eitaa logo
مبین
131 دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
199 فایل
دسترسی به مطالب محتوایی از سایت : Www.serajnet.org Www.monirnet.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱یکی از تکان دهنده ترین جمله هایی که در فرهنگ بشری گفته شده، جمله زیر از امام علی علیه السلام در یکی از دعاهاي نهج البلاغه است. ✨اللهم اجعل نفسی اول كريمة تنتزعها من كرائمی✨ 🌱"خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی، جانم اولین چیزی باشد که از من می گیری"🌱 «یعنی نکند قبل از اینکه جانم را بگیری، شرفم، انسانيتم، عدالتم، و....گرفته شده باشد و تبدیل به یک تفاله ای شده باشم که تو جانم را می گیری. و این همان جمله معروف است که می گوید: ما آمده ایم تا زندگی کنیم و قیمت و ارزش پیدا کنیم؛ نه اینکه به هر قیمتی زندگی کنیم...» 📚نهج البلاغه ،خطبه۲۱۵
: ♦️«این ظلم عظیم مسلط بر عالم، این سلطه‌های ناحق، این زورگویی به ملت‌ها در سطح جهان، این ریختن خون‌های بناحق، این پایمال کردن شریف‌ترین و عزیزترین ارزش‌های انسانی، این دروغ‌ها و تزویرهایی که سردمداران استکبار جهانی هر روز تحویل بشریت می‌دهند، این همه بدی، این همه استثمار و ظلم، انسانی را که چشمه‌ی امیدی در دل نداشته باشد، به‌طور طبیعی مأیوس می‌کند؛ 🔴 لذاست که شما می‌بینید نسل جوان در کشورهای غربی، به سوی پوچی کشانده می‌شوند. ❌ نسل جوانی که به سنت‌ها خو نگرفته است و خود را پایبند سنت‌ها نکرده است، وقتی که این نابسامانی محیط زندگی بشریت را می‌بیند، ناامید می‌شود؛ ❌🔺 لذا به سمت پوچی کشیده می‌شود. بسیاری از دختران و پسران در کشورهای غربی، به سمت بیهودگی و بی‌اعتنایی به مظاهر زندگی و پوچی و غرقه شدن در شهواتِ آنی کشیده می‌شوند؛ ⭕️ این بر اثر یأس است؛ بسیاری از دانشمندان و نویسندگان و سخنگویان بشریت به این حالت دچار می‌شوند؛ اما آن ملتی که به آینده امید دارد، می‌داند که روزگار ظلم و ستم و زورگویی و تجاوز و طغیان و استکبار، با همه‌ی حجم عظیمی که امروز در جهان به وجود آورده است، یک روزگار تمام‌شدنی است و دورانی خواهد رسید که قدرت قاهره‌ی حق، همه‌ی قله‌های فساد و ظلم را از بین خواهد برد و چشم‌انداز زندگی بشر را با نور عدالت منور خواهد کرد؛ معنای انتظار دوران امام زمان این است.» ۱۳۷۰/۱۱/۳۰
(سلام‌الله‌علیها) : 🖤 معروف است که مادر اباالفضل یعنی امّ‌البنین -مادرِ پسران؛ چهار برادرند، اباالفضل است و سه برادر کوچک‌تر از خودش- بعد از آنکه چهار پسر را یک‌جا از دست داد -قربان شهامت این زن! قربان بزرگواری این زن- خیال می‌کنید بنا کرد شیون و ناله کردن، بنا کرد دشمن را بر خود جری کردن، ابدا! گریه می‌کرد امّا گریه‌‌ی او خون از در و دیوار می‌باراند. دست بچّه‌ی کوچک اباالفضل را که عبیدالله‌‌‌بن ‌العبّاس است می‌گرفت و می‌آورد در قبرستان بقیع -حالا قبرستان بقیع کجا، کربلا کجا؛ بچّه‌هایش در کربلا افتادند و دفن شدند، امّا او دنبال یک شعار تبلیغاتی است، کاری ندارد که کجا افتادند- چهار صورت قبر درست می‌کرد، می‌نشست بالای سر اینها، بعد بنا می‌کرد حرف زدن؛ ببینید شعرهایی که می‌خواند چه بود: می‌گفت ای کسی که دیدی عبّاس مرا، اباالفضل مرا که در روز عاشورا در مقابل لشکریان دشمن و انبوه دشمنان شمشیر در دست داشت و حمله می‌کرد، یک خبری من شنیده‌ام، نمی‌دانم که آیا این خبر راست است یا نه -مادر دارد می‌گوید- نمی‌دانم این خبر درست است یا درست نیست؛ من شنیدم که در روز عاشورا بر سر فرزندم اباالفضل عمودی از آهن نواختند. تعجّب می‌کنم از شجاعت فرزندم که چطور ممکن است او اجازه بدهد به دشمنش که عمودی از آهن را بر سر او بزنند! پس احتمال دیگری می‌دهم: لو کان سیفک فی یدیک لما دنی منک احد؛ پسرم! یقیناً اگر شمشیر در دست داشتی، کسی جرئت نمی‌کرد به تو نزدیک بشود؛ پس این که بر سرت عمود آهن زده‌اند، معلوم است قبلاً دست‌های تو را قطع کرده‌اند. لا حول ‌و لا‌ قوّة ‌الّا بالله‌‌ ‌العلیّ ‌العظیم. روضه حضرت ام‌البنین(سلام‌الله‌علیها) ۱۳۵۲/۱۱/۱۲