eitaa logo
مبلغان
5.1هزار دنبال‌کننده
85 عکس
39 ویدیو
563 فایل
☑ کانال تخصصی محتوایی مبلغان 🔹ارسال محتوای بین الصلاتین روزانه و مناسبتی 🔹ارسال فیش منبر روشمند مناسبتی و اقتضایی ✍️ انتقاد و پیشنهاد به محتوای کانال @Habib_shahid_hadi 🤝تبادل (فقط کانال طلاب ) و تبلیغ کانال @efefefef
مشاهده در ایتا
دانلود
💠مراقبه داشته باش؛ آقا خودشا تشريف مي آورند! در تبريز مجتهد جليل القدري بود به نام آيت الله آقا ميرزا رضي تبريزي (رضوان الله عليه) كه در زمان ابتداء طلبگي بنده، ايشان مرحوم شدند. كتابي است به نام «مطارح الانظار في طبقات اطباء الاعصار» تاليف ميرزا عبدالحسين خان فيلسوف الدوله، كتاب كميابي است. مؤلف كتاب، برادر آقا ميرزا رضي ميباشد. از ثقات شنيدم كه وقتي ايشان به قم آمده بودند و مهمان امام خميني شده بودند، ايشان به خانواده شان فرموده بودند: اين مهمان ما كسي است كه با دلگرمي ميشود از او تقليد كرد! و اين كلام ايشان به خوبي دلالت بر عظمت علمي و عملي آقاميرزا رضي دارد. مرحوم آقا ميرزا رضي گفته بود: ما در منزلمان كار بنايي داشتيم؛ عده اي كار ميكردند. در ميان كارگرها يك نفر بود كه معلوم بود با ديگران فرق دارد. دنبال بهانه اي ميگشتم كه با او سر صحبت را باز كنم. براي كار، نياز به نردبان بلندي داشتيم كه آن را كرايه نموديم و پس از اتمام كار بنا شد آن كارگر، نردبان را ببرد و تحويل دهد. وقتي رفت و برگشت، مقداري بيش از معمول طول كشيد؛ چون حدود مسافت را ميدانستم. ديدم بهانه اي است براي صحبت كردن، به او گفتم: چه شد كه مقداري طول كشيد؟! با يك متانتي جواب داد: چون نردبان بلند بود و ممكن بود كه به ديوار خانه هاي مردم اصابت كند و من مديون شوم، لذا با احتياط بيشتري حركت كردم؛ به همين جهت مقداري بيشتر طول كشيد. فصل تابستان بود و آفتاب دير غروب ميكرد. هنگام ظهر كه كارگرها براي تهيه غذا و صرف نهار متفرق شدند، او اول وقت به سراغ نماز رفت و با حالت توجه خاصي نماز ميخواند. وقتي تكبير ميگفت، من شديداً تحت تأثير قرار ميگرفتم، بدنم گويا به لرزه ميافتاد! نماز كه تمام شد، رفتم به او گفتم: شما بعد از اتمام كار، باز هم وقت براي نماز خواندن داشتي، چرا درزمان كار من، نماز ميخواني؟ در جواب من فقط اين را خواند: و ان المساجد لله فلا تدعوا مع الله احدا «و مساجد مخصوص خداوند است پس نبايد با خدا احدي غير او را پرستش كنيد». با اين جواب او، گويا پاهايم لرزيد و نتوانستم خود را كنترل كنم، همانجا نشستم و فهميدم شخص فوق العاده اي است. از او عذرخواهي كردم و گفتم: غرضم از اين مطالب اين بود كه خواستم مقداري با تو صحبت كنم. حالا بگو امام زمان - عج الان كجا هستند؟! گفت: حضرت در تبريز تشريف داشتند؛ يك ساعت است كه اين شهر را ترك نموده اند. گفتم: چكار كنم كه خدمتشان برسم، راهش چيست؟! گفت: يك مقداري به خودت رسيدگي كن، مراقبه داشته باش؛ آقا خودشا تشريف مي آورند! پس از آن صحبت هم ديگر او را نديدم! https://eitaa.com/moballeghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝 هنگامی که از مردم سؤال شود اگر بچه ای مُهر نماز را از جلوی نمازگزار بر دارد و برود و یا کسی مُهر نماز را با پایش از جلوی نمازگزار به فاصله ی دوری پرت کند وظیفه نمازگزار چیست؟ گاه پاسخ می دهند : باید بر پشت دست یا ناخن های انگشتان دست به ویژه ناخن شست خود سجده کند و حال آنکه بسیاری از مراجع تقلید مانند امام خمینی(ره) می فرمایند : ✍نمازگزار در چنین شرایطی باید به ترتیب زیر عمل کند: 1-اگر چیزی که سجده بر آن صحیح است داشته باشد. مثلا تکه ی کاغذی در جیب خود دارد باید بر آن سجده کند. 2- چنانچه چیزی که سجده بر آن صحیح است نداشته باشد و وقت نماز نیز تنگ نباشد. باید نماز را بشکند و دوباره نماز خود را با مُهر یا چیزی که سجده بر آن صحیح است بخواند. 3-اگر وقت نماز تنگ است به طوری که فراهم کردن مُهر موجب قضای نمازش می شود باید نمازگزار بر لباسش سجده کند اگر از جنس پنبه یا کتان است. 4-اگر لباسش از جنس دیگری غیر از پنبه و کتان است باید بر همان چیز سجده کند. 5- چنانچه آن هم ممکن نباشد باید بر پشت دست خود سجده کند. 6- اگر آن هم امکان ندارد باید بر چیز معدنی مانند انگشتر عقیق سجده کند. ◀️نکته ی قابل توجه این که در صورتی که وقت نماز وسعت دارد و نماز گزار چیزی را که سجده بر آن صحیح است ندارد، ولی مُهر نماز در فاصله نزدیکی در حدود یک یا دو قدمی نمازگزار وجود داشته باشد باید با رعایت جهت قبله و نگفتن ذکرهای نماز به طرف مهر نماز حرکت کند و سپس نمازش را ادامه دهد. 📚توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 611، م 1087 ؛ عروة الوثقی، ج 1، ص 72 https://eitaa.com/moballeghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 آیا زوجینی که چهار ماه از هم دور باشن ،اگر بعداز مدت یابیشتر بخوان زناشویی داشته باشند، نیاز به خواندن صیغه عقد لازم است ؟ پاسخ : زن وشوهر اگر 50 سال هم از یکدیگر دور باشند،باز هم زن وشوهر ومحرم یکدیگر هستند وبرای زناشویی نیاز به عقد جدید ندارند. همچنین زن نمی تواند با توجیه دوری از همسر و نداشتن روابط زناشویی ، با شخص دیگری صیغه محرمیت بخواند . https://eitaa.com/moballeghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠چکار کنم که شهوتم را بتوانم کنترل کنم ؟ جواب: كنترل غريزه شهوت به دو صورت ممكن است تحقق پذيرد: 1. با وجود تحريكات مختلف، انسان بخواهد با ميل تحريك شدهاش مقابله نمايد و به سوى گناه نرود. چنين كارى به غايت دشوار است. 2. پرهيز از صحنهها و كارهايى كه به تحريك اين غريزه مىانجامد مانند: الف) پرهيز از فكر و ترسيم صحنههاى محرّك در ذهن و خيال. ب) دورى از نگاهها و مناظر تحريكآميز. قرآن در دو آيه متوالى دستور به اغماض و نگهدارى چشم از نگاه حرام و هوس آلود، داده و مىفرمايد: «به مومنان بگو ديدههاشان را از نامحرمان فرو نشانند». «1» ج) اجتناب از گفت و گوها و نشستهاى غفلت زا و معاشرت با دوستان ناباب و گوش سپردن به سخنان تحريكآميز. د) پرهيز از پرخورى و بى نظمى در خوردن. ه) اشتغال به ورزش و سرگرمىهاى مفيد. و) تلاوت قرآن و تفكر در مضامين آن. لازم بذکر است که اولین چیزی که محرک شهوت میباشد فکر است پس ابتدائا ورودی های ذهن باید کنترل شود و در مرحله بعد فکر و ذهن را آنقدر درگیر مسائل وقت گیر کردن که فرصتی برای فکر به محرکات جنسی نداشته باشد . مبلغین گرامی اهمیت فکر و ذهن را متذکر شده و به مُراجع حتما پیشنهاد تنظیم کارهایی که وقت خلوت ذهنی را از بین میبرد بدهند . https://eitaa.com/moballeghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️ وقتی آخوند خراسانی بدون پیراهن کلاس می رود مرحوم آخوند خراسانى در زمان تحصیل یک پیراهن بیشتر نداشت و روزى یگانه پیراهنش را شسته بود و منتظر بود تا خشک شود،... 