eitaa logo
مـُـدافِعان‌‌ِحـَC᭄‌ــرَم🇮🇷🇵🇸
20.2هزار دنبال‌کننده
16.9هزار عکس
11.6هزار ویدیو
229 فایل
﷽ بہ‌عشق امام‌حسین‌؏♥️ اینجاقراره‌ڪہ‌فقط‌ازشھدادرس‌زندگۍبگیریم♥! مطمئن باشید شھدا دعوتتون ڪردند🕊 پس #لفت‌ندید.😊 #باحضورافتخارےخانواده‌معظم‌شهدا🌷 @Sarbazvalayat6 خادم کانال👆👆
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🌱 همسرش‌ میگفت: هر وقت‌ می‌ریختم می‌آوردم، می‌گفت: بیا دو سه خط‌ بخونیم تا‌ خورده باشیم! 🕌 🕊🌹•••
📚خاطرات راوے: {مادر شھید} وقتے پیڪرش را بہ لبنان آوردند، تمام دوستانش خودرو هایشان را تزیین ڪردند و تصاویر بزرگ را روے خودروها نصب ڪردند. پیڪر بےجانش را ڪہ دیدم شہادتش را بہ او تبریڪ گفتم و یاد حضرت زینب{سلام‌اللّٰہ‌عليها} افتادم ڪہ در نیمہ‌ے روز همہ‌ے هستے خود را از دست داد و در آن لحظہ یاد و فڪر حضرت زینب{سلام‌اللّٰہ‌عليها} همراهم بود و آرامم مےڪرد. بہ خود مےبالیدم و افتخار مےڪردم و احساس قلبیم این بود ڪہ دارم یڪ داماد را بہ بہشت مےفرستم. تنہا چیزے ڪہ آن لحظہ آرامش بہ وجودم مےداد تمسک بہ اهل‌بیت{علیہم‌السلام} بود ڪہ مایہ آرامش هستند. ما هرچہ در این راه جان فدا ڪنیم و هرچہ در این راه عزیزانمان را بدهیم ڪم است؛ زیرا ڪہ ما پیروان حضرت مهدے{عج‌اللّٰہ‌تعالےفرجہ‌الشریف} هستیم. خدا او را دوست داشت و آرزویش را برآورده ڪرد. من ڪارے از دستم بر نمےآمد و فقط مےتوانستم از خدا تشڪر ڪنم ڪہ پایان زندگے فرزندم شہادت شد. در تشییع همہ‌ے شہدا حضور داشت و آن روز براے تشییع خودش همہ آمده بودند. حضور مردم بسیار پرشور و دیدنے بود. آن روز بزرگترین و باشڪوه‌ترین تشییع در نبطیہ بود و هیچڪس آن روز را فراموش نخواهد ڪرد. در روضة‌الشھداے شہر نبطیہ بہ خاڪ هدیہ شد. 🕌 🕊🌹•••
🍃🥀 ‍ 🔮 فاتح قلب‌ها بود، او که هم زمین را با بودنش مفتخر کرد و هم میهمان همیشگی شد... 🔮 وقتی که میرفت مادرش هیچ وقت صورت او را نبوسید، چون اعتقاد داشت مسافر دیگر باز نمی‌گردد... بار آخری هم که رفت، صورت عزیزتر از جانش را نبوسید اما دست تقدیر برایش اینگونه نوشته بود که مسافرش برای همیشه در دلش بماند، به مادرش قول داده بود دو هفته‌ای برمی‌گردد و اینجاست که ثابت میشود او مرد واقعیست و سر قولش ماند و دوهفته‌ای برگشت (۹اسفند۱۳۹۳) و آن هم چه برگشتنی، رضا دیگر فقط دردانه مادر نبود، او عزیزِ خدا شده بود و خدا خریدارش، و این مادرش بود در حسرت صورت ماه پسرش... 🌸به مناسبت سالروز 🕌 (فاتح)🕊🌹•••
