بسم الله الرحمن الرحیم
♦️شب بیست و سوم♦️
موضوع:نشانه های دین کامل(۳)
امید به آینده روشن با ظهور امام زمان(عج)
دین سالم چیست؟ دین سالم این است که آینده روشن داشته باشد. اگر کسی کاسبیاش خوب است اما خانمش میگوید: چه کاره هستی؟ میگوید: تو چه کار داری؟ من میروم بیرون پول پیدا میکنم. میگوید: آیندهات چه میشود؟ بیمه اجتماعی هستی؟ بازنشست میشوی؟ ثروتی داری؟ کشاورزی داری؟ پای تو به کجا بند است؟ یعنی اگر خانواده نداند که آینده شوهرش چیست، دغدغه دارد. آینده دین ما باید روشن باشد. آینده ما ظهور حضرت مهدی است. فقط اسلام پیروز میشود. دلیل؟ قرآن وعده داده «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّه» این که گفتم آیه قرآن بود و سه بار هم تکرار شده است. «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّه» یعنی اسلام کره زمین را خواهد گرفت.
یکبار امام به گورباچف نامه نوشت، باز حالا تصادفاً یادم میآید ولی خوشحالم که یادم میآید چون شب رحلت امام دوست دارم یک چیزهایی از امام بیاید، ولی ننوشتم. به ذهنم تصادفاً میآید. امام به گورباچف نوشت، نامهای نوشت توسط آیت الله جوادی آملی و دو سه نفر دیگر رفتند به رئیس جمهور شوروی دادند. در نامه یک جمله این بود که در آینده نزدیکی کمونیستی شما جز لا به لای کتاب تاریخ پیدا نخواهد شد. یعنی کمونیستی محو میشود. تقریباً همینطور شد.
زینب کبری، از خانمها بگویم. زینب کبری فرمود: حسین را کشتند و ما را اسیر کردند. اما حسین محو نخواهد شد. همینطور هم شد. کدام مزار روی کره زمین در طول تاریخ بعد از هزار و سیصد، چهارصد سال میلیونی زوار پیاده دارد؟ سخن زینب کبری است. اینکه زینب کبری است و آن هم امام خمینی است که بنده خدا هستند. خدا قول داده و فرموده: اسلام محو نخواهد شد. شرق و غرب بسیج شوند، هزار رقم برای ما طراحی کنند، اسلام میماند.
دوری از هرگونه بدعت و تحریف در دین
دین سالم دینی است که تحریف در آن نباشد. تحریف یعنی مسیر دین را عوض کنند. بعضی چیزها جزء دین نیست. اسم دین را میبرند ولی مسیرش عوض شود. چرا به ما گفتند: وقتی میخواهید تقلید کنید از مجتهد اعلم، یعنی از باسوادترین علماء تقلید کنید؟ برای اینکه شما اگر خواسته باشی سوار ماشین شوی، یا راننده پایه یک باشد یا راننده پایه دو، ماشین کدامیک را سوار میشوید؟ راننده پایه یک، پایه یک... چطور شما در جانت میگویی: یک ماشینی سوار شوم که ماشین او... باید هم اینطور باشد. امام یک... الله اکبر هی امام به ذهن من میآید، امشب بدون اراده است. امام چهارده سالی که عراق بود، شبهای جمعه گاهی به کربلا میرفت. وقتی میخواست کربلا برود، میگفت: بروید یک ماشین خوب پیدا کنید و امشب کربلا بروید. دفتر آقا حساس شد. گفت: یکبار نگفت اگر یک غذای خوب، کباب خوب، لباس خوب، میوه خوب، ولی به ماشین که میرسد میگوید: ماشین خوب! گفتند: از امام بپرسیم. آمدند گفتند: شما هروقت میخواهید کربلا بروید، میگویید: یک ماشین خوب، ولی یکبار نگفتی یک غذای خوب؟ یک فرش خوب، لباس خوب، فرمود: فرش بد آدم را نمیکشد. لباس بد آدم را نمیکشد. نان خالی آدم را نمیکشد، اما ماشین قراضه آدم را میکشد.
دین سالم دینی است که تحریف نشود. اگر خواسته باشیم دینمان را غیر از اسلام، اسلام شناس بگیریم کج میرویم. تحریف نباید باشد.
