eitaa logo
مدافعان ظهور
384 دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
4.6هزار ویدیو
75 فایل
ارتباط با خادم کانال @alishh.. با به اشتراک گذاشتن لینک کانال مدافعان ظهور،در ثواب راه اندازی آن و نشر مطالب شریک باشید ★ به بهانه یه لبخند مهدی فاطمه★ لینک کانال در پیام رسان ایتا👇 @modafeanzuhur ویا https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
مشاهده در ایتا
دانلود
؛﷽؛ ؛┄┄┅┅┅┅┄┄ ✳️ ✳️ ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 👈 (ادامه ی مطلب قبلی): جبرئیل، از چنان جمال طاهری برخوردار بود که اگر کسی هفتاد هزار گیسوی پریشان زیبا، معطر به بهترین عطر و بوها بنماید، به حُسن و جمال او نرسد. از چنان سرعتی برخوردار بود که گویی سیصد هزار بال و پر داشت و می پرید. وقتی جبرئیل به من رسید، مرا در آغوش گرفت و میان دو چشم مرا بوسه زد. وقتی این قوّت قدسی و روحانی به من رسید، مرا مورد ملاطفت قرار داد و به کشف خود راه داد و با عزّت و احترام به من لطف کرد و ازینرو چنان شوقی در دلم ایجاد شد که قابل وصف نیست. جبرئیل به من گفت: از عالم حسّ خارج شو، که عالمهای مافوق در انتظار توأند. از عوالم مادون جدا شو، بیدار و هشیار و آگاه، تا به علم مجرّدات و مفارقات دست یابی. من هم مشفقانه تو را راهبری خواهم کرد. برخیز. آرام باش و در سکون. که من برادر و همراه توأم: جبرئیل. یعنی به لطف کشف، جبرئیل و آن نیروی قدسی در من ساکن گشت. با وی آشنا شدم؛ و این آشنایی مرا آرام و مطمئن ساخت. گفت: دل قوی دار و دنبال من بیا و تابع من باش و از من تبعیت کن تا رفع موانع کنم. و من از عالم محسوسات إعراض کردم و به مدد و یاری عقل غریزی بر اثر فیض قدسی، به دنبال جبرئیل راهی شدم. سرعت جبرئیل، بسان بُراق بود؛ و این یعنی همان عقل فعّال که قاهر و غالب بر قوّتهای قدسی دیگر است. که بیشتر، عقول را یاری می کند تا حواسّ را. اوست که مدد دهند و مؤیّد ارواح و مجرّدات است. بُراق یعنی روشن و تند و سریع و یاری کننده. ازینرو به نام مَرکَب نامیده شده. چون راکب خویش را به پیش می برد. ◀️ ادامه دارد... ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
بسم الله الرحمن الرحیم خلاصه ای از نکات مطرح شده در افاضات استاد صمدی آملی جلسه چهارم ماه مبارک رمضان (شب پنجم) ۲۵ اسفند ۱۴۰۲ 🔶 هر لفظی را وقتی در وادی متقابل ها ببری بالاتر از متقابلات بالاتر ببری عنایت می فرمایید الفاظ متقابل مثلا قابض و باسط مضلّ و هادی رافع و خافض غاضب (غضبناک) و فرح فارح مرتاح تمام این الفاظ که متقابلات دارند معانی تقابلی دارند، یک پله زحمت بکشیم یک کمی برخیزیم می بینیم متقابل ها همه متجانس ها می‌شوند همه متناسب ها می‌شوند. اگر شیطان نباشد وحی معنا ندارد بدون ابلیس وحی معنا ندارد.. سبحان الله.. و در قرآن کریم ابلیس، شیطان، حتی برای این که بیاید بندگان خدا را به تور بیندازد و نگذارد که به حضور حق متعال مشرف بشوند میرود از خدا اجازه می‌گیرد. میگوید ربِّ ربّ من به من اجازه می فرمایی که الی یوم یبعثون تا آن روزی که همه مبعوث می‌شوند من وقت داشته باشم که مزاحم بندگانت شوم؟ بسیارخب باشد تو هم آزادی انک من المنظرین 🔶 وقتی طور وجودی خلق الله عوض میشود در منگنه ها گیر میکنند در بزنگاه ها گیر میکنند در عبور جدول وجودیشان که حالا برای آنها در مقام صعود برزخی به صورت تونلی یک جای ضیقی که به تعبیر بعضی از روایات آمد کانّه مثل عبور کردن یک نخ از یک سوراخ سوزن نه بالاتر می خواهی که یک انگشت را از این سوراخ عبور بدهی نخیر بالاتر میخواهی یک مشت را از این سوراخ عبور بدهی نخیر بالاتر.. اینها میشود جداول وجودی افراد.. ما جدولی از بحر وجودیم همه 🔶 بعضی از شبها هزار رکعت نماز... اشکالی ندارد از جنبه زمانی چون مبدأ حرکت شما شب باشد ولو اینکه ادامه حرکت به روز منتهی بشود به اسم شب شماست. یک کاری را روز شروع کنی از جنبه زمانی نتوانی این ذکرت را به اتمام برسانی بخوری به شب مانند روز عرفه اشکال ندارد شروعت چون در روز است ولو به شب برسی به عنوان روز عرفه است. 