💠 آیه: هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ زمر/9 آیا دانایان با نادانان مساویند؟ 💠 حکایت؛ مرحوم آخوند خراسانى در زمان تحصیل یک پیراهن بیشتر نداشت و روزى یگانه پیراهنش را شسته بود و منتظر بود تا خشک شود، هنگامی که موقع درس فرا رسید، هنوز پیراهنش خشک نشده بود، او که برای درس اهمیت زیادی قائل بود، بخاطر آنکه از درس استاد محروم نگردد قباى خود را پوشید و مچهاى آستین را بست و در حالیکه عبا را به دور خود پیچیده بود وارد مجلس درس شیخ اعظم شد و در گوشه اى نشست و به سخنان استاد گوش داد و پس از اتمام درس به سرعت به سوى منزل خود رفت زیرا نمى خواست کسى متوجه آن وضع گردد. ظهر آن روز کسى درب حجره را زد، وقتى آخوند محمد کاظم در را باز کرد شیخ مرتضى انصارى را دم در دید، استاد به شاگرد خود سلام کرد و بقچه اى از زیر عباى خود بیرون آورد و آن را به دست او داد و با قیافه و لحنى که سرشار را از محبت بود گفت : از اینکه در این وقت مزاحم شده ام معذرت مى خواهم، من مى توانستم برای شما پیراهن نویى تهیه کنم اما دلم مى خواهد پیراهن خود را به شما بدهم و امیدوارم با قبول آن مرا خوشحال کنید. شیخ آنگاه به سرعت از حجره شاگرد خود دور شد بطورى که آخوند نتوانست از لطف استاد خود سپاسگزارى کند و وقتى بقچه را باز کرد، دید که شیخ دو دست از پیراهنهاى خود را براى او آورده است. 1 هرکه از آموختن ندارد ننگ گل برآرد ز خار و لعل از سنگ2 📚پی نوشت : 1. با اقتباس و ویراست از کتاب داستانهای علماء 2. نظامی https://eitaa.com/moballeghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 یاری برادر مومن علامه مجلسى نقل مى كند كه ابن مهران گفت: در محضر مولایم حسین بن على (ع)، نشسته بودم كه مردى آمد و عرض كرد: اى فرزند رسول خدا؛ فلانى از من طلبى دارد و مىخواهد، مرا به زندان افكند. حضرت فرمود: به خدا سوگند! نزد من، هیچ پولى نیست تا بدهى تو را بپردازم. عرض كرد: با او صحبت فرما شاید راضى شود. فرمود: هیچ آشنایى با او ندارم [نمىپذیرد]؛ امّا از پدرم امیرمؤمنان علی (ع)، شنیدم كه مىفرمود: رسول خدا (ص) فرمود: هركس در راه تأمین نیاز برادر مؤمن خود تلاش كند، گویى كه نه هزار سال، خدا را پرستش نموده، در حالىكه روز را، روزه داشته و شب را، به بیدارى سپرى كرده است. همچنین كلینى با سند خود از صفوان جمال نقل مىكند كه گفت: خدمت امام صادق (ع) نشسته بودم كه مردى از اهل مكّه، به نام میمون وارد شد. جهت دیر كرد اجاره منزل خود كه توان پرداخت آنرا نداشت، از آن جناب دادرسى نمود. پس حضرت به من فرمود: برخیز و برادرت را یارى كن. برخاستم و همراه میمون، رهسپار شدیم، خدا اجاره او را فراهم فرمود و پرداخت شد. به جاى خود برگشتم؛ امام صادق (ع) پرسید: با حاجت برادر خود، چه كردى؟ عرض كردم: پدر و مادرم به فدایت؛ خدا فراهم نمود و پرداخت شد. پس حضرت فرمود: بدان اینكه برادر مسلمان خود را یارى رسانى، نزد من از یك هفته طواف خانه خدا كه به آن دست به كار شده باشى، محبوبتر است. 📚 منابع: 1-علامه مجلسی، بحار الأنوار ج 74: 315. 2-کلینی، الكافی ج 2: 198. https://eitaa.com/moballeghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 اهمیت صله رحم استاد فاطمی نیا فرمودند: یکی از علما - که از دنیا رفته است- از یکی از صلحا برایم تعریف می کرد که : یک نفر گفته بود: من در قسمت بایگانی اداره ای کار می کردم و پرونده های متعدد و بعضا بسیار مهم می آمد و ما در قسمت بایگانی قرار می دادیم. یک روز پرونده بسیار مهمی به دستم رسید.