eitaa logo
محمد علیان
1.2هزار دنبال‌کننده
145 عکس
57 ویدیو
2 فایل
پیشرفت و انقلاب اسلامی راه ارتباطی: @khakrizfekri @maliyan.ir" rel="nofollow" target="_blank">Instagram:@maliyan.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
و اما بعد... از دیروز که مطلبی پیرامون حضور در خیابان ها در اتفاقات اخیر نوشتم، بر خوردهای مختلف از نظرات عمومی تا دایرکت و پیامک و زنگ صورت گرفت، که هر کدام قابل احترام است و باید بگویم که دو روز دیگر هم در ٣١ شهریور و ٢ مهر هم رفتم که به ترتیب یکی از آن ها به ماجرای منافقین و شهدای ترور ختم شد و اثرات خودش را داشت و روز ٢ مهر با موضوع نقشه برای عملیات شروع شد و به شهید حسن باقری ختم شد که شاید نوشتم. آنچه در این ٣ روز حضور در میدان فهمیدم را در چند محور جمع بندی می کنم: ١. اولا که ما اصلا مدیریت خبر و رسانه نداریم چرا که ما روایت اول را نمیگوییم،بلکه همیشه اول محکم می خوریم و بعد دنبال دفاع در زمین طراحی شده هستیم که همچنان ماجرایش در اتفاقاتی مانند خانم "نیکا شاکرمی" یا قائله چابهار و زاهدان باقی است. ٢.دوما که در کنار نیروهای امنیتی که باید به دنبال منافقین داخلی و حرفه ای ها باشند، بهتر است نیروهای اجتماعی - فرهنگی هم به میدان بیایند و نقاط شروع بحران را با گفتگو و مداخلات نرم کنترل کنند، چرا که زمان و مکان قرارها مشخص است یا بعد روز اول و دوم مشخص می شود ٣.قبول کنیم که نوع اعتراضات و معترضین متفاوت شده و نسل دهه هشتادی که در انتخابات ٨٨ تازه حداکثر ۴ سالش بوده هیچ ذهنیت و هویت تاریخی برایش شکل نگرفته و این یکی از نقاط بحران آفرین و ظرفیت ساز مااست که باید برایش چاره کنیم و هر چه چشمهایمان را ببندیم دیرتر میشود ۴. الگوی اعتراض عمومی در کشور ما باید چگونه باشد و مردم اگر نسبت به موضوعی معترض بودند چه باید بکنند تا فرصت برای معاندین فراهم نشود و آسیب و تخریب صورت نگیرد؟ ۵. در سطح حکمرانی به زنجیره وار بودن اتفاقات معتقد باشیم و بدانیم که در یک جنگ ترکیبی تمام عیار قرار داریم که یکی از محورهای اساسی اش "عصبانی سازی و تولید نارضایتی عمومی تدریجی" است و نباید با این قضیه بازی کنیم، برای مثال الان وقت طرح این سوال است که چه کسی و جریانی ماجرای "گشت ارشاد و حجاب" را در شرایط فعلی داغ کرد؟ آیا موضوع اصلی ما امروز این است؟ ۵. ما در مورد نقش آفرینی زنان در امر نظام سازی اجتماعی هیچ برنامه ای نداریم و بهتر است بدانیم که طبق مطالعات آینده پژوهی تا ١۵ سال آینده ٧٠ درصد مسئولیت های دنیا در اختیار" زنان" خواهد بود و حالا سوال این است که نحوه برخورد ما با این روند تحولی چگونه باید باشد و نقشه ما چیست؟ نکات دیگری هم هست که بعدها می نویسم، اما در مورد بعضی از نکات فوق حرف هایی دارم که به بضاعت خودم خواهم نوشت تهران، ١٨ مهر، ١۴٠١ @moaliyan
