مباحثات
⚡️اختصاصی مباحثات 🔹آیتالله یوسف صانعی از مبارزان پیش از انقلاب و دادستان و عضو فقهای شورای نگهبان
⚡️خبر تکمیلی:
🔹گفته میشود پیکر آیتالله یوسف صانعی در قبرستان شیخان قم به خاک سپرده خواهد شد.
باتوجه به وصیت ایشان و تدارک محل دفن توسط خود ایشان که سالها پیش صورت گرفته بود، پیکر ایشان در این محل دفن خواهد شد.
در اطلاعیه صادره از سوی دفتر ایشان اعلام شدهاست بخاطر شرایط خاص کرونا، هیچگونه برنامه رسمی تشییع و مجلس بزرگداشت برگزار نخواهد شد.
🔹گفتنی است ایشان روز گذشته بخاطر شکستگی لگن به بیمارستان منتقل شدند اما با توجه به مشکلات کلیوی و دیالیز که از مدتها قبل مبتلا بودند، نیمهشب شنبه دارفانی را وداع گفت.
🔻🔻🔻
@mobahesat
هدایت شده از حسام [حوزه سرباز نظام]
6.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️در حاشیه حرف و حدیث هایی که درباره ی محل دفن مرحوم مغفور آیت الله صانعی مطرح شده است؛
آیت الله صانعی:
💠 من را در شیخان، کنار قبر زکریا بن آدم دفن کنید.
💠 این سندی باشد برای کسانی که بعداً این فیلم را می بینند!
@HowzehSN
⚡️برزخی به نام « کار طلبگی»
✒️علی رمضانی
🔹به خاطر دارم چند سال پیش مصاحبهای از آقای میثم مطیعی خواندم، که ایشان در رابطه با حکم مسالهی « کفزنی» در هیأت ، از حضرت آقا سوال کرده بودند و معظمله فرموده بودند که: «اگر آهنگ لسآنجلسی نباشد، مانعی ندارد»
بعد آقای مطیعی (به این مضمون) میگوید که من به حضرت آقا عرض کردم ( و ایشان هم تأیید کردند) که ما الگوهای شادی برای مردم ایجاد نکردهایم. یعنی جامعهی متدین ما وقتی میخواهد به سمت شادی برود، احساس میکند به سمت ابتذال نزدیک میشود، و وقتی هم میخواهد از ابتذال پرهیز کند، جنبهی شادی را از دست میدهد.
🔹نگارنده بر این عقیده است که ، ما درحوزه ی علمیه نیز، دچار یک چندین برزخی شدهایم. یعنی دچار یک بحران هویتی شدهایم .یعنی وقتی میخواهیم به سمت کارهای عملی و اجرایی و اقامهی دین برویم، احساس میکنیم که از رسالت اصلی طلبگی که همان درس و بحث و منبر است دور شدهایم. از طرفی هنگامی هم که به مباحث علمی و تبلیغ نظری میپردازیم، احساس میکنیم که کارآمدی لازم را نداریم و نمیتوانیم گرهگشا باشیم و وجداناً حس میکنیم، دینی که برای اقامهی قسط و عدل آمده، با تبلیغ و منبر رفتن صرف، کارش راه نمی افتد.
🔹به نظر حقیر ، کم نیستند در بین روحانیت، چهرهها و اشخاص برجستهای که به اقامهی دین و کارهای عملی میپرداختند و هیچ کس هم امروز به آنها اعتراضی ندارد که چرا این کار ها را کردید و این کار ها طلبگی نیست.
برای مثال حضرت امام و همراهانش در سالها مبارزات سیاسی. روحانیون حاضر در جبهههای جنگ. روحانیون حاضر در سیل و زلزله و کرونا و مواسات و...
اما هیچ وقت در حوزه، این اشخاص تبدیل به الگو نمیشوند. یعنی نهایتا انسانهای بسیار ستودنی و برجستهای هستند که ما از آنها یاد میکنیم اما هیچگاه جهت حرکت ما نیستند.
🔹به نظر حقیر، ریشهی این بلاتکلیفی ها و دوگانگیها در این است که ما هنوز از حوزهی نجف دل نکندهایم. هنوز نفهمیدهایم که انقلاب شده است و قدرت سیاسی، طرفدار مذهب و اسلام است و نفهمیدهایم که چه قدرتی پیدا کردهایم. حوزهی ما، حوزهی طراز انقلاب نیست و ما میخواهیم هنوز با الگوی حوزهی نجف، ایران را اداره کنیم.
ما متوجه سنگرهای جدید نیستیم. ما متوجه تکلیف نیستیم. ما جای خودمان را هنوز پیدا نکردهایم و نسبت به کار طلبگی دچار جمود در روش شدهایم .
🔹سالها بحث میکنیم که آیا صیغهی امر دلالت بر وجوب دارد یا ندارد. بعد که وجوب را به نحوی احراز کردیم، گویی که مأموریتمان به سر انجام رسیده باشد، پروندهی بحث را میبندیم و میرویم سراغ بحث بعدی. انگار نه انگار که این واجب، امتثال هم میخواهد و اگر تا به حال بحثی هم میکردیم برای این بود که تکلیف عملی خود را تشخیص دهیم.
🔹امروز اگر جنگ ما، جنگ اقتصادی است و حاکمیت و مردم و خانوادههای ما از این زاویه در معرض آسیب هستند و اگر به تعبیر حضرت آقا، راهکار آن نیز اقتصاد مقاومتی و قوی شدن است، یکی از وظایف اصلی حوزه این است که برای مردم و برای خودش «کار آفرینی» کند. یا خودش این کار را مستقیم انجام دهد و یا حداقل نقش « واسطهگری» را ایفا کند.
اگر حوزه، حضور در میدان جنگ و پای کار نظام ایستادن را وظیفه ی خود و مصداق کار طلبگی نمیداند، پس چه چیز را وظیفه می داند؟ آقایی کردن را ؟ حق بدهید که مردم کمی دلسرد باشند.
حوزه اگر بصیر و فرصت شناس باشد به این کار مبادرت خواهد کرد.
🔻🔻🔻
@mobahesat
یادداشت وارده/
✒️علی اسماعیلی
⚡️انقلاب اسلامی جهشی در سربلندی شیعه در دنیای معاصر
🔹مطالعات جامعهشناختی حاکی از آن است که انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷ جهشی در دنیا برای شناخت شیعه ایجاد کردهاست.
شاهبیت حرکت انبیاء علیهمالسلام دو چیز بود استبداد ستیزی و استکبار ستیزی.
سوال محوری این است در دنیای معاصر چه کسانی شیعه را خوار و ذلیل کردند؟
به نظر میآید پاسخ این سوال کاملا روشن و مبرهن است.
