هدایت شده از شهدای مدافع حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#عاشقانه❤️
#شهیدمدافع_حرم_حامد_جوانی🌷
🍃38🍃
#به_نقل_از_مادر✨
راضیه
همه چیش رو حساب و کتاب بود!!
خیلی خیلی درس میخوند ،
می گفت : می خواهم با درسم #انقلاب کنم و با درس خوندن شکر گزار زحمات والدینم باشم.
●○تو زندگی همیشه #جهانی دعا می کرد ،
تنها دغدغه خودشو نداشت ،
دوست داشت همه موفق باشن و به اونا کمک می کرد.🌺
●○روز به روز همراه با قرآن بزرگ می شد ،
تو مجالس اهل بیت شرکت میکرد ، سخنرانیا رو خوب گوش میداد و به اونا عمل میکرد...
●○ مهربانی و سکوت همیشگی ،
از #بارزترین ویژگی های اخلاقیش بود...🌾
●○راضیه به مسائلی از جمله:
🥀نماز اول وقت،
رابطه عاطفی با خانواده
و حجاب
در زندگی اهمیت زیادی می داد
●○علاقه زیادی به آقا امام زمان(ع) و امام رضا (ع) داشت.
هر روز #زیارت_امین_الله
و #دعای_عهد می خوند.
حالاتش قابل توصیف نبود،
امین الله رو با تمام وجود و #عاشقانه می خوند و به پهنای صورت،
اشک می ریخت.
علاقه خیلی زیادی هم به
خانم #حضرت_زهرا(س) داشت؛ همیشه می گفت :
مامان به خاطر انس واقعی که به خانم دارم، حجاب رو رعایت میکنم.
●○به شهید #برونسی خیلی علاقه داشت ،
ایشونو الگوی خودش تو زندگی قرار داده بود ،
اما حالا خودش شده یه الگو برای هم سن و سالاش ،
شهادت واقعا برازنده راضیه بود...🌺
●○خسته از مدرسه بر مي گشت ،
وقتي مي گفتم خسته نباشي ،
دستانم رو #ميبوسيد
و در آغوشم میگرفت ، مي گفت :
مامان خیلی دوستت دارم ، شما از صبح تا حالا زحمت كشيديد ، من كه كاري نكردم .
از حالا به بعد نوبت منه ، شما بريد استراحت كنيد🌼
8⃣
#نوشته_های_شهیده✨
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام من به یوسف گمگشته دل #زهرا
و گل خوشبوی گلستان انتظار
ای دریای بیکران ،
آفتاب روشنی بخش زندگی من که از تلالو چشمانت که همانند #خورشید صبحدم
از درون پنجره های دلم عبور می کند
و دل تاریک و سیاه مرا #نورانی می کند...💫
من تورا محتاجم.
بیا ای انتظار شبهای بی پایان،
بیا ای الهه ناز من،
که من از نبودن تو هیچ و پوچم.
بیا و مرا صدا کن،
دستهایم را بگیر و بلند کن مرا.
مرا با خود به دشتِ پر گلِ اقاقیا ببر.
بیا و قدمهای مبارکت را به روی چشمانم بگذار.
صدایم کن و زمزمه دل نواز صدایت را در گوشهایم گذرا کن،
من #فدای صدایت باشم.
چشمان انتظار کشیده من هر جمعه به یادت اشک می ریزند
و پاهایم سست می شوند تا به مهدیه نزدیک خانه مان روم
و اشک هایم هر جمعه صفحات
#دعا_ندبه را خیس می کند.
من آنها را جلو پنجره اتاقم می گذارم تا بخار شود و به دیدار خدا رود.
به امید روزی که شمشیرم با شما بالا رود و بر سر دشمنانتان فرود آید .
یا مهدی ادرکنی عجل علی ظهورک🌸
دوستدار #عاشقانه شما
راضیه...
1⃣1⃣
🔻شعری از زبان حمید آقا برای همسر بزرگوارشان😍
🌾حالت چگونه است تو ای #ڪربلای_من ؟
🌿تنها ستاره ی دلــ💖ـم
و دلربای من !
🌾 #دلتنگ خاطراتِ📖 قشنگ
قدیمی ام
🌿هستی تو #عاشقانه ترین
لحظه هاے من 😌
🌾اینجا ڪنار قبرحسینم
ولی بدان
🌿پشت سر شماست همیشه
دعای من
🌾حالا تو را قسم به خدا
لحظه ای #بخند😉
🌿 غمگین نباش ذره ای
ای آشنای من
🌾هرشب ڪنار #سفره_افطار،
همسرم
🌿 #قرآن بخوان به صوت قشنگت برای من♥️
🌾هروقت می روی حرمِ
شازده حسین
🌿بخوان زیارتی زِ ته دل
بجای من
🌾این شعر #عاشقانه_ترین
هدیه ی من است
🌿 لطفا قبول ڪن همه را #ڪربلای_من
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
@moarefi_shohada
💚❤️
#عاشقانه 💍| #همسرانه ❤️
پنج روز گذشته بود ...
در مسیر برگشت ڪه بودم ،
بارها با من تماس گرفت .
میخواست بداند
چه ساعتی به قزوین میرسم ؟!
