.
💳 واریز مبلغ ۵٠ هزار تومان
🎁 جایزه متن شایسته تقدیر پویش #پنجره_ای_به_عاشورا
🌷 آقای علی قاسمی
ان شاالله که مبارکشون باشه💐
@mobasheran_ir
🏴#مبشران_غدیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ برای جبران لطفی که امام زمان در حق هر مومنی می کند...
در طول روز ۱۰۰صلوات به امام زمان علیه السلام هدیه کنیم.🌺
🎙استاد عالی
@mobasheran_ir
🌤 #مبشران_غدیر
مبشران غدیر🇵🇸
. #ناقوسها_به_صدا_درمیآیند. 5⃣ #قسمت_پنجم 🌱 کشیش پس از بستن گیرهٔ در، بازگشت و گفت : نگران نباش
#ناقوسها_به_صدا_درمیآیند. 6⃣
#قسمت_ششم
🔹 کشیش با صدایی پر از خش خش که از گلوی خشکش بیرون می زد پرسید: «تو این کتاب را از کجا آوردی؟»
با فروپاشی شوروی مثل اینکه خاک ها شخم می خوردند، همهٔ آن کتاب های قدیمی از دل خاک بیرون می آمدند.
این کتاب اما با همهٔ آنها فرق می کرد؛ اوراق کاغذ پاپیروس مصری داد می زد که باستانی اند.
با اینکه هنوز کلمه ای از نوشته ها را نخوانده بود، حسی به او می گفت این کتاب گنجی است که آشکار شده و معجزه ای آن را به دست او رسانده است.
کاغذهای پاپیروس و اوراق پوست آهو ثابت می کرد که قدمت این نسخهٔ خطّی بیشتر از آن است که بشود تصوری از آن داشت.
کشیش جانِ تازه ای گرفت، شروع کرد به ورق زدن اوراق. بوی کهنگی کتاب را استشمام می کرد ؛ کتابی که باید به هر شکل آن را به چنگ می آورد.
کشیش سرش را بلند کرد، خودش را از روی میز عقب کشید و به پشتی صندلی تکیه داد گفت: « ظاهراً این کتاب یک کتاب قدیمی است.
اما باید آن را با دقت ببینم و صفحاتی از آن را بخوانم تا معلوم شود موضوع آن چیست و چه ارزشی دارد.
هنوز نویسندهٔ کتاب مشخص نیست. می دانید که بخشی از ارزش کتاب، به نویسندهٔ آن بستگی دارد.
من نمی توانم همهٔ اطلاعات لازم دربارهٔ این کتاب را الان به دست بیاورم.
باید چند ساعتی روی آن کار کنم.
الان هم غروب است و باید از کلیسا بروم. فردا عصر دربارهٔ کتاب با هم صحبت خواهیم کرد.
اگر آن را مفید یافتم ، با قیمت خوبی از تو خواهم خرید. مطمئن باش پسرم.
ادامه دارد...
📚انتشارات عهدمانا
@mobasheran_ir
🌤 #مبشران_غدیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دستمو رها نکنیا❤️
🎤 حاج مهدی توکلی
🌹 #شب_جمعه بهانهست برای اِبراز دلتنگی، وگرنه هر لحظه دلتنگتم آقا
#السلامعلیکیااباعبداللهالحسین
@mobasheran_ir
🌤 #مبشران_غدیر
࿐᪥•💞﷽💞•᪥࿐
🌺 امام مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف:
✨ بار الها توفيق بندگی و دوری از گناه و نيت پاک و شناخت حرام را به ما عطا فرما
و با هدايت و استقامت در راهت گراميمان بدار✔️💯
📚{المصباح الکفعمي، ص ٢٨١}
@mobasheran_ir
🌤 #مبشران_غدیر
⚜ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم میفرمایند:
کسی که ندای اذان نماز جمعه را بشنود، نماز جمعه بر او واجب خواهد شد. (کنزالعمال، ج ۷ ص ۷۲۳)✨
⚜پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند:
چهار نفر، عمل (زندگی) را از نو آغاز می کنند:
🔹۱. بیمار هنگامی که بهبود یابد
🔹۲. مشرک هنگامی که اسلام می آورد. 🔹۳. حج گذارنده، هنگامی که از مناسک آسوده شود.
🔹۴. آنکه بعد از گذراندن نمازجمعه باز می گردد. (بحارالانوار ج ۸۶ ص ۱۹۷)
⚜ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند:
✨ خطاب به مومنی که به ایشان عرض کرد بارها عزم رفتن به حج نموده ام ولی توفیق عایدم نشده است، فرمود: بر تو باد که پیوسته در نماز جمعه حضور یابی که آن حج مستمندان است. (وسایل الشیعه، ج ۵ ص ۵)
@mobasheran_ir
🌤 #مبشران_غدیر
.
