*•═•••🍃🌸﷽🌸🍃•••═•*
#معرفتی
#معجزات_پیامبراسلام (صلی الله علیه واله)
#قسمت_سیزدهم
⚡توجه و مطالعه در زوایای گوناگون شخصیت، اعمال، رفتار و زندگی پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله)برای ما مسلمانان از اهمیت بسزایی برخوردار است و آثار علمی و عملی فراوان دارد. یکی از مسائل مهم درباره آن حضرت، کارهای خارق العاده و معجزاتی است که به دست آن حضرت و یا برای تأیید ایشان انجام گرفته است. در این باره، نخست چند نکته به عنوان پیش نیاز بحث یادآوری می گردد:
⭐معجزات نوع پنجم
⬅️نوع پنجم: در معجزاتى است که ظاهر شده از آن حضرت در کفایت شر دشمنان، مانند هلاک شدن مُستهزئین و دریدن شیر عُتْبَه بن ابى لهب را و کفایت شر ابوجهل و ابولهب و ام جمیل و عامر بن طفیل و زید بن قیس و معمر بن یزید و نضر بن الحارث و زُهَیر شاعر از آن حضرت الى غیر ذلک و ما در این جا اکتفا مى کنیم به ذکر چندامر:
سوم: مشایخ حدیث در تفسیر آیه شریفه «اِنّا کَفَیْناکَ الْمُسْتَهْزئینَ».
📖 منبع: سوره حجر (۱۵)، آیه ۹۵٫
↩️روایت کرده اند که چون حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله و سلم خلعت با کرامت نبوت را پوشید اوّل کسى که به او ایمان آورد على بن ابى طالب علیه السلام بود، پس خدیجه رضى اللّه عنها ایمان آورد، پس ابوطالب با جعفر طیار رضى اللّه عنهما روزى به نزد حضرت آمد دید که نماز مى کند و على علیه السلام در پهلویش نماز مى کند، پس ابوطالب با جعفر گفت: که تو هم نماز کن در پهلوى پسر عم خود؛ پس جعفر از جانب چپ آن حضرت ایستاد و حضرت پیش تر رفت پس زید بن حارثه ایمان آورد و این پنج نفر نماز مى کردند و بس.
تا سه سال از بعثت آن حضرت گذشت، پس خداوند عالمیان فرستاد که ظاهر گردان دین خود را و پروا مکن از مشرکان پس به درستى که ما کفایت کردیم شر استهزاء کنندگان را. و استهزاء کنندگان پنج نفر بودند: ولید بن مغیره و عاص بن وائل و اَسوَد بْن مطّلب و اَسْوَد بن عبدیغوث و حارث بن طلاطِله؛ و بعضى شش نفر گفته اند و حارث بن قیس را اضافه کرده اند.
پس جبرئیل آمد و با آن حضرت ایستاد و چون ولید گذشت جبرئیل گفت: این ولید پسر مُغَیْره است و از استهزا کنندگان است؟
حضرت فرمود: بلى، پس جبرئیل اشاره به سوى او کرد او به مردى از خُزاعه گذشت که تیر مى تراشید و پا بر روى تراشه تیر گذاشت ریزه اى از آن ها در پاشنه پاى او نشست و خونین شد و تکبرش نگذاشت که خم شود و آن را بیرون آورد و جبرئیل به همین موضع اشاره کرده بود، چون ولید به خانه رفت بر روى کرسى خوابید (دخترش در پایین کرسى خوابید) پس خون از پاشنه اش روان شد و آن قدر آمد که به فراش دخترش رسید و دخترش بیدار شد، پس دختر با کنیز خود گفت که چرا دهان مَشک را نبسته اى؟
ولید گفت: این خون پدر تو است، آب مَشک نیست؛ پس طلبید فرزند خود را و وصیت کرد و به جهنم پیوست؛ و چون عامر بن وائل گذشت جبرئیل اشاره به سوى پاى او کرد پس چوبى به کف پایش فرو رفت و از پشت پایش بیرون آمد و از آن بمرد و به روایتى دیگر خارى به کف پایش فرو رفت و به خارش آمد و آن قدر خارید که هلاک شد و چون اسود بن مطّلب گذشت اشاره به دیده اش کرد او کور شد و سر بر دیوار زد تا هلاک شد.
و به روایت دیگر اشاره به شکمش کرد آن قدر آب خورد که شکمش پاره شد و اسود بن عبدیغوث را حضرت نفرین کرده بود که خدا دیده اش را کور گرداند و به مرگ فرزند خود مبتلا شود و چون این روز شد جبرئیل برگ سبزى بر روى او زد که کور شد و براى استجابت دعاى آن حضرت ماند تا روز بدر که فرزندش کشته شد و خبر کشته شدن فرزند خود را شنید و مُرد.
