eitaa logo
ره توشه مبلغین
3.6هزار دنبال‌کننده
453 عکس
23 ویدیو
351 فایل
📋📄کانال مخصوص محتوای تخصصی تبلیغ 🎤✔ 🎤سخنرانی های کوتاه⌛⏰ 📕 محتوای مناسبتی... سبکی متفاوت در ارائه ی محتوای تبلیغی... مدیر کانال جهت نظرات و پیشنهادات و تبادل و ... @abdolmahdi70 👆👈👈لطفا قبل از ترک کانال علت ترک را به مدیر بگویید🌟⭐
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه ی حضرت رقیه(سلام الله علیها) 💠استاد میرزا محمدی کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
تا قافله اتراق کرد،یه نازدانه،که تو این نقل نوشتن فاطمه بنت الحسین،که بعضی هام گفتند که این همون رقیه بود،از سایه ی بوته ی خاری استفاده کرد؛رفت زیر سایه ی این خار،آنقده خسته بود،تشنه بود،گرسنه بود ،خوابش برد ….” اگه اینجوری بخوای بیقراری کنی،من خودم بیقراره روضه ی این نازدانه ام ….” اجازه بدین امروز همه گریه کنن ” عقبی ها ،بیرونی ها ،شهدا گریه کنن …” خوابش برد ، قافله حرکت کرد ، این دختر جاموند …” گوش بده !قافله که حرکت کرد،،،عقیله ی بنی هاشم خبردار شد این ناز دانه جامونده ،صدا زد “یا قوم ! بالله !*شمارا به خدا قدری صبرکنید*افتقدت ابنت الاخ الحسین” جگرگوشه ی حسینم جامونده …” حواست اینجاست یا نه ؟ چنان ناله ای زد ، راوی میگه من شنیدم ؛ دستور دادن قافله توقف کنه ،گفتم الان از ناله ی زینب آسمون و زمین به هم میریزه ….” دونفر مامورشدن این بچه رو برگردونن ؛یکی من بودم و یکی زجربن قیس …. *آروم باش …..* من با زجر،یا زحربن قیس ،برگشتم عقب قافله،ازدور داشتم میدیدم حالت این دختر رو ؛ دیدم دست روی سر گذاشته ، هی تو بیابونا به سمت راست و چپ نگاه میکنه ، (بچه ی گم شده دیدی یا نه؟( بشنو” میدونی کیارو صدا میزد ؟! اولین کسی که صدا میزد عموجانش بود ، هی میگفت : یا عماه … ! یا عمتاه … ! یا اماه …” ازدور داشتم میدیدم ؛ هی به سمت چپ و راست فرار میکرد ، هی مینشست رو زمین پاهاشو نگاه میکرد …” چقدر خار تو این پاها رفته بود،نمیدونم!!! تا زجربن قیس بهش رسید چنان با تازیانه …… آی حسین …… اینم مال شهیدامون ،انشاالله تو حرم این نازدونه بریم عرض ادب کنیم ؛ اولین سوالی که من دارم اینه :بگم خانوم پاهات خوب شده یا نه ؟ این دختر حسینه ، از کربلا تا اینجا دایم کتک خورده ،طعنه و ناسزا شنیده ، یه جمله ای گفت،من واسطه شدم،گفتم صبر کن ،ملاحظه کن ،یتیمه ….” اجازه ندادم دیگه بیش ازاین اذیتش کنه . این دختر به من اعتماد کرد ،فرمود :من دختر پیغمبرم ،بهش بگو :اگه میخوای منم بکشی بکش ؛اما فقط یه بار دیگه بذار عمه مو ببینم …. آی حسین … بابا آتیش زدن به خیمه هامون تار میبینه دیگه نگامون نمونده گوشواره برامون بابا باباجون کجایی بابا ؟ سرتو روی نیزه دیدم …. دنبال نیزه میدویدم …. اما به تو من نرسیدم …. کجایی بابا ؟ بابا داری با خود هزار نشونه لبت به رنگ آغوونه نگو که کار خیزرونه کجایی بابا ؟ بابا امون ازاین زخمای کاری خون از لب تو شده جاری کی سنگ زده بر لب قاری ؟ بابای خوبم …. سرت رو نیزه رو به روم بود اما یه بغضی تو گلوم بود گلوتو نیزه ها بوسیدن اما یه بوسه آرزوم بود *ناله بزن اگه میخوای دلت آروم بگیره ،هر چی تو این مسیر کتکشون میزدن،طعنه و ناسزا بهشون میگفتن ،این نازدانه ها فقط سر بریده رو میدیدن ، فقط میگفتن حسین.... کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
