eitaa logo
شهدای مدافع حرم
875 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
1هزار ویدیو
30 فایل
🌷بسم الرب الشهدا والصدیقین🌷 🌹هر روز معرفی یک شهید🌹 کپی با ذکرصلوات ازاد میباشد ایدی خادم الشهدا @Yegansaberenn
مشاهده در ایتا
دانلود
یاران همه رفتند؛ افسوس که جامانده منم حسرتا این گل خارا؛ همه جا رانده منم پیر ره امد و‌طریق رفتن اموخت انکه نا رفته و جا مانده منم 🌸شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات ✌️ما تا آخـــر ایستاده ایم ✌️ 💚 @moarefi_shohada 💚
سلام دوستان مهمون امروزمون داداش حامد هست✋ شهید حامد جوانی🌹 تاریخ تولد: ۲۶ / ۸ / ۱۳۶۹ تاریخ شهادت: ۴ / ۴ / ۱۳۹۴ محل تولد: آذربایجان محل شهادت: لاذقیه/ سوریه 🌹مادرش میگوید: ایام فاطمیه بود در مسجد روضه حضرت زهرا (س) را داشتیم،🏴حامد گفت: مادر یک نیتی دارم شما بروید استکان های چای را بشورید. و من به نیتش همینکار را انجام دادم🌷 او داوطلبانه به سوریه رفت.🕊️ در منطقه لاذقیه یک روستای شیعه‌نشین در محاصره تکفیری‌ها بوده و اوضاعش آنقدر وخیم بوده که حتی خود نظامی‌های سوری برای آزادی آنجا پیشقدم نمی‌شدند❌ اما حامد و چند نفر ازدوستانش به کمک مردم روستا می‌روند💙چون حامد متخصص توپ وموشک بود، توانسته بودند ضربه‌های مهلکی به تکفیری‌ها بزنند💥 و آنها را تا اندازه ای عقب برانند. اما آنها حامد را شناسایی کرده بودند و بالاخره او را از چهارطرف اسیر و با موشک زده بودند🖤 او روی خاک بدون دست🖤 بدون چشم🖤 و با یک تن پر از ترکش🖤 او از همان روز به کُما رفت.. او به شهید ابوالفضلی معروف شد.. در قسمتی از وصیت نامه اش نوشته بود: دوست دارم مانند حضرت ابوالفضل به شهادت برسم. و در دفترچه ای یک نقاشی را که مردی بدون دست و چشم بود ترسیم کرده بود🌹🖤 و او مطابق وصیت نامه و نقاشی اش به شهادت و به آرزویش رسید🕊️🕋 @moarefi_shohada
درخواب هم نمے دیـدم ڪہ برای دیدنت هر بار باید به خواب بروم ... @moarefi_shohada
بهار بهانه است... نگاه توست که سال را نِکو می‌کند... و دل را بهاری... 💚 @moarefi_shohada 💚
🌹 هرگاه حامد به  مراسمی یا هیئتی می رفت، می گفت ای کاش روضه ی حضرت عباس (ع) بخوانند. ارادت عجیبی به حضرت عباس (ع) داشت. 👌 در این حدیث شک نکنید که می فرماید : هرکس به هرآنچه دل بسته روز قیامت با همان محشور می شود. 😔 حامد نیز موقع شهادت شبیه حضرت ابالفضل (ع) شده بود... هم چشمانش را داده بود هم دستانش را؛ اگر به تمام اعضای بدن قمر منیر بنی هاشم تیر زده بودند بدن حامد نیز سر تا پا ترکش بود. حامد در راه و مرام (ع) بود، مثل ایشان شهید شد و قطعا با خود ایشان نیز محشور می شود. 👥 کسانی که در بیمارستان حامد را دیده بودند، هرکس حالش را می پرسید به آنها می گفتند به مقتل حضرت ابالفضل مراجعه کنید. به روایت پدر شهید @moarefi_shohada
📚موضوع مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
