پخش لوازم جانبی موبایل مهدی
🌸🍃.…¤¤¤¤○●○●○¤¤¤¤ ❣﷽❣ ⚫️ #بعد_از_کربلا_چه_گذشت... ( #قسمت 4) 🔥عبیدالله ابن ز
🌸🍃.…¤¤¤¤○●○●○¤¤¤¤
❣﷽❣
⚫️ #بعد_از_کربلا_چه_گذشت...
( #قسمت 5)
✳️چون اهل بیت علیه السلام وارد شهر شدند،
ام کلثوم علیها السلام به شمر گفت: حاجتی دارم ممکن است آنرا انجام دهی؟
🔘 ما را از دروازه ای وارد کنید که تماشاچی کمتر باشد و به کسانی که سرها را حمل میکنند بگو سرها را از محفل زنها دور کنند که در معرض دید اینهمه تماشاچی نباشیم!
🔥شمر پست فطرت دقیقا برعکس دستور داد سرها را بالای نیزه ها نصب کنند و در کنار محمل زنها حرکت دهند و آنها را از دروازه بزرگ شهر وارد کردند...
✳️ سهل ابن سعد میگوید: برای زیارت بیت المقدس رفته بودم عبورم به شام افتاد .
❗️دیدم تمام شهر آذین بسته شده و مردم به رقص و پایکوبی مشغولند! با خودم گفتم ایا برای مردم شام عیدی هست که من بیخبرم؟!
💠 ناگهان دیدم در گوشه ای چند نفر به آرامی مشغول صحبت هستند. گفتم: آیا برای شما شامی ها عیدی است که ما بی خبریم؟
🔰گفتند : پیرمرد غریبی؟ گفتم من سهل از صحابه رسول خدایم.
🔅گفتند: سهل تعجب نمیکنی چرا از آسمان خون نمیبارد و زمین اهلش را فرو نمیبرد؟
گفتم: مگر چه شده؟ گفتند: سر حسین فرزند رسول خدا را برای یزید هدیه آورده اند!
❗️گفتم: الله اکبر! سرحسین را می اورند و مردم این چنین خوشحالی میکنند؟!!
🔴 جلوی دروازه آمدم، سواری را دیدم که نیزه ای در دست دارد که سری روی آن است که شبیه ترین انسانها به رسول خدا است.
🍃نزدیک یکی از زنان اهل بیت رفتم و گفتم: ایا حاجتی داری که من بتوانم انجام دهم؟
🌷حضرت سکینه فرمود: ای سهل به کسی که این سر را حمل میکند بگو اندکی جلوتر برود تا مردان کمتر مارا نگاه کنند..
🍀جلوتر رفتم و به آن مرد گفتم: اگر سر را جلوتر ببری چهارصد دینار به تو میدهم. مرد پذیرفت و سر را جلوتر برد.
🌺 از علی ابن الحسین روایت شده:
هنگامیکه مارا بر یزید وارد کردند دوازده جوان و اطفال ذکور که همه را به ریسمان بسته بودند جلو یزید قرار گرفتیم و گفتیم:
🔥 یزید تو رو به خدا چه فکر میکنی اگر رسول خدا ما را به این حالت ببیند؟
♨️یزید دستور داد بند از ما برداشتند.
🌹 فاطمه دختر ابی عبدالله فرمود: ای یزید! دختران رسول خدا و اسیری..؟
💥ناگهان زنی از بنی هاشم و دوستداران اهل بیت که در قصر یزید بود شیون کشید و گفت: ای حبیبم حسین، ای سید اهل بیت رسول خدا...ای پسر رسول خدا..ای کشته ی اولاد زنا..
⚡️ ندبه و گریه های این زن همه زنان اهل مجلس را گریانید.
♨️مردی از اهل شام که فکر میکرد اهل بیت پیغمبر از خوارج هستند فاطمه دختر امام حسین را دید و از یزید خواست دختر را به او ببخشد.
🌸زینب دختر علی علیه السلام غضبناک شد و با پرخاش گفت: دعوی دروغ کردی و پست تر از انی هستی که چنین خواهشی کنی که نه برای تو و نه امیرت جایز نیست!
🔥 یزید از گفتار حضرت زینب خشمگین شد و گفت: ادعای دروغ میکنی!اگر بخواهم میتوانم!
⭐️زینب سلام الله فرمود: چنین نیست! خدا چنین اختیاری به تو نداده مگر اینکه از دین ما خارج بشی و به دین دیگری در آیی!
🌑مرد شامی دوباره درخواستش را تکرار کرد و گفت این دختر را به من ببخش.
🔥یزید نتوانست جوابی به حضرت زینب بدهد و چون سرشکسته شده بود به مرد شامی گفت: خفه شو خدا مرگ حتمی به تو ببخشد...
✍ #ادامه_دارد...
📔بحار ج 45،ص129.
📗حیات الحسین ج 3/ص371
📕 نفس المهموم ص 433
📚 طبری ج 7 ص381.
📘ارشاد ص246.
📙کامل ج4 ص86
📓روضه الواعظین ص 164
🍃🌸اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌸🍃
@imamzaman_aj
❤️کانال شناخت امام زمان عج❤️
¤¤¤¤○●○●○¤¤¤¤....🍃🌸
پخش لوازم جانبی موبایل مهدی
🌸🍃.…¤¤¤¤○●○●○¤¤¤¤ ❣﷽❣ ⚫️ #بعد_از_کربلا_چه_گذشت... ( #قسمت 5) ✳️چون اهل بیت ع
🌸🍃.…¤¤¤¤○●○●○¤¤¤¤
❣﷽❣
⚫️ #بعد_از_کربلا_چه_گذشت...
( #قسمت 6)
🔥در همین وقت ماموران ابن زیاد وارد شدند و سرها را نزد یزید قرار دادند.
🌺سر حسین علیه السلام درون طشت طلا قرار داشت.
سکینه و فاطمه دختران ابی عبدالله قد میکشیدند تا سر پدر را ببینند، همینکه چشمشان به سر پدر افتاد صدای شیونشان بلند شد...
♨️یزید خبیث با خوشحالی با چوب خیزران بر لب و دندان حسین علیه السلام میزد و میگفت: انتقام جنگ بدر را گرفتیم!