فلسفه وجودی حرکت حضرت امام رحمةالله علیه همان فلسفه حرکت انبیاء در استبداد و استکبار ستیزی بود.
تجربه چهل ساله انقلاب اسلامی در دفاع مقدس، مبارزه با سلطه و نفوذ بیگانگان، دفاع از حرمهای اهلبیت در منطقه این را نشان میدهد.
🔹شیعه را کسانی خوار و دلیل کردند که به غیر از منافع خودشان چیز دیگر را ندیدند و برای رسیدن به دنیای خود سعی کردند شیعه را در حد مناسک تقلیل دهند و در نظامسازی سهمی برای اندیشه های متعالی شیعه قائل نباشند.
تقلیل حداقلی شیعه به انجام مناسک و متظاهرات عرفیه خیانتی است که در حق اندیشه متعالی جهان شمولی شیعه مطرح شد و سعی در کانالیزه کردن گردید و در اجرای آن از هر وسیله ممکن استفاده نمود حتی با تمسک به نظریه براندازی نظام.
چه کسی نمیداند عظمت امروز شیعه معاصر، حداقل در سده اخیر مرهون تلاش علمایی همچون مرحوم میرزایی شیرازی، آخوند خراسانی، میرزایی نایینی بروجردی و حائری و امام و ....که استکبار ستیزی سرلوحه اقدامات آنان بود.
شیعه ای که از سر سفره انگلستان یا آمریکا و یا هر کشور استکباری دربیاید چیزی جز خفت و خواری برای جهان اسلام به دنبال نخواهد داشت.
کدام جریان دلسوز اسلام و تشیع توصیه میکند در این زمان حاضر به اختلافات میان امت اسلامی دامن بزنند چه برسد بر عالم دینی و مرجع تقلید؟؟!!
🔹آنچه مسلم است هیچ مرجع دینی بر اختلاف میان امت اسلامی راضی نیست. و میدانید هماکنون در امت اسلامی اکثریت با اهل سنت است. و احترام یا لااقل عدم بی احترامی امری ضرورییه عقلی ایست.
کدام مرجع دینی توصیه میکند در جایی که یقین به ضرر نفس هست امر مستحبی اقامه گردد.؟؟ تا جایی که بزرگان فرمودهاند «در جایی که ضرر به نفس هست حتی واجبات هم محدود میشود و در برخی موارد به خاطر مصلحتی ترک میشود»
🔹 لعن بر مقدسات اهل سنت برفرض استحباب در زماننا هذا -که یقینا اینگونه نیست- لوفرض، میشود امری مستحب ، آیا با این استدلال میشود خون شیعیان را به مخاطره انداخت ؟؟
شیعه همیشه از نگاه های سطحی و پوسته محور ضربه خورده نه مقاومت و ایستادگی دربرابر ظالمین عالم.
تاریخ شیعه مملو از بیخردی متحجران خوارج اندیش و دلباختگان معاویهصفت و یا گول خوردگان ابوموسی اشعریها است.
🔹در انتخاب میان اینها ما کدام طرف خواهیم بود؟
تشیع برخاسته از اندیشه ناب معمار کبیر انقلاب اسلامی یا تشیع ظاهری برخواسته از اتاق فکرهای لندنی ؟
همین سوال درباره استکبار و ایران هم قابل تکرار است؟
🔹البته این به این معنی نیست که ضعفها و کاستی های نظام را نباید دید
اگر همه کمر همت بر رفع کاستی های نظام بر دارند یقینا وضع فرق خواهد کرد، نه اینکه بعد از چهل سال نظریه براندازی نظام را تئوریزه کنند و فتوی
دهند و جاسوسان را ذیحق بدانند و دفاع کنند.
هیچ کس نمیگوید نظام ایدهآل است و هیچ مشکلی ندارد.
مهم این است بدانیم ما چقدر در رفع مشکل قدم برداشتهایم.
🔹امروز دوست و دشمن معارف به رهبری داهیانه رهبر انقلاب هستند، و این نیست الا به برکت اندیشه تشیع که ایشان یکی از مجریان آن هستند. این نظام مورد تایید اکثریت مراجع معظم تقلید بود و هست حتی مرجع اعلای جهان تشیع آیت الله العظمی سیستانی که در عدم متابعت هوای نفس شهره عام و خاصند، تضعیف نظام را جایز نمیدانند.
🔹با این حال میان نظام اسلامی ایدهآل و نظام کنونی جمهوری اسلامی فاصلههاست، هیچ عالم دلسوزی براندازی نظام حداقلی را هم جایز نمیداند، بلکه تقویت آنرا عقلا راجح میدانند. اما راز حمایت برخی جریانات شیعهنما از براندازان و جاسوسان کشور شیعی چه میتواند باشد؟
🔻🔻🔻
@mobahesat
⚡
جامعه مدرسین، انزوا یا پردهنشینی؟
✏ ابراهیم مسعودی
🔹 پس از فوت مرحوم آیتالله صانعی واکنشهای متفاوتی را نسبت به ایشان شاهد بودیم. بخشی از واکنشها مربوط به همفکران سیاسی آن مرحوم بود که طبیعتا تجلیل بسیار پررنگ از ایشان بود. برخی دیگر مانند مراجع عظام تقلید و رهبر معظم انقلاب اگرچه همگرایی سیاسی و فقهی با آن مرحوم نداشتند اما بنابه مصالحی ترجیح دادند به خدمات علمی ایشان اشاره کنند و با اغماض نظر از مسائل سیاسی و چالشهای فقهی از آن مرحوم تجلیل کنند. اما گروه دیگری که بیشتر در فضای رسانهای نمود دارند به چالشهای سیاسی مربوط به ایشان پرداختند و همان نظرات پیشین خود را درباره عملکرد آن مرحوم عنوان کردند.
🔹 در این بین اما جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ترجیح داد سکوت اختیار کند. همانطوری که ابراز نظر جامعه مدرسین در خصوص مسائل مهم حوزه و مرجعیت مهم است و براساس تعریفی که خود این نهاد دارد باید فصلالخطاب قرار گیرد، قاعدتا سکوت آنان نیز بارمعنایی خاصی دارد . در این یادداشت فارغ از نوع رفتار سیاسی و فقهی مرحوم آیتالله صانعی، به بررسی مواجههی بزرگان حوزه بویژه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با فوت ایشان میپردازیم.
🔹 همانطور که پیشتر اشاره شد رهبر معظم انقلاب و برخی دیگر از مراجع که هیچگونه همگرایی سیاسی با آن مرحوم نداشتند و از سوی دیگر منتقد روش فقهی هم بودند ترجیح دادند بدون اشاره به این مسائل از خدمات مرحوم آیتالله صانعی در پیش از انقلاب و زحمات ایشان در تصدی مسئولیتهای مختلف قدردانی کنند.
