#حضرت_مسلم
#مسلمیه
در شهر غم نشان ز هوای بهاره نیست
حتی در آسمان کبودش ستاره نیست
گرچه سفیر لایق رویت نبوده ام
دیگر به کوفه نیز امیدی دوباره نیست
درها به روی باغ نگاهم که بسته شد
دیدم درون باطنشان جز شراره نیست
دعوا سر بریدن راس ستاره هاست
فرقی میان مقتل و دارالعماره نیست
سنگی که خورد بر لب و دندان مسلمت
بدتر ز نعل مرکب صدها سواره نیست
انگشتر تو رفت به یغمای ساربان
غارت شده پیرهن و گوشواره نیست
سقا و مشک و ظهر عطش... آه ای فرات
آبی جز اشک، سهمیه ی گاهواره نیست
پرپر شده به تیر سه شعبه گلوی عشق
لب تشنگی سزای گل شیرخواره نیست
باید خضاب کرد به خون حنا و اشک
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
آغوشت ای حسین پناه رقیه است
سهمت ز زندگی بدن پاره پاره نیست
#حسین_جعفری
#امام_حسین
#محرم
https://eitaa.com/mobahelerey