بدعت نباید درونش باشد. یک چیزی جزء دین نیست، این هم جزء دین قرار میدهیم. همین «بک یا الله» که شبهای قدر میگوییم، واقعاً در رسالهها و مفاتیح چه نوشته است؟ باید روضه خواند، چون شب قدر شب شهادت است و باید روضه خواند. اما روضه را نباید در «بک یا الله» بخوانیم. بک یا الله را بخوانیم، بعد قبلش چند دقیقه روضه بود یا بعدش، اینها را از هم جدا کنیم. چون یک کسی بخواهد قرآن سر بگیرد و برود، شما این را با روضه که قاطی میکنی این اذیت میشود، هی قرآن دستش است، به خصوص اگر قرآن سنگین باشد و هی میافتد. هی خوابش گرفته، چرتش گرفته، زجر میکشد. اسلام را آسان معرفی کنیم. صدای الغوث ما نباید به خانه همسایهها برسد. فقط چیزی که حق دارد به خانه همسایه برسد، اذان است، آن هم آدم خوش صدا، اذان خوش صدا بدون پیشوند و پسوند. الله اکبر، از الله اکبر شروع کنیم. قبلش را... در اسلام ما سحرخوانی نداریم. مناجات داریم، در خانه خودت مناجات کن و دو لیتر هم گریه کن. اما پشت بلندگو نمیتوانی مردم را از خواب بیدار کنی و بگویی: میخواهم سحرخوانی کنم. امام رضا فرمود: اگر دین را درست به مردم بگویید همه میآیند مسلمان میشوند. اینهایی که از دین فرار کردند، یا فرار میکنند، اسلام به اینها بد معرفی شده است.
خاطرهای از شهید مظلوم دکتر بهشتی
خدا شهید مظلوم بهشتی را رحمت کند. از آلمان آمده بود. من خدمتش رسیدم، زمان طاغوت بود. گفتم: شما برای جوانهای هامبورگ، آلمان چه میگفتی؟ گفت: چطور؟ گفتم: من هم کاشان جوانها را دعوت کردم برای جوانهای کاشان کلاس
دارم، میخواهم ببینم شما آلمان چه میگفتی، من هم در کاشان بگویم؟ یک عده خندیدند که کاشان چه کار به آلمان دارد؟ آقای بهشتی گفت: سؤال ایشان سؤال درستی است. نیازهای همه جوانهای دنیا یکی است. مثل اینکه همه تشنه میشوند آب میخورند. چه آلمان، چه کاشان، دین یک نیازی است. فقط به من گفت: آقای قرائتی اگر میخواهی اسلام پیش برود دو کار بکن. یکی مسلمانها را از اسلام جدا کن. بگو: اسلام این است . میگوید: دروغ حرام است اما این مسلمان دروغ میگوید خوب حساب این جداست. اسلام میگوید: اخلاق این است. اسلام میگوید: بانکداری این است. اسلام میگوید: اقتصاد این است. اسلام میگوید، اسلام این را میگوید. بخشی از مردمی که از دین فرار میکنند یا بدبین میشوند، بخاطر این است که عمل مسلمانها بد بوده است. گفت: اسلام را از مسلمانها جدا کن. این یکی، دوم گفت: خرافات را هم از دین جدا کن.
مردم همه آب میخواهند، تا میرود آب بخورد میبیند در آب مگس افتاده است. بخاطر اینکه مگس در آب است دیگر آب نمیخورد. یک مگس در آب است مثل بدعتی که جزء دین میآورند، در دین قرار میدهند. چیزی که جزء دین نیست وقتی جزء دین آمد، مثل مگسی که آب نیست، در آب میافتد. آدم از خیر آب هم میگذرد. اگر دو کار کنید اسلام پیش میرود.
همین دعای ابوحمزه ثمالی، سحرهای ماه رمضان امام سجاد هر شب دعای ابوحمزه میخواند. یک سطر از دعای ابوحمزه ثمالی این است. تمام سقوط جامعه در این سطر دعاست. دعا را سبک نگیرید. عوامل سقوط جامعه در یک سطر از دعاست. صفحههای آخر است. صفحه یکی به آخر است، «اللهم انی اعوذ بک» امام سجاد میگوید: خدایا به تو پناه میبرم، «من الکسل» کسالت، بی حالی، «و الفشل و الهمّ و الغمّ و الغفلة» غافل است، «والشهوة» عیاش است، «وَ الفَقرِ وَ الفَاقَةِ وَ الجهلِ وَ الجُبْن» جهل را میدانید یعنی چه. بی سواد! جُبن ترسو، بی نشاط، بی سواد، ترسو، «فقر و فاقة» فقیر، این عوامل سقوط یک جامعه است. جامعه اگر ترسو بود، جامعه اگر نشاط نداشت، جامعه اگر فقیر بود، جامعه اگر غافل و عیاش بود سقوط میکند. اسمش دعای ابوحمزه است. ولی هر سطرش یک طرح است. عوامل سقوط جامعه در یک سطر دعای ابوحمزه هست. به هر حال، دین سالم... شب نوزدهم...
