⚡️از کرونا در محرم تا جریان افراطی شیعی
🔹جنبش «ماسک نزینم» حرکتی بود که در روزهای نزدیک به ماه محرم از سوی برخی فعالان «جریان افراطی شیعی» ترویج میشد. به اعتقاد این افراد استفاده از ماسک و رعایت دستورالعملهای بهداشتی در مجالس روضه اهلبیت، توهین به ساحت آن بزرگواران است، چرا که این مجالس «دارالشفاء» هستند. این تفکر فراتر از سطح فعالان هیات هم بود و کلیپ سخنرانی برخی از روحانیون و اساتید آنان نیز دست به دست میشد.
از سوی دیگر همهی برگزارکنندگان مجالس عزاداری ماه محرم دغدغهی چگونگی برگزاری این مجالس را داشتند و هریک سعی میکردند از روشهای مختلف و با توجه به امکانات موجود بهگونهای این مجالس را برگزار کنند که اصول بهداشتی هم رعایت شود.
🔹با فرار رسیدن ماه محرم و عزادار شدن کشورمان خوشبختانه رعابت اصول بهداشتی در برگزاری مجالس عزاداری عملا به یک اصل مهم تبدیل شد و میتوان گفت قریب به اتفاق برنامههای عزاداری تلاش میکنند این اصول را رعایت کنند.
مراجع عظام تقلید و سایر علما و بزرگان نیز در بیانات خود رعایت اصول بهداشتی در مراسم عزاداری را لازم و ضروری دانستند.
🔹در واقع میتوان گفت محرم امسال در کنار جلوههای جدید و زیبا از رعایت قوانین بهداشتی یک آموزهی مهم دیگری هم داشت و آن هم عیان شدن وزنهی «جریان افراطی شیعی» است. تبلیغات این جریان با حرکت منطقی و عاقلانهی عموم مردم عملا به انزوا رفت و بدون نیاز به ورود دستگاههای قضائی یا امنیتی به «ضدهنجار» تبدیل شد.
سایر رفتارهای و تبلیغات این جریان مانند «قمهزنی» و برخی رفتارهای هنجارشکن دینی در بین عموم دینداران هیچ جایگاهی ندارد و فقط توسط رسانههای معاند جهت تحریف خدشهدار کردن چهرهی تشیع صورت میگیرد.
@mobahesat
مباحثات
⚡️از کرونا در محرم تا جریان افراطی شیعی 🔹جنبش «ماسک نزینم» حرکتی بود که در روزهای نزدیک به ماه محرم
⚡پاسخ وارده:
جریان افراطی شیعی مقصود چه کسانی هستند؟ چرا بطور شفاف گفته نمی شود؟ انجام دادن چه کاری افراطی گری شیعی محسوب می شود و معیار در این مساله چیست؟ بطور مثال مدرسه تخصصی فقهی امام کاظم (ع) قم مستقر در حوزه علمیه امام کاظم قم در فلکه معلم قم وابسته به یکی از مراجع تقلید مطابق اطلاعیه رسمی سایت خودش حضور کلیه طلاب را در سال تحصیلی آینده اجباری اعلام کرده است مگر برای طلابی که علائم کرونا داشته باشند یا مدرسه تخصصی فقهی امام محمد باقر (ع) قم به عنوان پرسابقه ترین مدرسه تخصصی فقهی قم نیز در اطلاعیه رسمی سایت خود حضور تمامی طلاب در کلاس های راهنمای این مدرسه را در سال تحصیلی آینده الزامی اعلام کرده است مگر برای طلاب معذور که علائم کرونا داشته باشند این دو مدرسه وابسته به دو مرجع تقلید متفاوت هستند، دیگر مدارس تخصصی فقهی وابسته به دیگر مراجع تقلید نیز در طول تابستان برنامه های خود را اجرا کرده و حضور طلاب را اجباری اعلام کرده بودند مثل موسسه عالی فقه و علوم اسلامی که جنب مدرسه معصومیه قم قرار دارد، تاکید می شود که حضور طلاب در داخل شهر قم اجباری اعلام شده است در حالیکه قم در سراسر تابستان در وضعیت قرمز کرونا قرار داشت. ولی باید طلاب شهرستانی اجباراً به قم آمده و در خوابگاه های خصوصی این مدارس ساکن شوند، حداقل سه عدد از این مدارس به سه مرجع تقلید متفاوت وابسته هستند ... . علاوه بر اینکه دیگر مدارس فقهی که وابستگی آن به مراجع تقلید معروف نیستند نیز برای سال تحصیلی آینده همین روش را قصد دارند ادامه دهند آیا اجباری اعلام کردن حضور کلیه طلاب در طول تابستان امسال و سال تحصیلی که ۱۵ شهریور ۱۳۹۹ شروع می شود «جریان افراطی شیعی» نیست ؟ معیار و ملاک شما برای تشخیص افراط چیست؟
یادداشت وارده/
⚡ امام حسین علیهالسلام، مرشد یا موید؟
✏محمدامین رادمند
🔹 یکی از مهمترین چالشها در زمینه عاشورا و سیدالشهداء این است که آیا ما پیرو امام حسین هستیم یا امام حسین پیرو ما هستند؟ آیا ما ابتدائا سیره و اهداف سیدالشهدا را شناسایی میکنیم و سپس بر مبنای آن رفتار میکنیم یا ابتدا بر اساس امیال و گرایشها و خواستههای خودمان اهدافی را مشخص میکنیم و سپس تصویری از سیدالشهدا نشان میدهیم که موید هدفمان باشد؟
🔹 قبل از انقلاب تصویری که توسط انقلابیون و نویسندگان انقلابی از امام حسین ارائه میشد، تصویر یک امام مبارز و انقلابی بود که علیه حاکم ظالم زمان خود اقدام مسلحانه انجام میدهد و در همین حین عدهای امام حسین را صرفا امامی میدانستند که مسیح وار مصائبی را به جان خرید تا پیروانش را از عذاب جهنم نجات دهد؛
🔹 در وقایع سیاسی یک دهه اخیر هم عدهای امام حسین را امامی میدانستند که علیه سلطان جائر زمان خود قیام کرد و عدهای راه تبعیت از امام حسین را تبعیت از ولی فقیه میدانند.
