نحوۀ جبران غیبت
سؤال: اگر در مورد شخصی #غیبت کرده باشیم، آیا می توان با اهدا ثواب اعمال مستحبی و واجب، گناه آن را جبران کنیم؟
جواب: اهداء ثواب اعمال کافی نیست، بلکه اگر زنده است و طلب #حلالیت از او ممکن هست و مفسده ندارد، بايد از او حلالیت بطلبید و اگر در قيد حيات نيست يا #طلب_حلالیت از او امکان ندارد، برايش استغفار کنید.
#احکام_گناهان #احکام_غیبت #وظیفه_غیبت_کننده
#رهبری
∞═┄༻•✾✿❤️✿✾•༺┄═∞
مقام معظم #رهبری:
امروز مسیر تاریخ، مسیر ظلم است؛ مسیر سلطهگری و سلطهپذیری است؛ یک عده در دنیا سلطهگرند، یک عده در دنیا سلطهپذیرند. اگر حرف شما ملت ایران پیش رفت، اگر شما توانستید پیروز شوید، به آن نقطهی موعود برسید، آن وقت مسیر تاریخ عوض خواهد شد؛ زمینهی ظهور ولىامر و ولىعصر (ارواحنا له الفداء) آماده خواهد شد؛ دنیا وارد یک مرحلهی جدیدی خواهد شد. این بسته به عزم امروز من و شماست، این بسته به معرفت امروز من و شماست.
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@yasobodden
┗━━━🍂━
کانال«یعسوب الدین»
📋حکم روزه در شرایط کرونایی👇
🔰 سؤال: در شرایط کنونی که بیماری کرونا شیوع پیدا کرده است، روزه گرفتن در ماه رمضان چه حکمی دارد؟
❇️ پاسخ: روزه به عنوان یک تکلیف الهی در حقیقت نعمت خاص خداوند بر بندگان است و از پایه های تکامل و اعتلاء روحی انسان به شمار می رود و بر امت های پیشین نیز واجب بوده است.
🔹 از آثار روزه پدید آمدن حالت معنوی و صفای باطن، تقوای فردی و اجتماعی، تقویت اراده و روحیه مقاومت در برابر سختی هاست و نقش آن در سلامت جسم انسان نیز روشن است و خداوند اجر عظیمی برای روزه داران قرار داده است.
🔶 روزه از ضروریات دین و ارکان شریعت اسلام است و ترک روزه ماه مبارک رمضان جایز نیست
👈 مگر آنکه فرد، #گمان_عقلایی پیدا کند که روزه گرفتن موجب:
- ایجاد بیماری
- و یا تشدید بیماری
- و یا افزایش طول بیماری و تأخیر در سلامتی می شود.
در این موارد روزه ساقط ولی قضای آن لازم است.
🔹 بدیهی است در صورتی که این #اطمینان از گفته پزشک متخصص و متدین نیز به دست آید، کفایت می کند.
بنابراین اگر فردی نسبت به امور یاد شده خوف و نگرانی داشته و این خوف #منشأ_عقلایی داشته باشد، روزه ساقط ولی قضای آن لازم است.
📚https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=45367
#احکام_روزه
#رهبری
#کرونا
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@yasobodden
┗━━━🍂━
کانال«یعسوب الدین»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استورۍ
#روشنگری
اونجنتلمنهایپشتمیزمذاکره...!
#رهبری
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@yasobodden
┗━━━🍂━
کانال«یعسوب الدین»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امامخامنھاے:
اللّهُمَّارزُقْنےشَفاعَةَالْحُسَیْنِیَومَالْوُرُودِ
پࢪوردگارا دلهاےماجانِمارفتاࢪِما،
واعمالِمارامتأثࢪازیادشہداےڪربلا
وسالارشہیدانقراربده 🤲🏻🌱
#رهبری/#امامحسین
°•🌱
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
🔹در زمان غیبت امام عصر(عج)
✍🏻 (مامور الهی در برزخ) گفت: در زمان غیبت امام عصر (عج) زعامت و #رهبری شیعه با ولی فقیه است. پرچم اسلام به دست اوست.