و حارث بن طلاطله را اشاره کرد جبرئیل به سر او، چرک از سرش آمد تا بمرد؛ گویند که مار او را گزید و مُرد؛ و نیز گویند که سموم به او رسید و رنگش سیاه و هیأتش متغیر شد چون به خانه آمد او را نشناختند و آن قدر زدند او را که کشتندش و حارث بن قیس ماهى شورى خورد و آن قدر آب خورد که مرد.
📖منبع: (بحارالانوار) ۱۸/۵۳ـ۵۵٫
┄┄┄┅••🌹✻🌹••┅┄┄┄
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
*•═•••◈🌸﷽🌸◈•••═•*
#معرفتی
#برگی_ازدفتر_علما
#قسمت_سیزدهم
✍مروری برزندگانی عالم جلیل القدر سید مصطفی خمینی رحمه الله علیه
⬅️ ویژگی های اخلاقی
↩️ حاج آقا مصطفی بیشتر از هر جهادی مبارزه با شیطان درونی را لازم میدید و کسب تقوا و پرهیز از تبعیت هوای نفس را بزرگترین جهاد و بنا به فرموده پیامبر صلی الله علیه و آله «جهاد اکبر» میدانست و در این راه به حد اعلای مبارزه رسید و خود را به گروه سالکان الی الله و اولیای پاک الهی رساند.
⬅️ او در سیر و سلوک به مقامی رسیده بود که در دستورالعملی اخلاقی میگوید:
«بدان ای برادرم، دوست عزیز و بزرگوارم، پس از فهم آن چه در این سطور آمد و بعد از آن که به علوم عادی آگاه گردیدی و رسوم ظاهری را برپا داشتی، باید تلاش بیامان را برای رسیدن به:
برترین مقصد،
والاترین هدف،
شیرینترین مسلک
و دلپذیرترین شیوه پیشه کنی و آن «جان جهان شدن» است. رسیدن به این مقام والا و بلند، جز با
دور کردن پستیها،
تیرگیها
و حجابهای مادی و مدت و جلب صفات کمال و برتر،
از راه عمل به دستور شرع انور
و حرکت بر مقتضای ایمان
و کوشش در اجرای فرامین الهی
و احکام عملی، بدنی و قبلی نشاید.
...شگفتا! آیا وجدانت اجازه میدهد، با توان و قدرتی که او ارزانی داشته، برخوان گستردهاش او را، نافرمانی و سرکشی کنی؟ آیا میپسندی توان، اراده و حکمت او را در آن چه ناروا شمرده بکارگیری و بیحرمتی روا داری؟
پناه میبریم به خدای دانای شنوا از شیطان رانده شده از درگاه خدا. ...
جهاد اکبر را پیشه کن، تا الگویی حقنما گردی و مشمول پاداش شهیدان، که در سخنان معصومین آمده است:
...بارالها! طعم عفو، شیرینی آمرزش و رحمت خود را بر ما بچشان، تا از سیاهیهای ذلت بیرون بیاییم و لباس کفر و نفاق را از تن بدریم. به تو شکوه میبریم که تو ملجا هر شکایتی».
👈حجة السلام رحیمیان از یارانش میگوید: «یکی از خصوصیات حاج آقا مصطفی این بود که ایشان مقید به پیاده روی از نجف به کربلا در تمام زیارتهای مخصوصه امام حسین علیه السلام بود...».
🍃آقا مصطفی موقعی که به زیارت میرفت در بین راه مثل سایر زوار - بدون این که خود را آقازاده و صاحب علم و شهرت بداند - به صورت طبیعی اعمال و کارهایش را انجام میداد. و علاوه بر زیارت امیرالمومنین علیه السلام و سیدالشهداء علیه السلام به زیارت دوره مسجد سهله و مسجد کوفه میرفت.
⬅️ بعد دیگر زندگانی این شهید عزیز، روح بلند و عاطفی اوست؛ همیشه با دیگران برخوردی صمیمی و مهربان داشت، از بیماران عیادت میکرد و در این مورد توجهی به وضعیت مالی عیادت شدگان نمیکرد بلکه افراد بیبضاعت و کم درآمد را در خانه محقر و پرمهر و محبت آنها عیادت میکرد و با کمال تواضع در کنارشان نشسته و وارد صحبت میگردید و گاهی برای شاد کردن آنان هدایایی با خود میبرد.
این مطلب ادامه دارد.