🔹 بعد از ماجرای برجام برخی امام حسین را امام مذاکره و مصالحه معرفی کردند و برخی امامی دانستند که هیهات مناالذله گویان با هیچ ظالمی مذاکره نکرد.
🔹 بالاخره امام حسین کدام این امامهاست؟ جالب اینکه تمام اینان نیز برای اثبات حرف خود به سخنی یا سیرهای از حضرت استناد میکنند و منابع ما تاب تمام این تفاسیر را دارد.
🔹 عاشورای امسال مصادف شده بود با سالگرد ربایش امام موسی صدر و خوب است به همین بهانه از ایشان نیز یاد کنیم.
از آنجایی که امام موسی صدر دیگر در بین ما نیستند به نظر میرسد هرکسی امام صدر خودش را ساخته و همان را دوست دارد.
یکی از انقلاب طرفداری میکند و استناد میکند به امام صدر، یکی با انقلاب مخالفت میکند و استناد میکند به امام صدر، یکی طرفدار جنبشهای مسلح منطقه است و استناد میکند به امام صدر و دیگری نیز که طرفدار گفتوگو و صلح است نیز استناد میکند به امام صدر.
بالاخره سید موسی صدر کدام یک از این تصویرهاست؟
🔹 نمونه دیگر مساله مختار است. داود میرباقری گفته من احساس کردم که ما نیاز به یک گلادیاتور وطنی داریم و برای همین مختارنامه را ساختم. یعنی ایشان در ابتدا یک هدف برای خودش تعیین کرده و سپس مختاری را ساخته که با اهداف خود سازگار بوده و لزوما منطبق با مختاری که در برخی منابع تاریخی گزارش شده نیز نمیباشد.
🔹 خلاصه آنکه به نظر میرسد با توجه به تعدد نقلها و تواریخ و تفاسیر، هرکسی ابتدا هدف و مسیرش را مشخص میکند و سپس برای تایید خود سراغ سیدالشهدا میرود تا از ایشان نیز به عنوان موید خود استفاده کند.
🔹 و البته در این میان سوالی پیشینی و مهمتر نیز به وجود میآید و آن اینکه با توجه به این واقعیت که تنها راه شناخت ما از سیدالشهدا همین تواریخ و منقولات و روایتهاست، آیا اساسا راهی برای شناخت امام حسین خالص و بدون روتوش وجود دارد؟ آیا میتوان امام حسین حقیقی را شناخت؟
جواب به این سوال قطعا ساده نیست!
⚡ انتشار یادداشتهای وارده لزوما دیدگاه مباحثات نبوده و برای بحث و اظهارنظر بین اهل نظر و نقد منتشر میشود.
🔸 http://mobahesat.ir/23017
🔻🔻🔻
@mobahesat
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
📢اطلاعیه فوری مرکز مدیریت حوزه های علمیه
اجتماع طلاب و اساتید حوزه علمیه و مردم متدین و انقلابی قم در محکومیت اهانت وقیحانه به کلام الله مجید و ساحت قدسی پیامبر اعظم (ص) همزمان با دیگر استانها و با رعایت دستورالعمل های بهداشتی ساعت 10 صبح پنجشنبه 20 شهریور در حرم مطهر حضرت معصومه(س) برگزار میگردد.
https://hawzahnews.com/x9Pwq
@HawzahNews| خبرگزاری حوزه
⚡️اختصاصی مباحثات
🔹آیتالله یوسف صانعی از مبارزان پیش از انقلاب و دادستان و عضو فقهای شورای نگهبان در دهه ۶۰ صبح امروز در ۸۳ سالگی دارفانی را وداع گفت.
وی در دهه سی و چهل شاگرد علمای آیات عظام بروجردی، اراکی و محقق داماد بود و از شاگردان مبرز امام خمینی نیز محسوب میشد.