آن مظلومه آرام نمي گرفت و همچنان نوحه مي كرد، تا اینکه ؛ 📋《فَغُشيَ عَليهْا وَ انْقَطعَ نَفَسُهَا》 ♦️غش كرد و نفس او قطع شد. در این هنگام، ويرانه از ناله ی اسيران يك پارچه گريه شد و مخدّرات بر سر می زدند و به سينه می كوبيدند. در این هنگام امام سجاد(ع) خطاب به زینب کبری(س) فرمود : 📋《عَمَّتِی! اِرفَعِی الیَتِیمَةَ مِن رَأسِ وَالِدِی فَإِنَّهَا فَارَقَت الحَیَاةَ》 ♦️عمه جان! یتیم پدرم را از روی سر بریده ی پدرم بلند کن، که [هر لحظه ممکن است] روح از بدنش درآید. 📋《فَرَفَعَتهَا السَیِّدةُ زَینَبُ(س) فَوَجَدَتهَا قَد فَارَقَتِ الحَیَاةَ فَغَسَّلَتهَا وَ کَفَّنَتهَا وَ دَفَنَت فِی دِمَشقَ》 ♦️پس زینب کبری(س) رقیه را گرفت، در حالی او جان داده بود. پس زینب او را غسل داد و کفن کرد، رقیه(س) در دمشق (خرابه شام) دفن شد.(۹) در نقلی دیگر آمده است که ؛ 《فَبَکَت بُکَاءً شَدِیدَاً، حَتَّى غُشِیَ عَلَیهَا، فَلَمَّا حَرَّکُوهَا فِإِذَا هِیَ قَد فَارَقَت رُوحُهُا الدُنیَا》 ♦️رقیه(س) آنقدر گریست که بیهوش افتاد و او را حرکت دادند، ولی او از دنیا رفته بود.(۱۰) طبری در کامل بهایی نقل می کند : 📋《فَفَزَعَت الصَبیَّةُ وَ صاحَت فَمَرَضَت و تُوَفَّیَت فِی أیامِها بِالشَامِ》 ♦️آن دخترک دلش کنده شد و فریادى زد و بیمار گشت و در همان روزها در خرابه شام در گذشت.(۱۱) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : به خواب دیده ام امشب قرار می آید  خزان عمر مرا هم بهار می آید  شنیده ام به تلافیِ بوسه ی گودال  برای دلخوشی ام بیقرار می آید  بیا بساط پذیرایی ام همه جور است  همیشه شَه به سراغ ندار می آید  اگرچه یک یک انگشت ها ز کار افتاد  برای شانه زدن که به کار می آید  چنان ز ترس زمین خورده ام که در گوشم  هنوز نعره ی آن نیزه دار می آید  چه حرف ها که در اینجا به دخترت نزدند  صدای بی کسی از این دیار می آید  سرت به نیزه که چرخید؛ قلب من هم ریخت  دوباره دور تو چندین سوار می آید  👤محسنی فر  📚منابع : ۱)الايقاد شاه عبدالعظیمی، ص۱۷۹ ۲)مع‌ الركب الحسينى طبسی، ص۲۱۸ ۳)کامل بهایی عمادالدین طبری، ج۲، ص۱۷۹ ۴)مع‌ الركب الحسينى طبسی، ص۲۱۹ ۵)شعشعة الحسينيه یزدی، ج۲، ص۱۷۱ ۶)نفس المهموم شیخ عباس قمی، ص۴۱۵ ۷)ریاض القدس قزوینی، ص۳۲۴ ۸)المنتخب طریحی، صص۱۳۶_۱۳۷ ۹)تسلیه المجالس حائری، ج۲، ص۹۳ ۱۰)ریاض القدس قزوینی، ص۳۲۴ ۱۱)کامل بهایی عمادالدین طبری، ج۲، ص۱۷۹ کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20 @AsnadolMasaeb
منبر و روضه ی شهادت حضرت رقیه(سلام الله علیها) کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
هدایت شده از ره توشه مبلغین
روضه ی حضرت رقیه(سلام الله علیها) 💠استاد میرزا محمدی کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
هدایت شده از ره توشه مبلغین