┄┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄┄
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
*•═•••◈🌸﷽🌸◈•••═•*
#معرفتی
#برگی_ازدفتر_علما
#قسمت_سیزدهم
✍مروری برزندگانی عالم جلیل القدر شیخ مفید رحمه الله علیه
⬅️ یک نمونه از مناظرات
↩️ داستان مناظرات آنها بسیار شیرین و خواندنی است. سید مرتضی که بزرگترین شاگرد شیخ مفید است آنها را در کتابی جمع نموده که از جمله یک داستان آن را برای نمونه میآوریم:
در کتاب "مجموعه ورّام" مینویسد:
"مفید در اصل از "عکبرا" است، در ایام کودکی همراه پدرش به بغداد آمد و نزد ابوعبدالله معروف به "جعل" به تحصیل پرداخت.
سپس به مجلس "ابویاسر" که در دروازه خراسان تدریس میکرد حضور یافت. چون ابویاسر از عهده بحث و پرسشهای او درمانده شده او را به "علی بن عیسی رمّانی" که از بزرگان علمای کلام بود ارجاع داد و گفت چرا به نزد او نمیروی تا از او استفاده کنی؟ مفید گفت او را نمیشناسم و کسی ندارم مرا به او معرفی کند. ابویاسر یکی از شاگردان خود را همراه او کرد و نزد رمانی فرستاد
👈چون مجلس رمانی از فضلا و دانشمندان پر بود، مفید در صف آخر نشست و به تدریج که مجلس خلوت شد نزدیکتر رفت. در آن اثناء مردی از اهل بصره آمد و از رمانی پرسید چه میفرمایید درباره حدیث غدیر که به عقیده شیعه پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم امیرمؤمنان علیهالسّلام را جانشین بلافصل خود گردانید" و داستان غار که به اعتقاد اهل سنت دلیل بر خلافت ابوبکر است؟
رمانی گفت:
داستان غار درایت یعنی امری مسلم و معقول است و حدیث غدیر روایت و منقول میباشد، و آنچه از درایت و امر مسلم استفاده میشود از روایت مستفاد نمیگردد.
مرد بصری سکوت کرد و برخاست و از مجلس بیرون رفت.
در این موقع مفید خود را به رمانی نزدیک گردانید و گفت: سوال دارم. رمانی گفت: بگو! شیخ مفید گفت:
چه میفرمایید درباره کسی که بر امام عادل خروج کند و با وی جنگ نماید؟
رمانی گفت: او کافر است، بعد گفت: نه فاسق است. شیخ مفید پرسید: راجع به امامت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهالسّلام چه میگویید؟
رمانی گفت: او امام است. مفید گفت: درباره طلحه و زبیر دو آتش افروز جنگ جمل بر ضد امیرالمؤمنین بودندچه میفرمایید؟ رمانی گفت: آنها از این عمل توبه کردند.
شیخ مفید گفت:
جناب استاد! داستان جنگ جمل درایت و امر مسلمی است و توبه کردن طلحه و زبیر روایت میباشد!!
رمانی که متوجه موضوع شد گفت: مگر موقعی که آن مرد بصری از من سئوال کرد تو حاضر بودی؟
شیخ مفید گفت: آری: رمانی گفت: این سخن به جای آنچه من گفتم! اشکال تو وارد است!!
آنگاه پرسید: تو کیستی و نزد کدام یک از علمای این شهر درس میخوانی؟ مفید گفت: نزد شیخ ابوعبدالله جعل. رمانی گفت: بنشین تا من مراجعت کنم. سپس برخاست و به درون خانه رفت و پس از لحظهای برگشت و نامهای سربسته به وی داد گفت: این را به استاد خود بده. مفید نامه را آورد و به استادش تسلیم کرد. استاد نامه را گشود و شروع به قرائت آن کرد و طی مطالعه آن به خنده افتاد. پس از قرائت نامه گفت: رمانی ماجرائی را که میان تو و او در مجلس وی روی داده نوشته و سفارش تو را نموده و تو را ملقب به "مفید" کرده است.
البته از ابن شهر آشوب مازندرانی نقل شده که لقب "مفید" را حضرت امام زمان علیهالسّلام به مفید دادهاند. ممکن است چنین بوده و شیخ بزرگوار به این لقب شهرت داشته، و رمانی و قاضی عبدالجبار این لقب را برای او تایید کردهاند.
این مطلب ادامه دارد
┄┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄┄
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
🌑🌑بررسی و تبیین اولین بیانیه مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه پیرامون «مداخلات رژیم آمریکا در اغتشاشات اخیر کشور»
#قسمت_سیزدهم
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
بخش اول: برنامه های طراحی شده پیش از آشوبها
❇️برخی اقدامات سرویس های جاسوسی صورت گرفته، پیش از آشوبها و زمینهسازی برای آشوبها به شرح ذیل بوده است:
❇️نمونه ششم
- شناسایی و سازماندهی شبکهی اراذل و اوباش
سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و رژیم صهیونیستی در سالهای گذشته از طریق شناسایی اراذل و اوباش متردد به خارج از کشور در مراکز قمار و فساد و فحشاء و ارتباط گیری بعدی با آنها در داخل کشور، تلاشهای گستردهیی برای تزریق پول و امکانات، مسلح کردن آنها به سلاح گرم و انواع دیگر تجهیزات، ارائه آموزش به طرق مختلف به منظور توانمند کردن آنان برای عملّیات خرابکارانه علیه مراکز و تأسیسات مهم، راهاندازی آشوب و تولید خشونت علیه مردم عادی و همچنین نیروهای انتظامی و بسیج به عمل آورده اند.