محمد علیان
سرمان کلاه نرود ... ۲ شب پیش .... در ادامه بخوانید 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1062011092Cc44b
سرمان کلاه نرود!!! ۲شب پیش یک نظر سنجی در اینستاگرام گذاشتم که آیا «سرتیپ طارق عناد» را می‌شناسید؟ با مشارکت خوب دنبال کنندگان، مشخص شد که ۸۰ درصد مخاطبین این فرد را نمی‌شناسند. اما او که بود؟ سرتیپ طارق عناد فرمانده تیپ ۴۲ لشگر ۱۰ رژیم بعث بود که در عملیات فتح المبین، اسیر شد. وقتی او را برای مصاحبه یا به عبارت دقیق‌تر انجام «بازی جنگ» پیش ش.هید باقری آوردند، او پس از گفتگوهای مفصل یک جمله طلایی گفت : «برادر باقری؛ الگوهای جنگی که شما در عملیات فتح المبین به کار بردید، در هیچ دانشگاه جنگی به ما آموزش داده نشده بود و در هیچ کتابی نخوانده بودیم!!!» آری این اعتراف یک فرمانده رژیم بعث است و حالا وقت آن است که این سوال را مطرح کنیم که مگر امثال ح.س.ن باقری در عملیات فتح المبین چه کرده بودند که طارق عناد اینچنین گفت؟ صحبت برای پاسخ به این سوال مفصل است، اما باید بدانیم در این عملیات جریان جوان جنگ به مسائلی از قبیل؛ «چگونگی الگوی شناسایی در منطقه وسیع ۲۴۰۰ کیلومتر مربعی، چگونگی الگوی هدایت رزمندگان در شب، چگونگی نحوه تعیین بهترین زمان انجام عملیات، چگونگی بستن پشت‌بام دشمن در ارتفاعات سایت و رادر، چگونگی سازمان‌دهی‌ و توجیه نیروها و...» پاسخ حرفه‌ای و متفاوت داد. تازه این‌ها که گفتم ۱۰ درصد از اتفاقا فتح المبین هم نیست! حالا که این‌ها را متوجه شدیم، من چند سوال می‌پرسم جوابش با شما؛ ۱. آیا در روایت فتح المبین باید به سه گانه «مسئله، راه‌حل و نخبه» بپردازیم یا مخاطب را به هیجان‌بازی سوق بدهیم؟ ۲. آیا در فتح‌المبین باید از این تجربه عظیم سخن بگوییم و برای ساخت آینده معادلات را استخراج کنیم یا مخاطب را با فرعیات مشغول کنیم؟ ۳. آیا می‌خواهیم به این جمله ح.س.ن باقری بپردازیم که «بعدها دنیا خواهد فهمید چه فتوحاتی در فتح‌المبین اتفاق افتاد» یا می‌خواهیم به مخاطب بگویم «سرت را پایین بینداز که اینجا سرهای پایین افتاده را می‌خرند!» ۴. می‌خواهیم به مخاطب بگوییم جایگاه فتح‌المبین در پیوستار تاریخی جنگ کجاست و چه نقشی در آزادسازی خرمشهر به عنوان «اولین قله کلان خودباوری» داشته یا می‌خواهیم او را با حرف‌های هوایی در ارتفاعات ۱۰ هزارپا رها کنیم؟ آری فتح المبین منطق دارد! روایت خودش را دارد و هر کس مخاطب را از روایت اصلی دور سازد؛ اگر آگاهانه این کار را کند که «خیانت» کرده و اگر ناآگاهانه باشد کار را«ضایع» کرده و چه زیبا گفت امام صادق (ع) :«مَا أُبَالِي ائْتَمَنْتُ خَائِناً أَوْ مُضَيِّعاً؛ تفاوتی در آن نمی‌بینم که کار را به «خائن» بسپارم يا به «ضایع کننده»! تهران، روزگار سخت، ۱۹ دی ۱۴۰۳ پ.ن. مراقب باشیم سرمان کلاه نرود. https://eitaa.com/joinchat/1062011092Cc44bc57306
