💐معرفت مهدوی💐
💠امام، عبادت و امنیت💠
◀️"وَ اذ جَعَلنا البَیتِ مُثابَةللنّاسِ وَ اَمناً..." (سوره بقره، آیه ۱۲۵)/و آنگاه که کعبه را محل گردهمایی و جایگاه امن مردم قرار دادیم...
◀️طبق این آیه همه انسانها به عبادت و امنیتی که تابع آن است نیازمندند. گفتیم که عبادت بدون همراه شدن با امام بی معناست. پس می توان گفت امنیت که از نیازهای ضروری جامعه انسانی است، جز در سایه عبادت و کسب معنویاتی که در همراهی با امام معصوم بدست می آید، ایجاد نمی شود.
◀️میزان امنیت حقیقی یك جامعه بستگی به پایبندی به رهبری امامان جامعه و اجرای دستورات و راهنمایی های ایشان دارد. تا امروز، امنیت در جامعه شیعه ایران نیز به بركت وجود امام زمان بوده است.
#معرفت_امام
#استاد_شجاعی
@modafeanzuhur
◀️اولین های مهدویت
🔸🔹اوّلين رمز براى دوران غيبت
⏺شيعيان از اوّلين غيبت حضرت مهدى و اوّلين دوران غيبت به عنوان «ناحيه مقدسه» تعبير مى كردند و اين رمزى بود كه شيعيان آن را مى شناختند و امام را به يكديگر معرفى مى نمودند.
⏺«ناحيه» در لغت به معنى جانب، جهت، گوشه و كرانه زمين است و ناحيه مقدسه از القاب حضرت مهدى عليه السلام است.
⏺اين تعبير احترام آميز، در واقع، كنايه از جايگاه مخفى حضرت مهدى عليه السلام و يا كنايه از شخص آن حضرت بوده كه اين اسم رمز، در زمان غيبت صغرى بين شيعيان رواج داشته است.
در ايّام تقيّه هم گاهى حضرت را به اين لقب مى خواندند.
📚 #اولینهای_مهدویت
#ناحیه_مقدسه
#اسامی_امام
@modafeanzuhur
۷ مهر
سالروز شهادت شهید محمد جهان ارا
فرمانده دلاور مقاومت خرمشهر
@modafeanzuhur
#سلام_امام_زمانم
پشت پرچین خیالم
یاد تو آوازه دارد
دفتر دلتنگے من
ماجرایے تازه دارد
کے مے آیے یابن الزهرا
تاڪہ بنویسم غم من
دیگراے یاران سرآمد
سلام برقطب عالم امکان❤️
🕊 ☘اَللَّهُـمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّـدٍﷺ
وَآلِ مُحَمـَّدﷺوَ عَجِّـل فَرَجَهُـم☘🕊
@modafeanzuhur
🌺🌺 قابل توجه طلاب خواهر
📌 ثبتنام در آزمون اختصاصی وزارت آموزش و پرورش در 8 رشته
🔰 فارغ التحصیلان حوزههای علمیه خواهران سراسر کشور شامل؛
1️⃣ سطح 2(حداکثر 35 سال سن)
2️⃣ سطح سه(حداکثر 40 سال)
3️⃣ سطح چهار(حداکثر 45 سال)
🔻رشتهها
🔹 آموزگاری ابتدایی
🔹 دبیری معارف اسلامی
🔹 مربی امور تربیتی
🔹 دبیری عربی
🔹 دبیر ادبیات فارسی
🔹 دبیری تاریخ
🔹 دبیری فلسفه
🔹 دبیری علوم اجتماعی
💯 مهلت ثبتنام: تا روز جمعه 98/7/12
💻 لینک ثبتنام: http://yon.ir/GN9pS
📕 لینک دفترچه: http://yon.ir/Fgx3Q
📆 زمان برگزاری آزمون : پنجشنبه 98/8/30
❌ نکته: ثبتنام شما زماني تکميل گرديده که در مراحل ثبت نام از سيستم شماره پرونده 7 رقمي و کد پيگيري ثبت نام 15 رقمي دريافت نماييد.
💐لطفا به دوستان طلبه ارسال نمایید
@modafeanzuhur
#تشرف_یافتگان
به نقل از حجتالاسلام #کاظم_صدیقی:
بنده علاقه دارم که هر ماه خودم را به #امام_رضا«ع» عرضه کنم. مدتی است که توفیق دست داده است و میروم. گاهی هم که کار دارم، میروم حرم و برمیگردم فرودگاه.