سپس اشعاری خواند که مضمون اشعار بدین شرح است:
📛آرزو میکند کشته های بدر که به جهنم واصل شده بودند ،حضور داشتند و این روز را میدیدند.
📛 به کشتن پسر پیغمبر افتخار میکند.
📛 تصور میکند دیگر مخالفی ندارد و حکومتش تثبیت شده و تزلزل ناپذیر است.
📛 منکر اصل دین و وحی و رسالت و تمام مسائل الهی میشود!
🌷حضرت زینب سلام الله مظلومانه با اینکه در دست دشمن اسیر است و حامی و پشتیبانی ندارد، اما با یک شجاعت بی نظیر و شهامت بی مثال بیاناتی میفرماید که بینی یزید را به خاک میمالد تا آنجا که میفرماید:
🔥من تورا انسانی بی ارزش و بی مقدار میبینم و بسیار سرزنش و توبیخ میکنم ،
🔥تو هرچه تلاش کنی و خدعه و نیرنگ به کار ببری که نام ما را از سر زبانها برداری ، و محبت مارا از قلبها خارج کنی هرگز نخواهی توانست.
ننگ کار پلید تو تا ابد با هیچ آبی شسته نمیشود.
🔥یزید! گمان میکنی از اینکه تمام راههای آسمان و زمین را بر ما بستی و مارا مانند اسیران شهر به شهر میگردانی،نزد خدا بی مقدار شده ایم و تو مورد عنایت پروردگار قرار گرفته ای و مقامت نزد خدا افزون گشته که بر ما پیروز گشتی و این چنین اظهار خوشحالی میکنی؟
🔥چون دنیا به کام توست و حکومت ما در دست تو قرار گرفته؟ نه چنین نیست!
گفته ی خدا را فراموش نکن:
⛔️"کفار گمان نکنند که مهلت دادن به آنها به خیر آنها است،بلکه به آنها مهلت میدهیم تا بر گناهانشان بیفزایند که برای آنان عذابی دردناک است"
🔥 ای پسر آزاد شدگان! آیا رواست که کنیزکان خود را در پس پرده ی حجاب نگه داری و دختران رسول الله را در مسیر دید دشمنان باز بذاری تا به چهره آنان بنگرند در حالیکه مرد و محرمی ندارند تا از آنان حمایت کند؟!
❗️چگونه انتظار حمایت داشته باشیم از کسی که فرزند هند جگرخواره هست و گوشت او از خون شهدای ما روییده!
🔥 کسی که با چوب خیزران بر لب و دندان سید جوانان اهل بهشت میزند ..
♨️صبر کن که بزودی به پدران خود ملحق خواهی شد در حالیکه آرزو میکنی ای کاش فلج و لال بودم و چنین حرفایی نمیزدم..
🌷هرچند سخن گفتن با تو مصیبتم را تشدید میکند و اندوهم را افزون میسازد اما باید تورا خوار و کوچک سازم و از این گردن فرازی فرود آورم..
💥 تمام کوشش خود را به کار بگیر ولی بدان بخدا قسم نمیتوانی یاد مارا از میان مردم محو کنی و احکام الهی را نابود سازی،
🔥ننگ عمل پلیدت تا ابدت ماندگار میشود،مدت زندگیت کوتاه و همدستانت اندک است و روز قیامت منادی ندا میدهد: آگاه باش که لعنت خدا بر ستمکاران محقق است...
📚 نفس المهموم ص 444
📙حیات الحسین ج 4
📕بحار ج 45 ص133
📘اعلام النسا ج 2 2 504
🔵بعد از سخنرانیهای حضرت زینب سلام الله علیها،مردمی که در کاخ جمع شده بودند منقلب شده و احساس ندامت میکردند.
🍃در این هنگام که امام سجاد علیه السلام را بر یزید وارد کردند، یزید که سرشکسته شده بود و دنبال بهانه ای برای شهید کردن امام سجاد علیه السلام بود از او سوالاتی میپرسید و امام هم به کوتاهی پاسخ میداد.
🌹در حالیکه تسبیح کوچکی در دست داشت و آنرا میچرخانید.
🔥یزید گفت: این چه کاری است که من با تو سخن میگویم و با تسبیح بازی میکنی و احترام نمیگذاری؟
🌺امام علیه السلام فرمود: پدرم از جدم برایم نقل کرده که وقتی نماز صبح را انجام میداد تسبیح به دست میگرفت و ذکری میگفت.
✨سپس تسبیح را در دست میچرخانید و به کارش میرسید بدون اینکه ذکری بگوید
و میفرمود: چرخاندن تسبیح ذکر به حساب می آید و چون در رختخواب میرفت تسبیح را زیر بالشش قرار میداد و میخوابید و میفرمود تا صبح تسبیح ذکر میکند.
من از روش آنها پیروی میکنم.
🔥یزید گفت: با هرکدام از شما که سخن میگویم به گونه ای سخن میگوید که در گفتار پیروز میشود!
✳️ در تاریخ آمده است که بعد از این سخنان یزید امام سجاد و اهل بیت را درخرابه ی بی سقفی منزل داد که از سرما و گرما در پناه نبودند.
✍ #ادامه_دارد...
📒 مقتل مقرم ص 453،
📗بحار ج45 ص 140،
📘 لهوف ص 193.
📕 نفس المهموم ص 459
🍃🌸اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌸🍃
@imamzaman_aj
❤️کانال شناخت امام زمان عج❤️
¤¤¤¤○●○●○¤¤¤¤....🍃🌸
پخش لوازم جانبی موبایل مهدی
🌸🍃.…¤¤¤¤○●○●○¤¤¤¤ ❣﷽❣ ⚫️ #بعد_از_کربلا_چه_گذشت... ( #قسمت 6) 🔥در همین وقت ما
🌸🍃.…¤¤¤¤○●○●○¤¤¤¤
❣﷽❣
⚫️ #بعد_از_کربلا_چه_گذشت...
( #قسمت 7)
🔰 انقدر بر اهل بیت سخت گذشت که صورتشان پوست انداخت و مجروح گردید.
🔴 منهال عمرو میگوید:
امام سجاد را دیدم که تکیه بر عصا دیده و پاهایش مانند دوتا نی خشک و خون از آنها جاری بود، رنگ شریفش نیز زرد شده بود.