تا قافله اتراق کرد،یه نازدانه،که تو این نقل نوشتن فاطمه بنت الحسین،که بعضی هام گفتند که این همون رقیه بود،از سایه ی بوته ی خاری استفاده کرد؛رفت زیر سایه ی این خار،آنقده خسته بود،تشنه بود،گرسنه بود ،خوابش برد ….” اگه اینجوری بخوای بیقراری کنی،من خودم بیقراره روضه ی این نازدانه ام ….” اجازه بدین امروز همه گریه کنن ” عقبی ها ،بیرونی ها ،شهدا گریه کنن …” خوابش برد ، قافله حرکت کرد ، این دختر جاموند …” گوش بده !قافله که حرکت کرد،،،عقیله ی بنی هاشم خبردار شد این ناز دانه جامونده ،صدا زد “یا قوم ! بالله !*شمارا به خدا قدری صبرکنید*افتقدت ابنت الاخ الحسین” جگرگوشه ی حسینم جامونده …” حواست اینجاست یا نه ؟ چنان ناله ای زد ، راوی میگه من شنیدم ؛ دستور دادن قافله توقف کنه ،گفتم الان از ناله ی زینب آسمون و زمین به هم میریزه ….” دونفر مامورشدن این بچه رو برگردونن ؛یکی من بودم و یکی زجربن قیس …. *آروم باش …..* من با زجر،یا زحربن قیس ،برگشتم عقب قافله،ازدور داشتم میدیدم حالت این دختر رو ؛ دیدم دست روی سر گذاشته ، هی تو بیابونا به سمت راست و چپ نگاه میکنه ، (بچه ی گم شده دیدی یا نه؟( بشنو” میدونی کیارو صدا میزد ؟! اولین کسی که صدا میزد عموجانش بود ، هی میگفت : یا عماه … ! یا عمتاه … ! یا اماه …” ازدور داشتم میدیدم ؛ هی به سمت چپ و راست فرار میکرد ، هی مینشست رو زمین پاهاشو نگاه میکرد …” چقدر خار تو این پاها رفته بود،نمیدونم!!! تا زجربن قیس بهش رسید چنان با تازیانه …… آی حسین …… اینم مال شهیدامون ،انشاالله تو حرم این نازدونه بریم عرض ادب کنیم ؛ اولین سوالی که من دارم اینه :بگم خانوم پاهات خوب شده یا نه ؟ این دختر حسینه ، از کربلا تا اینجا دایم کتک خورده ،طعنه و ناسزا شنیده ، یه جمله ای گفت،من واسطه شدم،گفتم صبر کن ،ملاحظه کن ،یتیمه ….” اجازه ندادم دیگه بیش ازاین اذیتش کنه . این دختر به من اعتماد کرد ،فرمود :من دختر پیغمبرم ،بهش بگو :اگه میخوای منم بکشی بکش ؛اما فقط یه بار دیگه بذار عمه مو ببینم …. آی حسین … بابا آتیش زدن به خیمه هامون تار میبینه دیگه نگامون نمونده گوشواره برامون بابا باباجون کجایی بابا ؟ سرتو روی نیزه دیدم …. دنبال نیزه میدویدم …. اما به تو من نرسیدم …. کجایی بابا ؟ بابا داری با خود هزار نشونه لبت به رنگ آغوونه نگو که کار خیزرونه کجایی بابا ؟ بابا امون ازاین زخمای کاری خون از لب تو شده جاری کی سنگ زده بر لب قاری ؟ بابای خوبم …. سرت رو نیزه رو به روم بود اما یه بغضی تو گلوم بود گلوتو نیزه ها بوسیدن اما یه بوسه آرزوم بود *ناله بزن اگه میخوای دلت آروم بگیره ،هر چی تو این مسیر کتکشون میزدن،طعنه و ناسزا بهشون میگفتن ،این نازدانه ها فقط سر بریده رو میدیدن ، فقط میگفتن حسین.... کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
روضه روز اربعین یک نقل این است که روز اربعین اهل بیت آمدند کربلا هر کس قبر عزیزی را بغل کرد و شروع کرد گریه کردن زینب کبری(سلام الله علیها)چهل روز هست که از برادرش دور است. آمد بالا سر قبر برادر ای برادرجان به قربانت شوم من فداییِ عزیزانت شوم این گمان هرگزنمیکردم حسین برمزارت فاتحه خوانت شوم برادر جان ببین اقبال زینب تو رفتی وشکستند بال زینب برادر از سفربر گشته ام من بیا اکنون به استقبال زینب حسین جان بلند شو زینب آمده میان کوچه ها و از سر بام یهودی ها به ما دادند دشنام به پای نیزه ها رقصیدند ای وای برادرجان، اَمان از شام از شام «چشم گریان سویت ازشام خراب آورده ام» «خیز،ای لب تشنه ازبهرتوآب آورده ام» گربپرسی داغ توباسینه ی خواهرچه کرد قامت خم گشته ای بهرجواب آورده ام اشک،سرخ وچهره،زردوتن،سیاه وموسفید این همه سوغات ازشام خراب آورده ام اشک میبارم زداغ چارساله دخترت گرچه پرپرشدگلت باخودگلاب آورده ام همرهم زین العباداین حجت داداررا جان وتن مجروح ازبزم شراب آورده ام کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