💠 🔮 طی یک عملیاتی "شهر الحاضر" توسط رزمندگان گردان خط شکن حیدر کرار فتح شد و به همراه رزمندگان دیگر مشغول تثبیت مواضع و گشت زنی داخل شهر بودند که خبر رسید دشمن پاتک زده و باید به "شهر العیس" بروند. وقتی به شهر العیس رسیدند، نزدیک غروب آفتاب بود که بعد از هماهنگی و طبق دستورات ابلاغ شده وارد شهر العیس شدند. در ورودی شهر وقتی ستون وارد شهر شد در یک درگیری نزدیک و نابرابر با اصابت مستقیم تیر توپ ۲۳ میلی متری ، چهار نفر از بسیجیان گردان حیدر کرار که یکی از آنها مسعود عسگری بود، به هنگام نماز مغرب با خون خود وضو گرفتند و به دیدار اربابشان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام شتافتند. 🔮 مادر شهید در خصوص خاطرات روزی که خبر شهادت فرزندش را به وی گفتند، ادامه داد: منزل ما کوچک است. زمانی‌که مسعود به شهادت رسید، جمعیت بسیاری آمده بودند و برادرم نگران بود، ناگهان به یاد آوردم، مسعود پارکینگ را تمیز کرده بود. به برادرم گفتم، «مسعود می‌دانست شهید می‌شود، خودش پارکینگ را آماده کرده‌بود. 🔮 مادر با اشاره به ویژ‌گی شهید که باعث شهادت فرزند خود شد، توضیح داد: مسعود بسیار بخشنده و ایثارگر بود، حتی از جان خود برای دیگران می‌گذشت. اگر کسی از وی چیزی را طلب می‌کرد، دریغ نمی‌کرد؛ آن را هدیه می‌داد؛ حتی اگر خود به آن احتیاج داشت. به همه کمک می‌کرد، اما هیچ‌گاه از هیچ انسانی کمک نمی‌خواست تا برای کسی زحمتی ایجاد نکند. مدافع‌حریم‌عقیله‌بنی‌هاشم‌حضرت‌زینب‌🕌 🕊🌹🍃•••
پدرشون،خوابشون‌رو میبینھ میگہ پسرم ! بعداینڪه‌تیر‌خوردۍ‌و به زمین خوردۍ آیا‌ دردێ ࢪوحس‌ڪردی‌یانه' ؟! گفٺ‌بابادردچیه؟🌱 صحبٺ‌ازچےمیڪنی ! گفٺ‌چرا؟ گفٺ‌اصن تیرخوردم‌بھ زمین‌نخوردم🌿 چششموبازڪردم‌دیدم‌آقاسرموبہ‌دامن‌گرفت :♥️ 💚 مدافع‌حریم‌عقیله‌بنی‌هاشم‌حضرت‌زینب‌س‌🕌 🕊🌹🍃•••
13.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
-🖇🥀 بعدازشھادٺ✨ الان برگشتم مادرم، شهیدم، ڪفن هم من ࢪو پوشانده، وامام‌حسین{علیه‌السلام} روهم‌میبینم‌ڪه‌اومدند‌ من‌روبغل‌ڪنند(: 🕊" 🕌 🕊🌹•••
🌷 به همه‌ی شهدا ارادت داشتند ولی وقتی اسم شهدای مدافع حرم به میان می‌آمد خیلی حسرت می‌خوردند و به ارادت خاصی داشتند. 🌷 بر روی لباس ابراهیم، همیشه ذکر یا حسین نقش بسته بود، لباس آخری که پوشیده و با آن لباس به شهادت رسید نیز منقوش به نام حضرت فاطمه (س) بود. (صورت کبود و پهلوی شکاف خورده شهید، نشان بی‌نشانی از ارادت او به مادر بود) مدافع‌حریم‌عقیله‌بنی‌هاشم‌حضرت‌زینب‌س‌🕌 🕊🌹🍃•••