🔶 بعد از نماز تعفیر کنید خودتان را خاک مالی کنید پیشانی را بگذارید روی مهر بردارید مهر را بوسه بزنید گونه سمت راست را بگذارید روی مهر بردارید مهر را بوسه بزنید گونه سمت چپ صورت را بگذارید روی مهر، مهر را بوسه بزنید این را میگویند تعفیر.. 🔶جاهل اگر به جنگ عالم بیاید هرگز با علم و عالم جنگ ندارد با جهل خودش جنگ دارد. آنهایی که در کربلا به جنگ ابی عبدالله آمدند با حسین فاطمه جنگ نداشتند با جهالت خودشان جنگ داشتند داشتند با خودشان می‌جنگیدند. حسین که جنگ نمی کند طرفدار جنگ نیست طرفدار کشمکش نیست. 🔶 ذاکر اگر ذکر ببیند و مذکور که خداست ببیند و ذاکر که خودش است به ظاهر ببیند این تثلیثی است. اگر ذکر ببیند و ذاکر که خودش هست را ببیند مشرک کفری است. اگر مذکور را که خداست ببیند و ذکر خودش را هم ببیند باز هم مشرک است و نتیجه تابع اخس مقدمتین است.یعنی باز هم مشرک کفری است در حقیقت مذکور نیست. ذکر خودش است. اگر خودش که ذاکر است را ببیند و خدای مذکور را ببیند باز هم مشرک است! اگر فقط او رو میبیند نه خود را نه ذکر را نه ذاکر را نه عالم را نه غیری را اما نه اوی محدود به وحدت عددی را اوی به محدود به سعه ی الله الصمد؛ الصمد میخواهد ببیند این تازه می‌شود توحید. 🔶 آزادی یعنی جنابعالی آزادی از تمام قیدهای خودت در بیایی از هر چه که غیر غیر اوست بیرون بیایی مطلقا مطلقا آزاد محض بشوی یعنی حق محض؛ وجود محدود است یا غیر محدود است؟! حق متناهی است یا غیرمتناهی است؟! الله محدود است یا غیر محدود است؟! الله، الصمد است که در قرآن تلاوت می کنی.. یک بار هم این اسم الصمد در قرآن آمده دو بار نیامده در سوره ی قل هو الله احد آمده چون صمد بیش از یکی نداریم آقا 🔶 آزادی؛ آزادی خودت را هر جور دوست داری بسازی و بدان فردا روی سفره آزادی خودت می‌نشینی هر جور خودت را ساختی همانی 🔶 فرشته.. صدایی که میشنوی... همه اش خودت هستی تمام اینها همه ابدان صور برزخی تو اند.. 🔶 تازه محدودش است هنوز پرده به نحو مطلق برکنار نرفته.. آزادی خودت را بسازی که فردا وقتی روی آزادی صناعت نفس ات ساختن خودت نشستی می بینی در هیچ چیزی محدود نمی‌شوی نه در بهشت میگنجی نه در جهنم نه جهنم میبرندت چون جهنم جا ندارد! چجوری میخواهد شما را جا بدهد! بهشت هم جا ندارد بهشت محدود است. جهنم محدود به جلالیات است و بهشت محدود به جمالیات است و جنابعالیِ آزادمرد روی سفره آزادی خودت نشستی و بالا آمدی تو غیرمتناهی هستی.. 🔶 در بهشت و جهنم هرکجا میگردی حسن زاده را پیدا نمیکنی! این فرمایش امامِ آقای حسن زاده است، امامِ حسن‌زاده علی است که فرمود: عارف را نه در جهنم می توانی بیابی و نه در بهشت. هیچ جای بهشت جای عارف نیست بهشت کجا عارف کجا! فقط فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر فقط پیش خدا 🔶 آنجایی که یک جهنمی به صدق بگوید یا الله یکدفعه می‌بینی آنجا علیست چون هر کجا خداست علی آنجاست هر کجا خداست حسن‌زاده آنجاست هرکجا خداست آقای طباطبایی آنجاست.
؛﷽؛ ؛┄┄┅┅┅┅┄┄ 💠 💠 💠 ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 👈 و چون از نماز طواف فارغ شدى، براى سعى بين صفا و مروه مى ‏روى و سعى هم از واجبات عمره است و ركن است. و ابتداء از كوه صفا مى ‏كنى و به سوى مروه مى ‏روى كه بايد رو به سوى مروه باشد. و همچنين از مروه به صفا مى ‏روى و بايد رو به سوى صفا باشد. از صفا به مروه يك شوط است، و از مروه به صفا يك شوط، و همچنين، پس شوط هفتم به مروه تمام مى ‏شود كه بازگشتن به صفا ندارد. در صفا پاشنه پا را به كوه بچسباند، و همچنين در مروه انگشتان پا را به كوه برساند، بلكه چه بهتر كه براى حصول يقين از پلّه ‏هاى صفا و مروه هم بالا رود چه در آغاز و چه در انجام. و در وقت شروع بدين گونه نيّت مى ‏كند: «سعى ميان صفا و مروه عمره تمتع حجة الاسلام بجا مى‏ آورم قربة الى اللّه تعالى» و در صورت خستگى مى ‏توانيد كه اندكى در مبدأ و منتهى يعنى در صفا و مروه در هر شوطى استراحت كنيد ولى زياد فاصله نشود كه مبدأ عرفاً توالى بهم بخورد. و در اثناى سعى بدون عذر عقلانى توقف نكند و ننشيند. و سعى كن كه در سعى با سكينه و وقار باشى. @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