eitaa logo
♡حسینیـہ معلی♡🇵🇸
4.3هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
5هزار ویدیو
28 فایل
💠در دستگاه امام حسین مسابقه، مسابقه دیده نشدن است💠 🍂این کانال وابسته به هیچ ارگان و... دولتی نیست...!!! جهت حمایت وپشتیبانی از برنامه تلویزیونی "حسینیه معلی" +جهاد تبیین🍂 جهت ارتباط بامدیر کانال👇 @mojtaba_sp "تبلیغات" 👇 @hoseiniyehmoalla
مشاهده در ایتا
دانلود
♡حسینیـہ معلی♡🇵🇸
👫 حورا خانم عجله کن دیر شد ؟ باشه الان ؟ به سمت کشو رفتم کمی آن را جلو کشیدم ، چند شال را عقب و جلو کردم در آخر شال رنگ مغز پسته را انتخاب کردم طرح لبنانی بستم ؛ به سمت آقا طاها رفتم چطور شد خوب هست ؟ آره عالیه عزیزم اجازه می فرمائید برویم دیر شد خانم چادرم در پله ها سر کردم و از خانه خارج شدیم تا سر خیابان پیاده رفتیم بعد طاها دستش را بلند کرد تا تاکسی بگیرد. پنج دقیقه بعد سوار تاکسی شدیم . هر دو در صندلی عقب نیشتم درست شانه به شانه هم طاها دستش دورم حلقه کرد. بعد با لبخندی گفت دعا امروز مجوز بگیریم سری تکان دادم انشاءالله بیست دقیقه بعد ... ماشین جلوی ساختمان شورای فرهنگی توقف کرد ، هر دو پیاده شدیم ، وارد ساختمان شدیم فضای ساختمان متشکل بود از چند طبقه با آسانسور به طبقه ی سوم رفتیم بعد از گذر از چند اتاق به سمت راهروی دست چپ رفتیم ،در اتاق چند نفر دیگر بودند. من بیرون اتاق منتظر آقامون شدم. طاها بعد ده دقیقه معطلی تا امضا را بگیرد در حالی که با پرونده ی سبز رنگ با لب هایی که لبخند روی آن بود بیرون آمد گفت : مجوز گرفتم با خوشخالی گفتم این که عالیه هر دو به سمت آسانسور رفتیم در حالی که در دل هایمان جشنی بزرگ برپا بود ؛ از ساختمان خارج شدیم . نگاهی به طاها کردم الان باید چه کنیم ؟ شما فعلا یک شیرنی درست و حسابی پیش بنده دارید. بی خیال آقا نه اصلا اول شیرینی ☺️ در حالی که می خندیدیم به سمت خیابان رفتیم . نویسنده :تمنا ❤️💐
♡حسینیـہ معلی♡🇵🇸
لطفاً تنها نمانید.🤭 چند راه حل برای کنار آمدن با تنهایی هر انسانی در مسیر زندگی گاه گاهی احساس تنهایی می کند . ممکن هست ، این احساس تنهایی کمی طولانی باشد . ۱- قدم زدن در فضا های باز و گوش دادن به موسیقی ۲-صحبت با یک دوست به صورت تلفنی یا حضوری ۳- شرکت در فعالیت های گروهی ، جهادی ۴- گوش دادن به کتاب صوتی ۵- کتاب خواندن ، مطالعه درس 📚 ۶-خرید کردن در مکانی هایی که باعث حال خوب شما می شود.🛍 ۷- تفریح با خانواده ، مکان هایی مانند شهربازی ، پارک ، کافه رفتن ۸-رنگ آمیزی کتاب های رنگ آمیزی بزرگسالان 🎨 🔰 ثواب نشر با شما دوست عزیز 🌹 ╭─┅─**•°•🦋•°•**─┅─╮ 🆔@DastanTamna ╰─┅─**•°•🌸•°•**─┅ انگیزشی های خانم نویسنده
♡حسینیـہ معلی♡🇵🇸
👫 حورا خانم عجله کن دیر شد ؟ باشه الان ؟ به سمت کشو رفتم کمی آن را جلو کشیدم ، چند شال را عقب و جلو کردم در آخر شال رنگ مغز پسته را انتخاب کردم. طرح لبنانی بستم ؛ به سمت آقا طاها رفتم چطور شد خوب هست ؟ آره عالیه عزیزم اجازه می فرمائید برویم دیر شد خانم چادرم در پله ها سر کردم و از خانه خارج شدیم تا سر خیابان پیاده رفتیم بعد طاها دستش را بلند کرد تا تاکسی بگیرد پنج دقیقه بعد سوار تاکسی شدیم . هر دو در صندلی عقب نشستیم درست شانه به شانه هم طاها دستش دورم حلقه کرد، بعد با لبخندی گفت دعا امروز مجوز بگیریم سری تکان دادم انشاءالله بیست دقیقه بعد ... ماشین جلوی ساختمان شورای فرهنگی توقف کرد ، هر دو پیاده شدیم ، وارد ساختمان شدیم فضای ساختمان متشکل بود از چند طبقه با آسانسور به طبقه ی سوم رفتیم بعد از گذر از چند اتاق به سمت راهروی دست چپ رفتیم در اتاق چند نفر دیگر بودند . من بیرون اتاق منتظر آقامون شدم طاها بعد ده دقیقه معطلی تا امضا را بگیرد در حالی که با پرونده ی سبز رنگ با لب هایی که لبخند روی آن بود بیرون آمد گفت :مجوز گرفتم. با خوشحالی گفتم این که عالیه هر دو به سمت آسانسور رفتیم در حالی که در دل هایمان جشنی بزرگ برپا بود ؛ از ساختمان خارج شدیم. نگاهی به طاها کردم الان باید چه کنیم ؟ شما فعلا یک شیرنی درست و حسابی پیش بنده دارید. بی خیال آقا نه اصلا اول شیرینی در حالی که می خندیدیم به سمت خیابان رفتیم . نویسنده :تمنا ❤️💐
enc_17002210506415582496570.mp3
2.91M
گوشش کنید قول میدم قشنگ ترین مداحی میشه که تا الان گوشش کردید او پناه عالمین است ،منتقم خون حسین است😭 او می آید ..