وقتی از اتوبوس پیاده شدم ،
آنطرف خیابان ڪنار موتورش ،
ایستاد بود .
به گرمی از من استقبال ڪرد .
ترڪ موتور ڪه سوار شدم ،
با یڪ دستش رانندگی میڪرد ،
و با دست دیگرش ،
محڪم دستم را گرفته بود ؛
حرفی نمیزد .
دوست داشتم یڪ حرفی بزنم
و این قرق را بشڪنم ،
ولی همین محڪم گرفتن دستم ،
خودش یڪ دنیا حرف داشت ! :)
🧕🏻 #همسر_شهید_حمید_سیاهکلی
📘| #یادت_باشد
@moarefi_shohada
*💕 #عاشقـانه
❣مسجد ڪه میرفتم،
چند بارے دیدمش...
خیلے ازش خوشم مے اومد
چون مرد بودن را در
اون مے دیدم...
برای رسیدن بهش چله گرفتم .
❣ساده زیست بود،
طوریڪه خرید عروسے اش
فقط یه حلقه 4500 تومنے بود ...
مهرےه ام 14 سڪه و
یه سفر حج بود ڪه یه سال بعد ازدواجمون داد؛
-ميگفت مهریه از نون شب
واجب تره و باید داد.
❣هےچ وقت بهم
نمے گفت عاشقتم... میگفت خیلی_دوستت_دارم
میگفت اگه عاشقت باشم
به زمین مے چسبم ....
❣من از سه سال قبل آماده
شهادتش بودم، چون مے دیدم
ڪه برایش ماندن
چقدر سخت است ...
برای شهادتش چله گرفتم
چون خیلے دوستش داشتم و میخواستم به آنچه ڪه دوست دارد برسد و دوست نداشتم اذیت شود
💟همسر شهید براے رسیدن
و ازدواج با مهدے عسگرے
چله میگیرد
و ده سال بعد براے رسیدن
مهدے به خـــدا چله مےگیرد 💟
#جاویدالاثر
شهیدمدافع_حرم_مهدی_عسگری
#عاشقانه🌹
زُل زدم توی چشاش
گفتم: آقا معلم!
برا #همسرتون درسی ،
پیشنهادی ، بحثی نداری؟
گفت: حالا دیگه خونه
هم شده مدرسه!
گفتم : استاد استاده ،
چه توی خانه و چه توی مدرسه!
گفت: هر وقت خواستی
توی #زندگیت نذر ڪنی ،
نذر ڪن ده شب نماز شب بخونی!
یڪی دیگه هم اینڪه
سحرخیز باش...
بچه ها رو هم از همین الان
عادت بده به سحرخیزی
و نماز شب...
شهید مجتبی ڪلاهدوزان
#زندگی_به_سبک_شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💞 عشـــــــق ناب
روایتی زیبا و #عاشقانه
از همسر شهید
#احمد_نیڪجوی_بحری
💓 براش کادو عروسک گرفته😇
@moarefi_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حالا ڪه می روے
ڪمی آهسته تر....،
دمے #عاشقانه
و وداعے تلخ.....،
🦋شهید رسول خلیلے
#اللهم_ارزقناشَهادة_فےسَبیلِڪــــ
@moarefi_shohada
°•♥️🖇•°
#عاشقانہ💜
مصطفی مرد درون گرایی بود
و دوست نداشت احساسش
را بروز دهد.
یڪبار با دخترم زهرا
ڪه ۳ ساله بود و شیرین زبان
رفتیم بدرقه او. 👩👧
دخترم گفت: بابایی می خواهم
پشت سرت آب بریزم؛
رفتیم ڪوچه و آب
ریختیم و رفت. 😢🚶
همیشه تا جایی ڪه در
تیررس نگاهم بود با چشمم
نگاهش می ڪردم ڪه برود.👀❣️
آن دفعه حس ڪردم
یکدفعه از وسط ڪوچه نمیبینمش. 🤔
نگران شدم، جلو رفتم
دیدم پشت ڪامیونی در ڪوچه ایستاده و گریه می ڪند.😨😭
سعی می ڪرد وقتی می رود
بچه ها خواب باشند
چون خیلی بی تابی می ڪردند.
اتفاقا وقت رفتن دفعه آخر
محمد طاها بیدار شد
و با گریه پرسید: بابایی ڪو؟🙍♂️
____________
#شهیدزال_نژاد
#اللهم_ارزقناشَهادة_فےسَبیلِڪــــ
🌸✨••
#عـآشقآنـہ
ميگُذارمَتروچَشمإنــَم..
وايـنشَــهررآباتُـوقـدممـيزنم
مَجــبُورشإنمِيڪنم..
تآبَرآدوســتدآشتنمآناِسپَـنددودڪنند..!
ڪورشَودچَـشمحَـسودآنــ🌿✨..!
لآلشــودزَبآنبَـدخوآهانــ🙊🌙..!
#عاشقانه
°•.| تو وصیٺ نامه اش نوشته بود
اگر بهشٺ نصیبم شد
منتظرٺ میمانم با هم برویم♥️
#همسرشهید
#شهیداسماعیلدقایقی