🌱 از او پرسیدم: یابن رسول الله چگونه صبح کردید؟
🌹 امام سجاد فرمود: چگونه است حال کسی که در دست یزید اسیر است؟ زنهای ما تابحال از طعام سیر نشده اند و سرهایشان پوشیده نگردیده است..
🔥هروقت هم که یزید مارا میطلبد گمان میکنم قصد کشتن مارا دارد. منهال! عرب به عجم افتخار میکند که محمد صلی الله علیه و آله عربی است ولی ما خاندان مردانمان کشته میشود توسط خود اعراب و زنان و اطفالمان اسیر میشوند!
💠 پرسیدم : کجا میروید؟ فرمود جایی که به ما داده اند حفاظی ندارد و آفتاب پوست مارا گداخته است.
💥جهت ضعف بدن بیرون آمده ام تا قدری استراحت کنم و برگردم از جهت ترس بر زنان...
🌼 در این حال صدای زنی بلند شد: نور دیده ام کجا میروی؟ برگرد که از دشمن بر جان تو میترسم!امام با شنیدن صدای عمه اش مرا گذاشت و به خرابه بازگشت
✳️اهل بیت امام حسین علیه السلام از کودکانی که پدرشان در کربلا شهید شده بود،خبر شهادت پدر را مخفی میداشتند.
🌺دختر سه ساله ی حسین علیه السلام شبی از خواب پرید و بهانه پدر گرفت و گفت:
بابایم حسین الان کنارم بود و مرا در آغوش گرفت...به کجا رفت؟
🌹 اهل بیت که از خواب رقیه آگاه شده بودند صدای ضجه و ناله شان بلند شد.
🔴صدای شیون به خانه ی یزید رسید و از خواب بیدار شد!
پرسید در خرابه چه خبر است؟
✳️گفتند دختر حسین،بهانه ی پدر گرفته است.
🔥 یزید لعنت الله گفت: سر پدرش را برایش ببرید..
🌸 سر حسین علیه السلام را درون طشتی نهاده و با پارچه ای میپوشانند و برای رقیه خاتون می آورند.
او به خیال اینکه برایش غذا آورده اند فرمود: عمه جان من گرسنه نیستم،من بابایم حسین را می خواهم!
🌾گفتند: هرچه میخواهی در میان طشت است. دختر ابی عبدالله با دستهای کوچکش روی ظرف را برداشت...
✨چشمش به سر بریده پدر افتاد،سر را در آغوش گرفت و با سر پدر شروع به دردودل کرد ... بعد از ساعتی اهل بیت حسین دیدند که سر یک طرف و رقیه به طرفی افتاد و جان به جان آفرین تسلیم کرد...
🌹حضرت سکینه نقل میکند:
هنگامی که در خرابه شام بودیم ،شبی در خواب دیدم پنج نفر بر مرکبهایی از نور سوارند و فرشتگان انها را احاطه نموده و خادمی نیز با آنها است براهی میروند،
💠مرکبها گذشتند ولی خادم بر طرف من آمد و گفت: سکینه جدت رسول خدا بهت سلام میرساند.
🌹گفتم: سلام خدا بر رسولش، تو کیستی؟
✨گفت : من خادمی هستم از خدمه بهشت.
🌹گفتم : این مردانی که بر مرکبهای نور سوارند،کیستند و به کجا میروند؟
✨ گفت اولی آدم صفی الله،دومی ابراهیم خلیل الله،سومی موسی کلیم الله، چهارمی عیسی روح الله و پنجمی که محاسنش را در دست گرفته،گاهی می افتد و برمیخیزد...
او جدت رسول خداست ،که برای زیارت پدرت حسین به کربلا میروند.
🌷 همینکه نام جدم را شنیدم به سویش دویدم تا از مصائبی که بر ما گذشته او را خبر بدهم و بگویم ستمکاران با ما چه کرده اند،
🌟که ناگهان دیدم پنج هودج از نور به زمین فرود آمدند و در میان هر هودج خانمی نشسته.
💐پرسیدم اینان کیستند؟
✨گفت: اولی حوا ام البشر، دومی آسیه بنت مزاحم، سومی مریم دختر عمران، چهارمی خدیجه خویلد، و اون خانومی که دست بر سر نهاده گاهی می افتدو گاهی برمیخیزد جده ی تو فاطمه دختر رسول خداست.
🍀گفتم میروم و به جده ام فاطمه شکایت این ستمکاران را مینمایم.دویدم جلوی حضرت زهرا را گرفتم و گریه کنان گفتم:
💫مادر،مادر بخدا قسم حق مارا منکر شدند...
مادر،مادر بخدا سوگند جمع مارا پراکنده ساختند،
مادر..مادر بخدا پدرم حسین را شهید کردند..
🌹 فرمود: سکینه جان دیگر بس است.ناله ات جگرم را آتش زد و بندهای قلبم را برید،
💥 این پیراهن آغشته به خون پدرت حسین است که از خود جدا نمیکنم تا خدا را ملاقات نمایم...
که ناگهان از خواب بیدار شدم...
🔥پس از آنکه یزید دریافت که برنامه قتل حسین بر خلاف تصوراتش نتوانست محبت اهل بیت را از دلها بیرون کند
و نه تنها حکومتش تثبیت نشد بلکه متزلزل گشت و با واکنش قتل حسین علیه السلام از همه طرف رو به رو شد.
⚫️در مقام گرامیداشت ظاهری اهل بیت برآمد و آنان را در مجلسی خصوصی احضار کرد و گفت:شما دوست دارید در شام بمانید و با عزت و احترام زندگی کنید و همواره مورد لطف حکومت باقی بمانید
🔷 یا به مدینه برگردید و سه حاجت شما بر آورده گردد؟
✍ #ادامه_دارد...
📕 اعیان الشیعه ج 1 ص626.
📗مقرم 456
📘نفس المهموم ص 466
📔بحار ج 45 ص 144
🍃🌸اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌸🍃
@imamzaman_aj
❤️کانال شناخت امام زمان عج❤️
¤¤¤¤○●○●○¤¤¤¤....🍃🌸
پخش لوازم جانبی موبایل مهدی
🌸🍃.…¤¤¤¤○●○●○¤¤¤¤ ❣﷽❣ ⚫️ #بعد_از_کربلا_چه_گذشت... ( #قسمت 7) 🔰 انقدر بر اهل
🌸🍃.…¤¤¤¤○●○●○¤¤¤¤
❣﷽❣
⚫️ #بعد_از_کربلا_چه_گذشت...