°•💔🕊 نزدیک عملیات بود ،تازه دختردار شده بود. عکس دخترش رو براش ارسال کردند. گفتم: چیه؟ گفت: عکس دخترمه.😊 . گفتم: بده ببینم. گفت: هنوز خودم ندیدمش! گفتم:چرا؟ گفت:الان موقع عملیاته، می ترسم مهر پدر و فرزندی کار دستم بده باشه برا بعد.. ومهر پدر وفرزندی کار دستش نداد ۳۵ روز بعد از تولد شهید شد. و آرزوی دیدن صورت زیبای دخترکش را با خود به بهشت برد.💔 شهادت: ۱۴ اسفند ۱۳۹۴ ، سوریه مدافع‌حریم‌عقیله‌بنی‌هاشم‌حضرت‌زینب‌س‌🕌 🕊🌹🍃•••
شهیدی که حاضر نشد به حرم حضرت عباس(ع) برود 💠 یک بار به همسرش گفته بود دعا کن شهید شوم. همسرش گفته بود: محمدباقر فقط ۲ ماهه است. اکبر در پاسخ گفت: تمام اجرش برای شماست. شما باید صبر کنید. ۲، ۳روز مانده به آخرین اعزام با خانواده به منزلشان رفتیم. محمدباقر دو ماهه بود. اکبر روی تربیت فرزندش حساس بود. با آمدن محمدباقرھرجایی‌به‌این راحتی‌ها نمی‌رفت و هر لقمه‌ای را به محمدباقر نمی‌داد. این بچه فقط بغل پدر آروم می‌شد. گویا محمدباقر دو ماهه هم دریافته بود که پدرش شوق پریدن دارد. 💠 آخرین‌باری‌که‌به‌کربلا رفته بود مصادف با اربعین بود، هرچی اصرار کردیم بیا حرم حضرت ابوالفضل العباس(ع) نیامد. چون احساس‌خجالت‌می‌کرد که وقتی حرم بی‌بی در محاصره است به زیارت حضرت عباس علیه السلام بیاید ، ۱۰ روز بعد به سوریه رفت و به شهادت رسید. مدافع‌حریم‌عقیله‌بنی‌هاشم‌حضرت‌زینب‌🕌 🕊🌹🍃•••
🌿°| پدری که دخترش را ندید 🔮 خیلی‌ مشتاق‌ بود ‌بچه‌ به‌ دنیا ‌بیاید و او را ببیند و همیشه میگفت: «پس این بچه کی به دنیا می‌آید؟ » 🔮 خیلی‌ دوست‌داشت ‌دخترش‌راببیند ولی ‌عشقش به حضرت زینب (س) بیشتر بود. اگر بیشتر نبود اول صبر می‌کرد بچه‌اش به دنیا می‌آمد و بعد می‌رفت. اما دیگر هیچ چیز نمی‌توانست جلوی او را بگیرد. 🔮 فرزند ۱۷روز پس از شهادت پدرش در سال ۱۳۹۴ متولد شد. 🕌 🕊🌹🍃•••
💠 پاسدارانی‌که‌درروزپاسدارآسمانی‌شدند در پی‌ جنایت‌ صبح ‌روز دوشنبه ۱۶ اسفند۱۴۰۰ مصادف با ولادت‌حضرت‌اباالفضل‌علیه‌السلام درحمله‌جنایتکارانه‌موشکی‌رژیم‌‌صهیونیستی ‌به‌ حومه‌ شهر دمشق ‌سوریه، پاسداران رشید مدافع‌ حرم‌ سرهنگ‌ پاسدار و سرهنگ پاسدار در راه دفاع از حریم اهل‌بیت علیهم‌السلام به درجه رفیع شهادت نایل آمدند🌿 🕊❤️شھــــادت‌تــــان مبــــارڪ❤️🕊 🕌 🕊❤️