👈👈 متأسفانه حضور پرحجم و اقدامات مجرمانه اراذل و اوباش و نو پدیدها درآشوبهای اخیر کاملاً مشهود و حکایت از سازماندهی قبلی داشت.
اما پیش از آشوب اخیر، حضور اراذل و اوباش در چندین طرح ترور، عملّیات ایذایی، خرابکاری، تهدید و ایجاد وحشت، احراز شده بود که در جملگی موارد به استخدام صهیونیستها، آمریکاییها یا گروهک منافقین درآمده بودند و تعداد قابل توجهی از آنها بازداشت و بعضاً اعترافات آنها از صدا و سیما پخش گردید.
👈👈(همچون مستندهای وفا و لات مجازی که از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش گردید).
❇️ نمونه هفتم
– سندیکا سازی و پیوند آنها به یکدیگر
👈👈یکی از محورهای اصلی تحرکات زمینهساز سرویسهای اطلاعاتی دشمن برای وقوع آشوب در کشور، تلاش برای تأثیرگذاری بر اقشار شریفی همچون معلمان، کارگران و دانشجویان از طریق ایجاد گروههای جعلی و آلوده و رهبر سازی برای سوءاستفاده این طبقات بوده که هوشیاری، میهن دوستی و احساس مسئولیت مثالزدنی این اقشار ارجمند موجب خنثیسازی توطئههای بیگانه شده است.
👈👈مأموران اطلاعاتی و امنیّتی کشور بر بسیاری از ابعاد آن قبیل تحرکات اشراف داشته و در مواردی مشارکت مستقیم اتباع بیگانه و مرتبط با سرویسهای اطلاعاتی کشورهای اروپایی را در این باره مورد ضربه قرار داده و نتیجه را به استحضار مردم شریف ایران رسانده اند. از جمله مستند «داستان یک مأموریت» مربوط به اقدامات مجرمانهی دو مأمور فرانسوی که اخیراً از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد.
✨✨✨✨✨✨✨✨✨
در روزهای آتی بهطور خلاصه و مفید این بیانیه روشنگرانه از طرف دلسوزان انقلاب را مرور خواهیم کرد.
با ما باشید....
┄┄┅••🌑🌑🌑┄┄┅••
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
*•═•••🌸🍃﷽🌸🍃•••═•*
#معرفتی
#سلسه_جلسات_معرفتی
#قسمت_سیزدهم
✍ خلاصه ای از زندگینامه حضرت خدیجه سلام الله علیها
⬅️ حضرت خدیجه از مقربین و سابقین
↩️علامه مجلسی رضواناللهتعالیعلیه روایتی را چنین نقل میکند:
🍃«عن جابر بن عبدالله رضی الله عنه عن النبی ص قال: قوله تعالی و مزاجه من تسنیم قال هو اشرف شراب فی الجنة یشربه محمد و آل محمد و هم المقربون السابقون رسول الله صو علی بن ابی طالب و الائمة و فاطمة و خدیجة صلوات الله علیهم و ذریتهم الذین اتبعتهم بایمان لیتسنم علیهم من اعالی دورهم.»
👈«جابر بن عبدالله از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم درباره آیه: «و مزاجه من تسنیم» نقل کرده است که حضرت فرمودند:
عالیترین آشامیدنی است که در بهشت وجود دارد که محمد و آل محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلّم از آن مینوشند، مصداق مقربین و سابقون از رسول الله صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و علی بن ابیطالب، فاطمه، خدیجه علیهمالسّلام و فرزندان آنها هستند که از نظر ایمان پیروشان بودهاند این نهر از بالای قصر بهشتی آنها فرو میریزد.»
⬅️ انفاق تمام اموال در راه اسلام و پیامبر
↩️ در روایتی از ابنعباس در ذیل آیه «وَ وَجَدَکَ عائِلاً فَاَغْنی» آمده است که مراد بینیاز کردن پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم توسط اموال حضرت خدیجه میباشد.