محمد علیان
اعتکافی ۲۰ روزه امروز آخرین روز روایت در فکه شمالی را پشت سر گذاشتم و حالا به همراه خانواده که این
اعتکافی ۲۰ روزه امروز آخرین روز روایت در فکه شمالی را پشت سر گذاشتم و حالا به همراه خانواده که این هفته آخر خودشان را به میعادگاه آینده‌ساز رساندند، در قطار نشسته و راهی تهران هستم ... امسال همه توانم را گذاشتم برای تبیین ۳ گانه «حمایت انسانی، روانی و مادی» مردم از دفاع مقدس تا نهضت جهانی م.ق.ا.و.م.ت بر اساس یکی از دست‌نوشته‌های ش.ه.ی.د حسن باقری که در تاریخ ۲۰ مهر ۱۳۶۰ تدوین کرده بود و شاید این متفاوت‌ترین روایت این سال ها برایم بود ... الحمدلله امسال هم به همت خواهر بزرگوارمان خانم زنگنه روایت «مادرانه» از مسیر رشد و تربیت معجزه انقلاب هم با قدرت در میدان ظاهر شد و با حضور دکتر حامد آزادی عزیز روایت دیوار گراف شخصیت‌شناسی حسن‌آقا در ۸ مولفه‌ اساسی که محصول پژوهش تیم خبره مطرا هست هم با جدیت خوبی برای زائران ارائه شد ... آنچه در فکه شمالی رخ داد حاصل یک کار گروهی حرفه‌ای است از بزرگتری و اعتماد سردار فتح الله جعفری تا تدبیر و فرماندهی حرفه‌ای برادر عزیزم آقا میلاد عزیزان، تا خلوص نیت حاج مهدی عامری جان و تیم خادمین برادر و خواهر، از مدیریت اجرایی حامد احمدی عزیزم که خدا می‌داند چه سختی‌ها می‌کشد تا تیم حرفه‌ای رسانه مسعود اخباری، از حمایت‌های بی‌نظیر همسرم که ۱۴ روز را در تهران در کنار مابقی روزهایی که نیستم سنگر خانه را محکم نگهداشت تا پدر و مادر عزیزم که برای سال دوم زحمت آشپزخانه یادمان را به شانه کشیدند ... اما در کنار همه این‌ها و لطف بی دریغ ش.ه.ی.د فکه شمالی، امسال از ابتدای عملیات راهیان نور ( از آموزش ها و ..) تا حضور در یادمان با چشم خودم دیدم و با گوشت و پوست درک کردم که بعضی‌ها تا کجا می‌توانند مرزهای بی‌حیایی و بی‌تقوایی را دریده و‌ آن روی دیگرشان را نشان دهند، همچنان حرفی نمی‌زنم چرا که وقت گذاشتن برای این‌ها هم باطل است چه برسد که بخواهم در موردشان بنویسم، فقط بقول یکی از رفقا می‌گویم؛ « از کنار برو عمو جون!!!» ما ایستاده‌ایم و ذره‌ای عقب نخواهیم نشست چون حسن باقری خودش به آموخت که «عقب وایسیم، ترسو بار می‌آییم» پ.ن.۱: از همه زائرین و مسئولین کاروان‌ها طلب حلالیت دارم پ.ن.۲: همه خادمین و بچه‌های یادمان بقول حسن آقا؛ «بارک‌الله» پ.ن.۳: برگردم که در پیشرفت منطقه‌ای خیلی کار دارم چرا که «فاذا فرغت فانصب» شامگاه ۹ اسفند ۱۴۰۳، اندیمشک - تهران https://eitaa.com/joinchat/1062011092Cc44bc57306
محمد علیان
ریشه‌های یک اسکار ... چند روزی هست که خبر برنده شدن انیمیشن «در سایه سرو» ساخته خانم شیرین سوهانی و