گاهی هم آدم سالم است ولی بخاطر اینکه نیتش بد است بی دین میشود. شب نوزدهم یک دعایی است میگوید: این را صد بار بگویید: «اللهم العن قتلة امیرالمؤمنین» قتلة یعنی قاتلین، خدایا قاتلین علی را لعنت کن. حضرت علی قاتلین نداشت، یک قاتل داشت. ابن ملجم، یک نفر ضربت زد، اما در دعا داریم صد بار بگو: همه قاتلین، آقا یکی بود. همه از کجا پیدا شدند؟ چون یکی کشت و باقی هم راضی بودند. اگر کسی یک کاری میکند شما به کارش راضی باشی، اگر گناه میکند، در گناهش شریک هستیم. ثواب میکند در ثوابش شریک هستیم. مواظب باشیم زود قضاوت نکنیم. خوب کرد او را زد. خوب کرد زندانش کرد. زود قضاوت نکنیم. شریک نشویم.
خدایا به آبروی امیرالمؤمنین که دغدغه داشت دینش سالم بماند، به ما هم دین سالم مرحمت بفرما. همین کلماتی که گفتم میخواهم دعا کنم. خدایا به ما ایمانی بده همراه با فکر و استدلال، ایمانی بده که در آن شرک و نفاق نباشد. ایمانی که همراه ایمان عمل صالح هم باشد. ایمانی که به همه اعضای دین ایمان بیاوریم نه بعضی را قبول کنیم و بعضی را قبول نکنیم. ایمانی که به پیروزی نهایی و ظهور حضرت مهدی برسد. ایمانی که با فطرت همراه باشد. ایمانی که با تحریف و بدعت همراه نباشد. چنین ایمانی که حضرت امیر داشت و دنبالش بود و میخواست حفظ کند، آن ایمان را به ما و نسل ما مرحمت بفرما.
شما هم... سه چهار دقیقهای چون شب نوزدهم است یک ذکر مصیبتی شود که جلسه ما در شب نوزدهم... (مداحی)
خداوندا همه دعاها را مستجاب و هر خیر و برکتی در شب قدر برای بندگان خوبت مقدر میکنی، همه آن خیرات و برکات را برای همه ما مرحمت بفرما. اموات ما بیامرز. مریضهای ما شفا بده. مشکلات فرد و جامعه و دولت و ملت و نسل و ناموس را برطرف بفرما. شر اشرار را به خودشان برگردان.
«والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»
#رمضان
#شب_قدر
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
13.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍁🍂 #قسمت_پایانی روضه و مقتل جانسوز ویژۀ شهادتِ امیرالمؤمنین علی علیه السلام به نفسِ حاج میثم مطیعی اجرا شده شب21 رمضان 1397🍁🍂
•┈┈••✾••✾••┈┈•
↶توجه↷:
جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾••✾••┈┈•
قلب مرا دوباره به آتش مزن پدر
باچشم بسته لب مگشا بر سخن پدر
آهسته حرفهای خصوصی خویش را
پنهان ز اهل خانه مگو با حسن، پدر
از کربلا و هجمۀ غمها و تیغ و تیر...
گفتی حکایت تَنِ بی پیرهن، پدر
خیره شدی به معجر روی سرم چرا؟
خون میچکد ز چشم تو در پیش من پدر
رنگت پریده است پدرجان، سکوت کن
دیگر بس است روضه! به قرآن سکوت کن
گاهی نظر به کام حسن میکنی و گاه...
باچشم خیس میکشی از عمق سینه آه
گاهی زهوش میروی و بعد... بی رمق
میافکنی به حلق حسینم فقط نگاه
جانم به لب رسیده پدر بسکه بهر من
گاهی ز کوفه حرف زدی، گاه قتلگاه
گفتی که اهل کوفه مرا سنگ میزنند
پیش سربریده و اطفالِ بی پناه
آن روز پس دلاور رعنای من کجاست؟
عباس، تکیه گاه حسین و حسن کجاست؟
#شاعر مجتبی روشن روان
*شاید امیرالمؤمنین میگه:زینبم! یه روز مادرت به تو سفارشِ حسین رو کرد،حالا من به برادرت عباس سفارشِ حسین رو میکنم،که تنهاش نذاره...
اما بالاخره یه زمانی میرسه ازعلقمه صدا بلند میشه::"یا اَخا! اَدرک اَخاک" همون لحظه ای که، مشک رو پر از آب کرد،به دوشش انداخت،به طرف خیمه هاحرکت کرد،چه اتفاقی افتاد؟یه وقت دیدن مشک رو به دندان گرفته،دست راست و چپش رو بریدند،خون از دستاش روان شده،ولی حواسش به چیزی به غیر از رسوندن مشک به خیمه ها نبود،داشت بتاخت میاومد که فهمیدن چه جوری اباالفضل رو متوقف کنن،تیراومد به مشک اصابت کرد "فَجاءَهُ سَهْمٌ فَاَصابَ الْقِرْبَهَ وَ اُریقَ ماؤُها" آب ریخت،آبرو ریخت...صحنه ی العطش بچه های حسین،لب های خشک حسین،بدن بی جون اصغر،نگاه پر از التماس رباب اومد جلو چشاش،یاد باباش افتاد که حسین رو بهش سپرده بودن،شاید هم عباس این زمزمه رو می شنید اون لحظه ی آخر:*
می آید صدایِ العطش دوباره
رفته عمو که آب بیاره...
وای،بارونِ سنگ اگه بباره
اگه که مشکش بشه پاره...
وای تموم بچه ها می دونن
قول عمو نشد نداره
حیدرِ کربلا اباالفضل...
ساقیِ کربلا اباالفضل...
بحق اون آقایی که روایی میگه:وقتی آب از مشکش ریخت، "وَ وَقَفَ الْعَباس مُتِحَیِّرا" هیچ حرکتی نکرد،اسب ایستاد،خودش متحیر موند،اشک می ریخت زمزمه می کرد...
آب آب تشنگان زد آتشم
خجلت از سقایی خود می کشم
کاش از اول نام من سقا نبود
یا در این دشت بلا دریا نبود
داشت به آبرویِ ریخته اش فکر می کرد" ثُمَّ جاءَهُ سَهْمٌ آخَرُ، فَاَصابَ صَدْرَهُ فَانْقَلَبَ عَنْ فَرَسِهِ" یه تیر دیگه ای اومد به سینه اش اصابت کرد،ازروی اسب به زمین افتاد...
بدونِ دست، کسی که تنش پُر از تیر است
خدا کند ز بلندی، فقط زمین نخورد
*وقتی از روی اسب رو زمین افتاد" فَصاحَ اِلی اَخیهِ الْحُسَیْنُ اَدْرِکْنی یا اَخاهُ" صدا زد:برادر بیا به فریادم برس، اینجا امام حسین به داد عباس رسید،اما ساعتی نگذشت دوباره همین صحنه تکرار شد...سیدبن طاووس میگه:امام حسین از جنگ خسته شد..*
نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
نه شاه تشنه لبان بر جدال طاقت داشت
بیرق عشقت بالا،اباعبدالله...
کُلُّ یومٍ عاشورا،اباعبدالله
حسین!
سلامِ ای بالا نشین
سلام این خونین جبین
بخر مارا اربعین
من الغریب تو اوجِ تمام روضههای تو
خدا چه روضهای خوانده، برای تو
حسین ذبیح العطشان
حسین قتیل العریان
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
________________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#حاج_میثم_مطیعی
#ماه_مبارک_رمضان
#شب_قدر
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam.ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
🍁🍂 #قسمت_دوم روضه و مقتل جانسوز ویژۀ شهادتِ امیرالمؤمنین علی علیه السلام به نفسِ حاج میثم مطیعی اجرا شده شب21 رمضان 1397🍁🍂
•┈┈••✾••✾••┈┈•
↶توجه↷:
جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾••✾••┈┈•
" لَمّا كانَت لَيلَةُ إحدى وعِشرينَ و أظلَمَ اللَّيلُ وهِيَ اللَّيلَةُ الثّانِيَةُ مِنَ الكائِنَةِ جَمَعَ أبي أولادَهُ و أهلَ بَيتِهِ ووَدَّعَهُم "مثل امشب،شب بیست و یکم،وقتی هوا تاریک شد،امام حسن میگه:بابام همه بچه هاشو جمع کرد،دونه دونه صداشون کرد،باهاشون خداحافظی کرد،براش طعام آوردیم،ولی چیزی نخورد،به دو لب امیرالمؤمنین خیره شدیم،یه وقت این پیشانیِ نورانی شروع کرد به عرق کردن،آقا با دست خودش عرق هارو پاک کرد..گفتم:باباجونم! چرا پریشونی؟فرمود:از رسول اکرم شنیدم،یکی از نشونه های مرگ،عرق کردنِ پیشانیِ...امام حسن عرضه داشت،بابا! این چه حرفیِ؟چرا حرف رفتن میزنید؟ مولا فرمود: "يا بُنَيَّ إنّي رَأَيتُ جَدَّكَ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله في مَنامي قَبلَ هذِهِ الكائِنَةِ بِلَيلَةٍ" پسرم! یک شب قبل از این اتفاق پیغمبر رو در خواب دیدم" فَشَكَوتُ إلَيهِ ما أنَا فيهِ مِنَ التَّذَلُّلِ وَالأَذى مِن هذِهِ الامَّةِ "از اینکه این جماعت که خون به جگرم کردند شکایت کردم.پسرم! پیغمبر فرمود:اینهارو نفرین کن" فَقالَ لي: ادعُ عَلَيهِم، فَقُلتُ: اللّهُمَّ أبدِلهُم بي شَرّاً مِنّي و أبدِلني بِهِم خَيراً مِنهُم" گفتم:خدایا! بدتر از من رو بر اینها مسلط کن،من رو به بهتر از اینها برسان...بعد اینجا پیغمبر فرمود: "قَدِ استَجابَ اللّهُ دُعاكَ" علی دعات مستجاب شد... "سَيَنقُلُكَ إلَينا بَعدَ ثَلاثٍ" پیغمبر فرمود: سه روز دیگه به ما ملحق میشی..." وقَد مَضَتِ الثَّلاثُ" حسنم! سه روز گذشته،دیگه چیزی نمونده،دیگه دارم میرم کنار پیغمبر،کنار فاطمه،راحت میشم از این مردم...محمد حنفیه میگه: مولا اینجا یه نگاهی کرد به حسن و حسین فرود:" يا أبا مُحَمَّدٍ ويا أبا عَبدِ اللّهِ كَأَنّي بِكُما وقَد خَرَجَت عَلَيكُما مِن بَعدي الفِتَنُ مِن ههُنا، فَاصبِرا حَتّى يَحكُمَ اللّهُ وهُوَ خَيرُ الحاكِمينَ" حسنم!حسینم! انگار شمارو می بینم؛بعد از من بلاها بر سر شما میاد،ولی صبر کنید،خدا احکم الحاکمینِ...اینجا به امام حسن و حسین نگاه کرد...اما یه وقت روش رو کرد سمت یک نفر...روش رو کرد سمت امام حسین،فرمود:" يا أبا عَبدِ اللّهِ أنتَ شَهيدُ هذِهِ الامَّةِ" حسین تو شهید این امت هستی...{زبان حالِ: حسینم این مردمی که بیرون دارن برا من گریه می کنند،تو رو میکشن،همین بچه هایی که هر شب براشون نون و خرما بردم،همین هایی که با ظرف شیر اومدم پشت در خونه،بزرگ میشن..میان کربلا... خوبی هام رو جبران میکنن...}
" فَعَلَيكَ بِتَقوَى اللّهِ وَالصَّبرِ عَلى بَلائِهِ" حسینم! بر بلا و مصیبت صبر کن،خیلی سختِ ولی صبر کن،خیلی داغ می بینی ولی صبر کن...زینب تا این حرف هارو شنید دلش لرزید...*
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
________________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#حاج_میثم_مطیعی
#ماه_مبارک_رمضان
#شب_قدر
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam.ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
B A B O L H A R A M- Shab21Ramazan1397[06].mp3
6.93M
🍁🍂 روضه و مقتل جانسوز ویژۀ شهادتِ امیرالمؤمنین علی علیه السلام به نفسِ حاج میثم مطیعی اجرا شده شب21 رمضان 1397🍁🍂
•┈┈••✾••✾••┈┈•
🔴بابُ الْحَرَم
https://eitaa.com/babolharam_ir
May 11