فقط در همین حد. یک بار رفتم، از آستانه پایینِ پا که میخواستم وارد صحن شوم، صورتم را گذاشتم روی سنگ آستانه و به #امام_رضا«ع» عرض کردم: «آقا! من مهمان شما هستم. میخواهم بدانم که آیا شما مرا به عنوان مهمان پذیرفتهاید؟
میخواهم به حساب شما اینجا باشم. خودم نمیخواهم هزینه کنم. تقاضای دیگرم این است که یا
#حضرت_مهدی«عج» را ببینم یا کسی را ببینم که او #حضرت را دیده باشد».
این را عرض کردم و رفتم تو. رفتم مفاتیح را باز کردم، میخواستم زیارت #جامعه بخوانم.
|هنوز شروع نکرده بودم. یک آقای #سلیمی در مشهد بود که منبر میرفت و خیلی هم #حدیث حفظ بود. مرحوم طباطبایی که تابستانها به مشهد میآمدند، ما آن وقتها که مشهد بودیم جلسات آقای #طباطبایی، در روزهای پنجشنبه را میرفتیم.
نوعاً هم ایشان #احادیث نابی را آنجا مطرح میکرد و آقای طباطبایی توضیح میداد. با آقای سلیمی در حد سلام و علیکی که در جلسات آقای #طباطبایی همدیگر را میدیدیم، ارتباط داشتیم. غیر از آن هم هیچ ارتباطی با هم نداشتیم.
هنوز شروع نکرده بودم که ایشان آمد کنار من و گفت: «فلانی! ناهار بیایید خانه ما». من چون از #حضرت خواسته بودم، فوری به ذهنم آمد شاید حضرت پذیرفتهاند.
استخاره کردم، ببینم اگر این اجابت حضرت است که ناهار را بمانیم و بعد از ناهار برگردیم.
#استخاره خوب آمد. فهمیدم که مطلب اول برآورده شد. به ایشان گفتم: «من منزل شما را بلد نیستم». گفت: «ظهر بیا مسجد ملاحیدر، نماز آقای مروارید، من میآیم و از آنجا با هم میرویم».
👇👇👇
👆👆👆
رفتم مسجد آقای #مروارید، نماز ظهر را خوانده بودند.
#جوانی آمد و مقابل من نشست، خم شد دستم را بوسید و #اشک ریخت. گفت: «من با منبرهای شما خیلی صفا کردم، ولی یک اتفاقی برایم افتاده، میخواهم این را برای شما بگویم». گفت: «مرحوم آقای #مولوی قندهاری که از دنیا رفت، من مطمئن بودم که در تشییع جنازه ایشان #حضرت حضور پیدا میکند، لذا به شوق و اشتیاق حضرت رفتم و سایه به سایه از اولین آناتی که مطلع شدم، کنار جنازه بودم، تا اینکه آمدیم توی #صحن.
به #صحن که آمدیم، دائماً حواسم به اطرافم بود که ببینم شخصیت فوقالعادهای یا کسی را میبینم... به نزدیکهای #حرم که رسیدیم، یک حالت سرزنشی نسبت به خودم شروع کردم: مگرتو کی هستی؟ با چه رویی میخواهی حضرت را ببینی؟ اصلاً چه توقعی داری؟
شروع کردم به بدیهای خودم بد و بیراه گفتن. ما کجا؟ آقا کجا؟ در حال #سرزنش خودم بودم که صدایی خیلی ملایم و آرام آمد: میخواهی #آقا را ببینی؟ برگشتم جهت #صدا را ببینم، دیدم ماشاءالله #حضرت در این جمعیت از همه به قول معروف یک سر و گردن بلندتر بود... و توصیفاتی از حضرت کرد از جمله اینکه گفت «موهای مبارکشان از زیر #عمامه تا بناگوششان بود، محاسن پرپشت. دقت کردم و در موهای سر و صورت #حضرت یک موی سفید ندیدم». این #جوان این را با یک حالت #انقلابی به من گفت و رفت.
من این #جوان را نه قبلش یادم میآید دیده باشم، نه بعد از آن. خیلی هم #آرزو دارم یک بار دیگر او را ببینم.
👇👇👇
👆👆👆
بعد آقای #سلیمی آمد و ما را برد خانهاش و از جریاناتی که با مرحوم آقای علامه #طباطبایی داشت، سخن گفت. خدا رحمتش کند، وفات کرد.
آقای #طباطبایی هم به ایشان یک اذکاری داده بود. معلوم شد که اهل بعضی حرفها بود. آقای #سلیمی گفت: «من
من سی سال همسایه #حضرت_آیتالله_خامنهای بودم و اُشْهِدُ بِالله، من آقای #خامنهای را از دورههای #جوانیاش تا الان نسبت به نسوان #معصوم میدانم.
#پایان