🔹وی همراه با اعضای جامعه مدرسین بیانیههای گوناگونی علیه دولت پهلوی امضا کرد و درکنار سایر علما و روحانیون تلاش گستردهای برای حمایت از انقلاب آنان خمینی داشت.
پس از انقلاب با حکم امام خمینی به عضویت شورای نگهبان و دادستان کل کشور منصوب شد.
🔹در سال ۱۳۷۲ رساله عملیه خود را منتشر نمود اما با شکلگیری دولت اصلاحات، برخی از مراجع و علما از «قاعده گریزی» فتواهایش در محافل علمی و خصوصی به شدت انتقاد کردند. درهمین اساس جامعه مدرسین در دیماه سال ۸۸ در پاسخ به سوال مکرر مقلدین اعلام کرد:«با توجه به پرسشهای مکرّر مؤمنان، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم براساس تحقیقات به عمل آمده در یک سال گذشته و پس از جلسات متعدد به این نتیجه رسیدهاست که ایشان فاقد ملاکهای لازم برای تصدّی مرجعیت میباشد.»
🔻🔻🔻
@mobahesat
مباحثات
⚡️اختصاصی مباحثات 🔹آیتالله یوسف صانعی از مبارزان پیش از انقلاب و دادستان و عضو فقهای شورای نگهبان
⚡️خبر تکمیلی:
🔹گفته میشود پیکر آیتالله یوسف صانعی در قبرستان شیخان قم به خاک سپرده خواهد شد.
باتوجه به وصیت ایشان و تدارک محل دفن توسط خود ایشان که سالها پیش صورت گرفته بود، پیکر ایشان در این محل دفن خواهد شد.
در اطلاعیه صادره از سوی دفتر ایشان اعلام شدهاست بخاطر شرایط خاص کرونا، هیچگونه برنامه رسمی تشییع و مجلس بزرگداشت برگزار نخواهد شد.
🔹گفتنی است ایشان روز گذشته بخاطر شکستگی لگن به بیمارستان منتقل شدند اما با توجه به مشکلات کلیوی و دیالیز که از مدتها قبل مبتلا بودند، نیمهشب شنبه دارفانی را وداع گفت.
🔻🔻🔻
@mobahesat
هدایت شده از حسام [حوزه سرباز نظام]
6.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️در حاشیه حرف و حدیث هایی که درباره ی محل دفن مرحوم مغفور آیت الله صانعی مطرح شده است؛
آیت الله صانعی:
💠 من را در شیخان، کنار قبر زکریا بن آدم دفن کنید.
💠 این سندی باشد برای کسانی که بعداً این فیلم را می بینند!
@HowzehSN
⚡️برزخی به نام « کار طلبگی»
✒️علی رمضانی
🔹به خاطر دارم چند سال پیش مصاحبهای از آقای میثم مطیعی خواندم، که ایشان در رابطه با حکم مسالهی « کفزنی» در هیأت ، از حضرت آقا سوال کرده بودند و معظمله فرموده بودند که: «اگر آهنگ لسآنجلسی نباشد، مانعی ندارد»
بعد آقای مطیعی (به این مضمون) میگوید که من به حضرت آقا عرض کردم ( و ایشان هم تأیید کردند) که ما الگوهای شادی برای مردم ایجاد نکردهایم. یعنی جامعهی متدین ما وقتی میخواهد به سمت شادی برود، احساس میکند به سمت ابتذال نزدیک میشود، و وقتی هم میخواهد از ابتذال پرهیز کند، جنبهی شادی را از دست میدهد.
🔹نگارنده بر این عقیده است که ، ما درحوزه ی علمیه نیز، دچار یک چندین برزخی شدهایم. یعنی دچار یک بحران هویتی شدهایم .یعنی وقتی میخواهیم به سمت کارهای عملی و اجرایی و اقامهی دین برویم، احساس میکنیم که از رسالت اصلی طلبگی که همان درس و بحث و منبر است دور شدهایم. از طرفی هنگامی هم که به مباحث علمی و تبلیغ نظری میپردازیم، احساس میکنیم که کارآمدی لازم را نداریم و نمیتوانیم گرهگشا باشیم و وجداناً حس میکنیم، دینی که برای اقامهی قسط و عدل آمده، با تبلیغ و منبر رفتن صرف، کارش راه نمی افتد.
🔹به نظر حقیر ، کم نیستند در بین روحانیت، چهرهها و اشخاص برجستهای که به اقامهی دین و کارهای عملی میپرداختند و هیچ کس هم امروز به آنها اعتراضی ندارد که چرا این کار ها را کردید و این کار ها طلبگی نیست.
برای مثال حضرت امام و همراهانش در سالها مبارزات سیاسی. روحانیون حاضر در جبهههای جنگ. روحانیون حاضر در سیل و زلزله و کرونا و مواسات و...
اما هیچ وقت در حوزه، این اشخاص تبدیل به الگو نمیشوند. یعنی نهایتا انسانهای بسیار ستودنی و برجستهای هستند که ما از آنها یاد میکنیم اما هیچگاه جهت حرکت ما نیستند.