این مطلب ادامه دارد
┄┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄┄
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
*•═•••🌸🍃﷽🌸🍃•••═•*
#معرفتی
#سلسه_جلسات_معرفتی
#قسمت_سیزدهم
✍زندگینامه حضرت زهرا سلام الله علیها
◀️آفرینش نوری حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
⬅️ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
🍃«هنگامی که خداوند متعال آدم علیه السلام ابوالبشرات را آفرید و از روح خود در او دمید، آدم به جانب راست عرش نگریست، پنج هیکل و شبح نوری را در حال رکوع و سجود دیده، گفت: پروردگارا! آیا قبل از من کسی را از خاک و گل آفریده ای؟ فرمود: نه، ای آدم. آدم پرسید: پس این پنج هیکلی که به شکل و قیافه خودم میبینم، کیستند؟
⬅️ فرمود: اینان پنج تن از فرزندان تو هستند که اگر آنان نبودند، تو را خلق نمیکردم. اینان پنج تنی هستند که برای آنان پنج اسم از اسامی خودم را جدا ساخته آنان را به آن اسامی نامیدم. اگر آنان نبودند، بهشت و دوزخ، عرش و کرسی، آسمان و زمین و ملائک و انس و جن را نمیآفریدم.
↩️من محمودم (جل جلاله) و این محمدی (صلی الله علیه و آله و سلم) است، من عالی (جل جلاله) هستم و این على علیه السلام است، من فاطرم (جل جلاله) و این فاطمه (علیها السلام) است، من احسانم (جل جلاله) و این حسن علیه السلام است و من محسنم (جل جلاله) و این حسین علیه السلام است.
👌 به عزت خود سوگند یاد کرده ام که هیچ کس به اندازه یک ذره بغض و کینه آنان را نزد من نیاورد، مگر این که او را وارد دوزخ سازم و از این کار باکی ندارم.
👈ای آدم! اینان برگزیدگان من از میان آفریدگانم هستند، به وسیله آنان رهایی بخشیده و به وسیله آنان هلاک میکنم. اگر تو به من نیاز داری، به اینان توسل بجوی.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پس از این سخنان فرمودند:
🍃«کشتی نجاتیم، هر کس به آن چنگ زند، نجات یافته و هر کس از آن دوری گزیند، نابود شده است. هر کس، نیازی به خداوند دارد، به وسیله ما خاندان از خداوند درخواست کند».
این مطلب ادامه دارد
┄┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄┄
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
*•═•••🌸🍃﷽🌸🍃•••═•*
#معرفتی
#سلسه_جلسات_معرفتی
#قسمت_سیزدهم
✍ خلاصه ای از زندگینامه حضرت علی علیه السلام
⬅️ امام علی علیه السلام در زمان خلفا
↩️ فعالیت های امیرالمؤمنین علیه السلام عموما در این دوره در امور زیر خلاصه می شد:
1⃣ عبادت خدا آن هم به صورتی که در شأن شخصیتی مانند حضرت علی علیه السلام بود؛ تا آن جا که امام سجاد علیه السلام عبادت و تهجد شگفت انگیز خود را در برابر عبادت های جد بزرگوار خود ناچیز می دانست.
2⃣ پاسخ به پرسش های دانشمندان ملل و نحل دیگر، بالاخص یهودیان و مسیحیان که پس از درگذشت پیامبر صلی الله علیه و آله برای تحقیق درباری اسلام رهسپار مدینه می شدند و سؤالاتی مطرح می کردند که پاسخگویی جز حضرت علی علیه السلام، پیدا نمی کردند.
↩️ اگر این خلاء به وسیله امام علیه السلام پر نمی شد جامعه اسلامی دچار سرشکستگی شدیدی می شد.
3⃣ بیان حکم بسیاری از رویدادهای نوظهور که در اسلام سابقه نداشت و در مورد آنها نصی در قرآن مجید و حدیثی از پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله در دست نبود.
↩️ قسمتی از داوری های امام علیه السلام و استفاده های ابتکاری و جالب وی از آیات در کتاب های حدیث و تاریخ منعکس است.
4⃣ تربیت و پرورش گروهی که ضمیر پاک و روح آماده ای برای سیر و سلوک داشتند، تا در پرتو رهبری و تصرف معنوی امام علیه السلام بتوانند قله های کمالات معنوی را فتح کنند و آن چه را که با دیده ظاهر نمی توان دید با دیده دل و چشم باطنی ببینند.
5⃣ کار و کوشش برای تأمین زندگی بسیاری از بینوایان و درماندگان؛ تا آن جا که امام علیه السلام با دست خود باغ احداث می کرد و قنات استخراج می نمود و سپس آنها را در راه خدا وقف می کرد.
⬅️ اما رویکرد امام در برخورد با خلفا به دو صورت بود:
👈اگر خطری اسلام و مسلمین را تهدید می کرد و یا تصمیم اشتباهی از جانب خلفا موجب انحراف بیشتر در دین می شد، ایشان صرفاً به عنوان یک مشاور به خلفا مشورت می دانند تا اسلام بیش از این نابود نشود.
