افتم از حرم می دوم به سوی حرم دو زیارت کنار هم یک دم وارد صحن کربلا شده ام زائر مشهد الرضا شده ام در قیامت که سخت در به درم پیش من نیست مادر و پدرم به امید تو در دل خطرم با شما از صراط می گذرم وعده کردی و من رضا شده ام زائر مشهد الرضا شده ام @mkomeit
خرداد خاطره ها می خواست خدا نام تو در یاد بماند با خاطره ها نیمه ی خرداد بماند در دوره ی تاریکی زور و زر و تزویر در گوش زمان سرخی فریاد بماند گلبانگ رهایی تو را فیضه آن روز نگذاشت که درپرده ی بیداد بماند ای پیر جهاندیده قرار است قیامت همراه تو از لحظه ی میلاد بماند اعلام خطر کردی و گفتی که نباید بر گرده ی ما سلطه ی جلاد بماند باید برود زردی از این کشور سر سبز باید که دل غمزدگان شاد بماند با همت مردان کفن پوش ورامین از خون شهیدان ، وطن آباد بماند در باور ما سهم پرنده ست رهایی باید که قفس بشکند آزاد بماند شد نهضت خونین تو پاینده که امروز در خاک وطن لاله و شمشاد بماند @mkomeit
بت شکن پیری که بی عصا کمر رود را شکست با یک اشاره قدرت نمرود را شکست از گوشه ی حیاط قدیمی بلند شد پس کوچه های ساکت و مسدود را شکست راهی به شاهراه خیابان ما کشید این جاده های خاکی و محدود را شکست آویخت روی شانه ی طاغوتها ها تبر هر بُت که در مسیر خدا بود ، را شکست نجوای عارفانه ی شب های خلوتش آواز عاشقانه ی داوود را شکست خورشید جاودان جماران پس از طلوع ابری ترین هوای غم آلود را شکست درهم شکست سلطه ی بیداد قرن را با جلوه ای خدایی نمرود را شکست @mkomeit
یک نفر از جنس نور تا که فریاد رهایی، از دل و جان شد بلند نغمه سرخ وطن، از نای تهران شد بلند حکم داد آزادگان را یک نفر از جنس نور چون صنوبر در چمن، سر از گریبان شد بلند رودهای مختلف از شهرها برخاستند پیش سد زورگو دریای ایران شد بلند تا نماند پشت پرده، زخمه ی بیدادها ناگهان گلبانگ خورشید جماران شد بلند نیمه خرداد بود و یا علی گفتیم ما پیش کوه خار و خس،امواج توفان شد بلند بارور شد نیمه خرداد، سرو انقلاب شاخه ها از هر طرف با مُشت هامان شد بلند از ورامین تا کفن پوشان خروشان آمدند دسته دسته لاله از سطح خیابان شد بلند نیمه خرداد عاشورای دیگر شد به پا روی نیزه باز سرهای شهیدان شد بلند تا به رگبار گلوله پاسخ محکم دهد سینه هر عاشقی در قلب میدان شد بلند باغبان ما اگر چه ناگهان دربند شد عطر روح اللهی اش از هر گلستان شد بلند نیمه خرداد آری با خمینی زنده است نغمه آزادگی از نای ایران شد بلند @mkomeit
زبان به مدح گشودن اگرچه آسان نیست تو راست آن همه خوبی که جای کتمان نیست ز عطر نام تو بوی بهشت می‎آید خمینی دگری، بر کسی که پنهان نیست شهید زنده‌ای و روح جاری اخلاص کسی چنان که تو، هم‌پایۀ شهیدان نیست سزاست این که چنین تشنۀ کلام توام که هیچ باغچه‌ای بی‌نیاز باران نیست ولایت تو همان عشق خاندان «علی»ست ز سعی از تو سرودن دلم پشیمان نیست! 📝 🌐 shereheyat.ir/node/3123@ShereHeyat@mkomeit
علیه‌السلام 🔹آرزوی گمشده🔹 آه ای سحر طلوع کن از شام تار من بگذار پا به دیدۀ شب‌ زنده‌دار من شرمنده از گناهم و شرمنده‌تر که بود وقت گناه دیدۀ تو اشکبار من از ما هزار حاجت غیر از ظهور هست ای آرزوی گمشده در روزگار من گفتم بیا...تو آمدی و... من نیامدم گفتم کجایی... آه... تو بودی کنار من تو ناظری به حالم و من تا ببینمت دستی بکش به آینۀ پر غبار من 📝 🌐 shereheyat.ir/node/278@ShereHeyat@mkomeit