🔹 اما سوال اینجاست که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که ده سال پیش براساس آنچه که «وظیفه ذاتی خود» می داند و تقلید از آیتالله صانعی را جایز ندانست، چرا در قبال فوت ایشان سکوت کرد؟ از سوی دیگر آیتالله صانعی عضو قدیمی این نهاد بوده و اخلاق تشکیلاتی اقتضا میکرد واکنش حداقلی برای فوت یک عضو تشکیلات را شاهد باشیم.
🔹 واکنش جامعه مدرسین نمیتوانست از دو حال خارج باشد. نخست آنکه در تبعیت از پیام رهبری و مراجع تقلید آنان نیز مصالحی را رعایت کرده و پیامی در تجلیل از مرحوم آیت الله صانعی صادر نمایند. دوم آنکه طبق همان نظر پیشین خود در پیام صادره به عملکرد سیاسی و نظرات شاذ فقهی ایشان اشاره میکردند تا مشخص گردد همچنان نظرشان درباره آیتالله صانعی تغییر نکردهاست.
🔹 به اعتقاد بنده هردوی این موارد حق طبیعی جامعه مدرسین بود و انتظار میرفت با جرات تمام یکی از این دو راه را انتخاب میکردند. اما سکوت جامعه مدرسین هیچ پیامی جز «تحیر» و «بلاتکلیفی» نداشت. این بلاتکلیفی و عدم جرات در بیان نظر بسیار بدتر از تغییر نظر است!
آیا عجیب نیست که اصلیترین استناد منتقدین عملکرد سیاسی و فقهی آیتالله صانعی به بیانیه جامعه مدرسین باشد و پس از فوت ایشان این افراد به این بیانیه استناد کنند اما خود صادرکننده بیانیه سکوت اختیار 🔹 کند و بخاطر بلاتکلیفی نتواند از مدعای خود دفاع کند؟
فراموش نکنیم که این موضوع مانند موضعگیری در انتخابات و حمایت از فلان کاندیدا نیست که گاهی جامعه مدرسین در حمایت از اشخاص به نتیجه نمیرسد. موضوع مربوط به فوت کسی است که در حیطهی فقهی و فتوا نقشآفرین بوده است و نوع واکنشهای سیاسی وی این نقش آفرینی را پررنگتر کرده بود.
🔹 اگر جامعه مدرسین وظیفه ذاتی خود میداند که فصلالخطاب مسائل مهم حوزوی و بویژه مرجعیت باشد، سکوت در چنین واقعهای با شرح وظیفهای که برای خود تعریف کردهاست در تناقض جدی است.
🔹 بد نیست به این بهانه بررسی کلی داشته باشیم که مرجعیت فعلی جامعه مدرسین در امور حوزوی و دینی در چه سطحی است؟ هماکنون مسائل روز دینی مانند حجاب، الهیات کرونا، مناسک دینی کرونائی و ... و مسائل صنفی روحانیت مانند معیشت، رابطه حوزه با نظام و .. پیش آمده است که باید پرسید راهبری و نقشآفرینی جامعه مدرسین کجاست؟ آیا شاهد عزلت و گوشهنشینی و انزوای خودکردهی جامعه مدرسین هستیم؟ یا آنکه ترجیح می دهد در پس پرده به نقشآفرینی بپردازد؟
🔹 فراموش نکنیم اعتبارات گذشته یک فرد یا نهاد به تنهایی نمیتواند تضمینی برای تقویت جایگاه فعلی باشد. تعاریف و حمایتهای امام و رهبری از جامعه مدرسین و اعضای آن در جای خود محترم است اما مهمتر از آن عملکرد فعلی این نهاد است.
http://mobahesat.ir/23052
🔻🔻🔻
@mobahesat
⚡ بررسی آخرین تحولات قرهباغ
(زمینهها، اهداف و پیشنهادها)
🔹 مقدمه
🔸 آذربایجان منطقهای عالم خیز است، و در طول تاریخ تشیع علمای اهل لنکران و بادکوبه بر تارک آسمان شیعه درخشیدهاند، حتی سلطه 70 ساله کمونیست بر منطقه و سیاست ضد مذهبی که آنان در پیش گرفتند نتوانست ارادت مردم منطقه به مکتب اهلبیت(س) را زایل نماید، بحران قرهباغ در بطن خود، بحرانی نقطهای و بدون ارتباط با تحولات پیرامون خود نیست و ریشه حقیقی اختلافات ارضی و قلمروهای سیاسی در قفقاز و آذربایجان را باید درگذشته دور بررسی کرد.قره باغ از مناطق شمالی ایران بود که در عهدنامه گلستان از ایران جدا شد.
🔸 با فروپاشی حاکمیت تزاری ، آذربایجان و ارمنستان تا حدودی مستقل شدند اما با قدرتگیری اتحاد جماهیر شوروی مجدد تحت حاکمیت این نظام سیاسی قرار گرفتند. با تضعیف شوروی در سال ۱۹۸۸ ارمنیان خواستار استقلال، توسط ارتش جمهوری آذربایجان به رهبری حیدر علیاف طی سه سال بهشدت سرکوب شدند. در واکنش ، ارتش ارمنستان برای دفاع از ارمنیان وارد عمل شد و طی یک جنگ سهساله (۱۹۹۱ - ۱۹۹۴ ) مناطق قره باغ را به تصرف درآورد و جمهوری« آرتساخ » را به رسمیت شناخت.
🔸 اما نتیجه احتمالی این جنگ مثل آتشبسهای قبلی خواهد بود. تداوم موازنه قدرتهای خارجی و قره باغ مظلوم که در سایه قدرتطلبیهای خاندان الهام علیاف و اشغالگری ارامنه و استفاده ابزاری غربیها له میشود،متأسفانه باعث شد از ابتدای بحران تاکنون در حدود 2000نفر کشته و زخمی شوند. این گزارش سعی دارد به بررسی علل و اهداف شکلگیری بحران در قره باغ بپردازد، و پیشنهاداتی ارائه نماید.
🔹 علل و اهداف شکلگیری بحران در قره باغ
🔸 سیاستهای دولت آذربایجان :
1- ایران هراسی: الهام علیاف، اردوغان و پانترکیسمها در پیوندی نامیمون سعی دارند با موجسواری بر روی تحولات منطقه موجی از ایران هراسی راه بیندازند، بعد از بحران قره باغ رسانههای معاند سعی دارند ایران را حامی ارمنستان جلوه داده و ماشینهایی که حامل کالا به سمت قفقاز هستند را تجهیزات نظامی معرفی نمایند، عناد و دشمنی نظام سیاسی آذربایجان به حدی بوده است که در طول سالهای گذشته مراکز کمیته امداد امام خمینی(ره)، هلالاحمر و حتی مدارس دینی و حوزههای علمیه در این کشور به اتهام ارتباط با ایران را تعطیل کردند.
