eitaa logo
مباحثه فقاهت
7.7هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
6 ویدیو
41 فایل
کانال مباحثه فقاهت وابسته به مدرسه عالی فقهی امام محمد باقر عليه السلام با هدف کمک به تعمیق فقه و اصول و ايجاد فضاي علمی و تخصصی در حوزه ایجاد شده است کانال مباحثه فقاهت در تلگرام https://t.me/+h9HkTrDUB4ViMWY0 🌐ارتباط با مدیر کانال 🆔️ @mobahathah
مشاهده در ایتا
دانلود
تسلیم در برابر حق 🔹️ از بیانات آیت‌الله‌ در مورد والدشان آیت الله : 🔺️ مرحوم ، ویژگی‌های ممتازی داشت، از جمله این‌که در برابر حق تسلیم بود. گاهی که در مباحثه با دیگران بحث به اوج می‌رسید و صداها بلند می‌شد، در آن وقت هم اگر می‌دید حق با طرف مقابل است، فوراً خاموش می‌شد و به راحتی تصدیق می‌کرد. اگر می‌دید عبارتی که خودش معنا کرده، دیگری بهتر معنا کرده است، بدون هیچ مشکلی اذعان می‌کرد و آن را ترجیح می‌داد. 🔺️ مرحوم والد بسیار بود و مطالب را نیز خوب می‌فهمید. ایشان تقریرات درس مرحوم را نوشته بود. وقتی آقای حاج میرزا مهدی بروجردی تقریرات ایشان و آمیرزا محمود آشتیانی و چند نفر دیگر را گرفت و به حاج شیخ داد تا از آن استفاده کند، آقای حاج شیخ تقریرات آمیرزا محمود را ترجیح داد. حاج آقای ما این قضیه را به راحتی نقل می‌کرد و در این جهت هیچ مشکل نفسانی نداشت. 🔺️ ایشان تقدیم و تأخیر در مجالس را موهوماتی می‌دانست که برخی به آن مبتلایند ولی اگر کسی به این امور دلخوش بود، مانع نمی‌شد. ایشان به ما نیز سفارش می‌کرد که به فکر این موهومات نیفتیم و در وصیتنامه‌اش نیز بر این امر تأکید کرده است. آیت الله العظمی سید احمد زنجانی. ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ 🌐 کانال "مباحثه فقاهت" 🆔 @mobahathah_ir
🍀 مرحوم (ره) به (ره) و آیت الله (ره) برای سامان دادن به زندگی، چه دستورالعملی داد؟؟؟ ✍ برگرفته از کتاب جرعه ای از دریا ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ 🌐 کانال "مباحثه فقاهت" 🆔 @mobahathah_ir
☘️ قضیه‌ای از مرحوم شاه آبادی ☘️ 💠 مرحوم آیة الله (ره) (پدر آیت الله شبیری زنجانی حفظه‌الله) که از دوستان و هم مباحث های امام خمینی(ره) بوده است؛ دربارۀ سبب سازی خداوند سبحان می‌نویسد: 🔺️ خواب دیگری که سبب نجات انسانی از خطر مرگ شد، خوابی بود که آقای میرزا‌ محمد علی که از معتمدین علمای تهران است دیده بود؛ 🔺️ فرمود: «من در خواب دیدم که با چند نفر در جایی نشسته ایم، بچه‌ای هم نزد من بود. پرتگاهی نیز آنجا بود، من از آن می‌ترسیدم که مبادا بچه از آنجا بیفتد! در آن وقت که با آنها مشغول صحبت بودم مراقب بچه هم بودم؛ از قضا ناگهان دیدم بچه از آنجا افتاد!! من از وحشت بیدار شدم. 🔺️ سر از در اتاق بیرون کردم، همان بچه را دیدم که لب آب انبار ایستاده. خواستم صدا بزنم برگردد، دیدم همان دم توی آب انبار افتاد، من فوراً دویدم بیرونش آوردم. و اگر یک لحظه دیر بیدار شده بودم آن بچه ظاهراً تلف می شد. 📚 الکلام یجر الکلام، ج۱، ص۱۱۰ ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ 🌐 کانال "مباحثه فقاهت" 🆔 @mobahathah_ir