( #قسمت 7)
🔰 انقدر بر اهل بیت سخت گذشت که صورتشان پوست انداخت و مجروح گردید.
🔴 منهال عمرو میگوید:
امام سجاد را دیدم که تکیه بر عصا دیده و پاهایش مانند دوتا نی خشک و خون از آنها جاری بود، رنگ شریفش نیز زرد شده بود.
🌱 از او پرسیدم: یابن رسول الله چگونه صبح کردید؟
🌹 امام سجاد فرمود: چگونه است حال کسی که در دست یزید اسیر است؟ زنهای ما تابحال از طعام سیر نشده اند و سرهایشان پوشیده نگردیده است..
🔥هروقت هم که یزید مارا میطلبد گمان میکنم قصد کشتن مارا دارد. منهال! عرب به عجم افتخار میکند که محمد صلی الله علیه و آله عربی است ولی ما خاندان مردانمان کشته میشود توسط خود اعراب و زنان و اطفالمان اسیر میشوند!
💠 پرسیدم : کجا میروید؟ فرمود جایی که به ما داده اند حفاظی ندارد و آفتاب پوست مارا گداخته است.
💥جهت ضعف بدن بیرون آمده ام تا قدری استراحت کنم و برگردم از جهت ترس بر زنان...
🌼 در این حال صدای زنی بلند شد: نور دیده ام کجا میروی؟ برگرد که از دشمن بر جان تو میترسم!امام با شنیدن صدای عمه اش مرا گذاشت و به خرابه بازگشت
✳️اهل بیت امام حسین علیه السلام از کودکانی که پدرشان در کربلا شهید شده بود،خبر شهادت پدر را مخفی میداشتند.
🌺دختر سه ساله ی حسین علیه السلام شبی از خواب پرید و بهانه پدر گرفت و گفت:
بابایم حسین الان کنارم بود و مرا در آغوش گرفت...به کجا رفت؟
🌹 اهل بیت که از خواب رقیه آگاه شده بودند صدای ضجه و ناله شان بلند شد.
🔴صدای شیون به خانه ی یزید رسید و از خواب بیدار شد!
پرسید در خرابه چه خبر است؟
✳️گفتند دختر حسین،بهانه ی پدر گرفته است.
🔥 یزید لعنت الله گفت: سر پدرش را برایش ببرید..
🌸 سر حسین علیه السلام را درون طشتی نهاده و با پارچه ای میپوشانند و برای رقیه خاتون می آورند.
او به خیال اینکه برایش غذا آورده اند فرمود: عمه جان من گرسنه نیستم،من بابایم حسین را می خواهم!
🌾گفتند: هرچه میخواهی در میان طشت است. دختر ابی عبدالله با دستهای کوچکش روی ظرف را برداشت...
✨چشمش به سر بریده پدر افتاد،سر را در آغوش گرفت و با سر پدر شروع به دردودل کرد ... بعد از ساعتی اهل بیت حسین دیدند که سر یک طرف و رقیه به طرفی افتاد و جان به جان آفرین تسلیم کرد...
🌹حضرت سکینه نقل میکند:
هنگامی که در خرابه شام بودیم ،شبی در خواب دیدم پنج نفر بر مرکبهایی از نور سوارند و فرشتگان انها را احاطه نموده و خادمی نیز با آنها است براهی میروند،
💠مرکبها گذشتند ولی خادم بر طرف من آمد و گفت: سکینه جدت رسول خدا بهت سلام میرساند.
🌹گفتم: سلام خدا بر رسولش، تو کیستی؟
✨گفت : من خادمی هستم از خدمه بهشت.
🌹گفتم : این مردانی که بر مرکبهای نور سوارند،کیستند و به کجا میروند؟
✨ گفت اولی آدم صفی الله،دومی ابراهیم خلیل الله،سومی موسی کلیم الله، چهارمی عیسی روح الله و پنجمی که محاسنش را در دست گرفته،گاهی می افتد و برمیخیزد...
او جدت رسول خداست ،که برای زیارت پدرت حسین به کربلا میروند.
🌷 همینکه نام جدم را شنیدم به سویش دویدم تا از مصائبی که بر ما گذشته او را خبر بدهم و بگویم ستمکاران با ما چه کرده اند،
🌟که ناگهان دیدم پنج هودج از نور به زمین فرود آمدند و در میان هر هودج خانمی نشسته.
💐پرسیدم اینان کیستند؟
✨گفت: اولی حوا ام البشر، دومی آسیه بنت مزاحم، سومی مریم دختر عمران، چهارمی خدیجه خویلد، و اون خانومی که دست بر سر نهاده گاهی می افتدو گاهی برمیخیزد جده ی تو فاطمه دختر رسول خداست.
🍀گفتم میروم و به جده ام فاطمه شکایت این ستمکاران را مینمایم.دویدم جلوی حضرت زهرا را گرفتم و گریه کنان گفتم:
💫مادر،مادر بخدا قسم حق مارا منکر شدند...
مادر،مادر بخدا سوگند جمع مارا پراکنده ساختند،
مادر..مادر بخدا پدرم حسین را شهید کردند..
🌹 فرمود: سکینه جان دیگر بس است.ناله ات جگرم را آتش زد و بندهای قلبم را برید،
💥 این پیراهن آغشته به خون پدرت حسین است که از خود جدا نمیکنم تا خدا را ملاقات نمایم...
که ناگهان از خواب بیدار شدم...
🔥پس از آنکه یزید دریافت که برنامه قتل حسین بر خلاف تصوراتش نتوانست محبت اهل بیت را از دلها بیرون کند
و نه تنها حکومتش تثبیت نشد بلکه متزلزل گشت و با واکنش قتل حسین علیه السلام از همه طرف رو به رو شد.
⚫️در مقام گرامیداشت ظاهری اهل بیت برآمد و آنان را در مجلسی خصوصی احضار کرد و گفت:شما دوست دارید در شام بمانید و با عزت و احترام زندگی کنید و همواره مورد لطف حکومت باقی بمانید
🔷 یا به مدینه برگردید و سه حاجت شما بر آورده گردد؟
✍ #ادامه_دارد...
