🔳رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : مَوتُ العالِمِ ثُلمَةٌ في الإسلامِ لا تُسَدُّ ما اختَلَفَ اللَّيلُ و النَّهارُ
🔘مرگ عالم، رخنه اى است در اسلام كه تا شب و روز در گردش است، هيچ چيز آن را نمى بندد.
كنز العمّال
▪️ارتحال حضرت آیت الله العظمی هاشمی شاهرودی را خدمت حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه،رهبر معظم انقلاب و عموم شیعیان جهان اسلام تسلیت عرض می نماییم
⚫️ @shahid_mahmoud_narimani
🔴 فیلم داستانی «لکه»
فیلمی که از زاویهای متفاوت به فتنه ۸۸ می پردازد،
ماجرا رویارویی مادر یکی از کشته شدگان فتنه ۸۸ با سیاستمداری است که در فتنه ۸۸ با حضور در صف مخالفین نظام، مشروعیت آن را زیر سوال می برد و حالا در دولت جدید قرار است مدیرکل شود ...
امشب، شنبه 8 دی ساعت 22
تکرار روز بعد ساعت 16 از شبکه افق
@shahid_mahmoud_narimani
💠بسم رب الشهداء و الصدیقین💠
____■■_____________
معرفی مختصری از شهید مدافع حرم
🌷محمود نریمانی🌷
_■■____________
تاریخ تولد : ۱۳۶۶/۱۰/۱۲
محل تولد: کرج
وضعیت تاهل: متاهل
دارای یک فرزند به نام آقا محمدهادی
🎓دانش آموختهی: دانشگاه امام حسین علیه السلام و علمی کاربردی
دانشجوی: رشته ی کامپیوتر🎓
■■__________
@modafeharamnarimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📸نواهنگ"چادر نماز مادرم"
در رابطه با حجاب
(به مناسبت۱۷دی سالروز منحوث حذف #حجاب توسط رضا شاه)
#چادر #حجاب #دختران_انقلاب
@shahid_mahmoud_narimani
سلام
امروز سالگرد #کشف_حجاب هست. خواستم از دختری یاد کنم که در ۱۷ دی ماه سال ۱۳۶۹ دقیقا در سالگرد کشف حجاب رضاخانی، به خاطر #حفظ_عفاف شهید شد☝️
در شهر ما دختری محجبه و عفیف و باحیا به اسم « #معصومه_آرامش » بخاطر #حفظ_عفت در مقابل #تجاوز یک هوسران به بدترین شیوه به #شهادت رسیدن👇👇
🔻معصومه در کتابخونه با دوستانش مشغول مطالعه بوده📖 وقتی که دوستانش کتابخونه رو ترک میکنن، اون تنها در کتابخونه میمونه و انساننمایی نانجیب با یک کارد🔪 به سراغش میره و پیشنهاد ..... میده💥
وقتی معصومه پیشنهادش رو رد میکنه، به اجبار اون رو به حمامی که در زیر کتابخونه قرار داشته میبره...😰 معصومه به اون نانجیب میگه که همهی طلاهامو بهت میدم، دست از این کار کثیف بردار😭 اما اون نامرد قبول نمیکنه و معصومه هم در مقابلش مقاومت میکنه⛔️ اون نامرد هم که میبینه معصومه تن به خواستهاش نمیده با کارد گلوش رو میبره...⚡️😭 و معصومه به شهادت🌹 میرسه. اون هوسباز که نمیدونه با پیکر شهیده بزرگوار چکار کنه، شروع میکنه با کارد پوست و گوشت شهیده رو میبره😞 و از سوراخ حمام تکه گوشتها رو رد میکنه! که به استخوانها میرسه... اونها رو توی چادر شهیده میپیچه و توی یک کیسه میذاره و در زیر پلی در شهر پنهان میکنه.
چند روز بعد پیکر استخوانی شهیده در چادر عفتش پیدا میشه و قاتل در میدان شهر بروجن به دار مجازات آویخته میشه...⚡️
🌸کاش همهی دختران کشورم ایشون رو بشناسن و الگوی خودشون قرار بدن...