برای شهدای مظلوم هسته ای و پرتاب غرور آفرین موشک فتاح ایران همیشه مردمی آگاه دارد روی سرش دست ولی الله دارد در آسمان آبی و پهناور خویش او بعدِ خورشیدِ جماران ماه دارد با همتی از نسل تهرانی مقدم والفجر دارد، موشک فتاح دارد ما را اگر چه دشمنان تحریم‌ کردند هر موشکی در قلب دشمن راه دارد باشد اَشداء علی الکفار ، موشک دشمن از این فن آوری اکراه دارد سرسبزی این سروهای قد کشیده ریشه در آب و خاک ثارالله دارد هر عزتی که در جهان امروز دارد از نهضت خونین روح الله دارد آهسته تر اینجا قدم بردار، این خاک با هر شهیدش یک زیارتگاه دارد @mkomeit
چشمه‌های خروشان تو را می‌شناسند موج‌های پریشان تو را می‌شناسند پرسش تشنگی را تو آبی، جوابی ریگ‌های بیابان تو را می‌شناسند نام تو رخصت رویش است و طراوت زین سبب برگ و باران تو را می‌شناسند هم تو گل‌های این باغ را می‌شناسی هم تمام شهیدان تو را می‌شناسند از نشابور بر موجی از «لا» گذشتی ای که امواج طوفان تو را می‌شناسند بوی توحید مشروط بر بودن توست ای که آیات قرآن تو را می‌شناسند گر چه روی از همه خلق پوشیده داری آی پیدای پنهان تو را می‌شناسند اینک ای خوب! فصل غریبی سر آمد چون تمام غریبان تو را می‌شناسند کاش من هم عبور تو را دیده بودم کوچه‌های خراسان تو را می‌شناسند 📝 🌐 shereheyat.ir/node/580@ShereHeyat@mkomeit
علیه‌السلام 🔹قنوت پنجره‌ها🔹 وجود، ثانیه ثانیه در تو فانی شد طلیعۀ غزلی صاحب‌الزمانی شد برای دیدنت ای آفتاب در پس ابر قنوت پنجره‌ها غرق ندبه‌خوانی شد نگاه چله‌نشین کسی به آینه خورد که پای عهد خودش ماند و شمعدانی شد به جز ظهور تو در مُلک طور جلوه نبود اگر چه روزی این دیده «لن ترانی» شد.. عقیق، خون جگر خورد و در رکاب تو ماند اویس خانۀ تو سید یمانی شد نگاه خیس شهیدی دو خط عریضه نوشت به دست آب روان داد و آسمانی شد خوشا به ندبۀ أین الحسین وقت سحر که سوی کرببلا رفت و جمکرانی شد 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4991@ShereHeyat@mkomeit
میان هلهله سینه مجال آه نداشت برای گریه شریکی نبود و چاه نداشت درست مثل فدک پاره‌پاره شد جگرش شبیه مادر خود حال روبه‌راه نداشت میان حجره کسی وقت احتضار نبود چرا که فاطمه هم طاقت نگاه نداشت بگو به آب که پاکی همیشه دعوی اوست به تشنه‌ای نرسیدن مگر گناه نداشت سپاه حرمله در پشت در به صف بودند حسین بود و عطش، یک نفر سپاه نداشت نبود نیزه، به دیوار تکیه زد یعنی پناه عالمیان بود و خود پناه نداشت برای کشتن او زهر بی‌اثر می‌ماند میان سینه اگر داغ قتلگاه نداشت... 📝 🖼 💠 شعرهیأت ✅ @ShereHeyat 💠جامعه‌ایمانی‌مشعر ✅ @www1542org
در کل ممالک و مذاهب به جهان مانند علی و فاطمه زوجی نیست... @mkomeit
نگاه کودکی‌ات دیده بود قافله را تمام دلهره‌ها را، تمام فاصله را هزار بار بمیرم برات، می‌خواهم دوباره زنده کنم خاطرات قافله را تو انتهای غمی، از کجا شروع کنم خودت بگو، بنویسم کدام مرحله را؟ چقدر خاطرۀ تلخ مانده در ذهنت ز نیزه‌دار که سر برده بود حوصله را چه کودکی بزرگی‌ست این که دستانت گرفته بود به بازی گلوی سلسله را میان سلسله مردانه در مسیر خطر گذاشتی به دل درد، داغ یک گِله را چقدر گریه نکردید با سه‌ساله، چقدر به روی خویش نیاورده‌اید آبله را دلیل قافله می‌برد پا به پای خودش نگاه تشنۀ آن کاروان یک دِله را هنوز یک به یک، آری به یاد می‌آری تمام زخم زبان‌های شهر هلهله را مرا ببخش که مجبور می‌شوم در شعر بیاورم کلماتی شبیه حرمله را بگو صبور بلا در منا چه حالی داشت که در تلاطم خون دید قلب قافله را؟ 📝 🌐 shereheyat.ir/node/623@ShereHeyat