همان لحظه تصویری از ایشان را دیدم. عجیب اینکه افراد بسیاری که آنها را می شناختم در اطراف رهبر بودند و تلاش می کردند تا به ایشان صدمه بزنند اما نمی توانستند!
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴جدیدترین دستور از سوی مقام معظم #رهبری به جوانان:
🔻صرف احساسات کافی نیست؛ جوان امروز باید درباره مسائل مختلف انقلاب تحلیل داشته باشد
.
کانال مدافعان حرم
♡j๑ïท🌱↷
https://eitaa.com/modafeaneharam8
═✧❁🌷یازینب🌷❁✧┄
1_7161034395.mp3
7.93M
°•🌱
کسانی که میخواهند به دولت کریمهی امامشان برسند و آمادهی خدمت در رکاب امامشان باشند: گوش کنند!
استقامتِ این روزها، اراده قوی لازم دارد!
اراده ای قوی تر از همیشه برای فتح قله.
#رهبرے♥️
#استاد_شجاعۍ
#استاد_عالۍ
#بحق_الزهرا_عجل_لولیک_الفرج
کانال مدافعان حرم
♡j๑ïท🌱↷
https://eitaa.com/modafeaneharam8
═✧❁🌷یازینب🌷❁✧┄
مـُـدافِعانِحـَC᭄ــرَم🇮🇷🇵🇸
✍️ رمان #دمشق_شهر_عشق #قسمت_صد_و_بیست_و_هفت 💠 از اینهمه دستپاچگی، مادرش خندید و ابوالفضل دیگر دل
✍🏻 رمان #دمشق_شهر_عشق
#قسمت_صد_و_بیست_و_هشت
💠 طعم #عشقش به کام دلم بهقدری شیرین بود که در برابرش تنها پلکی زدم
و او از همین اشاره چشمم،
پاسخش را گرفت که لبخندی شیرین لبهایش را ربود و ساکت سر به زیر انداخت.
در این شهر هیچکدام آشنایی نداشتیم که
چند روز بعد تنها با حضور ابوالفضل و مادرش در دفتر #رهبری در زینبیه عقد کردیم.
💠 کنارم که نشست گرمای شانههایش را حس کردم
و از صبح برای چندمین بار صدای تیراندازی در #زینبیه بلند شده بود که
دستم را میان انگشتانش محکم گرفت و زیر گوشم اولین #عاشقانهاش را خرج کرد :
«باورم نمیشه دستت رو گرفتم!»
از حرارت لمس احساسش،
گرمای #عشقش در تمام رگهایم دوید و نگاهم را با ناز به سمت چشمانش کشیدم که
....
ضربهای شیشههای اتاق را در هم شکست.
💠 مصطفی با هر دو دستش سر و صورتم را پوشاند و
شانههایم را طوری کشید که هر دو با هم روی زمین افتادیم.
بدنمان بین پایههای صندلی و میز شیشهای سفره #عقد مانده بود،
تمام تنم میان دستانش از ترس میلرزید و همچنان رگبار #گلوله به در و دیوار اتاق و چهارچوب پنجره میخورد.
💠 ابوالفضل خودش را از اتاق کناری رسانده و فریاد #وحشتزدهاش را میشنیدم
:«از بیرون ساختمون رو به گلوله بستن!»
مصطفی دستانش را روی سر و کمرم سپر کرده بود تا بلند نشوم و مضطرب صدایم میکرد
:«زینب حالت خوبه؟»
زبانم به سقف دهانم چسبیده و او میخواست بدنم را روی زمین بکشد که
دستان ابوالفضل به کمک آمد.
خمیده وارد اتاق شده بود و شانههایم را گرفت و با یک تکان از بین صندلی تا در اتاق کشید.