2- شیعه هراسی: باوجودآنکه بیش از 90درصد جمعیت آذربایجان شیعه و دارای همبستگیهای عمیق با مکتب اهلبیت(س) و جمهوری اسلامی هستند، خوشایند نظام حاکم در آذربایجان نیست، آنان در پی از بین بردن مظاهر مذهب شیعه و حتی جایگزینی سایر مذاهب دیگر در این کشور هستند، حضور گروههای وهابی و تکفیری در این منطقه زنگ خطر را به صدا درآورده است.
🔹 پیشنهادها:
🔸 وظیفه شرعی، اخلاقی، انسانی و قانونی هر مسلمانی است که از مردم آذربایجان دفاع نماید. باید نظرات مقام معظم رهبری در مورد اشغال قرهباغ توسط ارمنستان و عدم اجازه ایشان برای فروش اسلحه و تجهیزات نظامی به کشور ارمنستان در رسانههای منطقه بهصورت گسترده منتشر گردد.
🔸 بیانیه رسمی مراکز حوزوی ، سخنرانی و مصاحبه علما و اساتید حوزههای علمیه برای حمایت از قره باغ و مسلمانان منطقه و محکومیت سیاستهای ضد دینی و تنش آمیز دولت آذربایجان در طول سالهای اخیر باید موردتوجه قرار گیرد و در میان مردم منطقه منتشر گردد.
🔸 برگزاری مراسم ترحیم و بزرگداشت شهدای آذربایجان باید موردتوجه قرار گیرد.
🔸 اساتید، فضلا و طلاب آذربایجانی مقیم ایران با اعلام بیانیه رسمی از سیاست دولتهای متخاصم منطقه پرده بگشایند و حمایت خود از مردم و منطقه قره باغ را نشان دهند.
🔸 90 درصد جمعیت آذربایجان شیعه هستند هرچند سیاستهای ضد مذهبی دولت آذربایجان مردم را از هویت خود دور کرده است، وجود خلأ هویتی در آذربایجان در بلندمدت موجب رشد وهابیت، پانترکیسم در این کشور میشود که به ضرر ایران است، جمهوری اسلامی باید در سیاستهای خود نسبت به این کشور تجدیدنظر نماید.
🔸 درگذشته اکثر جمعیت قره باغ مسلمان بودند که باسیاستهای دولت ارمنستان ترکیب جمعیتی این منطقه به نفع ارمنیها تغییر کرده است، باید جمهوری اسلامی ایران نسبت به این سیاست موضع واقعبینانه داشته باشد.
🔸 افزایش ارتباط علمایی میان ایران و آذربایجان: علمای بادکوبه و لنکران و دیگر نقاط منطقه از عالمان و دلسوزان مکتب اهلبیت (ع)بوده و هستند، اما سیاست فشار دولت آذربایجان این ارتباط را با چالش جدی روبهرو ساخته است، ایران اسلامی و حوزههای علمیه باید با ارتباط رسمی با شیخالاسلام و علمای دولتی این کشور زمینه بهبود ارتباط سایر علما را فراهم آورند.
🔹 متن کامل گزارش:
http://mobahesat.ir/23056
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️نگاهی به تاریخچه پیادهروی اربعین
🔸بازنشر | به بهانه پیادهروی عظیم اربعین حسینی
🖊سید سجاد مرتضوی
🔹از نقلهای تاریخی این گونه به دست میآید که تشرف به بارگاه ائمه اطهار(ع) با پای پیاده، از زمان حضور ائمه رایج بوده و در نقاط مختلف سرزمین اسلامی صورت گرفته است؛ ولی در قرنهای گوناگون اسلامی و به مقتضای حکومتهای مختلف، مشکلات بسیاری به خود دیده و همان گونه که زیارت ائمه اطهار(ع) در زمانها و مکانهای مختلف دچار سختیهای فراوان بوده، این سنت نیز دارای فراز و نشیب بوده است.
🔹حاکمان حکومتهای شیعی مانند حکومت آل بویه و حکومت صفویه، به این سنت حسنه اقدام کرده و سعی در تبلیغ آن بین شیعیان داشتهاند. بنا به نوشته ابن جوزی، جلال الدولة، یکی از نوادگان عضدالدولة، در سال ۴۳۱ ه. ق با فرزندان و جمعی از یاران خود برای زیارت، رهسپار نجف شده و از خندق شهر کوفه تا مشهد امیرالمؤمنین(ع) در نجف را که یک فرسنگ فاصله بود، پیاده و با پای برهنه پیمود.
🔹در زمان حکومت صفویه نیز اهتمام بسیاری بر زیارت با پای پیاده صورت گرفته است. شاه عباس صفوی و علمای بزرگ عصر ایشان همچون مرحوم شیخ بهایی، برای رواج فرهنگ زیارت در بین مردم، در سال ۱۰۰۹ ه. ق از اصفهان عزم مشهد کرده و با پای پیاده به زیارت امام علی بن موسی الرضا(ع) رفت. نقلهای دیگر تاریخی نیز شهادت بر این مطلب میدهد.
🔹علما و بزرگان نیز، به تأسی از ائمه اطهار(ع)، اهتمام بسیار زیادی به این سنت حسنه داشتهاند و نقل شده که زیارت کربلا با پای پیاده، تا زمان مرحوم شیخ انصاری (قده) مرسوم بوده و حتی نقل شده است که ایشان طبق نذری که داشته، با پای پیاده به زیارت امام علی بن موسی الرضا(ع) رفتهاند و مرحوم آخوند خراسانی (قده) نیز به همراه اصحابشان با پای پیاده به زیارت کربلا مشرف میشدند. میرزا حسین نوری (قده) اهتمام بسیاری به این امر مهم داشته و هر سال در روز عید قربان به همراه جمعی از زائرین امام حسین(ع) به پیادهروی از نجف تا کربلا اقدام میکردند و این سفر، سه روز به طول میانجامید.
🔹تشرف به کربلا با پای پیاده، تا زمان محدث نوری (قده) بین طلاب و فضلای حوزه نجف رسم بود، ولی با وارد شدن اولین نوع از اتومبیلها به منطقه، سفرهای کاروانی تعطیل شده و به دنبال آن، زیارت با پای پیاده نیز بسیار کمرنگ شد و به فراموشی سپرده شد. ولی پس از مدتی و با مطرح شدن آیتاللهالعظمی سید محمود شاهرودی (قده) به عنوان یکی از اساتید و مدرسان با نفوذ معنوی حوزه نجف، به علت التزام و اصرار ایشان در پیاده رفتن به کربلا، مجددا مسئله پیاده رفتن به کربلا به عنوان یک سفر مقدس رایج شد و با توجه به این که در این سفر، بعضی از ایرانیان نیز گاهی اوقات، ایشان را همراهی میکردند، رفته رفته مردم عراق به این مسئله توجه نموده و این گونه سفرهای مقدس رواج یافت.