🔹به نظر حقیر، ریشهی این بلاتکلیفی ها و دوگانگیها در این است که ما هنوز از حوزهی نجف دل نکندهایم. هنوز نفهمیدهایم که انقلاب شده است و قدرت سیاسی، طرفدار مذهب و اسلام است و نفهمیدهایم که چه قدرتی پیدا کردهایم. حوزهی ما، حوزهی طراز انقلاب نیست و ما میخواهیم هنوز با الگوی حوزهی نجف، ایران را اداره کنیم.
ما متوجه سنگرهای جدید نیستیم. ما متوجه تکلیف نیستیم. ما جای خودمان را هنوز پیدا نکردهایم و نسبت به کار طلبگی دچار جمود در روش شدهایم .
🔹سالها بحث میکنیم که آیا صیغهی امر دلالت بر وجوب دارد یا ندارد. بعد که وجوب را به نحوی احراز کردیم، گویی که مأموریتمان به سر انجام رسیده باشد، پروندهی بحث را میبندیم و میرویم سراغ بحث بعدی. انگار نه انگار که این واجب، امتثال هم میخواهد و اگر تا به حال بحثی هم میکردیم برای این بود که تکلیف عملی خود را تشخیص دهیم.
🔹امروز اگر جنگ ما، جنگ اقتصادی است و حاکمیت و مردم و خانوادههای ما از این زاویه در معرض آسیب هستند و اگر به تعبیر حضرت آقا، راهکار آن نیز اقتصاد مقاومتی و قوی شدن است، یکی از وظایف اصلی حوزه این است که برای مردم و برای خودش «کار آفرینی» کند. یا خودش این کار را مستقیم انجام دهد و یا حداقل نقش « واسطهگری» را ایفا کند.
اگر حوزه، حضور در میدان جنگ و پای کار نظام ایستادن را وظیفه ی خود و مصداق کار طلبگی نمیداند، پس چه چیز را وظیفه می داند؟ آقایی کردن را ؟ حق بدهید که مردم کمی دلسرد باشند.
حوزه اگر بصیر و فرصت شناس باشد به این کار مبادرت خواهد کرد.
🔻🔻🔻
@mobahesat
یادداشت وارده/
✒️علی اسماعیلی
⚡️انقلاب اسلامی جهشی در سربلندی شیعه در دنیای معاصر
🔹مطالعات جامعهشناختی حاکی از آن است که انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷ جهشی در دنیا برای شناخت شیعه ایجاد کردهاست.
شاهبیت حرکت انبیاء علیهمالسلام دو چیز بود استبداد ستیزی و استکبار ستیزی.
سوال محوری این است در دنیای معاصر چه کسانی شیعه را خوار و ذلیل کردند؟
به نظر میآید پاسخ این سوال کاملا روشن و مبرهن است.
فلسفه وجودی حرکت حضرت امام رحمةالله علیه همان فلسفه حرکت انبیاء در استبداد و استکبار ستیزی بود.
تجربه چهل ساله انقلاب اسلامی در دفاع مقدس، مبارزه با سلطه و نفوذ بیگانگان، دفاع از حرمهای اهلبیت در منطقه این را نشان میدهد.
🔹شیعه را کسانی خوار و دلیل کردند که به غیر از منافع خودشان چیز دیگر را ندیدند و برای رسیدن به دنیای خود سعی کردند شیعه را در حد مناسک تقلیل دهند و در نظامسازی سهمی برای اندیشه های متعالی شیعه قائل نباشند.
تقلیل حداقلی شیعه به انجام مناسک و متظاهرات عرفیه خیانتی است که در حق اندیشه متعالی جهان شمولی شیعه مطرح شد و سعی در کانالیزه کردن گردید و در اجرای آن از هر وسیله ممکن استفاده نمود حتی با تمسک به نظریه براندازی نظام.
چه کسی نمیداند عظمت امروز شیعه معاصر، حداقل در سده اخیر مرهون تلاش علمایی همچون مرحوم میرزایی شیرازی، آخوند خراسانی، میرزایی نایینی بروجردی و حائری و امام و ....که استکبار ستیزی سرلوحه اقدامات آنان بود.
شیعه ای که از سر سفره انگلستان یا آمریکا و یا هر کشور استکباری دربیاید چیزی جز خفت و خواری برای جهان اسلام به دنبال نخواهد داشت.
کدام جریان دلسوز اسلام و تشیع توصیه میکند در این زمان حاضر به اختلافات میان امت اسلامی دامن بزنند چه برسد بر عالم دینی و مرجع تقلید؟؟!!
🔹آنچه مسلم است هیچ مرجع دینی بر اختلاف میان امت اسلامی راضی نیست. و میدانید هماکنون در امت اسلامی اکثریت با اهل سنت است. و احترام یا لااقل عدم بی احترامی امری ضرورییه عقلی ایست.