📕 اعیان الشیعه ج 1 ص626.
📗مقرم 456
📘نفس المهموم ص 466
📔بحار ج 45 ص 144
🍃🌸اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌸🍃
@imamzaman_aj
❤️کانال شناخت امام زمان عج❤️
¤¤¤¤○●○●○¤¤¤¤....🍃🌸
پخش لوازم جانبی موبایل مهدی
🌸🍃.…¤¤¤¤○●○●○¤¤¤¤ ❣﷽❣ ⚫️ #بعد_از_کربلا_چه_گذشت... ( #قسمت 7) 🔰 انقدر بر اهل
🌸🍃.…¤¤¤¤○●○●○¤¤¤¤
❣﷽❣
⚫️ #بعد_از_کربلا_چه_گذشت...
( #قسمت 8)
🌺اهل بیت علیه السلام در پاسخ یزید گفتند:
ما برای حسین علیه السلام عزاداری نکردیم،فعلا میخواهیم برایش عزاداری کنیم.
🔴یزید قبول کرد و خانه مجلللی در اختیارشان قرار داد و هفت روز در دمشق به عزاداری پرداختند.
▪️ تمام زنان قریشی و هاشمی که در شام زندگی میکردند حتی زنان بنی امیه و خانواده یزید لباس سیاه پوشیدند و در عزای حسینی شرکت کردند...▪️
پس از آنکه مردم شام خاندان اهل بیت را شناختند،مخصوصا بعد از سخنرانی کوبنده حضرت زینب و امام سجاد علیه السلام ،حکومت بنی امیه به افتضاح کشیده شد و انقلاب فکری در مردم ایجاد نمود.
🔥یزید امام سجاد را خواست و اظهار داشت:
خدا لعنت کند پسر مرجانه را! اگر من با پدرت روبرو میشدم تمام پیشنهادات اورا میپذیرفتم،لکن مقدرات الهی است که باید اجرا شود،اکنون حاجتی داری،بخواه.
🌷 امام سجاد علیه السلام فرمود:
حاجت اولم این است که سر بابایم حسین را به من نشان بدهی تا اورا دیدار و وداع کنم.
🔅دوم دستور بده هرچه از ما غارت کردند به ما برگردانند.
🔅سوم اگر قصد کشتنم را داری کسی را همراه زنان بفرست تا ایشان را به حرم جدشان برگرداند.
♨️ یزید گفت: سر پدرت را هرگز نخواهی دید،
اما از قتل تو گذشتم تو خود آنها را به وطن میرسانی
و به جای آنچه از شما گرفته اند چندین برابر به شما خواهم داد.
🌸امام فرمود: چشم داشتی به مال تو نداریم بلکه در میان این اموال لباسهایی است که جده ام حضرت زهرا آنرا رشته و بافته است
و مخصوصا روسری و پیراهن و گوشواره های فاطمه دختر رسول خدا در میان آنهاست..
♨️ یزید دستور داد آنها را برگردانند و دویست دینار هم بر آنها افزود که امام علیه السلام آنرا در میان فقرا تقسیم کرد.
⚫️ورود اهل بیت به میعادگاه عاشقان(کربلا)
🍀هنگامی که اهل بیت اباعبدالله در مسیر به سوی مدینه به سرزمین عراق رسیدند به راهنما گفتند: ما را از راه کربلا ببرید که نتوانستیم روز عاشورا عزاداری کنیم.
⚫️چون به قتلگاه اباعبدالله رسیدند جابر ابن عبدالله انصاری و جماعتی از بنی هاشم را دیدند که برای زیارت حسین ابن علی آمده بودند و همزمان با اهل بیت وارد کربلا شده بودند.
🌾این گروه تا چشمشان به خاندان اباعبدالله افتاد صدارا به شیون و زاری بلند کردند و عزای حسین را برپا کردند. آنچنان عزاخانه ای تشکیل شد که زنان قبایل نزدیک هم اجتماع کردند و سه روز عزاداری ادامه داشت...▪️
✍ #ادامه_دارد...
📕نفس المهموم ص455
📒بحار ج 45 ص144
📗ارشاد ص 247
📘حیات الامام حسین ج3 ص392
🍃🌸اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌸🍃
@imamzaman_aj
❤️کانال شناخت امام زمان عج❤️
¤¤¤¤○●○●○¤¤¤¤....🍃🌸
پخش لوازم جانبی موبایل مهدی
🌸🍃.…¤¤¤¤○●○●○¤¤¤¤ ❣﷽❣ ⚫️ #بعد_از_کربلا_چه_گذشت... ( #قسمت 8) 🌺اهل بیت علیه
🌸🍃.…¤¤¤¤○●○●○¤¤¤¤
❣﷽❣
⚫️ #بعد_از_کربلا_چه_گذشت...
( #قسمت 9 )
☑️ بعد از مراسم عزاداری،امام سجاد و اهل بیت ابا عبدالله نزدیک مدینه رسیدند.
امام فرمود خیمه ها را سرپا کنند و زنان و اهل بیت وارد شدند.
🌺سپس به بشیر فرمود: وارد مدینه شو و مردم را از شهادت اباعبدالله و آمدن ما باخبر کن.
✳️ بشیر اطاعت کرد و وارد مدینه شد و به مسجد رفت. سپس صدایش به گریه بلند شد و اشعاری سرود وگفت: من بشیر ابن جنلم فرستاده امام سجادم،
علی ابن حسین یا عمه ها و خواهرانش بیرون دروازه مدینه اند و مرا فرستاده تا مکانش را به شما معرفی کنم.
🌾مردم شتابان به خارج مدینه هجوم آوردند،
زنی نماند در مدینه که بیرون نیامده باشد. همگی صدایشان به گریه و شیون بلند شد و مدینه یکپارچه ضجه و ناله شد....▪️
◼️وقتی مردم خارج از مدینه تجمع کردند، امام از خیمه خارج شد در حالی که گریان بود و دستمالی در دست داشت که اشکهایش را پاک میکرد.
☑️مردم با دیدن حضرت صدایشان به شیون بلند شد و حضرت را تسلیت و تعزیت گفتند.