🔹ایشان حدود ۲۶۰ مرتبه، مسیر کربلا را با پای پیاده پیموده و در این سفر معنوی، جمعی از اطرافیان و شاگردان، ایشان را همراهی میکردند. این امر سبب شد تا پیادهروی کربلا بین طلاب و حوزویان رواج بسیاری پیدا کند و نقل شده است که مرحوم علامه امینی در زیارتهایی که به کربلای معلی داشتهاند، براى کسب پاداش بیشتر، بارها مسیر بین نجف تا کربلا را با پای پیاده پیمودهاند. این امر، چنان بین روحانیون ساکن در نجف اشرف رواج پیدا کرده بود که غالب طلاب بارها مسیر این شهر تا بارگاه امام حسین(ع) را پیاده پیموده و حتی در غیر زمان اربعین و عرفه نیز گروههایی از طلاب، پیاده به سمت کربلا حرکت میکردند. غالب علمای معاصر نیز در سفر پیاده کربلا شرکت کرده و کرامات و خاطرات زیبایی از این سفرها نقل شده است.
🔹سفر پیاده تا کربلا، به مرور زمان در عراق گسترش بسیاری پیدا کرد و در مناسبتهای مختلف، زائران امام حسین(ع) از سراسر این کشور، به سمت کربلا حرکت کرده و با پای پیاده مسیر شهرشان تا کربلای معلی را میپیمودند و در بین آن مناسبتها، پیادهروی اربعین از جایگاه ویژهای برخوردار بود. با روی کار آمدن دولت بعث عراق، حکومت با این مسئله به شدت برخورد نموده و بسیاری از زائرین پیاده را اسیر و اعدام کرد و این مراسم مذهبی را به تعطیلی کشانید، ولی بعد از سقوط صدام، عشق حسینی، دلباختگان امام حسین(ع) را به سمت خود کشانده و دوباره این سنت حسنه و ارزشمند را برپا کرده است.
🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/21846/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
⚡ به بهانه مباحثات اخیر پیرامون «اقتصاد اسلامی»
حجت الاسلام باقرزاده:نظریه پردازی و نقد آن باید منطبق بر«منطق» و «اخلاق» باشد/برچسبزنیهای مذموم باعث بیراهه رفتن گفتوگوها میشود
🔸 مقدمه: «ما اقتصاد اسلامی نداریم». مطلبی بود که چندی پیش از سوی آیتالله علوی بروجردی در کنار برخی مطالب مهم دیگر بیان شد که واکنش جمعی از سطوح مختلف حوزویان را در پی داشت. سایت مباحثات اصل بیان مطلب و نوع واکنشها و نسبت آن با معیارهای آزاداندیشی و کرسیهای نظریهپردازی را با حجتالاسلام دکتر محمدرضا باقرزاده عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی و دبیر سابق کرسیهای آزاداندیشی حوزه به گفتوگو نشسته است.
🔹 اصل این جریان، یک اتفاق مبارکی است که باید آن را به فال نیک بگیریم. اساسا شجاعت در نظریهپردازی و حرف نو زدن کار سختی نیست. چراکه نواندیشی و حرف نو زدن و تجددخواهی مورد پسند و اقبال بسیاری از افراد است. در حالی که هر نوآوری مطلوب نیست. نوآوری زمانی مطلوب است که در یک چارچوب سه ضلعی «وفاداری به اصول و اخلاق و منطق» باشد. یعنی بتواند این مثلث را حفظ کند.هم اکنون که به ماجرای اخیر یعنی اظهار نظری از سوی آقای علوی بروجردی و پاسخهای داده شده نگاه می کنیم خوشبختانه این اتفاق خوب را شاهد هستیم
🔹 در فضای امروز حوزه های علمیه بویژه با توجه به شکلگیری مراکز تخصصی علوم انسانی و اقتصاد پژوهی های حوزوی و دانشگاهی، اگر انتظار داشته باشیم همه در برابر اظهار نظر ها سکوت کنند و کسی نقدی وارد نکند و به فرموده رهبری یک «مرداب جمود» ایجاد شود؛ کسی جرات نکند نقدی وارد کند، اساسا انتظار غلطی است هر چند اظهار نظر از جایگاههای سنتی حوزه باشد.
🔹 در این فضا چه بسا در آینده اگر یک شخصیت بزرگواری یا حتی مرجع تقلیدی نظری را بیان کند که نیاز باشد مورد نقد جامعه علمی و حوزوی قرار گیرد این شجاعت وجود دارد چنانکه ابزار نقد هم که تجهیز به ابزار علم و منطق هست هم کم و بیش قابل مقایسه با سابق حوزه ها نیست. چنین بحثهایی و این زاد و ولد فرهنگی نیاز امروز حوزه و کشور ما است.
🔹 کسانی که در حوزه تخصصی وارد میشوند باید بدانند هر موضوعی را در چارچوب و دریچه تخصصی خود بررسی کنند. اگر مطلبی اقتصادی است، کسی که تخصص علم اقتصاد دارد نباید جریانشناسی او فراتر از حوزه اقتصادی باشد. اگر بحث فقهی است فرد فقیه باید در نقد آن فقط از منظر فقهی و به صورت محترمانه و منطقی و بدون هیاهو و جوسازی با اسلوب فقهی نقد کند. چیزی که ما از آزاداندیشی انتظار داریم این است.
🔹 حواسمان باشد در دام فضایی نیافتیم که اگر فردا کسی خواست یک مطلب جدیدی ارائه کنده مورد اتهام قرار گیرد. اگر از همان ابتدای اظهارنظر، برخی تعابیری خلق کنیم که به نوعی برچسب زنی از نوع مذموم آن باشد، باعث می شود گفتوگو به بیراهه کشیده شود و حاشیه افزون بر متن ایجاد کند.
🔹 ما مخالف این هستیم که اگر فردی نظری داشت، نظریهاش را در ذهن خود حبس کند و آن را ارائه ندهد. اما شرایط درست نظریهپردازی هم باید رعایت شود تا هم به سوخته شدن نظریه منتهی نشود و هم بدعت گذاری به نام نظریه پردازی صورت نگیرد.
