eitaa logo
مجمع کمیت قزوین
158 دنبال‌کننده
815 عکس
167 ویدیو
3 فایل
اولین کانال انتشار آثار شعرای آئینی استان قزوین کانون شعر و ادب دفتر آستان قدس رضوی قزوین
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹مهر رسولانه🔹 ناگهان صومعه لرزید از آن دقّ‌ الباب اهل آبادی تثلیث پریدند از خواب رجز مأذنه‌ها لرزه به ناقوس انداخت راهبان را همه در ورطۀ کابوس انداخت قصۀ فتنه و نیرنگ و دغل پیوسته‌ست نان یک عده به گمراهی مردم بسته‌ست ننوشتند که باران نمی از این دریاست یکی از خیل مریدان محمد، عیساست لاجرم چاره‌ای انگار به جز جنگ نماند قل تعالَوا... به رخ هیچ کسی رنگ نماند به رجز نیست در این عرصه یقین شمشیر است بر حذر باش که زنّار، گریبان‌گیر است کارزارش تهی از نیزه و تیر و سپر است بهراسید که این معرکه خون‌‌ریزتر است بانگ طوفانیِ القارعه طوفان آورد آنچه در چنتۀ خود داشت به میدان آورد با خود آورد به هنگامه عزیزانش را بر سر دست گرفته‌ست نبی جانش را عرش تا عرش ملائک همه زنجیره شدند به صف‌آرایی آن پنج نفر خیره شدند پنج تن، پنج تن از نور خدا آکنده آفتابان ازل تا به ابد تابنده دفترم غرق نفس‌های مسیحایی شد گوش کن، گوش کن این قصه تماشایی شد با طمانیۀ خود راه می‌آمد آرام دست در دست یدالله می‌آمد آرام دست در دست یدالله چه در سر دارد حرفی انگار از این جنگ فراتر دارد ایها الناس من از پارۀ تن می‌گویم دارم از خویشتن خویش سخن می‌گویم آن‌که هر دم نفسم با نفسش مأنوس است آن‌که با ذات خدا «عزّوجل» ممسوس است من علی هستم و احمد من و او خویشتنیم او علی هست و محمد من و او خویشتنیم نه فقط جسم، علی روح محمد باشد یک‌تنه لشکر انبوهِ محمد باشد دیگر اصلا چه نیازی‌ست به طوفان، به عذاب زهرۀ معرکه را اخم علی می‌کند آب الغرض مهر رسولانۀ او طوفان کرد راهبان را به سر سفرۀ خود مهمان کرد مست از رایحۀ زلف رهایش گشتند بادها گوش به فرمان عبایش گشتند می‌رود قصۀ ما سوی سرانجام آرام دفتر قصه ورق می‌خورد آرام آرام 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1583 @ShereHeyat @mkomeit
دعا کن پارۀ قلبم! به شب‌هایی که مادرها نمی‌خوابند، فرزندم به لالایی، به این دلشوره‌ها سوگند، فرزندم من و بابا تو را مثل نفس هر لحظه می‌خواهیم برای هر دومان شیرین‌تری از قند، فرزندم الهی سایۀ لطفش همیشه بر سرت باشد خداوندی که بخشیده به ما فرزند، فرزندم برایت آرزو دارم که قلب مهربانت را به عشق آل پیغمبر زنی پیوند، فرزندم که اینان خوب‌تر از خوب‌تر از خوب‌تر از خوب که اینان در زمین بی‌مثل و مانندند، فرزندم و بی‌شک می‌رسد یک روز، موعودی که در راه است چنان عیدی که می‌آید پس از اسفند، فرزندم مهیّا کن زمین را تا فرج نزدیک‌تر باشد به قدر وسع خود، با ندبه‌ای هرچند، فرزندم دعا کن پارۀ قلبم! دعای تو اثر دارد دلت پاک است، نور چشم من! دلبند فرزندم! بیاید کاش روزی که تمام مردم دنیا بروید روی لب‌هاشان گل لبخند، فرزندم ✍🏻 🏷 | @Shere_Enghelab @mkomeit
انا قتیل العبرات آید از هر طرف ندا با اشک کیست یاری کند مرا با اشک؟ کشته ی اشکهایتان هستم حق من میشود ادا با اشک سنگ اگر شد دلت، مشو غمگین می شود نرم، منتها با اشک هیچ چیزی در آن مشخص نیست بده آیینه را جلا با اشک می کند هر کسی صفا یک جور عاشقت می کند صفا با اشک کاش می شد تنم سراسر چشم تا شوم بیشتر فدا با اشک می کند پُر به نزد این ارباب کاسه ی چشم را گدا با اشک در حسینیه ات گلاب مپاش عطر پیچیده در فضا با اشک گر چه دور است کربلا اما می شود رفت راه را با اشک می توان دید روز واقعه را چشم دل باز کن! بیا! با اشک @mkomeit
می‌خواست که او برهنه‌پا برگردد شرمنده، شکسته، بی‌صدا برگردد یک شب ز سپاه کوفیان مهلت خواست تا حر به بهشت کربلا برگردد 📝 @ShereHeyat
می‌رفت که با آب حیات آمده باشد می‌خواست به احیای فرات آمده باشد احساس من این است که با پر شدن مشک از خیمه خروش صلوات آمده باشد بشتاب! که در مشک تو این سهم امام است بشتاب! اگر فصل زکات آمده باشد... برگشت که شیطان به حرم چشم ندوزد می‌خواست به رمی جمرات آمده باشد... جایی ننوشته‌ست که در علقمه... زهرا... اما نکند آن لحظات آمده باشد نقل است که توفان شد و پیداست که باید چه بر سر کشتی نجات آمده باشد طفلی به عقب خیره شده از روی ناقه شاید عمو از راه فرات آمده باشد... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4823@ShereHeyat
دوبیتی های عباسی خجالت می کشد باور ندارد که مشکش قطره ای دیگر ندارد کنار علقمه افتاده عباس ع توان دیدن اصغر ندارد 🔷️ علی اصغر ع ندارد خواب برگرد شده اهل حرم بی تاب برگرد ندارم طاقت دوری عموجان دل من سیر شد از آب برگرد 🔷️ عمو در تن ندارد تاب بی آب علی اصغر ندارد خواب بی آب عمود خیمه را انداخت مولا که یعنی کودکانم آب بی آب @mkomeit
هدایت شده از مشعر قزوین
❇️ پویش ملی «لبیک یا قرآن» اعلام انزجار عزاداران حسینی از اهانت به قرآن‌کریم 🔰 هم‌خوانی سوره مبارکه مسد در هیأت‌های حسینی سراسرکشور 📆 |۵شنبه|۵مرداد۱۴۰۲| شب عاشورا محرم ۱۴۴۵قمری| در پی هتک حرمت مجدد به قرآن کریم پویشی با عنوان «لبیک یا قرآن» در تمامی هیآت حسینی سراسرکشور با هم‌خوانی سوره مبارکه مسد توسط عزاداران در شب عاشورا برگزار می‌شود. 🏴 جامعه قرآنی و هیأت‌های سراسرکشور 💠 جامعه‌ایمانی‌مشعر ✅ @www1542org
طعم لبان پیامبر طعم لب تو داشت، دهان پیامبر او بود جان تو وَ تو جان پیامبر او بود مست گردش چشم بهشتی ات گهواره ی تو مست تکان پیامبر وقتی که می کشید در آغوش ، می نشست با عطر بوسه ات هیجان پیامبر آن روز هم که چوب به لبهای تو زدند آتش گرفته بود زبان پیامبر وقتی نشست سنگ به گلبرگ سینه ات شد تند ناگهان ضربان پیامبر قلبت که تیر خورد در آمد از آن طرف آمد فرود بر دل و جان پیامبر در کربلا رسول خدا هم شهید شد شد قطع ، همزمان شریان پیامبر! @mkomeit
علیه‌‌السلام 🔹جاده‌های انتظار🔹 با توام ای دشت بی‌پایان سوار ما چه شد یکه‌تاز جاده‌های انتظار ما چه شد آشنای «لا فتی الا علی» اینجا کجاست؟ صاحب «لا سیف الا ذوالفقار» ما چه شد؟ چارده قرن است، چل منزل عطش پیموده‌ایم التیام زخم‌های بی‌شمار ما چه شد؟ چشم یوسف انتظاران را کسی بینا نکرد روشنای دیدۀ امّیدوار ما چه شد؟ ذوالجناحا! عصر ما چون عصر عاشورا مباد دشت را گشتی بزن، بنگر سوار ما چه شد؟ باز ای موعود! بی‌تو جمعه‌ای دیگر گذشت کُشت مارا بی‌قراری! پس قرار ما چه شد؟... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1120 @ShereHeyat @mkomeit
علیه‌السلام 🔹یک آسمان ستاره🔹 بیمار، غیرِ شربتِ اشک روان نداشت در دل هزار درد و توانِ بیان نداشت... یک گل نداشت باغ و به آتش کشیده شد جز آه در بساط، دگر باغبان نداشت یکسر به خاک ریخت گل و غنچه، شاخ و برگ دیگر ز باغِ عشق، نصیبی خزان نداشت ماهی که آفتاب از او نور می‌گرفت جز ابرِ خشکِ دیده، به سر، سایبان نداشت دانی به کربلا ز چه او را عدو نکشت؟ تا کوفه، زنده ماندنِ او را گمان نداشت از تب ز بس که ضعف به پا چیره گشته بود می‌خواست بگذرد ز سرِ جان، توان نداشت یک آسمان، ستاره به ماه رخش، ز اشک می‌رفت و یک ستاره به هفت آسمان نداشت... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/76 @ShereHeyat @mkomeit
علیه‌السلام 🔹عمر ما گذشت🔹 این هفته نیز جمعۀ ما بی شما گذشت آقا بپرس این که چه بر حال ما گذشت! این هفته هفت روز به ظاهر گذشتنی بر من ولی عزیز دلم، قرن‌ها گذشت... هفتاد گوشه ناله زدم تا که جمعه شد جانم به لب رسید ولی جمعه تا گذشت گفتند جمعه بوی تو می‌آورَد نسیم اما نسیم آمد و سر در هوا گذشت خورشید هم هوای مرا تازه‌تر نکرد او هفت دفعه آمد و بی‌اعتنا گذشت عمرم به سر رسید و از این دستْ جمعه‌ها تکرار شد، نیامدی و عمر ما گذشت 📝 🌐 shereheyat.ir/node/182 @ShereHeyat @mkomrit
حریم احمد موسی پرازخون شددگر باره دلم درموج خون همرنگ مجنون شد دگرباره به دست داعشی نامرد نااهل ستمکاره حرم در خون نشست این گونه گلگون شد دگرباره به یاد کربلای تشنه کامان بلا دیده نگاه زائران آن لحظه محزون شد دگرباره خشاب ازکینه وجهل ونفاق وناکسی پر شد به قصد قتل دلداران چه بیرون شد دگرباره حرم می گرید از این داغیاد زائران اینک ز دیده جاری غمگین کارون شد دگرباره بگو هیهات من الذله از کرب و بلا باشد که بااین انقلاب عشق مقرون شد دگرباره الهی اشک می باریم و میگویم به غمناله حریم احمد موسی پرازخون شددگر باره مهدی طهماسبی @mkomeit
نذر شهادت نقاره می‌زنند... چه شوری به پا شده‌ست؟ نقاره می‌زنند... که حاجت‌روا شده‌ست؟ نقاره می‌زنند... نوای جنون کیست؟ بر سنگ‌فرش صحن حرم خط خون کیست؟ آهنگ دیگری‌ست که نقاره می‌زند خون کبوتری‌ست که فواره می‌زند هنگامه تقرب حبل‌الورید شد آن‌کس که داشت نذر شهادت شهید شد.. عشاق دوست غسل زیارت به خون کنند سرمست عطر یار، هوای جنون کنند چاقوی کفر در کف تکفیر برق زد جادوی غرب، شعله به دامان شرق زد گر ابن ملجمی به مرادی رسد چه باک؟ حاشا که اوفتد علم «یا علی» به خاک حاشا که دست تفرقه مسحورمان کند از گرد آفتاب حرم دورمان کند هم‌سنگریم و همدم و همراه و هم‌قسم آری به خون فاطمیون حرم قسم ✍🏻 🏷 @Shere_Enghelab @mkomeit
اتفاق روشن از گلوله ی گرگی،اتفاق روشن شد کوچه کوچه در ایران،شمع داغ روشن شد آه از دل مادر! وای از دل خواهر! شمع داغ گلهامان،با فراق روشن شد خواست تا وطن باشد،در میان تاریکی در برابر یاغی،شاچراغ روشن شد بر زمین صنوبرها،ریخت خونشان اما لاله ها دمیدند و چشم باغ روشن شد عکس هر شهید شد،منعکس در آیینه جلوه در حرم کرد و هر رواق روشن شد کور خواند آن وحشی،با ترور نشد خاموش یک چراغ افتاد و چلچراغ روشن شد @mkomeit
هدایت شده از مشعر قزوین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ای همه باورم، حسن ▪️ای خدای کرم، حسن ▪️قبله‌ی بی‌حرم، حسن 🏴 فرا رسیدن ۷ صفر سالروز شهادت جانسوز کریم اهل بیت ، امام حسن مجتبی (علیه السلام ) را محضر امام عصر ارواحنا فداه و همه منتظران تسلیت می گوییم. @mahareqazvin
@shere_aeini حُسن شرح خصائل حسن است ماه؛ عکس شمایل حسن است چون کرم لطف کامل حسن است هرکه شاه است سائل حسن است با حسن من نمانده‌ام تنها پس نماندم به‌وقت غم تنها او کریم است؟ نه، کرم تنها کار خدام منزل حسن است شد نثارش درود هر شیعه جود او شد به سود هر شیعه شک‌ندارم وجود هر شیعه همه از باقی گِل حسن است در معانی و در بیان خدا شد زبان حسن زبان خدا معجزات پیمبران خدا قطره‌ای از فضائل حسن است در کرامت به شهرت غایی تا رسیده به عالم آرایی تازه گفتند؛ حاتم طایی از گدایان کاهل حسن است این نه تنها کلام من باشد حرف ما حرف پنج‌تن باشد قبله جایی‌ست که حسن باشد کعبه هم سخت مایل حسن است هرکه آمد به عرصه‌ی پیکار در نهایت گذاشت پا به فرار چاره‌ی‌فتنه‌ی‌جمل این‌بار حکمی از تیغ عادل حسن است هرکسی باحسن در افتاده نسل او تا ابد ور افتاده هرچه برخاک پیکر افتاده بر سرش مهر باطل حسن است کاردشمن مقابلش شد لنگ سرشان بعد مرگ خورد به سنگ آخرکار هرکسی در جنگ سجده‌کردن مقابل حسن است خوش‌به‌حال وصال و اشعارش که به عشق تو بسته شد بارش فاطمه می‌شود خریدارش شاعری را که مقبل حسن است گرچه از دوستان محن دارد در دلش غصه‌ای کهن دارد در نمازش زره به تن دارد "غربت" اوج مقاتل حسن است از زمانه چه‌زود سیرشده بی‌سبب نیست گوشه‌گیر شده درجوانی اگر که پیر شده داغ یک کوچه دردل حسن است در مدینه غریب بود ولی... درد او بی‌طبیب بود ولی... همسرش نانجیب بود ولی... در و دیوار قاتل حسن است. @mkomeit
#محفل_ادبی 📢 محفل ادبی علامه قزوینی اداره کل کتابخانه‌های عمومی استان قزوین برگزار می کند: 🔰 " شب شعر؛ خورشید بر نیزه" ⬅️با تحلیل و بررسی ترکیب‌بند عاشورایی واعظ قزوینی 🔻سخنران: استاد محمدعلی حضرتی 🔻همراه با شعرخوانی شاعران مطرح استان قزوین 🕠 زمان سه‌شنبه، 7 شهریورماه، ساعت 17:30 📖 آدرس: بلوار مدرس، جنب نیروی انتظامی، سالن جلسات اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین
هدایت شده از مشعر قزوین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مراسم دلدادگان اربعین حسینی 🔺کاروان پیاده روی و مراسم روز اربعین شعر قزوین 👈 همراه با سخنرانی، قرائت زیارت اربعین و خدمت رسانی مواکب حسینی روز اربعین ساعت ۹ صبح از میدان میرعماد تا امامزاده حسین (ع) @arbaeinqazvin @mashareqazvin
بیعت اربعین عشقت شده است باز عیان سینه می‌زنیم با ابرهای فصل خزان سینه می‌زنیم جاریست چشمه دل ما سمت کربلا تا بیشتر شود جریان سینه می‌زنیم نوروز واقعی است محرم به خاطر خانه تکانی از دل و جان سینه می‌زنیم مولا نداشته است نیازی به کار ما بیدار شو تاک شود دلمان سینه می‌زنیم آتشفشان عشق تو تا از وجودمان بار دیگر کند فوران سینه می زنیم با یاد سینه ات که برآن سنگدل نشست افتاد ناگه از ضربان سینه میزنیم با یاد دست‌های رشیدی که داشتند   لب تشنگان امید به آن سینه می‌زنیم دریا شدیم شور حسین است در میان در اربعین کران به کران سینه می‌زنیم تا دست‌های بیعتمان را نشان دهیم کوری چشم دشمنتان سینه می‌زنیم @mkomeit
🚩جامانده اربعین🚩 بنا نبود که تنها به کربلا بروی مرا زمین بگذاری و بی‌هوا بروی اگرچه باید در راه عشق با سر رفت بنا نبود ولی بی سر و صدا بروی کنار هم بودیم و گمان نمی‌کردم شبیه تیر شوی از کمان رها بروی بگیر درس وفا را ز حضرت عباس(ع) نبود رسم رفاقت که خود جدا بروی مرا اگر چه نبردی،دلم پی ات آید شبیه کوله ی پشتت به هر کجا بروی نشد نصیب دلم ،اربعین پیاده روی خوشا که یک دو قدم هم به جای ما بروی عمود هیجدهم بوی فاطمه دارد که با اجازه ی او سوی کربلا بروی @mkomeit
غزل غریب در خانه ات غریبه و در کوچه ها غریب هرگز نبوده هیچ کسی در دو جا غریب   نامرد بود و شیشه ی عمر ترا شکست در خانه ات گذاشت تو را آشنا غریب  می خواستم که نام ترا بر لب آورم دستی ولی گذاشت ردیف مرا: غریب از تو گدا رسید به دولت ولی دریغ در ملک خویشتن، شدی ای پیشوا غریب بودند آشنا همه در کوچه با شما ماندی کنار مادر خود، پس چرا غریب؟   دستان سنگ خورد به آیینه، خرد شد افتاد مادرت به زمین بی هوا ، غریب   دیدم مدینه را شدم از اشک،آبشار ریحانه بود پیش رسول خدا غریب در باغ مصطفی،گل تو خاک می خورد پیچیده است عطر تو در این فضا غریب  پرپر شدی و تشت،ترا در بغل گرفت مادر به گریه گفت عزیزم: بیا غریب! نه گنبدی، نه صحن و سرایی، نه زائری مثل بقیع هست مگر کربلا غریب؟ صبح دوشنبه، قبل سلام علی الحسین گویم ترا به گریه، سلام علی غریب  @mkomeit
صلوات‌الله‌علیه‌وآله از باب جبرائیل... آن‌جا که دلتنگی برای شهر بی‌معناست جایی شبیه آستان گنبد خضراست جایی که سرسبز است با شوق کبوترهاش جایی که تصویرش برای ذهن‌ها زیباست... از شش جهت نور است در آیینه‎های آن از شش جهت انگار تصویر خدا پیداست... عاشق شدن حرف کمی از وسعت آن است در هم گره خورده‌ست این دل‌ها که از بالاست آن‌‌سوتر از این عرش، آبادی نمی‌بینم این بارگاه نور، بی‌شک آخر دنیاست... از باب جبرائیل تا منبر غزل‌خوان است هر چشم بارانی که در این شهر پابرجاست روزی هزاران آیه می‌بارد بر این مردم این‌جا همان باغ بهشتی... جنة الماواست... با لهجۀ خورشید می‌آید سروشی ناب این جذبه از چشمان سبز سید بطحاست این‌جا شبستان در شبستان روز در روز است این‌جا حریم خاندان لیلة الاسراست زیر عبای خویش می‌گیرد زمین را، او پیغمبر امروزها... پیغمبر فرداست... این‌جا هوا ابری‌ست باران در نفس دارد این‌جا هوا بغض است... بغضی در گلوی ماست از کوچه‌هایی که به جنت می‌زند پهلو عطر غریبی می‌وزد... این عطر اعطیناست بغضی گرفته جان من را خوب می‌دانم بغض گلوگیر زمین در ماتم زهراست... پژواک درد و داغ تو در شهر پیچیده‌ست غربت پس از این روزگاران باز هم پیداست... @mkomeit
پیام حسن بن علی... بلند میشوم از جا به احترامِ حسن سلام و صبح بخیرم شده سلام حسن نوشته است برای حسین گریه کنید رسیده است به ما اینچنین پیام حسن حسن امامِ حسین است وقت صلح و قیام شده است کرب و بلا ثبت با قیام حسن شده ست پخش زبعد علی ولی الله به روی ماذنه ذکر علی الدوامِ حسن کریم های زمان هم گدای او هستند که ثبت شد همه ی سفره ها به نام حسن سه با زندگی اش را به این و آن بخشید بگیر آزاده ، درس از مرام حسن بیاد غربت و صحن و سرای او زده ام درون سینه حسینه ای به نام حسن به چار گوشه ی بازار حُسن در عالم شدند خیل خریدارها غلام حسن امید آنکه رسد دست ما به مرقد او شبیه خانه ی کعبه به استلام حسن همیشه رهبر محبوب مؤمنین باشد به ذهن هم نرسد فکر اتهام حسن حسین،هیچ زمانی شبیه روز تو نیست چه گریه ها ‌که نکردیم با کلام حسن @mkomeit