💠 مصطفی به سرعت خودش را از اتاق بیرون کشید و رگبار گلوله از پنجرههای بدون شیشه همچنان دیوار مقابل را میکوبید که
جیغم در گلو خفه شد.
مادر مصطفی کنار دیگر کارکنان دفتر #رهبری گوشه یکی از اتاقها پناه گرفته بود
، ابوالفضل در پناه بازوانش مرا تا آنجا برد و او مادرانه در آغوشم کشید.
#ادامه_دارد..
.
مـُـدافِعانِحـَC᭄ــرَم🇮🇷🇵🇸
✍🏻 رمان #دمشق_شهر_عشق #قسمت_صد_و_بیست_و_هشت 💠 طعم #عشقش به کام دلم بهقدری شیرین بود که در برابرش
✍🏻 رمان #دمشق_شهر_عشق
#قسمت_صد_و_بیست_و_نه
💠 مصطفی پوشیده در پیراهن سفید و کت و شلوار نوک مدادی #دامادیاش
هراسان دنبال اسلحهای میگشت
و چند نفر از کارکنان دفتر فقط کلت کمری داشتند که
ابوالفضل فریاد کشید
:«این بیشرفها دارن با #مسلسل و دوشکا میزنن،
ما با کلت چیکار میخوایم بکنیم؟»
روحانی مسئول دفتر تلاش میکرد ما را آرام کند
و فرصتی برای آرامش نبود که تمام در و پنجرههای دفتر را به رگبار بسته بودند.
💠 مصطفی از کنار دیوار خودش را تا گوشه پنجره کشاند و صحنهای دید که
لبهایش سفید شد،
به سمت ابوالفضل چرخید و با صدایی خفه خبر داد :
«اینا کیِ وقت کردن دو طرف خیابون رو با سنگچین ببندن؟»
من نمیدانستم اما ظاهراً این کار در جنگ شهری #دمشق عادت #تروریستها شده بود که جوانی از کارمندان دفتر آیه را خواند
:«میخوان راه کمک ارتش رو ببندن که این وسط گیرمون بندازن!»
💠 و جوان دیگری با صدایی عصبی وحشیگری ناگهانیشان را تحلیل کرد
:«هر چی تو حمص و حلب و دمشق تلفات میدن از چشم #رهبری ایران میبینن!
دستشون به #حضرت_آقا نمیرسه،
دفترش رو میکوبن!»
سرسام مسلسلها لحظهای قطع نمیشد،
میترسیدم به دفتر حمله کنند و تنها #زن جوان این ساختمان من بودم که مقابل چشمان همسر و برادرم به خودم میلرزیدم.
💠 چشمان ابوالفضل به پای حال خرابم آتش گرفته
و گونههای مصطفی از #غیرت همسر جوانش گُر گرفته بود که
سرگردان دور خودش میچرخید.
از صحبتهای درگوشی مردان دفتر پیدا بود فاتحه این حمله را خواندهاند که
یکیشان با #تهران تماس گرفت و صدایش را بلند کرد :
«ما ده دیقه دیگه بیشتر نمیتونیم #مقاومت کنیم!»...
#ادامه_دارد
.
مـُـدافِعانِحـَC᭄ــرَم🇮🇷🇵🇸
✍️ رمان #دمشق_شهر_عشق #قسمت_صد_و_سی_و_یک و مصطفی فکرش را خوانده بود که در جا ایستاد، به سمتش چرخ
✍🏻 رمان #دمشق_شهر_عشق
#قسمت_صد_و_سی_و_دو
💠 دلم را مصطفی با خودش برده و دیگر با دلی که برایم نمانده بود برای ابوالفضل بال بال میزدم که او هم از دست چشمانم رفت.
پوشیده در پیراهن و شال سپیدم همانجا پای دیوار زانو زدم و نمیخواستم مقابل اینهمه غریبه گریه کنم که اشکهایم همه #خون میشد و در گلو میریخت، چند دقیقه بیشتر از مَحرم شدنمان نگذشته و دامادم به #قتلگاه رفته بود.