👌 مانند مشورت نظامی حضرت در نحوه مقابله با سپاه ایران در جنگ نهاوند، یا کمک به خلفا در تصحیح برخی از احکام دینی که به اشتباه صادر می کردند.
👈اگر کمک حضرت به خلفا موجب بالارفتن موقعیت این افراد در نزد مسلمین می شد و یا در جهت تامین منافع آنان بود از دادن کمک به آنها خودداری می کردند. مانند عدم همراهی با عمر در سفر به شام که موجب شکایت عمر به ابن عباس شد.
📌البته این مشورت ها در طول مدت ۲۵ سال خانه نشینی حضرت بسیار محدود است و بیشتر مربوط به زمان عمر بن خطاب می باشد. در بسیاری از موارد زمانی که خلفا از دادن حکمی فقهی و قضایی درمانده می شدند یا قادر به پاسخگویی سؤالات مردم و بعضاً اهل کتاب نبودند، اینان را به نزد امیرالمؤمنین علیه السلام می فرستادند.
این مطلب ادامه دارد
┄┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄┄
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
*•═•••🌸🍃﷽🌸🍃•••═•*
#معرفتی
#سلسه_جلسات_معرفتی
#قسمت_سیزدهم
✍ خلاصه ای از زندگینامه حضرت علی علیه السلام
◀️جنگهای سه گانه حضرت علی علیه السلام
⬅️جنگ سوم. جنگ نهروان (جهاد با مارقان)
↩️در سال 38 ق و به فاصله یک سال از جنگ صفیّن، سومین و آخرین جهاد حضرت با گروه خوارج در منطقه «نهروان» آغاز شد.
خوارج یا مارقان از مسلمانان ظاهربین، قشری و سطحی نگر و به اصطلاح خشک مقدّس و متحجّر بودند که به اعمال ظاهری شریعت مانند نماز و روزه، اهتمام بیش تری می دادند، اما قدرت تحلیل گوهر دین و احکام آن و همچنین مسائل سیاسی و اجتماعی را نداشتند. شاهد آن فریب خوردن آنان از حیله معاویه در جنگ صفیّن در بالا بردن قرآن بر سرنیزه ها در لحظه شکست است که امام علیه السلام را تهدید کردند که باید با معاویه صلح کند، وگرنه جانش در خطر خواهد بود.
👈ریشه و خاستگاه تفکر مزبور در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله ضبط شده است؛ وقتی آن حضرت غنایم جنگی را تقسیم می کرد، برای تشویق مشرکان تازه مسلمان، به آنان مقداری سهم بیش تری اعطا کرد. این تقسیم حضرت مورد اعتراض حرقوص، از بنیانگذاران خوارج، قرار گرفت و پیامبر را متهم به عدم رعایت عدالت کرد. حضرت در پاسخ وی فرمود:
👈👈اگر عدالت پیش من نباشد، در کجا خواهد بود؟ نکته مهم، هشدار حضرت است که فرمود: وی (حرقوص) پیروانی خواهد داشت که در امر دین تعمّق و تعصّب جاهلانه خواهند داشت. آنان از دین خارج می شوند؛ مانند خارج شدن تیر از کمان، «یمرّقون من الدین کما یمرق السَّهم من الرمیة. »
*⃣اما ظهور خوارج به صورت یک گروه رسمی و مخالف مربوط به جنگ صفین و پذیرش حکمیّت از سوی حضرت می شود که تحت اکراه و فشار خود خوارج انجام گرفت. خوارج پس از پذیرش حکمیّت و صلح بامعاویه، به اشتباه و گناه خویش پی بردند و براین اعتقاد شدند که حکمیّت یک گناه و موجب کفر است و حکمی و حاکمی جز خدا نیست:
*⃣«ان الحکمُ الا للّه. » آنان خود از گناه خویش توبه کردند و از امام علیه السلام خواستند که وی نیز از گناه خویش (پذیرش حکمیّت) توبه کند و در صورت عدم توبه، گناه کار و کافر خواهد ماند. پس از پذیرش حکمیّت، دو لشکر امام علیه السلام و معاویه عرصه جهاد را ترک کردند، اما گروهی از مخالفان حکمیت قریب دوازده هزار نفر از جبهه حضرت منشعب شده، در ناحیه ای به نام «حروراء» و «نخیله» مستقر شدند.
⏺ آنان به عنوان اعتراض، به نماز جماعت امام علیه السلام حاضر نمی شدند و با دادن شعارهای تند علیه حضرت و چه بسا تکفیر وی، مخالفت خود را اظهار می کردند.
