#به_نقل_از_دوست_شهید✨
اگر کل زندگی نجمه را مرور کنیم، #بارزترین ویژگی او حجاب و حیا و عفاف اوست.
این ویژگی در او، از زمان کودکی تا شهادت، مشهود بود🌾
🔷چیزی که همیشه از او به خاطر دارم، صفای درون و #خوش_رویی و خوش برخوردی او بود.
اگر برای اولین بار با او صحبت می کردی، انگار که سال هاست تو را می شناسد.
تو را حسابی تحویل می گرفت و انرژی مثبت می داد.🌷
🔷همیشه #دائم_الوضو بود.
یک بار ازش پرسیدم چرا اصرار داری که همیشه وضو داشته باشی؟
می گفت:
وضو یک آرامش خاص به آدم می ده. این آرامش را می شد از وجود نجمه لمس کرد.
آرامش خاصی داشت
و لبخند ملیحی که خستگی بچه ها را از تن بیرون می کرد:)🌱
لبش همیشه خندان بود و از هیچ کس ناراحت نمی شد. مصداق بارز سخن آن عارف بزرگوار بود که می گفت: (مرنجان و مرنج).
🔷نجمه اغلب می گفت:
زندگی را نه بر تخت پادشاهی، بلکه در نمازهای#عاشقانه_و_عارفانه
باید جستجو کرد.
نجمه #سحرخیز بود.
بیشتر اوقات، #نماز_شب می خواند.
همیشه سعی داشت نمازش را اول وقت بخواند؛
می گفت:
نماز، اول وقتش خوبه.
عادت کرده بودیم نجمه را ده دقیقه قبل از اذان سر سجاده ببینیم.
بعد از نماز صبح، *سجده های طولانی* داشت.🌼
5⃣
#به_نقل_از_مادر✨
راضیه
همه چیش رو حساب و کتاب بود!!
خیلی خیلی درس میخوند ،
می گفت : می خواهم با درسم #انقلاب کنم و با درس خوندن شکر گزار زحمات والدینم باشم.
●○تو زندگی همیشه #جهانی دعا می کرد ،
تنها دغدغه خودشو نداشت ،
دوست داشت همه موفق باشن و به اونا کمک می کرد.🌺
●○روز به روز همراه با قرآن بزرگ می شد ،
تو مجالس اهل بیت شرکت میکرد ، سخنرانیا رو خوب گوش میداد و به اونا عمل میکرد...
●○ مهربانی و سکوت همیشگی ،
از #بارزترین ویژگی های اخلاقیش بود...🌾
●○راضیه به مسائلی از جمله:
🥀نماز اول وقت،
رابطه عاطفی با خانواده
و حجاب
در زندگی اهمیت زیادی می داد
●○علاقه زیادی به آقا امام زمان(ع) و امام رضا (ع) داشت.
هر روز #زیارت_امین_الله
و #دعای_عهد می خوند.
حالاتش قابل توصیف نبود،
امین الله رو با تمام وجود و #عاشقانه می خوند و به پهنای صورت،
اشک می ریخت.
علاقه خیلی زیادی هم به
خانم #حضرت_زهرا(س) داشت؛ همیشه می گفت :
مامان به خاطر انس واقعی که به خانم دارم، حجاب رو رعایت میکنم.
●○به شهید #برونسی خیلی علاقه داشت ،
ایشونو الگوی خودش تو زندگی قرار داده بود ،
اما حالا خودش شده یه الگو برای هم سن و سالاش ،
شهادت واقعا برازنده راضیه بود...🌺
●○خسته از مدرسه بر مي گشت ،
وقتي مي گفتم خسته نباشي ،
دستانم رو #ميبوسيد
و در آغوشم میگرفت ، مي گفت :
مامان خیلی دوستت دارم ، شما از صبح تا حالا زحمت كشيديد ، من كه كاري نكردم .
از حالا به بعد نوبت منه ، شما بريد استراحت كنيد🌼
8⃣