علت غربت اهل بیت بین ما شیعیان
در سالروز تخریب حرم ائمه ی بقیع(علیهم السلام) باید بدانیم که علت غربت اهل بیت چیست؟
علت غربت اهل بیت نداشتم حرم و گنبد و بارگاه نیست.
مظلومیت اهل بیت در کشته شدن با شمشیر یا زهر نیست.
غریبی اهل بیت در بی یار و یاور بودن نیست.
علت مظلومیت اهل بیت به خاطر دشمنان نیست.
این دوستان اهل بیت هستند که ظلم به اهل بیت می کنند و خبر ندارند.
چه ظلمی؟؟؟
ظلم بی تفاوتی و بی خیالی نسبت به اهل بیت و فرمان نبردن از ایشان
از ابتدای تاریخ اسلام از خود رسول الله تا سایر ائمه ی هدی هر ضربه ای اسلام خورد از این بود که به کلام پیشوایان دین عمل نکردند.
چند نمونه از این موارد اشاره بکنیم:
💠در جنگ احد که پیامبر به عده ای فرمودند که سرنوشت جنگ هر چه شد شما از کوه پایین نیایید و اینجا را رها نکنید اما آن چند نفر اکثرا صحنه را رها کردند و دنبال غنیمت رفتند و ضربه ی بزرگی به سپاه اسلام خورد من جمله شهادت حمزه سیدالشهدا
💠در جنگ با معاویه(لعنه الله) دوستی قرآن بر نیزه زدند امیرالمؤمنین(علیه السلام) هر چه فرمودند اینها کاغذ پاره هست و من قرآن هستم اما مسلمانها گوش نکردند و لکه ی ننگی مثل معاویه که آن روز می توانست پاک شود و مالک اشتر تا پشت خیمه ی آن ملعون رفته بود مجبور به بازگشت شد.
💠در کوفه علمایی مثل سلیمان صرد خزایی پشت مسلم بن عقیل را خالی کردند و به یاری امام حسین هم نرفتند و امامشان که شهید شد بعد ها قیام توابین راه انداخته و عده ی زیادی را به نشان دادند
💠در زمان امام صادق(علیه السلام) حضرت از قیام هایی جلو گیری نمودند و با آن همراهی نکردند ولی قیام کنندگان کار خودشان را کردند و جز شکست نتیجه ای نداشت
و هزاران هزار نمونه ی دیگر....
این ها ظلم واقعی به اهل بیت هست
الان نماینده ی اهل بیت علما و فقها و در راس آنها ولی فقیه است.
کجا ما در خط ولایت بوده ایم و ضرر کرده ایم؟؟؟
امام خمینی(ره) فرمود:نگذارید این انقلاب دست نامحرمان بیفتد.
۸ سال انقلاب دست نامحرمان افتاده چه در مجلس چه در ریاست جمهوری و میبینیم چه بلاهایی که بر سر مردم نیامد.
الان به هر نحوه و روشی رهبر معظم انقلاب امام خامنه ای(زید عزه) افق انقلاب را به ما نشان می دهند اما کو گوش شنوا؟؟؟
از مسئولین گرفته تا مردم
تا به حال چند مرتبه بیانیه ی گام دوم انقلاب را خوانده ایم؟؟؟
چقدر پیگیر حرف رهبری هستیم؟؟؟
مطمئن باشیم کسی که گوش به فرمان علما و رهبری نباشد فردا از امام زمان هم تبیعیت نمی کند
#اهل_بیت
#شوال
#تخریب_قبور_ائمه_بقیع
#بقیع
#ولایت_فقیه
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
|⇦• #روضه و توسل به امام مجتبی(ع) ویژۀ ایام تخریب بقیع توسط وهابیت ملعون به نفس حاج سید محمد جوادی •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
غبار صحنِ تو بر درد جان دواست بقیع!
*ان شالله یه شب با هم مدینه رو خاکا بشینیمُ برا بچه هایِ غریبِ فاطمه گریه کنیم ..*
خرابههایِ تو، باغ بهشت ماست، بقیع!
اگر چه روی به کعبه نماز میخوانیم
تو قبلۀ دل مایی ، خدا گواست ، بقیع!