🌹امام روی صندلی نشست و سپس با دست اشاره کرد که مردم ساکت شوند
🌷سپس ضمن ایراد خطبه فرمود:
خدا را حمد و سپاس میگویم که ما را با ابتلا به مصیبتهای بزرگ در معرض امتحان و آزمایش قرار داد...
🌺 حسین و افراد و اهل بیتش را کشتند و زنان و کودکانش را اسیر کردند و سر بریده اش را شهر به شهر گرداندند.
🔴این مصیبتی است که مثل و مانندی ندارد. مردم!
ما از شهر خود رانده شدیم و در بیابانها سرگردان شدیم، بدون انکه جرمی مرتکب شده باشیم و یا شکافی در اسلام پدید آورده باشیم.
🌑چه مصیبت بزرگ و جانسوز و رنج دهنده ای بود که به مارسید و ما به حساب خدا میگذاریم که او عزیز است و انتقام گیرنده...
⚫️ ورود اهل بیت به مسجد رسول الله
✳️ اهل بیت به محض ورود به مدینه قبل از رفتن به خانه هایشان به کنار قبر مطهر رسول الله میروند تا گزارش سفرشان را به رسول خدا بدهند و شکایت کنند.
💠چه گفتگوهایی بود و چه دردودل هایی کردند که تاریخ از بیان آن عاجز است و مختصرا آورده میشود:
🌸زینب سلام الله علیها دستها را دو طرف درب مسجد گذاشت و سر را داخل مسجد برد و صدا زد: یا جداه! خبر قتل برادرم حسین را آورده ام....
🌹سکینه با صدای بلند فریاد کشید: ای جد گرامی از آنچه برماگذشته است پیش تو شکایت آورده ام،
بخدا قسم سنگدل تر از یزید 🔥ندیدم و کافر و مشرکی بدتر از او ندیدم .
🔴با چوب خیزران بر لب و دندان پدرم حسین میزد و میگفت: حسین چوبها را چگونه میبینی...؟
✍ #ادامه_دارد...
📕 لهوف ص 197
📗بحار ج 45 ص 147
📘 نفس المهموم ص 469
📓حیات الحسین ج 3 ص 425
🍃🌸اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌸🍃
@imamzaman_aj
❤️کانال شناخت امام زمان عج❤️
¤¤¤¤○●○●○¤¤¤¤....🍃🌸
پخش لوازم جانبی موبایل مهدی
🌸🍃.…¤¤¤¤○●○●○¤¤¤¤ ❣﷽❣ ⚫️ #بعد_از_کربلا_چه_گذشت... ( #قسمت 9 ) ☑️ بعد از مراس
🌸🍃.…¤¤¤¤○●○●○¤¤¤¤
❣﷽❣
⚫️ #بعد_از_کربلا_چه_گذشت..
( #قسمت_آخر 0⃣1⃣ )
◾️گریه های امام سجاد در طول زندگی:
🌹 امام سجاد علیه السلام پس از واقعه کربلا تا آخر عمر اشک چشمش خشک نشد. حدود چهل سال بر پدر بزرگوارش گریست در حالیکه روزها را روزه میگرفت و شبها را به عبادت میپرداخت.
🌾هنگام افطار غلام آن حضرت غذایش را حاضر میساخت و عرض میکرد :غذایتان را میل کنید.
▪️امام میفرمود: پسر پیغمبر را با شکم گرسنه و لب تشنه شهید کردند..
آنقدر تکرار میفرمود و گریه میکرد تا غذا با اشک چشمش مخلوط میگردید..
☑️ یکی از غلامان حضرت گفت: امام سجاد روزی راه صحرا را در پیش گرفت،من در پی اش رفتم دیدم روی سنگ خشنی به سجده افتاده و صدای گریه اش بلند است و مکرر میفرماید:
✨ لا اله الا الله حقاحقا، لااله الا الله تعبدا و رقا،لااله الاالله ایمانا و تصدیقا و صدقا..
❗️من تا هزار بار اذکار حضرت را شمردم!
▪️آنگاه سر از سجده برداشت در حالیکه تمام صورت و محاسنش از اشک به حدی خیس بود که انگار آنرا شسته باشد..
🌿گفتم: مولای من،وقت آن نرسیده که اندوهتان به پایان برسد؟
🌹فرمود: وای برتو، یعقوب پیغمبر دوازده تا پسر داشت خدا یکی از آنان را پنهان کرد موی سرش از اندوه سفید شد و کمرش از غم خمید و دیدگانش را به سبب گریه از دست داد، درحالیکه میدانست فرزندش زنده است.
⚫️من پدر و هفده نفر از بستگانم را دیدم که به خون آغشته روی زمین افتاده اند پس چگونه اندوهم پایان پذیرد و گریه ام بکاهد...
🏴أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ...