کدام مرجع دینی توصیه میکند در جایی که یقین به ضرر نفس هست امر مستحبی اقامه گردد.؟؟ تا جایی که بزرگان فرمودهاند «در جایی که ضرر به نفس هست حتی واجبات هم محدود میشود و در برخی موارد به خاطر مصلحتی ترک میشود»
🔹 لعن بر مقدسات اهل سنت برفرض استحباب در زماننا هذا -که یقینا اینگونه نیست- لوفرض، میشود امری مستحب ، آیا با این استدلال میشود خون شیعیان را به مخاطره انداخت ؟؟
شیعه همیشه از نگاه های سطحی و پوسته محور ضربه خورده نه مقاومت و ایستادگی دربرابر ظالمین عالم.
تاریخ شیعه مملو از بیخردی متحجران خوارج اندیش و دلباختگان معاویهصفت و یا گول خوردگان ابوموسی اشعریها است.
🔹در انتخاب میان اینها ما کدام طرف خواهیم بود؟
تشیع برخاسته از اندیشه ناب معمار کبیر انقلاب اسلامی یا تشیع ظاهری برخواسته از اتاق فکرهای لندنی ؟
همین سوال درباره استکبار و ایران هم قابل تکرار است؟
🔹البته این به این معنی نیست که ضعفها و کاستی های نظام را نباید دید
اگر همه کمر همت بر رفع کاستی های نظام بر دارند یقینا وضع فرق خواهد کرد، نه اینکه بعد از چهل سال نظریه براندازی نظام را تئوریزه کنند و فتوی
دهند و جاسوسان را ذیحق بدانند و دفاع کنند.
هیچ کس نمیگوید نظام ایدهآل است و هیچ مشکلی ندارد.
مهم این است بدانیم ما چقدر در رفع مشکل قدم برداشتهایم.
🔹امروز دوست و دشمن معارف به رهبری داهیانه رهبر انقلاب هستند، و این نیست الا به برکت اندیشه تشیع که ایشان یکی از مجریان آن هستند. این نظام مورد تایید اکثریت مراجع معظم تقلید بود و هست حتی مرجع اعلای جهان تشیع آیت الله العظمی سیستانی که در عدم متابعت هوای نفس شهره عام و خاصند، تضعیف نظام را جایز نمیدانند.
🔹با این حال میان نظام اسلامی ایدهآل و نظام کنونی جمهوری اسلامی فاصلههاست، هیچ عالم دلسوزی براندازی نظام حداقلی را هم جایز نمیداند، بلکه تقویت آنرا عقلا راجح میدانند. اما راز حمایت برخی جریانات شیعهنما از براندازان و جاسوسان کشور شیعی چه میتواند باشد؟
🔻🔻🔻
@mobahesat
⚡
جامعه مدرسین، انزوا یا پردهنشینی؟
✏ ابراهیم مسعودی
🔹 پس از فوت مرحوم آیتالله صانعی واکنشهای متفاوتی را نسبت به ایشان شاهد بودیم. بخشی از واکنشها مربوط به همفکران سیاسی آن مرحوم بود که طبیعتا تجلیل بسیار پررنگ از ایشان بود. برخی دیگر مانند مراجع عظام تقلید و رهبر معظم انقلاب اگرچه همگرایی سیاسی و فقهی با آن مرحوم نداشتند اما بنابه مصالحی ترجیح دادند به خدمات علمی ایشان اشاره کنند و با اغماض نظر از مسائل سیاسی و چالشهای فقهی از آن مرحوم تجلیل کنند. اما گروه دیگری که بیشتر در فضای رسانهای نمود دارند به چالشهای سیاسی مربوط به ایشان پرداختند و همان نظرات پیشین خود را درباره عملکرد آن مرحوم عنوان کردند.
🔹 در این بین اما جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ترجیح داد سکوت اختیار کند. همانطوری که ابراز نظر جامعه مدرسین در خصوص مسائل مهم حوزه و مرجعیت مهم است و براساس تعریفی که خود این نهاد دارد باید فصلالخطاب قرار گیرد، قاعدتا سکوت آنان نیز بارمعنایی خاصی دارد . در این یادداشت فارغ از نوع رفتار سیاسی و فقهی مرحوم آیتالله صانعی، به بررسی مواجههی بزرگان حوزه بویژه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با فوت ایشان میپردازیم.
🔹 همانطور که پیشتر اشاره شد رهبر معظم انقلاب و برخی دیگر از مراجع که هیچگونه همگرایی سیاسی با آن مرحوم نداشتند و از سوی دیگر منتقد روش فقهی هم بودند ترجیح دادند بدون اشاره به این مسائل از خدمات مرحوم آیتالله صانعی در پیش از انقلاب و زحمات ایشان در تصدی مسئولیتهای مختلف قدردانی کنند.
🔹 اما سوال اینجاست که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که ده سال پیش براساس آنچه که «وظیفه ذاتی خود» می داند و تقلید از آیتالله صانعی را جایز ندانست، چرا در قبال فوت ایشان سکوت کرد؟ از سوی دیگر آیتالله صانعی عضو قدیمی این نهاد بوده و اخلاق تشکیلاتی اقتضا میکرد واکنش حداقلی برای فوت یک عضو تشکیلات را شاهد باشیم.