36.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
☀️ امروز: شمسی: یکشنبه - ۳۰ دی ۱۴۰۳ میلادی: Sunday - 19 January 2025 قمری: الأحد، 18 رجب 1446 🌹 امروز متعلق است به: 🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیه السّلام 🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها) ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹وفات حضرت ابراهیم پسر حضرت رسول اکرم، 10ه-ق 🔹آغاز خلافت یزید لعنة الله علیه، 60ه-ق 📆 روزشمار: ▪️7 روز تا شهادت امام موسی کاظم علیه السلام ▪️8 روز تا وفات حضرت ابوطالب علیه السلام 🌸9 روز تا مبعث حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم 🌸14 روز تا ولادت امام حسین علیه السلام 🌸15 روز تا ولادت حضرت عباس علیه السلام •💛🕊• 🔸♡حسینیـہ معلی♡ 💠 " حسینیه ای به وسعت ایران " ☑️ کانال ♡حسینیـہ معلی♡               ┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈ @hoseiniyehmoalla               ┈┉┅━❀💠❀━┉┉┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ساعت ۸ شب دل ها را روانه حرم آقا علی بن موسی الرضا کنیم
♡حسینیـہ معلی♡🇵🇸
#طهورا👫 #قسمت_اول حورا خانم عجله کن دیر شد ؟ باشه الان ؟ به سمت کشو رفتم کمی آن را جلو کشیدم ، چن
👫 ماشین جلوی پیتزا فروشی توقف کرد ، طاها پیاده شد من هم از درب سمت چپ پیاده شدم چادرم را مرتب کردم. به سمت پیتزا فروشی رفتیم نیم ساعت قبل از نماز در مسجد جامع شهر نماز خواندیم بعد هم برای سرو غذا به این مکان آمدیم. وارد محوطه شدیم مکانی بزرگ با تعداد زیادی میز صندلی های قرمز رنگ در کنار میز های چوبی چیده شده بودند مرد جوان مشغول تمیز کردن یکی از میز ها بود چند خانواده دیگر هم مشغول خوردن پیتزا بودند. آقا طاها به من نگاه کرد خوب خانمی چه می خوردید ؟ فرقی ندارد هر چه شما بخوری نه دیگه هر چه شما بگویید خوب من پپرونی می خورم عالیه دو تا پیتزا پپرونی پیشخدمت نزدیک آمد. چه میل دارید ؟ دو تا پیتزای پپرونی همراه با نوشابه ی لیمویی نگاهی به من کرد چطوره ؟ سری به نشانه ی تایید تکان دادم ، بعد از رفتن پیشخدمت به آقا طاها گفتم لازم نبود این قدر هزینه کنید ! طاها وسط حرفم پرید نه عزیزم امروز یک روز فوق العاده هست این روزها خاطره می شود. ده دقیقه بعد پیتزا سر میز بود هر دو مشغول خوردن شدیم خوردن پیتزا همراه با عاشقانه ی دو نفره لذت آن را دو برابر کرد بعد از خوردن پیتزا از آن جا بیرون آمدیم در حالی که آقا طاها دستش را دور من حلقه کرده بود. شروع به پیاده روی کردیم طاها نگاهی به من کرد. فاصله زیادی زیادی تا پایگاه نداشتیم ، دوست داری پیاده روی کنیم ؟ عالیه بعد از یک ربع پیاده روی جلوی ساختمان سه طبقه ایستادیم. حورا خانم این هم پایگاه شما لبخندی زدم ممنون عزیزم از پله ها بالا رفتم ، فضایی کوچک با پله های سفید رنگ دو طبقه بالا رفتیم جلوی واحد در طبقه ی سوم ایستادیم و بعد از مکثی کوتاه وارد شدیم . نویسنده : تمنا 🥰🌱🌹
☀️ امروز دوشنبه: شمسی: دوشنبه - ۰۱ بهمن ۱۴۰۳ میلادی: Monday - 20 January 2025 قمری: الإثنين، 19 رجب 1446 🌹 امروز متعلق است به: 🔸سبط النبي حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام 🔸سیدالشهدا و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیهما السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹هلاکت معتمد لعنة الله علیه،‌ 279ه-ق 📆 روزشمار: ▪️6 روز تا شهادت امام موسی کاظم علیه السلام ▪️7 روز تا وفات حضرت ابوطالب علیه السلام 🌸8 روز تا مبعث حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم 🌸13 روز تا ولادت امام حسین علیه السلام 🌸14 روز تا ولادت حضرت عباس علیه السلام •💛🕊• 🔸♡حسینیـہ معلی♡ 💠 " حسینیه ای به وسعت ایران " ☑️ کانال ♡حسینیـہ معلی♡               ┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈ @hoseiniyehmoalla               ┈┉┅━❀💠❀━┉┉┈