🔹 هم باید آزادی بیان، نظریه پردازی و نقد آن را پاس بداریم و هم باید بپذیریم که این مهم باید دو قید و شرط مهم داشته باشد. «منطق» و «اخلاق»اخلاق یعنی حقوق مادی و معنوی افراد رعایت شود و آبروی یکدیگر را نبریم و همدیگر را لجنمال نکنیم و با برهان و استدلال به سخنان یکدیگر پاسخ بدهیم. پروتکلهای بحث علمی باید رعایت شود. اینکه فلانی «متحجر» یا «منحرف» است خارج از قواعد یک گفتوگوی درست است و باعث میشود اهل علم نتوانند وارد چنین فضاهایی شوند. ما اگر فضای «گفت» و «گو» یعنی گفتن و شنیدن را بازکنیم هردو طرف سود میبرند. حتی انقلاب اسلامی هم از این مناظرهها سود میبرد.
🔹 ما اتفاقا نیاز داریم فردی بیان کند که اقتصاد اسلامی نداریم تا مدافعان اقتصاد اسلامی بتوانند از این فرصت استفاده کرده و نظریه «اقتصاد اسلامی» را اثبات کنند. به تعبیر رهبر معظم انقلاب که فرمودند «آزادی باعث بالندگی دین میشود». اگر دیگران بیاییند ضد انقلاب یا ولایت فقیه سخن بگویند ـ توجه کنید منظور سخن علمی است نه هیاهوـ باعث میشود اهل انقلاب دفاع منطقی و اخلاقی کنند.
🔸 متن کامل گفتوگو:
http://mobahesat.ir/23062
🔻🔻🔻
@mobahesat
⚡ به مناسبت بیستم صفر سالگرد رحلت محمد علی العمری
آیتالله عمری پاسدار شیعهی حجاز در قرن معاصر
🎤گفتوگو: احمد نجمی
🔸 مقدمه:بیست صفر مصادف است با رحلت مرحوم آیت الله شیخ محمد علی العمری از علمای برجسته و تاثیرگذار حجاز. به همین مناسبت گفتوگویی با فرزند ایشان شیخ کاظم عمری در خصوصا خاندان و ضشخصیت آن مرحوم و برخی مسائل مربوط به شیعیان عربستان تقدیم میشود. این گفتوگو در سال 1387 شمسی و در ایام حیات ایشان انجام شده و اگرچه تحولات سیاسی زیادی در این مدت رخ دادهاست اما مطالعه آن همچنان مفید است.
🔹 آیت الله عمری در سال 1327 ق تولد یافت. از همان کودکی ، ضمن کمک به كارهای زراعی پدر بزرگوارش، در دامن ایشان با اخلاق اسلامی ، عشق به اهل بیت و در خدمت به اهل علم تربیت شد تا اینكه پس از بروز نبوغ و استعدادش، سال 1349 به دستور پدر جهت تحصیل علوم دینی با كاروان حج به نجف اشرف عازم گشت.به این ترتیب، در مجاورت حرم امیرمؤمنان علیه السلام رحل اقامت گزید و تحت حمایت و نظارت آیت الله العظمی سید ابو الحسن اصفهانی به تحصیل پرداخت. از جمله اساتید ایشان علمایی چون: سید باقر الشخص، جواد مغنیه و خود سید ابوالحسن رضوان الله علیهم بودند.
🔹 پدرم یك بار در رؤیایی صادقه خود را در حال سفر به مدینه می¬بینند که امیرمؤمنان وی را به اسم خطاب میكنند و می-پرسند: كجا میروی؟ پاسخ می¬دهد: مدینه! حضرت میفرمایند: «زود برگرد كه در آنجا نالهها برخواهد خاست و حوادثی عظیم در راه است». ایشان در نجف با جدیتی بیشتر به درس و تحصیل ادامه میدهند و وقتی از ارتحال پدرشان باخبر میشوند، آیت الله سید ابوالحسن برایشان در مدرسه «شربیانی»، مجلس فاتحه برگزار میكند.
🔹 وقتی پس از ارتحال سید ابو الحسن اصفهانی، مرجعیت نجف به آقای حكیم رسید، آیت الله حكیم، پدرم را مكلف كرد تا برای تولی امور شیعیان، به وطن بازگردد و در مدینه به مؤمنان خدمت کند.در آن زمان، فشار بسیاری روی شیعیان بود، به ویژه در زمان تركها که شیعیان را از مدینه راندند و آنها پیش از جنگ جهانی دوم به ایران و عراق و تركیه و شام پناهنده شدند. درچنین شرایطی ایشان بسیار تلاش كردند تا شیعه، در مدینه محفوظ بماند. درحقیقت، زمانی که حكومت اراده کرده بود، مدینه را از شیعه خالی کند، شیخ العمری استقامت كرد و با امامت و رهبری خود، شیعه را در این شهر حفظ نمود.
🔹 شیخ العمری با زحمات فراوان این حوزة شیعی را در میان فشارهای بسیار حفظ کرد و در آن، احكام دین و معارف را آموزش و طلاب را پرورش داد و آنها را برای تبلیغ به مناطق مختلف عربستان فرستاد. وی احكام، فقه و حدیث تدریس می کرد و به برگزاری مجلس عزای امام حسین علیه السلام و ملاقات با مؤمنان در موسم حج و دیدار با شخصیتها و علمای جهان اسلام اهتمام ویژه¬ای داشت.
🔹 در حقیقت، خودش را وقف خدمت به مؤمنان كرد. هشتاد سال به تبلیغ معارف دینی پرداخت. از نظر فعالیت¬های اجتماعی نیز ایشان برای مردم جلسات مختلف معارفی برپا می¬کنند و بر جنازة مؤمنان نماز می¬گزارند. صیغة عقد می خوانند، در مناسبات شركت، اختلافات مردم را حل و امورشان را اصلاح می کنند. دعوت مردم حتی فقرا را می پذیرند، صندوق خیریهای هم تشكیل داده¬اند كه 500 خانوار را تحت پوشش می¬گیرد و درسال، غیر از مستمری، لباسِ عید و هدایایی به آنها می دهد. تأمین مسكن ارزان برای شیعیان و رفع نیازهای آنها از دیگر خدمات اجتماعی پدرم می¬باشد. در واقع شیخ عمری همة شیعیان را به چشم یك خانوادة بزرگ می بینند و به کار آنها رسیدگی میكند.
🔹 - همانطور که گفتم ـ پدرم زمانی که در نجف زندگی می¬کرد، با تنگناها و دشواری¬های بسیار مالی روبرو بود، اما پس از مدتی، خدا در زندگیش گشایشی ایجاد کرد، طوری که او توانست از راه خرید و فروش سنگ¬های زینتی (انگشتر) و چادر و روسری توسط قافلههای حج، اندك سرمایهای جمع کند و در مدینه مزرعهای بخرد.در این مزرعه چاهی وجود دارد که معروف است آن را رسول الله به یك پیرزنی هدیه كردند و دعا فرمودند كه خدا خیری كثیر در آن قرار دهد. این چاه، آبی پرخیر و برکت دارد. بعدها این مزرعه توسعه یافت، تا اندازه¬ای که اكنون به 5/6 هكتار رسیده است. من خودم همراه ایشان در این مزرعه كار میكردم. پدرم تمام کارهای مزرعه (تمیز كردن جویها، جابجایی سنگها، دیواركشی و رسیدگی به نخلها...) را خودش انجام می داد.