💠 کتش هنوز مقابل چشمانم مانده و عطر شیرین لباسش در تمام اتاق طنازی میکرد که کولاک گلوله قلبم را از جا کَند.
ندیده تصور میکردم مصطفی از ساختمان خارج شده و نمیدانستم چند نفر او را هدف گرفتهاند که کاسه #صبرم شکست و همه خون دلم از چشمم فواره زد.
💠 مادرش سرم را در آغوشش گرفته و حساب گلولهها از دستم رفته بود که میان گریه به #حضرت_زینب (علیهاالسلام) التماس میکردم برادر و همسرم را به من برگرداند.
صدای بعضی گلولهها تک تک شنیده میشد که یکی از کارمندان دفتر از گوشه پنجره سرک کشید و از هنرنمایی ابوالفضل با دو اسلحه به وجد آمد :«ماشاءالله! کورشون کرده!»
💠 با گریه نگاهش میکردم بلکه خبری از مصطفی بگوید و ظاهراً مصطفی در میدان دیدش نبود که بهسرعت زیر پنجره نشست و وحشتزده زمزمه کرد :«خونه نیس، لونه زنبوره!»
خط گلولهها دوباره دیوار و پنجره ساختمان را هدف گرفته و حس میکردم کار مصطفی را ساختهاند که باز به جان دفتر #رهبری افتادهاند و هنوز جانم به گلو نرسیده، مصطفی از در وارد شد.
💠 هوا گرم نبود و از گرمای جنگ، از میان مو تا روی پیشانیاش عرق میرفت، گوشهای از پیراهن سفیدش از کمربند بیرون آمده و سراسیمه نفسنفس میزد.
یک دستش آرپیجی بود و یک سمت لباسش همه غرق خاک که خمیده به سمت پنجره رفت. باورم نمیشد دوباره قامت بلندش را میبینم، اشکم از هیجان در چشمانم بند آمده و او بیتوجه به حیرت ما، با چند متر فاصله از پنجره روی زمین زانو زد.
💠 آرپیجی روی شانهاش بود، با دقت هدفگیری میکرد و فعلاً نمیخواست ماشه را بکشد که رو به پنجره صدا بلند کرد :«برید بیرون!»...
#ادامه_دارد...
.
°•🌱
اولین نظامی که رهبرمعظمانقلاب
امام #خامنه ای پشت سرایشون #نماز خواندند
مقام معظم رهبری فرمودهاند:
اولین شخص نظامی که من در نماز به ایشان اقتدا کردم، شهید #شیرودی بود.
البته يکي خلبانان هوانيروز و همرزم شهيد #شيرودي نیز این خاطره را نقل کرده و ميگوید: هنگامی که در پايگاه هوايي کرمانشاه بوديم، مقام معظم #رهبري در نماز جماعت به ايشان اقتدا کرد و نماز خواند.
یادش گرامی وراهش پررهرو
سالروز شهادت
یادش باذکر صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم
کانال مدافعان حرم🇮🇷🇵🇸
♡j๑ïท🌱↷
https://eitaa.com/modafeaneharam8
═✧❁🌷یازینب🌷❁✧
#هشدارهشدارهشدار ❌❌❌❌❌
دوستان جبههی انقلاب، از خواب غفلت بیدار شویم.
دعوا سر ریاستجمهوری نیست، دعوا بر سر #رهبری است.
پزشکیان و اتباعش، چشم طمع دوختهاند به جایگاه #رهبری‼️
#حسین_مرعشی برادر خانم هاشمی رفسنجانی و از فعالان سیاسی #اصلاحطلب در برنامه تبلیغاتی #پزشکیان در کیش ، بیان کرد:
🎤 علت اینکه کاندیدای ریاست جمهوری نشدم اینه که چهار سال به چهار سال عوض میشه و اصلا ارزش نداره ؛ ما دنبال #رهبری هستیم که #مادام_العمره...