🔹 واکنش جامعه مدرسین نمیتوانست از دو حال خارج باشد. نخست آنکه در تبعیت از پیام رهبری و مراجع تقلید آنان نیز مصالحی را رعایت کرده و پیامی در تجلیل از مرحوم آیت الله صانعی صادر نمایند. دوم آنکه طبق همان نظر پیشین خود در پیام صادره به عملکرد سیاسی و نظرات شاذ فقهی ایشان اشاره میکردند تا مشخص گردد همچنان نظرشان درباره آیتالله صانعی تغییر نکردهاست.
🔹 به اعتقاد بنده هردوی این موارد حق طبیعی جامعه مدرسین بود و انتظار میرفت با جرات تمام یکی از این دو راه را انتخاب میکردند. اما سکوت جامعه مدرسین هیچ پیامی جز «تحیر» و «بلاتکلیفی» نداشت. این بلاتکلیفی و عدم جرات در بیان نظر بسیار بدتر از تغییر نظر است!
آیا عجیب نیست که اصلیترین استناد منتقدین عملکرد سیاسی و فقهی آیتالله صانعی به بیانیه جامعه مدرسین باشد و پس از فوت ایشان این افراد به این بیانیه استناد کنند اما خود صادرکننده بیانیه سکوت اختیار 🔹 کند و بخاطر بلاتکلیفی نتواند از مدعای خود دفاع کند؟
فراموش نکنیم که این موضوع مانند موضعگیری در انتخابات و حمایت از فلان کاندیدا نیست که گاهی جامعه مدرسین در حمایت از اشخاص به نتیجه نمیرسد. موضوع مربوط به فوت کسی است که در حیطهی فقهی و فتوا نقشآفرین بوده است و نوع واکنشهای سیاسی وی این نقش آفرینی را پررنگتر کرده بود.
🔹 اگر جامعه مدرسین وظیفه ذاتی خود میداند که فصلالخطاب مسائل مهم حوزوی و بویژه مرجعیت باشد، سکوت در چنین واقعهای با شرح وظیفهای که برای خود تعریف کردهاست در تناقض جدی است.
🔹 بد نیست به این بهانه بررسی کلی داشته باشیم که مرجعیت فعلی جامعه مدرسین در امور حوزوی و دینی در چه سطحی است؟ هماکنون مسائل روز دینی مانند حجاب، الهیات کرونا، مناسک دینی کرونائی و ... و مسائل صنفی روحانیت مانند معیشت، رابطه حوزه با نظام و .. پیش آمده است که باید پرسید راهبری و نقشآفرینی جامعه مدرسین کجاست؟ آیا شاهد عزلت و گوشهنشینی و انزوای خودکردهی جامعه مدرسین هستیم؟ یا آنکه ترجیح می دهد در پس پرده به نقشآفرینی بپردازد؟
🔹 فراموش نکنیم اعتبارات گذشته یک فرد یا نهاد به تنهایی نمیتواند تضمینی برای تقویت جایگاه فعلی باشد. تعاریف و حمایتهای امام و رهبری از جامعه مدرسین و اعضای آن در جای خود محترم است اما مهمتر از آن عملکرد فعلی این نهاد است.
http://mobahesat.ir/23052
🔻🔻🔻
@mobahesat
⚡ بررسی آخرین تحولات قرهباغ
(زمینهها، اهداف و پیشنهادها)
🔹 مقدمه
🔸 آذربایجان منطقهای عالم خیز است، و در طول تاریخ تشیع علمای اهل لنکران و بادکوبه بر تارک آسمان شیعه درخشیدهاند، حتی سلطه 70 ساله کمونیست بر منطقه و سیاست ضد مذهبی که آنان در پیش گرفتند نتوانست ارادت مردم منطقه به مکتب اهلبیت(س) را زایل نماید، بحران قرهباغ در بطن خود، بحرانی نقطهای و بدون ارتباط با تحولات پیرامون خود نیست و ریشه حقیقی اختلافات ارضی و قلمروهای سیاسی در قفقاز و آذربایجان را باید درگذشته دور بررسی کرد.قره باغ از مناطق شمالی ایران بود که در عهدنامه گلستان از ایران جدا شد.
🔸 با فروپاشی حاکمیت تزاری ، آذربایجان و ارمنستان تا حدودی مستقل شدند اما با قدرتگیری اتحاد جماهیر شوروی مجدد تحت حاکمیت این نظام سیاسی قرار گرفتند. با تضعیف شوروی در سال ۱۹۸۸ ارمنیان خواستار استقلال، توسط ارتش جمهوری آذربایجان به رهبری حیدر علیاف طی سه سال بهشدت سرکوب شدند. در واکنش ، ارتش ارمنستان برای دفاع از ارمنیان وارد عمل شد و طی یک جنگ سهساله (۱۹۹۱ - ۱۹۹۴ ) مناطق قره باغ را به تصرف درآورد و جمهوری« آرتساخ » را به رسمیت شناخت.