🔸 تکمله:
آیتالله شیخ محمدعلیالعمری در ۲۰ صفر ۱۴۳۲ق (برابر با ۴ بهمن ۱۳۸۹ش) در ۱۰۵ سالگی درگذشت. و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد. هیئتی به نمایندگی از طرف آیت الله خامنهای در مراسم خاکسپاری او شرکت کردند. بسیاری از مراجع تقلید نیز با صدور پیامهایی درگذشت وی را تسلیت گفتند.
🔸 متن کامل گفتوگو:
http://mobahesat.ir/23065
🔻🔻🔻
@mobahesat
⚡ مدیر موسسه تنظیم و ترجمه آثار علامه سید جعفر مرتضی عاملی:
مأساةالزهرا تولدی دوباره برای سیدجعفر مرتضی بود/ تلاش میکنیم منهجشناسی آثار ایشان را تهیه کنیم
🔹 طی حضور قریب به 30 ساله ایشان در ایران بسیاری از طلاب لبنانی و برخی از افاضل و طلاب ایرانی در خدمت ایشان مسائل مختلف تاریخپژوهی را فراگرفتند. ایشان در زمان حضور در ایران مرکز علمی «المرتضی للتحقیق» را برای طلاب لبنانی تشکیل دادند و از جمله طلاب لبنانی میتوانیم به «شیخ علی دعموش» و «شیخ مصطفی قصیر» اشاره کنیم. از بین فضلا و اساتید ایرانی هم می توانیم به جناب آقای رسول جعفریان اشاره کنیم که سالها از محضر حاجآقا بهرهمند شدهاند.
🔹 حضور ایشان در لبنان هم برکات زیادی داشت و منجر به تالیف کتابهای مختلفی شد. از جملهی آنان کتاب معروف «مأساةالزهراء» است. به جرات میتوانم عرض کنم که «مأساةالزهراء» ولادت دوباره برای علامه سیدجعفر مرتضی بود. این کتاب در سال 1376 شمسی نگاشته شده است. تعداد تالیفات ایشان قبل از این کتاب اگرچه برخی معروف، اما محدود است. اما پس از نگارش «مأساةالزهراء» گویا قلم ایشان برکت خاصی گرفت و کتابهای معظم «الصحیح من سیرة النبی و سیرة امام علی» و دهها کتاب دیگر را تالیف کردند.
🔹 در سال 1385 شمسی و طی جنگ 33 روزه، کتابخانه ایشان مورد هدف رزیم صهیونیستی قرار گرفت و از بین رفت. از دست رفتن کتابخانه برای یک پژوهشگر و محقق آن هم در عرصه تاریخ یعنی از دست رفتن همهی دارائیها. اما همین متلاشی شدن کتابخانه برکات دیگری هم داشت که منجر به نگارش سیره امیرالمومنین شد و برخی کتابهای دیگری که به موازات آن نوشته شدهاست.همین ایام بود که عارضه سرطان بر ایشان غالب شد. اما با آن مبارزه کردند و در زمان ابتلاء به سرطان 24 جلد سیره امام حسین علیه السلام و ۱۲ جلد کتاب سیره امام حسن علیه السلام ودها کتاب دیگر را تالیف کردند.
🔹 برخی به ایشان برخی نقدها را وارد کرده و عنوان کردهاند که «تاریخ نگاری سیدجعفر مرتضی با مبانی مغایرت دارد»! این در حالی است که این منتقدین توجه ندارند که سیدجعفر مرتضی تاریخنگاری نمیکند، بلکه تاریخپژوهی میکند. تاریخ نگاری را دیگران کردهاند و او گزارههای تاریخی را بررسی می کند و سره را از ناسره جدا میکند و محاکمه میکند.
🔹 همچنین باید این را این نکته را هم عرض کنم که اگرچه تبلور مرحوم علامه سیدمرتضی در تاریخ است اما تسلط و اشراف ایشان به سایر علوم از جمله تفسیر و فقه را نباید نادیده گرفت.ایشان درس خارج داشتند و نظرات فقهی ایشان در کتاب چهار جلدی «الاعتماد فی التقلید و الاجتهاد» گردآوری شدهاست. اما ایشان معتقد بودند در عرصه فقهی همگان حضور دارند و ممکن است نظرات اختصاصی بنده اندک باشد. بخاطر همین ایشان بر رشته تاریخ تمرکز پیدا کردند.
🔹 ما در موسسه تنظیم و نشر آثار ایشان در حال تلاش برای گردآوری منظومه فکری ایشان هستیم. برای نمونه تلاش میکنیم «مستدرک الصحیح من سیرةالنبیالاعظم» را گردآوری کنیم. یعنی آنچه که سیدجعفر مرتضی نیاوردهاست را طبق منظومه فکری ایشان بیاوریم.
🔹 ما خودمان هماینک در حال ترجمه آثار هستیم. اگرچه ممکن است روند انجام کار کمی آرام و با سرعت پایین باشد اما دقت را فدای زمان نمیکنیم. هماکنون در موسسه هر روز از ساعت هفت صبح با تعدادی از همکاران گردهم میآییم و کلمه به کلمه متونی که توسط برخی مترجمین مورد تایید ترجمه شدهاست را بررسی میکنیم.
🔹 بخش آموزش موسسه هم از دیگر بخشهایی است که تلاش میکنیم در آن برخی از محققین دارای استعداد و توانمندی در سیره پژوهی را شناسایی و جذب کنیم و براساس منهج سیرهپژوهی علامه سیدجعفر مرتضی تربیت کنیم. واکنون نیز یک دوره تدریس کتاب الصحیح من السیره النبی الاعظم در مؤسسه در حال اجرا مىباشد که بسیار مورد پسند ورضایت برادران است.
🔹 در بخش مشاوره هم تلاش می کنیم با افرادی که در زمینه تاریخ فعالیت میکنند ارتباط گرفته و به آنها کمک کنیم. از جمله این افراد هنرمندان و فیلم سازان هستند. همانطور که میدانید برنامههای تلوزیونی و سینمائی مختلفی در موضوع تاریخ اسلام با هزینههای هنگفت تهیه و تولید میشود. ما باید سراغ این افراد برویم و با مشاورههای درست تلاش کنیم اشتباه در روایت آنان از تاریخ به حداقل ممکن برسد.