*قربون اون چشمی که میتونه برا امام حسن گریه کنه .. (چرا )؟! چون سفرۀ ابی عبدالله یه سفرۀ عمومی همه میان .. اما این سفره اختصاصیِ همه نمیتونن سر سفره ی امام حسن باشن .. اگه براش خوب گریه کنی مادرش دست شکسته شو بالا میاره ، میگه اینا برا پسرِ غریبم دعا کردن ..*
اگر چه روی به کعبه نماز میخوانیم
تو قبلۀ دل مایی، خدا گواست، بقیع!
تو همچو فاطمه در شهر خویش تنهایی
غریبی و، همه کس با تو آشناست، بقیع!
*نکنه اسم امام حسن بیاد ، فقط منتظر کوچه و سیلی باشی .. معلومه هرجا بگی یه بچه دستش تو دست مادرش بود صدا ناله بلند میشه ..*
به آن چهار امامی که در بغل داری
برای ما حرمت مثل کربلاست بقیع!
علی نگفت، به جان علی قسم، تو بگو
که قبر گمشدۀ فاطمه کجاست بقیع؟
*میگه دیدم پشتِ پنجره هایِ بقیع بلند بلند گریه میکنه .. (قدیمیا میگفتن: مدینه گفتی و کردی کبابم ..) میگه زدم رو شونه ش گفتم حالت با همه فرق میکنه ؟ گفت من بچه سیدم ، مادرم زهراست .. گفتم خو اینجا این همه سید ، فقط تو سادات نیستی که .. گفت من با بقیه یه فرقی دارم ؟ فرقت چیه؟! گفت همه مدینه رو گشتم دنبال قبرِ مادرم اما اثری و نشانی از قبر مادرم زهرا نبود ..
بی بیِ بی حرم قبرت کجاست مادر
هنوز ناله ی زهراست از مدینه بلند
هنوز لرزه بر اندام مجتبی ست بقیع
*اجازه بدید برا امام حسن روضه بخوانم .. آقاییی که بعدِ کوچه دیگه آب خوش از گلوش پایین نرفت .. هر وقت از کوچه رد شد سر به دیوار گذاشت ..به قول آذریا : آی نَنَه .. آی نَنَه .. یارالی نَنَه .. خدا بهتون خیر بده اینجوری برا زهرا گریه میکنید .. راستی اگه تو کوچه بودید میدیدی چی جوری فاطمه رو سیلی زدن .. به خدا مادر ما رو بی هوا زدن ...
جوان نَنَه .. جوان نَنَه ..
با اینکه سن و سالی نداشت اما زود محاسنش سفید شد ، وقتی گفتن آقا چرا اتقدر زود محاسنت سفید شد ؟ گفت آخه من دیدم تو کوچه .. میگه رو پنجه هام بلند شدم .. دستامو بالا آوردم دیدم نمیتونم .. هی میگفتم نزن ...
نزن ، نزن تو سیلی به زن .. نزن ، نزن ..
یه چشمی بهم بزنی میبینی محرم اومده .. ان شالله زنده باشیم .. امام حسن ، اگه قرارِ بمیرم روزیم کن برا حسین بمیرم .. آقام .. آقام ..
روضه بخوانم .. بدنِ علی رو شب دفن کردن ، بدنِ فاطمه رم شب دفن کردن .. بدنِ پیغمبرم شب دفن کردن گفتن دیگه این بدنُ روز بلند کنیم با احترام ..اما اهل دل میگن کاشکی این بدنم شب دفن میکردن .. بدنُ تشییع کردن ، وصیت کرده گفته راضی نیستم زیر تابوتم قطره ی خونی ریخته بشه ..
فلانی اومد این بدنُ محاصره کرد .. گفتن چته؟! گفت من از این حسن بدم میاد .. بگم حقشو ادا میکنی؟ گفت از مادرشم بدم میومد .. اولین تیرُ خودش به چله ی کمان گذاشت .. گفت این بدنُ تیر باران کنید ..
قاسم سه ساله داره نگاه میکنه .. (زبان حال) با نگاهش داره به عمو عباسش میگه عمو داری نگاه میکنی بابامو تیر باران کردن .. آی غریب حسین ...
