eitaa logo
پرویزن
524 دنبال‌کننده
297 عکس
35 ویدیو
104 فایل
آن‌که غربال به دست است از عقب کاروان می‌آید نقد و یادداشت‌های ادبی (محمد مرادی، دانشگاه شیراز)
مشاهده در ایتا
دانلود
" در حلول ماه رجب" موفق پرسید که رجب چه باشد؟ و یا رجب را اصمّ چرا گفت؟ گفتم: رجب درخت گل صدبرگ است؛ اما رجب به سر زبان تو چون ربابک کلکین است که به دست بچّگان است. مردی دهقان چون دربند کشت و درود باشد، قدر زمین خوش را بداند؛ اما مردی که در آن کار که کشت و درود است، چیزی نداند؛ او را چه زمین شوره و چه زمین خوش؟ مردی هواشناس باید تا فرق کند میان هواها و معتدل را از غیر معتدل جدا کند. بر لب دریابار، نظارگیان نشسته باشند و غواصان سنگ و دُر برمی‌آرند؛ تفاوت به نزد ایشان سهل نماید؛ اما بازرگانانی که از دوردست آمده باشند آن تفاوت دُرها را می‌دانند و خوششان می‌آید. صدف که قطره آب می‌گیرد، در آنجا خداوند حال آن آب را می‌گرداند تا دُر می‌شود. پردگیان باجمال باید که آسیب آن دُر چون با گوش و بناگوش ایشان باشد، قدر آن دُر بدانند و جمال خود را به قیمت کامله بفروشند... . اکنون تعظیم کنید باری را، در این ماه، تا شما را شفیع باشد ... و اگر این هوای رجب، متسلسل شود به قوت باد بر تقطیع خاص و شفاعت می‌کند، بود آنچه عجب باشد. هرکسی را از بادهای هوا بر تقطیع خاص پرده داده‌اند تا عبارت او گردد و هریکی از عبارت یکدیگر را ندانند. ولکن لا تفقهون تسبیحهم، و اگر چنگ کوژپشت فلک که تارهای هوای او در دامن زمین بسته است اگر زخمه بادی برآن زند و او در آواز آید چه عجب که در آن آواز، نواها و معنی‌ها باشد. اکنون این ماه رجب را اصمّ از بهر آن گفت که تو کر باشی در این ماه یعنی درِ باغ درونت را باز منه تا میوه‌هات را غارت نکنند و تا بادهای مشاغل خارها و خاشاک‌ها و خسک‌ها نیارد و بر زبر سبزه خوشدلی تو و گلستان نفس تو نپاشد تا هر گامی که بنهی خسته نگردی. تو خود گل را و آب حیات را که بی‌خاشاک و خار است در خود نمی‌بینی چون خاشاک را باد به روی آب حیات طیبه افکند. بعد از آن از آن آب به جز خس به دست تو نیاید؛ زینهار! تا بوستان نفس را نیک نگاهداری تا راحت آن به تو بماند اگر کسی درآید و همچون زمستان پی کوب کند تو را چه حاصل آید؟ "معارف بهاء ولد؛ جزو اول؛ فصل چهل و هشت." پ.ن: ماه رجب را «الشهر الأصمّ» نامیده‌اند؛ گویا به این دلیل که اعراب در این ماه جنگ و خونریزی نمی‌کردند و صدای شمشیر و رزم و جنگ در این ماه، شنیده نمی‌شده است. https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
" در حلول ماه رجب" موفق پرسید که رجب چه باشد؟ و یا رجب را اصمّ چرا گفت؟ گفتم: رجب درخت گل صدبرگ است؛ اما رجب به سر زبان تو چون ربابک کلکین است که به دست بچّگان است. مردی دهقان چون دربند کشت و درود باشد، قدر زمین خوش را بداند؛ اما مردی که در آن کار که کشت و درود است، چیزی نداند؛ او را چه زمین شوره و چه زمین خوش؟ مردی هواشناس باید تا فرق کند میان هواها و معتدل را از غیر معتدل جدا کند. بر لب دریابار، نظارگیان نشسته باشند و غواصان سنگ و دُر برمی‌آرند؛ تفاوت به نزد ایشان سهل نماید؛ اما بازرگانانی که از دوردست آمده باشند آن تفاوت دُرها را می‌دانند و خوششان می‌آید. صدف که قطره آب می‌گیرد، در آنجا خداوند حال آن آب را می‌گرداند تا دُر می‌شود. پردگیان باجمال باید که آسیب آن دُر چون با گوش و بناگوش ایشان باشد، قدر آن دُر بدانند و جمال خود را به قیمت کامله بفروشند... . اکنون تعظیم کنید باری را، در این ماه، تا شما را شفیع باشد ... و اگر این هوای رجب، متسلسل شود به قوت باد بر تقطیع خاص و شفاعت می‌کند، بود آنچه عجب باشد. هرکسی را از بادهای هوا بر تقطیع خاص پرده داده‌اند تا عبارت او گردد و هریکی از عبارت یکدیگر را ندانند. ولکن لا تفقهون تسبیحهم، و اگر چنگ کوژپشت فلک که تارهای هوای او در دامن زمین بسته است اگر زخمه بادی برآن زند و او در آواز آید چه عجب که در آن آواز، نواها و معنی‌ها باشد. اکنون این ماه رجب را اصمّ از بهر آن گفت که تو کر باشی در این ماه یعنی درِ باغ درونت را باز منه تا میوه‌هات را غارت نکنند و تا بادهای مشاغل خارها و خاشاک‌ها و خسک‌ها نیارد و بر زبر سبزه خوشدلی تو و گلستان نفس تو نپاشد تا هر گامی که بنهی خسته نگردی. تو خود گل را و آب حیات را که بی‌خاشاک و خار است در خود نمی‌بینی چون خاشاک را باد به روی آب حیات طیبه افکند. بعد از آن از آن آب به جز خس به دست تو نیاید؛ زینهار! تا بوستان نفس را نیک نگاهداری تا راحت آن به تو بماند اگر کسی درآید و همچون زمستان پی کوب کند تو را چه حاصل آید؟ "معارف بهاء ولد؛ جزو اول؛ فصل چهل و هشت." پ.ن: ماه رجب را «الشهر الأصمّ» نامیده‌اند؛ گویا به این دلیل که اعراب در این ماه جنگ و خونریزی نمی‌کردند و صدای شمشیر و رزم و جنگ در این ماه، شنیده نمی‌شده است. https://eitaa.com/mmparvizan
"اطلاعیه" صاحبان این تصویر مجرمند در "سِفر تثنیه" نامی از آنان به میان نیامده است راویانِ "لاویان"، سخنی از آنان نگفته‌اند یوم السبت را ماهی نگرفته‌اند صاحبان این تصویر مجرمند در اورشلیم زاده نشده‌اند نسبشان به ارض موعود نمی‌رسد آینه‌های عبرتند که به عبری سخن نمی‌گویند صاحبان این تصویر مجرمند چون هاله‌ی هولوكاست بر سرشان نمی‌درخشد خون ارمیا را از نزدیک مزمزه‌ نکرده‌اند به گوساله‌ی سامری توسل نجسته‌اند و بهانه‌هاشان، رنگ گاو زرد ندارد... آن مرد را ببین: او جنایت‌کار است: به منشور سازمان "سکوت" پایبند نبوده است و با "شورای ناامنی" رابطه‌ی خویشی ندارد صاحب این تصویر یک تروریست است چون آنگونه نیست که باید باشد: چون خمره‌های نفت چون یابوهای آن‌سوی خلیج چون گوسفندهای مزارع رقص شمشیر چون مفتیان مفت‌خور الازهر. آن زن یک تروریست است مقنعه می‌پوشد پسرش را با بوسه به مدرسه می‌فرستد و نماز را به جماعت می‌خواند و گاه به پیاده‌روی اربعین می‌رود. صاحبان تصویر فوق تروریستند و نامشان در فهرست تحریم آمده است: نامشان حرام و خونشان حلال حلالِ بمب‌های سنگرشکن حلالِ هواپیماهای جاسوسی حلال ِخاخام‌های خام حلال تانک‌های ضدنفر و همه باید بمیرند چون شیطان بزرگ خواسته است و بعضی‌ها: اینگونه تصمیم گرفته‌اند. https://eitaa.com/mmparvizan