🔸 اما نتیجه احتمالی این جنگ مثل آتشبسهای قبلی خواهد بود. تداوم موازنه قدرتهای خارجی و قره باغ مظلوم که در سایه قدرتطلبیهای خاندان الهام علیاف و اشغالگری ارامنه و استفاده ابزاری غربیها له میشود،متأسفانه باعث شد از ابتدای بحران تاکنون در حدود 2000نفر کشته و زخمی شوند. این گزارش سعی دارد به بررسی علل و اهداف شکلگیری بحران در قره باغ بپردازد، و پیشنهاداتی ارائه نماید.
🔹 علل و اهداف شکلگیری بحران در قره باغ
🔸 سیاستهای دولت آذربایجان :
1- ایران هراسی: الهام علیاف، اردوغان و پانترکیسمها در پیوندی نامیمون سعی دارند با موجسواری بر روی تحولات منطقه موجی از ایران هراسی راه بیندازند، بعد از بحران قره باغ رسانههای معاند سعی دارند ایران را حامی ارمنستان جلوه داده و ماشینهایی که حامل کالا به سمت قفقاز هستند را تجهیزات نظامی معرفی نمایند، عناد و دشمنی نظام سیاسی آذربایجان به حدی بوده است که در طول سالهای گذشته مراکز کمیته امداد امام خمینی(ره)، هلالاحمر و حتی مدارس دینی و حوزههای علمیه در این کشور به اتهام ارتباط با ایران را تعطیل کردند.
2- شیعه هراسی: باوجودآنکه بیش از 90درصد جمعیت آذربایجان شیعه و دارای همبستگیهای عمیق با مکتب اهلبیت(س) و جمهوری اسلامی هستند، خوشایند نظام حاکم در آذربایجان نیست، آنان در پی از بین بردن مظاهر مذهب شیعه و حتی جایگزینی سایر مذاهب دیگر در این کشور هستند، حضور گروههای وهابی و تکفیری در این منطقه زنگ خطر را به صدا درآورده است.
🔹 پیشنهادها:
🔸 وظیفه شرعی، اخلاقی، انسانی و قانونی هر مسلمانی است که از مردم آذربایجان دفاع نماید. باید نظرات مقام معظم رهبری در مورد اشغال قرهباغ توسط ارمنستان و عدم اجازه ایشان برای فروش اسلحه و تجهیزات نظامی به کشور ارمنستان در رسانههای منطقه بهصورت گسترده منتشر گردد.
🔸 بیانیه رسمی مراکز حوزوی ، سخنرانی و مصاحبه علما و اساتید حوزههای علمیه برای حمایت از قره باغ و مسلمانان منطقه و محکومیت سیاستهای ضد دینی و تنش آمیز دولت آذربایجان در طول سالهای اخیر باید موردتوجه قرار گیرد و در میان مردم منطقه منتشر گردد.
🔸 برگزاری مراسم ترحیم و بزرگداشت شهدای آذربایجان باید موردتوجه قرار گیرد.
🔸 اساتید، فضلا و طلاب آذربایجانی مقیم ایران با اعلام بیانیه رسمی از سیاست دولتهای متخاصم منطقه پرده بگشایند و حمایت خود از مردم و منطقه قره باغ را نشان دهند.
🔸 90 درصد جمعیت آذربایجان شیعه هستند هرچند سیاستهای ضد مذهبی دولت آذربایجان مردم را از هویت خود دور کرده است، وجود خلأ هویتی در آذربایجان در بلندمدت موجب رشد وهابیت، پانترکیسم در این کشور میشود که به ضرر ایران است، جمهوری اسلامی باید در سیاستهای خود نسبت به این کشور تجدیدنظر نماید.
🔸 درگذشته اکثر جمعیت قره باغ مسلمان بودند که باسیاستهای دولت ارمنستان ترکیب جمعیتی این منطقه به نفع ارمنیها تغییر کرده است، باید جمهوری اسلامی ایران نسبت به این سیاست موضع واقعبینانه داشته باشد.
🔸 افزایش ارتباط علمایی میان ایران و آذربایجان: علمای بادکوبه و لنکران و دیگر نقاط منطقه از عالمان و دلسوزان مکتب اهلبیت (ع)بوده و هستند، اما سیاست فشار دولت آذربایجان این ارتباط را با چالش جدی روبهرو ساخته است، ایران اسلامی و حوزههای علمیه باید با ارتباط رسمی با شیخالاسلام و علمای دولتی این کشور زمینه بهبود ارتباط سایر علما را فراهم آورند.
🔹 متن کامل گزارش:
http://mobahesat.ir/23056
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️نگاهی به تاریخچه پیادهروی اربعین
🔸بازنشر | به بهانه پیادهروی عظیم اربعین حسینی
🖊سید سجاد مرتضوی
🔹از نقلهای تاریخی این گونه به دست میآید که تشرف به بارگاه ائمه اطهار(ع) با پای پیاده، از زمان حضور ائمه رایج بوده و در نقاط مختلف سرزمین اسلامی صورت گرفته است؛ ولی در قرنهای گوناگون اسلامی و به مقتضای حکومتهای مختلف، مشکلات بسیاری به خود دیده و همان گونه که زیارت ائمه اطهار(ع) در زمانها و مکانهای مختلف دچار سختیهای فراوان بوده، این سنت نیز دارای فراز و نشیب بوده است.