ریشه‌های یک اسکار چند روزی هست که خبر برنده شدن انیمیشن «در سایه سرو» ساخته خانم شیرین سوهانی و حسین ملایمی به یکی از تیترهای اصلی خبری تبدیل شده است و در این بین عده‌ای به تحسین و عده‌ای هم در مزمت این ماجرا حرف زده‌اند و اما من می‌خواهم از فضای رایج عبور کنم، به کانون پرورش فکری کودک و نوجوان و دست‌های آن‌ور آبی هم کاری نداشته باشم و یک سوال مطرح کنم که ریشه های تولید چنین محصولی کجا و چگونه شکل گرفته است ؟ از نظر من ۴ ریشه اصلی وجود دارد؛ ۱. گذشته برای گذشته؛ اصلی ترین نقطه همینجاست، چرا که سبک پردازش ما به موضوع دفاع مقدس عمدتا این است که هم خودمان را در آن دوران نگاه داشته‌ایم و هم بقیه جامعه را به حسرت یا پشیمانی نسبت به آن دوران سوق می‌دهیم، در این انیمیشن بارها می‌بینید که پدر صاحب لنج ناراحت و پشیمان است که چرا در زمان جنگ آن اتفاق افتاد، این تصویر آن روی دیگر عبارت «ش.هدا شرمنده‌ایم» است که سکه رایج محافل و مراسمات ماست و ما به گذشته برای آینده نمی‌پردازیم! ۲. امثال من؛ ریشه دوم امثال من هستیم، که دیر به میدان میاییم، حواسمان نیست، تنبلی می‌کنیم، محتوا به اندازه کافی تولید نمی‌کنیم و محتوایمان عام و هنری نیست تا بتوانیم با عموم مردم مخصوصا نسلی که جنگ را ندیده و فضای اعتقادی‌اش مثل ما نیست صحبت کنیم، ما هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم ۳. روایت و راویان؛ آنجا که در راهیان نور و مراسمات شبی با ش.هدا و برنامه ماه من، راوی محترم حالت حزن به خود می‌گیرد، با بغض فریاد می‌زند که «ای خانم دانشجو میدونی بابات تو خونه موجی بشه چی میشه؟ می‌دونی بابات خودش رو بزنه، دختر نگاه کنه یعنی چی ؟» « آقا پسری که با خیال راحت اومدی اینجا می‌دونی بابا بیفته از قایق بیرون، نفسش بالا نیاد چی میشه، می‌دونی شکمش لای پره‌های قایق بره روده‌هاش چرخ گوشتی میاد بیرون!» «آی مامانا، باباها، می‌دونی هر شب یه قابلمه غذا اضافه بپزی اما چشم انتظار باشی و کسی نیاد یعنی چی؟» بله وقتی روایت غالب این است باید منتظر تولیدات اینچنینی بود، تولید کنندگان این اثر در همین زیست بوم بزرگ شده‌اند و حتما پیش خودشان گفته‌اند این‌ها که خودشان شرمنده و ناراحت هستند ما هم پشیمان، این‌ها شرمندگی و حجران‌شان را روایت می‌کنند پس ما هم پشیمانی‌مان را روایت کنیم ! ۴.صدا و سیما؛ جریان صدا و سیما ریشه چهارم است، اگر کسی یک فیلم یا یک تولید آینده‌ساز از دفاع مقدس و ماجرای ش.هدای عزیزمان توانست پیدا کند! گفت گشتم نبود، نگرد نیست ؟ باز اوضاع در کتاب بهتر است، اما مادامی که برنامه‌های تصویری و ... هنوز فضای‌شان گذاشتن چند گونی سنگری، یک کلاه‌خود، یک میز آهنی خشن، فرم خسته، دکور تاریک و خالی از رنگ است، چه پیامی را به جامعه منتقل می‌کند؟ والله که دارند جفا می‌کنند و اگر آگاهانه باشد خیانت است! یعنی نمی‌شود برنامه‌ای ساخت که از دفاع مقدس به فناوری‌ها و نوآوری‌های سخت و نرم آن دوران پرداخت و برای امروز مولفه استخراج کرد؟ آن وقت دکور این برنامه متفاوت نمی‌شود؟ آن وقت مجری و کارشناس و مهمان و قصه و گفتمان متفاوت نخواهد بود؟ بله قطعا متفاوت است، اما امان از بی سوادی؟ کاش بی سوادی بود! امان از نیمه‌سوادهای مدعی! آنچه نوشتم نیاز به تفصیل بیشتری دارد که در مجال این متن نیست، اما حرف اصلی‌ام این است که بجای برخورد با فلان مدیر یا تبیین دست‌های آن‌ور آبی، برگردیم و یک سوزن به خودمان بزنیم و بجای برخورد با مشکلات، مسئله‌ها را ریشه یابی کنیم تا بتوانیم راهبرد درست استخراج کنیم وگرنه گذشته پر افتخار دفاع مقدس که به مثابه گنج عظیم است را یا مبتنی بر شرمندگی و خلسه تحویل‌مان می‌دهند یا مبتنی بر پشیمانی و ناامیدی! پ.ن.۱؛ دوباره راهی هستم، در جاده‌ها می‌سوزم از این غم و می‌سازم. پ.ن.۲؛ کاش عده‌ای از خواب بیدار می‌شدند، همین! پ.ن.۳؛ ما در مطرا بیش از قبل مکلف به کار هستیم، کار! https://eitaa.com/joinchat/1062011092Cc44bc57306
محمد علیان
خلسه بازی کن؛ کسی کارت ندارد ... از اول ماه مبارک تا الان ... در ادامه بخوانید 👇👇👇👇👇 https://eitaa.
خلسه‌بازی کن، کسی کارت ندارد! از اول ماه مبارک تا الان برنامه‌های صدا و سیما در حوزه روایت دفاع مقدس، ش.ه.د.ا و جبهه م.ق.ا.و.م.ت را که دیدم، خیلی خودم را کنترل کردم که تا شب‌های قدر تمام نشده، حرفی نزنم، اما آش آنقدر شور است که دیگر سکوت جایز نیست حقیقت این است که می‌توانی در روایت «خلسه ‌بازی» کنی، آنتن زنده و غیر زنده هم ندارد، همه با تو همراه هستند از تهیه کننده تا مدیر شبکه و مجری و ... می‌توانی خودت به خلسه بروی و مخاطب را هم به خلسه ببری؛ هیچ کس کاری با تو ندارد، نه کسی در حین روایت سنگت می‌زند، نه کسی سوال می‌پرسد که منبع این روایت‌ها که می‌گویی کجاست؟ نه کسی به صحت و دقت روایت توجهی می‌کند و نه کسی علیه‌ات نامه می‌زند و گوشی را بر نمی‌دارد تا به فلان سردار و امیر و نهاد نظارتی ریز و درشت زنگ بزند که فلانی چه می‌گوید؟ بلکه عوامل برنامه و نهاد نظارتی با تو به خلسه می‌روند و از این خلسه حال می‌کنند! حتی اگر در روایتت بگویی فلان ش.ه.ی.د در فلان نقطه چند روز تنها می‌ماند و تو هم از تنهایی که هیچکس نبوده روایتی ارائه می‌دهی که نه متنی موجود است و نه شاهدی و کسی کاری با تو ندارد. اما اگر در مورد الگو‌های طراحی و برنامه ریزی ح.س.ن باقری، کادرسازی و تربیت نیروی مهدی زین الدین، لجستیک و پشتیبانی محمدابراهیم همت، الگوی خط شکنی احمد متوسلیان، بن‌بست شکنی علی هاشمی، معنویت عمل آفرین حسین خرازی، اتحاد صیاد شیرازی و ... برای ساخت آینده حرف بزنی، اول می‌گویند سند حرف‌هایت کو؟، سند می‌دهی، میگویند باید بزرگان تایید کنند، بزرگان تایید که هیچ، با بزرگواری تحسین می‌کنند. حالا می‌گویند سنت به جنگ نمی‌خورد بشین سرجایت، در جایگاه روایت سنگت می‌زنند و گاهی وقاحت را تا جایی جلو می‌برند که به خانواده‌ات هم رحم نمی‌کنند، اما وقتی می‌بینند مخاطب این حرف‌ها را می‌خواهد و از خلسه بی‌زار است، هر کاری می‌کنند که این حرف‌ها به او نرسد! آری می‌توانی خلسه‌ای باشی، خلسه آفرین باشی، کسی کارت ندارد که هیچ؛ فرش قرمز هم برایت پهن می‌کنند، اما اگر بخواهی افق دید مخاطب را ارتقا بدهی و از الگوها و تجربه‌های گذشته برای ساخت آینده حرف بزنی ۲ جریان شمشیر می‌کشند؛ خلسه‌ای‌ها و لیبرال‌ها! اما، امثال بنده انتخاب کردیم که همه سختی‌ها را تحمل کنیم و نوش جان‌مان هم باشد ولی خلسه‌ای نباشیم چرا که مسیر اصلی متفاوت است! پ.ن.۱؛ یکی از نبردهای آخرالزمانی ما با خلسه‌ای هاست، باور کنید. پ.ن.۲؛ در مورد لیبرال‌ها و نسبت‌آن‌ها با روایت خواهم نوشت. تهران، ۴ فروردین ۱۴۰۴ https://eitaa.com/joinchat/1062011092Cc44bc57306
محمد علیان
سنگ می‌خوردم اما روزی در فکه شمالی، وقتی مشغول روایت بودم، چند سنگ محکم به سمتم پرتاب شد، اول فکر ک
سنگ می‌خوردم اما روزی در فکه شمالی، وقتی مشغول روایت بودم، چند سنگ محکم به سمتم پرتاب شد، اول فکر کردم بر اثر وزش باد است بعد دیدم نه، یکی از مستمعین سن و سال دار که از قضا راوی معروفی هم هست «رمی جمرات» می‌کند! روایت که تمام شد، آمد سمتم، داشتم سوالات مخاطبین جوان را جواب می‌دادم که با صدای بلند گفت؛ « چی می‌گی، هی عقلانیت عقلانیت، بچه‌جون تو کجای جنگ بودی، جنگ فقط احساسات و عشق بود، من بودم سنگ می‌زدم و نمی‌زارم روایت کنی و می‌روم به سرلشگر باقری و فلانی میگم که روایت سازی می‌کنی» البته این قبیل برخوردها کم نبود، از سنگ خوردن در یادمان تا فلان راوی معروف که دل و روده رزمندگان را وسط روایت بیرون می‌ریزد و تعداد شام پختن‌های مادران ش.هدا را ۴۵ دقیقه محکم روایت می‌کند، تا فلان راوی که در جلسه‌ای بنده و همسنگرانم در مطرا را جز «منحرفین» می‌نامد و می‌گوید اصلا جنگ ما اگر عقلانی بود که مردم حاضر نبودن بچه‌هایشان را به جبهه بفرستن و باید هر چه سریع‌تر به حساب مطراییون و به‌خصوص علیان برسیم! و حالا آقای ما در ۱۴ خرداد ۱۴۰۴ به صورت محکم، شفاف و مشخص تاکید می‌کند که اگر عقلانیت بر پایه ایمان امام (ره) نبود، احساسات می‌توانست انقلاب را از هدف اصلی‌اش منحرف کند و امام از آفت انحراف با عنصر عقلانیت جلوگیری کرد. بر اساس بیانات آقا، من اینگونه می‌فهمم که اگر فقدان عقلانیت بر پایه ایمان در انقلاب می‌توانست منجر به انحراف در هدف انقلاب شود، پس فقدان عقلانیت بر پایه ایمان در دفاع مقدس هم می‌توانست منجر به انحراف شود و این آفت انحراف در مورد روایت دفاع مقدس هم امکان پذیر است چون دفاع مقدس در زیست بوم انقلاب اسلامی معنا می‌شود و قواعد این زیست بوم برای همه عرصه‌ها و مولفه‌های آن نیز صدق می‌کند، پس من یک نتیجه مشخص را استخراج می‌کنم؛ « روایت صرفا احساسی از دفاع مقدس و حذف مولفه عقلانیت بر پایه ایمان از آن می‌تواند منجر به خلق آفت انحراف شود همان‌طور که در کلان حرکت انقلاب اسلامی این اصل محکم و صادق است» و اما بعد امروز اول دعای عرفه از همه آن‌ها که این سال‌ها آگاهانه، تعمدی یا ناآگاهانه زخم زدن و مانع شدن گذشتم و برایشان دعا کردم. قطعا برای ارتقا و گسترش روایت دفاع مقدس مبتنی بر مولفه عقلانیت بر پایه ایمان بیش از پیش تلاش خواهم کرد و حاضر هستم برای آن‌ها که می‌خواهند از فضای صرفا احساسی تغییر رویکرد بدهند وقت بگذارم و همه آنچه دارم را تقدیم کنم. اما از امروز اعلام می‌کنم که اگر بعضی‌ها بخواهند در پنهان و عیان به مقابله یا تضعیف روایت دفاع مقدس مبتنی بر مولفه راقی «عقلانیت بر پایه ایمان» بپردازند، چون این کار را مصداق انحراف می‌دانم، نه تنها سکوت نخواهم کرد بلکه تیغ تبیین خواهم کشید و نفس به نفس خواهم جنگید چرا که اینجا دیگر بحث شخصی نیست بلکه موضوع انقلاب اسلامی و مسیر اصلی آن است که ما موظف به صیانت همه جانبه از آن هستیم و بقول امام (ره) اگر در برابر دین ما بایستید در برابر همه دنیای شما خواهیم ایستاد. پ.ن.۱؛ دیروز صحبت‌های آقا مرهمی بود بر همه زخم‌های این سال‌ها پ.ن.۲؛ امیدوارم ارکان مختلف روایت از فضای راهیان نور تا صدا و سیما مخصوصا روایتگری‌های تخدیری برنامه «ماه من»، تغییر رویکرد بدهند. پ.ن.۳؛ اگر کمی تند حرف زدم، لازم بود، عیدتان مبارک و التماس دعا https://eitaa.com/joinchat/1062011092Cc44bc57306
1.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چه می‌کنیم!!! روزهای پس از دیدن داغ از دست دادن عزیزانمان، ۳حالت دارد؛ الف. کاهش سطح هیجان و فراموش کردن ب. در حزن و اندوه ماندن و غصه خوردن ج. رجوع به جایگاه تاریخی و شخصیتی بر اساس مفهوم «عقلانیت برخاسته از ایمان»، حالا وقت آن است تا به سراغ مولفه سوم برویم و به دنبال استخراج گفتمان‌های جهت دهنده از شخصیت‌هایی باشیم که در تاریخ جاودانه شدند و عزیز دل ما ش.هید حاج م.ح‌.م.د باق.ری قطعا یکی از این شخصیت‌هاست که قابلیت استخراج و تبیین این مولفه‌ها در او وجود دارد و این روزها وظیفه ما این است. پ.ن.۱: حفظ جایگاه امثال حاج محمد ش.هید، به ارایه روایت گفتمانی از آن‌ها بستگی دارد. پ.ن.۲: بد نظران نمی‌خواهند حرف امثال حاج محمد ش.هید به گوش انسان‌ها برسد، رسانه باشیم. تهران، غروب ۱۱ تیر ۱۴۰۴، ششم محرم https://eitaa.com/joinchat/1062011092Cc44bc57306