⏺امام علیه السلام همه این اعتراضات را نادیده می انگاشت و با کرامت علوی خود، حقوق آنان را از بیت المال به همان شکل سابق خود می پرداخت و می کوشید با ملاقات خصوصی خود با سران خوارج و اعزام نمایندگان خویش به سوی آنان، به راهنمایی و هدایت آنان دست یازد.
⏺حضرت در این راه به موفقیت هایی دست یافت اما جنگ و جهاد مرحله آخرین بود که در این جا به علل شروع آن و همچنین مشروعیت جهاد حضرت با چنین انسان هایی که به ظاهر اهل عبادت و زهد بودند، اشاره می شود:
این مطلب ادامه دارد
┄┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄┄
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
*•═•••🌸🍃﷽🌸🍃•••═•*
#معرفتی
#سلسه_جلسات_معرفتی
#قسمت_سیزدهم
✍ خلاصه ای از زندگینامه حضرت علی علیه السلام
◀️ جنگهای سه گانه حضرت علی علیه السلام
⬅️علل شروع جنگ نهروان و مشروعیت آن
↩️ در تبیین علل شروع جنگ، به نکات ذیل اشاره می شود:
1⃣ تشکیل گروه های براندازی:
↩️در پیش ذکر شد که امام علیه السلام مدارا و تساهل با خوارج را منوط به عدم اقدام عملی و مسلّحانه علیه حکومت خویش کرده بود. اما خوارج بر اظهار و تبلیغ عقیده فاسد خود و همچنین اهانت و تکفیر بر حضرت بسنده نکردند، بلکه با تشکیل گروهی مسلّح و انتخاب عبدالله بن وهب به عنوان رهبر خود و بیعت با او، درصدد براندازی و یا دست کم آسیب وارد کردن بر نظام علوی برآمدند و برای پیشبرد نقشه خود در منطقه ای به نام «نهروان» قرارگاهی تشکیل داده، دست به نامه نگاری ها و دعوت از دیگر گروه ها و اشخاص همفکر در شهرهای گوناگون زدند.
👈روشن است که هیچ حکومتی نمی تواند به مخالفان خود اجازه تشکیل گروه های براندازی و به اصطلاح «کودتا» بدهد. از این رو، خوارج با این اقدام خود، یک گام به سوی خشونت و جنگ برداشتند.
2⃣ کشتار شیعیان و ایجاد اغتشاش:
↩️ از آن جا که خوارج، امام علیه السلام و شیعیان وی را به دلیل پذیرش حکمیّت کافر می دانستند، خونشان را حلال برمی شمردند و با این نظر خود دست به قتل های متعددی زدند. آنان در این اقدامات گستاخانه خود، به زن و مرد و بچه رحم نکردند؛ چنان که عبدالله بن خباب و همسر حامله اش را سر بریدند و سه زن دیگر از قبیله «طی» را به قتل رساندند.
👈👈اخبار مزبور در حالی به حضرت رسید که آن حضرت با لشکرش در راه جنگ دوم با معاویه بود. حضرت برای تحقیق از صحّت و سقم اخبار مزبور و وضعیت خوارج، پیک مخصوصی به نام حارث به سوی آنان گسیل داشت که برخلاف انتظار و آداب جنگی، که نمایندگان از مصونیت برخوردارند، خوارج سفیر حضرت را نیز به شهادت رساندند.
3⃣ عدم تحویل قاتلان:
↩️با وجود این، حضرت باز به مدارا با خوارج پرداخت و به جای شروع جنگ، از آنان خواست فقط قاتلانِ مقتولان بی گناه را به حضرت تحویل دهند تا به مجازات قصاص برسند.
خوارج به این حداقل درخواست حضرت وقعی ننهادند و همگی خودشان را قاتل معرفی کردند و گستاخانه تأکید نمودند که ما خون آنان و حتی شما را برای خودمان مباح می دانیم.
این مطلب ادامه دارد
┄┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄┄
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
*•═•••🌸🍃﷽🌸🍃•••═•*
#معرفتی
#سلسه_جلسات_معرفتی
#قسمت_سیزدهم
✍ خلاصه ای از زندگینامه حضرت علی علیه السلام
◀️ جنگهای سه گانه حضرت علی علیه السلام
ادامه👇
4⃣ احتمال حمله به مردم بی دفاع:
↩️لشکریان حضرت، که با تجهیزات و آمادگی کامل در حال حرکت به سوی جنگ با معاویه بودند، با مشاهده این اوضاع و شنیدن اخبار قتل های زنجیره ای که شامل زن و بچه نیز می شد، نمی توانستند خانواده های خود را در کوفه، در کنار قرارگاه خوارج، گذاشته و با آرامش خاطر به جنگ با شامیان در مسافت های دور بپردازند؛ چرا که امکان این وجود داشت که خوارج از عدم حضور امام علیه السلام در کوفه و اشتغال لشکر به جنگ با معاویه، از فرصت استفاده کرده، به کوفه حمله نمایند و مردم آن را بکشند. بر این اساس، لشکر از حضرت درخواست نمود که نخست مانع خوارج را از سر راه خود بردارند تا آنان با خیال آسوده به جنگ با معاویه بپردازند.