چند روزی که گذشت متوجه شدم آن پرونده گم شده است. هر چه گشتم پیدا نشد. در آن گیر و دار که کاملا ناامید شده بودم، به بنده خبر دادند: چون شما مسئول پرونده ها هستید اگر تا چند روز دیگر پیدا نشود، حکمی که در آن مورد شما اجرا می شود یا اعدام است یا حبس ابد!از این رو نزد یک نفر اهل دل رفتم، ایشان دستور ختمی فرمودند که انجام بده.همان توسل را انجام دادم.روزی که قرار بود نتیجه بگیریم از پرونده خبری نبود با ناراحتی از منزل بیرون آمدم تا نزدیکی خیابان مولوی رفتم. دیدم پیرمردی جلو آمد و گفت: آقا! مشکل تو به دست آن شخص – که عرق چین به سر دارد و در حال رفتن است – حل می شود.بدون توجه به این شخص با شنیدن این کلمات دویدم و دامن آقا را گرفتم و گفتم: آقا جان! به دادم برس، گفته اند مشکلم به دست شما حل می شود.پیر مرد نگاهی به من کرد و گفت: خجالت نمی کشی؟حالتی بهت زده و متعجب داشتم. ایشان فرمودند: چهار سال است شوهر خواهرت از دنیا رفته، یک مرتبه هم به خواهرت و بچه هایش سر نزده ای، انتظار داری کارت هم پیچ نخورد؟!تا نروی و رضایت آنها را جلب نکنی، مشکلت حل نمی شود. بعد از شنیدن صحبت پیرمرد بلافاصله به منزل خواهرم رفتم. وقتی در زدم و خواهر همراه چند فرزند رنجورش در را باز کرد ، متوجه شد من هستم، گفت: چطور است بعد از چهار سال آمده ای؟! گفتم: خواهر! از من راضی شو. بچه هایت را از من راضی کن. بعدا برایت تعریف می کنم، غلط کردم. آن گاه رفتم مقداری هدیه گرفتم و آوردم و آنها را راضی کردم. فردا که به اداره برگشتم، به من خبر دادند که پرونده پیدا شده است. این پیر مرد عرق چین به سر، کسی نبود جز عارف بزرگ مرحوم شیخ رجبعلی خیاط . https://eitaa.com/moballeghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝 سوال:‌ خانه ای را اجاره کرده ایم که حیاط آن دارای درخت میوه است، آیا میوه های این درخت برای صاحب خانه است یا برای ماست ؟ ✍ پاسخ: اگر خانه را در بست اجاره کرده اید و صاحب خانه شرط نکرده است که میوه درخت مال خودش باشد و عرف اجاره هم چنین باشد که خانه ای که در بست اجاره می شود مستاجر از میوه درخت داخل خانه استفاده می کند، میوه درخت مال مستاجر است. ولی اگر صاحب خانه شرط کرده باشد که میوه درخت مال خودش باشد، در این صورت میوه درخت مال صاحب خانه می باشد. 📚استفتا از سایت مراجع عظام https://eitaa.com/moballeghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند: بِئْسَ العَبدُ عَبدٌ یَکونُ ذا وَجْهَینِ و ذا لِسانَینِ، یُطْری اَخاهُ شاهِداً و یأکُلُهُ غائِباً، إن اُعطِیَ حَسَدَهُ و اِن ابْتُلِیَ خانَهُ؛ بنده ی بدی است آن که دو رو و دو زبان باشد. در مقابل، از برادرش تعریف کند و پشت سر، او را بخورد. اگر برادرش بهره مند باشد به او حسد ورزد و اگر گرفتار شود، به او خیانت کند. (1) شرح حدیث: صداقت و راستی، مهمترین آموزه ی دین است. پیشوایان ما، پیروان را به راستگویی، امانتداری، دوری از تزویر و خیرخواهی نسبت به برادران دینی فراخوانده اند. در این حدیث شریف هم امام عسکری علیه السلام از دورویی و نفاق در برخورد با دیگران نکوهش می کند و آن را صفت ناپسندی می شمرد. (2) آن که برخورد رویارو و پشت سرش متفاوت است، منافق است. آن که در برابر، زبانی چرب و نرم و همراه با تعریف و ستایش دارد، اما پشت سر، غیبت و بدگویی و توهین و نیش زدن کار اوست، نمی تواند دوست مناسبی باشد. به هر حال، فرومایگانی که نه چشم دیدن نعمت تو را دارند، نه رفتارشان با تو صادقانه است، نه در گرفتاریها یار و غمخوار تواند، نه ظاهر و باطنشان با تو یکی است، برای معاشرت مناسب نیستند. 