eitaa logo
پرویزن
526 دنبال‌کننده
297 عکس
34 ویدیو
104 فایل
آن‌که غربال به دست است از عقب کاروان می‌آید نقد و یادداشت‌های ادبی (محمد مرادی، دانشگاه شیراز)
مشاهده در ایتا
دانلود
"شیراز" در ولایت پارس شهری است که آن‌را به شکم شیر مانند کرده‌اند و از همه‌ی شهرها که گرداگرد اوست، نعمت آنجا آورند و از آنجا به جای‌های دیگر برند. و بنای آن محمدبن القاسم‌بن ابی‌عقیل، ابن عمّ حجّاج‌بن‌یوسف کرده است و دارالملک پادشاهان پارس است و هوای خوش دارد و نعمت فراخ باشد و درخت بسیار و میوه را حدّی نباشد. مجمل‌التواریخ والقصص، به تصحیح اکبر نحوی، ص ۷۲۸. @mmparvizan
"از شیراز چه خبر؟" فردا روز شیراز است و برنامه‌های هفته‌ی شیراز هم به بهانه‌ی آن آغاز می‌شود. افرادی به دعوت این سازمان و آن سازمان گرد هم جمع می‌شوند؛ ضیافت‌هایی برپا می‌شود؛ از افرادی تقدیر می‌شود؛ تریبون‌ها پر هیاهو می‌شود و همه‌چیز به چند نشست و نمایشگاه و تعارف‌های جورواجور سالانه خلاصه خواهد شد. در انبوه این هیاهوها، اسم شهر ادب و سومین حرم اهل بیت(ع) می‌درخشد و صدالبته رسمش در گنجه‌ی فراموشی، چون سال‌های قبل خاک می‌خورد. راستی! در راهبندان پرهیاهوی این همه سازمان و ناسازمان، چه اتفاقی برای شیراز افتاده است؟ نه نشانی از برج اولیا می‌بینی که مقابر و نشانه‌های بسیاری از عارفان و دانشمندانش در تفاخر سیاست‌زدگی و سیمان‌فرازی، زیر انبوه آسفالت و ساختمان پنهان شده؛ نه خبری از شهر خلاق ادبی است که سنگ قبر شاعران و سخنورانش در مصلا و دارالسلام و باغ نو و دیگر جای‌ها، هر روز جابه‌جا و کاشی‌پوش می‌شود و از سعدی و حافظش تنها یادروزی باقی‌مانده که آن هم نمایشگاه مُدها لباس و کمدهای مسئوولان است؛ نه سخنی است از گل و درخت و شکوفه که باغ‌ها و راغ‌هایش، در تراکم دود و ساختمان محاصره شده است. با این‌حال، شیراز، این عروس از هزارتوهای زمان گذشته، همچنان به ناز و کرشمه، در حجره‌ی ایران‌زمین غمزه می‌فروشد. نامش بر اوج و عقاب‌های شکوهش فوج‌فوج است. فارغ از روزمرّگی و روزمرگی سازه‌مان‌های موازی و دودگرفته، شیراز عزیز با همه‌ی دیرسالی‌اش، جوان و فریبا و زیبا مانده است. چون درختی که بر جان ما ریشه دوانده و شاخه‌هایش دوردست آسمان را با ستاره‌ها پیوند زده است. با همه‌ی ناخردمندی‌ها و ناخرسندی‌ها، بمان شیراز عزیز! بمان! https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
"شیراز" در ولایت پارس شهری است که آن‌را به شکم شیر مانند کرده‌اند و از همه‌ی شهرها که گرداگرد اوست، نعمت آنجا آورند و از آنجا به جای‌های دیگر برند. و بنای آن محمدبن القاسم‌بن ابی‌عقیل، ابن عمّ حجّاج‌بن‌یوسف کرده است و دارالملک پادشاهان پارس است و هوای خوش دارد و نعمت فراخ باشد و درخت بسیار و میوه را حدّی نباشد. مجمل‌التواریخ والقصص، به تصحیح اکبر نحوی، ص ۷۲۸. @mmparvizan
"از شیراز چه خبر؟" امروز روز شیراز است و برنامه‌های هفته‌ی شیراز هم به بهانه‌ی آن آغاز می‌شود. افرادی به دعوت این سازمان و آن سازمان گرد هم جمع می‌شوند؛ ضیافت‌هایی برپا می‌شود؛ از افرادی تقدیر می‌شود؛ تریبون‌ها پر هیاهو می‌شود و همه‌چیز به چند نشست و نمایشگاه و تعارف‌های جورواجور سالانه خلاصه خواهد شد. در انبوه این هیاهوها، اسم شهر ادب و سومین حرم اهل بیت(ع) می‌درخشد و صدالبته رسمش در گنجه‌ی فراموشی، چون سال‌های قبل خاک می‌خورد. راستی! در راهبندان پرهیاهوی این همه سازمان و ناسازمان، چه اتفاقی برای شیراز افتاده است؟ نه نشانی از برج اولیا می‌بینی که مقابر و نشانه‌های بسیاری از عارفان و دانشمندانش در تفاخر سیاست‌زدگی و سیمان‌فرازی، زیر انبوه آسفالت و ساختمان پنهان شده؛ نه خبری از شهر خلاق ادبی است که سنگ قبر شاعران و سخنورانش در مصلا و دارالسلام و باغ نو و دیگر جای‌ها، هر روز جابه‌جا و کاشی‌پوش می‌شود و از سعدی و حافظش تنها یادروزی باقی‌مانده که آن هم نمایشگاه مُدها لباس و کمدهای مسئوولان است؛ نه سخنی است از گل و درخت و شکوفه که باغ‌ها و راغ‌هایش، در تراکم دود و ساختمان محاصره شده است. با این‌حال، شیراز، این عروس از هزارتوهای زمان گذشته، همچنان به ناز و کرشمه، در حجره‌ی ایران‌زمین غمزه می‌فروشد. نامش بر اوج و عقاب‌های شکوهش فوج‌فوج است. فارغ از روزمرّگی و روزمرگی سازه‌مان‌های موازی و دودگرفته، شیراز عزیز با همه‌ی دیرسالی‌اش، جوان و فریبا و زیبا مانده است. چون درختی که بر جان ما ریشه دوانده و شاخه‌هایش دوردست آسمان را با ستاره‌ها پیوند زده است. با همه‌ی ناخردمندی‌ها و ناخرسندی‌ها، بمان شیراز عزیز! بمان! https://eitaa.com/mmparvizan