💳 واریز مبلغ ۵٠ هزار تومان
🎁 جایزه متن شایسته تقدیر پویش #پنجره_ای_به_عاشورا
🌷 خانم زهرا قربانی
ان شاالله که مبارکشون باشه💐
@mobasheran_ir
🏴#مبشران_غدیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نالههای #امام_صادق(ع) بر
بلایای آخرالزمان و فراق
امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف
🎤 استاد:
حجت الاسلام عالی
#اَللّهُــــمَّعَجـِّــللِوَلیِّــــڪَالفَـــــرَج🌷
@mobasheran_ir
🌤 #مبشران_غدیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاضری به خاطر عزیزترین فرد زندگیت چیکار کنی؟ 🤔
🔹شما اگه بودید چیکار میکردید؟
@mobasheran_ir
🌤 #مبشران_غدیر
مبشران غدیر🇵🇸
#ناقوسها_به_صدا_درمیآیند. 6⃣ #قسمت_ششم 🔹 کشیش با صدایی پر از خش خش که از گلوی خشکش بیرون می زد پ
#ناقوسها_به_صدا_درمیآیند. 7⃣
#قسمت_هفتم
🔹 مرد مطمئن بود که کشیش راست میگوید. او حق داشت دربارهٔ درستی قدمت و موضوع کتاب مطالعه کند، امّا این چیزی نبود که او دلش می خواست بشود.
گفت: « البته درست میگویید شما، اما دلم میخواست همین امروز کار را تمام میکردیم، چون من میترسم. »⚡️
🔺کشیش گفت: حق با شماست پسرم و باید هم بترسيد. حالا که معلوم شده دو غریبه دنبالت هستند و قصد دارند کتاب را از چنگت درآورند، بهتر است کتاب را با خودت نبری.
من آن را جایی نمیبرم، همين جا پنهانش می کنم تا فردا عصر همین موقع که نظرم را به شما بگویم و روی آن قیمتی بگذارم.
رستم به دنبال راه گریزی بود تا کار به فردا نکشد.
🔺 کشیش گفت: « نکند به من اطمینان ندارید؟ اگر این است، کتاب را ببرید و فردا آن را برایم بیاورید.
کشیش تیر خلاص را شلیک کرده بود: امکان نداشت مرد تاجیک کتاب را با خود ببرد. او می دانست باید کتاب را در کلیسا جا بگذارد.
- کتاب را پیش شما می گذارم. فردا چه ساعتی بیایم؟
کشیش با آرامش جواب داد: همین ساعت.
کشیش که از جا برخاست، او نیز بلند شد و ایستاد.🌱
🔺 کشیش گفت: « برای این که نگران آن دو غریبهای که می گویی نباشی، از در پشتی کلیسا خارجت میکنم. »
سپس ورقهای کتاب را در بقچه گذاشت، آن را گره زد و با احتیاط داخل کشوی زیر میزش قرار داد و آن را قفل کرد و کلید آن را توی جیب قبایش انداخت.🗝
بازوی مرد را گرفت و گفت: « برویم پسرم.» رستم از در پشتی خارج شد.
ادامه دارد...
📚انتشارات عهدمانا
@mobasheran_ir
🌤 #مبشران_غدیر
࿐᪥•💞﷽💞•᪥࿐
🌺رسول اكرم صلى الله عليه و آله:
صبر چهار شعبه دارد :↓
شوق، ترس، زهد و انتظار 👌
🔹←هر كس شوق بهشت داشته باشد، از هوا و هوس دست مى كشد.
🔹← و هر كس از آتش بترسد، از حرامها خود را نگه مىدارد
🔹← و هر كس به دنيا بىاعتنا باشد، گرفتارىها را به چيزى نگيرد
🔹← و هر كس منتظر مرگ باشد، در كارهاى خير بكوشد.
📚{معدن الجواهر ص 40}
@mobasheran_ir
🌤 #مبشران_غدیر
، .
💳 واریز مبلغ ۵٠ هزار تومان
🎁 جایزه متن شایسته تقدیر پویش #پنجره_ای_به_عاشورا
🌷 خانم محدثه مدبریپور
ان شاالله که مبارکشون باشه💐
@mobasheran_ir
🏴#مبشران_غدیر
مبشران غدیر🇵🇸
═════❀ ⃟⃟ ⃟🌺 ⃟✤══════ #صحیفه_سجادیه #دعای_سوم_فراز_یکم •ا ﷽ ا• وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَ
═════❀ ⃟⃟ ⃟🌺 ⃟✤══════
#صحیفه_سجادیه
#دعای_سوم_فراز_دوم
•ا ﷽ ا•
✨﴿2﴾ وَ إِسْرَافِيلُ صَاحِبُ الصُّورِ ، الشَّاخِصُ الَّذِي يَنْتَظِرُ مِنْكَ الْإِذْنَ ، وَ حُلُولَ الْأَمْرِ ، فَيُنَبِّهُ بِالنَّفْخَةِ صَرْعَى رَهَائِنِ الْقُبُورِ .