📚 پی نوشت: 1. تحف العقول، ص 488 2.بخشی از این حدیث، در سخنان امام کاظم علیه السلام هم روایت شده است. (ر.ک: حکمتهای کاظمی، حدیث 9). https://eitaa.com/moballeghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✳️طلب توفیق می کنم که حتی در عالم تصوّر و رویا هم به او نیندیشم! بانک ملی از میان قبول شدگان در دانشگاه تهران، همه ساله 200 نفر را به عنوان سهمیه انتخاب می کرد و در مرحله بعد از میان آنها 7 نفر را از طریق آزمون اختصاصی انتخاب و برای طی دوره بانکداری به کشور انگلستان اعزام می کرد. محمد جواد به عنوان نفر سوم سهمیه انتخابی جهت اعزام به انگلستان انتخاب شد. آخرین مرحله مصاحبه بود ... مصاحبه کننده از او پرسید: اگر در خیابان‌ها و یا پارک‌های لندن با یک دختر خانم عریان رو به رو شوی و یا در یکی از محافل تهران با یک دختر خانم نیمه عریان رو به رو شوی چه عکس‌العملی از خود نشان می‌دهی؟ محمد جواد پاسخ داده بود: در صورتی که با چنین وضعی رو به روشوم، چون قادر نیستم مانع رواج منکرات شوم ابتدا سعی می‌کنم خودم را از مسیر دور کنم و به او نگاه نکنم‌ و بعد از خداوند درخواست می‌کنم مرا یاری دهد که بر نفس امّاره‌ام مسلط شوم و طلب توفیق می‌کنم که حتی در عالم تصوّر و رویا هم به او نیندیشم. به این ترتیب محمد جواد در برابر نگاه تمسخر‌آمیز داوران، در گزینش بانک ملی مردود شناخته شد. زیر ورقه آزمون او این عبارت به چشم می‌خورد : « نامبرده به علت تعصّبات مذهبی صلاحیت اعزام به خارج از کشور را ندارد .» [ خاطره ای از شهید محمد جواد تندگویان وزیر نفت کابینه شهید رجایی، باشگاه خبرنگاران] https://eitaa.com/moballeghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✳️درخواست سید هاشم خطاب از نادر شاه چه بود؟ 💠آیه: وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ طلاق هر کس بر خدا اعتماد کند، خداوند برای او بس است 💠حکایت؛ یکی دیگر از علمای معروف در علم، زهد و تقوا مرحوم سید هشام حطاب است و او را با نادرشاه افشار حکایتی شنیدنی دارد که بر شدت زهد او دلالت می‌کند. وقتی که نادرشاه به قصد زیارت حضرت امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) وارد نجف اشرف شد، پس از زیارت مرقد شریف آن حضرت، به قصد زیارت علمای مشهور نجف به خانه آنان می‌رفت و چون به خانه سید هاشم حطاب آمد، دید سید بر روی حصیری نشسته و زندگی بسیار ساده و بی آلایشی دارد. شاه وقتی خواست از خدمت سید مرخص شود، عرض کرد: من نادرشاهم و قدرت در دست من است، هر نیازی دارید امر کنید تا انجام دهم و به این خدمت مرجوعه افتخار کنم، سید در جواب گفت: بلی، من از شاه می‌خواهم که جلو این پشه‌ها را بگیرد که مرا اذیت نکنند، چون این‌ها نمی‌گذارند من راحت بخوابم. شاه گفت: من به دفع آن‌ها قادر نیستم چیزی از من بخواهید که من قادر به آن باشم، مانند مال دنیا و پول که برای شما نفعی داشته باشد، سید در جواب فرمود: من آن‌ها را از کسی می‌خواهم که بر همه چیز قدرت دارد نه آنکه فقط بر اموال فانی دنیا تسلط دارد، پس شاه حرکت کرد و رفت. (۱) ای برادر کن توکل بر خدا کو نباشد هرگز از بنده جدا (۲) 📚 پی نوشت : 