▪️ السلام علی الحسین
▪️وعلی علی ابن الحسین
▪️و علی اولاد الحسین
▪️و علی اصحاب الحسین
#پایان
🍃🌸اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌸🍃
@imamzaman_aj
❤️کانال شناخت امام زمان عج❤️
¤¤¤¤○●○●○¤¤¤¤....🍃🌸
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
#برنامه_شیطان
#یهود_شناسی
#معرفی_نشانه_های_ظهورامام_زمان_عج_الله
#لذت_آغوش_خدا
#آغاز_نهضت_ظهور_مقدس
#تقدیر_در_شب_قدر
#نبردقرقیسیا
#این_که_گناه_نیست
#تفسیر_دعای_عهد
#میم_مثل_مادر
#از_فراماسۅنری_تا_مہدویٺ
#معرفی_نشانه_های_ظهورامام_زمان_عج_الله
#برنامه_شیطان
#محبت
#شرح_دعای_افتتاح
#شرح_احکام_روزه
#تحدیر
#سحر_نامه
#حرفهای_من_و_خدا
#نماز_شبهای_ماه_رمضان
#میراث_انبیانزدحضرت_مهدی_عج
#پیامبران
#مجموعه_ایمان
#قیـــام_حســــنی_گــیلانی
#اولین_سمبل_کابالا
#هیچ_کس_به_من_نگفت
#پرواز_در_آسمان_رجب
#اعتکاف
#داستان_ظهور
#حوادث_فاطمیه
#نماز_سکوی_پرتاب
#میم_مثل_مادر
#مدیریت_رنج_ها
#آخرین_عروس
#سلام_بر_ابراهیم
#منجی_در_ادیان
#چهره_های_عصر_ظهور_سفیانی
#ݕانۅے_ݘشمہ
#علامتهای_ظهور_امام_عصر_علیه_السلام
#کلاس_مهدویت
#حکومت_ولایی
#چگونه_امام_زمانمان_را_یاری_کنیم
#کیست_مرا_یاری_کند
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم
#راز_ناشناخته_ی_اربعین
#مطالب_مهدویت
#شیوه_های_یاری_قائم_آل_محمد_عج
#زندگینامه_شیطان
#پـــایتـــخت_جهــانی_حـکـــومـت_امــام_زمـــــان_عج
#حدیث_مفضل
#بعد_از_کربلا_چه_گذشت
#سرخدا_و_باده_فروش
#سلوک_مهدوی
#جلوه_های_پنهانی_امام_عصر
#سقای_کربلا
#تفسیر_زیارت_عاشورا
#داستان_صوتی روز آخر
#دولت_کریمه_امام_عصر
#مقدمه_سازی_ظهور_امام_زمان عج
#چهره_های_عصر_ظهور_سفیانی
#شعبان_و_آشتی_کنان
#شهر_مه_گرفته
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
#برنامه_شیطان
#یهود_شناسی
#معرفی_نشانه_های_ظهورامام_زمان_عج_الله
#لذت_آغوش_خدا
#آغاز_نهضت_ظهور_مقدس
#تقدیر_در_شب_قدر
#نبردقرقیسیا
#این_که_گناه_نیست
#تفسیر_دعای_عهد
#میم_مثل_مادر
#از_فراماسۅنری_تا_مہدویٺ
#معرفی_نشانه_های_ظهورامام_زمان_عج_الله
#برنامه_شیطان
#محبت
#شرح_دعای_افتتاح
#شرح_احکام_روزه
#تحدیر
#سحر_نامه
#حرفهای_من_و_خدا
#نماز_شبهای_ماه_رمضان
#میراث_انبیانزدحضرت_مهدی_عج
#پیامبران
#مجموعه_ایمان
#قیـــام_حســــنی_گــیلانی
#اولین_سمبل_کابالا
#هیچ_کس_به_من_نگفت
#پرواز_در_آسمان_رجب
#اعتکاف
#داستان_ظهور
#حوادث_فاطمیه
#نماز_سکوی_پرتاب
#میم_مثل_مادر
#مدیریت_رنج_ها
#آخرین_عروس
#سلام_بر_ابراهیم
#منجی_در_ادیان
#چهره_های_عصر_ظهور_سفیانی
#ݕانۅے_ݘشمہ
#علامتهای_ظهور_امام_عصر_علیه_السلام
#کلاس_مهدویت
#حکومت_ولایی
#چگونه_امام_زمانمان_را_یاری_کنیم
#کیست_مرا_یاری_کند
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم
#راز_ناشناخته_ی_اربعین
#مطالب_مهدویت
#شیوه_های_یاری_قائم_آل_محمد_عج
#زندگینامه_شیطان
#پـــایتـــخت_جهــانی_حـکـــومـت_امــام_زمـــــان_عج
#حدیث_مفضل
#بعد_از_کربلا_چه_گذشت
#سرخدا_و_باده_فروش
#سلوک_مهدوی
#جلوه_های_پنهانی_امام_عصر
#سقای_کربلا
#تفسیر_زیارت_عاشورا
#داستان_صوتی روز آخر
#دولت_کریمه_امام_عصر
#مقدمه_سازی_ظهور_امام_زمان عج
#چهره_های_عصر_ظهور_سفیانی
#شعبان_و_آشتی_کنان
#شهر_مه_گرفته
#لیست
جهت دسترسی آسان به مطالب
◦•●◉✿ اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُِ ✿◉●•◦:
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
#برنامه_شیطان
#یهود_شناسی
#معرفی_نشانه_های_ظهورامام_زمان_عج_الله
#لذت_آغوش_خدا
#آغاز_نهضت_ظهور_مقدس
#تقدیر_در_شب_قدر
#نبردقرقیسیا
#این_که_گناه_نیست
#تفسیر_دعای_عهد
#میم_مثل_مادر
#از_فراماسۅنری_تا_مہدویٺ
#معرفی_نشانه_های_ظهورامام_زمان_عج_الله
#برنامه_شیطان
#محبت
#شرح_دعای_افتتاح
#شرح_احکام_روزه
#تحدیر
#سحر_نامه
#حرفهای_من_و_خدا
#نماز_شبهای_ماه_رمضان
#میراث_انبیانزدحضرت_مهدی_عج
#پیامبران
#مجموعه_ایمان
#قیـــام_حســــنی_گــیلانی
#اولین_سمبل_کابالا
#هیچ_کس_به_من_نگفت
#پرواز_در_آسمان_رجب
#اعتکاف
#داستان_ظهور
#حوادث_فاطمیه
#نماز_سکوی_پرتاب
#میم_مثل_مادر
#مدیریت_رنج_ها
#آخرین_عروس
#سلام_بر_ابراهیم
#منجی_در_ادیان
#چهره_های_عصر_ظهور_سفیانی
#ݕانۅے_ݘشمہ
#علامتهای_ظهور_امام_عصر_علیه_السلام
#کلاس_مهدویت
#حکومت_ولایی
#چگونه_امام_زمانمان_را_یاری_کنیم
#کیست_مرا_یاری_کند
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم
#راز_ناشناخته_ی_اربعین