رماننویسان هم از جمله هنرمندان هستند. ما باید سراغ آنها برویم، برخی را تشویق به مطالعه و نگارش رمانهای تاریخ و بخش دیگر که در این زمینه در حال فعالیت هستند را کمک و مشاوره دهیم.
🔸 مشاهده متن کامل گفتوگو:
http://mobahesat.ir/23072
🔻🔻🔻
@mobahesat
⚡ جنگ یا صلح؛ مسئله این نیست
🔸 سخنان اخیر رئیس جمهور و طرح مجدد موضوع صلح امامحسن(ع) و الگوسازی آن برای جامعه امروزی ایران واکنشهای زیادی را در بین سطوح مختلف جامعه درپی داشتهاست. این یادداشت به دنبال نقد و پاسخ به محتوای بیان شده نیست چراکه پیشتر نیز شبیه این سخنان از سوی ایشان مطرح شده و پاسخهای گوناگونی نیز داده شدهاست.
🔸 ناگفته پیداست که تحولات اقتصادی ایران در چند سال گذشته و افت چشمگیر ارزش پول ملی باعث تورم شدید و غیرقابل تحملی برای بسیاری از خانوادهها شدهاست. همزمانی این اتفاقات با بیماری کرونا ضربهی اقتصادی را تشدید کرده و بسیاری از مشاغل لطمات شدیدی خوردهاند. به صورت کلی باید گفت وضعیت اقتصادی جامعه ایرانی دچار بحران عجیبی شده و هرلحظه ممکن است در قالبهای غیرمنتظرهای خود را بروز دهد.
🔸 بحران اقتصادی دامنگیر جامعه و تشدید آن توسط بیماری کرونا تاثیرات منفی زیادی نیز برروان جامعه گذاشتهاست. این چالشهای روحی و روانی از بحران اقتصادی نیز نگرانکنندهتر است. القای ناامیدی نسبت به وضعیت امروز و فردای کشور در سطوح مختلف بویژه جوانان سم مهلکی برای هر جامعه بویژه جامعهی ایرانی محصور در بین تبلیغات مسموم دشمنان است.
🔸 دقیقا درهمین مقطع خاص و در چند ماه اخیر سخنان مختلفی از سوی رئیسجمهور مطرح میشود که برخی از جهت علمی و تاریخی کاملا غلط بوده و برخی دیگر بدون نیاز به استدلال خاصی به قدری نادرست بوده که مورد مضحکه عموم جامعه قرار میگیرد. با توجه به مقدمهی فوق بیان چند نکته ضروری است:
🔹 انتظار مردم حرکت جدی دولتمردان برای حل مشکلات است. هرازچندی شنیدن سخنان نسنجیدهی مسئولان روان جامعه را به هم ریخته و باعث تشدید مشکلات میشود. بویژه آنکه برخی سخنان – مانند موضوع صلح امام حسن(ع)ـ پیشتر نیز یکبار مطرح و مورد نقد و پاسخگوئی بسیاری از اساتید مختلف حوزه و دانشگاه قرار گرفته بود. حال سوال جدی از ئیس جمهور این است که بیان این مسائل که قبلا هم امتحان شدهاست با چه هدفی صورت میگیرد؟ و چرا مجددا باید شاهد تشنجات و مجادلات بیهوده باشیم؟به جرات می توان گفت مشکل فعلی جامعه نظریهپردازی مسئولان نیست. حل واقعی مشکلات است.
🔹 بیان سخنان نسجیده طبیعتا واکنشهای تندی را هم درپی خواهد داشت. نمیتوان انتظار داشت جامعهی عصبانی از مشکلات و ناتوانی مسئولان خونسردی خود را حفظ کند. جای تاسف دارد که نظام جمهوری اسلامی ایران پس از چهل سال حرکت مقتدرانه، تجربیات سالهای نخست خود را تداعی کند. از استیضاح تا درخواست حکم اعدام برای رئیسجمهور از سوی برخی نمایندگان. این سطح از تنشها باعث تضعیف حاکمیت بوده و به صورت مبنائی باید عامل اصلی این تنشها یعنی مشکلات اقتصادی و تشنجهای روحی و روانی که هر از چندی توسط مسئولان به جامعه وارد میشود را حل کرد.
🔹 بارها رئیسجمهور مسائل مختلف دینی از جمله موضوعات اعتقادی یا تاریخی را برای توجیه روند تصمیمگیریهای خود مورد استناد قرار دادهاند . در اغلب این موارد علما و بزرگان حوزه واکنش نشان داده این استنادات را رد کردهاند. تکرار این مسائل عملا مواجهه رئیسجمهور با جامعهی علمی و دینی کشور است که برای رئیسجمهور نظام جمهوری اسلامی ایران بویژه آنکه یک فرد حوزوی است مناسب نیست.
🔹 در موضوعات گذشته بویژه طرح موضوع صلح امامحسن(ع) بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی سکوت حوزویان بویژه علما و مراجع را زیر سوال بردند. قطعا واکنش یا سکوت علما و مراجع عظام تقلید براساس مصلحت و حکمت بوده و خواهد بود اما جا دارد مشاوران حوزوی جناب رئیسجمهور این موضوع مهم را به ایشان یادآوری کنند که یکی از مهمترین عوارض طرح چنین مسائلی زیرسوال رفتن و مواخذهی مراجع معظم تقلید وعلما خواهد بود. پس اگرکه رعایت حرمت مراجع تقلید برای رئیس جمهور و اطرافیان ایشان مهم است باید از طرح این مسائل خودداری کنند تا سکوت مراجع عظام تقلید و علما مورد سوال و انتقاد جامعه قرار نگیرد.
http://mobahesat.ir/23078
🔻🔻🔻
@mobahesat
⚡ ویژهنامه سالگرد سفر رهبر معظم انقلاب به قم
🔹 27 مهرماه مصادف است با دهمین سالگرد سفر رهبر معظم انقلاب به قم
مباحثات در نخستین سال فعالیت خود که مصادف با سومین سالگرد این سفر بود اقدام به تهیه و انتشار ویژهنامههای با هدف بررسی نتایج این سفر برای حوزههای علمیه بود.
به همین مناسبت این پرونده پس از هفت سال منتشر میشود تا مجددا مورد بررسی قرار گیرد که مطالبات رهبری از حوزویان و همچنین نظرات برخی مسئولین تا چه اندازه محقق شدهاست
.
✏ مشاهده پرونده:
http://mobahesat.ir/issue/issue-02
✏ مشاهدهی صفحه ویژه سفر رهبر معظم انقلاب به قم و دسترسی کامل به اخبار
https://farsi.khamenei.ir/package?id=10268
✏ حاشیهی یکی از گعدههای علما با رهبر معظم انقلاب
https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=10405
🔻🔻🔻
@mobahesat