آن مظلومه آرام نمي گرفت و همچنان نوحه مي كرد، تا اینکه ؛ 📋《فَغُشيَ عَليهْا وَ انْقَطعَ نَفَسُهَا》 ♦️غش كرد و نفس او قطع شد. در این هنگام، ويرانه از ناله ی اسيران يك پارچه گريه شد و مخدّرات بر سر می زدند و به سينه می كوبيدند. در این هنگام امام سجاد(ع) خطاب به زینب کبری(س) فرمود : 📋《عَمَّتِی! اِرفَعِی الیَتِیمَةَ مِن رَأسِ وَالِدِی فَإِنَّهَا فَارَقَت الحَیَاةَ》 ♦️عمه جان! یتیم پدرم را از روی سر بریده ی پدرم بلند کن، که [هر لحظه ممکن است] روح از بدنش درآید. 📋《فَرَفَعَتهَا السَیِّدةُ زَینَبُ(س) فَوَجَدَتهَا قَد فَارَقَتِ الحَیَاةَ فَغَسَّلَتهَا وَ کَفَّنَتهَا وَ دَفَنَت فِی دِمَشقَ》 ♦️پس زینب کبری(س) رقیه را گرفت، در حالی او جان داده بود. پس زینب او را غسل داد و کفن کرد، رقیه(س) در دمشق (خرابه شام) دفن شد.(۹) در نقلی دیگر آمده است که ؛ 《فَبَکَت بُکَاءً شَدِیدَاً، حَتَّى غُشِیَ عَلَیهَا، فَلَمَّا حَرَّکُوهَا فِإِذَا هِیَ قَد فَارَقَت رُوحُهُا الدُنیَا》 ♦️رقیه(س) آنقدر گریست که بیهوش افتاد و او را حرکت دادند، ولی او از دنیا رفته بود.(۱۰) طبری در کامل بهایی نقل می کند : 📋《فَفَزَعَت الصَبیَّةُ وَ صاحَت فَمَرَضَت و تُوَفَّیَت فِی أیامِها بِالشَامِ》 ♦️آن دخترک دلش کنده شد و فریادى زد و بیمار گشت و در همان روزها در خرابه شام در گذشت.(۱۱) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : به خواب دیده ام امشب قرار می آید  خزان عمر مرا هم بهار می آید  شنیده ام به تلافیِ بوسه ی گودال  برای دلخوشی ام بیقرار می آید  بیا بساط پذیرایی ام همه جور است  همیشه شَه به سراغ ندار می آید  اگرچه یک یک انگشت ها ز کار افتاد  برای شانه زدن که به کار می آید  چنان ز ترس زمین خورده ام که در گوشم  هنوز نعره ی آن نیزه دار می آید  چه حرف ها که در اینجا به دخترت نزدند  صدای بی کسی از این دیار می آید  سرت به نیزه که چرخید؛ قلب من هم ریخت  دوباره دور تو چندین سوار می آید  👤محسنی فر  📚منابع : ۱)الايقاد شاه عبدالعظیمی، ص۱۷۹ ۲)مع‌ الركب الحسينى طبسی، ص۲۱۸ ۳)کامل بهایی عمادالدین طبری، ج۲، ص۱۷۹ ۴)مع‌ الركب الحسينى طبسی، ص۲۱۹ ۵)شعشعة الحسينيه یزدی، ج۲، ص۱۷۱ ۶)نفس المهموم شیخ عباس قمی، ص۴۱۵ ۷)ریاض القدس قزوینی، ص۳۲۴ ۸)المنتخب طریحی، صص۱۳۶_۱۳۷ ۹)تسلیه المجالس حائری، ج۲، ص۹۳ ۱۰)ریاض القدس قزوینی، ص۳۲۴ ۱۱)کامل بهایی عمادالدین طبری، ج۲، ص۱۷۹ کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20 @AsnadolMasaeb
منبر و روضه شهادت حضرت رقیه(س) کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
5_6.mp3
زمان: حجم: 8.31M
سخنرانی دکتر رفیعی شب سوم محرم(,به مناسبت حضرت رقیه) کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
@Rozekhanegeeروضه خانگی - حضرت رقیه(س) - 1214.mp3
زمان: حجم: 5.06M
🎙به عالم عشق را معنا رقیه است... 🔻روضه (س) ⏱ | 11:11 👤 حجت الاسلام سید رضی 💡 کانال روضه‌های کوتاهِ کاملِ خانگی @RozeKhanegee
رقیه بنت الحسین.pdf
حجم: 396.3K
💠فیش منبر 💠 📌حضرت رقیه سلام الله علیها 📌 👇با موضوع👇 👈"رقیه بنت الحسین " سلام الله علیها