@shahid_mahmoud_narimani
این تصاویر، گلباران همان حرمی است که میخواستند از آن چیزی باقی نماند.
جوان دادیم که دشمن به خیال خام خود نرسد...
حال همان جوانها ، همان حرم را گلباران کردند.
کاش دشمنان بفهمند که #اسلام تا همیشه پیروز است.
میلاد با سعادت زینب کبری(س) مبارک باد.
پن: گلباران حرم حضرت زینب(س) به یاد #شهدا توسط جانباز مدافع حرم سید محسن مرتضویان دوست و همرزم شهید محمود نریمانی
@shahid_mahmoud_narimani
❄️نماز زیر آسمان برفی❄️
راوی:برادر شهید
بهار۹۵بود بعد از سال ها، بامحمود به کوهنوردی رفتیم. بخاطرمشغله آقامحمود و اینکه اغلب اوقات در ماموریت بود، خیلی وقت بود که باهم به مسافرت یا کوهنوردی نرفته بودیم.بالاخره این فرصت در بهار سال ۹۵ پیش آمد ومن و محمود با جمعی از برادران دروانی به کوه های اطراف دروان رفتیم.اوایل بهار بود و کوه و دشت پر از سبزی و برکت بود.وقتی به مقصد رسیدیم،مشغول چیدن سبزی کوهی و ریواس و قارچ های خود رو شدیم. وقتی محمود قارچ ها را دید،ذوق کرد و گفت :((من تا به حال،قارچ را درمحل رویشش در طبیعت ندیده بودم.))به چشمه ای رسیدیم و نهار را همان جا خوردیم .
هوا ابری بود ودرست زمانی که اذان گفته شد،برف شدیدی شروع به باریدن کرد. جایی که ما بودیم محل مناسبی نبود و ادامه ی بارش ممکن بود ایجاد مشکل کند. به همراهان گفتم:((سریع راه بیفتید وبه سمت پایین برویم تابرف گرفتارمان نکند.نیم ساعت که راه برویم،به جای مناسبی می رسیم که سقف دارد.نماز را آنجا می خوانیم.))
محمود موافقت نکرد و گفت:((نماز اول وقت را ازدست می دهیم. اول نماز را بخوانیم و بعد راه بیفتیم.))
من هرچه اصرار کردم که ممکن است گرفتار برف شویم و بهتر است الان راه بیفتیم،محمود قبول نکرد وهمان جا زیر برف نماز را برپا کرد.
🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨
@Shahid_mahmoud_narimani
هدایت شده از زهرا طاهری پور
بہروضـہڪار نـدارم
زمیـنڪمےخیـساسـٺ ...
خـداڪند ڪہ ڪسے
مـٰادرشزمیـننخـورد
#سلام_حضرت_مادر
▪️ #یا_زهرا
زیر باران #دوشنبه بعد از ظهر
اتفاقی مقابلم رخ داد
وسط #کوچه ناگهان دیدم
#زن همسایه بر زمین افتاد...
سیبها روی خاک غلطیدند
#چادرش در میان گرد و غبار
قبلا این صحنه را... نمیدانم
در من انگار میشود تکرار...
آه سردی کشید، حس کردم
کوچه آتش گرفت از این آه
و سراسیمه #گریه در گریه
پسر کوچکش رسید از راه
گفت: آرام باش! چیزی نیست
به گمانم فقط کمی #کمرم...
دست من را بگیر، گریه نکن
مرد گریه نمیکند پسرم!
چادرش را تکاند، با سختی
یا علی گفت و از زمین پا شد
پیش چشمان بیتفاوت ما
نالههایش فقط تماشا شد
صبح فردا به مادرم گفتم
گوش کن! این صدای روضهی کیست
طرف کوچه رفتم و دیدم
در و دیوار خانهای مشکی است
با خودم فکر میکنم حالا
کوچه ما چقدر تاریک است
گریه، مادر، دوشنبه، در، کوچه
راستی! #فاطمیه نزدیک است...💔
شاعر: حمید رضا برقعی
•┈✾🍀🌹🍀✾┈•
#آقامحمود_التماس_دعای_فرج_به_حق_حضرت_زهرا
@shahid_mahmoud_narimani