#محمد_خاتمی از #سران_فتنه در پیام اینیستاگرام با انتشار خبر ملاقات پزشکیان و #حسن_خمینی از هشتگ #رهبر_نسل_جوان استفاده کرد.
دعوا بر سر جانشینی #آقاست و انشاءالله این آرزو را به گور خواهند برد و #آقا پرچم انقلاب را به دست #امام_زمان عجل الله فرجه خواهند داد.
🇮🇷 لذا از اعضای ریز و درشت و مشهور و گمنام #جبههی_انقلاب، حتی عزیزانی که به آقای قالیباف رأی دادند، تقاضای عاجزانه داریم که در این یک هفته، اختلافات را به کلی کنار بگذاریم و تمام زندگی و توان و آبروی خود را صرف جمعآوری رأی برای نامزد مقبول جبههی مقاومت، جناب آقای #جلیلی نماییم.
هر کس ذرهای به امام و شهداء علاقه دارد، باید یک ستاد باشد برای آقای "جلیلی."
مبادا بیش از این شرمندهی امام و شهداء شویم.
#نه_به_دولت_سوم_روحانی
کانال مدافعان حرم🇮🇷🇵🇸
♡j๑ïท🌱↷
https://eitaa.com/modafeaneharam8
═✧❁🌷یازینب🌷❁✧═
مـُـدافِعانِحـَC᭄ــرَم🇮🇷🇵🇸
✅ کار هر دو درست بود !
🔰 کنار هم نشستن #قالیباف و #لاریجانی و خنده های آنها در روز افتتاح مجلس را یادتان هست ⁉️
یادتان هست برخی افراد که فقط دوست دارند دعوا ببینند ، چطور تحلیل های غلط کردند و می گفتند این ها با هم بسته اند و با هم هم رفیق هستند و هم جبهه و... هستند ⁉️
👈 یادتان هست وقتی قالیباف در مناظرات به دکتر #پزشکیان گفت برادر عزیزم ، چطور برخی سوپر تحلیل گران عالم و آدم را به هم دوختند و می گفتند ای وای ، به او گفته برادر عزیز ! پس حتما با هم هستند و با یکدیگر بسته اند ‼️
🔴خواستم بگم دقیقا همین صحنه برای دکتر جلیلی هم پیش آمد ، در روز تنفیذ ریاست جمهوری در بیت رهبری هم کنار لاریجانی بود ، هم با خنده با او مشغول حرف زدن بود. 👈 الان طبق تحلیل این جماعت ما باید بگوییم با همدیگر هم نظرند و با هم بسته اند ⁉️
✅ هم کار قالیباف درست بود ، هم کار جلیلی ، این کاملا طبیعی هست که مسئولین رده بالا در کنار همه اختلاف نظرها ، از نظر برخورد و رفتار با هم مهربان باشند ، این دقیقا همان چیزی است که #رهبری بارها و بارها خواسته .
❌ گویا برخی دوست دارند مسئولین مدام با هم دعوا کنند ، و هر کس دعوای بیشتری کرده انقلابی تر است ‼️‼️
👈 همدلی دکتر قالیباف با دکتر پزشکیان در این روزها هم دقیقا از روی #همدلی و #وفاق سران قوا هست که رهبری عزیز بارها روی آن تاکید کردند . انتظار دارید دوباره مثل دوره احمدی نژاد شاهد دعواهای وحشتناک بین رئیس جمهور و رئیس مجلس باشیم ⁉️ همان دعواهایی که رهبری صریحا فرمود ناراحت شدم⁉️
✅ گویا برخی نمی خواهند کشور روی آرامش را ببیند.
👈 همدلی مسئولین و همکاری با هم ، سود اصلی اش برای مردم است .
✍️ احسان عبادی
#وفاق
#همدلی
.