5⃣ اصرار خوارج بر جنگ:
↩️با وجود ارتکاب انواع قتل و راه زنی از سوی خوارج، حضرت باز می کوشید با آنان با صلح و مدارا رفتار کند و از جنگ جلوگیری کند. حضرت برای نیل به این هدف مقدّس، پیک های متعدد و معتبری مانند ابن عباس به سوی قرارگاه آنان فرستاد.
👈حضرت برای اتمام حجّت، غلام خود را به سوی خوارج فرستاد و از او خواست که از خوارج علت خروجشان را بپرسد، در حالی که او با آنان رفتار عادلانه دارد و سهمشان را از بیت المال می پردازد و به بزرگ و کوچکشان احترام می گذارد.
نکته قابل تأمّل جواب خوارج است که تصریح کردند اجتماعشان در آن منطقه صرفا برای جهاد و جنگ با حضرت است و هدفی جز این ندارند. بدین سان، خوارج تمامی راه های صلح و مذاکره را بستند.
👈👈امام علیه السلام باز به این پاسخ ها قانع نشد و برای اتمام حجّت و هدایت، خود شخصا دو مرتبه به مقرّ خوارج رفته، به سخنرانی پرداخت
و در آخر خطبه خود، تصریح کرد که اگر بتوان یک اصل و خصلتی را پیدا کرد که عامل وحدت کلمه و ترک مخاصمه بین دو گروه گردد، بدان عمل و از جنگ امتناع خواهد کرد.
👌حاصل وعظ و سخنرانی حضرت، هدایت و نجات قریب دو هزار تن بود.
با مأیوس شدن حضرت از هدایت خوارج، حضرت هنگام شروع جنگ، پرچمی به دست ابوایوب انصاری، صحابه معروف پیامبر صلی الله علیه و آله، داد تا هرکس در زیر آن پرچم قرار گیرد یا خود را از قرارگاه خوارج جدا کند و به کوفه یا مدائن حرکت کند، در امان خواهد ماند.
در پرتو امان علوی، قریب پنج هزار تن از لشکر خوارج منشعب شدند و بعضی به جبهه امام علیه السلام پیوستند و بعضی دیگر راه کوفه یا مدائن را پیش گرفتند.
تنها یک گروه لجوج و کج فهم قریب 2800 نفر باقی ماند که از تصمیم خود مبنی بر ترک جنگ منصرف نشد.
⏪ بنابراین، باید گفت: جنگ نهروان یک جنگ تحمیلی برای امام علیه السلام بود و حضرت می کوشید با راهکارهای گوناگون از وارد شدن در عرصه جنگ اجتناب کند که متأسفانه تحجّر و قشری بودن اندیشه خوارج مانع آن شد.
6⃣ روایات پیامبر:
↩️آخرین نکته در تأیید مشروعیت حکومت امام علیه السلام، روایات متعدد پیامبراکرم صلی الله علیه و آله است. قسم اول روایات مطلقی بود که جبهه حضرت را «جبهه حق» و جبهه مخالف را «جبهه باطل» و جنگ با حضرت را جنگ با خدا و رسول خدا توصیف می کرد که تفصیل آن ها گذشت. قسم دوم روایات خاصی است که با تعیین و مشخص کردن نام خوارج به عنوان «مارقان» و مکان جنگ (نهروان) بهترین دلیل بر حقّانیت جبهه حضرت در این نبرد است.
در روایات متعددی پیامبراکرم صلی الله علیه و آله از مقاتله امام علیه السلام با سه گروه (ناکثین، قاسطین و مارقین) خبر داده است. امّ سلمه از مشخصات سه گروه مزبور از پیامبر پرسید و حضرت مارقین را بر اصحاب نهروان تطبیق کرد: «قلتُ من المارقون؟ قال صلی الله علیه و آله: اصحاب النهروان. »
*⃣از شواهد دیگر، اخبار و پیش بینی های غیبی پیامبر و امام علیه السلام درباره وضعیت نهایی خوارج است. در روایات آمده است که در میان کشته شدگان خوارج، فردی یافت می شود با دو پستان (ذوالثدیه [اولی پستان عادی و دومی دست کوچک اضافی به صورت پستان. ]) از دیگر اخبار غیبی امام علیه السلام خبر از شهادت نُه تن از لشکر خود و فرار ده تن از لشکر مقابل است که پس از پایان جنگ، صدق هر دو خبر روشن شد.
پایان قسمت دوم
┄┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄┄
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin