.
🌛عروس ماه 🌜
فصل دوم: ☀️طلوع خورشید☀️
قسمت دوم
امام هادی علیهالسلام گنجینه ای پایان ناپذیر از دانش بود.
او از همان کودکی مسائل پیچیده فقهی را که بسیاری از دانشمندان در حلّ آن فرومانده بودند، حل میکرد.
با این همه، خلیفه عباسی، مانع گسترش علوم از سوی ایشان میشد و همیشه در تلاش بود تا شخصیت علمی امام بر مردم آشکار نشود. از این رو، امام را تحت مراقبت شدید نظامی گرفته بود و از ارتباط دانشمندان و حتی مردم عامی با ایشان جلوگیری میکرد.
دشمن نادان باخیال خود میخواست با شمعی به جنگ آفتاب برود.
علی رغم سخت گیری های دشمنان، امام باصبری بی پایان، لحظه ها را به کار میگرفت و تیرگی جهل را با نور دانش خود میزدود.
امام هادی علیهالسلام نمونه بارز تمامی صفات اخلاقی و انسانی بود.
و اما دشمنی که نتوانست حضور چنین مردی را تاب بیاورد، سرانجام هدف خود را عملی کرد و امام هادی، به سم خیانت مسموم گردید.
امام مهربانی ها در بستر احتضار بود.
زهر درسراسر بدن پاکش پراکنده شده بود و دیگر از دست کسی کاری ساخته نبود.
از اتاق مجاور ناله سوزناک به گوش رسید.
آن ماه تابان و نور درخشانی که مانند ستاره ای روشن کننده زندگی ره گم کردگان در تاریکی ها بود دیده از جهان فرو بست.
بازتاب خبر شهادت پیشواى شیعیان، قلب ستم دیده مردم را جریحه دار کرد. شهر یکپارچه درسوگ پدرى مهربان براى مستمندان و یتیمان نشست.
بدن مطهر امام هادی در منزل خود ایشان به خاک سپرده شد.
ادامه دارد..
#قسمت_دوم
#طلوع_خورشید
✍نویسنده و پژوهشگر:فاطمه استیری
📝ویـراسـتـــار:دکتـر زهـــرا خـلخـالـی
@modafeanzuhur
.
🌛عروس ماه 🌜
فصل دوم: ☀️طلوع خورشید☀️
قسمت سوم
موقعیت اخلاقی، اجتماعی و سیاسی امام حسن عسکری علیهالسلام، در میان مردم و حتی در میان افراد حکومت مشهود بود و کسی در وقار، عفاف و بزرگ منشی مثل او نبود. ایشان به شدت تحت نظر بود و به ناچار، باید هفتهای دو بار در کاخ خلافت حضور مییافت.
بسیاری از مردم از پیش گویی امام حسن عسکری و امامان پیشین درباره تولدِ منجیِ موعود، مهدی علیه السلام آگاه بودند.
از سوی دیگر رابطه امام با مردم به تدریج از طریق نامه ها و گفتگو با نمایندگان مورد اعتمادش شکل میگرفت.
رفتار امام، آماده کردن جامعه برای پذیرفتن امامی است که سالهای آینده از دیدگان پنهان خواهد شد.
منزل امام در محله ای به نام عسکر بود که به معنی پایگاه نظامی است و خانه امام، مانند دژی محاصره شده بود. هرگونه ارتباطی با امام جرم محسوب میشد.
ماموران عباسی وقت و بی وقت به طور ناگهانی به خانه امام میریختند و به تفتیش میپرداختند.
علاوه بر آن جاسوسانی از زنان قابله را استخدام کرده بودند تا اگر اثری از حامله بودن در نرجس دیدند گزارش بدهند.
به خاطر ترس از نیروهای امنیتی کسی جرات دیدار با امام را نداشت.
تنها حکیمه، عمه امام با او در ارتباط بود.
عمه نیز در حقیقت چشم به انتظار موعود بود؛
پسری که زمان به دنیا آمدنش به درازا کشیده بود.
او با خود فکر میکرد در این اوضاع مهدی علیهالسلام چگونه به دنیا خواهد آمد؟ و چگونه جانش در امان خواهد بود؟
ادامه دارد..
#قسمت_سوم
#طلوع_خورشید
✍نویسنده و پژوهشگر:فاطمه استیری
📝ویـراسـتـــار:دکتـر زهـــرا خـلخـالـی
@modafeanzuhur
.
🌛عروس ماه 🌜
فصل دوم: ☀️طلوع خورشید☀️
قسمت چهارم
شب جمعه چهاردهم شعبان بود و حکیمه بانو روزه مستحبی گرفته بود.
چند ساعتی به افطار مانده بود، مثل همیشه دستانش را بالا برد و دعا کرد: «خدایا چشمانم را به تولد مهدی موعود روشن کن»
در همین حال صدای کوبیدن درِ خانه به گوشش رسید.
خدمتکار امام حسن عسکری علیه السلام از طرف امام پیغامی آورده بود:
«امام فرمودند امشب برای افطار میهمان ما باشید»
بانو احساس کرد در ورای این دعوت باید خبر مهمی باشد، به همین دلیل با خوشحالی آماده رفتن شد.
حکیمه وارد خانه امام شد. نسیم دل نوازی صورت مهربانش را نوازش کرد و تمام جانش لبریز از شمیم بهشت شد.
منزل امام سرشار از صمیمیت و مهربانی بود. آنجا مملوء از رایحه گل های بهشتی بود و میشد خدا را با تمام وجود احساس کرد.
امام حسن علیهالسلام با لبخند به استقبال عمه رفت.
آن شب حکیمه بانو در کنار امام حسن عسکری و نرجس خاتون افطار کرد.
حکیمه بانو هنگام افطار همان دعای همیشگیش را تکرار کرد: «خدایا! اهل این خانه را با تولد فرزندی خوشحال کن»
ساعتی گذشت. حکیمه بانو میخواست به خانه خود برگردد. نزد امام رفت تا با او خداحافظی کند.
امام فرمودند: «عمه جان! امشب را نزد ما بمان. امشب همان شبی است که سال ها در آرزوی آن بودی!
امشب، هنگام سحر، پسرم مهدی به دنیا میآید. نمیخواهی او را ببینی؟»
ادامه دارد...
#قسمت_چهارم
#طلوع_خورشید
#میلاد_امام_زمان
#نیمه_شعبان
✍نویسنده و پژوهشگر: فاطمه استیری
📝 ویـراسـتـــار : دکتـر زهــــرا خـلخـالـی
@modafeanzuhur
🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹
.
🌛عروس ماه 🌜
فصل دوم: ☀️طلوع خورشید☀️
قسمت پنجم
اشک شوق از دیدگان بانو حکیمه جاری شد، بیاختیار به سجده رفت و خدا را شکر کرد.
به نزد نرجس رفت تا به او تبریک بگوید، اما مبهوت ماند! در نرجس هیچ نشانی از بارداری نیست!
حکیمه به امام حسن عسکری نگاه کرد. امام لبخندی زدند و فرمودند: عمه جان سپیده دم اثر بارداری در او ظاهر میشود.
ولادت پسرم «مهدی» مثل ولادت «موسی» خواهد بود.
و «نرجس» نیز مانند «یوکابد» مادر موسی است که نشانی از بارداری در او دیده نمیشد و تا هنگام تولد، کسی از ولادت فرزندش خبر نداشت.
فرعون میدانست که اگر موسی علیهالسلام متولد شود، تاج و تختش به خطر میافتد، با تمام نیرو میکوشید تا از تولد موسی جلوگیری کند.
برای همین دستور داده بود هر زنی که پسر به دنیا آورد، پسرش بلافاصله کشته شود.
در آن هنگام هفتاد هزار نوزاد پسر کشته شدند.
خداوند به بنی اسرائیل وعده داده بود که به زودی موسی علیهالسلام ظهور میکند و آن ها را از ظلم و ستم فرعون نجات میدهد؛ اما آن ها از همه جا ناامید شدند، فکر میکردند که موسی هم کشته شده است.
اما وعده خداوند هیچگاه تخلف ندارد.
سرانجام موسی به دنیا آمد و فقط سه نفر از تولد او با خبر شدند؛ پدر، مادر و خواهرش.
آن خدایی که عیسی را بدون پدر آفرید، میتواند کاری کند که یوکابد و نرجس هم یک شبه علائم بارداری در آن ها ظاهر شود.
و خداوند بر هر کاری قادر و تواناست.
ادامه دارد..
#قسمت_پنجم
#طلوع_خورشید
#میلاد_امام_زمان
#نیمه_شعبان
✍نویسنده و پژوهشگر:فاطمه استیری
📝ویـراسـتـــار: دکتـر زهـــرا خـلخـالـی
@modafeanzuhur
.
🌛عروس ماه 🌜
فصل دوم: ☀️طلوع خورشید☀️
قسمت ششم
نیمه شعبان بود و تاریخ تکرار میشد، همانطور که تا شب تولد موسی علیهالسلام هیچ اثری از حاملگی در یوکابد نبود، در نرجس هم هیچ اثری نبود.
زیرا آینده نرجس بسیار مهم و حساس بود.
حکومت عباسی میدانست که فرزند امام حسن عسکری همان مهدی است و قرار است به همه حکومت های باطل پایان دهد.
از این رو جاسوس های بسیاری را گماشته بود که همه جا را کنترل میکردند و به شدت مراقب بودند که اگر فرزندی از امام یازدهم متولد شود نابودش کنند.
دشمن نباید از تولد این نوزاد آسمانی با خبر میشد. برای همین خداوند توانا کاری کرد که کسی نتواند بارداری نرجس را حدس بزند.
حکیمه با شادمانی نرجس را در آغوش میگیرد و میگوید:
«دختر عزیزم، همه دنیا به فدایت. تو امشب بانوی همه زنان دنیا میشوی،
خداوند امشب پسری به تو خواهد داد که سرور و سالار هر دو جهان است.»
حکیمه براساس عادت همیشگی برای نماز شب بر میخیزد. نرجس نیز برای وضو از اتاق بیرون میرود، آثار بارداری در او آشکار نیست.
اذان صبح نزدیک شده است...
جام شکیبایی حکیمه میشکند. از اتاق بیرون میرود و به آسمان مینگرد.
ادامه دارد ...
#قسمت_ششم
#طلوع_خورشید
#میلاد_امام_زمان
#نیمه_شعبان
✍نویسنده و پژوهشگر: فاطمه استیری
📝 ویـراسـتـــار : دکتـر زهــــرا خـلخـالـی
@modafeanzuhur
.
🌛عروس ماه 🌜
فصل دوم: ☀️طلوع خورشید☀️
قسمت هفتم
امام از همان جایی که نشسته بودند با صدایی بلند فرمودند:
_عمه جان! هنوز شب به پایان نیامده! عجله نکن! نزدیک است...!
آری، امام به همه احوال ما آگاهی دارد و حتی افکار ما را نیز میداند.
تا اذان صبح قدری مانده بود، اما برای کسی که منتظر است زمان خیلی دیر میگذرد.
حکیمه نماز صبح را نیز خواند و به بیرون رفت.
در آستانه در چشمش به نرجس افتاد.
حکیمه نزد او رفت و او را در آغوش کشید. نرجس گفت: « عمه جان درد سختی دارم»
بانو او را در جای مناسبی نشاند تا آماده زایمان شود.
لحظه میلاد نزدیک بود.
امام از اتاقی دیگر فرمودند: «عمه جان، برای نرجس سوره انا انزلنا را بخوان»
چرا امام فرمودند سوره قدر را بخوان؟
چه ارتباطی بین سوره قدر و مهدی علیهالسلام وجود دارد؟
در این سوره میخوانیم که فرشتگان شب قدر از آسمان به زمین نازل میشوند.
این فرشتگان سالیان سال در شب قدر بر مهدی علیهالسلام نازل خواهند شد.
امشب باید سوره قدر را خواند؛ زیرا امشب شب تولد صاحبِ شب قدر است.
ادامه دارد ...
#قسمت_هفتم
#طلوع_خورشید
#امام_زمان
#نیمه_شعبان
✍نویسنده و پژوهشگر: فاطمه استیری
📝 ویـراسـتـــار : دکتـر زهــــرا خـلخـالـی
@modafeanzuhur
🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0