برای مادر صبور شیر خوار کربلا
کاش که یک قطره آب گیر بیاید
سوخته مادر ... چگونه شیر بیاید
؟
نیست برای من آبدارتر از این
گفت به مادر علی ، که تیر بیاید
داغ پسر، دستگاه شور و رباب و ...
ناله که باید از این مسیر بیاید
خواست خدا همره رقیه شود او
یاور زینب شود ، اسیر بیاید
محسن و زهرا ، رباب و اصغر، گویا
خواست مراعات او نظیر بیاید
آبله، زنجیر و زخم : سوغات این است
قافله وقتی که از کویر بیاید
فکر نکردند او رباب جوان است؟
باید از این داغ سخت، پیر بیاید
همنفس آفتاب بوده و باید
در نظرش سایه ها حقیر بیاید
شعر چه دارد در این زمینه بگوید؟
قافیه وقتی که ناگزیر بیاید
سید محمد حسین ابوترابی
#رباب
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
#مجمع_شعرای_آئینی_کمیت_قزوین
@mkomeit