🌷(2) و اسرافیل که صاحب شیپور است؛ آن بلند مرتبهای که چشم به راه اجازه و فرود آمدن دستور از جانب توست؛ که با رسیدن فرمانت با یک بار دمیدن در شیپور، افتادگان در زندان گور را، از خواب مرگ بیدار کند.
══════❀ ⃟⃟ ⃟🌺 ⃟✤══════
با ما همراه باشید با نشر صحیفه سجادیه 📚
@mobasheran_ir
🌤 #مبشران_غدیر
SS-B3F2@mobasheran_ir.mp3
2.81M
📚#صحیفه_سجادیه
📝شرح #دعای_سوم_فراز_دوم
🎧صوت استاد #محمد_رضا_شایق
✅به جمع ما بپیوندید:
https://eitaa.com/joinchat/2250178563C306594aa20
🌤#مبشران_غدیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋#حال_خوب تصادفی به دست نمیاد!
☜باید فرمون زندگیات رو به دست بگیری،
☜باید مهارت پیدا کنی تا بتونی حالت رو خوب کنی!
@mobasheran_ir
🌤 #مبشران_غدیر
☘عزیزی میگُفت :↓
هروقت احساس کردید،
از امامزمان دور شدید.
و دلتون واسه آقا تنگ نیست،
این دعایِ کوچیک رو بخونید.
بخصوص تویِ قنوت نمازاتون:
[الّلهمَّلـَیِّـنْ قَـلبی لِـوَلِـیِّ أَمـرِکْ]
یعنی؛خدایادلموواسهاماممنرمکن(:
چقدخوشگلهایندعا😍
@mobasheran_ir
🌤 #مبشران_غدیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 #میلاد_امام_حسن_عسکری علیهالسلام
💐میره قدم قدم دلم سامرا
💐حرم کنار سفره کرم امام عسکری
@mobasheran_ir
🌤 #مبشران_غدیر
مبشران غدیر🇵🇸
#ناقوسها_به_صدا_درمیآیند. 7⃣ #قسمت_هفتم 🔹 مرد مطمئن بود که کشیش راست میگوید. او حق داشت درباره
#ناقوسها_به_صدا_درمیآیند. 8⃣
#قسمت_هشتم
💢 کشیش در را بست و به داخل کلیسا بازگشت و با شتاب، شمع های روشن داخل محراب را خاموش کرد ، سپس کلید همهٔ لامپ ها را زد و به طرف در خروجی حرکت کرد.
در کلیسا را که قفل کرد و به طرف ماشین شورلت سفیدش رفت، متوجه دو جوان بور و بلند قدی شد که جلو آمدند.⚡️
🔺یکی از آنها پرسید: « ببخشید پدر، مراسم دعا تمام شده است؟»
کشیش به آن دو نگاه کرد هر دو حدود سی و پنج شش سال داشتند، شلوار جین پوشیده بودند.
هیچ شباهتی به مأموران امنیتی نداشتند.
🔅 گفت: « بله بچهها، مراسم دعا به پایان رسیده است، گمان کنم دیر آمدید.
جوانی که کاپشن پوشیده بود، پرسید: « شما در بین مردم یک مرد تاجیک ندیدید ؟»
کشیش تبسّمی کرد و با خونسردی جواب داد: « کلیسا پر از افراد مؤمنی بود که برای مراسم سخنرانی و دعا آمده بودند.🤲🏻
من هرگز چهرههای تک تک آنها را به خاطر نمیسپارم.»
⛪️ همان جوان گفت: « ما دیدیم که او وارد کلیسا شد، اما ندیدیم که از آن خارج شود.»
کشیش با فلاشر سوییچ، قفل در ماشین را باز کرد و گفت: « به هر حال من نمیدانم از چه کسی صحبت می کنید، اما مطمئن هستم کسی داخل کلیسا نمانده است.»
سپس پشت فرمان ماشین نشست، از داخل آیینه دید که آنها به طرف کلیسا رفتند تا احتمالاً گشتی در اطراف آن بزنند.
🌱کشیش در آن لحظه نفس آرامی کشید؛ نفسی که چند روز بعد با دیدن دوبارهٔ آنها مجبور شد در سینه اش حبس کند.
ادامه دارد...
📚انتشارات عهدمانا
@mobasheran_ir
🌤 #مبشران_غدیر