(چرا میگی غریب حسین ؟!) آره امام حسین امامِ میدونه داغ امامُ برادر چیه .. اما صبر کرد ، گفت حسن به من دستورِ صبر داده گفته راضی نیستم ، صبر صبر ..
تاریخ نوشته هفتاد تا تیر به این بدن زدن .. نشست یکی یکی این تیرها رو بیرون آورد گفت غارت زده به اون نمیگن که اموالش غارت بشه .. غارت زده به منِ حسین میگن که برادری مثله تو رو از دست دادم .. (بریم کربلا) هفتاد تا تیر به این بدن زدن زینب شنید ولی ندید ..
شنیدن کی بود مانند دیدن .. اما یه جا عمه جانِ ما اومد بالایِ بلندی .. دید شمشیر دار با شمشیر میزنه .. نیزه دار با سرنیزه میزنه .. یه عده که سلاح ندارن لباسایِ عربی رو پر سنگ کردن .. با حوصله عزیزِ زهرا رو سنگ میزدن ..
حسین ....
↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾
#سید_محمد_جوادی
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#تخریب_بقیع
#ویژه_ایام_صفر
#روضه_شب_جمعه
هدایت شده از کانال متن روضه
babolharam Javadi.mp3
11.68M
|⇦• #روضه و توسل به امام مجتبی(ع) ویژۀ ایام تخریب بقیع به نفس حاج سید محمد جوادی •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
علّت شکستِ قیامِ امام حسـن(ع)
خیانتِ خواص و یارانِ نزدیک بود
مثلاً همان همراهانِ انقلابِ پیامــبر
که پای سفرهی انقلاب بزرگ شدند!
#عبیدالله_ابن_عباس 👉
#غریب_مدینه
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
May 11
10 فرمان قرآنی در تربیت کودک
قسمت اول
روی سخن در نوشتار پیش رو، نخست، متوجه پدران و مادرانی است که در راه تربیت فرزندان دلبند خود بهعنوان یک وظیفه ذاتی، نقشآفرینی میکنند. و آنگاه هر آن کو، تکلیف سترگ تربیت نسلهای آینده جامعه را بر دوش دارد.
تبیان نوشت: پس از طرح یک مقدمه، بحث خود را در سه محور نخست، تعریف واژگانی، وانگهی مغایرت مفهومی تربیت با تزکیه و در نهایت و فرجام، به تبیین اصل بحث، یعنی آموزهها و نسخههای سعادتبخش قرآن در باب تربیت کودک و نوجوان میپردازیم.
مقدمه
حق طبیعی هر تربیتپذیری است که تحت هدایت و ارشاد یک مربی آگاه و دلسوز، نخست از نقایص وجودی خود برهد و وانگهی به کمالات لایق خود برسد. و همینطور تکلیف کسانی که نفوس انسانی بهعنوان ودایع و امانات خدا و خلق، بدانها سپرده میشود، این است که نسب به مبانی، مراحل، اصول و روشهای تربیتی، وقوف و آگاهی لازم را تحصیل کنند. ورودیهای تحصیل آگاهیهای لازم برای فرزند پروری، یا دانش دنیاست یا دانش دین. ابزار دانش دنیا سه چیز است: 1. حس 2. عقل 3. شهود. هر این سه هم محدود است و هم خطاپذیر، لذا اطمینان آور نبوده و نیست. اما دانش دین چون از مبدأ وحی سرچشمه میگیرد از هر گونه خبط و خطایی پیراسته است.
قرآن، گذشته از جنبه هدایتیاش، یک منبع مهم دانشی در باب اصول و روشهای تربیتی است برای سنین مختلف، از کودک گرفته تا سالخورده و برای تمامی مراحل زندگی، از پیش از تولد تا هنگامه مرگ.
یک. معنای واژگانی «تربیت»
بدواً برای هم افقسازی ذهن و زبانمان در محدوده حدود و تعاریف، به تحلیل لغوی و مفهومی واژه"تربیت" مینشینیم. لغت پربسامد "تربیت" را برخی از ریشه "رب ب" گرفتهاند، به معنای پروریدن و برخی از ریشه، "رُبوّ "، به معنای زیادت و فزونی. (1) نویسنده "التحقیق" نیز میان واژههای «ربیء» مهموز و «ربب» و «ربو» فرق نهاده است. از منظر ایشان: «ربیء» به معنای علو و بلندی، «ربب» به معنای کشاندن بهسوی کمال و «ربو» به معنی پذیرش گستردگی و شکوفایی است که نتیجهاش زیادی و فضل باشد (2).
دو. تفاوت «تربیت» با «تزکیه»
کریمه: «اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَینَکمْ وَتَکاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ»، به تعبیر علامه طباطبایی، و به نقل از شیخ بهایی، به پنج دوره حیات انسانی اشاره دارد:
1. دوره خردسالی (لعب و لهو =بازی وسرگرمی)
2. دوره بلوغ و نوجوانی (زینه= آرایش)
3. دوره جوانی (تفاخر=فخرفروشی)
4. دوره میانسالی (تکاثر فی الاموال=افزونخواهی مال)
5. دوره سالخوردگی (تکاثر فی الاولاد= افزونخواهی فرزند).
از دیدگاه برخی از صاحبنظران، «تزکیه و تربیت, مغایر یکدیگرند, چرا که تربیت, مخصوص دوران کودکی است و تزکیه به دوران خاصی اختصاص ندارد. از سوی دیگر, تربیت با سیئه جمع میشود, حال آنکه تزکیه به هیچ وجه باسیئه سازگار نیست.»(3)
بدینسان، میتوان گفت: چتر مفهومی واژه «تربیت»، تنها دوران کودکی و نهایت نوجوانی انسان را میگیرد به خلاف «تزکیه» که مفهوم آن بر گستره تمامی مراحل و شئون زندگی فرد سایه می افکند
#منبرک
#قرآن
#تربیت_فرزند
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
بسم الله الرحمن الرحیم
ویژگی های فردی حضرت امام خمینی (س)
امام خمینی (س) به بسیاری از رشته های ورزشی علاقمند بودند ولی رشته خاصی را ترجیح نمی دادند. از جمله ورزشهایی که حضرت امام، خود بیشتر به آن اشتغال داشتند، می توان به کوهنوردی، فوتبال در سنین نوجوانی، شنا، ژیمناستیک، پرش طول و ارتفاع و ورزشهای باستانی و کشتی در سنین جوانی اشاره کرد. اما وقتی پا به سن گذاشتند، بیشتر به کوهنوردی و پیاده روی می پرداختند و هیچ گاه به خاطر برنامه ای، از ورزش نمی گذشتند.
1ـ وقت شناسی و نظم در امور
از آنجایی که انسان موجودی است با گرایشهای گوناگون و این گرایشها در جامعه بشری در تصادم و ناسازگاری اند، آنچه می تواند انسان را از این تنش نجات بخشد، وفاداری و عمل به قانون و ارج نهادن به حقوق دیگران است. امام علی (ع) می فرمایند:«أفضَلُ الأدَب أن یقف الإنسان عندَ حَدِّهِ ولا یتعدّی قدره»؛ [1] برترین ادب آن است که انسان بر حدّ خویش بایستد و از اندازه خود فراتر نرود.
امام خمینی (س) ساعات شبانه روز خود را تقسیم بندی کرده بودند و ساعت عبادت، استراحت، مطالعه، رفت و آمد و ... ایشان مشخص بود و این تقسیم و برنامه ریزی، مبنای تنظیم برنامه خانواده امام نیز شده بود. توجه در رفتار و عملکرد امام، نشان می دهد که ایشان در تمام امور، بسیار به رعایت نظم مقید بودند و با نظم و برنامه خاصِّ از پیش معیّن شده، کارهای خود را انجام می دادند. ذکر چند خاطره در این زمینه، خالی از لطف نیست:
1ـ زمانی که ایشان برای وضو گرفتن (تجدید وضو) از اتاق مطالعه بیرون می آمدند، خدمتکار متوجه می شد که وقت طبخ برنج است و (اگر ناهار برنج داشتند) به آشپزخانه رفته و اجاق را روشن می کرد؛ یعنی ساعت وضو گرفتن امام نیز وقت مشخصی داشته است. [2]
2ـ ایشان حتی برای زمانهای کوتاه قبل از شام یا ناهار یا قبل از اخبار، برنامه داشتند تا مبادا این زمان به بطالت بگذرد. نقل شده است: زمانی امام را برای صرف شام صدا زدند، ایشان فرمودند: «هنوز ده دقیقه به وقت شام مانده».[3] این مسأله بیانگر آن است که نظم امام در دیگران و امور خانه، تأثیرگذار بوده است.
3ـ قدم زدن امام نیز از نظم و وقت معینی برخوردار بود. زمانی که ایشان فضای مناسبی برای قدم زدن نداشتند، از پشت بام یا همان فضای کوچک استفاده می کردند.حجت الاسلام و المسلمین نصرالله شاه آبادی نقل می کنند: «منزل امام در نجف یک خانه کوچک 45 متری بود و ایشان برای قدم زدن، هر روز نیم ساعت قبل از غروب به پشت بام رفته و آنجا مشغول قدم زدن می شدند؛ زیرا حیاط کوچک بود و جای قدم زدن نداشت». [4]
ساعات شبانه روز امام چنان تقسیم بندی شده بود که اهل خانه بدون این که ایشان را ببینند، می دانستند ایشان در فلان ساعت، مشغول چه کاری هستند.نظم و انضباط امام را می توان در دو بُعد فکری و عملی مشاهده کرد. ایشان از نظم فکری بالایی برخوردار بود و در طول زندگی پر بار خویش، هیچ گاه دچار حتی کمترین تزلزل فکری و عقیدتی نشد.
امام ضمن دستیابی به اصول متین و قطعی دین مبین اسلام در ابعاد گوناگون، همواره بر پیاده کردن آنها پافشاری می کردند و هرگز در راه خویش ـ که صراط مستقیم بود ـ گرفتار شک و تردید نمی شدند. دقت در برنامه ها و سخنان امام، از آغاز تا پایان، این مسأله را مسلم می سازد که ایشان خط مشی مشخصی را در زندگی، پی گرفته و از آن پیروی کرده است. [5]
حضرت امام (س)، درباره نظم فکری می فرمودند: اگر در زندگی مان، در رفتار و حرکاتمان نظم بدهیم، فکرمان هم بالطبع نظم می گیرد؛ وقتی فکر نظم گرفت ... یقیناً از آن نظم فکری کامل الهی هم برخوردار خواهد شد. [6]
«تدبیر و برنامه ریزی» نیز اثر بسزایی در زندگی بهتر دارد و از هر گونه لغزش و اشتباه جلوگیری می نماید و از اتلاف نیروها و امکانات، دوباره کاری ها و مقطعی بودن کارها، جلوگیری می کند.
هیچ کشوری، بدون برنامه ریزی موفق نمی شود و بالطبع دولتهایی که برنامه ریزی دقیق و صحیحی دارند، بسیار موفق تر از آنهایی هستند که برنامه ریزی مقطعی دارند. بنابراین بهترین توصیه به جوانان و مدیران و همه کسانی که به نوعی در زندگی جمعی نقش دارند، این است که از همان آغاز سعی کنند، نظم و تدبیر و برنامه داشته باشند و با تقسیم کار به زندگی تداوم بخشند.[7] امام علی (ع) می فرمایند:«اَلتَّدبیرُ قَبل الفعل، یؤمن العثار»؛ [8] تدبیر قبل از کار، آدمی را از لغزش مصون می دارد.
مدیریت زمان و برنامه ریزی
یکی از راه های رسیدن به قله خوشبختی، «مدیریت زمان» است که به معنای تسلط بر اوقات خود می باشد. این تسلط بر اوقات، تنها با برنامه ریزی دقیق و منطقی حاصل می شود. [9] حضرت امام (س)، از کسانی بودند که بر اساس برنامه ریزی بر تمام دقایق عمر خود، تسلط داشتند.
پیامبر اکرم (ص)، مدیریت زمان را خردمندانه دانسته و می فرماید:در صحف ابراهیم آمده است: خردمند مادامی که عقل و خردش از او گرفته نشده،