1. با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در دنیای عمل 2. فتح‌الله آقاجانی (خبرگزاری حوزه) https://eitaa.com/moballeghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 تناقض در آيات قرآن؟! اسحاق كِنْدي از فيلسوفان و دانشمندان بزرگ عراق بود او قرآن را مطالعه كرد، ديد كه بعضي از آيات قرآن با بعضي ديگر، در ظاهر سازگار نيست، بلكه ضدّ هم هستند، تصميم گرفت كتابي در تناقض قرآن بنويسد، اين كار را شروع كرد. يكي از شاگردان او به محضر امام حسن عسكري ـ عليه السّلام ـ رسيد، امام به او فرمود: آيا در ميان شما مرد با شهامتي نيست كه با استدلال، استاد كندي را از اين كار باز دارد؟! شاگرد گفت: ما شاگرد او هستيم، چگونه او را از اين كار باز داريم؟ امام حسن عسكري ـ عليه السّلام ـ فرمود: سخني را به تو مي‌آموزم، نزد او برو و همين سخن را به او بگو، به اين ترتيب كه: نزد او برو و چند روز او را در اين كاري كه شروع كرده كمك كن وقتي كه با او دوست و مأنوس شدي، به او بگو، سؤالي به نظرم آمده مي‌خواهم از تو بپرسم، او مي‌گويد بپرس، به او بگو: «اگر گويندة قرآن (خدا) نزد تو آيد، آيا ممكن است كه مراد او از آيات قرآن، غير از آن معنائي باشد كه تو گمان كرده‌اي و آن را معنا آن گرفته‌اي؟ استاد كندي مي‌گويد: آري چنين امكاني دارد. در اين هنگام به او بگو تو چه مي‌داني، شايد مراد خدا از آيات قرآن غير از آن معاني باشد كه تو فهميده‌اي. شاگرد نزد استاد اسحاق رفت و مدّتي او را در كار تأليف آن كتاب كمك كرد، تا اين‌كه طبق دستور امام حسن ـ عليه السّلام ـ به او گفت: آيا ممكن است كه خدا غير از اين معني را كه تو از آيات قرآن فهميده‌اي، اراده كرده باشد؟ استاد فكري كرد و سپس گفت: سؤال خود را دوباره بيان كن، شاگرد بار ديگر سؤال خود را مطرح كرد. استاد گفت: «آري ممكن است كه خدا ارادة معاني ديگر غير از معاني ظاهري كرده باشد» سپس به شاگرد گفت: اين سخن را چه كسي به تو ياد داده است؟ شاگرد گفت: به دلم افتاد، و از تو پرسيدم. استاد گفت: اين كلام، بسيار بلندپايه است، كه از مانند تو بعيد است سرزند، تو هنوز به چنين مقام عالي علمي نرسيده‌اي. شاگرد گفت: اين سخن را از امام حسن عسكري ـ عليه السّلام ـ شنيده‌ام. استاد گفت: اينك حقيقت را گفتي، و چنين مسائلي جز از اين خاندان شنيده نمي‌شود. آن‌گاه استاد، درخواست آتش كرد، و تمام آن‌چه را دربارة تناقض گوئي قرآن تأليف كرده بود سوزانيد و نابود كرد.[1] 📚 پی نوشت : [1] ـ انوار البهيّه، ص 286، نشر منشورات ديني مشهد. ابن شهر آشوب، «المناقب»جلد4، ص 424 https://eitaa.com/moballeghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 رعایت حال خانواده میرزا جواد آقا تهرانی در یکی از شبها، دیروقت به منزل می آیند، در منزل که می رسند، متوجه می شوند کلید منزل همراهشان نیست، به خاطر رعایت حال خانواده شان که در خواب هستند، از در زدن خودداری کرده و با توجه به این که هوا هم قدری سرد بوده است، در کوچه می مانند و تا اذان صبح همانجا قدم می زنند. هنگام اذان که اهل خانه می باید برای نماز صبح بیدار شوند، آقا در می زنند و وارد خانه می شوند، یکی از فرزندان ایشان که از این قضیه خبردار می شود، سؤال می کند چرا زنگ نزدید؟ ایشان می گویند: شما خواب بودید، زنگ من موجب اذیت و آزار شما می شد! نقل دیگری را هم فرزند ایشان شنیده است که گویا همسر ایشان در رؤیا می بینند که مرحوم آقا پشت در منزل نشسته اند، لذا بیدار شده و هنگامی که در را باز می کنند می بینند که آقا آنجا منتظرند. کسیکه مؤمنی را اذیت کند خدا او را اذیت نماید، و کسیکه مؤمنی را اندوهگین کند خدا او را اندوهگین نماید. ( رسول خدا «ص») https://eitaa.com/moballeghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️ معیار مسجد بودن یک مکان 📝سوال: جاری شدن احکام مسجد بر یک مکان چه شرایطی دارد؟ ✍ پاسخ: اگر زمینی را به قصد قرب و به نیت مسجد بودن بسازند و حداقل یک نفر به اذنِ برپا کننده (بانی) در آن نماز بخواند، مسجد می شود (هر چند صیغه را جاری نکند) [1] و باید احکام مسجد نسبت به آن مراعات شود. [2] توجه: مساجد تمام گروه های مسلمان، اعم از شیعه و غیر آن در احکامی که برای مسجد گفته می شود، فرقی ندارند. [3] 📚 پی نوشت: [1]. صیغه وقف: «وَقَفتُها مَسجداً قُربةً إلی الله» یعنی این زمین یا ساختمان را برای رضای خداوند وقف کردم برای آنکه مسجد باشد. [2]. امام، تحریرالوسیله، ج1، فی مکان المصلی، ص 277، م 19؛ خامنه ای، اجوبه الاستفتائات، س 1995 و 2045؛ صافی، هدایه العباد، ج1، م 714. [3]. العروه الوثقی مع تعلیقات، ج1، فی احکام النجاسات، م 15؛ بهجت، توضیح المسائل، م 742. »> برگرفته از کتاب «رساله مصور»، ج2، ص 201. https://eitaa.com/moballeghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند: اِتَّقوا اللهَ و کونوُا زَیْناً و لا تکونوا شَیناً، جُرُّوا إلَینا کُلَّ مَودَّهٍ وادْفَعوا عَنّا کُلَّ قبیحٍ؛ از خدا پروا کنید و زینت (ما) باشید، ‌نه مایه ی عار و ننگ. هر محبّت و مهرورزی را به سوی ما بکشانید و هر زشتی را از ما دور کنید. (1) شرح حدیث: رابطه ی ما با خاندان رسالت و پیشوایان معصوم، رابطه ی «پیشوایی» و«پیروی» است. آنان «امام» هستند و ما مأموم و پیرو. آنان اسوه و الگویند، ما تابع و سرمشق گیرنده از آنان. آنان پاک و متقّی و عادلند، ما هم باید در پی طهارت و تقوا و عدالت و صداقت باشیم، تا در ادّعای تشیع و پیروی، ‌راست گفته باشیم و با رفتار خوب و اخلاق شایسته خویش، مایه ی خوشنامی و زینت آنان باشیم، نه سبب بدنامی و ناراحتی شان. گاهی یک پدر، انسان خوب و صالحی است، اما فرزندی بد و شرور دارد. بدیهای او را از چشم پدرش می بینند و رفتارش مایه شرمساری پدر می گردد. امامان، پدران معنوی ما هستند. رفتارمان باید به گونه ای باشد که برای آنان کسب آبرو کند، نه آن که مایه ی آبروریزی برای ایشان باشد. کسی به نام زکریا، قبلاً مسیحی بود و زمان امام صادق علیه السلام مسلمان شد. در مدینه خدمت آن حضرت رسید. از توصیه های امام به او یکی هم این بود که مراقب مادرش باشد و به او نیکی کند. با آن که مادرش مسیحی بود، رفتار خوب پسر که در اثر مسلمانی و به توصیه امام صادق علیه السلام بود، در مادر هم تأثیر گذاشت و او هم تمایل پیدا کرد مسلمان شود. مادر به فرزندش گفته بود: این گونه سفارشها، از سوی پیامبران به پیروانشان می شود. به هر حال، مادر هم مسلمان شد.(2) این رفتار شایسته، سبب می شود دلها و محبتها به سوی خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام جذب شود. شیعه باید این گونه رفتار کند، ‌تا مردم جایگاه والا و آسمانی امامان را بشناسند و به سوی آنان گرایش یابند. 📚 پی نوشت: 1. تحف العقول، ص 488 2.اصول کافی، ج2، ص 160 (تفصیل داستان را در کتاب «داستان راستان» شهید مطهری، جلد دوم، حکایت «حق مادر» بخوانید). https://eitaa.com/moballeghan