eitaa logo
مجمع کمیت قزوین
155 دنبال‌کننده
834 عکس
171 ویدیو
4 فایل
اولین کانال انتشار آثار شعرای آئینی استان قزوین کانون شعر و ادب دفتر آستان قدس رضوی قزوین
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شعر هیأت
از غیب ترنّم حضوری آمد از قلۀ آسمان چه نوری آمد بعد از حسن و حسین در خانۀ وحی «زینب» چه فرشتۀ صبوری آمد @ShereHeyat
برادر عزیز آقای کسب رتبه برگزیده در کنگره ی کشوری شعر جعفر طیار را خدمت شما و جامعه ی ادبی استان قزوین تبریک عرض می نماییم.‌توفیقات روزافزون شما آرزوی ماست. @mkomeit
علیه‌السلام 🔹دو بال سرخ🔹 پرنده پر زد و پرواز کرد از چینۀ دیوار دل تنگم صدا می‌زد: مرا همزاد خود پندار خوشا مشتاق تو آغوش باز آسمان باشد خوشا پرواز، پروازی رها بر روی گندمزار که لطف دیگری دارد از آن بالا نظر کردن به پستی‌های این دهکورۀ ناچیز بی‌مقدار خدا در هر مکان حس می‌شود اما از آن بالا به ما نزدیک‌تر، نزدیک‌تر هم می‌شود انگار خدا پرواز بر بام بهشتش را عنایت کرد به مقطوع‌الیدینِ جنگ موته، جعفر طیار همان ماهی که کسب فیض کرد از محضر خورشید که حتی شب به نورانیت او می‌کند اقرار سخاوت‌های آن دست کریمش نُقل هر محفل کرامت‌های او بوده است نَقل کوچه و بازار کسی در فکر تطمیعش نیفتاده‌ست، نه هرگز که عبد مصطفی کی بوده عبد درهم و دینار؟ همه دارایی‌اش را پای این یک جمله می‌بخشد شده ره‌توشه عقبای او «الجار ثم الدار» اگر در راه حاجاتت هزاران پیچ و خم دیدی مسیر استجابت، با نمازش می‌شود هموار نماز جعفر طیار چون گنجینۀ نور است در گنجینه را وا کن از آن ذکر و دعا بردار تمام لحظه‌ها سمت خدا بار سفر بسته‌ست چه فرقی می‌کند جزو مهاجر بود یا انصار؟ که هجرت کرده بود از خود، جهاد اکبر این بوده‌ست تمام لحظه‌ها با نفس اماره‌ست در پیکار «فَمَن... يَرجُو لِقَاءَ رَبِّهِ» در شأن او بوده «فَمِنهُم مَن قَضَىٰ نَحْبَه» از او می‌گفت دیگر بار فیُشبه بالنبی خَلقه، فیُشبه بالنبی خُلقه نبی بوده‌ست در صورت، نبی بوده‌ست در رفتار قصیده بر ضریح چشم‌هایش می‌زند بوسه به استقبال آن دلداده می‌آید پیمبروار زمان رجعتش از وادی غربت مصادف شد به فتح قلعۀ خیبر، به دست قامع الکفار هلا برخیز حَسّان! طبع شعرت را شکوفا کن بخوان از پاکی طیّار و از بی‌باکی کرّار از آن سو کوه می‌آمد از این سو مرد دریا دل بلال! الله اکبر سر بده در لحظۀ دیدار ولی دلخونم از تحریف، از تحریفِ زیبایی ولی دلگیرم از تاریخ، از تاریخ پنهان‌کار معاذ ابن جبل عقد اخوت خوانده با جعفر؟! معاذ الله از این نسبت، از این گفتار استغفار تو تنها با علی بودی برادر، با علی تنها حریم «خلوت دل نیست جای صحبت اغیار» به جنگ موته رفتی و علی چشم انتظار تو... خبر آمد خبر چون شعله‌ای افتاد بر نیزار خبر خونین خبر سنگین خبر اشک و خبر تلخ است خبر آمد خبر در خاک و خون غلتیدن سردار که اوج روضه این شد با دهان روزه جان دادی خبر می‌گفت با جام شهادت کرده‌ای افطار دم رفتن