🛡عملیات که تمام شد و برگشتند دمشق، مدت مأموریت حامد و رفقایش هم تمام شده بود. 😊رفت پیش سردار برای خداحافظی. سردار گفت یادت نرفته که چی قرار گذاشته‌ایم؟ حامد که خجالت و حیا گونه‌هایش را سرخ کرده بود سرش را انداخت پائین و گفت : 🍃🌸«حاجی راستش را بخواهید، مادرم این‌ها برایم رفته‌اند خواستگاری و خدا بخواهد برگشتم می‌رویم قرار و مدارهای عروسی را بگذاریم....» 😍گل از گل حاج احمد شکفت. گفت چه خوب! حالا که این‌طور است، کت و شلوار دامادیت را هم من می‌خرم و حامد را برد توی یکی از پاساژهای شیک دمشق و یک دست کت و شلوار اعلا برایش خرید. حامد کت و شلوار را که پوشید سردار آمد جلو و پیشانی‌اش را بوسید : ❤️«به‌به! چه داماد خوش تیپی بشوی تو...!» @moarefi_shohada
هدایت شده از شهدای مدافع حرم
🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🍃🌷 سلام و عرض ادب خدمت امام زمان (عج) سلام خدمت شهدای حاضر و ناظر؛ و شهدای این روز 💐 سلام و عرض ادب خدمت مهمانان عزیز شهدا و خانواده ی معزز شهدا که در گروه حاضر هستند امشب در خدمت جانباز و پاسدار گرانقدر عزیز از تبریز و شهید هستیم. @moarefi_shohada 🍃1🍃
هدایت شده از شهدای مدافع حرم
👤 يکی از فرماندهان در سوریه نقل می کرد : هرچند #شهید_حامد_جوانی ۲۵ ساله بود اما بسیار شجاع و نترس و تنها نیرویی بود که می توانست مثل آچار فرانسه عمل کند؛ یعنی هم می توانست در توپخانه فعالیت کند و هم به صورت زمینی. 🚚 کامیون را پر از مهمات می کرد و راه می افتاد، وقتی هم می گفتیم داعش در یک کیلومتری ماست، می گفت داعش چه کار می تواند بکند! فرماندهان رده بالا گفته اند حامد نیرویی بود که داعش از دستش در امان نبود. 👥 همرزمانش این طور می گفتند که اگر شنیدید هزار نفر داعش در لاذقیه به درک واصل شده اند، بدانید که پانصد نفر آنها را حامد کشته است. برای همین هم حامد را با موشک تاو (موشک ضدتانک) مورد اصابت قرار دادند 🍃30🍃
🌱 ✨آبان۹۳ نزدیکای تولدش بود که بهم زنگ زد. گفت: مهرداد از دستت کمکی بر میاد؟؟ گفتم : چی ؟؟ گفت : کمک مالی گفتم : آخه به کی؟ گفت : تو دیگه کاریت نباشه 🔹گفتم حتما نیاز داره، یه مبلغی رو اومد و ازم گرفت. منم چون میدونستم که حتما واسه کار خیر میخواد دیگه نپرسیدم. 📲یه روز دیگه بازم بهم زنگ زد مهرداد بازم داری کمک کنی؟؟ گفتم: باشه حتما 🚶‍♂وقتی اومد بهش گفتم داداش من یه مقدار پول دارم که مال چند نفره ولی چون هرکدوم یه شهری هستن نمیتونم بهشون برسونم. چیکار کنم؟ گفت: الان حلش میکنم. 📞زنگ زد به دفتر یکی از مراجع و ازشون پرسید که چیکار میتونیم با این پول بکنیم؛ اونا هم جواب داده بودن که میتونیم به نیت اونا این پول رو احسان بدین. 💰اون پول رو هم دادم بهش به نیت اونا، بازم نپرسیدم چیکار میخواد بکنه. بعدها با اصرار ازش پرسیدم و فهمیدم ۳ تا بچه بی سرپرست بودن که حامد بهشون کمک میکرد. ولی نام و نشونی نداد که کی هستن. 🌷حامد عادتش بود... همیشه دست بخیر بود و به خیلی ها پنهونی کمک میکرد. یه فرشته در قالب یک مرد روی این زمین خاکی ❤️ @moarefi_shohada
برایت خلاصه بگویم حال خوب یعنی 🆔 @moarefi_shohada