🔹حاکمان حکومتهای شیعی مانند حکومت آل بویه و حکومت صفویه، به این سنت حسنه اقدام کرده و سعی در تبلیغ آن بین شیعیان داشتهاند. بنا به نوشته ابن جوزی، جلال الدولة، یکی از نوادگان عضدالدولة، در سال ۴۳۱ ه. ق با فرزندان و جمعی از یاران خود برای زیارت، رهسپار نجف شده و از خندق شهر کوفه تا مشهد امیرالمؤمنین(ع) در نجف را که یک فرسنگ فاصله بود، پیاده و با پای برهنه پیمود.
🔹در زمان حکومت صفویه نیز اهتمام بسیاری بر زیارت با پای پیاده صورت گرفته است. شاه عباس صفوی و علمای بزرگ عصر ایشان همچون مرحوم شیخ بهایی، برای رواج فرهنگ زیارت در بین مردم، در سال ۱۰۰۹ ه. ق از اصفهان عزم مشهد کرده و با پای پیاده به زیارت امام علی بن موسی الرضا(ع) رفت. نقلهای دیگر تاریخی نیز شهادت بر این مطلب میدهد.
🔹علما و بزرگان نیز، به تأسی از ائمه اطهار(ع)، اهتمام بسیار زیادی به این سنت حسنه داشتهاند و نقل شده که زیارت کربلا با پای پیاده، تا زمان مرحوم شیخ انصاری (قده) مرسوم بوده و حتی نقل شده است که ایشان طبق نذری که داشته، با پای پیاده به زیارت امام علی بن موسی الرضا(ع) رفتهاند و مرحوم آخوند خراسانی (قده) نیز به همراه اصحابشان با پای پیاده به زیارت کربلا مشرف میشدند. میرزا حسین نوری (قده) اهتمام بسیاری به این امر مهم داشته و هر سال در روز عید قربان به همراه جمعی از زائرین امام حسین(ع) به پیادهروی از نجف تا کربلا اقدام میکردند و این سفر، سه روز به طول میانجامید.
🔹تشرف به کربلا با پای پیاده، تا زمان محدث نوری (قده) بین طلاب و فضلای حوزه نجف رسم بود، ولی با وارد شدن اولین نوع از اتومبیلها به منطقه، سفرهای کاروانی تعطیل شده و به دنبال آن، زیارت با پای پیاده نیز بسیار کمرنگ شد و به فراموشی سپرده شد. ولی پس از مدتی و با مطرح شدن آیتاللهالعظمی سید محمود شاهرودی (قده) به عنوان یکی از اساتید و مدرسان با نفوذ معنوی حوزه نجف، به علت التزام و اصرار ایشان در پیاده رفتن به کربلا، مجددا مسئله پیاده رفتن به کربلا به عنوان یک سفر مقدس رایج شد و با توجه به این که در این سفر، بعضی از ایرانیان نیز گاهی اوقات، ایشان را همراهی میکردند، رفته رفته مردم عراق به این مسئله توجه نموده و این گونه سفرهای مقدس رواج یافت.
🔹ایشان حدود ۲۶۰ مرتبه، مسیر کربلا را با پای پیاده پیموده و در این سفر معنوی، جمعی از اطرافیان و شاگردان، ایشان را همراهی میکردند. این امر سبب شد تا پیادهروی کربلا بین طلاب و حوزویان رواج بسیاری پیدا کند و نقل شده است که مرحوم علامه امینی در زیارتهایی که به کربلای معلی داشتهاند، براى کسب پاداش بیشتر، بارها مسیر بین نجف تا کربلا را با پای پیاده پیمودهاند. این امر، چنان بین روحانیون ساکن در نجف اشرف رواج پیدا کرده بود که غالب طلاب بارها مسیر این شهر تا بارگاه امام حسین(ع) را پیاده پیموده و حتی در غیر زمان اربعین و عرفه نیز گروههایی از طلاب، پیاده به سمت کربلا حرکت میکردند. غالب علمای معاصر نیز در سفر پیاده کربلا شرکت کرده و کرامات و خاطرات زیبایی از این سفرها نقل شده است.
🔹سفر پیاده تا کربلا، به مرور زمان در عراق گسترش بسیاری پیدا کرد و در مناسبتهای مختلف، زائران امام حسین(ع) از سراسر این کشور، به سمت کربلا حرکت کرده و با پای پیاده مسیر شهرشان تا کربلای معلی را میپیمودند و در بین آن مناسبتها، پیادهروی اربعین از جایگاه ویژهای برخوردار بود. با روی کار آمدن دولت بعث عراق، حکومت با این مسئله به شدت برخورد نموده و بسیاری از زائرین پیاده را اسیر و اعدام کرد و این مراسم مذهبی را به تعطیلی کشانید، ولی بعد از سقوط صدام، عشق حسینی، دلباختگان امام حسین(ع) را به سمت خود کشانده و دوباره این سنت حسنه و ارزشمند را برپا کرده است.
🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/21846/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat