"تفاوت تعزیه و شعر"
تعریف شعر دشوار است و از آن دشوارتر رسیدن به تعریف #شعر_ناب است. بیشک نمی توان ادعا کرد که شاعری، اثری سروده که فقط شعر است و با دیگر هنرهای زبانی شباهت ندارد؛ اما شعر قاعدتا با دیگر آفرینشهای زبانی تفاوت دارد و هر اثر ادبی، تا آن زمان شعر است که مرز آن با دیگر گونه پها محسوس باشد.
از آسیبهای اصلی شعر معاصر، آمیختگی آن با دیگر گونههای ادبی است. از جمله، بسیاری از اشعار مذهبی، بیش از آنکه شعر باشند، نوحه یا تعزیهاند و همین نکته سببشده؛ متصلان به این گونهها که از طریق هنر نوحهگویی یا تعزیهخوانی و نقالی به شهرت رسیدهاند، در شاعری نیز خود را صاحب سبک و جایگاه بدانند.
این دست از سخنوران، بسیار شبیه منقبتگویان و شاعران دینی عصرهای صفوی و قاجارند که با وجود جایگاهی که از زاویهی تاریخ ادبیات می توان برای آنان قایل شد، به دلیل ضعف ادبی و زبانی، با گذشت زمان و بهمرور، فراموش میشوند.
بسیاری از آثار مذهبی که در دههی اخیر به نام شعر مذهبی شهرت یافته، از این دسته است. شاید بتوان این آثار را به تعزیهها شبیه دانست؛ اما باید در نظر گرفت که بین تعزیه و شعر، در تعریف خاص آن دو، تفاوتهایی بسیار است. تعزیه از سه رکن اصلی تشکیل شده است؛ نخست وزن، دوم روایت و سوم عنصر عاطفهی مذهبی برای تحریک مخاطب؛ چیزی که آن را تاحدودی با کاثارسیس(تزکیه) ارسطویی همانند میکند.
عاطفه در تعزیه و برخی نوحههای مذهبی، عمدتا به وسیلهی اغراق و مبالغههای وصفی و احساسی تقویت میشود و بر مخاطب تاثیر میگذارد. در کنار این موارد، توانایی شاعر یا راوی در نقالی نیز، عنصری برای جذب مخاطبان است. در روزگار ما نیز، شگرد این دست شاعران، شبیه روضهخوانان و مداحان مذهبی است و در سرودههای آنان، تلاش برای جلب مخاطب عام، بیشترین جایگاه را در استفاده از کلام دارد.
حال مرز تعزیه و شعر در چیست؟ پاسخ مشخص است: اتفاق زبانی، تخیل شاعرانه و حفظ فرم زبانی ( و نه روایی).
اگر از این زاویه به شعرهای مذهبی شاخص روزگارمان (منظور در بین تودهی مردم است)، بنگریم، بسیاری از آثار را تعزیه یا نوحه خواهیم دید و نه شعر(بسیاری از کتابهای نشر #آرام_دل را قطعا در این دسته میتوان قرار داد). اغلب شعرهایی که در #شب_شعرها و محفلهای مذهبی خوانده می شوند یا از #صدا_و_سیما پخش میشود، با وجود برخی کارکردهای زیباشناسانه، بیشتر برای برانگیختن مخاطب تنظیم شده اند. این گونه نگریستن به شعر دینی، در روزگار ما به اندازه ای فراگیر شده که صدها تن از شاعران زمان ما را متمرکز بر خلق آثاری با این ویژگیها کرده است.
در نگاهی کلی میتوان گفت، کلیشهزدگی، اطناب غیرشاعرانه، حشوها و دودستگیهای زبانی و در کنار آن فقر اندیشه و نبود عاطفهی عمیق فردی، از آسیبهای بسیاری از این اشعار است.
#شعر_دینی
#محمد_مرادی
https://eitaa.com/mmparvizan