#مطالب_مهدویت
#شیوه_های_یاری_قائم_آل_محمد_عج
#زندگینامه_شیطان
#پـــایتـــخت_جهــانی_حـکـــومـت_امــام_زمـــــان_عج
#حدیث_مفضل
#بعد_از_کربلا_چه_گذشت
#سرخدا_و_باده_فروش
#سلوک_مهدوی
#جلوه_های_پنهانی_امام_عصر
#سقای_کربلا
#تفسیر_زیارت_عاشورا
#داستان_صوتی روز آخر
#دولت_کریمه_امام_عصر
#مقدمه_سازی_ظهور_امام_زمان عج
#چهره_های_عصر_ظهور_سفیانی
#شعبان_و_آشتی_کنان
#شهر_مه_گرفته
#چگونه_عبادت_کنم
#شرح_زیارت_جامعه_کبیره
#شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ
#لیست
جهت دسترسی آسان به مطالب
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
#برنامه_شیطان
#یهود_شناسی
#معرفی_نشانه_های_ظهورامام_زمان_عج_الله
#لذت_آغوش_خدا
#آرامش
#آغاز_نهضت_ظهور_مقدس
#تقدیر_در_شب_قدر
#نبردقرقیسیا
#این_که_گناه_نیست
#تفسیر_دعای_عهد
#میم_مثل_مادر
#از_فراماسۅنری_تا_مہدویٺ
#معرفی_نشانه_های_ظهورامام_زمان_عج_الله
#برنامه_شیطان
#محبت
#شرح_دعای_افتتاح
#شرح_احکام_روزه
#تحدیر
#سحر_نامه
#حرفهای_من_و_خدا
#نماز_شبهای_ماه_رمضان
#میراث_انبیانزدحضرت_مهدی_عج
#پیامبران
#مجموعه_ایمان
#قیـــام_حســــنی_گــیلانی
#اولین_سمبل_کابالا
#هیچ_کس_به_من_نگفت
#پرواز_در_آسمان_رجب
#اعتکاف
#داستان_ظهور
#حوادث_فاطمیه
#نماز_سکوی_پرتاب
#میم_مثل_مادر
#مدیریت_رنج_ها
#آخرین_عروس
#سلام_بر_ابراهیم
#منجی_در_ادیان
#چهره_های_عصر_ظهور_سفیانی
#ݕانۅے_ݘشمہ
#علامتهای_ظهور_امام_عصر_علیه_السلام
#کلاس_مهدویت
#حکومت_ولایی
#چگونه_امام_زمانمان_را_یاری_کنیم
#کیست_مرا_یاری_کند
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم
#راز_ناشناخته_ی_اربعین
#مطالب_مهدویت
#شیوه_های_یاری_قائم_آل_محمد_عج
#زندگینامه_شیطان
#پـــایتـــخت_جهــانی_حـکـــومـت_امــام_زمـــــان_عج
#حدیث_مفضل
#بعد_از_کربلا_چه_گذشت
#سرخدا_و_باده_فروش
#سلوک_مهدوی
#جلوه_های_پنهانی_امام_عصر
#سقای_کربلا
#تفسیر_زیارت_عاشورا
#داستان_صوتی روز آخر
#دولت_کریمه_امام_عصر
#مقدمه_سازی_ظهور_امام_زمان عج
#چهره_های_عصر_ظهور_سفیانی
#شعبان_و_آشتی_کنان
#شهر_مه_گرفته
#چگونه_عبادت_کنم
#شرح_زیارت_جامعه_کبیره
#شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ
#داستان_تشرف
#معرفت_افزایی_مهدوی
#اعمال_شب_جمعه
#سه_دقیقه_در_قیامت
#جرعه_ای_از_زیارت_عاشورا
#امام_تعالی
#مناجات
#خلاصه_زندگینامه#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#پیوند_های_فاطمیه_و_مهدویت
#آوای_مادرانه
#خانواده_خوب
#کوثرانه
#لیست
جهت دسترسی آسان به مطالب
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
#برنامه_شیطان
#یهود_شناسی
#معرفی_نشانه_های_ظهورامام_زمان_عج_الله
#لذت_آغوش_خدا
#آرامش
#آغاز_نهضت_ظهور_مقدس
#تقدیر_در_شب_قدر
#نبردقرقیسیا
#این_که_گناه_نیست
#تفسیر_دعای_عهد
#میم_مثل_مادر
#از_فراماسۅنری_تا_مہدویٺ
#معرفی_نشانه_های_ظهورامام_زمان_عج_الله
#برنامه_شیطان
#محبت
#شرح_دعای_افتتاح
#شرح_احکام_روزه
#تحدیر
#سحر_نامه
#حرفهای_من_و_خدا
#نماز_شبهای_ماه_رمضان
#میراث_انبیانزدحضرت_مهدی_عج
#پیامبران
#مجموعه_ایمان
#قیـــام_حســــنی_گــیلانی
#اولین_سمبل_کابالا
#هیچ_کس_به_من_نگفت
#پرواز_در_آسمان_رجب
#اعتکاف
#داستان_ظهور
#حوادث_فاطمیه
#نماز_سکوی_پرتاب
#میم_مثل_مادر
#مدیریت_رنج_ها
#آخرین_عروس
#سلام_بر_ابراهیم
#منجی_در_ادیان
#چهره_های_عصر_ظهور_سفیانی
#ݕانۅے_ݘشمہ
#علامتهای_ظهور_امام_عصر_علیه_السلام
#کلاس_مهدویت
#حکومت_ولایی
#چگونه_امام_زمانمان_را_یاری_کنیم
#کیست_مرا_یاری_کند
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم
#راز_ناشناخته_ی_اربعین
#مطالب_مهدویت
#شیوه_های_یاری_قائم_آل_محمد_عج
#زندگینامه_شیطان
#پـــایتـــخت_جهــانی_حـکـــومـت_امــام_زمـــــان_عج
#حدیث_مفضل
#بعد_از_کربلا_چه_گذشت
#سرخدا_و_باده_فروش
#سلوک_مهدوی
#جلوه_های_پنهانی_امام_عصر
#سقای_کربلا
#تفسیر_زیارت_عاشورا
#داستان_صوتی روز آخر
#دولت_کریمه_امام_عصر
#مقدمه_سازی_ظهور_امام_زمان عج
#چهره_های_عصر_ظهور_سفیانی
#شعبان_و_آشتی_کنان
#شهر_مه_گرفته
#چگونه_عبادت_کنم
#شرح_زیارت_جامعه_کبیره
#شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ
#داستان_تشرف
#معرفت_افزایی_مهدوی
#اعمال_شب_جمعه
#سه_دقیقه_در_قیامت
#جرعه_ای_از_زیارت_عاشورا
#امام_تعالی
#مناجات
#خلاصه_زندگینامه#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#پیوند_های_فاطمیه_و_مهدویت
#آوای_مادرانه
#خانواده_خوب
#کوثرانه