همه دیدند پرچم بین دستت بود خبر می‌گفت از افتادن دستان پرچمدار دو بال سرخ از یاقوت داری جای دستانت فدای آن همه از خود گذشتن، آن همه ایثار پس از تو انکسار از چهرۀ شیر خدا می‌ریخت پس از تو می‌شود هفت آسمان روی دلش آوار الهی اینچنین داغی نبیند هیچ‌کس هرگز الهی اینچنین داغی نگردد باز هم تکرار نباشی گرگ‌ها بی‌شک نقاب از چهره می‌گیرند پس از تو عرصه بر شیر خدا هم می‌شود دشوار اگر در ماجرای کوچه شمشیر علی بودی کجا دستان مولا بسته می‌گردید بالاجبار اگر بودی اگر که جای زهرا خطبه می‌خواندی میان شعرها دیگر نمی‌شد حرفی از مسمار نبودی، روزهای بعد تو تاریک شد تاریک حقیقت همچنان خورشید بود، انکار شد انکار علی آن روزها در غصۀ هجران تو می‌سوخت شهادت می‌دهد روز قیامت آن در و دیوار 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5362@ShereHeyat
هدایت شده از مشعر قزوین
كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ بدینوسیله درگذشت خادم اهل بیت برادر عزیز آقای مهدی یزدی پور که از خادمین هیآت مذهبی قزوین بوده و سالها مفتخر به نوکری آل الله بودند را به جامعه ی مذهبی استان قزوین و اعضاء محترم هیات امیرالمومنین و خانواده ی داغدار ایشان تسلیت عرض می نماییم. علو درجات مرحوم مغفور را از خداوند متعال خواستاریم. . @mashareqazvin
هدایت شده از مشعر قزوین
🔆 *قهرمان مردم* 🔰 بسته محتوایی ویژه عملیات *قهرمان مردم* (دومین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی) 📌در بازار محتوای جبهه قابل مشاهده می باشد. 👉https://jebhemarket.ir/hero/ 🧩در قالب های فیلم، مستند، موشن گرافیک، اینفوگرافیگ، پوستر، صوت، کتاب، اسناد دیجیتال، فیش منابر، شعر، اقلام تبلیغاتی و...
آن در ، دری که آسمان بسیار می زد خورشید، هر صبح از فلق، یکبار می زد فوج فرشته، گرد آن را سرمه می کرد جبریل بر آن بوسه ی بسیار می زد بر روی آن می کرد گل، دست پیمبر در ، با شکفتن شوق خود را جار می زد بر روی آن عاشق دخیل گریه می بست تا که حبیبش را ببیند، زار می زد هر کس که حاجت داشت، می آمد سراغش وقت گره افتادن در کار می زد آن در، که باب مخزن الاسرار حق بود دستان رد بر سینه ی اغیار می زد در محضر شیر خدا دیدند مردم در را چه بی شرمانه آن کفتار می زد آتش بیار معرکه، دزد خلافت آن را برای دادن اخطار می زد در پشت در ، سیب رسول الله له شد فریاد از این ماجرا، مسمار می زد مانند یک پروانه ی آتش گرفته در نیز خود را بر در و دیوار می زد @mkomeit
🔺 👈 باحضور از قم وبا شعرخوانی شاعران استان قزوین 🔸جمعه اول بهمن۱۴۰۰ 🔹ساعت۱۸ حدفاصل چهارراه نادری و نظام وفا، کوچه نوبهار، کوچه روضه خوان، دفتر جبهه فرهنگی استان قزوین @mkomeit
نظر به حذف صفحه ی مجمع شعرای آئینی کمیت در اینستاگرام به علت آزادی بیان و عقیده، من بعد با این آدرس در خدمتتون هستیم. هم دنبال کنید هم به دیگران اطلاع بدید. ممنون https://www.instagram.com/majmaekomeit @mkomeit